_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

ارتش ورشكسته

( قسمت شانزدهم )

21.07.2008

محسن عباسلوـ سایت آوا

 

ــ لینک به قسمت اول

ــ لینک به قسمت دوم

ــ لینک به قسمت سوم

ــ لینک به قسمت چهارم

ــ لینک به قسمت پنجم

ــ لینک به قسمت ششم

ــ لینک به قسمت هفتم

ــ لینک به قسمت هشتم

ــ لینک به قسمت نهم

ــ لینک به قسمت دهم

ــ لینک به قسمت یازدهم

ــ لینک به قسمت دوازدهم

ــ لینک به قسمت سیزدهم

ــ لینک به قسمت چهاردهم

ــ لینک به قسمت شانزدهم

فرمانده هان فرقه تروريستي مجاهدين خلق دستورداده بودند كه چندين بطري بنزين تهيه گردد و به تعدادي نيزدستورداده شده بود كه درحين اين مراسم همزمان با خودسوزي ها دراروپا آنان نيز اقدام به خودسوزي كنند.

بنزين ها آماده بود واين افراد ابله وكاملاٌ شست وشوي مغزي داده شده هم آماده خودسوزي بودند، و همچنين فرمانده هان فرقه تعدادي خبرنگار بيروني را نيز دعوت كرده بود ند كه اين مراسم را پوشش خبري دهند و قرار بود كه در حضور اين خبرنگاران اين افراد خودسوزي كنند.

اما خوشبختانه اين مراسم با بايكوت خبرنگاران دعوت شده مواجه شد و به دليل عدم حضور خبرنگاران، مسئولين دستور دادند كه چون از بازتاب بيرون اين عمل كاسته مي شود پس نياز نيست فعلا كسي خودسوزي كند و بدين طريق اين فرمان شيطاني ووحشيانه لغو گرديد.

واقعا جاي تأمل و دقت فراوان دارد ببينيد كه رهبران اين تشكيلات براي بدست آوردن ورسيدن به اهداف خويش حاضرند دست به هر كاري بزنند.

آنان به افراد دستور ميدهند كه جهت تأمين وبرآورده شدن منافع فرقه دست به خودسوزي زده تا فرقه از اين عمل جهت ترساندن وزهر چشم گرفتن و باج گرفتن از دول غربي استفاده كند.

دست زدن به اين خودسوزي ها نشانه يكي از پايه هاي شكل گيري استبداد دردرون تشكيلات وفرقه بود. پرستش وكيش شخصيت يكي از ويژگيهاي بارز فرقه مجاهدين خلق است.

مسعود رجوي ومريم قاجار به عنوان قطب بلامنازع رهبري فرقه، خود را به نيروها تحميل كرده وهمه كاره و تنها تصميم گيرنده گان امور فرقه بودند و در واقع اعضاي شوراي رهبري و مسئول اول سازمان هيچ نقشي در استراتژي وراهكارهاي فرقه نداشتند.

آنان تنها مجريان دستورات مسعودخان ومريم بودند هر چند كه خود مريم قاجار نيز بازيچه وعروسك دست رجوي بوده و هست. در مناسبات تبليغ مي گرديد كه مسعود رجوي ومريم داراي ويژگيهاي الهي وآسماني هستند و از هر گناه وعمل اشتباهي مبري هستند.

مسئولين فرقه مدعي بودند كه وجود اين دو شخصيت آسماني در درون سازمان باعث پيروزي آنان خواهد شد. مسعود و مريم به دور خويش حريم تنومندي كشيده بودند كه هيچ كس جرأت نزديك شدن به اين حريم يا ايراد گرفتن از آنان را نداشت و هر كس نيز كه كوچكترين انتقادي به وجود اهورائي آنان مينمود سريعاٌ به عنوان عامل جمهوري اسلامي متهم ميگرديد و به زندان و شكنجه گاههاي اردوگاه كار اجباري اشرف سپرده ميشد.

در يكي از نشستهاي شست و شوي مغزي، يكي از نيروها از محمد حياتي كه از كادرهاي با سابقه فرقه ميباشد سئوال كرد كه تعريف شما از خدا چيست؟ وي در جواب پاسخ داد كه: خداوند همان چيزي است كه در ته ته دل هر فردي وجود دارد و در ته ته دل ما نيز خواهر مريم هست، وي ميگفت: ما به خداي خيالي كه در آسمانها وجود دارد معتقد نيستيم بلكه خداي ما معنائي مادي و واقعي دارد.

پس از اين پاسخ محمد حياتي فضاي نشست آشفته گرديد و ما از او سئوال كرديم كه با اين استدلال شما پس خداي شما خواهر مريم است!!!!؟؟؟؟؟

وي ميگفت: خداي ما همان كسي است كه در ته ته دلهاي ما وجود دارد. ته ته دل يك مجاهد خلق چه كسي است؟ پاسخ يك مجاهد خلق قطعاٌ خواهر مريم ميباشد. همين و بس.

وي از دادن پاسخ صريح در آن فضاي آشفته نشست طفره ميرفت. آري آقاي رجوي ادعاي جانشيني خداوند بر روي زمين را داشت و حتي خيلي از كادرهاي رده بالاي فرقه به او لقب امام زمان مادي را ميدادند و مريم قاجار نيز با عناويني چون مهر تابان، سيمرغ رهائي، مريم پاك و مقدس و سيده النساالعالمين خوانده ميشد.

حال ميبايست براي رهائي اين خداي مادي كادرها و افراد شستشوي مغزي داده شده فرقه هر كاري ميكردند از جمله خودسوزي.

با تأملي به همين حادثه و همين فرمان فرقه ميتوان به خوبي به،عمق مناسبات شيطاني و ضد بشري فرقه پي برد و نتيجه گرفت كه مناسبات اين تشكيلات كاملاٌ بر اساس اصول فرقه گرايانه شكل گرفته و بر اساس همين اصول نيز اداره ميگردد.


ادامه دارد.................. .

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد