_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

وقت آن شد انقلاب دیگری برپا کنیم

 

01.11.2007

محمد علی اصفهانی

 

يک اشاره، قبل از اشاره ی لازم

بعضی ها شعور فهميدن چند کلمه ی ساده را ندارند؛ و بعضی ها خودشان را به بی شعوری می زنند تا  - به عنوان مثال ـ بتوانند بر نکبت ذلّت و نکبت ريزه خواری سفره ی ريزه خواران شيوخ خليج فارس، و سازمان های جاسوسی اسراييل و آمريکا، پرده بپوشانند.
در قسمتی از مقدّمه ی اين شعر، اشاره کرده بودم که
رهبران سفله ی مجاهدين در جنين رؤيايی شب و روز می گذرانند که با به خدمت آمريکا و اسراييل در آمدن، نهايتاً «بعد از ويرانی ايران به دست آمريکا و اسراييل،  شايد در گوشه يی از ويرانه های اين سرزمين، گلیم صد پاره ی خون آلودی هم برای پهن کردن بر سر اجساد مردم ايران، و زنان و دختران و دخترکانی که مورد ملاطفت های ويژه ی فرماندهان آمريکايی قرار گرفته اند، به اينان داده شود
يعنی صحبت از  تحقّق احتمالی رؤيای دو رهبر نر وماده ی فاسد و هرزه ی مجاهدين بعد از تکّه پاره شدن ايران است؛ و تجاوز فرماندهان آمريکايی آن ها ـ که همان «سرجوخه های ابوغريب» هستند ـ به زنان و دختران و
دخترکان ميهن ما، به همان سياق که آن هرزگان با زنان و دختران و دخترکان کشور همسايه ی ما عراق کردند.
حالا اگر کسی شعور فهميدن اين جملات را نداشته باشد، و بخواهد موضوع را به افراد اشرف مربوط کند، اين، مشکل من نيست.
همانطور که اگر برای استمرار جيره و مواجب ماهانه ی خود، خودش را به نفهمی يی بيش از حدّ نفهمی ذاتی خود بزند.
و تازه:

وقتی آن رهبر نر هرزه، در يک معامله ی مرضی الطّرفين، به ازای تصاحب همسر دوستش * به عنوان يک کالای جنسی، دخترکی دبيرستانی را به آن سفله پيشنهاد می کند، طبعاً  نه او و نه آن کالای جنسی دست به دست شده، و نه آن دوست سفله، اصلاً نمی توانند نگرانی يی برای زنان در تشکيلات خود نيز داشته باشند. (که البتّه موضوعی خارج از اين نوشته بود و هست.)

البتّه برخورداری از ذرّ ه يی شعور کافی است که معلوم شود آنچه در  ان بخش مورد اشاره ی مقدّمه آمده است، چه معنايی دارد.
امّا، من اين چند سطر را امروز مخصوصاً در اين  تابلو به اصل مطلب اضافه کردم که:
خواننده بداند که ريزه خوار سفره ی آن نر و ماده ی سفله، برای قطع نشدن مستمری خود، حتّی حاضر می شود که با تحريف معنای ساده ی يک متن، به همان زنانی که مدعی حمايت از آنان، و غيرتی شدن به خاطر آنان است توهينی کند که بر امثال خود او سزاوارتر است.
بر سر سفره ی خون مردم نشستن، سرانجامی بهتر از اين نمی تواند هم داشته باشد...
محمد علی اصفهانی

10 آبان 1386

 

اشاره ی لازم

اين شعر را بار اوّل، در شب "انتخابات مجلس" هفتم ملّايان سروده بودم. بعد، در آستانه ی "انتخابات رياست جمهوری" آن ها، با تغييرات مناسب، به يک"ترانه سرود" تبديل کرده بودمش و قرار بود که در همان موقع يا با صدای داريوش که خواهان آن شده بود و يکی دو جلسه هم روی آن کار کرده بود، مثل ˝حرکت از اين بيش، شتابان کنيم!˝ ٭  و يا با صدای خواننده يی ديگر، و يا به صورت ˝کُر˝، آماده و پخش شود.
اما رهبران سازمان مجاهدين خلق که به دليل بی پايگاه بودن در ميان مردم داخل ميهن، و به خصوص در ميان فعّالان مبارزات اجتماعی،  هميشه از انقلاب توده يی و پيروزی آن بدون حضور ˝پيشتازانِ˝ پستاز هميشه در گل و لای خودساخته ی خويش فرومانده می ترسند، نگذاشتند که اين کار به انجام برسد:
با به کار بردن تمام شيوه های شانتاژ و تهديد و ارعاب درحقّ  آهنگسازی که دو آهنگ متفاوت بر روی شعر ساخته بود...
اينان هنوز در حلاوت رؤيا های به خاک و خاکستر نشسته ی "آزاديبخشی" از بالا به ملّت، تحت فرماندهی سرجوخه های "ابوغریب" و در پناه توپ و تانک و پوشش هوايی و زمينی اصحاب پنتاگون،  و در اطاعت مستقيم از فرامين آنان،  و با تقديم بجه های پادگان اشرف، به عنوان پيشمرگان ارتش آمريکا به فرماندهان آمريکايی (راه حل سوّم)، خواب و بيداری را سپری می کنند.
بيهوده نيست که سخن گفتن از امپرياليسم، از خطر حمله به ايران، از جنايات روزمرّه ی اسراییل در حق مردم فلسطين و لبنان، و دفاع از اين مردم لگدمال شده، و نيرهای مقاومتشان (با همه ی نقاط ضعف و قوّت ناگزيری که دارند) رؤيا های اينان را بر می آشوبد. رؤيا هايی که در آن، بعد از ويرانی ايران به دست آمريکا و اسراييل،  شايد در گوشه يی از ويرانه های اين سرزمين، گلیم صد پاره ی خون آلودی هم برای پهن کردن بر سر اجساد مردم ايران، و زنان و دختران و دخترکانی که مورد ملاطفت های ويژه ی فرماندهان آمريکايی قرار گرفته اند، به اينان داده شود.
نگاهی به سايت هايشان، به خصوص در اين چند روز اخير بياندازيد...

با هدفی متفاوت، به همان اندازه متفاوت که هدف دو رقيب با يکديگر، اينان  به رهبری ˝رهبر ايده ئولوژیک ˝مکلّا و همسر سوّمش، همان کاری را می کنند که خامنه يی، ˝ولی فقيه معمم˝  و کارگزارش: دلقکی موسوم به احمدی نژاد، انجام می دهند:
ـ تنور بحران دروغين اتمی را گرم نگاه داشتن، برای:
به حاشيه راندن دشمن مشترک مجاهدين و ملّايان: توده های مردم، و جنبش های اجتماعيشان (قاتل خامنه ای، احمدی نژاد، و کليّت رژیمی که جز با سرکوب، امکان حيات ندارد؛ و همچنين جارو کننده ی اوهام اذهان تخدير شده ی «قهرمانان» افيونی از صحنه ی سياسی ايران).
ـ  و تحقّق ضرب المثل تغاری بشکنه ماستی بريزه
جهان گردد به کام کاسه ليسه!
 
امروز که جنبش دانشجويی ايران، در پيوند با جنبش کارگری ايران، و اين هردو، در پيوند با جنبش زنان، و با جنبش تمامی طبقات و اقشار و گروه ها و افراد جامعه ی ايران،  ورود خود را به مرحله ی اميدبخش نوينی اعلام می کند، بيشتر از هر زمان، دلم می خواهد که اين شعر را، به عنوان ادای دين کوچکی به اين رستاخيز بزرگ، دوباره منتشر کنم.
دوباره و ده باره.
ده باره و صدباره
و ای کاش دشمنی
مشتی سفله با انقلاب توده يی نتوانسته بود مانع اجرای آن به صورت ترانه سرود شود.
ترانه سردوی که بی شک در مردم و به خصوص در نسل جوان ايران، همچون «حرکت از اين بيش، شتابان کنيم»، در آن اوج قيام دانشجويی آن سال، تأثيرگذار می بود.

محمد علی اصفهانی
۲۲ مهر ماه ۱۳۸۶


وقت آن شد انقلاب ديگری برپا کنيم!
 
وقت آن شد انقلاب ديگری برپا کنيم
آنچه بايد کرد را بگذار تا يکجا کنيم!
 
خاک ايران، پاک باد از اين کفن دزدان شوم
مشت تزوير و زر و زور و ريا را وا کنيم!
 
گور خود را می کنند امروز با دستان خويش
جمله شان را سرنگون در آن همين فردا کنيم!
 
هرچه پايين رفته بالا، هرچه بالا رفته پايين می کشيم
هر که بالا هست پايين، هرکه پايين است را بالا کنيم!
 
بند ها را بگسليم از پای شيران به بند
بندسازان را گرفته، بندشان بر پا کنيم!
 
سرْبريده بيم چه دارد به دل؟ سر؟ سر کجاست؟
از چه ترسانيدمان قدّاره بندان! از چه ما پروا کنيم؟
 
اعتياد و فقر و فحشا، خودکشی، آوارگی
سرنوشت ما نبود اين، نه! چه را امضا کنيم؟ :
 
کاخ هاتان را به سر آوار می سازيم و بعد
در ميان خاک ها، طومارتان را تا کنيم!
 
گر به ترفندی شما، از نعره، نجوا می کنيد
نعره سازانيم ما : ما نعره ، از نجوا کنيم!
 
بی ثمر شب خاک می پاشيد رو بر آسمان
از ستاره تا ستاره، راه را پيدا کنيم
 
راه ـ تنها راه ـ محو مطلق ننگ شماست
ننگتان را، باش، تا پاک از تن دنيا کنيم!
--------------------------------------------
٭ برای شنيدن تازه ترين اجرای ˝حرکت از اين بيش، شتابان کنيم˝، که به جنبش دانشجويی ايران تقديم شده است، بر روی لينک زير کليک کنيد:

http://www.ghoghnoos.org/honar/wmrm/harkat32.wma

 

* ــ توضیح از سایت ایران قلم:

در تایید مطالب آقای اصفهانی سایت ایران قلم توجه خوانندگان را به  کلیشه نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین  که در آن به ازدواج مهدی ابرشمچی با مینا خیابانی اشاره ، و متن باصطلاح عقدنامه آنها را منتشر کرده، جلب می کند.

 

                          

همانطور که در کلیشه بالا مشاهده می کنید مهدی ابریشمچی متولد سال 1326 و مینا خیابانی متولد 1343 می باشد که نشان دهنده ۱۷ سال اختلاف سنی آنهاست. ضمن اینکه ازدواج اول مینا خیابانی نیز محسوب می شد.

 

مطالب در ارتباط:

ــ  واکنش فرقه مجاهدین به انتقادات و جدایی محمد علی اصفهانی از شورای ملی مقاومت ( سایت ایران قلم )

ــ «کانار» اطّلاع فرانسه از طرح آمريکايی ـ اسراييلی بمباران ايران را فاش می کند ـ محمد علی اصفهانی

ــ  شاملو : شاعر انسان گرا، نه " شاعرسیاسی "  ـ محمد علی اصفهانی

ــ زوزه‌هاي ارتجاع «عنتر» نشـان عليه مجاهدين و مقاومت ايران - محمدعلي توحيدي

 ــ با بادهای خوشه ای پاییز ـ محمد علی اصفهانی

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد