_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

www.iran-ghalam.de

تبیین رابطه اتوریته و کاریزماتیک در مناسبات فرقه مجاهدین خلق ـ 2

پروسه استیلای رجوی از زندان

06.05.2008

مؤلف: گروه تحقیق و پژوهش

منبع: Mojahedin.ws

 

لینک به قسمت اول :

 

شق اول، اعمال آتوریته رجوی بر نزدیک ترین افراد پیرامون.

در شق اول آتوریته رجوی با اهرم تبعیت تشکیلاتی، سوء استفاده از خودکم بینی افراد، تهدید به سلب مشروعیت تشکیلاتی، تحریف و بعضا سوء استفاده از سبقه تشکیلاتی از جمله خاطره سازی و طرح اغراق آمیز و بعضا تحریف شده و گاه دروغ پردازی درباره دیدگاه بنیان گذاران در خصوص رجوی و در نهایت تطمیع افراد حاصل می شود. در این خصوص روش های دیگری نیز به تناوب و ضرورت مورد استفاده قرار گرفته است.

 

در مقطع انقلاب ایدئولوژیک تقریبا بخش عمده ای از این راه کارها و اهرم ها مورد استفاده رجوی قرار گرفت. گردن نهادن اعضای بالای سازمان به پذیرش رهبری عقیدتی - سیاسی و تمکین به رهبری فردی او، پیش از هر چیز در گرو پروسه تدریجی قرار گرفتن رجوی در راس مجاهدین بود. این پروسه تقریبا پس از تلاشی تشکیلات سازمان در سال 1350 و از زندان آغاز شد. شواهد و قرائن بسیاری از شاهدین عینی در جریان مناسبات درونی مجاهدین در زندان حاکی از این است که او با تجمع شماری از افراد بازمانده به گرد خود و با سوء استفاده از موقعیت تشکیلاتی اش به عنوان عضو گروه ایدئولوژی اقدام به جذب و سازماندهی افراد حول خود می کند. (در این رابطه می توان به بازخوانی خاطرات لطف الله میثمی در جلد دوم کتاب خاطراتش به نام " آنها که رفتند" رجوع کنیم) این موقعیت مجازی و خودساخته همزمان با انشعاب درونی مجاهدین در سال 1354 وارد مرحله تازه و کیفی تری می شود. (بیانیه دفتر مرکزی مجاهدین درباره انقلاب ایدئولوژیک سازمان به روشنی درباره اهمیت نقش رجوی در این مقطع توضیح می دهد)

 

متعاقب آن آزادی مجاهدین از زندان در شرایطی صورت می گیرد که او تقریبا موفق شده با انواع شیوه های روانی و تبلیغاتی اعتماد کامل آنها را به خود جلب کند. گو اینکه در این مقطع نیز رجوی در مقابله با افراد و جریانات درون تشکیلاتی که تن به هژمونی او نمی دهند، اقدام به تصفیه درون تشکیلاتی می کند و با عناوین و اتهامات مختلف از جمله خنثی نمودن گرایشات راست و ارتجاعی و رفع خطر تهدید سازمان از سوی آنها به حذف مبادرت می ورزد. در خصوص این شیوه رفتاری رجوی در زندان که بیشتر در راستای همسو کردن اعضای باقیمانده سازمان تحت رهبری و انقیاد خود او است، اظهارات و شواهد زیادی در دسترس است که گویاترین و شفاف ترین آن را می توان اظهارات بیزن نیابتی در این مقطع اشاره کرد و جالب اینکه وی تصفیه های سال های مربوط به سال 1364 یعنی وقوع انقلاب ایدئولوژیک را نیز در ادامه و راستای همان برخورد و تنظیم رابطه رجوی در سال 1354 ارزیابی و به عنوان شاخص و اقدام موثر و ضروری مورد تاکید قرار می دهد. وی در خصوص تصفیه های درون تشکیلاتی رجوی در این مقطع یعنی انشعاب ایدئولوزیک سال 1354 می نویسد:

 

"برخلاف انتظار و رویه معمول! مسعود رجوی بی اعتنا به پتانسیل مادی بالقوه ارتجاعی موجود و با برخورداری از کمک و حمایت بسیار باارزش و حیاتی سردار شهید خلق موسی خیابانی بازسازی دوباره سازمان را با تصفیه قاطعانه تمامی گرایشات ارتجاعی آغاز کرده و طرح ناتمام حنیف، یعنی ساختن کادرهای همه جانبه را در دستور کار قرار می دهد. تمامی عضوگیری های سابق ملغی و سازماندهی جدید از درون زندان و اساساً در میان مجاهدین زندانی صورت می گیرد." (1)

 

در اینکه رجوی در شکاف حاصل از اعدام بنیان گذاران و اعضای کیفی و فقدان نیروهای کیفی و به علاوه توسل به پاره ای رندی ها و فرصت طلبی های ذاتی اش موفق به اعمال و تثبیت خود بر افراد سازمان شد، تردیدی نیست. کما اینکه رجوی همین رویه را تا سال ها بعد در اشل های مختلف دنبال نمود. در این راستا بسیاری از جداشدگان از سازمان که طی همان سال های انشعاب ایدئولوژیکی مسیرشان را از رجوی و جریان مارکسیستی سازمان جدا کردند به شدت از این حیث با منش های فرصت طلبانه و کاسب کارانه رجوی برخورد و آن را به نقد کشیده اند. در سال های پس از انقلاب نیز چنانچه اسناد آن موجود هستند اعضای قدیمی سازمان از جمله  لطف الله میثمی، رجوی را به انواع ترفندها که به طور مبسوط در مقاله افول اخلاقی یک مجاهد آن را شرح داده، در راستای منافع شخصی اش متهم می کند. در همین رابطه می توان به کتاب روند جدایی نوشته آقایان محمدحسین رفیعی، حمید نوی و رضا رئیسی از قدیمی ترین عناصر خارج کشور سازمان مجاهدین اشاره کرد که در این کتاب اقدام به بررسی انحرافات داخلی کادر رهبری و کالبد شکافی رجوی نموده و حتی فرایند این شخصیت را تا تبدیل کلیت سازمان مجاهدین خلق به یک فرقه مذهبی پیش بینی نمودند.

 

این کتاب عملکرد مسعود رجوی را طی سال های آغازین انقلاب یعنی بعد از آزادی از زندان تا اواخر سال 1359 مورد بررسی قرار داده و دلایل جدایی خود را دقیقا در راستای هژمونی طلبی رجوی توضیح می دهد. در این مقوله به طور مشخص می توانید به اطلاعیه تحت نام اقدامات ضدتشکیلاتی مرکزیت که در صفحات 92 به بعد کتاب درج شده این مطالب را دنبال کنید. چه بسا برای اثبات این وجه از شخصیت رجوی می توان به نوع فردیت و نحوه زندگی او در زندان نیز اشاره کرد. تنظیم رابطه او با اطرافیانش در داخل زندان و در ارتباط با سایر گروه های سیاسی تمامی در کلیت بر تمایز و برجسته کردن و باوراندن موقعیت ویژه رجوی در زندان و بالطبع در مناسبات مجاهدین دلالت دارد. به اذعان نزدیکان رجوی در این دوران او تمایل مفرطی به متفاوت بودن دارد. خصلت های شخصی او به نوبه خود نشان دهنده اصرار رجوی بر حقنه این موقعیت به اطرافیانش است. لطف الله میثمی در کتاب خاطرات خود و همچنین مقاله افول اخلاقی یک مجاهد که به طور مشخص درباره رجوی نوشته در قالب خاطره نگاری تلویحا پروسه تثبیت موقعیت رجوی از یک عضو به یک لیدر ایدئولوژیک - سیاسی و در نهایت یک آتوریته طلب محض را این گونه بیان می کند:

 

"مسئله دیگر که در مورد رجوی قرار داشت به قول معروف کبکبه و دبدبه ای بود که به همراه داشت. وقتی می خواست در زندان مثلاً از بند خودش به بند چهار بیاید قبلاً چند نفر جلوتر از او می آمدند و خبر می دادند که رجوی می خواهد بیاید تا به قول معروف بچه ها آماده شوند و خود را جمع و جور کنند. این حالتی بود که می خواستند برای او شخصیت سازی کنند و یا یک جلال و جبروتی برای او به وجود بیاورند. از این قبیل کارها زیاد داشتند. وقتی در سلول اوین بودند یک بار تیمسار می خواستند بیایند برای بازدید زندانبان، یک ربع می آمدند و می گفتند تیمسار می خواهد بیاید که ما بلند شویم و آب و جارو کنیم و خود را برای آمدن تیمسار آماده سازیم. منتهی ما بلند نمی شدیم تا خودشان مجبور می شدند کارها را انجام بدهند این برخورد ما برای آن ها خیلی دشوار بود چنین حالتی برای رجوی نیز وجود داشت." (2)

 

مسعود رجوی لیدر ایدئولوژیک - سیاسی و در نهایت یک آتوریته طلب محض در فرقه مجاهدین خلق

 

مرور زمان و اتفاقات موازی در داخل زندان به انحاء مختلف این موقعیت را تشدید می کند. اظهارات اعضای فعلی سازمان که بیشتر در راستای اثبات حقانیت و شایستگی های رجوی در آن سال ها است تمامی حاکی از کیفیت و نوع رابطه ای است که افراد رده بالای سازمان از دیرباز با رجوی داشته اند. رابطه ای که مشخصه بارز آن پذیرش هژمونی رجوی و قبول آتوریته او بر تشکیلات داخل زندان بوده است. رجوی با همین افراد و با حفظ چنین مناسبات و تفوق طلبی از زندان بیرون می آید.

 

منابع:

1- نگاهی دیگر به انقلاب درونی مجاهدین، اندکی از درون، اندکی از برون نوشته بیژن نیابتی. انتشارات خاوران. خارج کشور. ص 7.

2- افول اخلاقی یک مجاهد. نوشته لطف الله میثمی. نشریه راه مجاهد. شماره 32.

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد