_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

شیوه های مشترک مجاهدین و فرقه ها برای عضوگیری و جذب افراد (1)

24.04.2008

مؤلف : گروه تحقیق و پژوهش

منبع: Mojahedin.ws         

فرقه ها همواره برای جذب و عضوگیری خود به راهکارها و شیوه های متفاوت و متناسب با زمینه های روحی، روانی، فکری، خانوادگی و اجتماعی افراد متوسل می شوند. برای فرقه ها این مرحله به دلیل عطف بودن آن از اهمیت خاصی برخوردار است. مضاف بر اینکه با مرور زمان و افشای ترفندهای فرقه ها، نیز به تناسب و ناگزیر خود را با شرایط آداپته و وفق می دهند. فرقه ها آمادگی این را دارند تا به موازات کشف و ردیابی، شیوه های اغفال خود را در شکاف های موجود جامعه به طرز ناباورانه ای استتار و بر زمینه های بالقوه و بسترهای متنوع و با اتکا به ساده ترین غفلت ها افراد را جذب نمایند. این بحث به ضرورت بازخوانی شیوه های جذب افراد توسط فرقه های سیاسی و مشخص تر سازمان مجاهدین خلق طراحی شده است. آنچه در پی خواهد آمد ابتدا متمرکز بر یکی از مکانیزم های رایج در فرقه ها یعنی فریبکاری به عنوان یک شیوه عام، و در ادامه بازخوانی نمونه هایی از افرادی است که با این ترفندها در دام فرقه مجاهدین افتاده اند. در این نمونه ها به وضوح همسویی و مشابهت عضوگیری مجاهدین و فرقه ها آشکار می شود.

 

همه فرقه ها برای جذب شیوه های مخصوص به خود را دارند. اما وجه مشترک همه این روش ها بر فاکتور دروغ متکی است. این روش نیز در اشکال متفاوت خود را بروز می دهد. از تحریف حقیقت ماهوی و اهداف نهایی فرقه گرفته تا انواع دغل کاری و دروغ گویی که با ضمیمه کردن فاکتور فریب و اغوا ضریب جذب افراد را به طرز تعیین کننده ای افزایش می دهد. این فاکتور در شرایط خاص و ویژه از جمله ناآگاهی، عدم اطلاع از مناسبات خاص و قانونی، ناگزیری، ترس، بلاتکلیفی، قانون گریزی و بی پشتوانگی عاطفی و اجتماعی و ...،  احتمال اغوا و جذب را تا نقطه تضمین پیش می برد. درباره این مکانیزم ها سینگر در کتاب خود به اجمال اشاره کرده است. او در خصوص شیوه های عضوگیری فرقه ها می نویسد:

 

"هر گروه متدهای عضوگیری خودش را بوجود آورده است؛ که از تماس های فردی گرفته تا تبلیغ در کیوسک ها، روزنامه ها و مجلات، و در تلویزیون و رادیو را شامل می شود. نقطه شروع عضوگیری ممکن است متفاوت باشد، اما یک فاکتور در آن ثابت است و آن اینست که انبوهی فریبکاری مورد استفاده قرار می گیرد. این فریبکاری ها در نقطه عضوگیری از مخفی کاری در خصوص آنچه واقعا ماهیت گروه را تشکیل می دهد گرفته تا مخفی کاری در مورد منظور نهایی از عضویت را شامل می گردد." (1)

 

این زمینه ها را عجالتا با عنوان مکانیزم های بیرونی می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد. مکانیزم های آرمانی و مکانیزم های روزمره و عادی. منظور از مکانیزم های آرمانی کلیه کشش ها و تمایلات آرمان گرایانه ای است که افراد با سمت و سوهای کاملا اجتماعی که متکی به نوعی ایده الیسم اخلاقی، اقتصادی و یا اجتماعی است دنبال می کنند. محو تضادهای طبقاتی، و یا وعده هر گونه شهر آرمانی که به آزادی و رفاه نوعیت انسان منتهی شود می تواند مشمول این کشش درونی باشد. در این خصوص می توان به هر گونه وعده و تمایل به جهت بهبود وضع اکنون به وضعیت مطلوب اشاره کرد. بسیاری از فرقه ها با ایستادن در پشت شعارهای فریبنده در برخورد با این نوع افراد به سهولت موفق به جذب آنها می شوند. مکانیزم های روزمره یا عادی محصول استیصال فرد در مواجهه و برخورد با شرایط زیستی است.

 

تنوع این مکانیزم ها به گونه ای است که احتمال اغوا و جذب شدن افراد را به مراتب در مقایسه با گروه اول بیشتر می کند. این گروه از افراد، عموما به دلایل مختلف آن گونه که پیشتر به اختصار اشاره شد در مواجهه با فرقه ها به سادگی خلع سلاح می شوند. این گروه ها عموما به واسطه درگیر شدن در تنگناهای اجتماعی و عدم توان مقابله با آنها و رفع مشکلات به سهولت خود را در اختیار فرقه ها قرار می دهند. فاکتور فریبکاری از سوی فرقه ها دقیقا در خصوص این افراد معنای غیر متعارف و خاص خود را محقق می کند. در این مورد فرقه ها نه تنها اطلاعات مشخصی نسبت به ماهیت و اهداف خود نمی دهند که دقیقا توان، قدرت و نفوذ خود را در راستای محقق کردن نیازها و مطالبات سوژه ترسیم می کنند. توضیح سینگر درباره این بخش از پروسه جذب مبتنی بر همان تعبیر و تلقی عام از معنای فریبکاری است. یعنی پنهان کردن نهایی و غایی از تملک فرقه بر روی فرد. وی در این خصوص می نویسد:  

 

"اینکه آیا در نقطه عضو گیری فریب آشکاری بکار گرفته شود و یا اینکه در جریان کار بسیاری خرده فریبکاری اعمال گردد فرقی نمی کند، به هرحال آنچه به روشنی فرقه ها را از سایر گروه هایی که عضو گیری می کنند، مانند مدارس مشروع و مؤسسات مذهبی، ارتش، و انواع سازمان های داوطلبانه، استفاده از برنامه کار دوگانه است. فرقه ها می دانند که اگر شما از ابتدای شروع کار بدانید که چرا و چگونه جذب شده اید، هرگز نخواهید پیوست. موضوع به همین سادگی است." (2)

 

این فریبکاری یک کلیت عام را نمایندگی می کند که در برخورد با مصداق ها و نمونه ها مصادیق خاص مورد اشاره را به انحاء و مکانیزم های مختلف آن گونه که اشاره رفت عینیت می دهد. در ادامه نمونه های خاص فریبکاری را با توجه به تنوع مکانیزم های مورد اشاره در مناسبات فرقه های سیاسی و در اینجا به طور مشخص سازمان مجاهدین خلق بازخوانی می کنیم. در این نمونه ها سوژه ها یعنی افراد جذب شده عموما حول نیازهای شخصی و مطالبات فردی جذب و اندک زمانی بعد در موقعیت ناگزیری تن به عضویت در مجاهدین داده اند. این نیازها اگر چه فرایند یک موقعیت ناگزیر و استیصال گونه را  تعریف می کند اما عملا هر یک از اینها به نوعی دلیل فریب خوردن افراد می شوند. محور این نیازها عبارتند از

 

1- تحصیل در کشور خارجی مورد نظر

 

2- صرف اخذ پناهندگی و اقامت در کشور مورد نظر

 

3- فرار از حوزه قانون و اقامت در مکان امن به واسطه ارتکاب انواع جرائم اعم از سیاسی، اجتماعی یا بزه. و ... کلیه نیازهای شخصی که زمینه های عضوگیری و جذب شمار زیادی از اعضای جداشده از سازمان را از ایران و یا کشورهای مجاور، هم مرز و یا حتی در سایر کشورهای اروپایی رقم زده با اندک تفاوت های کمی حول این محورها شکل گرفته است. نمونه های مورد اشاره افرادی هستند که در شرایط استیصال و بلاتکلیفی توسط سازمان مجاهدین با قول عملی کردن وعده های مورد اشاره به تور مجاهدین افتاده اند و پس از ورود به مقرهای سازمان همچون قرارگاه اشرف، دیگر راه برگشت خود را مسدود دیدند و به قول تمامی آنها منتظر فرصت مغتنمی برای فرار یا جداشدن از مجاهدین خلق بودند.

ادامه دارد ...

منابع

1-     کتاب فرقه ها در میان ما. بخش دوم؛ فرقه ها چگونه عمل می کنند؟

2-     همان. بخش برنامه کار دوگانه

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد