_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

  • تحولات عراق و سفر آقای طالبانی به ایران
    جواد فیروزمند
    03.12.2006
    آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق زمانی به ایران سفر کرد که عراق بحرانی ترین روزهای خود را پشت سر میگذارد.سه سال است که ثبات و امنیت عراق بازیچه قدرت ها، گروه های تروریستی و نیروهای اشغالگر است.
    با توجه به اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد،ماموریت نیروهای اشغالگر را بنا به درخواست دولت عراق یک سال دیگر تمدید کرده است،اوضاع داخلی سرزمین نفت و خرما روز به روز بحرانی تر میشود!آش خام ولی دهنسوز همین نیروها در افغانستان تا بحال به مذاق هیچ نیروی مردمی و غیر مردمی سازگار نبوده و همزمان در عراق نیز به مصرف کسی نمیرسد.

    ماه گذشته حوادث مهمی بوقوع پیوست؛صدام حسین دیکتاتور عراق به مرگ محکوم شد و در آن سر دنیا دموکرات های آمریکایی با دست آویز قرار دادن شکست آمریکا در جنگ عراق از جمهوریخواهان پیشی گرفتند.هنری کیسینچر گفت که نتیجه جنگ عراق چیزی جز شکست و خواری برای مردم آمریکا نبوده است!

    درگیری ها و قتل و غارت های مذهبی،قببیله ای و نظامی در عراق امروز ،چشم انداز ایجاد امنیت و ثبات منطقه را تنگ و تاریک نموده است.عراق ،کشوری بسا مهم تر و با اهمیت تر از افغانستان برای آمریکا ،اینک در بحران یک جنگ داخلی فرو غلطیده است.جنگی که اگر دامنه های آن شعله ورتر شود ،معادلات سیاسی و اجتماعی منطقه را بر هم زده و سالیان سال طول خواهد کشید تا طوفان حاصله از آن فروکش کند.و چه بسا به دیکتاتوریی شدید تر از حکومت صدام حسین بیانجامد!
    بعد از 11 سپتامبر ، آمریکا با هدف قرار دادن تروریزم جهانی ابتدا میخواست میخ خود را در افغانستان و سپس در عراق بکوبد.چرا که در این معادله با یک تیر چند نشان زده میشد که مهمتر از همه آنها محاصر کردن شرق و غرب ایران بوده است تا با فشار در چنین نقطه ای از خاور میانه به جواب مناسب و استراتژیک در خاور میانه و بخصوص در فلسطین ، لبنان و اسرائیل برسد.
    ولی باید گفت که تفاوت های بسیار زیادی بین جنگ بر علیه تروریزم و جنگ فعلی در عراق و افغانستان وجود دارد.خاستگاه اجتماعی" مذهبی-فئودالی " در افغانستان و "مذهبی – عشیرتی" در عراق نمونه های ناهمگونی هستند که مشابه آن در تاریخ جنگ نیروهای اشغالگر کمتر یافت میشود و مترادف قرار دادن این کشورها با به اصطلاح آزاد سازی های اشغالگرانه در کشورهای اروپای شرقی در سال های گذشته تفاوتی صد چندان دارد.از اینروست که در ماه های گذشته کیسینجر و بیکر و دموکرات های آمریکا به شکست تلویحی نیروهای آمریکایی در عراق اشاره کرده و بدنبال بازنگری در سیاست اصولی !بر این پروسه میباشند.
    با اینحال در هفته گذشته شاهد ملاقات آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق با رهبران جمهوری اسلامی در ایران بودیم.تلاش آقای طالبانی برای برقراری صلح ،ثبات و امنیت در عراق قابل قدردانی و تقدیر است ولی جدای از فعالیت های فردی رئیس جمهور عراق باید چشمک و غرولند خانم رایس وزیر امورخارجه آمریکا که ناظر بر این ملاقات بوده نیز نظری داشته باشیم.خانم رایس ذکر کردند که ؛" رژيم هاي سوريه و ايران هرگاه بخواهند مي توانند سياست هايي را براي كمك به ثبات عراق در پيش بگيرند و نيازي نيست كه ما به آنها بگوييم براي اين كمك, چه كار بايد بكنند. "
    و در ادامه افزودند که ؛"بگذاريد چنين نتيجه نگيريم كه رژيم ايران به واقع قادر به برقراري يك رابطه ديپلوماتيك با عراق است كه ميتواند در ايجاد ثبات در اين كشور كمك كننده باشد."
    اظهارات خانم رایس نشان میدهد که بر خلاف آنچه در تبلیغات انتخاباتی از طرف سیاستمداران آمریکا گفته شد،هنوز سیاست آمریکا در عراق و منطقه تغییری نکرده است.و تا زمانیکه دیدگاه سیاستگذاران آمریکایی نسبت به تحولات عراق و خاور میانه تغییر جدی نکند ، عراق همچنان در آشوب و جنگ بسر خواهد برد!و چه بسا که دامنه های جنگ داخلی به سرکوب و کشتار بیشتری بیانجامد!آرامش و صلح و ثبات در عراق همچنان به دست مردم عراق میتواند برقرار گردد.و این چیزی است که امپریالیست های متوهم چنین حقیقتی را کتمان کرده و با اشغالگری و سرکوب مردم عراق ،خود و سایرین را نیز در مردابی عمیق تر فرو می برند!
    نتایج دیدار آقای طالبانی با رهبران حکومت اسلامی ایران در 14 ماده منتشر شد.که نشاندهنده رضایت طرفین از چنین ملاقاتی بوده است.اما با تمامی واقعیت های موجود باید گفت که روابط "عمیق"و گسترش "مثبت"چنین گامی(یعنی صلح و ثبات و امنیت در عراق) بین ایران و عراق به "اجرایی "شدن هر چه "سریعتر" اخراج اعضای سازمان مجاهدین مشروط شده ،حاصل از" توانایی ها" و "ممانعت هایی" است که باید دید چنین کاری در ید قدرت آقای طالبانی و هیئت دولت عراق است یا نه!؟
    این دیدگاه بیان کننده توانایی های حکومت جمهوری اسلامی در فلسطین و لبنان را نیز متذکر میشود. باتوجه به اینکه استخدام نیروهای سازمان مجاهدین توسط جناحی از پنتاگون تحت عنوان "گسترش عملیات سری در ایران" پس از سقوط صدام حسین در عراق صورت گرفته است باید دید که ماده 13 این بیانیه مشترک دیدار آقای طالبانی با رهبران ایرانی، کاربرد عملی و اجرایی در عراق دارد یا نه!؟و آیا "کمک" به ثبات و امنیت قول داده شده توسط جمهوری اسلامی پس از اخراج مجاهدین از عراق به عراقیان باز خواهد گشت یا نه!؟
    و در نهایت چنین ملاقاتی که از دید واشنگتن دور نبوده بیان کننده تغییر موضع آنها نسبت به تروریزم و گروه های تروریستی مستقر در عراق است!؟یا نشان دادن چوب حراج گوشت دم توپ!؟

    جواد فیروزمند
  • یکم –دسامبر -2006

 

 

 سایت قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد