_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

بازخواني زندگي و آراي مهندس مهدي بازرگان؛ ايمان و آزادي - علي شاملو

 

22.01.2009

علی شاملو

مهندس مهدي بازرگان يكي از شخصيت‌هاي برجسته و جنجالي تاريخ معاصر ايران است، به اين لحاظ كه درباره شخصيت وي اظهارنظرهاي متفاوت و گاه متضاد ابراز شده است. زماني نه‌چندان دور در پي ماموريت خلع يد از شركت نفت ايران و انگليس و اخراج موفقيت‌آميز انگليسي‌ها از ايران و مبارزه عليه سلطه اجنبي و استبداد پهلوي از سوي رهبر نهضت ملي، دكتر محمد مصدق <يگانه مرد وطن‌پرست ايران> لقب مي‌گيرد و زماني ديگر با حمايت قاطعانه از جنبش روحانيت مبارز در خرداد 1342 و ابراز انزجار از حكومت پهلوي و محكوم كردن كشتار مردم بي‌دفاع و كوشش در پرورش و جذب جوانان مبارزي همچون دكتر مصطفي چمران، دكتر علي شريعتي و ... <چريك پير> ناميده مي‌شود و بالا‌خره به خاطر تلا‌ش پيگيري كه در ايجاد جمعيت دفاع از حقوق بشر در ايران داشته است و نقش بسيار موثري كه در ايجاد فضاي باز سياسي و آزادي زندانيان در اواخر حكومت پهلوي و در نتيجه، در پيروزي انقلا‌ب ايفا كرده بود، از سوي رهبري آن، عضو شوراي انقلا‌ب شده و مامور تشكيل كابينه به عنوان رئيس دولت موقت حكومت انقلا‌بي اسلا‌مي مي‌شود.

 

اما اين اعتماد و ارتباط ديري نمي‌پايد و در پي گلا‌يه‌هاي مكرر و اعتراض به دخالت برخي انقلا‌بيون در كارهاي دولت كه نقطه اوج آن جريان اشغال سفارت آمريكا و گروگانگيري بود، استعفا مي‌كند و به همين علت از سوي هر دو جريان <روحانيت> و <روشنفكران> آماج حمله‌ها و اتهامات قرار مي‌گيرد.


براي شناخت بازرگان بايد شخصيت اين بزرگمرد سال‌هاي پرتلا‌طم تاريخ معاصر ايران را از زواياي مختلف بررسي كرد. او پيش و بيش از آنكه يك سياستمدار باشد، يك متفكر اسلا‌مي است؛ انديشمندي متعهد كه هرگز در طول زندگي پرثمر خويش، لحظه‌اي از باورهاي خود جدا نشد. بازرگان نخستين متفكر ايراني- اسلا‌مي است كه اسلا‌م را متفاوت با برداشت‌هاي مرسوم سنتي و از ديدگاهي كاملا‌ نو و منطبق با علوم روز مطرح كرده است. او در طول 60 سال زندگي سياسي خود، بيش از 400 مقاله و كتاب از خود باقي گذارده است كه جهان‌بيني و نگرش خاص او را نسبت به اسلا‌م و انسان، به وضوح نشان مي‌دهد. بازرگان انسان را <ذره بي‌انتها> مي‌داند كه كمال او در پيمودن <راه طي‌شده انبيا> در هماهنگي با جهان هستي است. بازرگان اين انديشه و نگرش جديد ديني را در زماني كه همه تلا‌ش رژيم پهلوي در جهت دور كردن روشنفكران و دانشجويان از اسلا‌م و تفكرات اسلا‌مي بوده است، از طريق سخنراني‌هاي مستمر در انجمن‌هاي اسلا‌مي دانشجويان و مهندسين كه خود باني آن بود، وارد محيط دانشگاه مي‌كند. مقام علمي او و همچنين تصدي پست رياست دانشكده فني نيز در اين زمان به گسترش اين جريان ياري مي‌رساند. ‌


بازرگان از بنيانگذاران عرف نوين تفسير دين توسط غيرروحانيون در ايران است كه مدعي حق تبيين ايمان مذهبي است. اين عرف نوين كه از ضرورت مشاركت اجتماعي- سياسي مومنان دفاع مي‌كند به ويژه با تاسيس جمهوري اسلا‌مي در ايران اهميت روزافزون يافته است. در اين چارچوب، بازرگان نيروي محرك ايدئولوژيك در نهضت آزادي ايران بوده كه به نوبه خود دفاع اسلا‌مي از حكومت قانون و دموكراسي را مشروعيت بخشيده است. سهم بازرگان در امور سياسي ايران به خاطر آثار مفصلي است كه وي خلق كرده و در آنها بر موضوعات ديني بر مبناي قوانين طبيعي، اخلا‌قيات نوين كار، آزادي انسان (به عنوان موجودي فردي و اجتماعي)، هويت مذهبي اجتماعي، اخلا‌قيات و ضرورت اصلا‌ح دولت و محدود كردن دخالت آن در زندگي مردم تاكيد كرده است.


بازرگان اين‌افكار را درون اوضاع روشنفكري ايران كه آميزه‌اي از فرهنگ مذهبي عامه مردم، سنت‌گرايي، تجددطلبي و طرفداري از حكومت مطلقه بود ارائه كرده است. احتمالا‌ آنچه بازرگان را در مقام مقايسه از ديگران متمايز مي‌كند، نوآوري‌هايي است كه در انديشه ديني پديد آورده و از اين راه براي مشروعيت بخشيدن به الگوي حكومت دموكراتيك و مبتني بر قانون در صحنه سياست ايران تلا‌ش كرده است. مهندس بازرگان پس از 28 مرداد 1332 براي مبارزه با استبدادي كه ناگهان بر جامعه ما پنجه افكند فعالا‌نه به وادي سياست پاي گذاشت تا به كمك ديگر فعالا‌ن سياسي، دموكراسي را به جامعه ما برگرداند. او عميقا و قلبا اعتقاد داشت كه آزادي نه گرفتني است و نه دادني، بلكه آموختني است. بي‌گمان مهندس بازرگان نمادي از تاريخ معاصر ايران است، چراكه او 87 سال زيست و اين دوران نيز از حساس‌ترين دوران‌هاي تاريخ كشور ما بوده است؛ يعني دوران مشروطيت تا انقلا‌ب بزرگ اسلا‌مي ايران. از اين رو پرداختن به آرا و كنش سياسي بازرگان بدون در نظر گرفتن بستر تاريخي آن امري بيهوده است. ‌

 
مشروطيت در سال 1342 ق/ 1285 ش به ثمر رسيد. در اين دوران با جنبش مشروطه‌خواهي و پيروزي نسبي آن، ايران وارد مرحله نويني در تاريخ خود شد. پس از آن پيامدهاي مشروطيت به صورت‌هاي گوناگون و حتي در اشكالي متناقض در بستر تحولا‌ت فكري، اجتماعي، اقتصادي و سياسي آشكار مي‌شود. فروپاشي نظم كهن و عدم جانشيني نظمي نوين، به قدرت رسيدن (يا رساندن) رضاخان سردار سپه و تاسيس سلسله پهلوي، استبداد سياه بيست ساله، وقوع جنگ جهاني دوم و سقوط ديكتاتوري، پيدايش فضاي باز سياسي پس از خروج رضاشاه از ايران در سال 1320 و استمرار آن در طول بيش از يك دهه، پيدايش نهضت ملي و تشكيل دولت ملي دكتر مصدق، كودتاي 28 مرداد 1332 ضددولت ملي، ايجاد فضاي نيمه‌باز سياسي در اواخر دهه 1330 و اوايل دهه 1340، پانزده خرداد 1342 و خفقان كامل و استمرار آن در طول پانزده سال آينده، ظهور جنبش‌هاي مسلحانه در اين دوران پانزده ساله، وقوع انقلا‌ب اسلا‌مي در سال‌هاي 1356 تا 1357 و پيروزي آن در 22 بهمن ماه 1357، تشكيل جمهوري اسلا‌مي و جنگ هشت‌ساله سرفصل‌هاي مهم تاريخ ايران در يكصد سال اخير است.


مهندس بازرگان درست در سال پيكار مجاهدان مشروطه با محمدعلي شاه (سال 1286 ش) در تهران زاده شده است. با توجه به موقعيت پدر و خانواده، از همان آغاز كودكي در متن تحولا‌ت قرار مي‌گيرد و با رويدادهاي مهم فكري، سياسي، اجتماعي و حتي اقتصادي كشور آشنا مي‌شود.


شاهد آگاه خلع قدرت از سلسله قاجار و انتقال آن به سلسله پهلوي است. همزمان با آغاز اصلا‌حات مورد نظر پهلوي اول و دگرگوني داخلي به خارج سفر مي‌كند و 7 سال را در فرانسه مي‌گذراند و با تجربياتي نو و تخصصي عالي به وطن بازمي‌گردد. در اواخر عصر پهلوي، فعاليت اجتماعي، علمي، فكري و ديني خود را آغاز مي‌كند. در تحولا‌ت فكري و اجتماعي دوران فضاي باز سياسي دهه 20 حضوري فعال و پرتكاپو دارد و نقش خود را به‌عنوان يك استاد برجسته دانشگاه (به‌ويژه مدتي نيز در مقام رياست دانشكده فني و معاونت وزارت فرهنگ) و يا يك سخنور و نويسنده تواناي علمي و مذهبي ايفا مي‌كند. پس از كودتاي 28 مرداد وارد <گود سياست> مي‌شود و به‌مثابه يك نويسنده و متفكر ديني و نيز به‌عنوان يك سياستمدار مبارز ملي ايفاي نقش مي‌نمايد. در دوران فضاي نيمه‌باز سياسي سال‌هاي 1339 تا 1341 در برترين جايگاه سياسي و فكري قرار مي‌گيرد و با مشاركت جدي در جبهه ملي دوم و سپس با تشكيل نهضت آزادي ايران، سهم مهمي در مبارزات براي استيفاي حقوق ملت محروم ايران برعهده مي‌گيرد.


با دستگيري بازرگان و ديگر رهبران نهضت آزادي در زمستان 1341، اختناق پهلوي دوم آغاز مي‌شود و با حادثه 15 خرداد در سال بعد، كامل مي‌گردد.
بازرگان به 10 سال زندان محكوم مي‌شود ولي در سال 1346 از زندان آزاد شده و به فعاليت‌هاي عمدتا فكري خود ادامه مي‌دهد. در عين حال او در اين دوران ركن ركين مبارزه ملي - مذهبي ايران به‌شمار مي‌آيد.
با آغاز نشانه‌هاي فترت در رژيم شاه بازرگان با فعاليت در سطح رهبري <كميته ايراني دفاع از حقوق بشر( >بهار سال 1356) بار ديگر وارد مبارزات مستقيم و علني با رژيم مي‌شود و با پافشاري در اين راه از چهره‌هاي تاثيرگذار انقلا‌ب مي‌شود تا آنجا كه در جرگه معتمدان رهبر روحاني و بلا‌منازع انقلا‌ب اسلامي ايران قرار مي‌گيرد و حكم رياست نخستين دولت انقلا‌ب و جمهوري اسلا‌مي را از دست رهبر انقلا‌ب، امام خميني دريافت مي‌كند.


9 ماه بعد در بحراني‌ترين دوره تاريخ معاصر، دولت موقت جمهوري اسلا‌مي را اداره مي‌كند. پس از ‌آن با آراي سنگين مردم تهران نماينده دوم تهران در مجلس مي‌شود و در سطح محدودتري به فعاليت سياسي خود ادامه مي‌دهد. بازرگان، از معدود شخصيت‌هاي نامدار معاصر ايران است كه همزمان و به صورت درهم تنيده، جامع صفات ‌نيكو و انساني و متعالي بود. علم و ايمان را با هم داشت و بين آن دو تعارضي نمي‌ديد و در نظر و عمل، يكي را فداي ديگري نكرد. علم و عمل را چنان سازگار ساخته بود كه به راستي در زندگي بازرگان، نمي‌توان آن دو را از هم بازشناخت. هرچند در انديشه بازرگان، دنيا مقدمه آخرت بود و هدف بعثت انبيا نيز شناخت و ايمان به خدا و تامين آخرت، اما از نظر او دين و دينداري بايد توام با عزت و عظمت و پيشرفت و آزادي و عدالت باشد.
از اين نظر او حامي و طالب <اسلا‌م اجتماعي> بود و خانه خدا را <خانه مردم> مي‌دانست، همان اندازه به جامعه بها مي‌داد كه به فرد، همان اندازه در خدمت مردم بود كه در خدمت خانواده و همان اندازه به سياست بها مي‌داد كه به اخلا‌ق. درايت را با پاكي و خلوص، به‌هم آميخته بود. صداقت را با سياست همنشين ساخته بود.


عبادت را با جهاد اكبر و اصغر تفسير كرده بود. عقل و احساس يا به قول خود او دل و دماغ را زير يك سقف جا داده بود. صلا‌بت و استواري و سرسختي را با نرمش و مدارا و انعطاف‌پذيري، آشتي داده بود. آرمانگرايي را با واقع‌بيني و پراگماتيسم، معارض نمي‌ديد. نظم دقيق و نمايان او در زندگي از اين جامعيت او حكايت مي‌كند.
و در پايان اين مقال بايد گفت بدانيم و بياموزيم و ستايش كنيم كه بازرگان هيچ‌گاه خشونت را باور نداشت، از آزادي دفاع كرد و از خط راست عدول نكرد و در زماني كه كمتر انتقادي در عرصه عموم به گوش مي‌خورد، با صراحت تمام انتقاد كرد. با وجود تلا‌ش‌هاي بسيار كه مي‌خواست او را راهي هجرت كند، در كنار ياران خود ماند تا لحظه‌اي كه به دار فاني شتافت. ‌
قلب تپنده مهندس مهدي بازرگان در ساعت 30/12 دقيقه سي‌ام دي‌ماه 1373 از كار ايستاد.


* عنوان مطلب برگرفته از كتابي نوشته محمد مجتهد شبستري است.
منابع و ماخذ:
1-‌يادنامه اولين سالگرد درگذشت مهندس مهدي بازرگان دي‌ماه 74
2-‌در تكاپوي آزادي جلد اول و دوم، تاليف حسن يوسفي اشكوري
3-‌زندگينامه سياسي مهندس مهدي بازرگان، دكتر سعيد برزين
4-‌شصت سال خدمت و مقاومت، سرهنگ غلا‌مرضا نجاتي
5-‌بازرگان راه پاك

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد