_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

 روزهای تاریک بغداد (56)

جاسوسی

محمد حسین سبحانی

Sobhani_m_h@hotmail.com

یکی دیگر از دلایلی که اجازه تمـاس تلفنی اعضا و مسئولین سازمـان با خـانواده هایشان از طرف رهبری سازمان داده می شد، جاسوسی و کسب اطلاعات برای رژیم صدام حسین از طریق خانواده ها بود.

مسئولـیت و برنامه ریزی ایـن تـمـاس هـای تلفنـی را " ستاد اطلاعات (1) برعهده داشت. این کار تا قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از طرف رژیم جمهوری اسلامی و برقراری آتش بس بطور گسترده صورت می گرفت.

بدین ترتیب که " استخبارات " عراق (2) از طریق مهدی ابریشمچی " پرسش های اطلاعاتی " مورد نیاز ارتش عراق را در مورد  شناسایی محل پل ها، تأسیسات آب و برق، کارخانه ها و مراکز اقتصادی و نظامی ایران را به مسعود رجوی می داد و سپس رهبری سازمان نیازهای اطلاعاتــی "استخـبارات" عراق را به "سـتاد اطلاعات" سازمان ارجاع می داد. "ستاد اطلاعات" نیز بعد از کار اطلاعاتی بر روی سؤالات، اقدام به تهیه پاسخ های آن می کرد.

منابع مختلفـی برای جمـع آوری اطلاعـات و رفع نیازهای اطلاعاتی " استخبارات " عراق وجود داشت که با توجه به موضوع " تلفن زدن به خانواده ها "، در اینجا فقط به چگونگی کسب اطلاعات و جاسوسی از این طریق اشاره می کنم.

البـتـه جهـت این نوع تمـاس های تلفنی از اعضای مورد اعتماد و بی مسئله استفاده می شد. معمولاً مسئولیت این کار با مسعود خدابنده (3)  از مسئولین " ستاد اطلاعات" بود. وی هنگام مکالمه اعضا با خانواده هایشان حضـور داشت و توصـیه های لازم را به اعضای سازمان برای کسب بهتر اطلاعات ارائه می داد.

شـکل کار به این ترتیب بود که براسـاس " پرسش اطلاعاتـی" استخـبارات عراق فـرد مورد نظر انتخاب می شد. مـثلاً اگـر سـؤال " استخبارات " عـراق در محـدوده جغرافیایی شهر اهواز بود، فردی از اعضای سازمان که متعلق به آن شهر یا استان خوزستان بود، برای این کار انتخـاب می شد. سپس در تمـاس با خـانواده ها به تـرتیبی که آنها مـتـوجه موضـوع و جاسوسـی نشوند، صحـبت و تخـلیه اطلاعاتـی صـورت می گرفت.

فرضاً از چگونگی نحوه اصابت موشک عراقی ها به تأسیسات اقتصادی یا نظامی سؤال می کردند که آیا موشک به هدف اصابت کرده است یا خیر؟

یا موشک به چه فاصله ای از هدف، یا در کدام سمت هدف اصابت کرده است؟

به این ترتیب در نوبت بعدی ارتش عراق درهدف گیری موشک های خود بهتر عمل می کرد.

یا از بستگان و دوستان خانوادگی اعضا و مسئولین سازمان سؤال می شد:

ما شنیده ایم که احتمالاً حمله است و ایران نیروهایش را در شهر اهواز جمع آوری کرده و اتوبوس های زیادی از اهواز به سمت خرمشهر در حال حرکت است. آیا درست است؟

خانواده نیز بدون اطلاع از عمق مسائل و پرسش های طرف مقابل، براساس دیده ها و شنیده هایش در شهر، و جاده های خروجی از اهواز پاسخ می داد که:

بله ایران ده ها اتوبوس نیرو داره به سمت فلان شهر می برد و بزودی انشاالله کار صدام یکسره میشه و ....

سپس " ستاد اطلاعات " سازمان، اطلاعات کسب شده را با منابع دیگر اطلاعاتی مانند " بخش اخباری " و " شبکه شنود " (4) چک و مطابقت می داد و از طریق مهدی ابریشمچی و عباس داوری به استخبارات عراق منتقل می کردند.

 زیرنویس ها:

(1) مسئولیت " ستاد اطلاعات " را تاکنون مهدی افتخاری، هادی روشن روان، مهدی براعی، مسعود خدابنده، حمید باطبی و زهره حسنی برعهده داشته اند. مـوضوع کار" ستاد اطلاعات " با " ستاد امنیت " متفـاوت بود. در" ستاد اطلاعات " جمع آوری اطلاعات نظامی برای عملیات های نظامی و تروریستی مورد نظر بود، ولی کار " ستاد امنیت " جمع آوری اطلاعات سیاسی و امنیتی برای حفظ امنیت سیاسی و سرکوب مخالفین سیاسی در درون و بیرون از تشکیلات بود. البته تا سال ۱۳۶۸ وظایف فعلی ستاد های " امنیت " و " اطلاعات " برعهده ستاد اطلاعات سابق با مسئولیت مهدی افتخاری بود. ولی از سال ۱۳۶۹ در ساختار تشکیلاتی سازمان " ستاد امنیت " بوجود آمد.

(2) " استخبارات" سازمـان اطلاعات و ضد اطلاعات عراق بود که کار جمــع آوری اطلاعات در برخورد و استفاده علیه کشورهای خارجی را برعهده داشت. ولی " مخابرات " سازمان امنیت عراق بود که امنیت داخلی و برخورد با اپوزیسیون رژیم صدام حسین و مردم عراق را برعهده داشت.

(3) در سازمان دو نفر به نام "مسعود خدابنده" فعالیت می کردند که هر دو نفر از مسئولین ارشد سازمان بودند. اتفاقاً نام تشکیلاتی هر دو نفر نیز رسول بود.

.یکی از آنها به " رسول حفاظت " معروف بود که از اعضای هیئت اجرایی و از بنیانگزاران انجمن دانشجویان مسلمان انگلستان بود که خوشبختانه توانست با تشخیص انحرافات موجود در مناسبات سازمان مجاهدین از این تشکیلات جدا شود و هم اکنون از فعالین و منتقدین برجسته فرقه مجاهدین می باشد و به مسئولیت اخلاقی و انسانی خود عمل می کند.

اما فرد دیگری که در سازمان با نام مسعود خدابنده وجود دارد، هم اکنون در حال همکاری با سازمان می باشد و از اعضای مورد اعتماد مسعود رجوی محسوب می شود. نام وی به دلیل سابقه زیاد در ستاد اطلاعات به " رسول اطلاعات " معروف است. وی از اعضای هیئت اجرایی و مسئولین " ستاد اطلاعات " بود. از سال ۱۳۶۹ که ستاد اطلاعات به دو بخش تقسیم شد، مسئولیت ستاد " اطلاعات و عملیات " بر عهده مهدی براعی شد و مسئول ستاد " اطلاعات ارتش " با مسعود خدابنده شد. همسر وی افسانه پیچگاه نیز از اعضای هیئت اجرایی و عضو شورای رهبری فعلی سازمان می باشد.

                                                                 

                                                                  مسعود خدابنده معروف به رسول اطلاعات

(4) " شبکه شنود " سازمان یکی از منابع جاسوسی و کسب اطلاعات برای رژیم صدام حسین بود که شبکه های بی سیمی و مخابراتی ایران را در جبهه های جنگ مانیتور و شنود می کرد. اعضای سازمان در این بخش پیام های رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دلیل آشنایی به زبان فارسی و فرهـنگ ایرانـی، با رمز گشایی کشف می کردند. سپس مسـئول " ستاد اطلاعات " پیام های کشف شده را به مهدی ابریشمچی و نهایتاً در اختیار ارتش صدام حسـین قرار می داد. در سـال ۱۳۶۶ مسئولـیت این بخش با محسن سیاه کلاه از اعضای مرکزیت سازمان بود. در مورد این بخش مطالب دیگری وجود دارد که در کتاب آینده به آن خواهم پرداخت.

 سایت قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد