_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

دیکتاتور کوتوله رفتنی است ؛تاریخ خواندنی است

13.01.2008

پارس ایران

تمامی جریانات و حکومتهای دیکتاتوری و سلطه طلب  سعی می کنند با تراشیدن دشمن فرضی و یا بزرگ نما کردن دشمنان خود ، صداها ی دیگر را خاموش کنند. 

سفر مصطفی محمدی و محبوبه همزه به عراق که نا امن ترین کشور دنیا قرار دارد برای نجات جان سیمه محمدی از دژ دیکتاتوری فکری و نظامی مجاهدین برای مجاهدین غیر قابل تصور بود . آنها وقتی که محمدی ها رادر جلوی اشرف می یابند تصمیم به ایجاد رعب و وحشت می کنند تا آنان مانند بسیاری از خانواده های دیگر از پیگیری نجات فرزندانشان از اسارت باند تبهکار رجوی منصرف شوند. 
مجاهدین بخوبی بیاد می آورند وقتی در سال 2004 در جلوی فرزندش محمد در قرار گاه اشرف وی توسط دو تن از فرماندهان مجاهدین افتخاری و جلال مورد ضرب وشتم قرار می گیرد می گوید در هیچ جای دنیا مهمان را در خانه نمی زنند شما مرا در اشرف زدید . شما نامردترین آدمهای دنیا هستید .

طرح آدم ربایئ و ضرب و شتم  محمدی ها که به تایید وزارت امور خارجه کانادا و ارتش آمریکا هم رسیده است در روز 7 دسامبر ؛ چنان دستگاه تبلیغاتی مجاهدین را به وحشت انداخت که در یک اقدام غیر انسانی سمیه را به تلویزیون آوردند تا داستان سرائی کند . 

در این راستا فرقه رجوی که از نظر عقیدتی و سیاسی به ته خط رسیده است سعی کرد با آوردن سمیه محمدی که زیر سن قانونی به پایگاه های نظامی مجاهدین برده شده بود و بی ادبی به پدر و مادرش زیر فشار مجاهدین و با عامل خواندن آنها برای وزارت اطلاعات  ؛ صورت مسئله را پا ک کند .
مجاهدین که سالهاست هیچ قدرتی از خود ندارند مجبورند تمامی کاسه  و کوزه ها رابر سر مصطفی محمدی خراب کنند و از وی یک مامور 007 و یا ترمینیتور بسازند که از سالها قبل توسط وزارت اطلاعات بر علیه سازمان  به کانادا اعزام شده بود تا روزی نقش آفرینی  کرده و برای مجاهدین ایجاد بحران کند .
در حالی که جریانی ریشه مردمی داشته باشد از خشونت و ارعاب  وایجاد جو ترور خودداری میکند.


این جریانات ضد مردمی از انجا که تفکر وحدت گرایانه و مردمی ندارندو  نمی توانند عمق فداکاری پدر ان و مادران را در ک کنند. در جریان سمیه محمدی و تلاش بی وقفه مصطفی محمد ی  پدر وی که خود سالها برای مجاهدین در کانادا و آمریکا  فعالیت کرده بود ودر انتقال غیر قانونی افراد زیر سن قانونی به عراق با مجاهدین دست داشته است تا آنجا که دو عزیز تن خود , یعنی سمیه دخترش و محمد پسرش را در سالهای 1998 و 99 به عراق فرستاده بود ، و حتی یک بار در اتاوا برای  اعتراض به دستگیری مریم رجوی به دستور سازمان اقدام به خود سوزی می کند چنان زیر بار عذاب وجدان قرار می گیرد که برای نجات این جوانان تلاش می کند.

                                                                             

مجاهدین چنان سیستم سیاسی و فکریشان در هم پیچیده است که از تحلیل یک مسله ساده عاجز هستند. مجاهدین اگر به آزادی بیان و دموکراسی ذره ای باور داشتند  می توانستند با گفتگو با محمدی ها در سال گذشته به ساد گی  و بااعزام سمیه هم خانواده ای را خوشحال کنند و هم تلاشی برای بازگشت به سیاست مردمی داشته باشند .  آنها چنان در خود فرو رفته اند و اعضا چنان بله قربان گو شده اند که  خود را محور سیاست دنیا می دانند.  
آنها چنان مغرورانه و دیکتاتورانه  بر خورد می کردند  که محمد محمدی را که سیاسی نیست و لی  جوان صادقی هست را علیرغم تر س از جانش مجبور می کنند که روایت خود را از اشرف و مجاهدین و سمیه بنویسد و روایتی دیگر از یک نوجوان از آنچه که بر سر نسل فدا رفت در تاریخ ثبت شود.

از محمد محمدی در مورد مصاحبه سمیه پرسیدیم . محمد گفت اگر سمیه 5 ساعت از اشرف بیرون بیاید دیگر به آنجا برنخواهد گشت . همانطور که همه ما در آن زمان همین حالت را داشتیم . محمد می گفت ما تنها د رزمان جنگ بود که غیر قانونی به رادیو گوش می دادیم و هیچ خبری از بیرون به ما نمی رسید . وی
می گوید من بعد ها هم د رکانادا متوجه شدم که جوانان ودوستان چقدر از مجاهدین متنفر هستند.

خاطرات محمد روایت یک جوان معمولی مانند هزاران جوان دیگر است که با فریب به اشرف فرستاه می شود و اجازه خروج به وی داده نمی شود و لی وی در مدت 5 سال هنر زندگی کردن را با دیکر جوانان هم مرام و هم فکر خود که اسیر هستند یا د میگیرد و از زندگی در ان شرایط بسته به شیوه ای که خود می دانند و بر خلاف دستورات مجاهدین هست زندگی می کنند و لذت می برند. آنها خود می مانند و تبدیل به آدم آهنی نمی شوند .


خاطرات محمد ، روایت برادری در آزادی در مقابل خواهری در درون حصار فرقه ای در اسارت هست که حتی آزادانه نمی تواند بدون همراه بیرون از اشرف با خبرنگاری گفتگو کند .ُ هر خواننده ای می تواند با مقایسه این دو به دیکتاتوری در ون مجاهدین پی ببردو

گفته ها ی محمد و تلاش ها ی فداکارانه  مصطفی محمدی و محبوبه در عراق  و فعالین حقوق بشری و مطالب جدا شدگان از تجارب شخصی خود باعث شد که مجاهدین نوار ویدئوئی مصاحبه سمیه را که هر بیننده ای را  متاثر می کند از سایتها ی خود بردارند.  و بجای آن در یک حرکت نمایشی و عوام فریبانه عکس   سمیه را بارو سری قرمز و لباس های تمیز قرار بدهند . 


فرقه رجوی رفتنی است تاریخ خواندنی است
رجوی به دنبال دیگر دیکتاتور هها  مردنی است قبرستان دیکتاتورها را بخاطر بسپار

 

مطالب در ارتباط:

ــ  خاطرات محمد محمدی ـ سفر از تورنتو تا بغداد ـ بابا م بابای مسعود را در می آورد ( قسمت ششم )

ـ  سخنی با دوستان و بازدید کنندگان ( قسمت پنجم )

ــ خاطرات محمد محمدی ـ سفر از تورنتو تا بغداد ـ سفر تاریخ ساز به آمریکا ( قسمت چهارم )

ــ خاطرات محمد محمدی ـ سفر از تورنتو تا بغداد ـ چی فکر می کردیم چی شد ؟ رفتن به عراق ( قسمت سوم )

ــ سینا نیاز به کمک داره - هر کس می تونه کمک کنه

ــ وبلاگ طعمه آغاز بکار کرد ـ خاطرات سفر از تورنتو تا بغداد ـ گریه ها و خنده ها. لحظه ها و معرفت ها برای جوانان

ــ  اعتراف گیری فرقه مجاهدین از سمیه محمدی علیه پدرش

ــ طرح ربودن محمدی ها در عراق توسط گروه رجوی با دخالت نیروهای آمریکائی و دستگیری آنان خنثی شد

ــ یک مجتمع شکنجه در عراق پیدا شد

ــ گروه های تروریستی می گویند گزارش نهادهای اطلاعاتی امریکا درباره ی ایران غلط است

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد