_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

ماجرای به قتل رساندن نوح مجدد

19.01.2009

مجید روحی

سازمان مجاهدین خلق که اساسی ترین و بنیادی ترین و حقوق ساکنان اشرف را نقض نموده و اصلی ترین تهدید جان و روان آنان محسوب می شود . فاجعه انسانی در اشرف تهدیدی است که رهبران سازمان مکرر نسبت به آن هشدار داده اند و همه گان می دانند که این هشدار در واقع زنگ خطر پایان هولناک جهان در خصوص این پادگان است .

نوح یکی از ناراضیان سازمان بود که سازمان همیشه نوح را در حاشیه گذاشته بود . سر مخالفت با ایدولوژی سازمان و در نشستها همیشه مورد تهاجم هر بلای که می خواستند سرش درمی آوردند و همیشه توهین و تحقیر می کردند.

مسعود رجوی به رژیم ایران انتقاد می کرد که بچه ها و نوجوانان ایران را به روی میدان مین می فرستند در حالی که مسعود رجوی خودش دستور به قتل رساندن نفرات را در اشرف صادر می کرد با سناریوهای مختلف .

نوح مجدد در قرارگاه پنجم مرکز 35 با من بود فرمانده قرارگاه پنجم زهره قائمی بود و فرمانده مرکز 35 مهری علیقلی بود در اشرف . که بعد ارتش پنجم را منتقل کردند به العماره جنوب عراق که نام قرارگاه شهید فریبا موزرمی بود .

نوح در مرکز 35 در اشرف باطری های ماشین را شارژ می کرد وقتی فرمان شفابین خودسوزی کرد . مهوش سپهری نشست گذاشت . نوح میکروفن را گرفت و از بالا تا پایین سازمان را شست در همان نشست که به مسئولین فشار آمد و میکروفن را با زور از نوح گرفتن . نوح لهجه شیرین جنوبی داشت . بعد از نشست به نوح گفتم که حرفهای که زدی سازمان اذیتت می کند . نوح شروع کرد به مسعود و مریم فحش دادن . گفت امام حسین با یارانش چنین کاری نکرد که مسعود و مریم می کنند . میدانستم که سازمان نوح را به قتل می رساند . حال با چه سناریوی خدا می داند .

روزی داشتم بولتن می خواندم که دیدم نوشته نوح در عملیات به شهادت رسید . آن هم با تیتر کوچک و آخر صفحه بولتن .

هرکس میدید همان جا می گفت که سازمان نوح را به قتل رسانده است .

اینجا سئوال پیش می آید .

خانم مریم قجر عضدانلو

1 . نوح که یکی از ناراضیان سازمان بود چطور اعتماد کردید فرستادید عملیات ؟

2 . کسی که در عملیات به شهادت می رسد مسعود رجوی مگر پیام نمی فرستاد و از آن شهید به عنوان یک قهرمان یاد می کرد و برای همه نفرات قرارگاه پیام را می خواندند ؟

3 . برای نفر مراسم می گرفتید در مزار و زندگی نامه نفر را می خواندید و یک مقداری هم خودتان دروغ به زندگی نامه و یا وصیت نامه اضافه می کردید و به خورد نفرات می دادید که حتما در وصیت نامه باید نفر بدهکار و مدیون شما و شوهرتان می شد .

4 . در قسمت یادبود شهدا اسم نفر را می زدید

5 . از طریق سیمای آزادی شهادت نفر را پیراهن عثمان می کردید

6 . عکس نفر را در کشورهای اروپایی میدادید دست هواداران و جیره خواران سازمان برای مالیکاری که جیب شما و شوهرتان را پر کند .

خانم مریم قجر عضدانلو قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دمب خروس را .

شما کدام یکی از این کارها را انجام داده اید بجز این که با تیتر کوچک ته بولتن زدید خبر به قتل رساندن نوح را یا سناریوی عملیات .

خانم مریم قجر عضدانلو شوهرتان در نشست ها می گفت هر کس از ایران به سازمان می آید هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه گفته است یک عملیات برای سازمان است ، شوهرت اضافه کرد که ما نمی گذاریم کسی برود توی گلوی خمینی و از سازمان جدا شود ..

سئوال من این است که آدمهای ناراضی که می خواستند جدا شودند توی گلوی خمینی نمی گذاشتی بروند خودتان به راحتی به قتل می رساندید .

خانم مریم قجر عضدانلو چرا وقتی کمپ تیف برقرار شد خط شما عوض شد همیشه با آمریکایی ها التماس می کردید که نفرات جدا شده را به ایران بفرستید و هر وقت نشست با آمریکایی ها داشتید و به دست بوس آنها می رفتید از اول نشست تا آخر نشست حرفتان شده بود اما نفرات تیف . این را یک سرهنگ آمریکایی در کمپ به نفرات می گفت و سئوال کرد که چرا سازمان اینقدر از شما ترس دارد ؟ . چون وقتی ما دلیل جداشدن نفرات را از سازمان پرسیدم آنها گفتند به چند دلیل ساده مانند خلع سلاح ، زن و بعضی از نفرات هم به دلیل داشتن اعتیاد .

خانم مریم قجر عضدانلو واقعا شرم و حیا چیز خوبی است .

خانم مریم قجر عضدانلو شما آخر فدا و صداقت هستید و آخر دروغ !

من به خاطر شرایط سخت سازمان جدا نشدم به خاطر خیانت شما وشوهرتان به فدا و صداقتم جدا شدم .

واقعا شرمم می شود وقتی سئوال می کنند در کدام سازمان بودی و بیشتر شرمنده می شوم وقتی میگویم شما و شوهرتان رهبر فرقه ی من بودید که دستانتان به خون یارانتان آلوده است .

خانم مریم قجر عضدانلو من با حرف آقای خزائی که در ارتباط مستقیم می گفت باید سروکله خائنان را تراشید و در خیابانها گرداند موافقم . من خودم آرایش گر هستم در اورسورواز خدمتتان می رسم .

خانم مریم قجر عضدانلو دیگه سلاح نظامی که ندارید بنابراین برای مبارزه با این جداشدگان و دشمنان جدید از همان سلاح همیشگی یعنی مزدور اطلاعاتی و نفوذی خواندن تمامی آنها استفاده کنید چه فرقی می کند کادر 30 ساله سازمان باشد یا 1 ساله .

هم وطن عزیز و مبارز به منظور جلوگیری از بروز یک فاجعه انسانی بسیاری از فرقه ها در حال سقوط مثل سازمان مجاهدین خلق که جان و عمر و زندگی و حتی عشق و عواطف افراد برایشان مهم نیست و اسیر در زندان فرقه ی رجوی هستند با تلاش و کوشش شما دوستان و مجامع حقوق بشری بین المللی به زودی آزاد شوند از سیطره ی فرقه ی ستیزه جوی رجوی و بازگشتشان به دنیای آزاد و کانون گرم خانواده .

خانم مریم قجر عضدانلو به مسئولین سازمان و هوادارانتان بگویید که این قدر مرا تهدید به مرگ نکنند اگر سکوت کنم خیانت کرده ام فرقی با شما و شوهرتان ندارم .

شوهرتان مسئود د د ر ی تو عمرش یک حرف درست زد گفت : از واکنش طرف بفهمید که چقدر جدی هستید .

مجید روحی قربانی فرقه ی رجوی

مطالبی در ارتباط:

ــ مصاحبه با آقای فرزاد فرزین فر شاعر و نویسنده ساکن سوئد ـ قسمت اول / از تقدس " خون تا تقدس " سلاح " ( سایت ایران قلم )

ــ تاریخ مصرف مجاهدین زیر پرچم بیگانگان به پایان رسید( مجید روحی )!

ــ گزارش کامل " اداره امنیت فدارل آلمان " در مورد سازمان مجاهدین ( ترجمه از کانون آوا )

ــ مجاهدین، دولت عراق و آینده ( بهار ایرانی )

ــ آمریکا بار دیگر سازمان مجاهدین را تروریست خواند ( رادیو فردا )

ــ نامه به سفیر آلمان در سوئد ( شعله شادرام )

ــ نامه سرگشاده به نخست وزیر عراق در مورد سازمان مجاهدین خلق ( بهار ایرانی )

ــ قصه شهر رباط ها ( انجمن نجات )

ــ سرنوشت مشترک ( علی جهانی فرد )