_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون قلم"
آیا خشونت ارثی است؟
22.10.2007 شهرام اسلامی ـ فوکوس دلایل خشونت و ارتکاب جرایم تا چه حد به کارکردهاى طبیعى مغز و ژنها مربوط مى شود؟ پند واندرزهاى اخلاقى و اقدامات تربیتى تا چه حد قادرند از جرایم جلوگیرى بهعمل آورند؟ در آلمان بیش از ۲۱۰ هزار جرایم خشونت آمیز سالانه بهوقوع مىپیوند. با توجه به این دادههاى آمارى، کارشناسان این پرسش را مطرح مى کنند که براى فهم علل جرایم خشونت آمیز، مرز تمایز میان عوامل طبیعى و اختلالهاى مغزى– عصبى از یکسو و دلایل برآمده از حوزه تربیتى و تاثیرات اجتماعى از سوى دیگر کجاست؟ در ماه گذشته خبر قتل یک زندانى در آلمان سرو صداى زیادى به پا کرد. این فرد زندانى، جوان ۲۰ ساله اى بود که از سوى همبندان خود به طرز دلخراشى به قتل رسیده بود. بنا به تحقیقات پلیس، این زندانى جوان پس از حلق آویز شدن ساعتها میان مرگ و زندگى دست وپا مىزده است. آنچه در این قتل شگفتىآور است، عکس العمل عامل اصلى این جنایت است که پس از ارتکاب جرم به همراه دو همدست خود بر روى تخت با خیالى آسوده، به تماشاى تلویزیون مشغول مىشود. او پس از اعتراف به عمل خود، به گونهاى باورنکردنى صحبت از حلق آویز و قتل و یا شکنجه نمىکرد و کار خود را تنها با عبارت "آویزان کردن" مقتول بیان مىساخت. بسیارى ازمردمان در سدههاى گذشته براى توضیح جرایم وحشتناکى از این دست بر این باور بودند که مسببان و عاملان این جرایم از سوى ارواح خبیثى تسخیر شدهاند. امروزه به سختى مىتوان خلافها و بزهکارىهاى بشرى را با چنین عواملى توضیح داد. در سر بزهکاران و قاتلان چه میگذرد؟ پرسش این است که در سر این سه قاتل چه اتفاقاتى در زمان جرم و پس از آن در جریان بود؟ دانشمندان در صددند با بررسى ژنها و با وسایل جدید که قادر به ثبت و اندازهگیرى فعل و انفعالات مغزى هستند، براى رفتار جنایى بشر توضیحاتى زیست شناسانه بیابند. بنا به سرمقاله علمى در شماره اخیر مجله "فوکوس" که به این موضوع اختصاص یافته است، کارشناسان مغز واعصاب با روش هاى جدید خواهان تجدید نظر در مسئله محورى گناه و توضیح تقصیر هستند. روانکاوان و روانشناسان در نمونه یاد شده، درباره مجرم اصلى این قتل به نام "دنى"، به اختلالهاى شدید شخصیتى وى اشاره مى کنند و عنوان مى کنند که دوران کودکى او در خانواده اى متلاشى و مملو از نابهنجارى سپرى شده است. خشونت ارثی است؟ آیا پاسخ هایى از این نوع کلیشهاى نیستند؟ تقلیل عوامل گوناگون این گونه جرایم به دوران سخت و نامناسب کودکى و نوجوانانى ساده انگارى نیست؟ در مورد "دنى" باید گفت که برادر وى نیز در شرایط خانوادگى یکسانى با تمام مشکلات کم و بیش مشابه اى رشد کرده است، اما او تاکنون زندگى معمولى و بى دردسرى داشته است. بنا به نظر پژوهشگران خشونت، توضیح اینگونه تناقضات به میراث ژنتیکى انسان باز مى گردد. این بدان مفهوم نیست که ژنهاى معینى سبب اعمال خشونت هستند، بلکه بدین معناست که ژنهاى به ارث برده شده در کودکان به اندازه هاى متفاوت قادرند، ناملایمات را تحمل کنند. این مسئله در پژوهشهاى تازه محققان انگلیسى نیز تایید شده است. بنا به این پژوهشها در صورت حضور ژنهاى ضعیف در یک نوجوان بهدنبال آزار و اذیت وى، احتمال گرایش به اعمال خشونت در او، در سنین بزرگسالى،۸۰ درصد است. اما محیط مناسب تربیتى مىتواند در کودکانى که داراى ژنهاى ضعیف هستند، تاثیرى مثبت داشته باشد، وتا حدودى خشونت را کنترل کند. بنابراین یکى از راههاى موثر براى جلوگیرى از وقوع جرایم در آینده، ایجاد شرایط تربیتى مناسب در دوران کودکى است. اما کشف آنزیم جدید (Monoamin-Oxidase ) در ژنهاى خانوادگى و پى بردن به کارکرد آن مىتواند براى علم راهگشا باشد. این ژنها نه تنها مسبب تبادل مواد در مغز هستند، بلکه سبب تحریک سلولهاى مغزى نیز مىشوند. تاثیرات آن باعث شکلگیرى ساختارهایى در مراکز مغزى مى شود که بر رفتار اجتماعى واحساسات انسان تاثیر مى گذارد. مغز به لحاظ زیست شناختى قادر به یادگیرى و پذیریش رفتارها و هنجارهاى گروهى و ارتقا آن به رفتارها و هنجارهاى فرد است. به همین دلیل سلولهاى مغزى قادر به بر انگیختن احترام و رعایت حق دیگران در فردند، درست همان گونه که مغز توانا به حرکت دادن پا ویا دست است. در صورت آسیب پذیرى شبکههاى موجود در مغز بر اثر بیمارى، تصادف و یا اختلال در تبادل مواد، یک انسان مىتواند بدل به فردى جنایتکار شود. حقوقدانان با احتیاط بیشترى به مسئله تقصیر و مسئولیت مىنگرند و براى این سوال پیچیده پاسخ کاملاً روشنى ندارند، این پرسش که چه کسى براى رفتار و اعمال جنایتکارانه مقصر است؟ انسان کنشگر و فاعل ویا مغز معیوب انسان؟
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |