استفاده ابزاری از نام مسعود رجوی در
تبلیغات مجاهدین
حاکی از شتاب گرفتن سقوط فرقه به فاجعه
غیر قابل کنترل نهایی است
متن
بریف ماه فوریه 2007 انجمن ایران اینترلینک
Massoud Rajavis instrumentalisierte Name in der Mojahedin Propaganda
signalisiert den desaströsen Niedergang.
Unsere Mitteilung im Februar
2007 besagte, dass die Mojahedin Khalghs eigene Analyse die Schuld für
die gegenwärtigen Schwierigkeiten, auf die Kritiker, insbesondere
ehemalige Mitglieder des Kults schiebt, die nicht aufhören die brutalen
Methoden der Sekte und deren Menschenrechtsverletzungen bloßzustellen
und anzuprangern. Eines der bekannten Kritiker ist Mohammad Hossein
Sobhani. Den Name Sobhani, bekannt als Menschenrechtsaktivist, finden
wir auch in dem Mai-Bericht 2005 des "Human Rights Watch" 'No Exit',
etwa: ausscheiden verboten.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=797
Die
Mojahedin haben ihre Aktivitäten extrem verschärft. Sie propagieren
schon fast kriegerisch über die "Youtube" Kanälen!. Nirgends liest man
den Namen "Sobhani" in den YouTube Inhalte aber alle Titel sind mit dem
Namen "Sobhani" tituliert. Sie veröffentlichen unzählige elaborirte
Schriften worin sie den international bekannten Menschenrechtler Sobhani
zu verunglimpfen suchen.
Aber was
ist passiert dass die Rajavis Sekte "Mojahedin" so reagiert?
M.
Sobhani war am 17.Juni 2007 nach Paris eingeladen um dort ein Vortrag in
Sachen "Frieden und Toleranz" zu referieren. Er hat bereits mehrere
Radio/TV Beiträge über die Themen Frieden und Gewaltverneinung
geliefert. Diesbezüglich sprach er noch am 27. Feb. 2007 vor dem
EU-Parlament:
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=1863
M.
Sobhani und weitere Gäste wurden in Paris von über 50 Schläger die
eigens durch die Leit und Befehlszentrale der Mojahedin (in Paris/Nord)
dorthin delegiert worden waren massiv angegriffen und schwer verletzt.
Hiermit wollte die Sektenleitung Kritiker und Oppositionelle
einschüchtern, denn sie hat keine Argumente mehr um die noch Mitglieder
zu überzeugen.
Wegen
des Angriffs und Körperverletzungen wurden ca. 50 Schläger der Mojahedin
durch die Polizei festgenommen. Hierbei und in der Gedränge wurde auch
M. Sobhani vorübergehend festgenommen aber dann nach der Identifizierung
schnell wieder freigelassen. Wegen Körperverletzung erstattete M.
Sobhani Anzeige gegen den bekannten Sektenschläger "Mohammad Hayati" der
eigens für "Spezialeinsätze" aus Irak nach Frankreich beordert und
schnellstens wieder zurück geschickt wurde.
Nach der
Blamage für die Mojahedin versuchen sie nun die versehentliche Festnahme
Sobhanis als Propagandamittel auszuschlachten. Die Keulenschwinger der
Sekte hatten einige Szenen der Schlägerei gefilmt. Sie wollen vergeblich
darlegen dass der Referent der Tagung M. Sobhani der Angreifer sei.
Die
triviale Falschpropaganda der Sekte will M. Sobhani eines der
Hauptkritiker von Menschenrechtsverletzungen der Rajavi-Sekte
diskreditieren.
Die
lächerlichen Bemühungen der Rajavi-Sekte in den letzten 3 Wochen um
darzulegen wie 50 Schläger durch 5 Redner "geschlagen" worden sein
sollen verläuft im Sand. Einzelne Sektenmitglieder haben schon Zweifel
geäußert.
Nach
misslungenen Versuchen der Sekte veröffentlichten sie
eine langatmige Erklärung im Namen des "Führers"
Rajavi worin sie fast schwören dass der M. Sobhani der Angreifer gewesen
sei!!!
Es ist
hochinteressant und bemerkenswert zu wissen dass dies zum ersten Mal,
seit der "Inthronisierung" des Sektenführers geschieht. Nämlich dass er
namentlich gezeichnete Erklärungen abgibt. Das, in der Regel, ist eine
Aufgabe der Untertanen und sonst wie Abhängigen!
Maryam
Rajavi, die Frau des Führers und selbsternannte Präsidentin bekundete
immer: Der Schutz des Namens "Rajavi" geniest ihrerseits höchste
Priorität… und nun Flugblätter mit dem Namen Rajavi?. Vielleicht als
Selbstrettungsversuch vor dem Zerfall der Sekte?
Vielleicht soll damit den Mitgliedern einer vom Zerfall bedrohten Sekte
Mut injiziert werden!? So wird der Name des verschollenen "Führers"
instrumentalisiert in der Hoffnung die Mitglieder werden es einfach
glauben und weiterhin hinnehmen was die Obrigkeit vorträgt.
Hier
kommt die große Frage auf: Wenn der Name des "Führers" für so niedere
und lächerliche Eigenschaften und Aufgaben herangezogen wird, wie sollen
die restlichen Lügen seit der Revolution ergründet und vertrauensvoll
dargelegt werden.
Beobachter des Aufstiegs und Fall der Mojahedin-Sekte sehen darin ganz
klare Indikatoren für Torschlusspanik bzw. "Galgenaktionismus"… Der
Sekten-Zerfall hat längst begonnen und ein fast unkontrollierbares Ende
kann bevor stehen. Hier müssen die westlichen Sicherheitsorgane auf
Draht sein. Die Alarmglocken läuten schon, ganz laut!
Iran
Interlink
13. Juli
2007
متن فارسی بریف ماهیانه ایران
اینترلینک
14.07.2007
لینک به متن اصلی (انگلیسی)
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=2789
ما در
بریف ماه فوریه 2007 یاد آور شدیم که تحلیل های
درونی سازمان مجاهدین خلق "تقصیر" تمامی شکست های
فرقه و مشکلات موجودش را متوجه "منتقدین" و بخصوص
"اعضای سابق" فرقه که به افشای خشونت و نقض ادامه
دار حقوق بشر در سازمان مجاهدین خلق ادامه می
دهند، می داند. یکی از این منتقدین سرشناس آقای
محمد حسین سبحانی است. نام وی بعنوان یک فعال حقوق
بشر شناخته شده بین المللی در گزارش ماه می 2005
سازمان دیدبان حقوق بشر تحت عنوان "خروج ممنوع"
آورده شده است.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=797
سازمان مجاهدین خلق در
روزهای اخیر با انتشار فیلم ها و مطالبی در یو
تیوب و خروجی های مشابه به تبلیغ خشونت و جنگ دست
زده است. این مطالب و فلیم ها که در متن هیچ کدام
نشانی از آقای سبحانی وجود ندارد تحت تیتر هایی با
ذکر نام ایشان پخش می گردد. علاوه بر این، سازمان
مجاهدین خلق دست به انتشار صد ها باصطلاح "مقاله"
و "مطلب" بی نام و نشان در سایت های اقماری بی نام
و نشان تر خود زده است. سایت ها و مطالبی که جز
ارتباط واضح آنها به سازمان تروریستی مجاهدین خلق،
هیچ رد معتبر دیگری نمی توان از آنها یافت. این
مقالات و فیلم های تبلیغاتی مجاهدین سعی در منتسب
کردن آقای محمد حسین سبحانی، فعال صلح و حقوق بشر
مشهور بین المللی، به درگیری و خشونت طلبی هستند!!
ولی چه چیز باعث چنین واکنشی از طرف مجاهدین خلق،
فرقه رجوی، گردید؟
آقای سبحانی که برای سخنرانی در رابطه با "تحمل و
صلح" به جلسه ای در پاریس در تاریخ هفدهم ژوئیه
2007 دعوت گردیده بود فردی است که در گذشته نیز در
بسیاری از برنامه های رادیو تلویزیونی در پشتیبانی
از صلح و نفی خشونت دیده شده و اخیرا در تاریخ 27
فوریه 2007 به دعوت پارلمان اروپا در محل پارلمان
سخنرانی کرده است.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=1863
(آقای محمد حسین سبحانی در پارلمان اروپا، فوریه
2007)
آقای
سبحانی و دیگر میهمانان جلسه پاریس توسط بیش از
پنجاه نفر اراذل و اوباش مورد حمله قرار گرفتند.
در جریان تحقیقات بعدی به سرعت مشخص شد که این عده
از طرف مرکز فرماندهی فرقه مجاهدین خلق در شمال
پاریس سازماندهی و اعزام شده بودند. هدف این حمله
وحشیانه نفرات فرقه، "توقف هر گونه انتقاد" به
"فرقه رجوی" بود چرا که سازمان مجاهدین از پاسخ
گویی به این انتقادات در جهت حفظ اعضای مغز شویی
شده خود عاجز شده است.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=2653
(عکس هایی از آقای سبحانی در بیمارستان، بعد از
حمله اراذل و اوباش رجوی)
در این حادثه
بیش از پنجاه تن از اراذل و اوباش حمله کننده
وابسته به مجاهدین خلق توسط پلیس در صحنه دستگیر
شدند. و از بقیه افراد و مدعوین نیز آقای سبحانی
به اشتباه به همراه این اراذل و اوباش دستگیر شد
که بعد از مشخص شدن قضیه بسرعت آزاد گردید. آقای
سبحانی بطور مشخص در مورد خسارات جسمی وارده بر وی
توسط "محمد حیاتی" تروریست شناخته شده مجاهدین خلق
که جهت هدایت این عملیات تروریستی از عراق به
اروپا اعزام و مجددا باز پس فرستاده شده است به
سیستم قضایی فرانسه شکایت نموده که در دست پیگیری
می باشد.
پس از رسوایی این حمله بزدلانه اراذل و اوباش
مجاهدین به جلسه سخنرانی "تحمل و صلح"، سازمان
مجاهدین خلق سعی نموده تا با سو استفاده از
دستگیری اشتباهی و بسیار کوتاه مدت آقای سبحانی و
با استفاده از بخش هایی از فیلم هایی که با برنامه
ریزی قبلی از صحنه حملات چماقداران خود برداشته
اند (بخش هایی از درگیری اراذل و اوباش اعزامی با
نفرات شرکت حفاظتی مسئول حفاظت سالن فیاپ در پاریس
بطور مشخص جدا شده که دقیقا حملات اراذل و اوباش و
نفرات حفاظت شرکت حافظتی سالن به یکدیگر را نشان
می دهد) مدعی شوند که "این آقای سبحانی، سخنران
دعوت شده به جلسه بوده است که به اراذل و اوباش
اعزامی حمله کرده است"!!
تبلیغات احمقانه مجاهدین خلق مشخصا در جهت ترور
شخصیتی آقای سبحانی بعد از حملات فیزیکی به وی
برنامه ریزی شده بود. آقای سبحانی یکی از منتقدین
جدی نقض حقوق بشر در فرقه رجوی بوده و می باشد.
این حرکات مذبوحانه سازمان مجاهدین خلق (فرقه
رجوی) در سه هفته گذشته بشدت ادامه داشته است ولی
بنظر می رسد نتوانسته است به اهداف این "پروژه
تبلیغاتی" نزدیک گردد. حتی هواداران و اعضای خود
سازمان هم نمی توانند در ذهن های خود جوابی برای
این سوال پیدا کنند که"چرا بیش از پنجاه نفر از
اعضای فرقه برای حمله ای وحشیانه به پنج نفر
سخنرانان جلسه ای در مورد صلح به پاریس اعزام شده
اند"؟
سازمان مجاهدین پس از روبرو شدن با این شکست
تبلیغاتی در یک حرکت بی سابقه اطلاعیه ای طولانی
را تحت نام "مسعود رجوی" رهبر فرقه مجاهدین خلق که
از زمان سقوط صدام حسین در سال 2003 تا کنون فراری
است انتشار داد.
در اطلاعیه ای که به نام مسعود رجوی منتشر شده است
وی بطور مشخص این مسئله (حمله اراذل و اوباش
مجاهدین به جلسه 17 ژوئن پاریس) را هدف قرار داده
و تاکید موکد می کند (و قسم و آیه!!) که "این آقای
سبحانی بوده است که به بیش از پنجاه نفر از اراذل
و اوباش مجاهدین خلق حمله کرده است"!!
قابل توجه است که این اولین بار است که "نام مسعود
رجوی" به این صورت سخیف مورد استفاده ابزاری قرار
می گیرد. وی در طی دهه ها رهبری خود انتصابی بر
فرقه هرگز چنین اطلاعیه هایی تحت نام خودش منتشر
نکرده است.
اهمیت این نوع مصرف و نخ نما کردن نام رهبر فرقه
وقتی بیشتر جلب توجه می کند که تفاوت آن با ادعا
های دیرینه مریم رجوی را در نظر بگیریم. مریم رجوی
در طی سالها همیشه مدعی بوده که "حفاظت از مسعود
رجوی و نام مسعود رجوی" اولین و آخرین اولویت وی و
دیگر اعضای فرقه است. ولی اکنون ملاحظه می گردد که
خود او در استیصالی غیر قابل مخفی کردن نام مسعود
رجوی را به بعنوان ابزار نجات خود به این صورت
مصرف و نخ نما می کند.
هدف سازمان مجاهدین خلق از انتشار این اطلاعیه
سخیف تحت نام مسعود رجوی "تزریق مخدر ایدئولوژیک"
به بدنه فرقه در حال فروپاشی مجاهدین بود. رهبران
فرقه مجاهدین انتظار داشتند که با این "تزریق مخدر
ایدئولوژیک" به بدنه سازمان و استفاده ابزاری از
نام رهبر مفقود فرقه بتواند اعضای فرقه را به قبول
قورت دادن "تناقضات غیر قابل چشم پوشی" این "دروغ
بزرگ" وادارد.
ولی در روزهای اخیر شاهد گزارشاتی از درون سازمان
مجاهدین هستیم که هواداران و اعضای فرقه بشدت
متناقض شده اند. سوال بوجود آمده این است:
"اگر نام مسعود رجوی، رهبر خاص الخاص ایدئولوژیک
سازمان (معصوم) را بتوان به این راحتی برای
پشتیبانی از چنین دروغ خنده داری استفاده نمود، ما
چگونه می توانیم در مورد دیگر حرف های وی از بعد
از انقلاب تا کنون اطمینان داشته باشیم؟"
اعضایی که هنوز خود را به نوعی "ایدئولوژیک" حساب
می کنند درگیر تناقضی غیر قابل حل شده اند که در
آن مسعود رجوی از یک طرف "رهبر ایدئولوژیک خاص
الخاص و بالاتر از اعمه و رابط خدا" است و از طرف
دیگر نامش اکنون بعنوان ابزاری مصرفی مورد استفاده
تبلیغات دروغین می گردد. آنها از یک طرف باید سعی
کنند که کوچکترین شکی نسبت به "مسعود رجوی" به ذهن
خود راه ندهند ولی از طرف دیگر نتایج استفاده
ابزاری از وی برای "قبولاندن دروغ خنده دار فرقه"
را نمی توانند از ذهن خود دور کنند.
ناظرین وضعیت ظهور و سقوط فرقه مجاهدین خلق در این
مسئله علائم مشخصی را مشاهده و بر آن تاکید دارند.
این استفاده ابزاری از نام مسعود رجوی در کمپین
های تبلیغاتی بی محتوا بیش از هر چیز بیانگر شتاب
گرفتن سقوط فرقه به فاجعه غیر قابل کنترل نهایی
است. فرقه در این مسیر روز به روز ایزوله تر و
همزمان خشونت گرا تر می گردد. این مسئله باید زنگ
خطر را برای مقامات حفاظتی در سطح اروپا به صدا در
آورد.
ایران اینترلینک
سیزدهم ژوئیه 2007
Iran
Interlink Brief
Iran
Interlink, July 13, 2007
Massoud Rajavi name in Mojahedin
propaganda signals a cult spiralling toward disaster
Our brief in February 2007 mentioned
that the Mojahedin Khalq's own analysis places blame for its current
difficulties on its critics; in particular former members of the cult
who continue to speak out on the cult's continued use of violence and
its human rights abuses. One of those critics is Mohammad-Hossein
Sobhani, a human rights activist who was mentioned in the May 2005 Human
Rights Watch report 'No Exit'.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=797
In recent days the MKO has published, on YouTube and similar media,
several videos depicting violence and fighting. The words introducing
the video clips mention Mr Sobhani by name although none of them
actually show him on film. In addition, hundreds of articles have been
published without authorship on the tens of websites which have no
discernible ownership other than being strongly linked with the MKO
which also implicate Mr Sobhani in this violence.
What has happened to provoke this?
On June 17, 2007 Mr Sobhani was invited as a speaker to a meeting in
Paris on 'Peace and Tolerance’. He has previously spoken on television
and radio. He was invited to speak at the European Parliament on
February 27, 2007.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=1863
During the Paris meeting Mr Sobhani,
along with the other guests of the meeting, was attacked by over fifty
people. It was later revealed that the attack had been organised by the
Mojahedin Khalq from its headquarters in Auver-sur-Oise. Its purpose, to
stop anybody criticising the cult.
http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=2653
(Pictures taken fromMr. Sobhani in hospital after being attacked by MKO)
Over fifty attackers were arrested by
police at the scene. From among the invited guests Mr Sobhani was
arrested by mistake and was subsequently released. He has filed a
complaint against Mohammad Hayati, a known MKO terrorist who had been
transferred from Iraq (and back again) to act as 'military commander' at
the scene.
The Mojahedin subsequently tried to exploit Mr Sobhani's brief arrest
and his release along with some of the films they took themselves -
which show the attackers’ own engagement with employees of the venue's
security firm - in an effort to claim that Mr Sobhani attacked the MKO
at the venue where he had been invited as a guest to speak. The MKO
propaganda is clearly aimed at discrediting Mr Sobhani as a prominent
critic of the group.
This attempt has been going on for the past three weeks but appears not
to be working. Even the Mojahedin's own supporters and members cannot
explain to themselves why fifty people were sent to violently attack
five speakers at the Paris venue.
In an unprecedented move the Mojahedin have issued a lengthy document
introduced as a statement by Massoud Rajavi – the MKO's leader who has
been in hiding since the 2003 fall of Saddam Hussein.
In the statement, which purports to be in his name, Massoud Rajavi
targets this specific issue and states as a matter of fact that fifty
MKO activists were attacked by Mr Sobhani at the venue.
This is the first time that Massoud Rajavi's name has been used in this
way. He has never issued any similar statement in all the time he has
acted as leader of the cult. The significance of this can be gleaned
from exposing Maryam Rajavi's repeated instruction to the Mojahedin's
membership that the first, second and third aim of the cult is to
protect Massoud Rajavi and his name. But now we see that she herself is
spending his name as an expendable asset of the MKO.
In Mojahedin terms this announcement - purportedly by Massoud Rajavi –
is intended to act as an injection of ‘ideological’ drug into the
Mojahedin cult body. The effect of using Massoud Rajavi’s name should be
to convince the members to somehow accept the blatant contradictions
inherent in the lie. Not only has Rajavi’s statement not convinced them,
but during the past few days we have received numerous reports from
inside the Mojahedin that the supporters and some members are struggling
with the idea that ‘if Massoud Rajavi’s name can be used as cover for a
ridiculous lie like this, then how can we trust him not to have been
lying all the time from 1979 until now’. The problem for the ideological
members is to try to revere Massoud Rajavi as their Ideological Leader
even though his name has now become an expendable asset. They must try
not to doubt him, but they can't avoid the inevitability of this which
has been imposed on them by this propaganda move.
Observers of the Mojahedin cult are seeing clear signs of desperation.
This use of Massoud Rajavi’s name in this recent propaganda campaign
more than anything signals that the cult is spiralling out of control.
It is becoming more and more isolated and extreme in its behaviour.
There should be a warning in this to security officials in European
countries.
Iran-Interlink
July 13, 2007
سایت ایران قلم از انتشار
مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است
مسئولیت
مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد
|