_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

کتاب کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک

قسمت چهاردهم

 

20.12.2007

مولف: آنتونی گسلر

مترجم : آر. فورشتنزر

منبع :Mojahedin.ws

 

فصل سیزدهم/ خرابكاری

 

رهبران مجاهدین كه بازی را برای همیشه در عراق و كشورهای همسایه باخته اند، سعی خواهند كرد در اروپا نیروهایشان را مجددا سازماندهی كنند. سازمان، در فروپاشی كامل است و پایگاهش كه از تخریب ساختارهای جنبش در مرزهای ایران شوكه شده، نگران به نظر می رسد. اما، تجربه اش در عملیات مخفی می تواند در پیگیری اهداف خاص كمكش كند. این نوع عملیات، به گفته نگارنده كتاب سرخ كوچك (مائو) می گوید، كلید ساختن یك سلاح است.


"
یك حزب منظم، مسلح به نظریه ماركسیستی-  لنینی، اعمال كننده انتقاد از خود و در ارتباط با توده های مردمی، ارتشی كه توسط این حزب هدایت می شود، جبهه ای متحد از همه گروه های انقلابی كه تحت هدایت آن حزب قرار دارند؛ این ها سه اسلحه ای هستند كه با آن ها دشمن را شكست دادیم." (122)


اما مائو تسه تونگ می دانست كه این استفاده شدید از خرابكاری زمینه را آماده می كند. مجاهدین خلق ایران، كه از ابزار نظامی شان محروم شده اند، مجبور است مجددا بایستد. جنگ به رهبری رجوی ها هنوز تمام نشده. از آنجا كه ادامه حملات تروریستی، كه به عنوان عملیات های نظامی تبلیغ می شوند، اكنون غیرممكن شده اند، جهت دهی مجدد مبارزه ضروری است. كلید، متوسل شدن مجدد به خرابكاری است.


تضعیف حكومت

 

ابزار عمل حاصل از تصمیم برای خرابكاری كدامند؟ پروفسور رابرت موچیلی مراحل دخیل در این امر را به دقت توصیف می كند: "بجای مشغول كردن نیروها در طول مرزهای كشور مقابل، می توان از طریق فعالیت های عوامل تعلیم دیده خرابكاری در آن كشور در میان مقامات آشفتگی تحلیل برنده بوجود آورد. در عین حال، گروه های كوچك مبارزان پارتیزان، كه از خود مردم هستند و خودجوش می باشند، شكل جدیدی از مبارزه را بوجود خواهند آورد. هدف تبلیغ شده آن ها آغاز یك جنگ انقلابی آزادیبخش خواهد بود. در واقع، هدف شان شتاب دادن به فرایند تضعیف دولت، در كشور هدف قرار داده شده، و سپس به قدرت رسیدن خواهد بود."

 

دستیابی به همه این ها با یك هدف یكسان می باشند:

 

"اهداف خرابكاری سه گانه هستند. تفاوت گذاری بین آن ها فقط می تواند در ماهیت آموزنده باشد چرا كه متقابلا پشتیبانی كننده و استحكام بخش هستند. عبارتند از:  بی اعتبار كردن حاكمیت، مدافعانش، متصدیانش، شهروندان برجسته اش؛ توده ها را خنثی كنید تا از هرگونه مداخله كلی و همزمان به نفع وضعیت استقرار یافته در زمانی كه برای كسب قدرت توسط اقلیتی كوچك ، بدون خشونت، در نظر گرفته شده جلوگیری نمایید."

 

این مراحل پیش می روند تا وقتی كه شرایط امكان عمل نهایی را فراهم می كنند:


"
به دست آوردن قدرت توسط گروهی كوچك، اقلیتی بسیار كوچك، آن هایی كه دقیقا می دانند چه می خواهند و چه كار انجام می دهند، انجام می شود. بنابراین آنچه مهم است این است كه در لحظه كسب قدرت هیچ گونه مداخله متناقضی وجود نداشته باشد. عمل براندازی به معنای تحمیل سكوت بر اكثریت ساكتی است كه نسبت به آشوبگران بی علاقه هستند، اما با آن ها مخالفت نمی كنند." (123) برای وقوع چنین چیزی استفاده از رسانه ها ابزار مهمی برای خلق فریب خبری درباره خود براندازی است. ایجاد رویدادهایی كه خبرساز می شوند بسیار ضروری است.


بر مبنای شناسایی

 

ترس از عمل كردن به عنوان پناهگاهی برای اعمال خرابكارانه مجاهدین خلق (و نیز بخاطر دیگر علت ها) بود كه فرانسه تصمیم گرفت با چنین قدرتی به سازمان ضربه بزند. همان طور كه پیر دو بوسكه دوفلوریان گفته است،‌ عوامل او از روی بی اطلاعی عمل نكرده اند. وی گفت: "فقط در سال 2001، مسئولیت 195 حمله و عمل تروریستی علیه ایران دربیانیه هایی از اورسورآواز به عهده گرفته شدند. ما دریافته ایم كه آن ها قصد داشتند عملیات هایی را در خارج از ایران انجام دهند،‌ كه عمدتا مراكز دیپلماتیك ایران در اروپا را هدف قرار داده بودند. این یك خطر آتی است، البته یك خطر كاملا شفاف."


جنگ علیه عراق و سقوط صدام حسین، مدافع مجاهدین خلق، دلایل اصلی عملیات بودند،‌  فلوریان می گوید:

 

"حتی قبل از جنگ هم افرادی را می دیدیم كه از عراق می آمدند. در آغاز سال 2003، مریم رجوی همراه با كادر رهبری اصلی وارد اورسورآواز شد. بعد هم سربازان واقعی آمدند."

 

 به گفته سرویس های اطلاعاتی فرانسه، هدف مجاهدین این بود كه مركز عملیات جهانی شانكه قبلا در بغداد مستقر بود- را به وال دوآز منتقل كنند. گرچه كاوش 20 پایگاه در وال دوآز منجر به كشف مواد منفجره یا سلاح نشد، اما ویلای رجوی یك پایگاه نظامی تمام عیار بود. سیستم های امنیتی در آنجا ما را متعجب كرد. ما بین 8 تا 9 میلیون دلار پول نقد، و نیز دستگاه هایی برای ارتباطات رمز شده پیدا كردیم." مجاهدین خلق، كه برای شیوه های خرابكاری و براندازی تعلیم دیده، می تواند به راحتی اعضایش در سراسر اروپا را بسیج كند. همان طور كه اقدامات انجام شده توسط وزارت كشور طی عملیات "تئو" نشان داد، این یك ماشین كامل است:


"دستور داده شد شش نفر مقیم كشورهای اروپایی (چهار نفر در آلمان، یك نفر در سوئد و یك نفر در ایتالیا) سریعا به این كشورها بازگردانده شوند. نه نفر كه مشخص شده بود قصد دارند خودكشی كنند تحت نظارت پزشكی قرار دارند. نه نفر بخاطر شركت در یك راهپیمایی ممنوعه برای بازجویی بازداشت شدند، در میان آن ها دو نفر، كه حین خرید بنزین و تحویل دادن آن به افرادی كه خودسوزی كرده و فوت كردند، به پلیس تحویل داده شدند. یكی از آن ها حتی مانع از كار تیم نجات شده بود. علاوه بر این، خانم دیگری به حمل بطری های تربانتین در خودرویش اعتراف كرد. وی قصد داشت با استفاده از آن ها خودسوزی كند. بقیه راهپیمایی كنندگان، پس از تایید اسناد شان، آزاد شدند. " (124)


دی اس تی (سازمان امنیت داخلی فرانسه) سال ها در حال بررسی مجاهدین خلق بوده و دستورات به پلیس ملی با هماهنگی قاضی پیگیری كننده صورت گرفتند. رئیس دی.اس.تی می گوید:             "این كار یك پروسه طولانی بوده كه اخیرا به بار نشسته است."


در این برخورد با تروریسم دولت از چیزی فروگذاری نكرد، كه خود نشان می دهد این تهدید واقعا جدی محسوب شده است. "بیش از 1200 پرسنل پلیس از بخش "RAID" یكی از جوخه های برجسته ضد تروریسم فرانسه)، دی.اس.تی، دفتر مركزی سركوب جرم های بزرگ اقتصادی، و نیز 80 ژاندارم از گروه مداخله ژاندارمری ملی (یك جوخه ضد تروریستی دیگر كه به نام GIGN شناخته می شود) در سحرگاه 17 ژوئن به مقر مجاهدین حمله كردند. مقر مجاهدین مجموعه بزرگی است كه در اورسوراواز واقع شده است. آن ها همچنین به 12 پایگاه دیگر در وال دوآز و یاولینس نیز وارد شدند... باید افزود كه 200 آنتن بشقابی و یكصد رایانه ضبط شدند. بررسی آن ها به بازرسان اجازه خواهد داد دانش شان را از دوایر مالی حامی مجاهدین – كه در چندین كشور و حساب های بانكی مختلف جریان دارند را افزایش دهند. طی كاوش، بازرسان اسكنرهای رادیویی (جستجوکننده امواج بی سیم) پیدا كردند كه روی فركانس های پلیس تنظیم شده بودند." (126) چیزهای زیادی هست. جدای از تجهیزات بسیار پیشرفته، بازرسان مقادیر زیادی دلار بدست آوردند. سال ها است كه رجوی ها، با استفاده از عدم واكنش تعجب برانگیز دولت های اروپایی در ناز و نعمت بسر می برند.


ابزار فشار

 

علی اكبر راستگو مجاهدین خلق را خیلی خوب می شناسد. او در سال 1976 به سازمان ملحق شد و بعدها، بخاطر انزجار از شیوه هایی كه در آن سازمان رایج بود، از آن جدا شد. وی كه مسئول روابط سازمان مجاهدین در آلمان با دیگر گروه های چپی حامی سازمان آزادیبخش فلسطین و انقلاب ساندینیستی در نیكاراگوئه بود، دیدگاه های خودش را درباره مصونیت آن ها ابراز می كند: "چطور صبر اروپا نسبت به سازمان مجاهدین را بیان كنم؟ سئوال خوبی است... دولت ها از مجاهدین علیه ایران استفاده می كنند. وقتی دیپلمات بودم توانستم این موضوع را بفهمم. در مذاكرات رسمی با ایران،‌ وقتی مذاكرات خیلی طول می كشد یا در جهتی نیست كه غربی ها می خواهند، مجاهدین خلق اجازه می یابد راهپیمایی هایی در خیابان ها برگزار كند. این وسیله ای موثر برای فشار آوردن بر ایران بود. ما به خوبی می دانیم چطور از تلفن برای بسیج كردن مردم استفاده كنیم.


لیبراسیون می نویسد: "در زمانی كه سرویس های فرانسوی با آنها با نرمش برخورد می كردند، مجاهدین منبع ارزشمندی درباره برنامه های ایران علیه منافع فرانسه محسوب می شدند، اما این جنبش اپوزیسیون فقط برای سرویس های فرانسوی كار نمی كرد. همان طور كه وكیل آن ها تایید می كند، هواداران مسعود رجوی برای سرویس های آلمان، هلند و بریتانیا نیز كار می كردند... آن ها یك نیروی مزدور ایدئولوژیك بودند." (128) از آن هنگام، سرویس های مخفی فرانسه توانسته اند فایل بسیار متقاعد كننده ای برای پیگیرد قانونی تهیه كنند.


ریسک بزرگ

 

پیر دو بوسكه دوفلوریان، رئیس دی اس تی، خطری را كه از جانب رجوی و مجاهدین خلق ایران ایجاد می شود را تایید می كند: "سازمان مجاهدین خلق مدتها است كه به منطق تروریستی روی آورده است. علیرغم ادعاهای سازمان، كه می گوید فقط علیه یك رژیم می جنگد، بایستی خاطر نشان كرد كه حملاتشان معمولا باعث قربانی شدن غیرنظامیان زیادی شده است. در مورد ادعاهای مجاهدین مبنی بر این كه می خواهند دموكراسی را به ایران بیاورند، باید این مطلب را در الگوی دیكتاتوری فوق العاده جنبش، كه در آن نوعی فرقه شخصیتی تحمیل شده، درك كرد. اعضایش باید چشم بسته خود را فدای مسعود رجوی و همسرش كنند. كوچك ترین انتقاد با مجازات سنگین روبرو می شود. مجاهدین یك انحراف فرقه ای را دنبال كرده كه در رفتار متعصبانه ستیزه جویانش كاملا آشكار است: خودسوزی های چند روز اخیر واقعیت غم انگیز درباره آن ها را نشان می دهد.

 

دی اس تی مدتها روی مجاهدین خلق كار كرده و، ضمن هشدار به دولت و مقامات قضایی درباره خطر فزاینده این سازمان، از آوریل 2001 با مجوز بازرسی و نظارت كار كرده ایم. این دو سال آخر برای تجزیه و درك ساختارهای جنبش و عملكردهایش، بخصوص در پایگاه هایش در فرانسه، صرف شد. این كار، با در نظر گرفتن پیچیدگی و پراكندگی سازمان مجاهدین، و فرهنگ درونی مبهم، فرقه ای و عوامفریبش، خیلی سنگین بود. اما پیامدهای غیرمستقیم دخالت امریكا در عراق بود كه ما را وادار كرد فعالیت هایمان را تشدید كنیم. عوامل همایند درباره برگشتن رهبران، سربازان و مسئولان اطلاعاتی مجاهدین به اورسورآواز، كه از منابع مختلف به ما می رسید، برایمان متقاعد كننده بود. می دیدیدم كه مجاهدین قصد دارد مقر جدیدش را در فرانسه برپا كند، چرا كه پایگاه هایش را درعراق از دست داده بود. بخاطر این مسائل، و بخاطر خطرات آن ها برای شهروندان مان، حاضر به قبول چنین اموری  نیستیم." (129)

 

منابع

 

122. “popular Democratic Democracy”, 30 June 1949, Mao Tse Tung, op.cit.

123. La Subversion- by Roger Mucchelli, Paris, 1972

124. “A propos des interpellations de moudjahidin du people d’Iran”- Press Release of the Paris Prefecture of Police, 24 June 2003

125. “Moudjahidin: Pour la DST, une “orgnaisation terroriste” proche de la “secte” – Le patron du contre-espoinage justifie la rafle”- by Jean-Dominique Merchet- Liberation, 19 June 2003

126. “plus de 6 millions de dollars, une centaine d’ordinateurs et 200 paraboles saisis dans l’operation Theo” – by Piotr Smolar- Le Monde, 19 june 2003

127. Interview by Antoine Gessler: “Ali Akbar Rastgou: “Les Etats jouent du MKO pour faire pression sur l’Iran”- Le Nouvelliste, 14 april 1999.

128. “Un movement fragilise par la chute de Saddam Hussein- Les Occidentaux n’ont plus besoin d’eux” by Jean-Pierre Perrin- Liberation, 18 june 2003.

129. “Pierre de Bousquet: les Moudjahidin ont bascule dans une derive sectaire”- interviewed by Le Figaro, 20 june 2003

 

 مطالب در ارتباط:

 ــ گفتگوی دو فعال حقوق بشر در سوئیس

 ــ لینک به  معرفی و اهمیت کتاب " کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک "

ــ لینک به قسمت اول

ــ لینک به قسمت دوم

ــ لینک به قسمت سوم

ــ لینک به قسمت چهارم

ــ لینک به قسمت پنجم

ــ لینک به قسمت ششم

ــ لینک به قسمت هفتم

ــ لینک به قسمت هشتم و نهم

ــ لینک به قسمت دهم

ــ لینک به قسمت یازدهم

ــ لینک به قسمت سیزدهم

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد