_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"


سرنوشت مجاهدين خلق از يک سکت مذهبي تا اکتوري در سناريوي سياه

 

محمد آسنگران

انترناسیونال ۱۱۹

محمد آسنگران

asangaran@aol.com

بازي مجاهديني براي شريک شدن در قدرت ديدني استּ سبک و سياست مجاهدين تاکنون بجز رسوايي و بي اعتباري هرچه بيشتر براي اين سکت مذهبي چيزي ببار نياورده است. سر نوشت اين جريان جالب و تماشايي است. اين سازمان بعد از هر شکست و هر ناکامي٬ بيشتر از پيش در منجلاب غرق ميشود. اما با توجه به رسواييهاي پي در پي٬  رهبري آن باز هم توقع دارد که مردم آنها را به عنوان يک جريان سياسي نگاه کنندּعليرغم هر تصويري که رهبري اين سازمان از خودش دارد٬ سير تحول و تغيير اين سازمان نمونه تيپيک يک رهبري غير مسول و سرگردان را نشان ميدهد.

مجاهدين دوره اي با لبيک گفتن زير عباي خميني٬ دوره اي در ميثاق با بني صدر و ازدواج مسعود رجوي با دختر ايشان براي محکم کاري اصحاب گونه٬ دوره اي در صف مشتاقان صدام حسين٬  دوره اي با انقلاب ايديولوژيک  و  ازدواج با مريم عضدانلو و يا خانم  رجوي فعلي و تبديل شدن به سر دسته سکتهاي مذهبي٬ از ابتدا تا کنون هم در مدح و ثناي اين و آن آخوند به سجده رفتن و در مقابل اين آخوند زانو زدن٬  اخيرٱ هم اعلام رسمي و آمادگي براي تبديل شدن به نيروي سناريوي سياه در ايران و خدمتگذاري سران اين سازمان در بارگاه بوش و آمريکا براي همگان یک نیروی شناخته شده است. اين پروسه واقعي تغييرات مجاهدين از سال ۱۳۵۷ تا کنون است.

مجاهدين بعد از اشغال عراق بوسيله آمريکا و خلع قدرت از صدام حسين يتيم و بي سرپرست شدند. آمريکا آنها را خلع سلاح و در يک اردوگاه فعلٱ نان و آبشان را تامين ميکند. مسعود رجوي را در يکي از پايگاههايشان نگهداشته و در آب نمک قرار داده اند. اکنون بعد از اين سرنوشت نامعلوم٬ مريم رجوي با هزار زبان آمادگي سازمانش را براي خدمت به آمريکا اعلام کرده است. مجاهدين از "تنها آلترناتيو رژيم آخوندي" به تنها جريان آماده  براي بازي و خدمت گذاري هر طرحي از جانب  آمريکا تبديل شده است.

اما آمريکا هنوز رسمٱ نگفته است که چگونه و در چه سطحي ميخواهد اين خدمتکاران خود را بکار گيرد. اين سرنوشت يک سازمان اسلامي - چريکي وبخشي از جنبش ملي-اسلامي در ايران است.

اما با اين حال سران مجاهدين هنوز سنت و  ادبيات شريک شدن در قدرت به هر قيمت را تکرار و توقعاتشان را از آمريکا مطرح ميکنند. مجاهد دوست ندارد اين بازي را فراموش کند. هرچند که ميداند اين روياها فراتر از ذهن رهبري آن سازمان جايگاهي ندارد. اين بازي اما همچنان در صف مجاهدين طرفداراني دارد.

"اما اگر اين صرفٱ يک بازي بود٬ اگر صرفٱ کودکانه بود٬ شايد همه به تماشا مينشستيم و با جست و خيز بازيگران و شيرينکاريهايشان سرگرم ميشديم. اما اين عرصه سياست و جنگ قدرت است که در جهان امروز معاني فوق العاده دهشتناکي پيدا کرده است. مسله جدي است حتي اگر مجاهد خود جدي نباشد. عواقب زمينيي براي انسانهاي واقعي دارد٬ حتي اگر مجاهد خود در عالم روياهايش سير کند." منصور حکمت شهريور۱۳۷۳ از روياهاي ممنوع مجاهد

 

4 مجاهد هنگامي که از خميني قطع اميد کرد و به اپوزيسيون رانده شد٬ با بني صدر و حزب دمکرات کردستان ايران ميثاق بست. بعد از مدت نه چندان طولاني حزب دمکرات از حول حليم به داخل ديگ افتاد و به طرف قولهاي داده شده جمهوري اسلامي روان شد و شکست نصيبش گرديد. با اين اتفاق متلاشي شدن ميثاق آغاز گرديد. مجاهدين که فکر ميکردند تا چند ماه ديگر همراه بني صدر به کاخ سعد آباد ميرسند٬ با متلاشي شدن ميثاق به صدام حسين پناه بردند. همين تعريف و تمجيد امروزيشان از آمريکا و بوش را قبلٱ در مدح عراق و صدام حسين شاهد بوديم. ملاقاتها و ژست گرفتنهاي  رجوي با صدام حسين قرار بود او را رهبر يک کشور تصوير کند. اکنون مجاهدين٬ آن عکسها و فيلمها با صدام حسين که مايه افتخارشان بود را پنهان کرده اند.

آنها باید نان را بايد به نرخ روز بخورند. سياستهاي بوش و دولت آمريکا در بورس است. به همين دليل تمام شعارهاي ضد امپرياليستي و ضد آمريکایي گري مجاهدين که از سالها قبل در صفحات نشرياتشان پاک شده بود٬ جايش را به تعريف و تمجيد از بوش و دولتش داده است. اکنون به جاي "صدام حسين" "عمو بوش" بايد همت کند و دمکراسي را از تهران تا دمشق ميسر نمايد. دراين اوضاع مجاهدين نه "تنها آلترناتيو رژيم آخوندي" بلکه به گروهي آماده و گوش به فرمان براي انجام ماموريتهاي فرماندهان نيروهاي مستقر آمريکايي در عراق و تعريف و تمجيد از سياستهاي آمريکا در منطقه تبديل شده اند.

4

"يکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴ مریم رجوی شركت گسترده مردم عراق در انتخابات پارلمان این كشور را به مردم و نیروهای دمكراتیك و میهن پرست عراق تبریك گفت و گسترش دمكراسی ازتهران تا دمشق را ضرورت حتمی صلح و ثبات در خاورمیانه توصیف كرد".
به نقل از وب  سايت سازمان مجاهدين خلق ايران
 

هنگامي که بوش ايران و سوريه را محور شرارت اعلام کرده است٬ طبيعي است که مريم رجوي هم بايد اين چنين پيامي  به نيروهاي سناريوي سياه  در عراق بدهد. يکي از مقامات دولتي آمريکا در يک مصاحبه تلويزيوني آلمان اعلام کرد که  کارهاي کثيفي که ما آمريکايها حاضر به انجام آن نيستيم، مجاهدين با ميل انجام ميدهند. بنابراين ما بايد هنوز منتظر علني شدن بيش از پيش کارهاي کثيفتر مجاهدين باشيم.

مجاهدين هيچ پرنسيبي را برسميت نميشناسند. تنها پرنسيب آنها بي پرنسيبي است. اينها تنها يک سکت مذهبي نيستند٬ اينها تنها يک نيرو در دست آمريکا نيستند، علاوه بر همه اينها نيرويي بي پايه اما مخرب به حال خود و جامعه هم هستند. اولين قربانيان اين سياستهاي ارتجاعي خود مجاهدين و افراد آن هستند. به همين دليل  مجاهدين اکنون نميتوانند اعلام کنند که مسعود رجوي در کدام قرارگاه آمريکا نگهداري ميشود. زيرا او نه زنداني است نه محل بازداشتش معلوم است ونه نقشي علني در سازمانش ايفا ميکند. نه اسير است نه آزاد، اما آنچه معلوم است سران مجاهدين تلاش ميکنند که مورد لطف و مرحمت بوش قرار گيرند.

مجاهدين حاضرند جلو پاي بوش  سازمانشان را ذبح کنند، تا بلکه آمريکا لطف کند و به آنها ماموريتي بدهد. اگر دوراني مجاهدين ضمن تعريف و تمجيد و تشکر، منتظر دستور خميني، طالقاني و بالاخره صدام حسين بودند اکنون شکر گذار و منتظر دستور بوش هستند.

 
" ۲۹مهر ۱۳۸۴- مريم رجوي، در پيام ماهواره يي خود خطاب به اعضاي كنگره آمريكا، از آنان به خاطر اين كه «درسياه ترين ادوار تاريخ ايران، به ياري مردم ايران و مقاومت آنها براي آزادي برخاسته اند، صميمانه تشكر كرد" به نقل از وب  سايت سازمان مجاهدين خلق ايران

   تشکر مريم رجوي از کنگره آمريکا براي "ياري" رساندن آنها به مردم ايران٬ گمراه کننده است. منظور ايشان واضح است. به آمریکا اعلام میکند که مجاهدين حاضر است به هر سخافتي دست بزند. "سياهترين ادوارتاريخ ايران" منظورش سياهترين ادوار سازمان مجاهدين است. زيرا آن هنگام  که کنگره آمريکا اعلام کرد که آماده کمک به  اپوزيسيون جمهوري اسلامي هستند، مجاهدين اولين و تنها سازماني است که اين چنين علني و رسمي از زبان بالاترين مقام خود٬ به آمريکا لبيک گفته است و اين چنين تحقير شده آمادگي خود را براي نوکري اعلام ميکند. حتي طرفداران سيستم سلطنتي هم اين چنين شيفته و کت بسته آمريکا نيستند.

 
"اظهاراتِ رييس جمهور آمريكا مبني بر اينكه آمريكا «در كنار مخالفان و تبعيد شدگان عليه رژيم هاي سركوبگر مي ايستد»، مردم ايران را اميدوار مي كند كه آمريكا يك سياست قاطع در قبالِ رژيم آخوندي در پيش خواهد گرفت". گفته هاي مريم رجوي به نقل از وب  سايت سازمان مجاهدين خلق ايران

البته پر واضح است که مجاهدين تنها امکان و اميدش حمايت آمريکا و بکار گيري اين سازمان از جانب آمريکا است. مجاهدين هيچ در ديگري به رويش باز نيست. ديگر دير شده است. اکنون مجاهدين يک دارو دسته آماده براي بازي در سناريوي مورد نظر آمريکا هستند نه چيزي غير از اين. اگر مجاهدين ميتوانستند و قصد تغيير داشتند سالها قبل از اين٬ بايد به يک سازمان سياسي تبديل ميشدند. اما اکنون ديگر فرصت از دستشان رفته است. حتي اگر بخواهند تغييرکنند به عنوان مجاهد دري به رويشان باز نيست. مگر اينکه کل اين پروژه سوخته و و رهبري آن را کنار بگذارند. مجاهدين همين است که ميبينيد. يک دارو دسته آماده براي مزدوري در خدمت آمريکا.

مجاهدين با هزار زبان خودشان دارند اين را ميگويند اين نقل قول پايين که يک نفر از رهبرانشان به اسم هوادار آنها نوشته است گوياي احوال و استراتژي مجاهدين است.

محمد هادي: " با همۀ این مسائل غرض القای این خوش خیالی نیست که قطار انقلاب ایران در یک قدمی ایستگاهِ پیروزی فقط کمبود حمایت بیشتر از مجاهدین را دارد متاسفانه چنین نیست و واقعیت های تاریخی دیروز و امروز جملگی گواه این واقعیت است که دیگر اراده و خواست خلقها به تنهایی برای انجام تغییرات اجتماعی بدون همراهی ارادۀ بین المللی و قدرتهای جهانی، کافی نیست!"

 

آيا از اين روشنتر ميتوان گفت که استراتژي مجاهدين چيست؟ رسمٱ و علنٱ اعلام کرده اند که اميدي  و راهي بجز انتظارکشيدن قدرتهاي جهاني را ندارندּ. تنها روزنه اميد مجاهدين نشستن در اطاق انتظار است که شايد روزي  به خدمت گرفته شودּ شايد کسي٬ قدرتي٬ نيرويي پيدا شود و به آنها هم ماموريتي بدهد. همراهي با قدرتهاي جهاني  تنها روزنه ايست که مجاهدين براي خود تعريف کرده است. اين استراتژي مجاهدين است. اين آقاي "هوادار" به بهترين وجهي استراتژي مجاهدين را بيان کرده است.

اما مجاهدين با همه اين اوصاف سيستم اسلامي خود را هم همچنان پاسداري ميکند. اکنون بحث ذکات و فطريه در ميان آخوندهاي ايران هم کمتر مطرح ميشود. ولي مجاهدين همچنان دست بردار سنتهاي دوران اصحاب ۱۵۰۰ سال قبل سران اسلام نيستند.  

"مريم رجوي ۱۰ آّبان ۸۴ با يادآوري رويكرد پدر طالقاني كه مجاهدان آزادي را شايسته ترين و سزاوارترين كسان براي دريافت فطريه ميدانست, افزود : خواهشمندم در پاسخ به تشبثات ضدانساني ملايان حاكم بر ايران و به عنوان تيمن و تبرك و همراه با دعاي خير، فطريه امسال را در داخل ايران و در خارج كشور، به قهرمانان پايدار مجاهدخلق در شهراشرف اختصاص بدهيد. سرانه فطريه ي معمول در اروپا، معادل ۵ يورو مي باشد".

همين فاکتهاي بالا کافي است که سازمان مجاهدين را در کنار ارتجاعيترين و سياهترين نيروهاي ضد جامعه و ضد مدنيت قرار دهيم. اينها به تنهايي حتي نميتوانند مزاحمت جديي براي مردم ايجاد کنند. اما اوضاع منطقه و نقش آمريکا ميتواند اين نيروي سناريوي سياه را به خدمت بگيرد. همچنانه سپاه بدر را از سپاه پاسداران ايران تحول گرفتند و به جان مردم عراق انداختند. اکنون نيروهاي مجاهدين را هر چند در مقايسه با سپاه بدر کوچکتر هم باشند از صدام حسين تحويل گرفته اند تا اگر لازم بود به جان مردم ايران بيندازند.

اوضاع ايران و طرح فدرالي کردن ايران٬ کمک آمريکا به حزب دمکرات کردستان ايران و سازمان زحمتکشان٬ مطرح کردن نيروهاي حاشيه اي  قومپرست در جنوب و غرب و شمال غرب ايران٬ آمادگي مجاهدين براي قبول هر ماموريتي که آمريکا به آنها بسپارد٬ همگي هشدارهاي جدي به نيروهاي  مترقي و چپ ايران است. مردم ايران نقش مخرب جريانات فدراليستچي و قومپرست به اضافه مجاهدين که آماده به خدمت براي اجراي طرحهاي آمريکا صف کشيده اند را بايد رسوا کنندּ

"طيف وسيع نيروها و جريانات سياسي چه در حکومت و چه در اپوزيسيون٬ هريک بنابر مشخصات سياسي و سازمانيش٬ جايگاهش در جامعه و در رابطه با طبقات اجتماعي استراتژي و اهداف و روشهايش٬ با يکي از اين دو سناريو بيشتر تناسب دارد و وجود و فعاليتش به تحقق يکي از اين دو بيشتر خدمت ميکند. اگر دقت کنيم ميبينيم مجاهدين فقط ميتوانند شخصيتي آنهم فرعي در سناريوي دوم يعني سناريوي سياه باشند.".

منصور حکمت شهريور  ۱۳۷۳ روياهاي ممنوع مجاهد

در پايان يک مسله را بايد يادآوري کنم. اگر هنوز کساني به اميد مبارزه با رژيم اسلامي در ميان مجاهدين و در صف مدافعان اين سازمان وجود دارند که به اين سرنوشت مجاهدين شک و دودلي نشان ميدهند٬ بايد با اطمينان بگويم که برخلاف ميل آنها اين سازمان با سياست و عملکردش در منجلابي فرو رفته است که غرق شدن اش قطعي است. اگر هنوز چنين کساني در کنار آن سازمان هستند  فورٱ بايد صف اين نيروي ضد جامعه را ترک و به مردم بپيوندند. اينها بايد بدانند که سران اين سازمان به هزار و يک زبان قصد و سياست خود را براي ايفاي نقش در خدمت آمريکا و عراقيزه کردن ايران اعلام کرده اند. سرنوشت مردم عراق و جامعه عراق نبايد در ايران تکرار شود.

ايران در آستانه تحولات عميق اجتماعي و سياسي قرار گرفته است. درمقابل اين جامعه و مردم ايران٬ يک دو راهي قرار گرفته است: يا سرنگوني  انقلابي حکومت اسلامي از طريق مردم و با مبارزات گسترش يابنده کارگران٬ زنان ٬ جوانان و مردم ايران با يک انقلاب اجتماعي٬ يا فرو رفتن جامعه در سناريويي وحشتناک و سياه نظير عراق. نيروها و احزاب  سياسي انتخابشان را کرده اند. سازمان مذهبي و منزوي و دچار بن بست رجوي هم انتخاب خود را کرده است. اينها قصد بازي در سناريوي سياه را دارند و بهمين دليل نيز بايد منزوي تر و مطرودتر شوند. مجاهد تنها ميتواند اکتور يک سناريوي سياه  باشد و اکنون با " تجارب چهل ساله" در بي پرنسيپي و نان به نرخ روز خوردن٬ آماده کمک به اجراي سناريوي آمريکایي و تخريب جامعه است. مجاهدين به اين قانع شده است که خودش عليه جمهوري اسلامي نميتواند و امکانش را هم ندارد فعاليتي انجام دهد. به همين دليل در صف انتظار براي خدمتگذاري ايستاده است که فرماندهان آمريکايي دستور را صادر کنند.

ما در مقابل تمام سناريوهاي ضد جامعه اعلام ميکنيم که مردم ايران ميتوانند و بايد  رژيم جمهوري اسلامي را سرنگون و حکومتي آزاد، مرفه  و انساني را بنيان نهند. تنها عامل  شکست سياستهاي آمريکا که مجاهدين ميخواهند از جمله بازيکنان آن باشند٬ سرنگوني انقلابي جمهوري اسلامي است. در يک انقلاب مدرن و  توده اي جايي براي ايفاي نقش آمريکا و مجاهدين با سياستي شبيه تغيير حکومت عراق نخواهد ماند. ما نبايد اجازه بدهيم که سرنوشت جامعه عراق در ايران تکرار شود و جامعه به دست نيروهاي قومي و مذهبي بيفتد. حزب کمونيست کارگري ايران از سالها قبل اعلام کرده است که در مقابل اين سناريوي سياه مي ايستد و امروز که بيش از پيش جامعه به چپ چرخيده و مبارزات روزمره کارگران و مردم حکومت فاشيست اسلامي را در چنبره خود گرفته است٬ امروز که شرايط از هر زماني براي  سرنگوني حکومت اسلامي از طريق انقلاب مردم فراهم تر است٬  اين حزب با اتکا به قدرت آگاهي و حضور مردم در صحنه سياست اجازه نخواهد داد که نيروهاي حاشيه اي و غير مسئول٬ ا

 

 سایت قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد