_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

متن گفتگوی مسعود رجوی و سپهبد طاهر الجلیل الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق در سال 2000 همراه با فیلم مخفی آن

 

09.08.2008

سایت آریا ایران

http://www.ariairan.com/fa/?mod=view&id=7566

فیلم مخفی ملاقات مسعود رجوی و ژنرال حبوش حول درخواست سلاح و مهمات از صدام حسین- قسمت اول

PART 1

فیلم مخفی ملاقات مسعود رجوی و ژنرال حبوش حول درخواست سلاح و مهمات از صدام حسین- قسمت دوم

PART 2

 
 

مسعود رجوی به ژنرال حبوش:

خصوصاً بر روي‌ اين‌ موضوع‌ تأكيد مي‌كنم‌ كه‌ رسيدن‌ به‌ اهداف‌ با حمايت‌ شما انجام‌ مي‌شود و صدّام‌ نيز تأكيد كرده‌ كه‌ «از خاك‌ عراق‌ براي‌ كار و تحقّق‌ اهداف‌ استفاده‌ شود؛ با تمام‌ امكانات‌ عراق‌ و با تمام‌ آزادي‌ به‌ اهداف‌ خود برسيد». من‌ گواهي‌ مي‌كنم‌ كه‌ در 13 سال‌ گذشته‌ سيد الرئيس‌ صدّام‌ حسين‌ به‌ تعهّدات‌ خود عمل‌ نموده‌ و يكايك‌ كارها و درخواست‌ها را انجام‌ داده‌ است‌. و شما مي‌دانيد كه‌ سياسي‌ كارها خيلي‌ چيزها مي‌گويند و بعد فراموش‌ مي‌كنند ولي‌ سازمان‌ از وقتي‌ كه‌ با حزب‌ بعث‌ مرتبط شده‌ و همكاري‌ دارد [چنين‌ نبوده‌]. اين‌ يك‌ اتفاق‌ ساده‌ و تصادفي‌ نيست‌ و ضرورت‌ تاريخي‌ است‌. در اولين‌ ملاقات‌ با سيد الرئيس‌ گفتم‌ كه‌ من‌ نمي‌خواهم‌ كه‌ گياه‌ پرورش‌ دهم‌؛ بلكه‌ مي‌خواهم‌ با همديگر درخت‌ بكاريم‌؛ و خوشبختانه‌ شما عراقي‌ها اين‌ فرصت‌ تاريخي‌ را داريد كه‌ از سيد الرئيس‌ كه‌ با كلمات‌ بازي‌ نمي‌كند و خودش‌ نيز نمي‌خواهد با كلمات‌ بازي‌ كند، استفاده‌ كنيد. اين‌ مسئله‌ در تاريخ‌ فراموش‌ نمي‌شود و اگر در اين‌ وضعيت‌ عراق‌، شخص‌ ديگري‌ غير از سيد الرئيس‌ بود، هرگز اين‌ موارد كه‌ سيد الرئيس‌ در مورخة 8/8 امسال‌ بيان‌ كردند تحقّق‌ پيدا نمي‌كرد. صحبت‌هايي‌ كه‌ خيلي‌ تعجب‌ كردند؛ حتي‌ شايد افراد حزب‌ شما نيز انتظار اين‌ همه‌ نقد دقيق‌ و گفت‌وگو را بين‌ ايشان‌ و نظام‌ ملاّ يي‌ [ايران‌] نداشتند. من‌ در 13 يا 14 سالي‌ كه‌ پي‌گيري‌ مي‌كنم‌، سيد الرئيس‌ ملتزم‌ به‌ گفته‌ها و حرف‌هايي‌ كه‌ مي‌زند مي‌باشد و ما به‌ اين‌ احترام‌ مي‌گذارم‌ و اين‌گونه‌ برخوردها به‌ من‌ شجاعت‌ مي‌دهد

وقتي‌ با دوستان‌ عراقي‌ مي‌نشينيم‌ و حرف‌ مي‌زنيم‌  با سيد نائب‌ و يا رفيق‌ طاهر [حبّوش‌] به‌ عنوان‌ مسئول‌ امن‌ العام‌ و يا مدير مخابرات‌ و در هر منصب‌ و پست‌ كه‌ باشد  چون‌ با هم‌ يك‌ هدف‌ واحد داريم‌ و در يك‌ جبهة واحد جنگ‌ كرديم‌ و يك‌ سرنوشت‌ واحد در مقابل‌ ارتجاع‌ و مقابل‌ استعمار و مقابل‌ ملاّ يان‌ [ايران‌] داريم‌. حداكثر آن‌ را خواستاريم‌؛ هرچند كه‌ به‌ من‌ بگوييد حداكثر شما اين‌ نيست‌.

و اكنون‌ اگر شما بگوييد اين‌ حداكثر شما نيست‌، اجازه‌ مي‌خواهم‌ كه‌ بگويم‌ من‌ قانع‌ نيستم‌؛ اگر قانع‌ بشوم‌ يعني‌ پذيرفته‌ام‌ رسيدن‌ به‌ آن‌ هدف‌ مشترك‌ را؛ چون‌ خود شما مي‌دانيد كه‌ در اينجا كسي‌ به‌ دنبال‌ هدف‌ شخصي‌ نيست‌. مي‌خواهم‌ يكي‌ از ملاقات‌هاي‌ گذشتة خود با سيد الرئيس‌ را يادآوري‌ كنم‌ كه‌ گفت‌: «نزار خزرجي‌ مسئول‌ ستاد ارتش‌ از شما شكايت‌ دارد و مي‌گويد كه‌ فلاني‌ [مسعود رجوي‌] حريص‌ است‌؛ «اكل‌ السّلاح‌ و المعسكر!» من‌ گفتم‌ اگر شما مي‌دانيد كه‌ چيز

زيادي‌ دارم‌، كسي‌ را بفرستيد تا تحقيق‌ كند و آنچه‌ را هست‌ ببيند و اگر چيز زيادي‌ هست‌ بگيرد. سيد الرئيس‌ خنديد و گفت‌: «نه‌؛ من‌ جواب‌ بهتري‌ به‌ خزرجي‌ دادم‌.» گفتم‌: مي‌شود جواب‌ خودتان‌ را بگوييد. ايشان‌ خنديدند و گفتند: «بله‌؛ من‌ گفتم‌ خيلي‌ خوب‌ است‌ كه‌ ايشان‌ آمده‌ به‌ عراق‌ براي‌ گرفتن‌ پادگان‌ و اسلحه‌. در صورتي‌ كه‌ مي‌توانست‌ در پاريس‌ بماند و درينك‌ (نوشابه‌) بخورد»! خود شما مي‌دانيد كه‌ كلية دشمنان‌ ما  از آمريكا و ملاّ يان‌ گرفته‌ تا ديگران‌ فقط يك‌ حرف‌ دارند: چرا عراق‌؟! و اگر شما مي‌خواهيد پنجره‌اي‌ بر روي‌ ما باز شود، ما مي‌خواهيم‌ در نيز بر روي‌ ما بسته‌ شود. منظورمان‌ اين‌ نيست‌ كه‌ نمي‌خواهيم‌ كار سياسي‌ انجام‌ دهيم‌؛ و اين‌ افتخار ماست‌ كه‌ به‌ كسي‌ اجازه‌ ندهيم‌ كه‌ اين‌ را نقطة ضعف‌ ما بداند. خيلي‌ خوشحال‌ شدم‌ وقتي‌ كه‌ روز گذشته‌ از سيد نايب‌ شنيدم‌ كه‌ شما در شوراي‌ امنيت‌ مسئول‌ پي‌گيري‌ بعضي‌ امور امنيتي‌ هستيد. همان‌گونه‌ كه‌ اطلاع‌ داريد من‌ در سال‌هاي‌ 1981 تا 1986 در پاريس‌ بودم‌. در آن‌ سال‌ها دشمني‌ به‌ اين‌گونه‌ با ما نبود و به‌ ما تروريست‌ نمي‌گفتند؛ هرچند كه‌ كاخ‌ سفيد و كاخ‌ اليزه‌ مي‌دانستند؛ با كاخ‌ اليزه‌ هم‌ ارتباط داشتيم‌. مي‌دانستند كه‌ چه‌ كسي‌ حزب‌ جمهوري‌ را در ايران‌ منفجر كرد و چه‌ كسي‌ و چرا عمليات‌ عليه‌ رئيس‌ جمهوري‌ و عليه‌ رئيس‌ الوزرا[ي‌ ايران‌] انجام‌ داد. آنها مي‌دانستند و خوب‌ هم‌ مي‌دانستند ولي‌ صفت‌ تروريست‌ هم‌ به‌ ما نزدند.تا مقطع‌ آتش‌بس‌، عددي‌ كه‌ خاتمي‌ به‌ عنوان‌ وزير ارشاد اعلام‌ كرد اين‌ بود كه‌ مجاهدين‌ 11 نفر از ما را كشته‌اند. 

اما از روزي‌ كه‌ به‌ عراق‌ آمديم‌... اين‌ يك‌ گزارش‌ است‌ از وزارت‌ خارجة آمريكا  به‌ عربي‌ است‌ كه‌ در كشورهاي‌ عربي‌ پخش‌ كرده‌اند  مثلاً ليست‌ جنايات‌ من‌ و مجاهدين‌ را بيان‌ مي‌كند؛ به‌عنوان‌ مثال‌ [مي‌نويسد] در اوت‌ 1994 من‌ با عزّت‌ ابراهيم‌ و علي‌حسن‌ مجيد وزير كشور و يوسف‌ حمادي‌ وزير تبليغات‌ عراق‌ جلسه‌ و ملاقات‌ داشته‌ام‌.

در پشت‌ پرده‌، حرف‌ها و خيلي‌ مواضع‌ ديگر را مي‌زنند و كلمات‌ روشني‌ كه‌ در مجلات‌ خودشان‌ چاپ‌ مي‌كنند؛ مثلاً در اين‌ روزنامة واشنگتن‌ تايمز عكس‌ سيد الرئيس‌ را با من‌ چاپ‌ كرده‌ و نوشته‌اند كه‌ آنها (مجاهدين‌) ورق‌هايي‌ در دست‌ صدّام‌ حسين‌ هستند؛ و همچنين‌ به‌ مسائلي‌ كه‌ بين‌ من‌ و سيد الرئيس‌ گذشته‌ اشاره‌ مي‌كنند. اين‌ روزنامه‌هاي‌ ارتجاع‌ و استعمار حرف‌ روشني‌ دارند؛ يك‌ حرف‌ مي‌زنند و آن‌ هم‌ [اين‌ است‌ كه‌] از عراق‌ دور شويد، فاصله‌ بگيريد از عراق‌. ما مي‌گوييم‌ مگر مي‌شود؟ مي‌خواهيم‌ از مرز عراق‌ كشورمان‌ را آزاد كنيم‌ و اين‌ استراتژي‌ ما و ارتش‌ آزادي‌بخش‌ ايران‌ است‌ و هميشه‌ مي‌گوييم‌ مگر كسي‌ مي‌تواند از كاليفرنيا ايران‌ را آزاد كند! بفرمايد بيايد. و اما ما انتخاب‌مان‌ مرز عراق‌ است‌. به‌ ياد مي‌آورم‌ كه‌ در سال‌ 1982 وقتي‌ كه‌ طارق عزيز به‌ منزل‌ ما در پاريس‌ آمد، با همديگر قرارداد صلح‌ امضا كرديم‌ و من‌ جلو خبرنگاران‌ گفتم‌: اگر خميني‌ در جنگ‌ دم‌ از پيروزي‌ مي‌زند، پس‌ از دو سال‌ حسرت‌ مي‌خورد؛ و گفتم‌ كه‌ خميني‌ شكست‌ مي‌خورد و اين‌ مقاومت‌ [يعني‌ سازمان‌] و مردم‌ و عراق‌ هستند كه‌ پيروزمندانه‌ از اين‌ جنگ‌ خارج‌ خواهند شد. مي‌دانيد كه‌ اين‌ حرف‌ در آن‌ زمان‌ كفر بود. هرچند كه‌ ارتباط شما با فرانسه‌ خوب‌ بود و با آمريكا رابطة رسمي‌ داشتيد، باز فضاي‌ سياسي‌ و اعلام‌ شده‌ عليه‌ شما بود و همين‌ برنامه‌هاي‌ استعماري‌ وجود داشت‌  هرچند كه‌ كمتر از اين‌ زمان‌ و جگ‌ كويت‌ بوده‌ است‌؛ هرچند خودتان‌ خوب‌ مي‌دانيد كه‌ اين‌ فضا را اسرائيل‌ دامن‌ مي‌زند و مسئلة ايران‌ و «ريگان‌» [را در آمريكا] و ايران‌ و «تاچر» را در انگلستان‌، شما نيز مي‌دانيد. 

مي‌خواهم‌ نتيجه‌گيري‌ ديگري بكنم‌؛ مضافاً به‌ اينكه‌ همة خون‌هايي‌ كه‌ در اين‌ جنگ‌ ريخته‌ شده‌ است‌، [به‌] سرنوشت‌ من‌ و سرنوشت‌ شما مربوط است‌. همة اينها به‌ ما مي‌گويد كه‌ ملاقات‌ ما تصادفي‌ نيست‌؛ بلكه‌ اين‌ ديدارها تاريخي‌ خواهد بود. گرچه‌ شرايط شما را مي‌دانم‌ اما اميدوارم‌ كه‌ شرايط ما را درك‌ كنيد كه‌ چرا من‌ ماكزيمم‌ را مي‌خواهم‌  تا همچنان‌ كه‌ سيد الرئيس‌ گفتند، و همچنان‌كه‌ سيد نائب‌ الرئيس‌ بيان‌ كرد به‌ اهداف‌ خودمان‌ برسيم‌ (و من‌ از طريق‌ تلويزيون‌ ملاقات‌ سيد الرئيس‌ با كادرهاي‌ حزب‌ بعث‌ را مشاهده‌ مي‌كردم‌ كه‌ يك‌ عبارتي‌ از سيد الرئيس‌ خيلي‌ به‌ من‌ چسبيد كه‌ مي‌گفتند اول‌ چيزي‌ كه‌ يك‌ بعثي‌ بايد ياد بگيرد [اين‌ است‌ كه‌] بايد كار را در حداقل‌ زمان‌ انجام‌ دهد و وقتي‌ بعثي‌ زمان‌ را از دست‌ بدهد يعني‌ وظايف‌ خود را خوب‌ انجام‌ نداده‌ است‌). اگر مي‌بينيد كه‌ من‌ دو روز قبل‌ بعضي‌ از موارد و درخواست‌ها را به‌ سيد نائب‌ الرئيس‌ مطرح‌ كردم‌ و از او خواستم‌ كه‌ شما هرچه‌ سريع‌تر اين‌ مسائل‌ و فضاهاي‌ موجود را حل‌ كنيد، [براي‌ اين‌ بود] تا برابر اعلام‌ سيد الرئيس‌ وقت‌ از دست‌ نرود. و من‌ از اينكه‌ حداكثر استفاده‌ از زمان‌ را نكرديم‌،

 

شكايت‌ به‌ شما تقديم‌ مي‌كنم‌. نمي‌خواهم‌ برايتان‌ فاكتورهاي‌ مختلف‌ بياورم‌ اما جداً باور كنيد كه‌ در 7 ماه‌ گذشته‌ ما [فقط] 4 عمليات‌ انجام‌ داديم‌. در صورتي‌ كه‌ در اين‌ مدت‌ امكان‌ انجام‌ 40 عمليات‌ را داشتيم‌. من‌ مي‌دانم‌ كه‌ شما مشكلات‌ زيادي‌ داريد و لكن‌ شما را مسئول‌ امور ما قرار دادند. مي‌دانم‌ كه‌ هيچ‌ سوظ تفاهمي‌ بين‌ ما اصالت‌ ندارد و شما نيز اين‌ را بهتر مي‌دانيد كه‌ در خصوص‌ چه‌ چيزي‌ بحث‌ مي‌كنيم‌؛ و شما بهتر مي‌دانيد كه‌ ما در خصوص‌ مصطلحات‌ عربي‌ آشنايي‌ كاملي‌ نداريم‌ و شما بايد به‌ ما بياموزيد و بايد تصحيح‌ كنيد كه‌ چگونه‌ خواسته‌هاي‌مان‌ را بيان‌ كنيم‌ تا زمان‌ را از دست‌ ندهيم‌. الآن‌ مدت‌ 18 سال‌ و 4 ماه‌ است‌ كه‌ جنگ‌ مسلحانه‌ را شروع‌ كرده‌ايم‌. تا امروز من‌ 120 هزار نفر از مجاهدين‌ را از دست‌ داده‌ام‌. از شما پنهان‌ نمي‌كنم‌ كه‌ تيك‌  تيك‌ و ثانيه‌هاي‌ ساعت‌ (اگر اجازه‌ بدهيد از سيگار خودم‌ بكشم‌، چون‌ سيگار شما قوي‌ است‌) تمام‌ دقيقه‌هاي‌ ساعت‌ به‌ من‌ مي‌گويد كه‌ تأخير شده‌ و تأخير كرديد. تأخير به‌ معني‌ از دست‌ دادن‌ مال‌ نيست‌ بلكه‌ ما خون‌ها را از دست‌ داده‌ايم‌ و دنيا نمي‌داند ملاّ يان‌ در ايران‌ چه‌ كار كرده‌اند. شايد بيشتر دنيا بگويد شاه‌ چه‌ كار كرد در ايران‌. واقعاً ما داريم‌ مي‌گوييم‌ كه‌ كارهايي‌ كه‌ ملاّ يان‌ در ايران‌ كرده‌اند گفته‌ نمي‌شود؛ حتي‌ درصدي‌ از آن‌؛ زيرا تحت‌ پوشش‌ اسلام‌ بيان‌ مي‌شود. ده‌ سال‌ است‌ كه‌ شما تحريم‌ هستيد ولي‌ اجناس‌ در بغداد فراوان‌ است‌ و ارزان‌تر از تهران‌ است‌. در اين‌ روز جمعيت‌ ايران‌ به‌ صورت‌ دقيق‌ 77 ميليون‌ نفر است‌ و اين‌ مردم‌ براي‌ تغيير نظام‌ به‌ ما چشم‌ دوخته‌اند. خلاصه‌اي‌ از تاريخ‌ و تمدن‌ ايران‌ در مقاومت‌ ما موجود است‌ و آنجا ديگر كسي‌ در صحنه‌ نيست‌. افرادي‌ از استعمار و تحت‌ نام‌ گروه‌هاي‌ چندنفره‌ در خارج‌ هستند و كاري‌ انجام‌ نمي‌دهند؛ مثل‌ گروه‌هاي‌ معارض‌ شما كه‌ كاري‌ نمي‌كنند و جدي‌ نيستند. فقط ما مي‌مانيم‌ و رژيم‌ ملاّ يي‌ ايران‌. 

در سال‌هاي‌ 1983 و 1984 مدير جهاز مخابرات‌ وقتي‌ كه‌ من‌ را در پاريس‌ ملاقات‌ مي‌كرد، به‌ او گفتم‌ (سوءتفاهم‌ نشود؛ تصور نكنيد كه‌ از كسي‌ مي‌خواهم‌ غيبت‌ بكنم‌ يا اينكه‌ چيزي‌ براي‌ خودمان‌ مي‌خواهم‌) شما بدون‌ هيچ‌گونه‌ اميدي‌ وقت‌ و امكانات‌ خود را براي‌ ديگر گروه‌هاي ایرانی صرف نکنید!

 

 

مطلب در ارتباط:

ــ هشت درس ماندلا برای سیاستمداران ( مجله تایم ـ ریچارد استنگل )

ــ وارونه نگاری های سازمان مجاهدین خلق ایران ( مهدی خوشحال )

ــ  روشنگر پشت پرده های آهنین درگذشت ( سایت ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده  به خانم آن سینگلتون و آقای مسعود خدابنده ( محمد حسین سبحانی )

ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی " قسمت ششم ( جواد فیروزمند )

ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی"  ( قسمت چهارم و پنجم ) جواد فیروزمند

ــ استخدام سیاهی لشگر از آژانس های سینمایی برای شرکت در تظاهرات مجاهدین ( نسرین بصیری )

ــ فواید گفتگوی صلح با ایران ( لو فیگارو )

ــ سخنرانی مسعود رجوی قبل از آغاز عملیات " فروغ جاویدان" ( سایت ایران قلم )

ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی"  قسمت سوم ( جواد فیروزمند )

ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" قسمت دوم  ( جواد فیرزومند )

ــ ملاقات نماینده سازمان مجاهدین خلق و سفیر دولت اسرائیل در ایتالیا ( سایت ایران قلم )

ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ـ  قسمت اول  ( جواد فیرزومند )

ــ جغدهای جنگ طلب ( سایت ایران قلم )

ــ مخارج ضیافت مجاهدین در فرانسه ( تحریریه ایران آریا )

ــ گزینه اسرائیلی آمریکا در برخورد با ایران ( رادیو بی بی سی )

ــ  یک گردان از ارتش عراق پیرامون پادگان مجاهدین در این کشور مستقر شد ( سایت ایران قلم )

ــ چگونه مجاهدین روسها و اکرائینی های تبعیدی در آلمان را برای پانزده اویرو به پاریس بردند ( یونگه ولت آلمان )

ــ   آیا گوبلز ایرانی از گوبلز آلمانی چیزی کم دارد؟ ( سایت ایران قلم )

ــ ضیافت بزرگ مجاهدین خلق ـ گزارشات تصویری از ضیافت مجاهدین در فرانسه ( تلویزیون شبکه 24 فرانسه )

ــ فریب بزرگ مجاهدین را نقش بر آب کنید ( کانون رهایی )

ــ دانشجویان لهستانی در تظاهرات سازمان مجاهدین خلق ( رادیو فردا )

ــ فريب هزاران دانشجوي لهستاني توسط مجاهدين خلق ( نشریه لهستانی گازتا )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد