_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

سوسیال دمکرات ها وفیلسوف چهارم شان

17.01.2009

آرام بختیاری

Marc Aurel 121- 180

Aramy@web.de

 

سوسیال دمکرات ها وفیلسوف چهارم شان .

مارک آورل؛ فیلسوف،سیاستمدار، درویش .

 

اخیرا یکی ازرهبران سوسیال دمکراتهای غرب درمصاحبه ای بمناسبت 85 مین سالروزتولدش، مارک آورل،فیلسوف وسیاستمداررومی راازجمله آموزگاران خوددرزمینه عمل واخلاق سیاسی معرفی نمود. بعداز کائوتسکی،کانت،وکارل پوپر،این چهارمین فیلسوفی است که ازطرف سوسیال دمکراتهای جدید درزمینه عمل سیاسی توصیه میشود.

مارک آورل نه تنها قیصرامپراتوری روم درقرن دوم بعدازمیلادبود بلکه یکی ازمهمترین نمایندگان فلسفه رواقی نو است.این جریان فلسفی میان قرن اول ودوم بعدازمیلاد دررم ویونان باستان رواج داشت.اوهمچون سایرنمایندگان فلسفه رواقی جهان باستان،خودرا نه باعلم منطق ونه بافیزیک بلکه با فلسفه اخلاق سرگرم نمود،وبعنوان یک روشنفکر وسرباز رومی بیشتربه فلسفه طبیعی فیثاغورث و هراکلیت وفلسفه رواقی تمایل داشت تا به تئوری شناخت ودیالکتیک افلاتونی.اوازشماراهل نظری بود که میان فلسفه وسفسطه گرایی سوفسطائیان فرق گذاشت،وخواسته قدیمی افلاتون را که حاکمان باید فیلسوف،وفیلسوفان بایدحاکم شوند،راعملی نمود،گرچه وی دولت اوتوپی افلاتونی راغیرقابل عمل می دانست. مارک آورل اشاره نمود که مهمترین تقوا،عدالت- و مهمترین آسیب برای انسان،اعمال غیر اخلاقی اوهستند، وفلسفه نباید فقط علمی نظری باشد بلکه بایددرزندگی عملی نیز ازآن استفاده شود چون فلسفه باید تنها راهنمای مادرزندگی گردد.اوازجمله متفکرانی بودکه میان تئوری وعمل نیز پلی زد ومبارزه باپیشداوریها رایکی ازاهداف بنیادین خودقرارداد.مارک آورل میگفت که دشمنی انسانها با همدیگرخلاف قوانین طبیعت است.اصول بنیادین فلسفه اخلاق او متکی برفلسفه طبیعی،علم متافیزیک، دین والهیات بودند.اهل نظر پیش بینی میکنند که درآینده تحقیق پیرامون اصول علم اخلاق بدون درنظر گرفتن افکارمارک آورل غیرممکن خواهدبود.وی میگفت که تحقیقات درعلوم طبیعی،بدون رابطه آنان با اخلاق واصول اخلاقی و دین، بی ارزش است.اونه تنها خواهان دولتی جهانی وحاکمیت امپراتوری عقل برجهان،بلکه مخالف ناسیونالیسم ومبلغ نوعی جهانوطنی درزمان خودبود.

مارک آورل درزمان خودمعروف به "امپراتوری حاکم"شد چون آنگونه که افلاتون گفته بود که فیلسوفان بایدبرمسند قدرت برجهان حکم کنند،ولی چون اودارای یک جهانبینی بدبینانه بود،به رد هرگونه آرمانگرایی سیاسی مانند دولت ایده آل افلاتونی وعملی نمودن یک اوتوپی پرداخت. وی میگفت که درتربیت وآموزش کودکان باید نقش فلسفه مهمتراز نقش دین باشد.اوزندگی رابایک جنگ ویک ایستگاهی موقت برای اهل سفرمیدانست.درنظر اوتنها علمی که انسان را سالم به سرمنزل مقصود میرساند،علم فلسفه است.اوزندگی رانوعی اقامت درغربت میدانست.امروزه اشاره میشود که زندگی او بهترین تفسیروتاویل ازفلسفه رواقی وخصوصیت وظیفه شناسی انسان بود.اونه تنها به انتقادازاصول اخلاقی حاکمان تاریخ پرداخت بلکه یکی ازمنقدین درونی امپریالیسم رومی بود و خواهان انحلال آن گردید. وی میگفت که چون زندگی کوتاه وعملی نمودن ایده آلها غیرممکن است، انسان نباید دنبال موضوعات فرعی ومسائل غیرمهم برود.درنظراوهرانسانی دارای وظایفی اجتماعی است وهرانسانی بایدخودرا یک شهروند جهانی بشمارآورد.اوهمانطور که قبلا اشاره شدطراح یک نظام سیاسی جهانی بود.بعدها دین مسیحیت،تاکیدعشق به همنوع اورا،یکی ازاصئل عقیدتی خودقرار داد،بااینوجود جدایی دین ازاخلاق،نه خواسته مارک آورل بود ونه مطابق فلسفه رواقی حاکم زمان او .

    مارک آورل بین سالهای 180-121 بعدازمیلادزندگی نمود.اودرسن 59 سالگی درنزدیکی شهروین به علت بیماری وبادرگذشت.اودرزمان خودعلیه پارتهادرشرق،علیه ژرمنهاوبریتانیادرشمال به جنگ پرداخت وغرب بین النهرین راتسخیرنمود.او40ساله بودکه درسال 161 بعدازمیلاد،بعدازمرگ آنتونیوس،قیصرروم شد.وی ازنوجوانی به فلسفه علاقه یافت ودر12سالگی بافلسفه رواقی آشناشد. به سبب استعداد دوران کودکی اش،یک حاکم رومی اورا پسرخوانده خودنمود وازترقی ورشداوحمایت کرد.اواز12سالگی لباس رواقی می پوشید وطرززندگی آنان راتقلید می نمود،وگرچه درخانواده ای مرفه بزرگ شده بود ولی روی زمین عریان می خوابید وفروتن وقانعانه زندگی می نمود.درزمان او امپراتوری روم نه تنهابه وسیعترین مساحت خودرسیدبلکه ازشکوفایی فرهنگی خاصی نیزبرخوردار شد.فلسفه رواقی مارک آورل بیشترتحت تاثیردوفیلسوف بنامهای سنکا و اپیکتت بود.ازجمله حوادث زمان او اشاعه وبا،بحران اقتصادی ،زمین لرزه و تحت تعقیب قرارگرفتن مسیحیان بود.

گرچه اوبعنوان امپراتور روم  وفرمانده جنگ،وقتی برای فلسفه گری نداشت، اوولی دروقت آزاد به مطالعه وبحث های فلسفی می پرداخت.درزمان او غیراز دفع خطر دراطراف امپراتوری روم،درمصرو اسپانیا مردم دست به شورش زدند. او میگفت که موفقیت درامور کوچک و جزئی مهمترازداشتن یک  اوتوپی خیالی افلاتونی است.وی میگفت که انسان درزندگی این دنیایی باید آنطور باشد که مطابق طبیعتش باشد،وتکامل وترقی آنست که انسان هرروز را چنان ایده آل پایان برساند که انگار آخرین روززندگی اوبوده.اوصفات تنبلی،مقدس بازی،وعلافی رامحکوم می نمود.مارک آورل انسان را جزئی از کل میدانست ومیگفت انسان باید مطیع هدف گردش جهان باشد چون طبیعت تمام جانداران وگیاهان رابرای رضایت وهماهنگی باخودآفریده است.اوبااعتقاد به اصول وظیفه شناسی فلسفه رواقی,حتی در حال بیماری نیزاستراحت نمی نمود وگرچه اوازجنگ متنفربودسالها می بایست درمیدان جنگ به مبارزه می پرداخت،سرانجام درپایان دوره او سیستمهای فلسفی جدیدی اعلان وجودکردند وآرامش رواقی به پایان رسید.درتنها کتاب او " توجهاتی بخود " اصول عملی زندگی او که متکی به فلسفه رواقی بودند،مطرح شده اند. او میگفت که مرگ نیزامری طبیعی است وانسان نباید ازآن وحشت داشته باشد.امروزه مورخین مدعی هستند که او به هماهنگی وتوافق میان ایده آلهای فلسفه رواقی وجریانات عملی زندگی رسید.گرچه نزدیکی افکاراوبه مسیحیت مشاهده میشوند او جمعگرا وعقلگرا است ونه وحی گرا.دردوره پیش و بعدازاو،500سال فلسفه رواقی حاکم بود؛نیرویی فکری که با جهانبینی روم باستان هماهنگی داشت.

مارک آورل درکتاب "توجهاتی بخود" نه تنها به تحقیراخلاق مبتذل حاکمان میپردازد بلکه به دفاع ازبردهها وفقرا نیزسخن میگوید. این کتاب 12 فصلی بزبان یونانی دردوره اقامت اودرچادرهای نظامی زمان جنگ نوشته شده که مجموعه ای ازکلمات قصار ودرسهای کوتاه فلسفه رواقی موردعلاقه اوهستند.اودرآنجا نیز به سپاس ازخدایان،آموزگاران،حامیان وافرادخانواده اش میپردازد که درطول زندگی عملی وافکار نظری به او کمک نمودند وصفاتی مانند صبر،مقاومت،تقوا،تیزهوشی،پایه داری، بخشندگی،واقعگرایی، را به او آموخته اند.

طبیعت فلسفه مارک آورل براین اصل متکی است که جهان مشمول وحدت است درحالیکه درآن همه چیزدرحال حرکت،تحول ، تغییر،مرگ و زندگی است. اوازموضع متافیزیکی میگفت که عقل کل دارای سه بخش است:عقل فردی،عقل جمعی ،وعقل جهانی.اودرامورعملی توصیه میکندکه روح انسان بایدازمسائل خارجی مانند قدرت،سودجویی،ونامجویی،دوری کند.اوگرچه مردی غنی بود،ساده گی در زندگی راهدف خودقرارداد.اومیگوید که انسان باید حقیقت خواه،کنجکاو برای آموزش،پژوهشگر،و مهربان باشد وانسان نباید اسیر علایق وخواسته های نفسانی خودگردد.درنظراوانسان نبایددنبال کالاهای لوکس ومدروز برود وبایدرفتاری مساوی وعادلانه بادیگران داشته ودرخدمت کمک به دیگران باشد وتاحدجانفرسایی کاروکوشش نماید.درفلسفه مارک آورل،دورنگی،خودپرستی،وفردگرایی جایی نداشتند . اوازخودگذشته گی،نظم آهنین،فروتنی،میانه روی و شجاعت سخن میگفت.احترام،احساس مسئولیت، حق جویی،وفاداری به قانون،ازجمله خصوصیات فلسفه اخلاق دولت رومی بودند که ریشه درمتافیزیک وفلسفه طبیعی رواقی-رومی داشتند.خونسردی،آماده گی،تنفرازجاسوسی وخبرچینی وشایعه پراکنی،فالگیری وغیبگویی،عشق به فلسفه،بلندنظری،ازدیگردرسهای اخلاقی فلسفه رواقی بودند . درفلسفه اخلاق مارک آورل،سیاستمداربدون شحصیت وفرصت طلب که مدام درجستجوی تاکتیک قدرت گرایی باشد،جایی ندارد.

 

مطالب در ارتباط:

ــ مشروعيت دموكراسي از كجا مي‌آيد؟ ( حمید نعمت الهی )

ــ خاطرات کودکی  ام - ومزاحمت سالهای قمری-شمسی ( سهراب آواره )

ــ بچه فئودال ها قناری بازشدند،- و بچه دهاتی ها، مائوئیست ! ( سارا ارمنی )

ــ عتیق رحیمی برنده جایزه ادبی فرانسه شد ( بی بی سی )

ــ یادی از آلبرکامو ( مریم فشنگ )

ــ پیوند دو شهر با دو فرهنگ (دویچه وله )

ــ زنده باد بمب ، زنده باد دینامیت ،- شعارمبارزان بود آنزمان ( روسیا روشن )

ــ بمناسبـــــت 18 مهـــــــــــر روز بزرگـداشت حـافــــظ ( فرزاد فرزین فر )

ــ در آغاز خشم بود - و سپس شورش ! ( روسیا روشن )

ــ ازدواج یا انحصاری نمودن مالکیت بر زن ؟ ( روسیا روشن )

ــ داستان خوانی مهشید امیرشاهی در دو شهر آلمان ( علی امینی )

ــ سه قرن مبارزه اجتماعی آنارشیست ها در آمریکا ( روسیا روشن )

ــ  روشنگر پشت پرده های آهنین درگذشت ( تحریریه ایران قلم )

ــ زردشت، از ماقبل باستان تا زمان ساسان، از افسانه تا فلسفه ( آرام بختیاری )

ــ نگاهی به کتاب " در خلوت مصدق " ( فرج سرکوهی )

ــ ایران قدیم در دیوان شرقی-غربی گوته ( کیواندخت میرقهاری )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد