_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

ترجمه کامل بولتن " اداره امنیت فدرال آلمان " در مورد سازمان مجاهدین خلق

 

25.01.2009

 ترجمه از : کانون آوا

 

لینک به متن آلمانی

 

بولتن " اداره امنیت فدارل آلمان " در مورد سازمان مجاهدین

تاریخ انتشار : نوامبر 2008

 

مقدمه:

مجاهدین خلق ایران  مدتی نه چندان دور بعنوان سازمانی قدرتمند و نظامی در اپوزسیون ایران محسوب می شد که سرنگونی قهرآمیز رژیم ایران را هدف خود قرار داده بود. این سازمان  تا مقطع سرنگونی صدام حسین توسط بازوی نظامی خود، "ارتش آزادی بخش ملی" مطرح بود. ارتشي که در گذشته مسئول تعداد زیادی عملیات تروریستی در ایران بوده است.

به عنوان بازوی سیاسی مجاهدین در در اروپا و امریکای شمالی، " شورای ملی مقاومت ایران"  فعال است که از جمله بخاطر تبلیغات گسترده و فعالیت های سیستماتیک جمع آوری پول توجه را بخود جلب می نماید.

سازمان مجاهدین بکرات موفق گردیده است که با جارو جنجال های حرفه ای افکار عمومی را بخود جلب نماید. از بالاترین نمونه بی سابقه در این رابطه اکسیون های خودسوزی در شهرهای لندن، پاریس، رم و برن درتاريخ 17 و 18 ژوئن 2003 را می توان نام برد .که به بهانه اقدامات سرویس های امنیتی فرانسه در چارچوب تحقیقات قضایی علیه مجاهدین در رابطه با اتهام شیوه های غیر قانونی جمع آوری پول،  برپا کردن یک تشکل تروریستی و همچنین موارد دیگر ( بازرسی مرکز اصلی سازمان مجاهدین در پاریس و 12 محل دیگر و دستگیری همزمان 150 هواداران) انجام گرفت. در این بازرسی ها همچنین 9 میلیون دلار امریکایی بصورت نقد و وسایل ارتباطی و مخابراتی با برد بسیار بالا ضبط گردید. علیه 11 نفر از مسئولین و همچنین مریم رجوی همسر پیشوای سازمان مجاهدین مسعود رجوی حکم جلب صادر شد. مریم رجوی که از طرف سازمان به عنوان رئیس جمهور در تبعید نامیده می شود بعد از مدت کوتاهی بهمراه مابقی دستگیر شدگان آزاد گردید.

سازمان همیشه سعی دارد که با استفاده ظریف از لابی های مختلف، افکار عمومی و همچنين تصميم گيرندگان اجتماعی و سیاسی را به نفع خود تحت تاثیر قرار بدهد و کشور آلمان هم از این استراتژی مستثنی نیست و در سطح ایالتی و فدرال سعی دارد که با نمايندگان تماس گرفته و اهداف سازمانی خود را به عنوان نقطه نظرات دمکراتیک به اطلاع آنها برساند و جلب حمایت سياسي نماید.

شورا بااين کار اين هدف را دنبال مي کند که از ليست تروريستي اروپا خارج شود. نقطه اوج اين لابي کاری در سفر مريم رجوی در 23 تا 27 نوامبر 2008 به برلين مسجل شد.

شورای ملي مقاومت و سازمان مجاهدين از سالها پيش بخصوص بدليل آمادکي جهت خشونت که در سالهای 2001 تا 2002 آنرا نشان دادند، تحت نظر ادارات امنيتي آلمان قراردارند.

این بولتن به موارد پشت پرده و پروسه فعالیت در عراق، وضعیت فعلی و اهمیت سازمان می پردازد. این بولتن همچنان نشاندهنده کاراکتر توتالیتره سازمان مجاهدین می باشد که حتی با نابود شدن بازوی نظامی خود هنوز از خشونت به عنوان وسیله در مبارزه سیاسی تبری نجسته است.

 

1-    بنیانگذاری و ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران

سازمان مجاهدین در سال 1965 میلادی توسط جوانان روشنفکری از قشر متوسط با هدف اينکه اپوزیسیون رژیم شاه بشوند، بنیانگذاری گردید.

سازمان انقلابی و مارکسیستی یک ایدئولوژی ابداع کرد که تفکر اسلامی را به افکار مارکسیستی تلفیق نمود. در سالهای ابتدایی بنیاگذاری موجودیت سازمان مخفی نگه داشته شد. اعضاء در هسته هایی جداگانه تقسیم بندی شده و همگی تحت مسئوليت یک کمیته مرکزی قرار داشتند. آنها تئوری های انقلابی را با توسل به آموزش های مارکسیستی و همچنین روش های جنگهای چریکي هوشه مین و چه گوارا و کسان دیگر می آموختند. آنهاهمچینن دست به تجزیه و تحلیل تاریخ اسلام و برگزیدن شریعت شیعه به عنوان جنبش اعتراضی برعليه ظلم طبقاتی و استبداد حکومتی زدند. در کنار آن بنیانگذاران سازمان مجاهدین تحت تاثیر آموزش های دکتر علی شریعتی یکی از همرزمان معاصر خود قرار گرفتند  که وی از دیدگاه خود مذهب شیعه را بطور خاص دارای ویژیگی انقلابی می دانست.  با تاثیر ازانقلاب الجزیره و کوبا و همچنین جنگ ویتنام، سازمان مجاهدین مختصات ضد امپریالیستی و ضدیت با غرب و آمریکا رادر دید گاه خود جای داد.

این نگرش راه به مبارزه مسلحانه و جنگ تبلیغی برد که آنرا به عنوان یک وسيله جهت بدست آوردن قدرت سیاسی برگزیده بود. تحول و رفرم بدون خشونت از ساليان پيش توسط سازمان منتفی تلقی شده است. در اطلاعیه ای که در نوامبر سال 1974 از طرف بنیانگذاران سازمان منتشر شده اين موضوع محسوس ا ست:

" ما از خود می پرسیدیم که چه باید کرد؟ پاسخ فقط این بود به پیش ، مبارزه مسلحانه !"

این اعتراف به خشونت، استراتژی سازمان مجاهدین را از ابتدای بنیانگذاری مشخص نموده است.

تبديل تئوری به عمل راه به تماس با سازمان آزادی بخش فلسطین برد که منجر به انجام دوره های آموزشی نظامی برای اعضای سازمان در لبنان، سوریه و اردن شد.

 

1-1- مبارزه علیه حکومت قبل از انقلاب اسلامی

انجام اولین عملیات مسلحانه توسط سازمان مجاهدین به سال 1971 بر میگردد. به مناسبت برگزاری جشن های 2500 شاهنشاهی سازمان طرحي ريخت که بموجب آن نیروگاه اصلی تولید برق تهران را منفجر نماید اما این طرح شکست خورد. بعد از ماهها  تحقیق در سال 1972 تعداد کثیری از اعضای سازمان توسط "ساواک" نیروی امنیتی شاه دستگیر شدند که مسعود رجوی رهبر فعلی سازمان مجاهدین نیز از جمله آنها بود. اعدام و زندانی شدن اين اعضاء منجر به تضعيف سازمان نشد. اعضای زندانی سازمان در زندان دست به سازماندهی زندانیان زده و سازمان در خارج زندان همچنان مبارزه مسلحانه راادامه داد. به این ترتیب بمب گذاری در تاسیسات امریکایی و ایرانی افرایش یافت. در طی سالهای 1973 الی 1976 در ایران  شش شهروند امریکایی ( سه افسرنظامی  و سه بازرگان ) قربانی عملیاتی شدند که مسئولیت آنرا سازمان مجاهدین بعهده گرفت.

از اواخر سال 1977 مابین رژیم شاه وگروه های مخالف چیزی شبیه جنگ داخلی در گرفت. در پاییز 1978 تحت رهبری آیت الله خمینی که در پاریس و در تبعید بسر میبرد به اصطلاح انقلاب اسلامی بوجود آمد که هدف آن سرنگونی رژیم شاه و برپایی حکومت مذهبی " ولایت فقیه " که همان ( رهبری مقامات مذهبی ) بود. در این مرحله شاه که تحت فشارهای مختلف  بین المللی بود، تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را آزاد نمود که از جمله تعداد کثیری از اعضای سازمان مجاهدین بودند که آنها در روند بعدی وقایع سیاسی داخلی ایران تاثیر بسزایی داشتند.

بعد از سرنگونی شاه و خروج او برای همیشه از ایران، خمینی در اول فوریه 1979 به تهران بازگشت.

 

1-2- مبارزه با سیستم حکومتی بعد از "انقلاب اسلامی"

درطول بدست گرفتن قدرت توسط خمینی، مسعود رجوی که از سال 1972 در زندان بود عفو شد. خميني همانطورکه کليه مخالفان شاه از وی حمايت ميکردند، از حمايت و همکاری اعضای سازمان مجاهدین نيز برخوردار بود.

هوادران سازمان مجاهدین همراه با احزاب وفادار به خمینی در اشغال و گروگانگیری اعضای سفارت امریکا در نوامبر 1979 نيز همدست بودند که ضد امریکایی بودن این دو گروه باعث پیوندشان گردید. هنگاميکه  رهبری جدید مذهبي در ایران بعد از 444 روز بخاطر فشار های بین المللی مجبور به آزاد سازی گروگانها شد، این موضوع باعث شکاف میان سازمان مجاهدین و محافظه کاران طرفدار خمینی گردید چرا که اعضای سازمان مجاهدین بدلیل گرایشات شدید ضد امریکایی مخالف این تصمیم گیری بودند.

"سازمان مجاهدین" نه تنها نتوانست اهداف سوسیالستی خود را در ایران پیاده کند بلکه در ساختار جدید سیاسی ایران نيزنتوانست جای مطمئنی برای خود بیابد. در سال 1981 نیروهای متحد در مبارزه با شاه باضافه سازمان مجاهدین در جنگ عليه رهبری جدید و محافظه کار هوادارخمینی شکست خوردند. .درنقطه عطف  تشدید درگیری های سیاسی ، تظاهرات حدود 500000 نفره مخالفان خمینی توسط پاسداران انقلاب اسلامی با خشونت برهم زده شد. بدنبال آن يورشهايي به دفاتر سازمان مجاهدین انجام گرفت که باعث دستگیری های گسترده و اعدام مسئولین و هواداران سازمان گرديد. پاسخ مجاهدین یکسری اقدامات بمب گذاری خونين عليه تاسيسات و همچنين عليه اعضای دولت جدید بود. در دو بمب گذاری بسیار بزرگ در مراکز دولت که بیشتر از 100 کشته بجا گذاشت، رئیس جمهور وقت علی رجایی و نخست وزیر محمد جواد باهنر کشته شدند. عکس العمل حکومت ایران در مقابل این حمله مجاهدین نه تنها ممنوعیت کامل این سازمان بلکه تعقیب بی رحمانه هواداران آن بودکه تا این اواخر منجر به صدور محکوميت های طولاني، شکنجه و یا حتی کشته شدن هزاران هوادار آن شده است.

با توجه به اینکه امکان فعالیت در ایران غیرممکن گشت نهایتا مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین به همراه ابوالحسن بنی صدر، پدرزن آنزمان خود که رئیس جمهور ایران بود وتوسط خمینی از قدرت خلع شده بود، به پاریس گریخت. آنها درآنجا دست به "تاسیس شورای ملی مقاومت" زدند که به عنوان سازمان دربرگیرنده اپوزيسیون "چپ" ایران بود. برخورد های خود سرانه سازمان مجاهدین و رهبر آن مسعود رجوی بعد ازمدت کوتاهی منجر جدا شدن گروه ها و شخصیت های شورای ملی مقاومت و از جمله بنی صدر گردید. از آن زمان شورای ملي مقاومت بعنوان بلندگوی سازمان مجاهدين عمل ميکند.

در سال 1986 احتمالا بدلیل فشار دولت فرانسه، رجوی مجبور به ترک تبعید گاه خود شد. او به همراه تعداد زیادی از رهبران سازمان و هواداران خود مقر اصلی اش را به عراق منتقل نمود. این کشور از سال 1980 با ايران در یک جنگ پرتلفات درگیر بود. مسعود رجوی با حمايت صدام حسین رئیس جمهور آنزمان عراق، "ارتش آزادی بخش" را تاسیس نمود که این ارتش یاغیان در همان زمان توسط ارتش عراق آموزش دیده و مسلح گردید. در تابستان 1988 در زمان کوتاهی قبل از آتش بس عراق و ایران، ارتش آزادی بخش با هماهنگی ارتش عراق به مرزهای ایران هجوم برد که این حمله با تلفات زیاد توسط ارتش ایران به عقب رانده و شکست خورد.

از آن زمان به بعد  مردم ایران بشدت از "سازمان مجاهدین" به عنوان خرابکاران وابسته به رژیم منفور عراق متنفر هستند.

 

2- برنامه سیاسی شورای ملی مقاومت ایران

در خارج از ایران "سازمان مجاهدین" توسط شورای ملی مقاومت نمایندگی می شود.اين جمع هدايت شده توسط مجاهدين متشکل ازچند گروه و تعداد کثیری شخصیت های منفرد می باشد که از سال 1993 مجلس به اصطلاح در تبعید را در پاریس تشکيل داده است و  بنا به ادعای خود دارای 550 عضو می باشد. اين پارلمان قلابي که هيچ نشانه ای از رای گيری ايرانيان خارج ازکشور را دربر ندارد، درهمین سال مريم رجوی همسر مسعود رجوی را به عنوان "رئیس جمهور آینده ایران" انتخاب کرد. هر چند که بر اساس مصوبه شورا حداقل برای هر سه ماه یکبار نشست در نظر گرفته شده بود، در اوائل این نشستها در پاریس و مقر اصلی این شورا مرتبا صورت میگرفت که بعدا گاه به گاه در مقر اصلی سازمان مجاهدین در عراق ادامه داشته است. مقر اصلی مجاهدین در عراق نيز بعلت بمباران هوایی حمله نظامی ارتش امریکا در سال 2003  بطور کلی از بين رفت.

شورای ملی مقاومت مدعی است که "تنها آلترناتیو دمکرات برای رژیم کنونی ایران" ميباشد و همچنین منافع های مردم ایران را نمایندگی می نماید و بخاطرهمين خودش را تنها مدعي بدست گرفتن قدرت در میان نیروهای ایرانی اپوزسیون قلمداد مي کند.

شورا در آخرين برنامه خود خواستار آزادی بیان، عقیده، مطبوعات وتجمعات ، آزادی احزاب و سندیکاها و برابری مرد و زن و همیچنین برابری رفاه و حقوق برای تمامی ایرانیان شده است.  با اعلام اين برنامه "سازمان مجاهدین" از ایدئولوژی انقلابي خود دست شسته و خود را به مبانی دمکراسي ليبرال نزدیک نشان میدهد. ولي آيااگر اجرای برنامه بالا دائميِ باشد و يا در حد "زهرخندی" باقي بماند، باتوجه به اينکه سازمان تا بحال از عملکرد تروريستي بطور مشخص و واضح دست نشسته است، در آينده خودش را نشان خواهد داد. بهر صورت تا سالهای 2001 و 2002 سازمان مجاهدین درنظر داشت که با ضربات نظامی قدرت را بدست بیاورد ونه به روش مسالمت آمیز. درهمين رابطه مسعود رجوی در سال 1997 اعلام کرد:

"شورای  ملی مقاومت مبارزه مسلحانه را که توسط رژیم به مقاومت پيشتاز تحمیل شده تنها راه اصلي جهت سرنگونی رژیم مذهبی می داند. ارتش ازادی بخش که بازوی اصلی مبارزه عیله رژیم اخوندی می باشد هدفی بجز سرنگونی رژیم ضد بشری ندارد. در مرحله جديد حل تضاد، که عنصر نظامي با عنصراجتماعي پيوند مي خورد، نقش ارتش آزادی بخش برجسته مي شود. باين معني که بايد به اين ارتش پيوست و آنرا بعنوان يک وظيفه ملي دانست."

هدف پیشين رهبران مجاهدین این بود که ارتش آزادی بخش فعلا خلع سلاح شده کنونی مي بايست در چارجوب اغتشاشات داخلي و درگيری های درون حکومتي – با حمايت های مردمي - به ايران حمله کرده و "رژيم تروريستي ملاها" را سرنگون سازد و تا مقطع برگزاری انتخابات و همه پرسی، شورای ملی مقاومت نقش "دولت موقت" را بازی کرده و همچنین مریم رجوی به عنوان "رئیس جمهور دوران گذار" وارد عمل شود. هواداران رژیم قبلی از شرکت در انتخابات منع گشته و همچنین مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند.

جهت رسيدن به این هدف، زوج رجوی سالها است که هواداران خود را سازماندهی می نمایند و بطور متناوب زمان سرنگونی نزدیک رژیم تهران را مژده می دهند و در تمام کشورها ی جهان هواداران شورا را به تکاپو وامي دارند.

 

3- تحرکات و اقدامات جهانی "مجاهدین خلق"

شيوه رهبری آتوریته  و يک گذشته تروریستی، مشخصه فعاليتهای شورای ملی مقاومت/ سازمان مجاهدین راتشکيل مي دهند.

 

3-1- شيوه رهبری آتوريته

طبق خواسته رهبری سازمان همگی اعضا و هواداران موظف به فرمانبرداری مطلق و در اختیار گذاشتن کامل خود در تمام دنیا می باشند. اين خواسته به زيرمجموعه آتوريته زوج رجوی در پائين ترين رده يعني در ارتش آزاديبخش به زنها منتقل شده است. با اين انتقال آتوريته به زنها عمدا عليه سيستم زن ستيزی ايران نشانه گيری مي شود. تبلیغات بيروني و پرسروصدای شورای ملی مقاومت در رابطه با دموکراسي در درون آن جاری نيست. در یک سیستمی با مشخصات رهبری فرقه گونه، اجبار به روابط گروهی، فرهنگ رهبری استالینستی بدور کيش شخصيت مسعود و مريم رجوی و همچنین سیستم پیچیده شستشوی مغزی و روانی باعث شده که اعضای سازمان در گذشته بطورکامل شخصيت خود را ازدست داده و دستورات رهبری را بدون چون چرا بکار ببندند. اعضای سازمان در گذشته بدستور مسعود رجوی حتی زنهای خودرا طلاق داده و از خانواده خود خود ایزوله شدند تا بدین وسیله بتوانند بدون هیچگونه بهانه ای تمامی دستورات سازمان را بکار ببندند. بچه های این اعضا بعد از تقسیم در گروهای سنی مختلف و تفکیک پسر و دختر به اروپا اعزام شدند و در یتیم خانه هایی نگهداری شدند.

اين شيوه رهبری روی هواداران شورا در آلمان نيز از طريق کادرهای باسابقه زنان که تا قبل از برچيده شدن پايگاه اصلي درعراق از طريق گزارش نويسي مستمر مراتب جان نثاری خودرا به رهبری در عراق اثبات مي کردند، ادامه داشت. در حال حاضر می توان اینگونه برداشت کرد که رهبری سازمان در غرب بخصوص به مقر کنوني مرکزاروپايي سازمان در فرانسه منتقل شده است. ساختار کادر رهبری سازمان همچنان به سيستم نقل وانتقال معطوف است که در همه بخش ها به آن عمل می شود. در گذشته این موضوع نه تنها به جابجایی مسئولین مابين پایگاههای خارج از کشور بلکه بخصوص به جابجايي فرماندهان زن ارتش آزادی بخش به پايگاههايي در اروپا وشمال آمريکا معطوف مي شد. تغییر مستمر در مسئولین و کادرها اين تاثير رادارد که هیچ کسی بطور خاص در کار خود تخصص ویژه پیدا نکند و مانع از تمرکز قدرت در کنار رجوی و همسرش مي شود. جهت انتقال اين افراد در سطح جهان و جهت حفظ کادرهای سازمانی از بدام افتادن در تور سازمان اطلاعاتی ایران، این سازمان يک سیستم پیچیده قاچاق انسان را دارا می باشد. در گذشته نیز این کارها با استفاده از مدارک جعلی انجام میگرفت.

افراد "ارتش ازادی بخش" تحت آموزش های شديد نظامي بوده اند. این ارتش یاغیان که قبلا تحت حمایت و کنترل سیستم امنیتی عراق بود، دست به عضوگیری افراد داخل کشور و حتی از ایرانیان خارج از کشور مي زد. مجموعا در 15 پایگاه سازمان در عراق جهت آموزش نظامی و همچنين تمرین جنگ چریکی مورد استفاده قرار می گرفت. تسليحات در درجه اول از انبارهای ارتش عراق تامين مي شد که به همین دلیل سازمان هوای رژیم عراق را داشت که به نوبه خود از حمایت گسترده آن برخوردار بود.

 

3-2-اقدامات تروریستی در وطن ( ایران )

تیم های عملیاتی ارتش ازادی بخش عملیات چریکی خود را بعد از انتخاب رئیس جمهوری اصلاح طلب ایران محمد خاتمی از سال 1997 تا حدود سال 2001 الی 2002 تشديدکردند. هدف اصلی حملات آنان از جمله پادگان ها ارتش و سپاه پاسداران، کلانتری ها، مراکز اطلاعات و دیگر مراکز دولتی بودند. طبق اظهار مسئولین ایرانی در جریان این حملات به علت روش غیر مسئولانه و بی رحمانه هر بار عده ای غیر نظامی کشته و یا مجروح شده اند. قربانیان عملیات تروریستی و خشونت بار همچنین مقامات مسئول را نیز در برگرفت از جمله رئیس سابق زندان اوین (1998) که بخاطر برخورد ضد انسانی و خشونت بار خود با زندانیان مشهور بود و همچنین جانشین فرمانده کل ارتش (1999) که این قتل ها از طرف سازمان مجاهدین و در اخبار آن به عنوان "عملیات مجازات" در مقابل نقض حقوق بشر توجیه می گردید. سازمان از سال 1981 تا کنون رسما مسئولیت کشتار عده زیادی از ایرانیان را بعهده گرفته که ازآنان به عنوان "جاسوسان رژیم" نام مي برد وهمچنين مسئولیت خرابکاری هایی از جمله حمله به وزارت دفاع ایران در 3 یوني 2001 رابعهده گرفته است.

3-3- عکس العمل در مقابل ضربات تروریستی مجاهدین

بخاطر این پرونده تروريستي، هواداران مجاهدین در سراسر دنياا تحت تعقيب و مراقبت  سازمان اطلاعات و امنیت ایران قرار دارند. تعداد کثیری از مسئولین سازمان قربانی عملیات مرگ آور گردیدند و تعداد زیادی از هواداران در ایران اعدام شدند.

پاسخ ضربات چریکی ارتش ازادی اکثرا با ضربات نظامی متقابل توسط نیروهای ارتشی ایران همراه بوده که در فرم حمله هوایی و راکت زدن به قرارگاه های ارتش ازادی صورت گرفت. اینچنین حملات هوایی مثل حمله ماه آپریل سال 1992 راه به یک اکسیون هماهنگ شده هواداران سازمان مجاهدین برد که طی آن همزمان 11 نمایندگی سیاسی دولت ایران مورد هجوم و تخریب و غارت قرار گرفت. کشور آلمان بطور مشخص درگیر این مسئله بود چرا که همزمان سه نمایندگی از جلمه سفارت ایران در بن و سرکنسولگری ها در هامبورگ و مونیخ تاراج و تخریب شده بودند و حتی بخشی از آن آتش زده شده بود که خسارات میلیونی بوجود آورد.

انعکاس بد این تخریب و تاراج سازمان را مجبور کرد که در غرب از خشونت دوری نماید. البته تعداد زیادی از فرستادگان رسمی ایرانی که در سالهای قبل جهت بازدید به غرب می آمدند مورد حمله تخم مرغی و پرتاب رنگ قرار می گرفتند که این اعمال توسط هواداران شوارای ملی مقاومت انجام می گرفت. تظاهرات و اینگونه اعمال با هدف جلوگیری از نزدیک شدن ايران به دول غرب و بهتر شدن روابط في مابين صورت میگرفت.

بعلت گذشته تروریستی، سازمان مجاهدین در لیست های تروریستی کشورهایی زیادی گنجانده شده است. هرچند که در سال 1997 وزارت خارجه ایالات متحده امریکا سازمان مجاهدین را در کنار 30 گروه دیگر در لیست گروه های تروریستی گنجاند ولی این دسته بندی در سال 1999 مجددا با قرار دادن شورای ملی مقاومت در لیست مذبور تایید گردید. در کشور انگستان نیز سازمان مجاهدین در سال 2001 در لیست تروریستی قرار گرفت و ممنوع گردید البته این ممنوعیت شامل حال شورای ملی مقاومت و همچنین انتشار نشریه فارسی زبان مجاهد نگردید. در ماه مه سال 2002 سازمان مجاهدین  وارتش آزادی بخش - البته نه بازوی سیاسی آن شورای ملی مقاومت-  بدليل درج در ليست کشورانگلستان و تصمیم شورای وزیران اتحادیه اروپا در لیست گروههای تروریستی اتحادیه نيز اروپا قرار گرفت. بخاطر فشاری که باين وسیله روی سازمان آورده شد و " شايد در سايه ضربات تروريسـتي 11 سپتامبر2001 در امریکا " اینطور به نظر می رسد که عملیات تروریستی سازمان مجاهدین در داخل ایران و همچنین تعرضات نظامی نسبت به فرستادگان رسمی دولت ایران در غرب از ماه می سال 2002 قطع شده اند.

بعد از سرنگونی رژیم دیکتاتوری صدام حسین، سازمان مجاهدین در یک نقطه چرخش قرار گرفت. در نتیجه حمله به عراق پایگاههای ارتش آزادی بخش ازجمله مقر اصلی سازمان کمپ مشهور اشرف در نزدیکی بغداد بدفعات مورد بمباران ارتش امریکا قرار گرفت. نمایندگان ارتش امریکا در عراق بدنبال آن در تاریخ 14 آپریل 2003 قرار تسلیم ارتش آزادی بخش را دریافت کردند. بعد از امضای يک قرارداد  آتش بس در تاریخ 22 آپریل 2003 نیروهای امریکایی حکم کردند که در تاریخ 9 مه 2003 ارتش آزادی بخش طبق ضوابط اجباری نظامی بدون فوت وقت خلع سلاح گردد. سازمان در تاريخ 11 ماه مه 2003 تسليم شد. تقریبا 4000 سرباز در بزرگترین کمپ سازمان در عراق "اشرف" تحت کنترل امریکایی ها قرار گرفتند و بدنبال آن اجازه اقامت و حق ماندگاری به عنوان آواره بر اساس بند 4 کنوانسیون ژنودريافت کردند. فاکتور ارتش آزادی بخش به عنوان بازوی نظامی سازمان مجاهدین دیگر وجود خارجي ندارد هرچند که در فضای بوجود آمده از سال 2001 /2002 که به نگرش سياسي  بدون خشونت روی آورده ولی هیچگونه نشانه مشخص صرفنظر کردن از عملیات خشن ونظامی ديده نشده است.

آینده و سرنوشت هواداران سازمان مجاهدین در قرارگاه اشرف که حدود 3500 نفر می باشند نامعلوم است با توجه به اینکه دولت عراق نیز از سال 2003 سعی بر این دارد که به حضور سازمان مجاهدین در عراق خاتمه بدهد. هرچند که تاکنون کلیه تصمیمات اعلام شده بدون نتیجه بوده اند. حتی شورای ملی مقاومت درتابستان 2008 اشاره ای به مذاکرات نیروهای ائتلاف با رژیم عراق با هدف انحلال سریع قرارگاه اشرف، داشت. نتیجه این اقدامات باعث شد که هواداران شورای ملی مقاومت در مقابل دفتر پناهندگی سازمان ملل در ژنوتظاهراتی برپا نمایند.

. بر این اساس ابقای کمپ اشرف در این منطقه همچنان مورد سوال می باشد.

در حال حاضر وضعيت سازمان مجاهدین در عراق آنرا مجبور به محدود کردن فعاليتهايش درحد فعالیت سیاسی کرده است. وبه همین جهت شورای ملي مقاومت بعنوان بازوی گسترده سياسي آن در اروپا و امریکای شمالی نقش اصلی را بعهده گرفته است.

 

3-4 مبارزات سیاسی در غرب

در اروپای غربی و آمریکای شمالی شورای ملی مقاومت تبلیغاتی فشرده ای را در ضدیت با رژیم ایران پیاده نمود  بطور خاص شورای ملی مقاومت در کشورهایی فعالیت میکند که تعداد زیادی متقاضی پناهندگی و یا پناهنده زندگی میکند ( از جمله آلمان، کشورهای اسکاندیناوی، هلند، فرانسه،سوئیس و ایتالیا )

سازمان همیشه سعی دارد که با استفاده ظریف از لابی های مختلف، افکار عمومی و همچنين تصميم گيرندگان اجتماعی و سیاسی را به نفع خود تحت تاثیر قرار بدهد و کشور آلمان هم از این استراتژی مستثنی نیست و در سطح ایالتی و فدرال سعی دارند که با نمايندگان تماس گرفته و اهداف سازمانی خود را به عنوان نقطه نظرات دمکراتیک به اطلاع آنها برسانند و جلب حمایت سياسي نمایند. مبنای اصلی دلایل تبلیغ سازمان اکثرا همان حرفهای تبلیغی همیشگی مریم رجوی می باشد که تحت عنوان " راه حل سوم " ارائه می شود. طبق اين راه حل تغییر مناسبات سياسي در ايران نه با حمله نظامي آمريکا (راه حل اول) ونه با سیاست مماشات اروپا (راه حل دوم) بلکه فقط با تغییر دموکراتیک درايران بوسيله مردم ایران و "مقاومت سازمان یافته" اش انجام ميگيرد. که در این مجموعه " ارتش آزادی بخش " جای دارد. سازمان مجاهدین را مریم رجوی " قلب مقاومت " می نامد. "پاک کردن برچسب ناعادلانه تروریستی" از سازمان مجاهدین شرط لازم برای ايجاد يک ایران دموکراتیک خواهد بود. آنها در صحنه بین المللی در تک مورد هایی موفق شده اند که تصمیمات و قطعنامه های مربوط به ایران را تحت تاثیر قرار بدهند و حتی شورای ملی مقاومت در بعضی از آنها به عنوان آلترناتیو فعلی رژیم ایران نام برده شده است. در آلمان سعی برای اینگونه اعمال را می توان در بازدید مریم رجوی در 23 الی 27 نوامبر سال 2008 دربرلين مشاهده کرد.

این تغییرات نباید این شبه را بوجود بیاورد که نگرش سیاسی شورای ملی مقاومت در غرب نسبت به گذشته تغییر کرده است. آنها همچنان مدعی "تنها آلترناتیو دمکرات" هستند که خواسته های مردم ایران را نمایندگی میکند و همچنین ارتش آزادی بخش را به عنوان "وسیله اصلي درمبارزه با رژیم آخوندها" می دانند.

فعاليت گسترده تبلیغاتي شورای ملی مقاومت در انتشارات گوناگون سازمان مستترمی باشد. در اين رابطه ميتوان به پاسخگویی شورا به بولتن " اداره امنیت فدرال آلمان" در تابستان 2007 اشاره کرد.

در این پاسخگویی که در سایت اینترنتی شورای ملی مقاومت منتشر شد، شورا مطالب بولتن " اداره امنیت فدرال آلمان " راجع به شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین را "مخدوش و قابل تردیدو سئوال" دانست البته بعد از گذشت هفت سال از انتشاربولتن.

در جنگ تبلیغی شورای ملی مقاومت تلاش برای خروج سازمان مجاهدین از لیست تروریستی از مدتها قبل اهمیت ویژه ای دارد. مخصوصا که سازمان مجاهدین قرار گرفتن در لیست تروریستی را خطری می داند که نه تنها باعث می شود که در کشورهای غربی محدودیت فعالیت سیاسی پیدا کرده و نتواند درمقابل رژیم ایران مقابله نماید بلکه اين موضوع بيشتر باعث ایزوله شدن سیاسی سازمان گردد.

در قالب یک لابی گری قوی همراه با جمع آوری امضاء و برگزاری میز کتاب در شهرهای مختلف آلمان کوشش می شود که به خروج سازمان مجاهدین را از لیست تروریستی بین المللی دست یابند.

یکی از بخشهای این استراتژی توسط سازمان مجاهدین تشکيل "جبهه همبستگی ملی" در سال 2001 بود. شرط عضویت در این جبهه ضدیت فعال در مخالفت با "رژیم ملاها" و همچنین اعتقاد به جدایی دین از دولت و نیز قبول فرم دمکراتیک نظام در ایران بود. سازمان مجاهدین در نظر داشت با این کار به خارج از خود نشان بدهد که همراه با جریانات دیگر اپوزیسیون می باشد.

ولی در واقع این تاکتیک سازمان مجاهدین فقط یک "زهرخند" تاکتيکي بود. بدليل جریان روبفزايش ایزوله شدن سازمان مجاهدین طی سالها از یک طرف و آگاهی و بینش گروه های دیگر اپوزیسیون از طرف دیگر باعث شده که نه سازمان مجاهدین از ادعای تنها آلترناتیو بودن دست بردارد و نه همان طوريکه قابل انتظار بود، هیچ گروه اپوزيسيوني نظر مثبت به انها نشان داده است.

سازمان مجاهدين به موازات فعالیت های سياسي شورای ملی مقاومت اعلام شکایتی علیه مصوبه ماه مه 2002 شورای وزیران اتحادیه اروپا که بدنبال آن منجر به قرار گرفتن سازمان مجاهدین در طبقه بندی تروریستی در دادگاه بدوی اتحادیه اروپا شد، نمود که ابتداعا با موفقیت همراه بود. دادگاه بدوی در حکم تاریخ 12 دسامبر 2006 مصوبه شورای وزیران را باطل اعلام نمود. این دادگاه تصمیم خود را به دلیل اعلام نمود که در چگونگی در لیست قراردادن ( سازمان مجاهدین ) موارد مشخصی از اصول حقوقی نظير حق دفاع، حق اعلام دلایل و احترام به حقوق قضایی نادیده گرفته شده است. دادگاه همچنین شورای وزیران را موظف کرد که دلايل سازمان مجاهدین را متعاقبا قبول بکند. اما هیچ توفیقی برای حذف سازمان مجاهدین از لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا حاصل نشد. در آخرین مصوبه شورای وزیران که در تاریخ 15 جولای 2008 انتشار یافت نه تنها سازمان مجاهدین بلکه بازوی نظامی آن ارتش آزادی بخش که در سال 2003 خلع سلاح هم شده بود را هم در این لیست گروه های تروریستی گنجانده شدند. شورای ملی مقاومت دراينجا همچون مصوبات قبلی شورای وزیران مشخصا ناديده گرفته شد. مجددا طی حکمی در تاریخ 23 اکتبر 2008 دادگاه بدوی اعلام نمود که با توجه به توفیق سازمان مجاهدین برای خروج از لیست تروریستی انگلستان تصمیم شورای وزیران به تاریخ 20 دسامبر 2007 جهت ابقای نام سازمان مجاهدین در ليست تروریستی باطل می باشد. اما مصوبه بعد از این زمان يعني مصوبه 15 جولای 2008 مربوط به حکم 23 اکتبر نبود.

نتیجه این شد که سازمان مجاهدین همچنان تا اطلاع بعدی در لیست تروریستی اتحادیه اروپا با قی خواهد ماند.

 

4 ــ فعالیت های سازمان در آلمان

تا سال 1994 هواداران سازمان مجاهدین مقیم ( آلمان ) - در حاضر 900 نفر باضافه سمپات های قابل بسيج – در "انجمن دانشجویان مسلمان آلمان" سازماندهي شده بودند. از آن زمان به بعد شورای ملی مقاومت به عنوان بازوی سیاسی هواداران مجاهدين مطرح گردید. سازمان مجاهدین بدينوسيله سعی براین داشت که وجهه منفی خود را پاک نموده و خود را به عنوان جنبش جنت مکان اپوزيسيون در تبعید ایرانیان نشان بدهد.

بدليل فعاليت های پول شويي غيرقانوني شورا در گذشته، سازمان مجاهدين در بیشتر کشورهای اروپایی و همچنین آلمان تحت پیگیری و تجسس پلیس قرار داشت. بطور مشخص تحقيقات دادستانی شهر کلن در دسامبر 2001 باعث احساس نا امنی در شورای ملی مقاومت شد که عقب نشینی کاملا مشخص در امر جمع آوری صدقه درگذشته را بهمراه داشت. با جمع آوری صدقه، شورا فعاليت هايش را پوشش مالي مي دهد و ساختارش را حفظ مي کند. مجازات های قضایی و به همراه آن مشکلات مالی باعث تعطیل شدن پایگاههای زیادی در سطح آلمان شد.  نتیجه این شد که از بهار سال 2002 ساختار جدیدی از شورای ملی مقاومت درالمان بوجود آمد و مقر اصلی آن که تا کنون در شهر کلن بود به برلین انتقال پیدا کرد. این قدم می تواند دراصل به تبليغ سياسي برای جهت گيری طيف فعاليت های سازمان تعبير شود. حضور سازمان در مرکز سیاسی آلمان از دید شورای ملی مقاومت یک اقدام درست مي باشد.

تشکیلات شورای ملی مقاومت تقریبا در تمام آلمان پخش شده است که نقاط اصلی و مهم آن شهرهایی مثل هامبورگ، هانوفر، مانهایم، کارلسروحه، اشتوتگارت و بخصوص در محدوده کلن و بن مستقرهستند.

یکی از مشخصه های شورای ملی مقاومت اقدام به تبلیغات حرفه ای می باشد. هواداران سازمان توسط روزنامه هفتگی مجاهد تغذیه می شوند همچنین تبلیغات سیاسی در دانشگاههای بزرگ با برگذاری میز کتاب انجام میگیرد. هواداران و وابستگان سازمان درگذشته بطور مرتب در برنامه ها و مراسمي شرکت میکردند که در آنجا به عنوان مثال فیلم های ویدئو جهت عضویت در ارتش آزادی بخش نمایش داده میشد و بطور مرتب ترغیب به پرداخت کمک مالی می شدند. اکنون نیز هرچند وقت يکبار با کرایه کردن محل هایی جهت برگزاری این جلسات اینگونه کارها انجام می شود.

استفاده از اینترنت نيز اهميت بسزايي در اين رابطه دارد. در حال حاضر صفحات زياد اینترنتی وجوددارند که اخبار جدید از ایران، مقر رهبری سازمان مجاهدین و شورا، نشريات بروزوهمچنين فعاليت های سیاسی را دربر میگيرند. جدا از این ها سایت اینترنتی شورای ملی مقاومت اخبار و اطلاعات زیادی را در مورد تاریخچه و برنامه ها و روند شورا و اعضای آن درج ميکند.

سازمان بطور جدی از امکانات ایمیل جهت ارتباط با وسایل ارتباط جمعی و شخصیت های سیاسی و گروه های علاقمند برای اهداف خود استفاده میکند. برای ارتباط با هواداران خود سازمان از کنفرانس تلفني و اینترنتی استفاده میکند. اینگونه کنفرانس ها برای در بحث درمورد مسائل سیاسی، تبلیغ اظهارات رهبران سازمان مجاهدین همچنین جهت بسیج کردن نیرو برای تظاهرات و یا میتنگ های سازمان انجام می گيرد.

يک نقطه مهم  فعالیت های شورای ملی مقاومت برگزاری برنامه هایی است که به مناسبت های مختلف مثل روزهای بزرگداشت و یا اتفاقات به روز انجام ميدهد. که در این راستا حتی بسیج شرکت کنندگان از مرزها نیز می گذرد و شرکت کنندگان با هزینه های بسیار زیاد و زحمت فراوان برگزار کنندگان به محل برنامه ها آورده می شوند.

ازسال 2003 يعني دستگیری مریم رجوی در فرانسه ( 17.06.2003 ) سالگرد اين روز بهانه برگزاری تظاهرات بزرگ شورای ملی مقاومت گشته است. در آخرین جلسه همین مناسبت در روز 28 یولی 2008 در پاریس طبق ادعای برگزارکنندگان قریب به 70 هزار نفر در آن شرکت کردند که از آلمان هم برای این ميتینگ نیرو بسیج شده بود. تعداد زیاد شرکت کننده در این برنامه با وجود اينکه سازمان سعی به انتشار آمار اغراق آمیز دارد، اینگونه بود که به افراد غريبه با این سازمان قول یک مسافرت توریستی ارزان در صورت شرکت در اين مراسم داده شده بود.

در آلمان در آخرین بار در تاریخ 10 فوریه 2005 یک تجمع بزرگ در برلین انجام شد که این برنامه کمی قبل از شروع ممنوع اعلام شد که بعدا بنا به تصمیم دادگاه اداری برلین البته با شروط خاص با شرکت 1500 نفر انجام گردید.

5 ــ منابع مالی سازمان

نقش اساسی در بدست آوردن پول در سازمان غالبا از طریق سوء استفاده از پولهای صدقه و همچنین تقلب و جعل در استفاده از کمک های اجتماعی می باشد. در همین رابطه دادستانی شهرهای کلن و هامبورگ در گذشته تحقیقات قضایی از هواداران شورای ملی مقاومت بعمل آوردند. تعداد زیادی از پیگیری ها از افراد، مخدومه اعلام شد چرا که متهمین در خارج ازکشور بسر می بردند و توسط مقامات پیگیری موارد جنایی قابل دسترس نبودند. در یک نگرش کلی نتیجه تحقیقات دادستانی این بود که این سازمان اقدامات مالی خود را در قالب يک سيستم مالي بسيار پيچيده انجام ميدهد. درهمين رابطه مشخص شد که توسط شبکه ای متشکل از انجمن های مختلف جمع اوری پول در ارقام میلیونی انجام گرفته و در چارچوب پول شويي حرفه ای در داخل سازمان جابجامي گردد.

 

5-1-سوء استفاده از کمک های اجتماعی

کودکان خردسال اعضايي که در سازمان مشغول فعالیت بودند در "خانه های کودکاني" که سازمان ايجاد کرده بود، درکشورهای غربی و همچنین شهر کلن اسکان داده شدند. این بچه ها از والدین خود جدا گردیده تا با تربيت سازمان مجاهدین جهت جنگجويي ونبرد در ارتش آزادی بخش آماده گردند. در همین رابطه در گذشته ازطرف اداره کمک های اجتماعی بارها موارد هزينه نامربوط کمک های اجتماعي مورد ایراد قرار گرفت. روش عادی عمل سازمان به اینگونه بود که بدروغ این کودکان را به اداره کمک های اجتماعی به عنوان بچه یتیم معرفی می نمود که به این طریق بتواند کمک های بیشتری را با تقلب دریافت نماید. سازمان برای این بچه های به اصطلاح یتیم کمک دریافت می نمود در صورتیکه والدین آنان نه تنها زنده بودند بلکه بعضی حتی هنوز در آلمان حضور داشتند

سازمان از راه های دیگر نیز پول فراوان بچنگ مي آورد. در  دفاتر و مقر های سازمان بخصوص در شهر کلن بعضا تا شصت نفر ثبت اداری شده بودند و از این طریق کمک های اجتماعی را دریافت می کردند.

مواردی وجود دارد که نشان میدهد که با وجودی که کادرهای سازمانی در کشورهای دیگر غربی و یا در کمپ های مختلف در عراق حضورداشتند ولی باز هم موفق می شدند که با تقلب بطور مستمر پول برای کسانی که در محل حضور نداشته اند دریافت دارند. پولی که برای این افراد پرداخت می گرديد به شماره حسابهایی که از قبل توسط سازمان مهیا شده بود بطور هوشیارانه ای واريز ميشد و با سيستم مالي پيچيده ای حسابرسی می شد.در مجموع این اقدامات باعث پرداخت غیر عادلانه کمک های اجتماعی در حد چندين میلیون شد.

 

5-2-سوء استفاده از صدقه ها

اجاره دفاتر و پایگاههای سازمانی، اجاره طولاني مدت اتوموبیل ها، استفاده از وسایل ارتباطی مدرن و فعاليت های زياد تبلیغاتی سالانه رقم سرسام آوری را تشکیل مید هند که اعانه هواداران سازمان تنها مقدار کمي ازآن را مي تواند تامين کند. به این دلیل سازمان تحت فشار مالی شدید می باشد.

سازمان جهت تامين مخارج فعالیت های خود در پوشش اهداف انساني دست به راه اندازی یک سیستم حرفه ای جمع آوری صدقه زد. که این جمع اوری در جمع آوری خیابانی ویا مراجعه به خانه صورت میگيرد. بصورت معمول جمع آوری صدقه بصورت تیم های حداکثر چهار نفری صورت میگیرد که بیشتر از متشکل از ایرانیانی است که در کمپ های پناهندگی زندگی می کنند وبرای این کار بطور سیستمایتک اجیر شده اند و سرپرستی این تیم ها معمولا با افراد با تجربه سازمان می باشد. صدقه گيرندگان پوشه ای در قطع A4 را که حاوی مدارک و اطلاعاتی در مورد اعمال فجیع و موارد نقض حقوق بشر در ایران و همچنین عکسهایی از موارد شکنجه و اعدام و آوارگان و بچه های یتیم جهت ترغیب صدقه دهندگان می باشد، به مردم نشان مي دهند. از صدقه دهندگان درخواست می شود که مشخصات خود را در لیست صدقه وارد نمایند و به این وسیله آدرس خودرا دراختياربگذارند ويا باامضاء خود از مبارزه سياسي سازمان حمایت نمایند.

جهت پرده پوشی دلایل اصلی و همچنین جهت عادی سازی فعالیت های بظاهر انسانی انجمن های پوششی متعددی بکار گرفته می شوند که در حال حاضر می توان از انجمن های زیر نام برد:

 

das „Menschenrechtszentrum für ExiliranerInnen e.V.“ (MEI), Düsseldorf,

" مرکز حقوق بشری برای پناهندگان ایرانی" دوسلدورف

der „Menschenrechtsverein für Migranten e.V.“, Aachen,

"انجمن حقوق بشری برای مهاجرین" آخن

das „Hilfswerk für Menschenrechte im Iran e.V.“ (HMI), Dortmund,

" سازمان کمک برای حقوق بشر در ایران " دورتموند

der „Verein für Menschen und Freiheit e.V.“ (VMF), Troisdorf und

" انجمن برای انسان ها و آزادی " ترویسدورف

der „Verein für Hoffnung der Zukunft e.V.“ (VHdZ), Berlin.

" انجمن برای اميد آینده " برلین

صدقه های جمع آوری شده در روز با بکار بردن قلک های بدون پلمپ و یا دستکاری و جعل واریزی های بانکي انجام می گردد که در گذشته باعث اعتراض و کنترل ادارات مربوطه شد و به ممنوعیت جمع آوری ( صدقه ) منجر گرديد.

با دخالت و تجسس و تحقیق ادارات مربوطه و با کوشش بسیار توانسته شد  برای مدتی آکسيون های جمع آوری پول تقلیل پيداکند. اما این نتوانست راه منابع مالی را مسدود کند. وسازمان جهت صدقه فشار برروی هوادارانش را بیشتر کرد. در این رابطه نشانه هايی وجود دارد که هواداران فقیر سازمان حتی جهت درخواست وام بانکی تحت فشار قرار گرفتند تا نیازسازمان را با کمک های کلان مرتفع سازند.

در این راستا همزمان یک جمع آوری سیستماتیک در مراجعه به منازل شروع شد که در بعضی از تک مورد ها کمک های بزرگی قابل انتظار بود. انجمن " کمک به آوارگان ایران " تا مقطع انحلال خود در اکتبر 2003 در این رابطه بیشتر از همه به چشم آمد. در این مراجعه هایی که درب منازل صورت می گرفت کسانی که قابلیت پرداخت کمک را داشتند تحت فشارقرارمي گرفتند که مخارج یک کودک نیازمند را بعهده بگیرند که حدودا برای هر کودک سالانه تقریبا 2400 یروو می بود.

 تا سال 1997 برای این کار اظهار می داشتند که کودکان یتیم ابتدا از ایران به ترکیه آورده شده و بعدا به اروپا بايد اعزام بشوند.  ولی از سال 1998 سازمان مجاهدین با ادعای اینکه در ایران اداره یتیم خانه هايي را بعهده دارد از کمک کنندگان می خواست که سرپرستی مالی کودکان را بعهده بگیرند. مخارج سرپرستی مالی یک کودک معمولا با درخواست دریافت برای هزینه جاری زندگی یک کودک تخمین زده می شد. سرپرستی مالی یک کودک در چندین مورد به تعاریف مختلف از زندگی همان کودک نشان داده میشد که در موارد کثیری کار از سرپرستی مالی یک کودک هم میگذشت.  فرد گول خورده صدقه دهنده با گذشت زمان وادار به پرداخت مبالغ زیادتری مجبورمي شد چرا که پای خواهران و برادران تقلبی به میان کشیده میشد.

 در مواردی کمک ها ی درخواستی به ارقام شش رقمی می رسید و حتی در مواردی به تمام دارائی های شخص ختم می شد. موفقيت " انجمن کمک به آوارگان ایرانی " بطور هدفمند بکار گرفتن کار روانی وتاثيرگذاری روی کمک دهندگان بود. مبنای این روش براساس بدست آوردن مشخصات شخصی فرد کمک کننده و کار روانی روی اين افراد بود که در عمل به اینگونه اشخاص در فرهنگ سازمانی با عنوان " پروژه " گفته می شد. این روش که تا زمان انحلال " انجمن کمک به ایرانیان آواره " بکار برده می شد بعد از آن توسط انجمن های پوششی جديدالتاسيس ديگربعضا بکار گرفته می شود.

به این ترتیب فعالین سازمان بطور خاص در موارد جمع اوری ازمنازل روی افراد سالمند کار می کنند تا مبالغ بیشتری صدقه دریافت نمایند و حتی سعی در امضای قراداد وام به نفع سازمان را دارند. در تک مواردی اینگونه صدقه ها بالغ بر ده ها هزار یورو می شود.

 

6- چشم انداز آینده

سازمان مجاهدین بعد از تحولات عراق بسیار دچار ضرر شد و بعد از ضربه خوردن ارتش ازادی بخش و انحلال بخش عظیمی از کمپ هایش در مقابل چالش جدیدی قرار گرفت. هدف پرسروصدای گذشته مبنی بر سرنگونی قهرآمیز رژیم ایران اکنون دیگر امکان پذيرنيست و خط جدید استراتژیکی در این مورد هم فعلا وجود ندارد. این شرایط و بخصوص بي آیندگي در مبارزه سیاسی تاثیر خود را به شکل یاس در هواداران سازمان مجاهدین و شورای ملي مقاومت نشان می دهد و به همین دلیل برای سازمان نگهداری هواداران خودش بسیار سخت گشته است.

سقوط صدام حسین و نهایتا خلع سلاح ارتش ازادی بخش د رعراق و در همین رابطه نبودن حمایت رژیم صدام حسین، کنترل کمپ اشرف توسط نیروهای امریکایی و در نهایت فشار دولت کنونی عراق برای خاتمه دادن به حضور سارمان مجاهدین درعراق، همگی باعث شده اند که اقدامات سازمان فقط بشدت روی فعاليت های سیاسی کوک بشود. از سال 2001 و 2002 نشانه هایی از عملیات تروریستی و یا طراحی چنین کارهایی دیده نشده است . فعالیت های در حال حاضر شورای ملی مقاومت در اروپا این است که در قالب تحرکات بدون خشونت جایگاه سیاسی خود را به عنوان یک گروه تبعیدی ایرانی تثبیت نماید و سه وظیفه اصلی را سر لوحه خود قرارداده است:

 

1 ــ خروج سازمان مجاهدین وارتش ازادی بخش از لیست گروههای تروریستی اروپایی و همچنین خروج شورای ملی مقاومت از لیست تروریستی امریکا

2 ــ افشاگری علیه رژیم ایران بخصوص در موارد نقض حقوق بشر و برنامه اتمی دولت

3 ــ انحلال سيستم مذهبي حاکم در ايران ازطريق تضادهای داخلي و جایگزين کردن "جنبش مقاومت" با هژمونی شورای ملی مقاومت

 

اگر چه فعالیت سازمان مجاهدین و ارتش ازادی بخش در حال حاضر بیشتر بصورت اقدامات سیاسی می باشد ولی هنوز نشانه مشخصی از تبری جستن از عملکردهای تروریستی گذشته در آن وجود ندارد. بخصوص که از 3500 نفر باقی مانده ای از ارتش ازادی بخش سابق که هنوز در کمپ اشرف بسر می برند نیز تحلیل درستی وجود ندارد. البته هنوز در تک مواردی " نامشخص " هواداران در شرایط کاملا احساسی اکسیون های خطرناکی را انجام می دهند به عنوان مثال در سال 2003 اکسیونهای خودسوزی که بخاطر دستگیری مریم رجوی "رئیس جمهور در تبعید" مجاهدین انجام گرفت. به این دلایل سازمان مجاهدین و فعالیت های آن همچنان بدقت تحت نظر " اداره امنیت فدرال آلمان " قرار داشته و خواهد داشت.

"Volksmodjahedin Iran" und ihre Frontorganisation "Nationaler Widerstandsrat Iran"

Die Organisation der "Volksmodjahedin Iran" (in Farsi "Modjahedin-E-Khalq" oder kurz MEK genannt) galt bis in die jüngere Vergangenheit als eine schlagkräftige und militante iranische Oppositionsgruppe, die sich den gewaltsamen Umsturz des iranischen Regierungssystems zum Ziel gesetzt hatte.
Bis zum Sturz Saddam Husseins unterhielt sie mit der "Nationalen Befreiungsarmee" (National Liberation Army, NLA) im Irak einen militärischen Arm, der in der Vergangenheit für zahlreiche terroristische Anschläge im Iran verantwortlich war.
Als politischer Arm der MEK in Europa und Nordamerika fungiert der "Nationale Widerstandsrat Iran" (NWRI), der unter anderem durch massive Propaganda und systematische Geldbeschaffungsaktivitäten in Erscheinung tritt.
Immer wieder gelingt es der MEK durch lautstarke und professionell betriebene Agitation, die Aufmerksamkeit der Öffentlichkeit auf sich zu ziehen. Einen bislang beispiellosen Höhepunkt bildeten Selbstverbrennungsaktionen in London, Paris, Rom und Bern am 17./18. Juni 2003. Anlass waren Maßnahmen französischer Sicherheitskräfte im Rahmen eines Ermittlungsverfahrens gegen die MEK wegen des Verdachts krimineller Geldbeschaffungsmethoden, der Gründung einer terroristischen Vereinigung und weiterer Delikte (Durchsuchung der MEK-Europazentrale bei Paris und zwölf weiterer Objekte sowie die zeitweise Festsetzung von mehr als 150 Anhängern).
Bei den Durchsuchungen wurden u.a. etwa 9 Millionen US-Dollar in bar sowie Kommunikationsgeräte und Sendeanlagen mit hoher Reichweite sichergestellt.
Gegen elf Funktionäre, darunter auch Maryam Radjavi, Ehefrau des MEK-Führers Massoud Radjavi, wurden Haftbefehle erlassen. Maryam Radjavi, die von der Organisation als Exil-Präsidentin des Iran bezeichnet wird, wurde kurze Zeit später, ebenso wie die übrigen Festgenommenen, wieder auf freien Fuß gesetzt.
Diese Publikation beschreibt insbesondere vor dem Hintergrund der Entwicklungen im Irak die aktuelle Situation und Bedeutung der Organisation.
Sie legt den nach wie vor totalitären Charakter der MEK dar, die sich– obgleich ihr militärischer Arm als zerschlagen gilt – bis heute nicht explizit von der Gewaltanwendung als Handlungsoption im Rahmen des politischen Kampfes distanziert hat

PDF-Version (283 KB)

 

 مطالبی در ارتباط:

ــ مجاهدین، دولت عراق و آینده ( بهار ایرانی )

ــ آمریکا بار دیگر سازمان مجاهدین را تروریست خواند ( رادیو فردا )

ــ نامه  به سفیر آلمان در سوئد ( شعله شادرام )

ــ نامه سرگشاده به نخست وزیر عراق در مورد سازمان مجاهدین خلق ( بهار ایرانی )

ــ قصه شهر رباط ها ( انجمن نجات )

ــ سرنوشت مشترک ( علی جهانی فرد )

ــ گزارش روزنامه آمریکایی از  افراد مستقر در اردوگاه اشرف ( روزنامه کانزاس سیتی آمریکا )

ــ پیروزی پشت پیروزی!؟ ( بتول ملکی )

ــ دیگر عراق جای فرقه مجاهدین نیست و باید اسرای اشرف آزاد شوند ( ایران قلم )

ــ عراق: مجاهدین خلق را اخراج می کنیم ( رادیو بی بی سی )

ــ مجاهدین خلق، نه دموکراتیک، نه کثرت‌گرا ـ پاسخ به دیوید وادینگتون ( احمد باران )

ــ نامه ی  به نماینده ی صلیب سرخ جهانی در ایران ( انجمن نجات )

ــ مهمانان ناخوانده ( حمید فرخنده ـ سایت گویا )

ــ انحلال واخراج مجاهدین خلق از عراق به نفع یا برضد جنبش آزادی خواهی وترقی خواه مردم ایران ؟ ( علی شمس ـ سایت خبرگاه )

ــ عزم جدی دولت عراق بر خروج فرقه تروریستی مجاهدین از این کشور ( سایت ایران قلم )

ــ دولت عراق: قرارگاه اشرف باید برچیده شود ( رادیو فرانسه )

ــ هیئت عالیرتبه دولت عراق برای تعیین تکلیف مجاهدین وارد قرارگاه اشرف شد ( مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه )

ــ دکترعلیرضا نوری زاده با یاد خانواده های ساسانی و ایرانپور ( تلویزیون کانال یک )

ــ ملاقات هیئت نمایندگی انجمن نجات با بارونس نویل جونز وزیر امنیت در کابینه سایه بریتانیا ( ایران اینترلینک )

ــ مصاحبه  با آقای علی جهانی فرد از اعضای جداشده از مجاهدین ـ قسمت سوم ـ " عملیات جاری " و " غسل هفتگی" (سایت ایران قلم)

ــ مجاهدین در آلمان «ببینید ما ایرانیهای خوب هستیم » ( فایننشیال تایمز )

ــ نامه سرگشاده به  فرانک اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان ( محمد حسین سبحانی )

ــ اطلاعیه فراکسیون سبزهای آلمان درباره مجاهدین ( ایران امروز )

ــ در مورد مسائل جدید افشا شده در سازمان مجاهدین ( بتول ملکی )

ــ اتحادیه اروپا ، تروریسم ، چالشها و نظرها ( فرزاد فرزین فر )

ــ جنگجویان خدا در پیاده رو ( استاندارد )

ــ مصاحبه  با آقای علی جهانی فرد از اعضای جداشده از مجاهدین قسمت دوم ـ نذر و نیاز های رهبری فرقه مجاهدین ( سایت ایران قلم )

ــ جزييات تازه از عقيم سازي زنان عضو فرقه رجوي براي ارتقاي سازماني ( بتول سلطانی )

ــ مصاحبه  با خانم بتول سلطانی ـ قسمت اول ( بنیاد سحر)

ــ آیا فرانسه ریسک پذیرش مجاهدین خلق را تقبل خواهد کرد؟! ( بهار ایرانی )

ــ فرقه رجوي اقدام به جراحي رحم زنان و عقيم سازي آنها مي‌كند ( فارس )

ــ اقدامات تروریستی - انتحاری کماکان گزینه اول مجاهدین در غرب است ( بهار ایرانی )

ــ اشرف «شهر» مردگان، شهری که در آن عشق ممنوع است ( خبرگاه )

ــ در پس پرده دروغگویی ها و واژگونه نگاری ها ، مجاهدین خلق، کمپ اشرف، عراق ( ایران اینترلینک )

ــ شش عکس منتشر نشده از مریم رجوی در پادگان اشرف ( وبلاگ حسن زبل )

ــ مجاهدین خود پادگان اشرف را برچینند! ( فرخ نگهدار )

ــ آقای پیرانسر عضو قدیمی و باسابقه مجاهدین خلق از این سازمان میگوید ( وبلاگ حسن زبل )

ــ اردوگاه آتی  فرقه مجاهدین کجاست؟ ( کاوه پور )

ــ دستگیری افراد وابسته به مجاهدین در فرانسه و سوئیس ( رادیو فردا )

ــ از فاجعه سوم مي توان اجتناب کرد‏ ( فرخ نگهدار )

ــ ابراز نگرانی کازاکا به نمایندگی از مریم رجوی از فعالیت اعضای جداشده در پارلمان اروپا ( سایت ایران قلم )

 ــ جلسه پارلمان اروپا حول محور "سازمان مجاهدین خلق/ شورای ملی مقاومت و فعاللیت های آنان"  ( ایران اینترلینک )

ــ آیا سازمان مجاهدین خلق یک فرقه است؟ ( بهرخ محجوب )

ــ سازمان مجاهدین به کنترل قرارگاه اشرف توسط دولت عراق اعتراف کرد ( بتول ملکی )

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد