_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

Kanoon-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

آلبر کامو؛ ادبیات فلسفی درجستجوی هدف

03.12.2007

روسیا روشن

 Gouli@noavar.com

Albert Camus 1913 – 1960

آلبر کامو؛ ادبیات فلسفی درجستجوی هدف .

نویسنده میان پوچگرایی و انساندوستی .

   آلبر کامو ، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، درسال 1913 درالجزایر بدنیا آمد ودرسال 1960 درفرانسه دریک سانحه اتوموبیل درگذشت. وی برنده جایزه نوبل ادبیات درسال 1957 نیزبود. چون پدر او درجنگ جهانی اول کشته شد، اودوران نوجوانی رانزد عموی قصابش گذراند که او رابا ادبیات آشنا نمود. وی درجوانی بعداز اینکه به بیماری سل دچارشد، از ورزش،یعنی سرگرمی مورد علاقه اش دست کشید. کامو ازخانواده ای کارگری برخاسته بود و حدود سه سال عضو حزب کمونیست فرانسه شد ولی بدلیل انتقاد از استالینیسم و سوسیالیسم اتوریته، مورد خشم چپ هایی مانند سارتر، در آنزمان قرارگرفت. او در الجزایر به تحصیل رشته فلسفه پرداخت و پایاننامه دانشگاهی اش را پیرامون " نوافلاتونیان و مسیحیت " نوشت. کامو پیش از نویسندگی به شغلهای : هنرپیشگی، ویراستاری، و روزنامه نگاری پرداخته بود. اودرزمان جنگ جهانی دوم عضو شورای ملی مقاومت فرانسه علیه اشغالگران نازی آلمانی بود. وی سالها علیه حکم اعدام نیز دست به فعالیت زد. آثار کامو بعد از پایان جنگ جهانی دوم تعثیر بزرگی روی روشنفکران و نویسندگان فرانسوی؛ که درجستجوی یک معنی و هدف برای زندگی بودند، ازخودبجا گذاشت .

   آثار کامورا مهمترین منبع اگزیستنسیالیستی میدانند، گرچه او خودرا مبلغ فلسفه "هستی گرایی " نمیدانست. کامو تحت تعثیر مکتب " فلسفه وجود " گرایی فرانسه، نماینده اگزیستنسیالیسم ادبی اروپا شد. فیلسوفان اگزیستنسیالیستی مانند : هوسرل، کیرکه گارد، هایدگر، و یاسپرز او را تحت تعثیر خود قرار داده اند . آثار کامو تعثیر مهمی روی نسل بعدازجنگ اروپا بجا گذاشت؛ نسلی که بعدازپایان جنگ جهانی دوم به پرسش پیرامون تعریف و هدف زندگی پرداخته بود. در نظر اگزیستنسیالیستی کامو، آزادی خصوصی ازطریق اعمال فردی، قابل دسترسی است. وی میگفت که باوجود بیگانه شدن انسان و حقیقت تلخ مرگ حتمی، انسان بایدباکمک فلسفه مقاومت به کشف اخلاقی در وضعیت آبزورد و پوچی بپردازد. اگزیستنسیالیست ها آنزمان مدعی دفاع از آزادی فرد در مقابل فاشیسم و استالینیسم بودند .

   کامو همچون سارتر، وجود انسانی را در این جهان پوچ و آبزورد بحساب می آورد. وی میگفت که انسان بدلیل تهدید مدام مرگ، درزندگی احساس پوچگرایی میکند. نخستین سئوال فلسفی این است که انسان ارزش زندگی نمودن را دارد؟ . آثار کامو را میتوان کوششی برای معنی دادن به زندگی دانست. باید اشاره نمود که فلسفه آبزورد بر اساس شناخت پوچی هستی انسان، پایه گذاری شده بود. کامو میکوشد تا دراثارش به شرح مسئولیت انسان درشرایط جهان آبزورد بپردازد. وی مینویسد که انسان نیاز به اصولی اخلاقی دارد که علیه نیهلیسم اخلاقی مقاومت کنند، چون انسان درمقابل جهانی که عمری ابدی دارد، با تفکر به مرگ طبیعی خود، احساس آبزورد بودن جهان را درخود پرورش میدهد. آنزورد و پوچ بودن از آنجا آغاز میشود که انسان بخود حق سئوال از جهان می نماید، و جهان سکوت نموده و جواب نمیدهد، بدین دلیل برای فرار از پوچی و احساس سعادت نمودن، انسان باید سراغ یک انسانیت برود و به همنوعان خودکمک نماید. تجربیات مقاومت اسطوره سیسیفوس یونانی نیز نشان میدهند که حتا حین شکست ، انسان میتواند به زندگی خود یک معنی بدهد. درنظرکامو برای مبارزه علیه پوچی زندگی،هومانیسم باید بالاترین هدف تاریخ بشود. اوازانسانها میخواهد که برای فرار از آبزورد بودن زندگی به : خودکشی، اگزیستنسیالیسم، عرفان و دین فرارننمایند. درغالب آثار کامو برای یک هستی هدفمند و بامعنی، تبلیغ شورش فردی انسان ازخودبیگانه میشود. اوآبزورد بودن هستی انسان را بدلیل تضاد میان کوشش او و بی نتیجه گی زحماتش میداند. غالب آثار کامور را میتوان کوشش و مبارزه تئوریک او علیه آبزورد بودن زندگی دانست .

     کامو در طول عمر نسبتا کوتاه خود نه تنها به مبارزه علیه توتالیتاریسم، فاشیسم و استالینیسم بلکه به انتقاد از نظرات هگل، مارکس و فیلسوفان اگزیستنسیالیست پرداخت. تفسیر قدرگرایانه اواز تاریخ، یکی از دلایل اختلاف اش با سارتر گردید. قهرمانان آثار کامو گرچه فاقد صفات قهرمانی هستند، ولی آماده اند تا همچون مسیح در راه حقیقت مورد نظر خود، کشته شوند.

  کامو از نظر ادبی در مراحل مختلف فعالیت اش تحت تعثیر اثار : فاکنر، اشتاین بک، داستایوسکی، دفو، و ملویل بود . او میگفت که تئاتر را باید برای تودهها جذاب نمود. وی درآثارش نه تنها به انتقاد از مسیحیت بلکه به نقد ایدئولوژی های مدرن نیز پرداخت. وی مینویسد که دین مسیحیت ثابت نمود که در شرایط فاجعه مانند فاشیسم و جنگ جهانی، قادر به کمک به انسان ها نیست. کامو گرچه ازنظر فلسفی، پوچگرا بود ولی مخالف خودکشی فکری و جسمی بود. او کیرکه گارد و شستوف ؛ فیلسوف روسی را متهم نمود که با توصیه فرارانسان به ایمان، موجب خودکشی فکری او میشوند. کامو خودرا مخالف خشونت ، ولی طرفدار همبستگی اجتماعی و مسئولیت جمعی درشرایط بحران،معرفی می نمود.

       او خالق : رمان، نوول، داستان، نمایشنامه، و مقالات فلسفی، بود ؛ از آنجمله : طاعون ، بیگانه، اسطوره سیسیفوس ، مثال، تبعید و دولت، یادداشتهای روزانه، عروسی، عادلان، مرگی خوش، وضعیت محاصره ای، کالیگولا ، سوء تفاهم، سرمست ها، بازگشت به وطن، پرسش هایی از زمان، نور و سایه ها، و نخستین انسان،هستند . یکی از دلایل مشهوریت آثار آلبر کامو را به سبب " بدبینی پر از امید " ! آنان بحساب می آورند .

 

مطالب در ارتباط:

ــ گشت و گذاری در نمایشگاه کتاب فرانکفورت ( خسرو ناقد )

ــ غرب به یاد دوره رمانتیک افتاده است ( سارا ارمنی )

ــ معرفی نامزدان هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی گلشیری ( مهیندخت قهاری )

ــ صلح جوی سوییسی، چارلز آلبرت گوبات ( الهام رفیع زاده )

ــ ۳۰ سال انتظار برای چاپ کتابی از فریدون آدمیت ( الیاس احمدی )

ــ خاطرات عاشقانه‌ی یک گدا ( نوشین شاهرخی )

ــ داستایوسکی ، و زوال شخصیت انسان دراسارت

ــ سقوط فرهنگ، نشانه زوال حكومت بود ؟

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد