_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.com

iran-ghalam@hotmail.de

www.iran-ghalam.de

چماقداری و تهمت  زنی های مسعود کلانی عضو پرسابقه مجاهدین و گوینده تلویزیون مجاهدین

 در ارگان ارتجاعی «مجاهد» علیه سایت خبرگاه

30.05.2008

علی شمس ـ سایت خبرگاه

درخوابهای رویایی مسخ شدگان یک سکت مسعود کلانی که روزی مسئول سایت خبرگاه را «دوست خود علی » از تلویزیون مجاهدین میخواند وبرایش «آرزوی موفقیت » میکرد چرا که آنزمان مسئول سایت خبرگاه در چهارچوب یک هوادار سایت «جبه همبستگی » رابه خیال ایجاد یک فوروم برای ایجاد بحث ومجاداله  و نزدیکی بین نیروهای متفاوت سیاسی  باز کرده بود که  نانش را مجاهدین میخوردند ولی زمانی که انتقادها بر سایت جبهه همبستگی به مجاهدین  منشر شد باعث شروع شدن  حملات ضد دمکراتیک وزبان یقه سفید وزارت اطلاعاتی مجاهدین   به سوی مسئول سایت «جبهه همبستگی » بازشد وامروز  علی شمس مسئول  سایت خبرگاه به عنوان یک سایت خبری ودر عین حال منتقد علیه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی حامی سرمایه داری و متحدین مغلوب آن در اپوزیسیون  مطالب  انتقادی همراه با افشاگری منتشر میکند که شامل حال مجاهدین هم میشود دیگر مسعود کلانی مسئول سایت خبرگاه را «دوست»خود نمیداند بلکه با همان زبان فاشیستی به حمله به سایت خبرگاه میپردازد چرا که مساله را آنطور که آنها میخواهند با فریب ونیرنگ تبلیغاتی وکانالیزه کردن خبر منعکس نمیکند که  تحت تاثیر تبلیغات  قرار گرفته  واز اآنها یک مظلوم بسازد تابتوانند باز به خوش رقصی در نزد اربابان جهان سرمایه بپردازند.

 

درواقع باید گفت این نوع برخورد به رسانه های خبری توسط چماقداران  فاشیست مجاهدین چیز جدیدی نیست حتی مثلا  اعضای باند مهدی سامع را هم در برمیگیرد که بنام جعفر پوینده به فحاشی به خبرگزاری لهستانی ودیگر خبرگزاری ها میپردازد که در واقع دست مجاهدین را در رابطه با کار نیرویی برای تظاهراتشا ن رو کرده اند .

 

البته این نوع برخورد درواقع پس لرزه و پیش لرزه ها برای یک باند ی است که در دامان دیکتاتوری هایی مانند صدام حسین و امروز هم به گفته  سیمون هرش از پولهای باد آورده آمریکا جیب رهبری شان را  پول پر میکنند  و در نتیجه مسافرت به پاریس را برای سه هزار نفر لهستانی جور میکنند این هم با شش اویرو. البته مریم رجوی با لو دادن اینکه از حضور افراد کشورهای دیگر نیز تشکر کرد لو دادکه این طرح دربسیاری از کشورها بایستی به اجرا گذاشته شده باشد.

 

برای همین تبلیغات پوج وبی محتوای مجاهدین است که تف جواب تاریخی اش را هم درجا با رسوا شدن دریافت میکنند ودر رسانه ها این  خبر بطور گسترده انعکاس پیدامیکند .البته زبان ادبیاتی مسعود کلانی گوینده پرسابقه صدای مجاهد و تلویزیون فاشیستی مجاهدین علیه سایت خبرگاه جای تعجب ندارد چرا که  قبلا  از  آن نیز ارگان فاشیستی آنها «مجاهد» وباز قبل از آن خود سازمان متبوعش طی اطلاعیه ای علیه سایت خبرگاه علنا علیه افشاگری های  سایت خبرگاه موضع رو در رو گرفتند و زبان چماق را همراه با ترورشخصیت  ، فحاشی ، تهمت پیش گرفته بودند چرا که سایت خبرگاه یک خبر را از یک سایت آلمانی ترجمه کرده بود که درواقع آنچه را که امروز سیمون هرش بیان میکند به صورت بازتر بیان کرد ه بود که این پولهایی که به جیب رهبران مجاهدین ریخته میشود وبقول هرش جیب «آنها پرپول » میشود از کجا سرچشمه میگیرد یعنی در آن سایت آلمانی گفته بود که سیا این منبع پول برای حمایت از مجاهدین را از فروش «مواد مخدر از افغانستان » تامین میکند کاری که در گذشته هم بارها سیا انجام داده است ودر این رابطه بسیار بدنام است وسابقه تاریخی دارد. وبرای اینکه دقیقا مانند  خبر «موشک زنی به اشرف» به خال خورده بود باعث شد که خود سازمان مجاهدین درمقابل یک سایت که از نظر آنها که «بی اهمیت ، یک وبلاگ ، و....» است موضع بگیرند که این خود نشان از ضعف ولرزه به جان افتادن یک دستگاه با ادعای «الترناتیوی » میباشد که اینگونه در مقابل یک سایت این چنین به لرزه میافتد که مجبور میشود بالاترین ارگانش یعنی مجاهدین خلق دست به موضع بزند وبعد کسان دیگرش مانند  ارگان ارتجاعی اش مجاهد وبعد مسعود کلانی ودیگر خرده پاهای سایت اندیشه بنام چماق کشهای خیابانی –اینترنتی اش دیگر که هرروز علیه مسئول سایت خبرگاه به تررور شخصیت به سبک یقه سفیدهای فاشیست جمهوری اسلامی میپردازند قانع نباشد و بدون رودرواسی هم مسعود کلانی همان واژه های چاقو کشهای اینترنتی خود با اسم های پرمسمای «تپانچه» استفاده کند.

 

روزهایی که مسئول سایت «جبهه همسبتگی » بودم یک بحثی که با باصطلاح جناحهای «نرمتر» چماقداران مجاهدین درمورد رفتار امثال سایت فاشیستی اندیشه که هنوز در آنزمان سایت نداشته بلکه در پالتالک فعال بودندویا با فحاشی به سایت بخاطر انتشار چند مقاله  انتقادی نسبت به مجاهدین در سایت «جبهه همبستگی» داشتم این بود که آنها میگفتند این ها چند نفری میباشند ومن به آنها میگفتم که این در فرهنگ ساختاری مجاهدین است و امروز میبینیم که این در فرهنگ ساختاری مجاهدین بطور واقع هست که مسعود کلانی ومجاهدین همان زبانی را دارند که چاقو کش اینترنتی آنها با نام های مستعار گوناگون که شاید هم خود شان باشند وامروز هم میبینیم که این زبان دیگر تنها زبان مجاهدین نیست بلکه مثلا مهدی سامع را هم دربر میگیرد که عضو تیم وباند مفت خور او که هم نام چریک یدک میکشد وهم توپچی رجوی شده است وهم خود را چپ مینامد در دفاع از مجاهدین به همان زبان مجاهدینی به دیگران میتازد.

 

اما جالب است که مسعود کلانی در خیالات توهم آور خود باز هم علی رغم اینکه در پیش لردهای انکلیسی غلط کردم گفتند و در نتیجه دادگاه انگلیس بر همین اساس و بر اساس همان چیزی که  خود مجاهدین «حکم های سیاسی » میدانند زمانی که این حکم ها به ضرر آنها باشد یعنی اینکه «آنها از سال دوهزار ویک دیگر عملیات تروریستی نداشته اند» که البته باز در ادامه  این حکم را همیشگی ندانسته است وشک وتردید خود را نیز بیان کرده است که به آنها نمیشود اطمینان کرد باز مسعود کلانی درخواب وخیال است که با «ارتش » ورشکسته خود قله ها را فتح کنند واز قول رهبر ان خود مسعود کلانی  مینویسد:

 

بعدهم جمله‌یی از سخنرانی خواهر مجاهد عذر علوی طالقانی در مراسم سالگرد عملیات فروغ جاویدان در مرداد ماه گذشته از ذهنم گذشت كه گفته بود: «بی‌تردید آن روز كه گام های استوار ارتش آزادی بر خاك میهن گذاشته شود، باز هم مانند آن فروغ، پیشقراولانش بر تنگه‌ها و صخره‌های فروغ جاویدان به‌پا می‌خیزند و آتشها به‌پا می‌كنند، تا طلوع مهر تابان ایران‌زمین را نوید دهند. (برای) تحقق آن روز، كه دور نیست، به‌پیش، به‌پیش، به‌پیش.».

 

البته همه میدانند ا ز جمله بیژن نیابتی از حامیان مجاهدین که با زبان دری ساده درمقاله ای که در سایت دیدگاه منتشر شد  گفته بود: طرح راه حل سوم مجاهدین به معنی رفتن ارتش آزادی بخش وحمله به ایران با حمایت نیروی هوایی آمریکاست-نقل به مضمون

 

هرکس هم که نگاهی به وضعیت عراق فعلی که دولت آن در صدد اخراج مجاهدین است بشود وهمچنین وجود تنها سه هزار نفر و تجربه گذشته عملیات « فروغ جاویدان» که باشکست کامل روبرو شد وآن هم در زمانی که صدام حسین  وبقول اسناد خود مجاهدین کل کشورهای غربی این سازمان رامسلح میکرده اند کاملا مشخص است که این سه هزار اندی نفر با میانگین سنی بالا  وهمچنین درهمپیچدگی داخلی در درون خود که باعث فرار صدها نفر از آنها وحتی پیوستن به رژیم ایران گشته است در چه حالتی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد وتنها اکنون در کجاها میتواند مورد استفاده قرار گیرد:

 

زمانی که «چرقه جنگ » که مسعود رجوی بدنبال آن است زده شود هرچند امروز هم سیمون هرش میگوید که آنها مورد استفاده قرار میگیرند و مامور پنتاگون در برنامه تلویزیونی مونیتور آلمان میگوید :آنها برای ما کارهایی انجام میدهند که خود از انجام آن شرم داریم .

 

آری این است آن «قدم های استواری » که باید «قله ها» را فتح کند و«پای استوار در میهن »بگذارد. این نوشته مسعود کلانی باز هم خیالات یک مسخ شده در یک سکت را نشان میدهد که چگونه از دنیای واقعی فاصله های نوری دارد و چهره زشت خود ورهبری اش را که با همگامی با دیکتاتورها و دستگاههای امپریالیستی است را باشعارهای توخالی میخواهد بپوشاند . همین قدر که مجاهدین مجبور است که درمقابل یک سایت خبری ساده موضع گیریهای گوناگون داشته باشد نشان میدهد که لرزه وپس لرزه که البته شاهد جدا شدن صدها نفر از آنها ، امکان اخراج از عراق ، گم شدن رهبری ، همیاری و حمایت گرفتن مالی  ، جانی از بیگانگان امپریالیسم برای ماندن، در واقع در عمق ساختاری این دستگاه عنکبوتی رجویسم  را نشان میدهد  که شاید روزی در اثر خوش خدمتی ها یک تکه نانی هم دراثر کش وقوسهای سیاست روز از طرف امپریالیستها به آنها پرتاب شود ولی آنها دیگر در دل مردم ایران ودر دل امثال من که روز ی قهرمان بودند وارزش داشتند را ندارند بلکه امروز به شکل همقدمان با دیکتاتورها و امپریالیستها بر علیه مردم ایران در جبهه ارتجاع غالب ومغلوب بر علیه منافع مردم زحمتکش میباشند وتنها در جهت بدست آوردن دل بخش های متفاوت امپریالیستی میباشند چرا که فکر میکنند دیگر در جهان امروزی «امکان برقدرت رسیدن بدون توافق «کشورهای امپریالیستی ممکن نیست وچون بجای اتحاد با مردم زحمتکش اتحاد با جناحهای امپریالیستی و جیپ «پرپول »کردن بطوری که سیمون هرش میگوید پرداخته اند .


 http://www.mojahedin.org/pages/Newsdetails.aspx?newsid=30203
لرزه‌ها و پس لرزه‌هاى سرنگونى - مسعود كلانى
4:37:55 A

M 1387/3/30

خبرهای برخی سایتهای مزدوران و كاپوها (آدمفروشان و مزدوران و خائنینی كه به مردم خود پشت كرده‌اند) و عوامل پست و فرومایه رژیم را، می‌خواندم، برخی خبرهایشان به روز!! بود، یعنی بر اساس خبرهای روز مقاومت و مبارزه آن با رژیم آخوندی، البته بسیار ناشیانه و ابلهانه، و برخی هم بی‌ربط به قضایای روز، بهم بافته شده و فقط كینه وحقد حیوانی آنها را از پیشگامان آزادی منعكس می‌كرد.
در میان خبرهای به روز!، رسواتر از همه تلاشی احمقانه برای به در بردن رژیم از عواقب و تنبیهات مترتب بر تعرض جنگی و موشكی آن به شهر اشرف بود. به‌خصوص كه رژیم دست به نقض قوانین بین‌المللی و جنایت جنگی زده و با محكومیت گسترده، هم در عراق و هم درسطح بین‌المللی مواجه شده است.
مثلا در یك سایت وزارتی كه ظاهرا مأمورش مزدور چاقوكش محمد حسین سبحانی است، ضمن زیر علامت سؤال بردن خبر پرتاب موشك به اشرف، آمده بود كه رژیم «اگر می‌خواست موشک بزند پاک کردن نوشته فارسی چندان کار سخت و دور از ذهنی نبود»!!
در سایت خبرگاه[بخوانید آبریزگاه حوزه جهل وجنایت!] هم، پس از تقلا برای انكار كل ماجرا اظهار لحیه شده كه «رژیم می‌توانسته تاریخ فارسی را از روی موشك پاك كند»!!
این تلاش بلاهت‌بار پادوهای وزارت اطلاعات درحالی است كه بسیاری از رسانه‌های خبری در عراق و در سطح بین‌المللی، خبر حمله موشكی به شهر اشرف را به‌عنوان یك تعرض جنگی رژیم حاكم بر ایران منتشر كرده بودند و اغلب روی نوشته‌های فارسی موشك ها به عنوان سند، دست گذاشته‌‌بودند .
كما این كه در عراق هم نیروهای ملی و دموكراتیك و شخصیتهای عراقی، نه تنها یكبار دیگر در حمایت از مجاهدان شهر اشرف بلكه به دلیل تجاوزی دیگر به میهن و مردمشان توسط رژیم تروریستی حاكم بر ایران، این عمل را محكوم كرده و آن را تعرضی به كشور خود دانستند و خواستار محكومیت این تجاوز، توسط مجامع بین‌المللی شدند.
هنوز از بلاهت این مزدوران آخوند گوشخوار، حیرت زده بودم كه چشمم به دو مطلب دیگر افتاد. یكی در همان آبریزگاه حوزوی مزدور علی شمس، كه وحشتزده با استناد به خبری از دیدبان وزارت منفور در باره نقشه‌های خون آلود! رهبری مجاهدین ، با مثال آوردن از عملیات فروغ جاویدان، هشدار داده بودكه: «مبادا نیروها و هواداران مجاهدین فریب این تحلیلها را بخورند ومثل آن زمان به میدان رزم بیایند و خیال كنند كه رژیم لرزان شده است. بعد هم از جانب آخوندها به رجزخوانی احمقانه پرداخته و نوشته بود: «و آیا نظام جمهوری اسلامی برای این روزها برنامه ریزی نکرده است؟ و به‌راحتی تسلیم شرایط می‌شود؟»!!
مورد بعدی لجن‌پراكنیهای مزدور اجاره‌یی علیرضا نوری زاده، در یك كانال تلویزیونی علیه عملیات كبیر میهنی فروغ جاویدان بود كه با لودگی گفته بود: «آمدند آن عملیات آبرو بر باده، جوان به كشتن ده فروغ جاویدان را براه انداختند و به قول اینوریها مرصاد، 1800 تا جوان را به كشتن دادند مثل رفیق عزیزم ابوذر ورداسبی و همسرش
من، هم با اندیشمند بزرگوار مجاهد ابوذر ورداسبی دوستی و برادری داشتم و هم افتخار همرزمی و همكاری تا آخرین روزهای حیات خواهر مجاهد شهیدم فاطمه فرشچی را در رادیو مجاهد داشتم، با یادآوری نامشان، به آنها درود فرستادم و لعن و نفرت بر جرثومه‌های پلیدی و وطن فروشی از قبیل مزدور معلوم‌الحال اجاره‌یی كه با رذالت، خود را رفیق آنها می‌خواند. كه اگر ابوذر بود با قلم برایش حق این مزدور دروغگو را كف دستش می‌گذاشت.
اما سؤال این است كه راستی چه شده كه مأمور آبریزگاه و مزدور اجاره‌یی علیرضا نوری‌زاده، بیست سال پس از عملیات كبیر میهنی و آرمانی فروغ كه لرزه سرنگونی ناشی از آن تمامیت رژیم ضد ایران و ایرانی خمینی را به وحشت انداخته بود، حالا با ترس و وحشت هشدار و اخطار می‌دهند و به‌یاد جوانان میهن افتاده اند!
حماسه جاودانی كه در سختترین و پیچیده‌ترین شرایط سیاسی در سال 67 به‌وقوع پیوست و رژیم را لرزاند. پیش از آن خمینی ضربه مرگبار عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش را دریافت كرده بود كه حداقل دو لشكر ارتش و سپاه پاسداران در آن منهدم شد و رزمندگان آزادی، شهر مهران، از استحكامات نظامی مهم رژیم را فتح كرده بودند، به دنبال این ضربه بود كه جام زهر آتش بس را سر كشید البته طبق معمول مماشاتگران و معامله‌گران با رژیم آخوندی وانمود كردند كه این رژیم پس از هشت سال جنگ میهن بر باده به سر عقل آمده و خواستار آتش‌بس شده است!
پس از آن در مرداد همان سال، ارتش آزادیبخش ملی، یگانه نیروی جدی و فداكار ملت ایران با تمام قوا و خانمان و همه چیز خود در كمترین فرصت زمانی لازم تنها برای انجام وظیقه تاریخی‌اش به حركت درآمده و پس از تصرف دو شهر كرند و اسلام آباد تا 150 كیلومتری كرمانشاه پیشروی كرده و دمار از مزدوران رژیم در آورده و ضربه مهلكی به رژیم وارد آورد. به نحوی كه سال گذشته در سالگرد فروغ جاویدان پس از 19 سال پیام بیسیمی خمینی و اقرار دشمن به لرزه سرنگونی توسط یكی از سركردگان سپاه ضدخلقی به‌نام پاسدار شعبانی روز 5 مرداد86 در تلویزیون رژیم فاش شد. وی گفت «امام . پیامی را در چند خط به حاج سید احمد آقا دادند ایشون پشت بیسیم خواندند، .امام فرموده بودند به سپاهیها كه این‌جا نقطه شكست و پیروزی اسلام یا كفر است. باید متر به‌متر بجنگید.».
تلویزیون رژیم هم گفت: «مرصاد یكی از بزرگترین دستاوردهای حفظ ارزش های اسلامی است. عملیات مرصاد را به لحاظ اهمیت جغرافیایی و مكانی می‌توان در حد عملیات آزادسازی و فتح خرمشهر و یا همان عملیات بیت‌المقدس و حتی بزرگتر از آن دانست. چرا كه شكست ما در خرمشهر می‌توانست تنها خوزستان را از ایران جدا كند، اما رسیدن پای منافقین به كرمانشاه به معنای تهدید جدی مجموعه نظام اسلامی بود».
بعدهم جمله‌یی از سخنرانی خواهر مجاهد عذر علوی طالقانی در مراسم سالگرد عملیات فروغ جاویدان در مرداد ماه گذشته از ذهنم گذشت كه گفته بود: «بی‌تردید آن روز كه گام های استوار ارتش آزادی بر خاك میهن گذاشته شود، باز هم مانند آن فروغ، پیشقراولانش بر تنگه‌ها و صخره‌های فروغ جاویدان به‌پا می‌خیزند و آتشها به‌پا می‌كنند، تا طلوع مهر تابان ایران‌زمین را نوید دهند. (برای) تحقق آن روز، كه دور نیست، به‌پیش، به‌پیش، به‌پیش.».
اینجا بود كه متوجه ربط خبرها به یكدیگر شدم و دیدم كه پیروزیهای مقاومت و درهم شكستن برچسب تروریستی، برای آخوندها و عوامل پست و وطنفروش‌شان به هرحال تداعی‌كننده لرزه‌های سرنگونی است و بی دلیل نیست كه این طور پابرهنه و وحشت زده ازیك طرف برای به در بردن رژیم آخوندی و ازطرف دیگر برای لجن‌پراكنی علیه عملیات كبیر میهنی فروغ جاویدان بسیج شده اند!
آری وحشت آخوندها از روزی نزدیك است كه تومار حاكمیت ضدملی شان را در هم می‌پیچد.  به نقل از نشريه مجاهد شماره 914

 

مطالبی دیگر از سایت خبرگاه:

ــ استثمار تا حد مرگ به نام آزادی !

ــ شعبده بازی مهدی سامع برای مجاهدین

ــ جوابیه علی شمس  مسئول سایت خبرگاه به ارگان ارتجاعی و سرکوبگر مجاهد

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد