آقای حبیب تبریزیان ، گفتی -گفتم !

08.04.2008

جواد فیروزمند ـ سایت آریا

در پی انتشار" خلاصه گزارش کنفرانس خبری پاریس"  در سایت "ایران گلوبال " و در سکوت سازمان مجاهدین نسبت به نتایج کنفرانس خبری و اعمال ضد حقوق بشری  در فرقه مجاهدین ،حبیب تبریزیان ،یکی از نویسندگانی که در ایران گلوبال نیز مطلب می نویسد، در کامنت های این مقاله مطالبی را قید کرده اند که برای آگاهی عموم قرار داده میشود.قضاوت با شماست!

http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2&news-id=45772&nid=haupt 

کامنت حبیب تبریزیان:

سازمان مجاهدین تنها سازمان از سازمانهای سیاسی ایران است که توانسته است جلوی نفوذ وسیع عوامل رژیم را بگیرد. شیوه های مسدود کردن منافذ تشکیلاتی این سازمان چقدر با موازین انسانی و دموکراتیک خوانائی داشته و دارد و یا اینکه این سازمان چه اندازه سکتاریست و قدرت طلب است مورد بحث من نیست.اولا: من گناه مجاهدین را هم در این زمینه ها، به حساب رژیم فاشیستی ولائی مینویسم و در ثانی نظرم اینست که در این سناریو ها هم نباید احتیاط را از دست داده و نا آگاهانه در نقد مجاهدین با کنسرت رژیم هم آواز شد.

پاسخ جواد فیروزمند به حبیب تبریزیان:

ضمن درود به خوانندگان گرامی ایران گلوبال چند نکته را میخواستم به عرض برسانم؛

-متاسفانه بخشی از ما ایرانی ها هنوز عادت دیرین خود را در این که به محتوی بحث مطرح شده پاسخ بدهیم ترک نکرده ایم.دوستان گرامی چند وقت پیش مصاحبه خانم بتول سلطانی و حالا مصاحبه و قسمت کوتاهی از سرگذشت افراد جدا شده از مجاهدین در این سایت درج شده است.بعضی از پاسخ های داده شده حاشیه ای بوده و دور کردن مخاطب از بحث اصلی.این افراد زندگی خود را در کنار سازمان مجاهدین هزینه مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی کرده اند.و اما حالا سرگذشت دردناکی را بازگو میکنند که نشان از به یغما رفتن اهداف و آمال و آرمان های آزادیخواهی آنها بوده است آن هم توسط سازمانی که روزی معبودشان بود.این سرگذشت ها در درجه اول پاسخ سیاسی یا موضع گیری سیاسی ندارد بلکه یک مسئله انسانی است و چرا تعدادی از دوستان به یکی از همین مصائب نمیپردازند؟آیا دردناک نیست که یکی از همین نفرات بیش از 20 سال حتی نتواند با زن و فرزنداش تماس تلفنی داشته باشد؟آیا دردناک نیست مرجان اکبری که خواهان ازدواج بوده با قرص سیانور در قرارگاه اشرف و آن هم 1.5 سال پیش کشته شود؟آیا این ها مبارز نبودند و همگی مزدور بودند که در قرارگاه اشرف ،تحت عنوان مبارزه با جمهوری اسلامی زیر شدیدترین شکنجه ها ی روحی و روانی و جسمی و دور از خانه و کاشانه  قرار گیرند؟ مجاهدین در درون تشکیلات استالینی خود با چه کسی مبارزه میکنند؟آیا درون تشکیلات صحنه مبارزه تا حد مرگ و شکنجه با افراد خودی است؟چرا به اینها  پاسخ داده نمیشود؟؟؟

جناب تبریزیان ،شما هم که مانند دفعه قبل احتمالا وقت نداشتید نوشته عمدی خود را بخوانید.چند سئوال از شما:

-چرا به راحتی به افراد و شخصیت های سیاسی تحت عنوان کنسرت رژیم مارک میزنید؟من که قبلا گفتم ،شما مرا از کجا و چگونه میشناسید؟قبلا شما را دعوت کردم که در یکی از جلسات ما حضور پیدا کنید .به تمامی سئوالات شما با مدرک و استدلال قوی پاسخ میدهم.

-چرا مجاهدین را تلویحا تنها سازمان سیاسی میدانید که مقابل رژیم ایستاده است؟این حق را شما از کجا آورده اید؟پس تکلیف دیگران چیست؟

-چرا اندازه های مفروظ شما در تجزیه و تحلیل سکتاریست و قدرت طلب بودن مجاهدین مورد بحث شما نیست؟

-راستی گناهی که  مجاهدین کرده و دارند از نظر شما چیست ؟به شما در بیان این جمله حق میدهم ولی میشود بعنوان یک فعال سیاسی مقداری از گناهان مجاهدین را هم نقد کرده و در سایت ها برای خوانندگانتان قرار دهید؟

-راستی چرا شما در برابر مقالات و مصاحبه های افراد جدا شده از مجاهدین اینقدر عجول تشریف دارید؟

اگر نمیدانید ، بدانید!:جملاتی که در زیر این مطلب نوشته اید تقریبا همان حرف هایی است که سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت میزند و در سایت هایش انتشار میدهد.میشود مانند آقای حسن داعی السلام و ... مقداری از خودتان گفته و نسبت خود با مجاهدین را بیان نمایید؟

-پیشنهاد من این است که اگر فکر میکنید مجاهدین و شورای ملی مقاومت تنها آلترناتیو یا یک سازمان مبارز و مترقی است بروید و 24 ساعت در نزد مجاهدین زندگی کنید و 24 ساعت در بین افراد جدا شده در کمپ تحت حفاظت نیروهای آمریکایی.البته جسارت نباشد ،فقط پیشنهاد بود!

و در انتها اینکه هیچوقت  عجله نکنید.چون از قدیم گفته اند عجله کار شیطان است!!!

پاسخ دوم حبیب تبریزیان به جواد فیرومند:

دوست محترم! اگر شما مراقدری از نزیک میشناختید از من راجع نظر ،عقیده و سرو سرم با مجاهدین نمیپرسیدید.خلاصه میگویم:
1ـ کمترین قرابتی با مجاهدین ندارم و فکر نمیکنم هرگز هم بیابم.
کما اینکه با پژاک و محسن ریگی بلوچ ندارم.و هرگز هم نگفته ام که مجاهدین یگانه الترناتیو و.. هستند.چون این هم از من بعید است.
ولی:
2ـ بر این اعتقادم که سازمان مجاهدین با متد های تشکیلاتی خود،نسبت به سایر جریانها،توانسته است منفذ های رسوخ عوامل رژیم را بگیرد. و البته هزینه این مسدود سازی، هم برای مجاهدین گران تمام میشود و هم برای قربانیان دیس اینفرماسیون ترزیقی رژیم.رژِیم سعی میکند عوامل خود را بدرون مجاهدین نفوذ دهد.و مجاهدین هم به روشهائی متوسل میشوند که محکوم کننده انهاست. اگر گاردشان را باز بگذارند رژیم آبستنشان میکند و اگر ببندند هوار و حسین بلند میشود که این تشکیلات فاشیستی و... است. این متدی است که رژیم روی همه سازمانها و حرکتها پیاده میکند.من به جای مجاهدین رژیم فاشسیتی و جاسوس پرور اسلامی را محکوم میکنم و با قربانیان واقعی آنهم همدردی میکنم.

جناب جاوید فیروزمند!
در دوران سلطه نازیسم، دستگاه اطلاعات هیتلری سعی میکرد از درون دستگاه رژیم استالینی یار گیری کند.یکی از روشهائی که به کار میگرفت تنقیه اطلاعات غلط از مجاری مختلف به دستگاه استالینی بود.
چه بسیار بلشویکهای صادقی که از دام گشتاپو جسته بودند و حاضر به همکاری با آن نشده بودند، به جرم جاسوسی برای گشتاپو به جوخه مرگ تسلیم شدند و چه جاسوسهائی که با از صحنه خارج گردن آن بلشویکها در دستگاه استالینی برای خود جا باز کردند.
دیس اینفرماسیون یعنی ترزیق و انتقال اطلاعات غلط و ایجاد سرگیجه سیاسی و سازمانی در اردوی دشمن.در استفاده از این متد رژیم دست ک گ ب را از پشت بسته است.

پاسخ دوم جواد فیروزمند به حبیب تبریزیان:

آقای تبریزیان

شما در نوشته تان علاوه بر رژیم به مجاهدین هم اشکال گرفته و آنها را گناهکار قلمداد کرده بودید  و حالا هم نوشته اید که بجای مجاهدین رژیم را محکوم میکنید.سئوال بنده این نبود که کی محکوم است کی مظلوم؟سئوال های من از روی نوشته های شما بود.جدای از اینکه هر کس جای خود را دارد و نبایستی بجای یکی دیگری را محکوم کرد ، سئوال من این بود که شما چه گناهی یا کدام خطا یا جرم  از مجاهدین را می پذیرید که بتوانید علاوه بر محکوم کردن رژیم ، روی آن نیز انگشت نهاده و به نقد بکشید!؟ و یکی از سئوالهایم از شما این بود که چرا  اندازه های مفروظ شما در تجزیه و تحلیل سکتاریست و قدرت طلب بودن مجاهدین مورد بحث شما نیست؟ شما میگویید چون رژیمی در کار هست و چون باید با او جنگید پس من با دیگران که هر ظلم و جنایت ضد حقوق بشری را در درون و بیرون خود مرتکب میشوند کاری ندارم .بنظر شما هر وسیله ای هدف را توجیه میکند!؟پس فرق جانیان یا اکیپ های مواد مخدر یا ارتش و نیروهای صدام حسین که با رژیم می جنگیدند ، با نیروهای انقلابی و آلترناتیو چیست؟

شما موضع خود را مشخص کرده اید  که برای من از ابتدا نیز مشخص بود.ولی به سئوالات اصلی پاسخ ندادید.شما به حرکت ما مارک کنسرت رژیم زدید .سئوالم این است که شما واقعا با رژیم مبارزه کرده اید!؟چقدر؟کجا؟هزینه آن را هم پرداخته اید؟افرادی که خبر آنرا فوقا خواندید خیلی بیشتر از شما هزینه کرده اند.جان و مال و خانواده و عمر خود را در این راه گذاشتند و حالا بدون هیچ پشتیبانی باید حبیب تبریزیان ها به آنها مارک رژیمی بزنند!آیا پرنسیپ سیاسی شما در مواجهه با حقایق همین بود!؟اگر یک فرد عادی در خیابان تصادف کرده و مصدوم شود شما چقدر در راه مبارزه با رژیم به او اهمیت داده و کمک اش میکنید تا به زندگی عادی اش برگردد؟یا برای شما چنین مواردی اهمیتی ندارد!؟این افراد در سازمان مجاهدین زخم خورده و متلاشی شده اند.شما اشکی برایشان ریختید!؟یا این هم برای شما اهمیتی ندارد!؟پس حقوق بشر چیست!؟اگر نمیتوانید مرحمی بر زخم های جداشدگان از مجاهدین بنهید با ادعای مبارزه با رژیم ،دست جلادان یک فرقه تروریستی را تحت عنوان مبارزه با رژیم توانمند تر نکنید!از نظر ما مجاهدین روی دوم رژیم هستند و بسا بدتر و خطرناکتر!

من در  پاسخ شما صداقت ندیدم.همسویی با یک فرقه تروریستی را دیدم.اگر فرصت دارید،عجله نکنید!مقداری فکر کرده ،کلاه انسانی وحقوق بشری خود را قاضی کنید واگر دوست داشتید به سئوالات مطرح شده پاسخ دهید!

پاسخ سوم حبیب تبریزیان به جواد فیروزمند:

جاوید گرامی !(منظور جواد فیروزمند است)
من تا آنجا که میتوانستم عقیده ام را گفتم.من برای خود رسالت افشاگری سکتاریسم مجاهدین را قائل نیستم نه از آن رو که آنها را سکتاریست نمی دانم بلکه از آن رو که آنها راسد اصلی در راه مبارزه با رژیم نمیدانم. و حاضر نیستم با کوبیدن مجاهدین یا محسن ریگی و یا پژاک خدمت مجانی برای رژیم بکنم. من معتقدم، زخم خوردگان از مجاهدین، متأسفانه در شرایط امروزی ،قربانی فضای غبار آلودی میشوند که عامل اصلی آن رژیم است زیرا، رژیم در یک فضای غبار آلود بهتر میتواند مهره های خود را با لیزر اطلاعاتی، که دیگران از آن بر خوردار نیستند،حرکت داده و مخالفین را آچمز کند.
جاوید گرامی ! متاسفم من این بحث را بیشتر از این ادامه نمیدهم چون فکر میکنم آنچه من و شما گفتیم برای بازدید کنندگان این سایت کافیست تا قضاوت کنند.

پاسخ سوم جواد فیروزمند به حبیب تبریزیان:

آقای تبریزیان

شما حتی حاضر نشدید انتقادی که به مجاهدین کرده بودید را بیان کنید.

Ok

پس لطفا همصدا و همسو با یک مشت وطنفروش و فرقه جنایتکار روی زخم های جداشدگان نمک نپاشید.شما را بخیر و ما را بسلامت!

 مطالب در ارتباط:

ــ رشد روند فرار و جدایی از زندان بزرگ  اشرف در عراق

ــ به مجاهدین فرصت دفاع و توضیح بدهید!

ــ گفتگوی بنیاد خانواده سحر با دو تن از نجات یافتگان از سازمان مجاهدین خلق در عراق که از TIPF خارج شده بودند

ــ خلاصه گزارش کنفرانس خبری جدید ترین اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین در پاریس

ــ 7 تن از جدید ترین اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین در کنفرانس خبری پاریس

ــ کنفرانس خبری پاریس و مسئله جدا شدگان از سازمان مجاهدین: شنبه 12 آوریل 2008 سالن فیاپ

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد