_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

kanoon-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

کتاب کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک

قسمت پنجم

25.11.2007

مولف: آنتونی گسلر

مترجم : آر. فورشتنزر

منبع :Mojahedin.ws

 

 فصل چهارم / از انقلاب تا شورش

وقتی هواپیمای ایرفرانس در 1 فوریه 1979 در فرودگاه مهرآباد در تهران به زمین نشست، صفحه جدیدی در تاریخ كشور باز شد. در هواپیما، آیةالله خمینی، ‌مردی كه سال ها مبارزه علیه شاه را هدایت كرد، بعد از تبعید طولانی مدت به كشور بازگشت. نوفل لوشاتو آخرین محل اقامت او بود. او پیروزمندانه، روی دست جمعیتی مشتاق، برمی گردد. چند روز قبل، شاه در تاریخ 16 ژانویه به جهت دیگری سفر كرد. او كشور را كه دچار طغیان های انقلابی شده بود ترك كرد. مانند همه انقلاب ها، تصمیم گیری درباره سرنوشت ایران عاری از عناصر شانسی هم نبود. و مانند همه انقلاب ها، وقتی زمان تسویه حساب فرا می رسد، فرزندان خودش را نیز می بلعد. روزبه صبوری می نویسد:

"نیروی پویای انقلاب ایران در سال 1979، از نظر حس اجتماعی- اقتصادی دوران، توسط مبارزه گروهی به پیش رانده نمی شد. این نبودن آزادی، فساد (كه سیستم را پوسانده بود) و عدم عدالت اجتماعی ناشی از آن ها بود كه به عنوان علل رنج و درد محسوب می شدند و اعمال جمعی را به جلو می راندند...انقلاب ایران مبارزه ای ساده بین علایق نبود. ایرانیان با مشغول بودن به فقط مقوله های مادی- كه در پول نمادین می شد- فاصله زیادی داشتند. بالاتر از همه، ‌آن ها خواستار اصلاحات سیاسی و سازماندهی مجدد "جامعه مدنی" بودند و شاید حتی در نهایت به نتایج اقتصادی نیز امید داشتند." (23)

 

عزیمت رضا شاه خصوصا زمانی برای آزاد كردن زندانیان سیاسی بود. رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران بار دیگر آزاد می شود تا وارد عمل شود، مجددا وارد زندگی كشوری می شود كه تقریبا 8 سال از آن محروم بوده است. مجاهدین خلق می گوید: "مسعود رجوی در 23 اوت 1971 دستگیر شد. او در 21 ژانویه 1979 آزاد شد." (24) ساختار فرماندهی نظامی- سیاسی او توسط سركوب ساواك از بین رفته بود. فقط برخی هسته های زیرزمینی باقی مانده بودند، ولی هیچ گونه ابزاری برای عمل كردن نداشتند. مجاهدین، بدون توجه به این واقعیات، تاریخچه اش را مجدد می نویسد و امروزه گستاخانه جار می زند كه : "مجاهدین رهبران واقعی انقلاب ضدشاه بودند." (25) در زمانی كه قدرت به دست گرفته شد، نیروهای اطراف مركز با یكدیگر به مخالفت می پرداختند. مجاهدین خلق ایران در تاریخ 1 آوریل 1979 خواستار استقرار جمهوری اسلامی شد. آن ها از مواجهه زودرس اجتناب می كردند، چرا كه چپ اسلامی هنوز فرصت نیافته بود كه پایگاه خودش را بسازد.

شرایط انفجاری

علیرغم ظواهر، مواضع آشتی ناپذیر بودند، حتی با این كه تماس هایی از سال 1972 بین پیروان آیةالله خمینی و پولیت بوروی (كمیته اجرایی حزب كمونیست) سازمان مجاهدین خلق ایران صورت گرفته بود. دو سال طول كشید تا این شكاف باریك به شكست كامل تبدیل شود. طی انتخابات پارلمانی اوت 1979، مسعود رجوی كاندیداتوری خود را اعلام كرد و در پایتخت 300000 رای به دست آورد. طی زمستان 1979، شرایط بسیار انفجاری شد. در 4 نوامبر، گروهی از دانشجویان سفارت امریكا در تهران را تصرف نمودند. مجاهدین خلق، كه اكنون مجبور است از این عمل فاصله بگیرد - چرا كه آنان را به عنوان تروریست نشانه گذاری می كند- نقش خود در گروگانگیری را تكذیب می كند. ادوارد سابلیه، كارشناس بزرگ درباره ایران پیش و پسا سطلنتی خاطر نشان می كند كه در ابتدا مجاهدین خلق در این امر دخیل بودند. سابلیه، كه شهادتش درباره این موضوع موثق است، می نویسد:

 

"آن ها حدود 200 نفر بودند، به هیچ گروه سیاسی خاصی تعلق نداشتند، و به وسیله حدود 15 مبارز اسلامگرا كه از نظر سیاسی به بلوغ رسیده بودند رهبری می شدند. در میان آن دسته كه از دیوار اطراف سفارت در تاریخ 4 نوامبر 1979 بالا رفتند، اعضای حزب كمونیست توده و گروه های اسلامی - ماركسیستی از جمله فدائیان و مجاهدین وجود داشتند. اكثر آن ها را بیرون كردند."

كشمكش با واشنگتن ماه ها ادامه یافت و با آزادكردن 52 امریكایی، كه به منظور وادار كردن دولت امریكا به تغییر موضع نسبت به انقلاب جدید اسلامی گروگان گرفته شده بودند، پایان یافت. اما خیابان ها آرام نشدند. بعد از ماه ها راهپیمایی، نیروها ابزار دفاع از ادعاهایشان را پیدا كردند. مجددا، ادوارد سابلیه می نویسد:

"حمله به اسلحه خانه ارتش و پلیس همه، پیر و جوان، را به كلت، تفنگ و مسلسل دستی مجهز كرد. خانه های ایران به انبار سلاح و مهمات تبدیل شده بودند." (26)

این شرایط برای دولت جدید نگران كننده بود، به همین منظور بازگرداندن سلاح ها را سازماندهی كرد؛ این تقاضا برای سازمان مجاهدین خلق قابل قبول نبود. از چشم انداز سیاسی- نظامی اش، مجاهدین در صدد بود با دولت روبرو شود. هدف آن ها، رسیدن به قدرت از طریق مسلحانه بود. اما، در آن زمان آن ها می بایست منتظر زمان بهتری می شدند.
 

همزیستی محاسبه شده

نمی توان از سابقه انقلاب بلشویك چشم پوشی كرد. لنین، پیش قراول چپ انقلابی، امیالش را پنهان كرد تا بتواند زمان لازم برای جمع كردن نیروهایش را بخرد. تاریخ نتیجه را نشان داده است. ژرارد چالیاند مدل را به ما ارائه می كند: "نوع حزب لنینی- ماركسیستی یك دستگاه جنگی قابل ستایش است. محرمانگی، سازمان و كنترل. آماده شدن چشمگیر برای كشمكش، در زمان های بسیار دشوار، جنبش را از سقوط نجات می دهد. اما، پس از پیروزی، به ساختاری پلیسی و بوروكراتیك تبدیل می شود، نه وسیله ای برای توسعه." (27)مجاهدین خلق، تا آنجا كه می توانستند، با رژیمی كه آرزوی سرنگونی اش را داشتند همزیستی كردند. این نیروی پویایی بود كه آنان آماده بودند به سمت سرنگونی نهایی هدایتش كنند. به نظر می رسید استراتژی آن ها مطابق با شرایط می باشد. معدودی از افراد شركت كننده در سرنگون كردن تخت پادشاهی- كه در جهت حكومت سوق داده شده بودند- تجربه مدیریت داشتند. آغاز به كار جمهوری اسلامی آشكارا آشوب زده بود، و پر از افراط ها و اشتباهات. رهبران جدید جوان بودند و سرشار از انرژی، اما دانش و تجربه كافی برای اجرای یك انتقال ملایم و به دست گیری قدرت، بدون خشونت، را نداشتند. در میان اولویت های انقلاب نیاز به انتخاب جانشین هایی برای رژیم سابق و داشتن خط مشی در حد امكان روشن قرار داشت. طی رفراندوم مردمی درباره قانون اساسی جدید، مجاهدین خلق تصمیم گرفت كه از بایكوت انتخاباتی حمایت كند. و طی انتخابات ریاست جمهوری 25 ژانویه 1980، كه ابوالحسن بنی صدر در آن برنده شد، مسعود رجوی 500000 رای به دست آورد.علیرغم همه این تلاش ها، دولت به صورت موقت چاره جویی كرد، و تلاش نمود جای خالی باقی مانده را با كارمندان رژیم سابق پر كند. این امر مستلزم ساخت یك سیستم اداری، راه اندازی مجدد سیستم عرضه، و حصول اطمینان از ممانعت از سوء استفاده افراد متعهد به سلطنت از شرایط ، بود. این امر بسیار خطرناك تر بود، چرا كه اگرچه ارتش به یاری دولت جدید شتافته بود، خیلی ها در میان كارمندان و پرسنل در دیگر رده ها اوضاع را خوش بینانه نمی دیدند.

 

هدیه ای واقعی

در شب 24 و 25 آوریل 1980، دولت دموكراتیك جیمی كارتر تلاش كرد با حمله هلیكوپتری به ایران، و نزدیك نمودن كماندوها به تهران، گروگان ها را آزاد كند. عملیات به نحو مناسب آماده نشده بود و بلو لایت در 350 كیلومتری جنوب تهران در شن فرو رفت. چندین نفر كشته شدند، و لاشه سوخته هلیكوپتر و شرمندگی عقب نشینی سریع از عواقب این كار بودند. این تلاش- حركتی جنگی كه در مرزهای شناخته شده كشور دیگر انجام شده بود- هدیه ای بود واقعی به جمهوری بسیار جوان. مقامات از این رویداد استفاده كردند و گفتند كه دشمن واقعا وجود دارد و آماده حمله است. بنابراین، لازم بود كه متحدان و هواداران دشمن در كشور ریشه كن شوند. لو پوئن گزارش داد:

"در زمانی كه بنی صدر و خمینی از احتمال عدم اتحاد اجتماعی بین مردم نگران بودند، این شكست آشكار برای تهران یك مشیت الهی می نمود."

واقعیت این است كه در این زمان آشوب پساانقلابی در شهرهای اصلی ایران حاكم شد. شورش ها هر روز در نقاط مختلف رخ می دادند و درخیابان ها مبارزات خونین اتفاق می افتادند. سیاوش قاضی، خبرنگار خبرگزاری فرانسه و پرمیر، رادیوی سوئیس از كودتای احتمالی با هدف استقرار نهایی جمهوری دموكراتیك مردمی در ایران سخن گفت:

"مجاهدین، ضمن انتظار، درحال تلاش برای تعلیم دادن ده ها هزار جوانی هستند كه از آنان هواداری می كنند. آن ها مخفیانه امیدوارند كه بتوانند در قدرت با روحانیون سهیم شوند. به گفته بنی صدر رئیس جمهور سابق آن ها احتمالا بخشی از قدرت را نیز به آیت الله منتظری پیشنهاد كرده بودند. آن ها كنترل دولت را به دست خواهند گرفت و ایدئولوژی به "هدایت انقلاب" ارائه خواهد شد." (29)

اما آن ها به سوی سرپیچی بلند و ناهنجار رفتند. آخرین عمل،‌آماده شدن بود. در غیاب هرگونه راه حل، انقلاب در حال ترقی بود.

منابع

23. نگاه كنید به
Democracy Betrayed

24. پایگاه وب "The Voice of Iran"، 30 مارس 2003

25. اداورد سابلیه، Iran la poudriere, les secrets de la revolution islamique، پاریس 1980
26. همان منبع

27. نگاه كنید به اثر ژرارد چالیاند

28. Iran le coup american، اثر ژان لژر و آلن لویوت، لو پوئن، 28 آوریل 1980

29. Iran: les moudjahidin ont-ils faille prendre le pouvoir? اثر سیاوش قاضی در Dossiers secrets du Maghreb et du Moyen-Orient، پاریس 1992

 

ــ لینک به  معرفی و اهمیت کتاب " کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک "

ــ لینک به قسمت اول

ــ لینک به قسمت دوم

ــ لینک به قسمت سوم

ــ لینک به قسمت چهارم

 

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد