_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

کتاب " گسستن بند و زنجیرها "

قسمت پنجم

22.03.2008

نویسنده: Steven Hassan

ترجمه: پروین حاجی

anticultgroup@yahoo.com

 

لینک به قسمت اول:

لینک به قسمت دوم:

لینک به قسمت سوم:

لینک به قسمت چهارم:

فرقه های مخرب اکثرا در جامعه نا شناخته میمانند و یا زمانی شناخته میشوند که متاسفانه برای کمک به قربانیان آن بسیار دیر است. در 26 مارچ 1997 پیکر 39 مرد و زن همه ملبس به یک رنگ و نوع لباس بی جان در عمارت بسیار مجلل و بزرگ در ساندیاگو کالیفرنیا پیدا شد. در همان هفته که این اتفاق افتاد همه ما برای اولین بار با فرقه ای بد نام به نام "دروازه بهشت" آشنا شدیم که قبلا هیچ اطلاعی از آن نداشتیم.  شنیدیم که چگونه چند تن از این افراد قبل از خودکشی ، حتی خود را اخته کرده بودند و اینرا به عنوان بخشی از تزکیه و خودسازی  سازیشان برای رسیدن به بهشت انجام دادند. اینگونه رهبر شصت و شش ساله این گروه به نام مارشال اپل وایت به پیروانش قبولاند که با این کار وارد بهشت روحانی و ابدی خواهند شد و سپس همه افراد با اعتماد مطلق تن به خودکشی جمعی زدند. همه به یک روش و با خوردن سم مخصوص با این اعتقاد که پس از عمل این کار موجودات ماورای عالم خاکی این گروه را به بهشت ابدی خواهند برد. 

 

این عمل فرقه "دروازه بهشت" یکی از بزرگترین تراژدی خودکشی جمعی در خاک و تاریخ آمریکا به حساب آمد.  این واقعه تلخ ما را به این فکر برد که چرا این گروه دست به چنین عمل شومی زد؟ چرا حتی نه یک گروه، بلکه یک فرد چنین عملی کند و راحت از جانش دست بشوید؟ 

 

بعضی از ما به عنوان پژوهشگر  برای جواب به این سوال نگاهی به تاریخچه و عقیده و باور این گروه کردیم.  با اینکه تحقیق و بررسی این گروه بسیار پر ارزش و مهم بود ولی مهمتر از آن این بود که خودکشی جمعی برای همه ما سوالی بدون جواب است تا زمانیکه به ریز رفتار و اخلاق این گروه ثوجه کنیم.

 

اگر چه جهت یابی فلسفی فرقه ها ی مخرب بسیار متفاوت است ولی روشهایشان برای رسیدن به هدفشان بسیار به هم نزدیک است. پس با توجه به  به مطالعه بر روی فرقه "دروازه بهشت" میتوانیم بیابیم که چگونه افراد بطور فریبنده و تجاوزگرانه از طرف فرقه های مخرب عضو گیری میشوند.و سپس با تعالیم و آموزشهای جدید آموزش میبینند و با کنترل فکری کاملا متکی به رهبر میشوند.

 

به عنوان نمونه داستان گییل میادر یکی از اعضای خودکشی کننده "دروازه بهشت" را مرور میکنیم:

 

تصاویر وئدئوئی خودکشی جمعی اعضای فرقه "دروازه بهشت" دو روز پس از وقوع حادثه از تلویزیون پخش شد. الیس و رابرت میادر والدین گییل نتوانستند چهره دختر خود را تشخیص دهند. مثل بقیه اعضای گروه گییل موهایش را تراشیده بود و حلقه سیاه و گودی دور چشمانش او را سالمندئراز یک دختر 27 ساله کرده بود.خانم گییل تمام روابط خانوادهگی اش را از سال 1994با خانوادهاش قطع کرد بود. گییل پس از جدائی با دوست پسرش در شرائط بسیار روحی حساسی قرار گرفته بود و همین زمان بود که طعمه فرقه "دروازه بهشت "شد و جذب آنها شد.

 

بر خلاف اکثر خانواده ها خانواده گییل خیلی سریع تشخیص دادند که گییل گرفتار فرقه شده است. از همان زمان شروع کردند به تحقیق راجع به تشخیص تکنیکها و تاکتیکها که توسط فرقه برای جذب نیروو کنترل فکری افراد بکار گرفته میشود. نخستین تاکتیکی که به آن پی بردند این بود که اکثر فرقه ها به دنبال این هستند که به افراد در موقعیت های حساس، برای مثال میتوان به مواقعی که درگیری احساس و عاطفی دارند، نزدیک شوند و با ادای اینکه احساس همدردی می کنند آنها را جذب  کنند.  پدر و مادر گییل همچنین به این مسئله پی بردند که مارشال اپل وایت رهبر فرقه با ادعای انتخاب آزادانه صد در صد اعضای گروه تمام آنها را تحت کنترل دارد به این صورت که رفتار هر فرد در دو لیست ثبت میشد یک لیست معروف به "گناهان بزگ" و دیگری "گناهان کوچک" که شامل "علائق و تنفر" "قانون شکنی آگاهانه اگر مرتکب کاری بدون نفر همراه مرد نظر شود" ، " اعتماد مطلق به قضاوت و عقیده رهبر" و یقیننا گییل به اعتقاد و قضاوت اپل وایت اعتماد کامل کرد که متاسفانه پیامدش بسیار ویرانگر بود.

 

پس از عمل تاسف بار گییل و 39 نفر اعضای "دروازه بهشت"، یعنی خودکشی جمعی به دستور رهبری من موفق شدم که با الیس و رابرت مادر و پدر گییل ملاقاتی داشته باشم و آنهم در یک کنفراس تحت عنوان"هوشیاری کامل در برابر فرقه ها".  آنها اظهار داشتند کتابم با عنوان"مبارزه با فرقه های کنترل فکری" برایشان یک ناحی واقعی زندگی بود که پس از خواندن آن به یک آرامش خاطر جدی رسیدند که چرا واقعا دخترشان گییل دست به همچین عملی زد. س از شنیدن این پیام از خانواده قربانی یک فرقه من هم از صمیم وجودم امیدوارم که ای کاش کتابم ناجی واقعی برای همه کسانی باشد که هنوز دچار وهم و و یا گرفتار در فرقه هستند باشد.

 

به عنوان نمونه قربانیان فرقه روح گییل هم اکنون نمونهای واقعی از قربانیان گرفتار در فرقه می باشد و دیگر اعضا نیز همچین ولی با اطلاعاتی کمتر و یا هیچ.خیلی از آن 39 نفر افرادی بودند با زندگی نرمال و ثابت قبل از اینکه به دام اپل وایت بیافتند برای مثال در میان این افراد از راننده اتوبوس گرفته و تعلیم دهنده کلاس های کامپیوتر محیط زیست شناس فروشنده بنگاه ماشین پرستار کمک پزشک راننده آمبولانس خانه دار و کارمند ایستگاه تلویزیون به چشم میخورد. هر چند که حالات روحی و احساسی فرد میتواند نقش مهمی در در اسیر شدن فرد در گرداب فرقه داشته باشد ولی مهمتر این است که اگر هر فردی نسبت به مسئله تاکتیکی و کنترل فکری از طزیق دیگران بی اطلاع باشد می تواند به راحتی طعمه فرقه های مخرب شود.

 

یک فرقه مخرب چیست و یا کیست؟ ادامه دارد

 

RELEASING THE BONDS

Empowering People to THink for Themselves

Part 5

Too often, destructive cults go unnoticed until lit is too late to help.  On March 26, 1997, the bodies of thirty-nine men and women, all dressed alike and draped in purple shrouds, were found throughout a million-dollar mansion in San Diego, California.  In the weeks that followed, we heard the disturbing story of the Heaven’s Gate cult: how several members had castrated themselves as part of group’s purification process, how its leader, sixty-six year-old Marshall Applewhite, made his followers believe that the “willful exit of the body” would mark their “graduation” to a higher spiritual plane; and how all active members had committed suicide so that a UFO trailing the comet Hale-Bopp could transport the group to “distant space,” or  “the Kingdom of God.”  The Heaven’s Gate tragedy was one of the largest and most visible mass suicides on U.S. soil, and the event left most of us wondering, How could this have happened?  Why would anyone do such thing?

   Some people looked to the group’s belief system for answers.  Many pointed to their widely publicized Internet web site, where members left a collective suicide note entitled “Exit Press Release.”  According to the statement, members of Heaven’s Gate were not causing their own premature deaths, but rather leaving behind their physical “containers” in order to reach the “Next Evolutionary Level.”

  

   While an investigation of such beliefs is certainly valuable, an understanding of the suicides is incomplete until we look at the group’s behavior.  The philosophical orientations of destructive cults vary widely, but their methods are strikingly similar. By examining the conduct of cults like Heaven’s Gate, we can see how individuals are aggressively and deceptively recruited, indoctrinated with a new set of beliefs, and made dependent on the leader and the group through the use of mind control.

 

The Story of Gail Maeder

 

Alice and Robert Maeder did not recognize their daughter when they first saw the infamous Heaven’s Gate farewell video, which was broadcast two days after the discovery of the mass suicide in Rancho Santa Fe.  Like the other members of the cult, Gail had cropped her hair short and the bags under her vacant eyes made her look much older than her twenty-seven years.  She had  pretty much broken off contact with her family in 1994 when, shortly after a breakup with her boyfriend, she was recruited into a group.

 

   Unlike many families, Gail’s parents quickly realized that she was in a cult, and began researching  cult tactics and mind control techniques.  They  learned that cults often attract people during transitional stage of their lives and use their vulnerability to manipulate them. They also learned that though Applewhite claimed to allow free choice in the group, the conduct of each member was controlled by an extensive list of “Major Offenses and lesser offenses,” which include “Having likes or dislikes,” “Breaking any instruction or procedure knowingly,” “Taking any action without using my check partner,” and “Trusting my own judgment- or using my own mind.”  Ultimately, Gail trusted Applewhit’s judgment, with devastating consequences.

 

   After the tragedy, I met Alice and Robert at a cult awareness conference.  They told me that reading my book, Combatting Cult Mind control, had been a “lifesaver” in that it helped them understand what happened to Gail.  I winced.  I wished that it had saved their daughter’s life.  It is my sincerest hope that this book will be a true “lifesaver’ for other cult members.

 

   As a spiritual searcher, Gail fit the profile of a typical cult recruit.  Other members were less obvious targets.  Many held steady jobs before making the decision to follow Applewhite.  Among the thirty-nine dead were a bus driver, a computer trainer, an environmentalist, a car salesman, a nurse, paralegal, a medical assistant, a homemaker, and a local TV personality.  Although  situational and psychological variables can make a person more vulnerable to cult recruiters, anyone who s unaware of mind control tactics can become a target of a destructive cult.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد