_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون قلم"

    تأملی بر گزارش گروه مطالعات عراق (بیکر-هامیلتون)، پیشینۀ تاریخی و پیآمد های آن

 

 بهروز بیات

19.12.2006

گزارش بیکر-هامیلتن بیان نارضایتی عمومی ایست که از مدتها قبل هم در درون هیات حاکمه و هم در میان شهروندان ا م.آ نسبت به سیاست ایدئولوژیک ،یکجانبه، ماجراجویانه وجنگ طلبانۀ نومحافظه کاران هویدا شده بود. امری که خود به میانجی انتخابات اخیر کنگرۀ ا.م.آ نیز موکد وبه منصه ظهور رسید.

مدتهاست که جهان شاهد نشانه هائی گویا از نبود موفقیت در پیشبرد اشتراتژی ایالات متحدۀ امریکا (ا.م.آ) در عراق است. گماشتن گروه مطالعات عراق از طرف گنگره در واقع واکنش بخشی بزرگ و متنفذ از هیات حاکمۀ ا.م.آ است که نگران وضع وخیم فعلی عراق و تکامل آتی ان، سقوط اعتبار بین المللی ا.م.آ و نارضایتی گستردۀ افکار عمومی است. ریاست این گروه را توامأ بیکر، وزیر خارجۀ پیشین ایالات متحدۀ امریکا در زمان ریاست جمهوری بوش پدر، از حزب جمهوریخواه، و هامیلتن، عضو برجستۀ پیشین کنگره، از حزب دمکرات، به عهده دارند. این کمیسیون ده نفره به طور برابر از اعضای سرشناس وابسته به دو حزب تشکیل شده است.
گزارش کمیسیون بیکر-هامیلتون در بارۀ وضعیّت عراق بر مبنای یک ارزیابی جدید از وضعیت امنیتی، سیاسی، اقتصادی و پشتیبانی جهانی تدوین شده است. این گزارش دربرگیرندۀ 79 توصیه است که مهمترین شان به قرار زیر است:

1. در مقدمۀ گزارش تلویحأ اذعان شده است که سیاست دولت بوش در رابطه با عراق به شکست انجامیده و برای خروج از این مخمصه و باز سازی اعتبارو پاسداری از منافع وارزشهای ا.م. آ در منطقه راهی نو باید یافت. گزارش همچنین ارجحیت سیاست جوهری را به شعار سیاسی به دولت بوش گوشزد میکند.

2. نکته ای نیزکه در گزارش حائز اهمیت است یکی پرهیز از تکرار هدف پیروزی و دیگری مسکوت ماندن پروژۀ دمکراسی در عراق و خاورمیانه است. دولت ا م آ تلویحأ فراخوانده میشود از دادن شعار دموکراسی خواهی حتی در سطح لفظی امتناع ورزد. آنچه که برای عراق تجویز می شود ، برقراری نظم، اکتساب قابلیّت دفاع از خود همراه با به کاربستن شیوۀ صحیح مملکت داری است.

3. ضرورت زمانبندی واقعبینانۀخروج سربازان ا. م. آ. از عراق مورد تأکید قرار گرفته است به نحوی که همساز با افزایش قابلیت ارتش عراق صورت بگیرد.

4. در عرصه دیپلماسی توصیه شده است که در یک کارزار دیپلماتیک گسترده کوشش به عمل آید که بین همه کشورهای ذینفع ، به ویژه همۀ همسایگان عراق، که نسبت به بی ثباتی، بی نظمی وهرج ومرج در این کشور نگرانی دارند، توافقی بوجود آید. در اینجا راجع به ضرورت شرکت دادن ایران و سوریه در روند تثبیت و آرامش بخشیدن به عراق بکمک مشوق ها یا مجازات ها تاکید شده است.

5. گزارش موضوع مناقشات فلسطین- اسراأیل را نیز به مثابه مشکل مرکزی بحران خاورمیانه تلقی میکند و دولت ا. م. آ را فرا میخواند در این مورد به تعهد خود برای مرتفع کردن اختلافات میان دولتت های عرب و اسراأیل عمل کند و روند مذاکرات صلح را برای ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی در کنار اسراأیل تسریع کند.

6. گزارش از ایران میخواهد که از جریان انتقال سلاح و آموزش نظامی به عراق جلوگیری کند، استقلال عراق را مراعات کندو از نفوذش در میان شیعیان عراق برای ترغیب آنان به آشتی ملی استفاده کند.

7. فزون براین گزارش توصیه میکند که مناقشۀ هسته ای از مسألۀ عراق مجزآ بماند و در چهارچوب شورای امنیت سازمان محل مورد رسیدگی قرار گیرد.

8. امر مهم دیگری که در گزارش توصیه میشود دعوت به یک کنفرانس منطقه ایست در موضوع عراق ویا وسیعتر از آن مسائل امنیت خاورمیانه.

9. طبیعتأ پیشنهاد هائی دیگر برای ضرورت بازسازی وبهبود وضعیت اقتصادی، گسترش اشتغال، ضرورت تقسیم عادلانۀ ذرآمد نفت و بسیاری از مشکلات و مسائل دیگر مطرح میکند.

تأملی بر پیشینۀ تاریخی اقدامات ا.م.آ در عراق و علل به بن بست رسیدن آن:

گزارش کمیسیون مطالعاتی عراق تائید نیمه رسمی شکست سیاست نومحافظه کاران ا.م. آ است . در اینجا بدون گمانه زنی در مورد هدف های واقعی تجاوز ا.م.آ به عراق میتوان نشان داد که این سیاست بر پایۀ مجموعه ای از فرضیات نادرست بنا شده است مانند:
• تنها ابرقدرت باقی منده در جهان آنجنان قدرقدرت است که میتواند به طور یکجانبه منویات خود را به جهان تحمیل کند.
• جنگ با صدام، کسی که سال ها در بدترین دورۀ جنایتکاری اش مورد تائید و پشتیبانی ا.م. آ قرارداشت، بر دو دروغ اساسی استوار بود: داشتن جنگافزار های کشتار جمعی و ارتباط با جریان تروریستی القاعده. دو ادعائی که هرگز از جانب دنیا پزیرفته نشد و روند تاریخ خطا بودن آنانرا به اثبات رساند.

صدور دموکراسی به کمک زور

مورد اخیر یعنی صدور دمکراسی پرسش های بسیاری را بر میانگیزد از جمله:

الف: نخست اینکه ایا ا.م. آ. در مورد این ادعایش صداقت دارد و
ب: اینکه آیا چنین کاری شدنی است.

ااف: بسیاری نشانه ها، قرائن و شواهد بر این دلالت دارند که ایالات متحدۀ امریکا از سال های 50 میلادی قرن پیش تا کنون به وجود آورنده یا پشتیبان ضددموکراتیک ترین دولت های منطقه بوده است. در اینجا میتوان به سهم اساسی امریکا در سقوط دولت دمکراتیک و قانونی دکتر محمد مصدق بسنده کرد. عملی که باعث لگدمال شدن جوانه ظریف دمکراسی در ایران و خاورمیانه شد. رخدادی که مسیر تاریخ معاصر خاورمیانه را، میتوان با جرات ادعا کرد، به سوی کژراهه سوق داد.
شاید ادعا شود که سیاست آنروز ا.م. آ واکنشی برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی بوده است و اکنون شرایط دگرگون شده وبا آنان ا.م. آ بسوی پشتیبانی از جریانات دمکراتیک گرویده است. به چندین دلیل تردید در این مورد رواست:
نخست اینکه ا.م.آ هنوز هم از دوستان پابرجا و متحدان با وفای پاره ای از ضد دمکراتیک ترین رژیمهای منطقه به شمار میرود. در اینجا میتوان به اشاره ای مختصر به عربستان سعودی بسنده کرد. رژیمی بنیادگرا و مستبد که استبداد برهنه خود را بدون هیچ حجبی در معرض دیدار جهانیان قرارداده است.کشوری که حتی به ظاهر نیز فاقد هرگونه ساختار و نهاد دموکراتیک است.
دوم آینکه نباید از نظر دور داشت که با آنکه دوران دیکتاتورهای نظامی امریکای لاتین به سر رسیده است ایالات متحده امریکا در دوران بوش پسر تنها کشور در جهان بود که کودتای نظامی نا موفق بر ضد هوگو چاوز پرزیدنت ونزوئلا را تائید کرد. حال آنکه، هر چند که چاوز پوپولیست باشد، از طریق روندی دمکراتیک انتخاب شده و تا کنون به ساختارهای دمکراتیک ونزوئلا گزندی جدی وارد نکرده است. تائید روش فراقانونی انتقال قدرت به معنی روی آوردن مجدد به روش های غیردمکراتیک گذشته است و دلالت بر رویکردی دموکراتیک از جانب دولت بوش ندارد.
در درون ا.م.آ نیز نشانه های فراوانی از محدود کردن حقوق دموکراتیک شهروندان از طرف دولت بوش به بهانه اقدامات امنیتی مشاهده میشود.
هر چند که تردید و تأمل نسبت به تمایل و تعهد دولت بوش به دمکراسی رواست امّا نسبت به کل سیاست امریکا نباید قطع امید کرد. نمیتوان منکر این شد که امکان آموختن از تجارب فاجعه بار پشتیبانی از رژیم ها و جریانات ضد دمکراتیک در خاورمیانه همچون صدام و طالبان و امثالهم منتفی نیست. باید نسبت به پیروزی خرد جمعی در ا.م.آ خوش بود.

ب: اینکه ایا ممکن است بر ویرانه های یک کشور که خود یک دهه در زیر بار یک دیکتاتوری جنایتکار از یکسو و تحریم های بین المللی کمرشکن از سوی دیگر بسیاری از شاخص های مدنیت را از دست داده است، جامعه ای دمکراتیک و شکوفا بر پا کرد، با هیچ محاسبۀ خردمندانه و انساندوستانه ای همخوانی ندارد که به کشوری بر خلاف عرف بین المللی حمله شود، تلفات انسانی بی شماری به بار آورده شود، مجموعۀ زیرساخت های خدماتی، ارتباطی و صنعتی کشور نابود شود و انتظار داشت که بر روی آوارهای این ویرانه جامعه ای دمکراتیک و بالنده بنا شود(از خواننه گانی که ممکن است در این رابطه نام آلمان بعد از جنگ دوم در ذهن شان متبادر شود تمنا میشود در بارۀ زمینه های بسیار متفاوت تاریخی که ذکرشان در چهار چوب این مقال نمیگنجد تأمل کنند). علاوه بر این بخشی بزرگ از بیرحمی و قساوتی که هر روز در عراق مینینیم خود از اجزآی لاینفک این وهر جنگ اند.

• ارتشی که به قصد واردکردن دمکراسی و قانونمداری آمده است خود باید در رفتارش سر مشق باشد. آیا رفتار ارتش ا.م.آ. چنین بود؟ اگر تدارک قانونمداری در کار بود نمیبایست در بدو ورود اجازه ان غارت و چپاول گسترده داده میشد که بخش بزرگی ازثٍروت فرهنگی و ملی کشوررا به تاراج برد. اگر قرار بود که ا.م.آ سرمشق دمکراسی برای مردم عراق میبود نمیبایست ابوغریب ، گوانتاناموو امثال آن به وجود میآورد که شکنجه هایش در رو سیاهی گوی سبقت را از رژیم جنایتکار صدام برد. در اینجا غرض این نیست که جامعۀ دمکراتیک ا.م.آ را با رژیم صدام برابر بگیریم، چرا که جامعۀ مدنی ا.م.آ این قابلیّت و امکان را دارد که چنین جنایاتی را از پرده بدرآورد واصلاح کند، آنچنان که در انتخابات اخیر نشان داد. امّا اثری را که این رفتار بر جامعۀ عراق باقی گذاسته اند به این زودیها زدودنی نیست.

• اکنون وضع بدانجا کشیده شده است که ا.م.آ در عراق نه راهی به پیش دارد ونه به پس.در گزارش کمیسیون بیکرهامیلتون و به اعتراف وزیر دفاع جدید ا.م.آ ، گیتس، دیگر صحبت از پیروزی در عراق نیست بلکه از این است که چگونه بتوان با حفظ آبرو از مهلکه خارج شد. از یک سوتلفات جانی و خسارات مالی به اندازه ایست که شهروندان ا.م.آ دیگر مایل یه پذیرش آن بیستند و از سوی دیگر خروج سریع ا.م.آ از عراق میتواند به فجایعی ای هولناک برای مردم عراق، و نه تنها برای آنها، منجر شود که در مقایسه با آن فجایع امروز به سان بازی های کودکانه بنمایند. آظهارات تازۀ پاره ای از مقامات عربستان سعودی دایر بر اینکه در صورت خروج ا.م.آ از عراق این کشور به سنی های عراق کمک مالی وحتی نظامی خواهد کرد هشداری است در این سو.
وضع امروز امریکا در عراق چندان بی شباهت به وضع شوروی سابق در افغانستان نیست. شوروی که نوید "سوسیالیسم" میاورد آنچنان گسستی در جامعۀ افغبستان ببار آورد که به ظهور فاجعۀ طالبان ابجامید. ا.م.آ میخواست که پیام آور" دمکراسی" باشد امّا آن وضع اسفناکی را بر روی ویرانه های جنگ "دمکراسی بخش اش" به وجود آورده است که منجر به کشوری شده است به لحاظ قومی و مذهبی از هم گسیخته و مزید بر آن قساوت زده. خروج سریع و حساب نشدۀ ارتش اش از این کشور به احتمال قریب به یقین پیامدهائی بس فاجعه آمیز تر به ارمغان خواهد آورد.

نتیجه و پیآمد های گزارش کمیسیون بیکر-هامیلتون
گزارش بیکر-هامیلتن بیان نارضایتی عمومی ایست که از مدتها قبل هم در درون هیات حاکمه و هم در میان شهروندان ا م.آ نسبت به سیاست ایدئولوژیک ،یکجانبه، ماجراجویانه وجنگ طلبانۀ نومحافظه کاران هویدا شده بود. امری که خود به میانجی انتخابات اخیر کنگرۀ ا.م.آ نیز موءکَد وبه منصه ظهور رسید. با وجود مقاومت ها و تلاش هائی که در این چند روزه از جانب محافل نومحافظه کاران اعمال شده است، انتظار آن میرود که پیشنهاد های این کمیسیون تأثیری ژرف بر استراتژی سیاسی ا.م.آ بگذارد. نظر به اقبال بزرگ اجتماعی ای که در این مدت کوتاه پس از انتشار بدان معطوف شده است بعید به نظر میآید که از جانب دولت پرزیدنت بوش نادیده گرفته شود. بنابراین در برگیرندۀ فرصتی بزرگ برای خاورمیانه عمومأ و عراق، فاسطین و ایران خصوصأ میباشد. اکنون این امری محرز است که با زور و قدرت ارتش تنها نمیتوان مسائل بغرنج خاورمیانه را حل کرد، بلکه یک رویکرد سیاسی لازم است. این که دیگر موضوع جنگ باجمهوری اسلامی ایران تقریبأ منتفی است نویدی مثبت است.منتها باید دید که دولتمردان جمهوری اسلامی از این فرصت چگونه استفاده میکنند. ایا سرمست انگارۀ پیروزی خود میشوند و به سیاست ایده الوژیکی و امریکا ستیزی ادامه میدهند یا به تعامل با غرب روی میاورند. در گزارش بیکر هامیلتن این موضوع هم گوشزد شده است که در واقع این پیشنهاد به ایران محکی است برای سنجش قابلیّت جمهوری اسلامی از نظر حسن نیت، تعامل و همکاری بین المللی. و چنانچه پاسخ ایران منفی باشد به عنوان کارشکن و اخلالگر در برابر جهانیان افشا خواهد شد. در جنین حالتی برپاکردن یک ائتلاف بین المللی برای منفرد کردن ایران ویا حتی دست زدن به اقداماتی فراتر بر ضد ایران برای ا.م.آ آسان تر خواهد شد. متاسفانه پاره ای از اقدامات دولت ایران مانند اعلام فراهم کردن شرایط براه انداختن تولید صنعتی سوخت هسته ای به وسیلۀ سه هزار سانتریفوژ و یا برگزاری کنفرانس هولوکاوست در ایران بدون توجه به بازتاب جهانی آن، نشانه ای از بهره گیری از فرصت فراهم شده در جو نوین سیاست جهانی در جبین خود حمل نمیکند.
پیشنهاد کمیسیون بیکر-هامیلتون دایربر برگزاری کنفراس های منطقه ای برای حل کردن مسائل و مشکلات موجود میتواند نطفه یک کنفرانس امنیت و همکاری منطقه ای را تشکیل دهد، مانند آنچه که امنیت، همکاری و همزیستی اروپای غربی و شرقی را سامان میداد. دور باطل دشمنی و ستیز و جنگ باید پایان یابد. مردم خاورمیانه نیاز به پیشرفت و تکامل پیوسته و پابرجا دارند. در پرتو چنین کنفرانسی میتوان به حل بحران کلیدی خاورمیانه، یعنی جنگ و ستیز و خونریزی میان اعراب و اسرائیل، و تشکیل دولت مستقل فلسطین در کنار اسرائیل کمک کرد.
نکته ای که برای اپوزیسیون دموکرات ایران و منطقه در خور توجه است موضوع مسکوت ماندن ضرورت دمکراسی در عراق در گزارش کمیسیون بیکر-هامیلتون است. باید کوشید که خواسته های دمکراتیک ملت های منطقه بار دیگر در بست وجه المصالحۀ خوشرفتاری رژیمهای غیر دمکراتیک با غرب نشود. باید در عین تبلیغ صلح و مذاکره و تعامل به غرب یادآور شد که به شعارهایس به عنوان مشعلدار دمکراسی در جهان جامۀ عمل به پوشاند و منافع و مصالح شهروندان کشورهای خاورمیانه را فدای منافع اقتصادی کوتاه مدت خود نکند، چه تجربه 50 سال اخیر نشان داده است که مسیری که تا کنون پیموده شده ره به جائی نبرده است.
حقوق بشر و دمکراسی جهان شمول اند و همه جا باید به واقعیت به پیوندند.

سایت قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد