_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

www.iran-ghalam.de

 بازخواني انقلاب مشروطه

12.08.2007

محمد حسن علیپور

درباره انقلاب مشروطه، آغاز و ادامه آن و ناکامي اين انقلاب در طول يک صد سال گذشته تحليل ها و پژوهش هاي متعددي صورت گرفته است. هر کدام از نويسندگان و پژوهشگران از زاويه ديدي گاه همسان و گاه متفاوت اين انقلاب را ارزيابي کرده اند. رساله هاي برجاي مانده از کنشگران عصر مشروطيت نيز نوع نگاهي را که در آغاز درباره اين انقلاب يا به تعبيري نهضت اجتماعي سياسي مشروطه وجود داشته است، تا حدودي براي ما آشکار مي کنند. بنابراين مي توان گفت از اين جهت منابع مرتبط با انقلاب مشروطه براي ارزيابي و تحليل پديده مشروطه خواهي ايرانيان هم در داخل و هم در خارج از کشور به حد کافي در دسترس است.
با اين حال با توجه به عدم دسترسي کامل به اهداف مشروطه چه اهدافي که در آغاز مورد نظر مشروطه خواهان بود و چه اهدافي که به تدريج مورد نظر و تاکيد مشروطه خواهان قرار گرفت و اتفاقاً تا به امروز محقق نشده است، نيازمند کنکاش و بازخواني است.
سوالي که در اين نوشته قابل طرح است اين است که آيا همان طور که در تاريخ سياسي معاصر آمده، اقدام مسيو نوز بلژيکي مبني بر افزايش عوارض کالاهاي داخلي و چوب خوردن حاج هاشم قندي و عده يي از تجار در دارالاماره تهران به دليل افزايش قيمت قند که در نتيجه جنگ روسيه و ژاپن پيش آمده بود، عوامل اصلي بروز نهضت مشروطه خواهي بوده است، يا اينکه اين دو رويداد جرقه يي براي مشروطه خواهي بود و عوامل ديگري مثل استبداد کهن به خصوص استبداد قاجار در دوره يي که فکر آزادي و دموکراسي خواهي به خصوص از دومين دهه حکومت ناصري، زمزمه هاي آن بالا گرفته بود، در شکل گيري انقلاب مشروطه تاثيرگذار بوده است؟

آنچه مسلم است، عوامل مختلفي با تقدم و تاخر زماني در رخداد انقلاب مشروطيت تاثيرگذار بوده اند. اگر در آغاز شعارها و خواست هاي سياسي و مدني يعني پارلمان، انتخابات، حکومت قانون و آزادي کم رنگ است و عوامل اقتصادي خود را پررنگ نشان مي دهند، اما نمي توان منکر اين تجربه تاريخي شد که در رژيم هاي استبدادي به خصوص کهن استبدادي قاجاريه، نقش فضاي بسته سياسي و خفقان حاکم در شکل دهي به عوامل اقتصادي همواره تاثيرگذار بوده است.به عنوان مثال مناسبات حاکم بر روابط اقتصادي دوره قاجار و اقتصاد سنتي ايران و انحصار روابط تجاري، موثر در شرايط به وجود آمده بوده است.

به هر حال در کنار خواسته هاي صنفي که به تدريج خواسته هاي سياسي مبتني بر مشروطه طلبي و جمهوري خواهي به آن توجه شد، منجر به بروز رويدادي تاثيرگذار در تاريخ معاصر ايران شد و در اثر همراهي و ثبات قدم مردم و رهبران فکري آنها مظفر الدين شاه در تاريخ 14 مرداد 1285 يعني يکصد و يک سال پيش فرمان مشروطيت را امضا کرد و مجلس نمايندگان تشکيل و قانون اساسي تدوين شد.

اگرچه به دليل عدم تغيير و دگرگوني اساسي در ساختار قدرت و پذيرفتن نسبي دموکراسي و قانون اساسي و پارلمان و شاهي که تا حدودي اختيارات آن بايد محدود مي شد، اين رخداد نهضت تحول خواه و فراگير اصلاح طلبي بود تا انقلابي بنيان برافکن. اما همين نهضت اصلاح طلبي يا انقلابي دير زماني نپاييد که با بازتوليد رژيم کهن استبدادي و اختلاف مشروطه خواهان و مشروعه خواهان شکست را پذيرفت.

البته نوشدن جامعه، فکر آزادي خواهي و حکومت قانون به مرور جان گرفت و نقش پررنگي در تحولات سياسي پس از اين رويداد تاريخي مهم داشت و همچنان ذهن و ضمير ما را به خود مشغول مي کند. بر اين اساس به نظر مي رسد آنچه که بايد از نهضت مشروطه خواهي و تحولات سياسي سال هاي پس از آن يعني 1320-1300، 1340 ، 1357 و 1376 آموخت اين است که نمي توان نقش عواملي همچون رفاه اقتصادي، آموزش عمومي، سنت و فرهنگ جامعه، فضاي باز يا بسته سياسي و همين طور عوامل تاثيرگذار بر عرصه روابط بين المللي و منطقه يي را در تحولات سياسي و اجتماعي و گام برداشتن در مسير حاکميت قانون و آزادي و دموکراسي کم اهميت شمرد.
 

 

سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد