_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

مصاحبه بنیاد سحر با خانم بتول سلطانی (قسمت سوم)

27.10.2008

بنیاد خانواده سحر

http://www.saharngo.com/index.html

لینک به قسمت اول مصاحبه

لینک به قسمت دوم مصاحبه

بخش سوم گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم بتول سلطانی

.

بنیاد خانواده سحر: خانم سلطانی با سلام و آرزوی موفقیت برای شما. در جلسه پیش پروسه جدایی شما از سازمان مرور شد. لطفا درباره اولین ملاقات با خانواده تان و مسائل مرتبط با آن و فعالیت تان در بنیاد خانواده سحر توضیح بدهید.

خانم بتول سلطانی: از اشرف که خارج شدم، دنیای دیگری بود. امکان آمدن خانواده و ملاقات با آنها فراهم شد. خیلی فضای عجیبی بود. خانواده یک موهبت الهی است. پدر، مادر، برادرها و خواهرها که هر کدام یک دنیا احساس هستند. من متوجه شدم در حق اینها چقدر ناروا تنظیم کرده ام و چقدر از بابت موضوع من اذیت شده اند و حتی متوجه شدم، بابام سکته کرده و این عجیب بود چون اصلا در خانواده ما تا حالا کسی سکته نکرده بود. ولی مثلا پدرم بر اثر سکته فوت کرده و یا مادرم خیلی مریضی متحمل شده و یا وقتی خانواده ام را دیدم فهمیدم چقدر در این سالیان آنها را اذیت کرده ام. من خیلی انگیزه داشتم که در این مسیر کمکی کرده باشم چون می دیدم در سازمان هنوز که هنوز است به چه شیوه هایی حتی با فریب کاری و سوء استفاده از روابط عاطفی، جوانان این مملکت را به دام می اندازند و می برند ناخواسته راه ها و پل های پشت سرشان را خراب می کنند و اگر کسی هم بخواهد از اینها جدا بشود، آینده سوزش می کنند که آینده ای نداشته باشد و این فرد مجبور بشود تا آخر عمرش را در سازمان بماند.

من خودم می توانستم بعد از جدایی دنبال یک زندگی خوب و بی دردسر بروم. ولی خودم انگیزه داشتم برای اینکه بمانم و به این بچه ها کمک کنم. چه بچه هایی که هنوز نرفته اند اما ممکن است توی تور سازمان بیفتند. امثال کسانی مثل خودم، که اگر می دانستم سرنوشت و فرجامم این می شود و چه کسانی که واقعا در این پادگان فرقه ای گرفتارند و علیرغم آن خنده ای که دارند و یا پرچمی که تکان می دهند می دانم که در درون شان چه می گذرد و خیلی از آنها خسته اند و خیلی از آنها در رودربایستی و تعارف و یا ترس از مارک خوردن مانده اند و نمی دانند چکار کنند. اسیر و گرفتارند یا حتی کسانی که توانستند خودشان را بیرون بکشند و به جایی برسانند آنها هم مشکلات خاص خودشان را دارند یعنی سازمان در دنیا کاری کرده که اینها را قبول شان نمی کنند. یعنی اینها مثل کوهی هستند که باید پای آن بنشینی و ذره ذره بکنی. من متوجه شدم بنیادی تاسیس شده به نام بنیاد خانواده سحر که من ارتباط گرفتم با این بنیاد و خواستم به آنها کمک کنم و به این ترتیب من عضو این بنیاد شدم و در حال حاضر یکی از سخنگویان آن هستم. در این رابطه فعالیت هایی هم داشتم از جمله در ارتباط با همین بیناد یک سفر به ترکیه داشتم و توانستم در آنجا با افراد جداشده که به لحاظ قانونی و مالی مشکلاتی داشتند ارتباط داشته باشم. که گزیده آن فعالیت هایم در آن مقطع که در ترکیه بودم در سایت ایران اینترلینک منعکس شده است. در آنجا یک سری کارها و مصاحبه هایی را همراه با آقای مسعود خدابنده مبتکر بنیاد خانواده سحر داشتیم. سختی راه را کوبیدیم، برای اینکه راهی برای جداشده های سازمان باز بشود تا بتوانند راهی به جامعه آزاد پیدا بکنند و دنبال زندگی خودشان بروند. سفری هم همراه با آقای مسعود خدابنده به کرکوک و اربیل و سلیمانیه و دهوک داشتیم و دیدارهای متعددی با جداشدگان در این شهرها انجام دادیم که گزارشات آن سفر هم منعکس گردیده اند. بار دوم که اخیرا خود من به شمال عراق مسافرت داشتم برای کمک به همین بچه ها بود. آنجا توانستیم باز ملاقات هایی را با یک سری از همین نمایندگان احزاب کردی و یک سری روزنامه ها و مجامع بین المللی انجام بدهیم تا بتوانیم یک راه و بستری برای کمک به این بچه ها فراهم کنیم. با تعداد خیلی زیادی از آنها ملاقات و صحبت کردم از وضعیت زندگی شان در سلیمانیه و همین طور به اربیل مراجعه داشتیم و از وضعیت زندگی و دردها و رنج هایشان آشنا شدم. و الان هم تمام هم و غمم در این مسیر کمک به این بنیاد است و همین طور کمک به این بچه های جداشده.

من می بایستی با همسرم تعیین تکلیف می کردم، وظیفه داشتم به کمکش بروم، نجاتش بدهم. چون به هر حال می دانم او هم با چه انگیزه ای رفت و سرانجامش چه شد. از خانواده اش کمک گرفتم و در تماس با ایران از آنها دعوت کردم در عراق حاضر شوند. مدتی را منتظر شدم تا اینکه برادر شوهرم و شوهر خواهرش و یکی از بستگان اش به عراق آمدند و با هم به قرارگاه مراجعه کردیم که خود این داستان مراجعه به قرارگاه و برخوردی که از طرف این سازمان صورت گرفت اصلا جای بحث مفصل و جای صحبت جداگانه ای دارد که باید یک بخش جدا به آن اختصاص داد از برخوردی که با ما شد و نحوه تنظیمی که آنجا انجام دادند و سناریویی که طراحی کرده بودند و اصلا صحنه ای که آنجا پیش آوردند که الان من توی این بخش وارد آن نمی شوم.

یک بخشی از فعالیت ها و کارهایم هم به حکم انسانی است به خاطر اینکه می دانم سازمان بچه هایم را گروگان گرفته و آنها را در کنترل ذهنی خودش گرفته است. مطلع شدم که ستاره دخترم را به زور به عراق آورده اند. من می دانم دخترم اصلا نمی خواست به عراق بیاید. آنها به خاطر اعمال فشار بر روی من خیلی دوست داشتند قبل از اینکه من
TIPF و عراق را ترک کنم ستاره را بیاورند. متاسفانه من با مشکلاتی برخورد کردم و نتوانستم با دخترم ارتباط برقرار کنم و بعد مطلع شدم که دخترم را متقاعد کرده اند که به عراق برای دیدن پدرش بیاید. او را در فروردین امسال برای مدتی به عراق آورده اند و گفته اند همین جا بمان. حتی به او گفته اند مادرت از نظر روانی وضعیت خوبی ندارد و می خواهد شما را به ایران ببرد و یک سری دروغ های دیگر هم به او گفته اند که هر چقدر می شود او را بیشتر در قرارگاه نگاه دارند تا روی ذهن اش کار کنند تا هر کاری آنها می خواهند انجام بدهد. قدم اول اش مصاحبه بر علیه من با مجامع بین المللی و رسانه ها بوده که تا این لحظه دخترم پای این موضوع نیامده و مقاومت کرده است. اما آنقدر او را ترسانده اند که پای تلفن با من نمی آید و حتی وقتی من زنگ می زنم تلفن و موبایلش را قطع می کند و تلفنش را هم روی پیام گیر گذاشته و جواب نمی دهد و به شدت میترسد. یک مدت او را به قرارگاه اشرف بردند تا با پدرش دیدار داشته باشد. حتی می گفتند پدرش خیلی سرد بوده و برخورد بی تفاوتی داشته و وضعیت نرمالی نداشته است. بعد از آن دخترم را برده اند و روی ذهن و روح او به مدت طولانی کار کرده و چیزهایی به او القاء کرده اند که کاملا بهم ریخته است. او را در حال حاضر به هلند برده اند تا روی پسرم میعاد کار کند. پسرم در این رابطه کاملا گیج شده است.

پسرم میعاد می گوید که چطور است که من 16 ساله شده ام ولی نمی دانستم خواهر دارم، نمی دانستم پدر دارم و نمی دانستم مادر دارم. حالا نمی دانم چه خبر شده که من دارای پدر شده ام و مستمر از من دعوت می کنند بروم پدرم را در عراق ببینم و حالا خواهر پیدا کرده ام. آن هم در یک کشور اروپایی دیگر. یعنی سازمان تا حالا به او نگفته بود که یک خواهر دارد و یا به خواهرش نگفته بود که او یک برادر دارد. ولی الان که منافع خودشان اقتضاء کرده برای اینکه آنها را در برابر من قرار بدهند، آنها را آورده اند و رویشان کنترل گذاشته اند و یا مثلا دخترم را آورده اند تا روی برادرش کار کند. پسرم مرتب با من چت می کرد اما حالا تلفن و موبایلش را گذاشته روی پیام گیر و پای چت هم نمی آید. یعنی به این ترتیب دارند اینکار را می کنند تا من را از پا در آورند. آنها میخواهند من سکوت کنم و به جداشدگان کمک نکنم. من البته در کنار فعالیت هایم اشاره کردم که سعی میکنم تا بتوانم واقعیت ها را برای بچه ها یم بگویم. آنها خودشان اختیار دارند هر کجا که دوست دارند زندگی کنند، اما من حداقل باید واقعیت ها را به آنها بگویم تا آنچه سازمان دارد توی ذهن آنها می کند را بر ملا کنم. یکی دیگر از کارهایم این است که در آینده به یکی از کشورهای اروپایی بروم تا مسئله را از نظر حقوقی دنبال کنم تا بتوانم با آنها بعد از 17 سال ملاقاتی داشته باشم. پسرم 6 ماهه بود که سازمان او را از من جدا کرد. من 17 سال است آنها را ندیده ام. دلم خیلی برایشان تنگ شده و برای دیدار با آنها لک زده است. ولی چه کنم که الان شرایط این طوری شده است و فرقه تروریستی رجوی از هیچ جنایتی در حق جداشدگان فروگذار نمیکند.

 

 

مطالبی در ارتباط:

ــ آیا فرانسه ریسک پذیرش مجاهدین خلق را تقبل خواهد کرد؟! ( بهار ایرانی )

ــ فرقه رجوي اقدام به جراحي رحم زنان و عقيم سازي آنها مي‌كند ( فارس )

ــ اقدامات تروریستی - انتحاری کماکان گزینه اول مجاهدین در غرب است ( بهار ایرانی )

ــ اشرف «شهر» مردگان، شهری که در آن عشق ممنوع است ( خبرگاه )

ــ بمناسبت 10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام ( فرزاد فرزین فر )

ــ متن نامه تقدیم شده به سفارت عراق در فرانسه توسط هیئتی از جداشدگان ( وبلاگ حسن زبل )

ــ در پس پرده دروغگویی ها و واژگونه نگاری ها ، مجاهدین خلق، کمپ اشرف، عراق ( ایران اینترلینک )

ــ شش عکس منتشر نشده از مریم رجوی در پادگان اشرف ( وبلاگ حسن زبل )

ــ مجاهدین خود پادگان اشرف را برچینند! ( فرخ نگهدار )

ــ آقای پیرانسر عضو قدیمی و باسابقه مجاهدین خلق از این سازمان میگوید ( وبلاگ حسن زبل )

ــ اردوگاه آتی  فرقه مجاهدین کجاست؟ ( کاوه پور )

ــ دستگیری افراد وابسته به مجاهدین در فرانسه و سوئیس ( رادیو فردا )

ــ از فاجعه سوم مي توان اجتناب کرد‏ ( فرخ نگهدار )

ــ ابراز نگرانی کازاکا به نمایندگی از مریم رجوی از فعالیت اعضای جداشده در پارلمان اروپا ( سایت ایران قلم )

 ــ جلسه پارلمان اروپا حول محور "سازمان مجاهدین خلق/ شورای ملی مقاومت و فعاللیت های آنان"  ( ایران اینترلینک )

ــ آیا سازمان مجاهدین خلق یک فرقه است؟ ( بهرخ محجوب )

ــ سازمان مجاهدین به کنترل قرارگاه اشرف توسط دولت عراق اعتراف کرد ( بتول ملکی )

ــ اندک اندک، جمع مستان می رسند ( بهزاد علیشاهی )

ــ گوشه ای از منابع مالی مجاهدین در عراق - ضمیمه ای بر اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین- 2 ( جواد فیروزمند ـ انجمن آریا )

ــ اطلاعیه  در خصوص شرایط کنونی پادگان اشرف در عراق ( انجمن ایران باستان آینده درخشان )

ــ گزارشی از جلسه پاریس ( سمپوزیم مجاهدین، آغاز ِ پایان) با حضور آقایان حسن پیرانسر، علی جهانی فرد و حمید سیاه منصوری

ــ نشانه شناسی استیصال در پیام تکراری شهریور 86 مسعود رجوی ( سایت مجاهدین )

ــ مجاهدين خلق در صدای آمريکا، نمایشنامه در یک پرده ( سایت گویا )

ــ شهر بی مغزها ( پارس ایران )

ــ دلخوری یک سرباز گمنام ولایت رجوی از خبرنگار صدای آمریکا ( خبرگاه )

ــ از دست دادن پرستیژ توی برنامه تلوزیونی جالب بود ( من راه نشین) !

ــ VOA TV- برنامه میز گردی با شما- بیژن فرهودی - علیرضا جعفر زاده و محمد حسین سبحانی( ویدئو کامل در یو تیوب ـ سایت آریا)

ــ سمپوزیوم " مجاهدین، آغاز پایان" ( انجمن ایران باستان آینده درخشان )

ــ دفاع جعفرزاده از سازمان مجاهدین خلق و نظرات محمد حسین سبحانی در این مورد (  برنامه تلویزیونی صدای آمریکا )

ــ تبریک و تهنیت به اسرای پادگان اشرف ( کانون رهایی )

ــ نامه به آقای جلال طالبانی رئیس جمهورعراق ( الف ـ مینو سپهر )

ــ کنترل اشرف ( ادوارد ترمادو )

ــ مصاحبه  با دکتر خانباباتهرانی در مورد کنترل پادگان موسوم به اشرف توسط ارتش عراق ( رادیو آلمان )

ــ کنترل قرارگاه اشرف در دست دولت عراق ( بنیاد سحر )

ــ آخرین خبرها از پادگان اشرف در عراق ( آرش صامتی پور )

ــ کنترل اردوگاه مجاهدین برای اولین بار در اختیار عراق ( رادیو بی بی سی )

ــ  ارتش عراق کنترل اشرف را در دست گرفت ( رادیو فردا )

ــ نیروهای آمریکایی از امروز عملیات انتقال مسئولیت اشرف به نیروهای عراقی را آغاز می کنند ( ایلاف )

ــ اردوگاه اشرف تحت كنترل نيروهاي عراقي قرار گرفت ( شبكه تلويزيوني الفرات عراق )

ــ قرارگاه اشرف، از درون و از بیرون ( تحریریه بنیاد سحر )

ــ دولت عراق در پی مصوبه ضد تروریستی خود، حامی مجاهدین در استان دیالی را دستگیر کرد ( تحریریه ایران قلم )

ــ دولت عراق پایگاه اشرف را کنترل خواهد کرد ( رادیو بی بی سی )

ــ همزمان با سفر ملک عبدالله به عراق روزنامه العرب الیوم اردن گزارش داد: عراق بزودی مسئولیت کنترل پادگان اشرف را بر عهده می گیرد ( سایت ایران قلم )

ــ  دستور بازداشت شماری از مسؤولان مجاهدین در عراق صادر شد ( تلویزیون الجزیره )

ــ آیا دولت عراق یک گام به سمت کنترل پادگان مجاهدین در عراق برداشته است؟ ( هیئت تحریریه ایران قلم )

ــ دولت عراق ارتباط با مجاهدین خلق را ممنوع کرد ( رادیو بی بی سی )

ــ یک گردان از ارتش عراق پیرامون پادگان مجاهدین در این کشور مستقر شد ( هیئت تحریریه ایران قلم )

ــ نامه  به نخست وزیر عراق ( کانون رهایی )

ــ بن بست در بن بست ( سایت ایران قلم )

ــ آمریکا، عراق و صلیب سرخ گفتگوهای محرمانه برای اخراج مجاهدین از عراق را شروع کردند ( ایندیپندنت )

ــ ملاقات نماینده سازمان مجاهدین خلق و سفیر دولت اسرائیل در ایتالیا ( سایت ایران قلم )

ــ عراق مجاهدین خلق را به فعالیت های ضد دولتی متهم کرد ( رادیو فردا )

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد