_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

شیوه های مشترک مجاهدین و فرقه ها برای عضوگیری و جذب افراد (2)

24.04.2008

مؤلف : گروه تحقیق و پژوهش

منبع: Mojahedin.ws     

لینک به قسمت اول

در بخش نخست کلیت روش های جذب افراد در فرقه ها و محورهای مورد استفاده فرقه مجاهدین را مرور کردیم. به عنصر فریبکاری به عنوان یکی از شاخص های جذب افراد پرداخته و وعده کردیم در این بخش نمونه هایی از کسانی را که با این شیوه و با انواع وعده های کاذب فریب سازمان را خورده اند بازخوانی کنیم. لازم به ذکر است ابعاد این نوع فریبکاری ها و کمیت آن در مجاهدین به حدی است که ماحاصل تحقیقات آنتوان گسلر در این باره تبدیل به کتاب مستقلی با عنوان متدلوژی و گزارش شاهدان از سازمان مجاهدین خلق(اسیر در زنجیر دروغ) شده است. این کتاب مجموعه گفتگو با اعضای جداشده مجاهدین و به علاوه دیدگاه های نویسنده آن درباره استفاده مجاهدین از این ترفند است. گسلر در مقدمه کتابش در این خصوص می نویسد:

 

"بیش تر کشورهای اروپایی با گروهی از مهاجرانی رو به رو هستند که به خیال زندگی بهتر جلای وطن می کنند. همین کشورها و ملت های به اصطلاح ثروتمند ابزاری شده است که سازمان از آن برای جذب اعضای جدید استفاده می کند. مجاهدین برای جذب افراد به آنها وعده می دهند که به عنوان پناهنده، ایشان را به اروپا بفرستند و امکان تحصیل در رم و لندن را برایشان محیا کنند. نوید زندگی راحت را به آنها می دهند و طبیعی است افرادی که از بیکاری و بی پولی خسته شده اند و امیدی هم به بهبود وضعیت مالی خود ندارند، جذب می شوند. این بلبل های مصنوعی که نوید امنیت و ثبات را می دهند، مردم و به خصوص جوانان را جذب می کنند. به همین ترتیب است که صدها پسر و دختر که در جستجوی زندگی بهتر بوده اند ، سر از عراق در آورده اند و وقتی چشم باز کرده اند دیده اند سلاحی در دست دارند و به خیال خود با خمینی می جنگند. بیش تر آنها بدون هیچ آموزش نظامی خاصی روانه میدان و جنگ شده اند و ای بسا اکنون در خاکی خفته باشند که خاک وطنشان نباشد. امید آنها را دزدیدند و آنها را به رژیم صدام فروختند، رژیمی که پلیدتر از آن را تاریخ به خاطر ندارد." (1)

 

 در بخش نخست به بخشی از زمینه های اغفال با عنوان مکانیزم های روزمره پرداختیم. در ادامه ضمن پرداختن به این نمونه ها توضیحات ضروری را در مقدمه هر بخش اضافه می کنیم. اشاره کردیم که یکی از ترفندهای فرقه ها برای جذب افراد پنهان کاری و استتار کردن هدف غایی در پس وعده های فریبنده و همسو با نیازهای سوژه است. همچنین اشاره کردیم که پاره ای از فرقه ها از تمایلات آرمان گرایانه سوء استفاده کرده و افراد آرمان گرا را با وعده رسیدن به آرمان شهر مورد نظر فریب می دهند. این افراد به تناوب وقتی متوجه دروغ و فریب کاری فرقه می شوند زمانی است که کاملا در بند فرقه گرفتار شده اند. علیرضا نصرالهی یکی از اعضای جداشده مجاهدین که اخیرا موفق به رهایی از فرقه مجاهدین شده در خصوص اینکه مجاهدین از ابتدا حقیقت امر را به او نگفته و به دروغ متوسل شده اند می گوید:

 

"سازمان مرا فریب داد و اغفال کرد و آن چیزی نبود که در ابتدا خود را معرفی می کرد. عمر مرا تلف کرد و الان مرا در غربت در یک کشور خارجی جنگ زده آواره کرده است و آینده ام مشخص نیست. من می خواهم با بیان این مطالب مانع از آن بشوم که افراد دیگری گول این سازمان را بخورند. آنها روز اول همه حقیقت را نمی گویند که فرد بتواند آگاهانه انتخاب کند. من قصد دارم زمانی که به اروپا برسم تمامی تجارب خود را برای آگاه کردن مردم منتشر نمایم. من تمام توان خود را بکار خواهم بست تا یک شیاد و کلاهبردار تردست را به همه هموطنانم معرفی کنم. از شما می خواهم که حرفهای مرا به گوش همه برسانید. " (2)

 

نمونه دیگر (منصور عصاری) یکی از کسانی است که کم و بیش با انگیزه زندگی بهتر روانه ترکیه می شود تا از آنجا به اروپا برود. منصور عصاری ظاهرا پیش از به دام افتادن کم و بیش با مجاهدین و شعارهای آنها آشنایی دارد. همین زمینه ها در ادامه ارتباط با سازمان سبب جذب او می شود. اما در ادامه با درک تعارضات و دروغ های مجاهدین متوجه اشتباه خود می شود اما قادر به تغییر مسیر زندگی خود نیست. وی در سال 1378 به قصد ادامه یافتن کار و رفتن به اروپا، از ایران خارج می شود. اما در ترکیه جذب سازمان مجاهدین می شود. در سال 1378 به عراق اعزام می شود. او درباره اولین روزهای حضورش در قرارگاه اشرف و در نزد مجاهدین می گوید:

 

"از همان بدو ورود به اشرف احساس کردم که هیچ گونه سنخیتی و هیچ وجه مشترکی از نظر اعتقادی و هیچ همفکری با عملکرد آنها ندارم ولی به من گفته می شد که به تدریج منطبق خواهم شد. وقتی بحثهای انقلاب ایدئولوژیک شروع شد فهمیدم که سازمان آن چیزی نبود که من فکر می کردم و یا در ماهواره می دیدم. همه چیز برعکس بود." (3)

 

یک نمونه دیگر در همین راستا فردی است که به واسطه تمایلات آرمان گرایانه از طریق محافل دانشجویی جذب مجاهدین شده است. اصغر فرزین در شرایطی که در یکی از دانشگاه های ترکیه مشغول تحصیل است، فریب اتوپیای مجاهدین را می خورد و جذب می شود. او را یک نوبت به صورت موقت روانه عراق می کنند و در نوبت بعد با گرفتن مدارک شخصی اش در اشرف محبوس می کنند. اظهارات خودش را در این رابطه مرور می کنیم:

 

"در سال 1366 (1987) برای ادامه تحصیل به کشور ترکیه رفتم و در آن کشور مشغول تحصیل گردیدم. در دانشگاه در ترکیه با سازمان مجاهدین خلق آشنا شدم. آنها از آزادی و عدالت و همچنین اسلام صحبت می کردند و مرا به سمت خود جذب نمودند. همان سال یعنی در آذر 1366 (دسامبر 1987) موقتا به عراق اعزام شدم و مجددا به ترکیه برگشتم. سال بعد از من خواسته شد تا باز به صورت موقت به عراق بروم که من هم قبول کرده و رفتم ولی گذرنامه مرا گرفتند و دیگر به من اجازه ندادند که به ترکیه برگردم و اجبارا تا سال 1382 (2003) در آنجا در قرارگاه اشرف ماندم." (4)

 

نمونه دیگر بهزاد علیشاهی یکی از با سابقه جداشده مجاهدین است. سابقه عضویت او به سال های اول انقلاب در ایران باز می گردد. اما زمینه جذب او به مجاهدین کماکان حول مطالبات فردی و فریب کاری های متداول مجاهدین دور می زند. اظهارات خود او گویاتر از هر توضیحی است:

 

"دانشجو بودم و قصد داشتم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم. مجاهدین گفتند اگر به ما کمک کنی ما هم به تو کمک می کنیم. این بود که سرگرم اعلامیه پخش کردن برای آنها شدم. فعالیت هایم به همین منوال ادامه داشت. تا این که سازمان وارد فاز فعالیت های زیر زمینی شد و به من اطلاع دادند که در خطر هستم و هر لحظه ممکن است دستگیر شوم. وقتش شده بود که از ایران بروم اما چون نامزد کرده بودم، دو دل بودم. به من گفتند تو برو او را هم می آوریم. به این ترتیب من راه افتادم و به کمک مجاهدین به پاکستان رسیدم. در آن جا به من گفتند بهتر است به عراق بروی چون از عراق راحت تر می توانیم تو را به کشورهای دیگر بفرستیم. به حرفشان گوش کردم و رفتم. بیست سال منتظر شدم. نامزدم نیز بیست سال انتظارم را کشید ..." (5)

منابع

1- کتاب متدلوژی و گزارش شاهدان از سازمان مجاهدین خلق. نوشته آنتون گسلر.سایت انجمن نجات.

2- بنیاد خانواده سحر.

3- انجمن نجات.

4- بنیاد خانواده سحر.

5- کتاب متدلوژی و گزارش شاهدان از سازمان مجاهدین خلق. نوشته آنتون گسلر. سایت انجمن نجات.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد