_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

iran-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

جنگ، آمریکا، ایران و مجاهدین

22.05.2008

آرش صامتی پور

http://www.arashs.blogfa.com/

مطلع شدم رهبر مفقوده ی مجاهدین در قالب نشستی با سران فرقه آخرین امید خویش را در قالب به آتش و خون کشیدن سرزمین مقدسم ایران – و برای کسب قدرت – بیان نموده است. از این فرصت استفاده می کنم تا حرفهایی را که مدتی است وزن آنها را بر خود احساس می کنم بنویسم. طبیعی است که شاید خیلی ها در اردوگاه دوست و دشمن موافق این حرفها نباشند کما اینکه تا کنون بنا به توصیه ی بعضی دوستان این مطالب را ناگفته گذارده ام. اینک اما بنظر می رسد یا امر بر رجوی مشتبه شده و یا اینکه غیبت کبری مشاعر او را کاملا مختل نموده است. در هر دو صورت تحولات آینده اگر به سمت خشونت پیش رود قربانی آن فرزندان گرفتار مردم در اشرفند و نه رجوی فراری که سوراخ موش خویش را بخوبی برگزیده است.

طبق تحلیل سرکرده ی فرقه، آمریکا بزودی به ایران حمله می کند و مجاهدین نیز باید از این فرصت برای کسب قدرت استفاده نمایند. رجوی در این نشست می گوید: "در آمریكا ما را مطمئن كرده اند كه تیم بوش و دیگ چینی آخرین رایزنی ها با برخی كشورهای عربی برای آغاز حمله نظامی به ایران را انجام می دهند و مطمئناً تا پاییز حمله آغاز خواهد شد "

خط فکری مبتنی بر حمله به ایران و اجرای آتش تهیه تبلیغاتی در راستای این موضوع از چندی پیش در دستور کار سرکردگان فرقه بوده است. عناصر خائن و سرسپرده ای چون علیرضا جعفرزاده در آمریکا اصلی ترین مهره ی بازی رجوی بوده اند. رجوی می افزاید: "به موازات این خط در عرصه بین المللی باید كارزار حداكثری درباره بی فایده بودن مذاكره با رژیم براه بیندازیم و كشورهای اروپایی را به سمت حمایت از حمله سوق بدهیم"

رجوی در چه سودایی است؟ آیا فکر قربانی کردن سرمایه های انسانی یعنی اعضای گرفتارش وجدان نداشته ی او را به درد نمی آورد؟

در هنگامه ی حمله آمریکا به عراق و زمانی که اوضاع پیچیده ای بر کل منطقه حکمفرما بود، به اتفاق تنی چند از دوستانم در انجمن به منطقه صفر مرزی رفتیم و در یکی از شهر های مرزی مستقر شدیم. می خواستیم در این نقطه اولین پل تماس با آندسته از اعضای سازمان باشیم که از جهنم مجاهدین می گریزند. بسیاری نیز آمدند و تلاش های خوبی انجام شد. که مجال دیگری را می طلبد.

نکته ی حائز اهمیت در این تجربه که از مشاهدات شخصی حاصل شده است، اوج آمادگی نیرو های مسلح ایران در برخورد با مسائل امنیتی احتمالی بود. نیرو های مسلح ایران در تمام سطوح نظامی حضوری مقتدرانه و قوی در مرز داشتند. اوج نگرانی ما در آن زمان این بود که رجوی حماقت کند و به مرز نزدیک شود تا حمامی از خون براه بیفتد و رجوی از خون بیگناهان و افراد فریب خورده ی خود ارتزاق کند.

خوشبختانه به رجوی اجازه ندادند دست به چنین جنایتی بزند و عملیات قادسیه ی رجوی اینبار به یمن ایستادن رستم هایی از جنس ملت ایران – سربازان ایرانی - در این سوی مرز در نطفه خفه شد.

بیایید تعارف را کنار بگذاریم ... نیروهای مسلح ایران به یمن آموزش های مستمر، لجستیک قوی و حضور پرشمار در نواحی مرزی اگر می خواستند می توانستند بساط مجاهدین را بطور کامل جمع کنند. آگاهان می دانند که هیچ برخوردی در آنسوی مرز میان گروه های پراکنده، فاقد ارتباط و بدون پشتیبانی مجاهدین با ایرانی ها رخ نداد. ( آمریکایی ها خود به این موضوع اذعان دارند)
کلیه ی تلفات انسانی مجاهدین یا حاصل بمباران آمریکایی ها بود، یا محصول سالها خشونت علیه مردم عراق و مورد آخر هم تلفاتی بود که خود اعضای مجاهدین حین فرار یا تحت فشار تشکیلات رجوی برو ی یکدیگر آتش گشودند (مثل سهیل خطار). یا سر به نیست کردن به دلایل امنیتی همچون موضوع کمال حیدری. دهها کشته و زخمی و ده ها ناپدید.
رجوی می اندیشد که دیگر می تواند موج سواری کند؟ او می اندیشد که با 3200 نفر با میانگین سنی بالای 40 سال، فرسوده و بی انگیزه درمعادلات سیاسی منطقه جایی دارد؟

 


بازی با خون و جان آدمها دیگر بس است. اسیران ذهنی و فیزیکی در اشرف راه به آزادی ندارند مگر اینکه حصار های ایدئولوژیک از سر آنها برداشته شود و ارائه ی اطلاعات آزاد به ایشان تضمین گردد.

شاید هم رجوی در مسیر به زور قبولاندن خود، دل خویش را به زاغه های پنهانی سلاحی که در اشرف مخفی کرده خوش کرده باشد. البته مطمئنم زمانی که عراقی ها امنیت اشرف را به عهده بگیرند به روش هایی کاملا فنی محل این زاغه های مخفی شناسایی خواهد شد.

از دیگر سو اوضاع و احوال عراق هم چندان جالب نمی نماید. گروه های مسلح مختلفی وجود دارند که از دولت عراق تبعیت نمی کنند. فرض کنید آمریکا به ایران حمله کند...آیا اشرف اینقدر آسیب پذیر نیست که با جماعت محافظش به یغما برود؟

من معتقدم رجوی نسبت به رویکرد انسانی موجود و حال حاضر در قبال گروهش بستوه آمده و به دنبال راهی برای خون و خون ریزی می گردد. خفاشی که از خون ارتزاق می کند شبها تردد دارد و نه روزها. امیدوارم او دست به جنایت نزند و یا سمت و سوی معادلات منطقه به سمتی نرود که نتیجه ی آن سوگواری و بر باد رفتن همه ی ساخته ها ی چند سال اخیر باشد.

 

 

مطالب در ارتباط:

ــ بسته پیشنهادی به مجاهدین ( وبلاگ حسن زبل )

ــ آغاز فصل مرگ؟! ( ایران دیدبان )

ــ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به آزادیخواهان ایران در دفاع از حقوق بشر و حق مسلم پناهندگی ( جبهه ملی )

ــ کانون ایران قلم کشته شدن حسن میرزایی، یکی از اعضای جداشده از  سازمان مجاهدین خلق را محکوم می کند

ــ حسن میرزایی عضو جداشده از مجاهدین حین اخراج از ترکیه و عبور از رودحانه ترکیه و عراق کشته شد ( انجمن آریا )    

ــ درک و فهم مشترک از مبارزه با تروریسم ( سایت ایران قلم )

ـ خروج ممنوع: نقض حقوق بشر در کمپ های سازمان مجاهدین خلق (  سازمان دیدبان حقوق بشر )

ـ گزارش در مورد نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین خلق ( رادیو فردا )

ـ بمناسبت انتشار گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر ( سایت ایران قلم )

ـ مصاحبه سایت ایران قلم با آقای هادی شمس حائری بمناسبت سالگر انتشار گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر در مورد نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین خلق

ـ مصاحبه سایت ایران قلم با خانم پروین حاجی بمناسبت نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین خلق

ــ ــ مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول ملکی در مورد سالگرد انتشار گزارس سازمان دیدبان حقوق بشر

ـ دیدگاه های دکتر عبدالکریم لاهیجی، رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران  در مورد نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد