_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

www.iran-ghalam.de

نامه سرگشاده ابراهیم خدابنده به مسعود رجوی

.

.09.11.2007

ابراهیم خدابنده

Ebrahim_khodabandeh_2006@yahoo.com

 

آقای مسعود رجوی،
با سلام،

پیام بلند اخیرتان به تاریخ 7 آبان 86 تحت عنوان " جنگ يا صلح با فاشيسم مذهبي؟"، که به تاریخ 10 آبان ماه در سایت اینترنتی "همبستگی ملی" درج گردیده بود را به دقت خواندم. طبق معمول سؤالات و ابهامات بسیاری در خصوص مطالب مندرج در این پیام به نظرم رسید که اغلب آنها را در گذشته عنوان نموده و لزومی به تکرار مجدد آنها نمیبینم. ظاهرا این پیام به مناسب افزودن نام "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" به فهرست گروه های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا داده شده است.

همیشه معتقد بوده ام که عدم حضور فیزیکی شما در صحنه سیاسی به هیچ وجه دلیل امنیتی نداشته و صرفا دلیل سیاسی دارد و شما بعد از یک سلسله ناکامی ها و بسیاری تحلیل ها و پیش بینی های غلط، مترصد فرصتی هستید تا با اعلام یک پیروزی، مجددا پا به عرصه عمل بگذارید. این پیروزی که شما به دنبال آن هستید میتواند بر فرض خارج شدن نام سازمان از فهرست سازمان های تروریستی بین المللی باشد و به همین دلیل هم هر زمان در این خصوص خبری منتشر میشود و چشم اندازی برایتان روشن میگردد به دادن پیام اقدام میکنید. در همین راستا – همانطور که از پیام اخیرتان نیز میتوان استنباط نمود – قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی در آمریکا را هم نشانه ای از پیروزی و موفقیت خود تلقی کرده و اقدام به دادن پیام خطاب به مردم ایران نموده اید.

ابتدا باید برداشت کلی خودم را از این پیام بگویم. تصور من اینست که مخاطب این پیام قبل از هر کس رئیس جمهور و هیئت حاکمه ایالات متحده بوده و به نحوی کاملا آشکار تلاش دارید تا آمریکا را به جنگ علیه ایران، همانند افعانستان و عراق، ترغیب نمائید؛ و البته پیشاپیش توجیهات و بهانه های لازم را هم در اختیار آنان قرار میدهید. شما اگر مردم ایران را خطاب قرار داده اید چرا همچنان از زبان تهدید و شکایت استفاده میکنید. جدا میخواهم بدانم که روی سخن شما در این پیام فی الواقع با چه کسی یا کسانی است؟

یک سؤال ابتدایی دارم. آیا به غیر از شخص شما و ارگان های تحت رهبریتان (که شامل سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت و ارتش آزادیبخش ملی میشود) کس دیگری را هم میتوانید نام ببرید – حتی در دولت آمریکا – که با نظرات شما موافق باشد؟ تا جایی که اطلاع دارم آقای دیک چینی که به جنگ طلبی معروف است و فاکس نیوز که در جهان به حامی جنگ شناخته میشود نیز هرگز به این صراحت تشویق به جنگ نکرده و حتی بعضا گزینه جنگ را رد کرده اند.

در ابتدای پیامتان به فهرست عملکردهای "مقاومت" طی مدت اخیر اشاره کرده اید. همیشه عملکردهای سازمان شامل چندین فقره عملیات نظامی و به هلاکت رساندن تعداد زیادی از نفرات طرف مقابل بود که خوشبختانه اینبار چنین عملکردی نداشته اید و البته عنوان نموده اید که بدون سلاح بهتر از قبل مبارزه کرده اید. کاش خیلی زودتر از اینکه بی دلیل آنهمه خون به زمین ریخته شود به چنین نتیجه ای می رسید و خود سلاح را کنار میگذاشتید و لازم نمیشد بزور از دستتان بگیرند. اما متأسفانه در پایان پیامتان باز بر اعمال قهر و خشونت برای رسیدن به اهداف سیاسی تان اصرار ورزیده اید. اگر تجربه شما اینست که بدون سلاح بهتر مبارزه کرده اید چرا علنا به همین رویه ادامه نمیدهید و خون بیشتری ذخیره نمیکنید؟

نکته قابل توجه در پیامتان که بارز است اینست که دیگر از "راه حل سوم" در خصوص مسئله ایران به صراحت سخنی به میان نیاورده و تلویحا به سراغ راه حل حمله نظامی آمریکا به ایران رفته اید و البته باید بگویم که خیلی عجولانه، که عادت معمول شماست، از لیست گذاری سپاه پاسداران تلقی شروع جنگ را کرده اید و آنرا به اهالی اشرف که سالهاست به امید وعده های میان تهی شما در انتظار نشسته اند نوید داده اید. آیا انتظار دارید تا کسی غیر از اعضای فرقه حرفهای شما را باور کند؟

شما در پیامتان در توجیه جنگ همچون گذشته تلاش کرده اید اینطور وانمود کنید که گزینه حمله نظامی آمریکا، شرایطی بهتر از شرایط موجود ایران تحت حاکمیت فعلی در پی خواهد داشت. این حرف شاید قبل از حمله نظامی آمریکا به افغانستان و عراق میتوانست خریدار داشته باشد ولی مردم ایران که شما ظاهرا آنها را مخاطب قرار داده اید کاملا در جریان عملکرد آمریکا خصوصا امروزه در عراق که شما همان الگو را پیشنهاد میکنید هستند و میدانند که چه جهنمی را به آنها وعده میدهید.

شما خود تمامی ادعاهای آمریکا علیه دیکتاتوری سابق عراق در خصوص داشتن سلاح های کشتار جمعی را بی پایه و اساس دانسته و اشاره دارید که نیروهایی به گمراه کردن آمریکا در این خصوص دست زده اند. همچنین حمله نظامی آمریکا به عراق را تلویحا یک اشتباه عنوان نموده اید. به چه دلیل در خصوص ایران قضیه عکس است و دعاوی مربوط به سلاح هسته ای را که سازمان شما دائما به آن دامن میزند، بهانه کافی برای تهاجم آمریکا به ایران دانسته اید.

پیام شما و وعده و وعیدهایی که میدهید مرا به یاد سالهای جنگ ایران و عراق انداخت که ارتش آزادیبخش ملی، البته در طرف عراقی، در این جنگ شرکت فعال داشت. در آنزمان شما رژیم را مخاطب قرار داده و آنرا تشویق میکردید که اگر میتوانی صلح کن تا ببینی چه بلایی سرت خواهد آمد. البته رژیم آتش بس را پذیرفت و تا پایان حاکمیت صدام حسین هم هیچ اتفاقی نیفتاد. حالا هم باز همان جملات را اینبار در خصوص تمکین رژیم در برابر خواسته های غرب عنوان نموده اید. با توجه به اینکه انبوه وعده های شما تاکنون هیچکدام محقق نشده است به چه دلیل باید باور کرد که اینبار وضع فرق میکند؟

شما یک مرز بندی مشخص اعلام کرده اید و آنهم مرز بین کسانی است که خواهان سرنگونی رژیم هستند و کسانی که خواهان چنین چیزی نیستند. باید بگویم که این مرز بندی درست نیست. الزاما تمامی نیروهایی که خواهان سرنگونی رژیم هستند دموکراتیک و آزادیخواه نمی باشند. به عقیده من مرز واقعی بین نیروهای پایبند به دموکراسی و آنهایی که به چنین چیزی اعتقاد ندارند رسم میشود. در ضمن شما صرفا راه حل سرنگونی قهر آمیز را قبول دارید که این هم مرز بارزی بین شما و بسیاری از نیروهای نفی کننده رژیم رسم میکند. باید به صراحت بگویم که واقعیت اینست که عملا شما در یک طرف و مابقی اپوزسیون رژیم در طرف دیگر قرار گرفته اند و البته شما هر کس که عینا مانند شما نباشد را خودبخود در طرف دیگر قرار داده اید. مرز بندی که شما به صراحت رسم میکنید مرز بندی مربوط به تمامی فرقه هاست. هرآنچه که خارج از فرقه عنوان و طرح شود فاسد و شیطانی است و باید ترد شود. شما میدانید که تعداد مخالفین رژیم امروزه در دنیا کم نیستند اما حتی نام یک شخصیت یا ارگان ایرانی غیر از تحت رهبری مطلق خود را نمیتوانید نام ببرید که با شما در مقابل رژیم قرار گرفته باشد.

شما در پیامتان در خصوص مرز بندی حول استقلال کشور به شکایت پرداخته اید. واقعیت اینست که امروزه نیروهای طرفدار حمله نظامی آمریکا که تصور میکنم صرفا به شخص شما و مریدانتان محدود شود در مقابل طرفداران استقلال میهن قرار گرفته اند. بعد از تجربه عراق برای همگان روشن شده است که بدون استقلال صحبت از دموکراسی کردن فریبی بیش نیست. تمامی نیروهای مخالف رژیم به حق ابتدا موضع خود را در قبال دخالت خارجی روشن کرده اند و مرز خود را با کسانی که استقلال و تمامیت ایران را مورد تهدید قرار میدهند ترسیم نموده اند.

در همین رابطه باید اشاره کنم که به عقیده من رهبری که به پیروان خود سراب نشان میدهد و آنها را با امیدهای واهی سرگرم کرده و به بیراهه میکشاند کاری کمتر از خیانت به اعتماد کسانی که تمامی هستی و عمر خود را به امید سعادت و بهروزی مردم ایران نثار کرده اند نمیکند. شعار دادن و صحبت های تهییج کننده و احساسی کردن زمانی میتواند مفید باشد که بر مبنای یک استراتژی واقعی و مردمی استوار گردیده باشد و گرنه به غیر از فریب و نیرنگ فرقه ای چیز دیگری نیست.

گفتنی زیاد است اما به همین مقدار بسنده میکنم. البته انتظار پاسخ از جانب شما ندارم ولی همچنان امیدوارم که روزی بتوانم پاسخ انبوه سؤالات و ابهامات خود را به نحوی دریافت کنم. اعضای فرقه که بعضا با اسامی مستعار ایمیل میفرستند به غیر از تهدید و دشنام های رکیک و شرم آور حرف دیگری ندارند که بزنند. غیر هواداران شما هم که خود انبار سؤال و ابهام در خصوص عملکردهای شما هستند و تازه از من پاسخ میخواهند. ولی با همه اینها دعا میکنم که خدا عاقبت شما و پیروانتان و خانواده هایشان را بخیر کند.

والسلام
ابراهیم خدابنده
تهران 17 آبان 86

 

 

مطالب در ارتباط:

ــ نامه سرگشاده ابراهیم خدابنده به مسعود رجوی ( 15.07.27 )

ــ  شتاب گرفتن سقوط فرقه به شرایط غیر قابل کنترل نهایی ( ایران اینترلینک)

ــ بن بست های مجاهدین در عراق و اروپا و اتحاذ راه حل ترور ( Iran Ghalam )

ــ چرا ترور و خشونت؟ ( Iran Ghalam )

ــ مسعود رجوی! صدایت را از ته چاه خود کنده ات شنیدم ـ مسعود خدابنده

ــ نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به مسعود رجوی ـ محمد حسین سبحانی

ــ اطلاعیه مسعود رجوی در تاریخ  12 تیر 1386

ــ  هشدار، رجوی آشکارا مخالفین خود را تهدید به ترور فیزیکی کرده است ( احمد باران )

ــ نامه آن سینگلتون به وزیر خارجه بریتانیا

ــ اگر فریاد اعتراض جداشدگان مجاهدین خلق نبود ! ( مسعود جابانی )

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد