_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

info@iran-ghalam.de

iran-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

مفهوم "تغییر" در دیدگاه فرقه ها و سازمان مجاهدین خلق

فرقه ها از اعضای خود چه می خواهند؟ (1)

فرقه ها تمایل به درخواست از اعضاء برای پذیرش دگرگونی اساسی یا تغییر روش زندگی دارند ...

25.06.2008

منبع: Mojahedin.ws

مؤلف: گروه تحقیق و پژوهش

آنچه در گروه های فرقه ای بیش از هر چیز بارز و البته کلیدی است، درخواست فرقه از اعضای خود برای پذیرش تغییرات و دگرگونی های اساسی در زندگی است. اما اینکه این دگرگونی ها و تغییرات چه حوزه و شعاعی از اختیارات و فردیت افراد را در بر می گیرد و در کجا با نمونه های هنجار تفکیک و مرزبندی دارند، به تبیین بیشتر مفهوم دگرگونی در فرقه ها بستگی و ارتباط دارد. در کتاب سینگر به عنوان یک وجه مشخص گرایشات فرقه ای در میان گروه ها در این رابطه آمده است:

 

"فرقه ها تمایل به درخواست از اعضاء برای پذیرش دگرگونی اساسی یا تغییر روش زندگی دارند." (1)

 

در اینکه هر جریان فکری - سیاسی و اجتماعی تلاش دارد به نوعی اعضاء و طرفداران خود را دچار تغییرات لازم برای پیشبرد و کیفی کردن مناسبات اش نماید، تردیدی نیست. اما در مورد فرقه ها این تفاوت اساسی و کیفی وجود دارد که برای حصول به این مهم از شیوه ها و مکانیزم هایی استفاده می کنند که در تضاد با ماهیت و کارکرد مدنی و اجتماعی آن قرار دارد. تا آنجا که به هنجارها و روابط معمول و حفظ فردیت و اصالت فرد مربوط می شود، تغییرات و دگرگونی های مورد نظر الزاما باید در مسیری خودانگیخته و با لحاظ حفظ حقوق و اختیارات فردی از جمله انتخاب دین، نحوه زندگی شخصی، برخورداری از آزادی های اجتماعی و ... و آزادی تعامل در حوزه های اجتماعی، خانواده، و سایر اشکال مناسبات عرفی و قانونی باشد. این قاعده حتی بعضا در میان احزاب سیاسی و سازمان هایی که مشخصا فعالیت هایشان بر روی مسائل سیاسی و حول یک ایدئولوژی مشخص نیز متمرکز است نیز رعایت می شود. به طور مثال می توان شاهد حضور اعضای مذهبی در تشکلات سیاسی چپ و بر عکس در میان احزاب سوسیال دمکرات و سایر حزب های چپ گرا در غرب بود.

در بسیاری از احزاب سیاسی صرفنظر از اینکه فرد دارای چه اندیشه دینی و ایدئولوژی ای است و یا اینکه چگونه زندگی می کند و به چه طبقه اجتماعی مشخصی وابسته است، افراد می توانند حول پذیرش اصول و مرام نامه ها و پروتکل های مشخص سازمانی حول اهداف اجتماعی مشخص به فعالیت بپردازند. شاید به نوعی بتوان ادعا کرد، این افراد پیش تر دریافت های شخصی خود را به سود یک اتفاق نظر کلی تر و راهبردی تر که اجمالا به سود و انتفاع جامعه منجر می شود، کنار می گذارند. اما در گروه های فرقه ای هم ساختار، هم محتوای مناسبات و هم اهداف آنها در نقطه مقابل حزب به معنی مصطلح و متداول آن در جامعه، کارکرد و اهداف جداگانه ای را دنبال می کند. و اساسا شرط عضویت هر فرد در مناسبات فرقه ای منوط به دو اصل نفی و پذیرش است. دامنه و گستره این بایدها و نبایدها و الزامات اولیه به ضرورت هر فرقه و نوعیت آن بستگی دارد. اما به نظر می رسد اعمال این الزامات در گروه ای فرقه ای ایدئولوژیکی و سیاسی و به طور مشخص تر رادیکالیستی شدت و حدت بیشتری داشته باشد تا جایی که اساسا بود و نبود و مشروعیت عضویت و پذیرش هر فرد در مناسبات به گردن نهادن به این الزامات و بایدها و و نبایدها و مرزبندی ها با بیرون مشروط و قائم می شود.

 

اشاره کردیم تمامی احزاب و سازمان ها خواهان ایجاد تغییرات در اعضای خود هستند، اما این تغییرات هیچگاه ناقض حقوق فردی و اجتماعی و ... افراد نیست. به این دلیل که آن را در تعارض آشکار با اهدف و چشم اندارهای فرضی خود نمی بیند. هوفر این دو گرایش و میل به ظاهر مشترک در میان سازمان ها و نهادهای مدنی و هنجار را با سایر اشکال غیر مدنی و با تعبیر خاص تر فرقه ای اش مرزبندی می کند، ضمن اینکه به زعم او آنچه خواست و مطالبه اصلی و اساسی فرقه ها است همان شور پشت پا زدن به دریافت ها، به معنی نفی و پذیرش تغییرات تازه تر به منزله اولین گام برای هویت یابی فرقه ای است. اصرار داریم به دلیل شباهت های غیر قابل کتمان میان آنچه محتوای جنبش های توده وار را با جنبش های فرقه ای در یک راستا همسو و هم جهت می کند، این دو تعبیر را در استخرج مفاهیم هوفر هم عرض و همسو تلقی و تعبیر کنیم. با این پیش شرط قریب به واقع درباره این همسویی و تفاوت های شان می خوانیم:

 

"بین جذبه و کشش جنبش توده وار (فرقه ای) و جاذبه سازماندهی عملی، (گروه و جریان هدفدار به معنی متداول و مصطلح حزبی) اختلاف بنیادی برقرار است. سازماندهی عملی فرصت هایی برای پیشرفت شخصی فراهم می آورد و بیشتر به منافع شخصی نظر دارد. از سوی دیگر، جنبش توده وار به ویژه در مرحله کنشی و تجدید حیات آن، نه به کسانی که قصد تقویت و ارتقای منافع شخصی معزز خود را دارند، بلکه به آنان که در پی رها شدن از یک خود ناخواسته برمی آیند، توسل می جوید. جنبش توده ای نه به دلیل برطرف کردن میل به پیشرفت های متکی به خود، که برای ارضای شور پشت پا زدن به تمایلات نفسانی به جذب و نگهداری هوادار می پردازد." تاکید روی جملات و واژه ها از ما است. (2)

 

چنانچه بر می آید، گروه های فرقه ای مصر به ایجاد تغییرات اساسی نه به جهت پیشرفت و ارتقاء فرد که پیشتر در راستای منافع خود هستند. این تغییرات ابتدا از حوزه اندیشه و ایدئولوژی و گرایش اجتماعی شروع و به تناوب به حوزه سلیقه های شخصی، احساسات فردی، تعلقات عاطفی، تعاملات اجتماعی، و ... تا واگذاری تمام اختیارات فردی، شامل زمان، مکان، دغدغه های شخصی، گرایشات جانبی از جمله علاقه مندی به هنر، ورزش و .. تنظیم هر گونه رابطه با بیرون و درون مناسبات، انتخاب دوست، تنظیم رابطه با والدین و بستگان، تنظیم رابطه با گذشته، انتخاب شغل، تحصیل، فراغت،  و ... را در بر می گیرد. اینکه واقعا اهمیت این تغییرات را باید در کجا و کاربرد آن را در چه اموری دنبال کرد، شاید در ابتدا چندان روشن نباشد، اما به موازات پذیرش این شرایط و مستحیل شدن در چنین مناسباتی به هر حال بازتاب پذیرش چنین الزاماتی خود را نشان خواهند داد. اما پیشتر ببنیم که مطالبات فرقه ها برای ایجاد تغییرات مورد نظر تا کجا ادامه می یابد تا در نهایت دریابیم این تغییرات به قصد چه اتفاقات تعیین کننده ای قرار است رقم بخورد. سینگر در ادامه درباره دامنه نفوذ فرقه ها بر روی افراد تاکید دارد:

 

"فرقه ها به این شناخته می شوند که به اعضای خود دیکته می کنند که چه بپوشند و چه بخورند و کجا و کی کار کنند، بخوابند، و حمام کنند و همین طور به چه اعتقاد داشته باشند و چگونه فکر کنند و چه بگویند." (3)

 

فرقه ها به این شناخته می شوند که به اعضای خود دیکته می کنند که چه بپوشند و چه بخورند و کجا و کی کار کنند، بخوابند، و حمام کنند و همین طور به چه اعتقاد داشته باشند و چگونه فکر کنند و چه بگویند.

 

در بخشی دیگر ضمن برشماری بخشی دیگر از نفوذ بر روی افراد بر ضرورت و کاربرد این تغییرات تاکید و می نویسد:

 

"بسیاری از فرقه ها فشار زیادی بر روی اعضای جدید برای ترک خانواده، دوستان و مشاغل خود برای حل شدن در اهداف اساسی گروه می آورند. این تاکتیک ایزوله کردن فرد، یکی از مکانیزم های عام اغلب فرقه ها برای کنترل و ایجاد وابستگی اجباری است." (4)

 

بسیاری از فرقه ها فشار زیادی بر روی اعضای جدید برای ترک خانواده، دوستان و مشاغل خود برای حل شدن در اهداف اساسی گروه می آورند. این تاکتیک ایزوله کردن فرد، یکی از مکانیزم های عام اغلب فرقه ها برای کنترل و ایجاد وابستگی اجباری است.

 

سینگر در نهایت نشان می دهد اعمال این روش ها و آنچه به قصد تغییرات اساسی در افراد ایجاد و حاصل می شود و می کند، در چشم انداز چه اهداف کلان و استراتژیکی را دنبال می کند. در این رابطه می خوانیم:

 

"فرقه ها تمایل به خودکامه بودن، یا تمام خواهی، در کنترل رفتار اعضایشان و همچنین خودکامگی ایدئولوژیک، ابراز تعصب و افراطی گری در جهان بینی دارند. نهایتا - و معمولا هر چه زودتر به جای دیرتر - اغلب فرقه ها از اعضایشان انتظار فدای فزاینده وقت، انرژی و پول یا سایر منابع برای اهداف معین شده گروه را داشته، اینچنین عنوان یا اعمال می کنند که آنان به تعهد کامل برای رسیدن به درجه ای چون رستگاری نیاز دارند." (5)

در این بخش وجوه اساسی مورد نظر سینگر را آنالیز می کنیم. خرد کردن این وجوه نشان از دایره و شعاع آن چیزی است که در نهایت به استحاله فرد و به تعبیری تغییرات اساسی در فردیت فرقه ای تاویل می شود.

 

1- خودکامه بودن.

2- تمامیت خواهی.

3- ایدئولوژیک بودن.

4-  جزیمت و دگماتیسم.

5- فداکاری مطلق.

6- داعیه رستگاری.

 

بدیهی است همه آن تغییرات اساسی مورد نظر فرقه ها بر روی افراد به طور سیستماتیک با القاء این مولفه ها در افراد رابطه مستقیم دارد. فرقه ها ظاهرا به بهانه تغییر دادن افرادشان تمامی این خصلت های نکوهیده و نقدپذیر را به طور فردی از اعضای شان سلب اما در یک فرایند پیچیده تمامی آنها را در ساختار و مناسبات خود متبلور و نهادینه و در نهایت تئوریزه و توجیه می کنند. فرقه ها در حالی که در نزد اعضای خود بیرونی ها را به این خصلت ها متهم می کنند، در درون به توجیه ضرورت ایدئولوژیک بودن خود، حقانیت مطلق خود و لازمه فداکاری برای تعمیم و تعمیق خود به مناسبات بزرگتر و در نهایت اثبات این معنی هستند که یگانه ترین راه و امکان برای رستگار کردن انسان هستند. آن تغییرات مورد نظر اولیه که فرقه ها از اعضای خود مطالبه می کنند، در واقع بخشی از ضرورت و پروسه متقاعد کردن اعضاء برای پذیرش این مولفه ها است. در ادامه این مجال به تبیین و بازخوانی این پروسه و مولفه ها در مناسبات سازمان مجاهدین خلق به عنوان یکی از نمونه ای ترین فرقه های سیاسی معاصر خواهیم پرداخت.

ادامه دارد

 

منابع

 

1- کتاب فرقه ها در میان ما. نوشته مارگارت تالر سینگر. بخش، برنامه هماهنگ شده مجاب کردن.

2- کتاب مرید راستین. تاملاتی درباره سرشت جنبش های توده وار. نوشته اریک هوفر. متن فارسی. ترجمه شهریار خواجیان. انتشارات اختران. ایران 1385. ص 22.

3- کتاب فرقه ها در میان ما. نوشته مارگارت تالر سینگر. بخش، برنامه هماهنگ شده مجاب کردن.

4- همان.

5- همان.

 

مطالبی دیگر از  سایت مجاهدین WS:

ــ  کارکردهای متفاوت پروسه خوانی در فرقه های سیاسی ـ قسمت ششم   

ــ کارکردهای متفاوت پروسه خوانی در فرقه های سیاسی ـ قسمت چهارم و پنجم 

ــ  کارکردهای متفاوت پروسه خوانی در فرقه های سیاسی ـ قسمت دوم و سوم  

ــ کارکردهای متفاوت پروسه خوانی در فرقه های سیاسی ـ قسمت اول

ــ  خشونت گرایی وجه مشترک سازمان مجاهدین و فرقه ها (2) و (3)

ــ نقش کاتالیزورها در رهبری فرقه ها

ــ خشونت گرایی وجه مشترک سازمان مجاهدین و فرقه ها (1)

 

مطالب در ارتباط:

ــ استقبال ایران اینترلینک از حذف نام سازمان مجاهدین خلق از لیست تروریستی کشور بریتانیا ( ایران اینترلینک )

ــ آیا دولت عراق یک گام به سمت کنترل پادگان مجاهدین در عراق برداشته است؟ ( ایران قلم )

ــ  شرکت "انجمن صلح" در سمینار بزرگ "سیاست خارجی آمریکا بعد بوش ( انجمن صلح )

ــ نامه  به آقای سارکوزی رئیس جمهور فرانسه ( کانون ایران قلم )

ــ دولت عراق ارتباط با مجاهدین خلق را ممنوع کرد ( رادیو بی بی سی )

ــ نامه سرگشاده انجمن ایران سبز به سفیر عراق در آلمان ( انجمن ایران سبز )

ــ بن بست در بن بست ( سایت ایران قلم )

ــ عراق مجاهدین خلق را به فعالیت های ضد دولتی متهم کرد ( رادیو فردا )

ــ یادی از صدیقه مجاوری، بمناسبت 17 ژوئن 2003، سالگرد دستگیری مریم رجوی( بتول ملکی )

ــ برگی از تاریخ ، 17 ژوئن 2003  ( سایت ایران قلم )

ــ عدالت در فرقه ها ( بتول سلطانی )

ــ فراخوان برای نجات  اسیران جنگ ایران و عراق محبوس در فرقه مجاهدین ( کانون رهایی )

ــ ــ بن بست در بن بست ( سایت ایران قلم )

ــ هر صداي آزاديخواهي در فرقه به فرمان رجوي ها خاموش گرديد ( خانواده نوروزی )

ــ جاده صاف کن های " جنگ و خشونت " ( سایت ایران قلم )

ــ در خواست خروج سریع ساکنین اشرف از مراجع بین المللی ( کانون رهایی )

ــ اسناد تروریست بودن فرقه مجاهدین خلق جهت دادگاه های عالی بین المللی ( سایت مجاهدین WS )

ــ نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به آقای ریموند تانتر ( ایران قلم )

ــ پرفسور انصاری: سازمان مجاهدین خلق  برخلاف ادعاهايش يک سازمان دمکراتيک نيست ( جبهه ملی )

ــ گزارش صدای آمریکا از حکم دادگاه لندن در مورد مجاهدین و انعکاس نظر اعضای سابق این گروه ( رادیو آمریکا )

ــ مصاحبه سایت ایران قلم با محمد حسین سبحانی در مورد خروج احتمالی یا فرضی سازمان مجاهدین از لیست گروه های تروریستی ( سایت گویا )

ــ دادگاه تجدیدنظر در لندن مجاهدین خلق را تروریست نشناخت ( بی بی سی )

ــ درک و فهم مشترک از مبارزه با تروریسم ( سایت ایران قلم )

ــ اظهارات سخنگوی دولت فرانسه در مورد تروریست بودن سازمان مجاهدین خلق ( ایرنا )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد