_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

 حقیقت همیشه تلخ است!

جواد فیروزمند

03.11.2006

حقیقت همیشه تلخ است! از قدیم الایام یکی از سیاست های مریم رجوی در درون تشکیلات،عدم افشای چهره ها و اعضاء مسئله دار درون سازمان بود.بطوریکه اگر یک نفر معترض به اجبارات درون تشکیلات ظهور میکرد،ابتدا آن را ایزوله کرده و سپس پای این فرد را با انحاء مختلف به نشست های گوناگون ولی محدود شده میکشیدند تا به اصطلاح همه ندانند که او مسئله دار است و عنقریب است که ببرد و برود !
از طرف دیگر چون مسائل فرد معترض بین جمع ها و نشست های مختلف مورد بحث ، دعوا ، حتاکی و حتی ضرب وشتم قرار میگرفت ،ناگزیر عنان از دست تشکیلات خارج شده و همه میفهمیدند که این افراد یا فرد مورد نظر کیست و چرا اعلام ضدیت و جدایی کرده است!
عملکرد دوگانه تشکیلاتی رهبران مجاهدین در چنین شرایطی حاکی از این بود که چون مسیل بوجود آمده در آبراهی است که میخواهد به سیل خروشانی تبدیل شده و هست و نیست تشکیلاتی این فرقه را از درون به نابودی بکشاند ،ناگذیریم که فرد را در برابر جمع قرار دهیم.تا برخورد تشکیلاتی مسئولین سازمان با این افراد در حضور سایر نفرات و بطور خاص سایر مسئله دارها ، بقیه را به هشیاری بکشاند تا از این تجربه استفاده مثبت در درون تشکیلات شود!
اما از آنجا که مهار اوضاع حتی با تهدید های جانی این افراد نیز میسر نبود لذا خبرها به بیرون از آن محدوده های تنگ و نشست های کوچک راه پیدا میکرد و همه میفهمیدند که موضوع از چه قرار است .خیلی ها به فرد مورد نظر که زیر ضرب و شتم اعضاء و مسئولین دیگر قرار میگرفت ، حق میدادند که سازمان دیگر آن سازمان سال 1357 نیست و بطور خاص در عراق با همکاری نیروهای صدام حسین ، اعضا و مسئولین خود را که سالیان سال در خدمت سازمان جنگیده و هزینه های گزافی پرداخت کرده اند را بدست صدامیان جنایتکار میسپارد تا در سلولهای تنگ ابوغریب یا سایر اردوگاه ها زیر شدید ترین فشارها و شکنجه ها قرار بگیرند!
اگر به پروسه 25 ساله مجاهدین در عراق نظر کوتاهی بیاندازید و تمامی نشریه ها و کتاب های سازمان مجاهدین و اطلاعیه ها و سایت های آنها را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که چنین سازمانی که سابقا هم مسلح بوده است در رابطه با جان و مرگ و زندگی افراد درون خود، حتی یک بار هم خطا و اشتباهی نداشته است.و بجز تعدادی تصادفات، حتی هیچ حادثه طبیعی دیگری وجود نداشته است که جان افراد در درون سازمان نفله شده باشد!
در یک جمله کوتاه و مختصر باید گفت که سازمان مجاهدین تا کنون راجع به مرگ افرادی که در درون سازمان ناپدید شده اند نه تنها هیچ مسئولیتی نپذیرفته است بلکه تا کنون به هیچ ارگانی حتی به همان ارگان های سابق صدام حسین نیز پاسخی در این رابطه نداده اند !
سئوال این است که آیا تا کنون هیچ مرگ و میر یا ناپدید شدن افراد در درون مجاهدین بجز عملیات هایشان وجود نداشته است ؟
اگر وجود داشته است پس چرا هیچ بیلان و گزارشی از طرف مجاهدین به همان خلق قهرمانی که معلوم نیست کجا تشریف دارند ارائه نمیشود؟
چرا هیچ بیلانی از ناراضیان درون سازمان تا کنون به هیچ ارگانی از طرف مجاهدین گزارش داده نمیشود؟
در همین چند سال پس از سقوط صدام حسین قریب به 800 تن از اعضاء سابقه دار و کم سابقه مجاهدین که در قرارگاه اشرف بودند از این سازمان جدا شده و یا فرار کرده اند و یا اینکه به کمپ نیروهای آمریکایی مستقر در اطراف قرار گاه اشرف خودشان را معرفی کرده اند !این بیلان ، آمار کمی نیست!تقریبا از کل 3800 نفر مجاهدین در عراق 800 تن از آنان علنا به مجاهدین نه گفته و خاک قرارگاه مجاهدین را به سمت کمپ نیروهای آمریکایی یا فرار به کشورهای همجوار و یا به ایران ترک کرده اند .و از آنجا که آمار و ارقام افراد ناراضی و جدا شده از مجاهدین توسط ارگان های رسمی صلیب سرخ و حقوق بشر عراق و نیروهای آمریکایی به ثبت رسده است دیگر جای کتمانی برای مجاهدین و رهبری آن وجود ندارد.و این در حالی است که فقط مقداربسیار کمی از فضای متراکم قرارگاه اشرف بدلیل سقوط صدام حسین و سایر جبر های بیرون از مجاهدین کاسته شده است.
تنها در سه ماه اول بعد از سقوط صدام حسین بیش از 100 تن اعلام جدایی کرده و بدون اجازه و بدون اعلام قبلی خاک قرارگاه اشرف را ترک کردند و این برای رهبری مجاهدین شکسته شدن دیوار های برلین مانند قرارگاه اشرف است .زمانی نه دور تر بلکه همین سه سال پیش چنین دیواری ، دیوار بود و نبود رهبری مجاهدین بود.ولی رهبری آن با تن ندادن به واقعیت های زمانی و مکانی چه در تاکتیک و چه در استراتژی و چه در ایدئولوژی ، شکستن چنین دیواری را از سالیان پیش در چشم انداز خود میدیدند.ولی از آنجا که چنین رهبرانی حتی با خود نیز صادق نبودند با گل مالی کردن ترک های این دیوار ضد انسانی میخواستند که پوشالی بودن هست و نیستشان هیچ وقت در چشم های ناظرین عیان نشود!
باید گفت که متاسفانه رهبران سازمان نه در غفلت بودند و نه در خامی بلکه با داشتن متکایی مثل رژیم صدام حسین اینچنین انتظاری را باور نداشتند و در عمل با ظلم و شکنجه افراد درونی خود، مانع از عیان شدن چنین ترک ها و شکاف های فرو ریزنده و بنیان کن در دیوار میشدند!
حال خارج از اینکه مجاهدین راجع به اعضاء و افراد جدا شده چه میگویند و چه مارک هایی میزنند باید اذعان کرد که تشکیلات پوشالی مجاهدین قبل از فروریختن دیوارهای بغداد ، فروریخته بود و خوشبختانه آمار و ارقام امروز افراد جدا شده از سازمان مجاهدین چنین حقانیتی را به اثبات میرساند!
بله جدای از اینکه چه کسی ، کیست؟ و چه میگوید و دنبال چه چیزی است؟ ، حقیقت تلخ است!اما حقیقت ظلم و جور درونی و بیرونی مجاهدین و نمایش فروپاشی تشکیلات پوشالی مجاهدین در عراق تلخ تر از هر زمانی بوده و مزه تهوع آور آن سالیان سال است که در دهان رهبری آنها چشیده شده است!و تراشیدن 5.200.000 امضاء یا به فروش رساندن مریم رجوی در صحنه های سیاسی دون پایه نه آنها را یک گام به عقب(منظور حکومت صدام حسین است) بر میگرداند و نه اینکه مانع از فروپاشی مطلق آنها خواهد شد!چشم انداز تیره و تار مجاهدین آینده تلخ تر و سیاه تری را به انتظار نشسته است .جالب این است که در چنین بحران داخلی، مجاهدین تبلیغ وطن فروشی و جاسوسی کرده و حتی برای آقای بوش دامن میپوشند!(این جمله در اطلاعیه خلع سلاح مسعود رجوی به اعضاء مجاهدین بیان شده است که در برابر آمریکایی ها حتی اگر لازم شده دامن میپوشیم!)
سایت میزنند و به اصطلاح خود مزدوران رژیم را افشا میکنند!عملکرد مجاهدین و رهبری آن در چنین سایت هایی نه تنها چیزی از افراد جدا شده نخواهد کاست بلکه به بوضوح مشخص میکند که اعضاء جدا شده از مجاهدین فقط در راه حقیقت گام برداشته و استخوانی بر گلوگاه تنفسی آنان میباشند!
اما این نکته نیز لازم است در همین جا به ثبت برسد.تقریبا 99 درصد افردی که در سایت های رسمی و غیر رسمی مجاهدین و به دستور مسئولین و رهبری مجاهدین بر علیه ایرانیان آزاده و شریف و اعضاء جدا شده قلم زده اند،اگر همگان هم نداسته و با ترفند های رهبری مجاهدین آشنایی نداشته باشند، اعضای جدا شده از فرقه رجوی بخوبی میدانند که این افراد چه کسانی بوده و این حرف ها از چه زبان هایی جاری میشود!لازم به توضییح است که این افراد بخشی از افراد ناراضی و مسئله دار درون مجاهدین هستند که به نام آنان مقاله نوشته میشود .واین نوشته ها با لفاظی های مختلف بگونه ای به نمایش گذاشته میشود که گوئیا فرد مورد نظر این حرف ها زده است!بعنوان مثال؛ نصرالله مجیدی، محمود یونسی، قاسم جابر زاده انصاری،بابک رهنورد،نعمت فیروزی،رسول کریمدادی،علی اکبر هاشمی،مرتضی اکبری نسب،حسین باقرزاده،حسن شوکتی،محسن انصاری،محمد محتشم،فرخ نامداری،سعید عبداللهی،فرهاد صداقتی،محمد محدث،عباس نامور و ... از این زمره اند!
بنابر این بر میگردیم به ابتدای این مقاله
رجوی و مسئولین سازمان رجوی هر ترفندی و هر طرحی اجرا میکنند که اسامی و نیروهای معترض شان عیان نشود، نمیشود!بنابر این در دوران فروپاشی مطلق، مجاهدین چه بخواهند و چه نخواهند ، نیروهای جدایی خواه این بار در جمع بسیار بزرگ تری به ظهور میرسند و عنقریب است که آنها را با حقانیت خود از درون به نقطه انفجار برسانند!

جواد فیروزمند - فرانسه
2
نوامبر 2006

 سایت قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد