دربارة آنا پوليتكوفسكايا،
روزنامهنگار روس
مهری خیری
21.12.2006
خبر كشته شدن آنا پوليتكوفسكايا (Anna
Politkovckaya)، روزنامهنگار و تحليلگر روزنامة نوواياگازتا، تيتر اول
بيشتر روزنامهها و رسانههاي خبري شد. اين روزنامهنگار مشهور روس هفتم
اكتبر 2006، در خانهاش، با اصابت گلولـه كشته شد. جسد وي را يكي از
همسايگان در آسانسور منزل مسكونياش پيدا كرد. براساس گزارش يك سازمان
مدافع حقوق بشر، چهار پوكة فشنگ و يك اسلحه كنار جسد كشف شده و گفته ميشود
ضارب مردي لاغراندام بوده كه لباس سياهرنگي به تن داشته است.
مرگ آنا با حرفة روزنامهنگاري وي ارتباط دارد. وي مقالاتي تندوتيز و
انتقادي در روزنامههاي كثيرالانتشار روسيه مينوشت و همچنين مطالب بيشماري
در زمينة حوادث آسياي مركزي، قفقاز شمالي و بهويژه چچن. نوشتهها و مقالات
او افشاگر فساد و رشوهخواري در دولت روسيه بود. بهويژه در هفت سال اخير
كه بهعنوان مفسر روزنامة نوواياگازتا به شهرت رسيده بود، تفسيرها و
تحقيقات خود را بر مسائل آسياي مركزي و قفقاز و نقد سياستهاي دولت روسيه
در اين منطقه متمركز كرده بود. او با شجاعت و جسارت تمام، در كشاكش
بحرانهاي متعدد اين مناطق، در چچن، قفقاز شمالي و بسلان حضور مييافت. مرگ
ناگهاني آنا را ميتوان با فعاليتهاي تحقيقي او دربارة جنگ مسلمانان چچن و
دولت روسيه مرتبط دانست. بسياري از نزديكانش معتقدند كه مجموعة دانستههاي
وي ميتواند از دلايل اصلي سوءقصد به جان او باشد. آنا بهعنوان يك مدافع
آزادي بيان چندين پروندة جنايي را دربارة عمليات نظامي نيروهاي فدرال روسيه
و جنايتهاي بيشمار آنها در چچن به جريان انداخت. بسياري از افشاگريهاي
سياسيـاجتماعي آنا در جامعه طنينانداز ميشد.
يكي از اعضاي گروه تحقيق دربارة قتل وي كه از فعالان حقوق بشري روسيه نيز
هست ميگويد: «شخصي با ويژگيهاي آنا به اعتبار هر دولتي لطمه ميزند و
بنابراين يك دشمن مهم محسوب ميشود. مسلماً هيچ دولتي فعاليت مداوم چنين
افرادي را تحمل نميكند.»
ويتالي ياراتفسكي، معاون سردبير روزنامة نوواياگازتا، نيز گفته است آنا
اسناد و مداركي دربارة شكنجة مردم چچن تهيه كرده بود و ميخواست آنها را
براي انتشار به روزنامه بدهد.
قرار بود آنا پوليتكوفسكايا مقالهاش را دربارة ربوده و شكنجه شدن افراد در
چچن روز نهم اكتبر به روزنامة نوواياگازتا ارائه كند، اما دو روز پيش از آن
به قتل رسيد و مقاله هيچگاه به تحريريه نرسيد.
مرگ پوليتكوفسكايا هراسي بر دل تمام نويسندگان و روزنامهنگاران روسيه و
كشورهاي مشتركالمنافع تحت نفوذ روسيه انداخت.
روزنامهنگاري با قلب مهربان
آنا پوليتكوفسكايا در 1958 در نيويورك در خانوادهاي ديپلمات به دنيا آمد.
پدر او سفير روسيه در امريكا بود. در 1980 از دانشكدة روزنامهنگاري
لامانسف (دانشگاه دولتي مسكو) فارغالتحصيل شد. در خلال سالهاي 1982 تا
1993 در روزنامههاي ايزوستيا، وازدوشني ترانسپورت و نشرية پاراتيت مشغول
به كار بود. از 1994 تا 1999 مفسر و سردبير بخش حوادث روزنامة ابشاياگازتا
بود. آنا از 1999 كار در روزنامة نوواياگازتا را آغاز كرد. مدام به مناطق
جنگخيز و اردوگاه مهاجران در استانهاي داغستان، اينگوشي و چچن سفر ميكرد.
او در سپتامبر 2001 مقالهاي به چاپ رساند با عنوان «مردمان ياغي» كه
دربارة زندگي زليمخان موردالف چچني بود كه همان سال در چچن دستگير و
زنداني شده بود. يكي از ياران موردالف كه بهطور مستقيم با او در ارتباط
بود، پس از دستگيرياش، با نام مستعار سرگئي لاپين، نامههاي تهديدآميزي
براي آنا پوليتكوفسكايا ميفرستاد. ولي پس از شناسايي در اواخر مارس 2005
به 11 سال تبعيد به مناطق مهاجرنشين محكوم شد.
در سپتامبر 2004 و هنگام وقوع حادثة هولناك گروگانگيري در مدرسة بسلان در
مركز استان چچن، آنا تلاش بسياري كرد تا با هواپيما به آنجا فرستاده شود.
گرچه پيش از رسيدن به بسلان به مسموميت غذايي شديدي دچار شد، خود را هرطور
بود به منطقه رساند. با اين حال، بنا به گفتة خودش، او را به بهانة ايجاد
نظم در منطقه از محل دور كردند و اجازة تهية گزارش به او ندادند.
آنا پوليتكوفسكايا در ژانوية 2000، بهدليل انتشار گزارشهايي از منطقة چچن،
جايزة «قلم طلايي» روسيه و جايزة «اخلاق خوبـقلب مهربان» را از اتحادية
روزنامهنگاران روسيه دريافت كرد. همچنين اين اتحاديه از وي براي «پرداختن
به موضوعات ناب و مبارزه با فساد و رشوهخواري» تقدير كرد. در همان سال،
ديپلم «سنج طلايي 2000» نيز براي نوشتههاي آنا در مورد وضعيت منطقة
جنگزدة چچن به وي تعلق گرفت. در سالهاي بعد دو كتاب نوشت: يادداشتهايي
از چچن و از شخص اول: ولاديمير پوتين. آنا همچنين جايزة اولافا پالم آلماني
را براي اقداماتش در توسعة روزنامهنگاري آزاد دريافت كرد و در كنار همة
اين جوايز، توانست جايزة جهاني سازمان عفو بينالملل را نيز از آنِ خود كند.
او يك دختر به نام ويرا و يك پسر به نام ايليا دارد.
دولت روسيه، متهم رديف اول!
مظنونان اصلي قتل آنا پوليتكوفسكايا حاكمان رسمي چچن، يعني مراد كاديرف و
اطرافيان او هستند. فرماندهاني كه در جريان جنگ جداييطلبان مسلمان چچن با
دولت روسيه، به كمك نيروهاي فدرال روسيه مستقر در چچن شتافتند و به پل
ارتباطي ميان مافياي محلي و قدرت مركزي تبديل شدند. همچنين برخي از همكاران
پوليتكوفسكايا، كه به دليل ارتباط نزديكشان با مقامات دولتي از افشاي فساد
دولتمردان روسيه ناخرسند بودند، همواره سعي داشتند اين روزنامهنگار را از
وقايع مسئلهساز دور نگه دارند و مانع فعاليتهاي تحقيقي او شوند.
به دنبال قتل زنجيرهاي تعدادي از روزنامهنگاران و يك سياستمدار منتقد
دولت، دولت روسيه به دست داشتن در آنها متهم شد و افشاگري رسانهها به كمك
مخالفان سياسي سرسخت دولت، دولت روسيه را در تنگنايي سخت قرار داد. برخي
كشورهاي غربي نيز فرصت يافتند تا از اين طريق فشارهايي را بر دولت روسيه
وارد كنند و بتوانند در انتخابات 2008 روسيه از دور دستي بر آتش داشته
باشند.
با مرگ آنا، كه از منتقدان جدي دولت روسيه محسوب ميشد، همه بهياد آوردند
كه او چگونه به مناطق بحرانزدة چچن و قفقاز شمالي سفر ميكرد. تنها او
توانست با جلب اعتماد مبارزان چچني، فرصت مصاحبه با آنها را بهدست آورد.
برخلاف ديگر روزنامهنگاران و نويسندگان سياسيـاجتماعي فعال در زمينة
آزادي بيان، او بيش از ده بار به چچن سفر كرد تا از نزديك در جريان وقايع
آنجا قرار گيرد. او ميكوشيد در نوشتههاي خود علايق و خواستههاي
انسانهاي بيشماري را منعكس كند كه در رنج و فقر ميزيستند. به همين دليل
افرادي او را ستايش ميكردند و افرادي نيز از او و آنچه مينوشت تنفر
داشتند. بازرسان تحقيق دربارة قتل آنا تمام فايلهاي موجود در كامپيوتر
شخصي او در دفتر روزنامة نوواياگازتا را بررسي كردهاند.
دميتري موراتف، سردبير روزنامة نوواياگازتا، ميگويد: «او با كودكان و حرفة
خود زندگي ميكرد. همه ميدانند كه بينهايت باصداقت بود و نوشتههاي او به
تمام معنا حرفهاي و منصفانه هستند.»
يوري چايكا، ژنرال و دادستان فدرال روسيه، كه به پروندة ترور اين
روزنامهنگار رسيدگي ميكند، اطمينان داده است كه تمام تلاش خود را براي
يافتن قاتل بهكار خواهد بست.
اعضاي مجلس عمومي فدرال روسيه نيز اعلام كردهاند كه اگر دولت روسيه هرچه
زودتر قاتل اين روزنامهنگار را شناسايي نكند، اِعمال روشهاي حذفي براي
سركوب روزنامهنگاران بهصورت يك امر طبيعي در جامعة روسيه درخواهد آمد.
تري دويس، دبيركل شوراي اروپا، ميخاييل گورباچف، آخرين رئيسجمهور شوروي، و
نمايندگان چندين سازمان بينالمللي مدافع حقوق بشر و آزادي بيان، ازجمله
روزنامهنگاران بدون مرز از دولت تقاضا كردهاند كه هرچه زودتر عامل قتل را
دستگير كند.
ايگور ياكاونكو، دبيركل اتحادية روزنامهنگاران روس، كشته شدن آنا
پوليتكوفسكايا را قتلي سفارششده و با برنامهريزي قبلي ميداند و ميگويد:
«شخصي كه به تحقيقات سياسي دست ميزند تنها با قتل سياسي است كه دهانش بسته
ميشود. در جامعة روزنامهنگاران نميتوان شخصي را يافت كه در صداقت،
تيزبيني و مهارت در پرداختن به موضوعات مهم به پاي آنا پوليتكوفسكايا برسد.
هيچكس مثل او نيست.»
ياكاونكو بدبينانه معتقد است كه قاتل آنا هرگز پيدا نخواهد شد. اما سردبير
روزنامة نوواياگازتا كه مستقلاً پيگيري قتل آنا را به عهده گرفته است
ميگويد: «ما قادريم اطلاعاتي بيش از اطلاعات سازمانهاي تحقيقاتي بهدست
آوريم. ما هماكنون اطلاعات مفيدي در دست داريم و راههايي نيز براي
دستيابي آسانتر به اطلاعات باارزش ديگر داريم و نخواهيم گذاشت قتل آنا به
رازي هميشگي بدل شود.»■
منابع
1)http://politkovckaya.novayagazeta.ru/bio.shtml.
2) file://A:\пoЛИT_Py HOBOCTИ ЪИorpaФИФИЯ AHHЂІ ΠoЛИTКOBКOЙ.htm.
3)http://babr.ru/index.php?pt=news&event=v1&IDE=33164.
4)http://www.telekritika.ru/article/1024.html.
سایت قلم از انتشار مطالب و
مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است
مسئولیت
مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد
|