_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

خاطرات پراکنده امید پارس از دوران اقامت در قرارگاه اشرف

ساولن متبرک

02.02.2009

امید پارس

توضیح کانون آوا:

" امید پارس " عضو سابق مجاهدين  به تازگی موفق به خروج از عراق شده است وی ضمن انتشار روزشمار دوران اسارت خود در کمپ تیپف همچنین بخشی از مشاهدات و تجربیات دردآور خود، از درون روابط فرقه ای مجاهدین در قرارگاه اشرف را نیز جهت اطلاع ایرانیان آزاده منتشر می نماید

از آنجایی که درک روابط و مناسبات بیمارگونه فرقه ها برای انسانهای آزاد بسختی قابل درک می باشد این خاطره کوتاه نیز بدون در نظر گرفتن مناسبات غیر انسانی درونی فرقه مجاهدین بکلی گنگ خواهد

 

 موضوع:

 تغییر ناگهانی مسائل درونی تا به اسم اسلام کنترل را بیشتر کنند و سرکوب را هم همینطور!

ایام محرم بود وبا چند تن از دوستان سابق گرم صحبت بودم و طبق معمول صحبت از خاطرات اشرف بود. سالهای قبل از حمله به کویت یعنی قبل از 1370 هر نمایشنامه ای که در یگانها اشرف اجرا می شد حتما یک صحنه سینه زنی و نوحه خوانی داشت و عده ای از بچه ها همیشه نقش یکسری آدم ریشو را بازی می کردند که به نحو جنون آمیزی همراه با نوحه خوان سینه می زدند، نوحه این نمایشنامه ها به طور طنز خوانده می شد و بیشتر هدف این بود که رژیم آخوندی را با مذهب و سینه زنی اش بعنوان رژیم ارتجاعی نشان دهند و مسخره کنند تا به این شیوه خود را متمدن نشان دهند.

اما یکی از روزهای محرم سال 71 بود و در سالن غذا خوری بودیم که ناگهان صدای عجیب و غریبی شنیده شد. از راهروی ورودی سالن عده ای برسر و سینه زنان وارد سالن شدند، بهت وحیرت چنان بود که بعضی ها فکر می کردند که نمایش است و شروع کردن به دست زدن!

اما نه گروه مربوطه از قبل توجیه شده بود و حمید ادهم که نقش نوحه خوان را بازی می کرد چنان نوحه می خواند که هیاتش کم مانده بود که پیراهن ها را هم بدرآورند ولی خوب مرز سرخ بود چون آستین بالا زدن ممنوع بود چه برسد به پیراهن در آوردن.

عده ای در وسط سالن در حال نوحه خواندن و سینه زنی، چه معنی می داد؟ برای ما مشخص بود که این عمل کار آخوند جماعت است و به قول برادر شریف ( مهدی ابریشم چی ) عده ای عرق خور و لات و لمپن شب محرم می شوند سینه زن و حاجی بازاری ها که در حجره های بازار دائم بساط فلان و فلان دارند می شوند هیات گردان. ولی حضم این مسئله که یکی از مسئولین سازمان بشود نوحه خان و فرمانده فلان یگان بشود هیات گردان و عده ای رزمنده آزادی بشوند سینه زن خیلی مشکل بود.

چیزی نگذشت که فرمانده مقر ما که از خواهران مسئول بود سراغ جمعیت نشسته در سالن و مات شده آمد و با چند چشم غره و فریاد همه را قاطی هیئت کرد. در یک چشم بهم زدن تمام میزهای غذاخوری جمع شد و سالن آماده سینه زنی بود. وسایل اضافی روی میز هم لب پنجره ها گذاشته شد. آنموقع بروی میزهای سالن مایع ضدعفونی کننده ای به نام " ساولن " میگذاشتند که هر کسی پس از خوردن غذا محل خودش و میز را با آن مایع ضد عفونی تمییز می کرد و معمولا هم این مایع در بطری های پلاستیکی مثل بطری گلاب ریخته می شد.

سینه زنی با میانداری چند تن از اسیران جنگی سابق و رزمندگان فعلی مریم چنان به اوج رسیده بود که طلب گلاب و شربت و حلوا می کرد.

سناریو از قبل آماده شده بود و در یک چشم بهم زدن شربت و حلوا آمد و از آنطرف هم گلاب پاش ها بودند که عطر فضای سالن را با عطر گلاب عوض کردند.

گروهی از نفرات که نتوانسته بودند مفهوم این سینه زنی ایدئولوژیکی را فهم کنند گوشه ای ایستاده بودند وعده ای هم از ترس انتقاد دستی تکان داده و آن را بروی سینه می مالیدند.

به ناگهان با نوحه خوانی باقر سینه زنی به اوج رسید و سه ضرب شد و همراه آنها چراغ ها هم خاموش شد. در تاریکی فقط صدای برخورد ضربات سنگین بروی سینه شنیده میشد و قطرات آبی که با عصر گلاب بروی سرو صورتمان می چکید.

لحظاتی بیش نگذشته بود که احساس کردم بوی عطرگلاب عوض شد در حالی که دست بروی سروصورتم می کشیدم که بفهمم این گلاب دیگر چه مدلی است و چه عطری دارد، ناگهان در سکوت پیش آمده تا نوحه خوان عوض شود فریادی که دائم تکرار می شد به گوش رسید.

نپاش ! نپاش ! لامذهب، کف کرد سرم اون ساولونه !

من در لحظه اول فکر کردم که این هم بخشی از نوحه است ولی به سرعت در همهمه جمعیت چراغ روشن شد و متوجه شدیم که مسئولین گلاب به اشتباه قوطی ساولن را برسرو روی جمعیت پاشیدند و در روشنایی فقط جمعیتی از سینه زنان را می دیدی که به سروکله خیس و کف کرده هیآت را ترک می کردند تا خود را به دستشویی رسانده و ساولن تبرک دهنده را بشورند.

خارج از محیط سالن در مسیر آسایشگاه حسین با شوخی گفت هیآت امشب شمالی بود چون همه نوحه ها را باقر خواند فردا خودم می روم نوحه می خوانم.

من که تمام مدت سینه زنی حسین را زیر نظر داشتم و دیده بودم که حتی یکبار هم دستش را تکان نداده بود ازش پرسیدم: تو که سینه نزدی چرا می خواهی نوحه بخوانی؟ تازه چه می خوانی ؟

چپ چپ نگاهی کرد و گفت: برای اینکه نمی خواهم سینه بزنم نوحه می خوانم تازه نوحه من هم اینه:

مش مسلم، ددن اولسون، آشون اولدوردی منی، روزی یوخ دی، سویی چوخ دی، آشون اولدوردی منی  ( یعنی اینکه مشتی مسلم، پدرت بمیره، آش تو مرا کشت، نمک نداره، آبش هم زیاده، آش تو مرا کشت)

من نمی دونستم چی بگم، فقط احساس میکردم دوباره تو سالن نمایشیم و دارم به قول برادر از زاویه ای دیگر این ایدوئولوژی تماشا میکنم

 

 

مطالبی دیگر از امید پارس:

ــ خاطرات امید پارس ـ لینک به قسمت شانزدهم

ــ حوض برادر

خاطرات امید پارس ـ لینک به قسمت پانزدهم

خاطرات امید پارس ـ لینک به قسمت چهاردهم

خاطرات امید پارس ـ قسمت سیزدهم

ــ شناخت

ــ لینک به قسمت دوازدهم خاطرات امید پارس

ــ اعتراف یا مصاحبه

ــ لینک به قسمت یازدهم خاطرات امید پارس

ــ شاهدان زنده

ــ لینک به قسمت دهم خاطرات امید پارس

ــ لینک به قسمت نهم خاطرات امید پارس

ــ رژیم طالبان و سازمان مجاهدین !

ــ بدون تیتراژ!

ــ شرف و ناموس

ــ لینک به قسمت هفتم

ــ لینک به قسمت ششم

ــ لینک به قسمت پنجم

ــ لینک به قسمت سوم

ــ لینک به قسمت دوم

ــ لینک به قسمت اول خاطرات امید پارس

 

ــ کسی بدون اطلاع رهبری نفس نمی کشه !

ــ  ما کجائیم و تو کجا

 

مطالب در ارتباط:

ــ مصاحبه با عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق، آقای محمد حامد صراف پور (  بنیاد خانواده سحر )

ــ کرکس ( میترا یوسفی )

ــ قربانیان فرقه، دستگیر شده در فنلاند نیازمند رسیدگی های روانپزشکی هستند ( ایران اینترلینک )

ــ ایران خواهان استرداد دو عضو مجاهدین خلق از فنلاند ( بی بی سی )

ــ دستگیری دو تن از مسئولین ارشد فرقه مجاهدین خلق توسط پلیس اینترپل در فنلاند ( ایران قلم )

ــ چه کسی خائن است مجاهدین یا جداشدگان از مجاهدین؟ ( نادر نادری )

ــ پادگان مريم، مركز جنايات فرقه تروريستي مجاهدين در فرانسه ( محسن عباسلو )

ــ یاد واره سردار وطن میرزا کوچک خان ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین در آلمان «ببینید ما ایرانیهای خوب هستیم » ( فایننشیال تایمز )

ــ نامه سرگشاده به  فرانک اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان ( محمد حسین سبحانی )

ــ اطلاعیه فراکسیون سبزهای آلمان درباره مجاهدین ( ایران امروز )

ــ در مورد مسائل جدید افشا شده در سازمان مجاهدین ( بتول ملکی )

ــ اتحادیه اروپا ، تروریسم ، چالشها و نظرها ( فرزاد فرزین فر )

ــ جنگجویان خدا در پیاده رو ( استاندارد )

ــ مصاحبه  با آقای علی جهانی فرد از اعضای جداشده از مجاهدین قسمت دوم ـ نذر و نیاز های رهبری فرقه مجاهدین ( سایت ایران قلم )

 

 

 

رضا اسدی ـ  سایت پرواز

http://www.parwaaz.com/Maghalaat%202/2008120801.htm

لطفا فکر نکنید که ما سالیانی را در فرقه مجاهدین به بطالت گذراندیم و هیچ چیز نیاموختیم!! درست است که همه ما جدا شدگان به مراتب خیلی چیزها از قبیل امکانات زندگی را باپیوستن به آنها از دست دادیم. تعدادی هم هستیم که یک یا چند عضو خانواده مان در این فرقه به اجبار باقی مانده اند. بعضا بیست سال است که از دیدن آنها و شنیدن صدایشان محروم هستیم. بودندهمراهانی که توسط رهبران این فرقه به شیوه های ناجوانمردانه کشته و یا مفقودالاثر شده اند.

تمامی ما منتقدین مجاهدین پس از طی دوران مشقت بار توانستیم خودمان را ازآن فرقه رها کنیم . با تحمل رنج فراوان به یکی از ممالک اروپائی رسیدیم و دوباره زندگی را از نقطه صفر شروع کردیم. بعضی ها هم همین کار را با برگشتن مجدد به ایران انجام دادند.

 بالطبع ما در درون فرقه مجاهدین موارد بسیار گران بهائی هم آموختیم که قبل از ورود به این جریان چنین نشده بود. چند موردی که شخصا از آنها آموخته ام به ترتیب زیر است:

 - در فرقه دائما اصطلاحات و شعارهائی از قبیل مرگ بر این فرد و مرده باد آن دیگری در جهت حذف فیزیکی دگر اندیشان ، منتقدین و مخالفین داده میشد. صدها مورد هم به مرحله اجرا در آمده است. آموختم که این شعارها و این طور خواسته ها ضد تکامل ، خاص انسان های فاقد درک و فهم و بدور از عقل سلیم میباشد. چرا باید یک انسان آرزوی مرگ دیگری را بنماید؟ چنین آرزوئی این امکان را به فرد میدهد که به جای به کار بردن هنر گفتگو دست به خشونت برای نابودی دیگری بزند. این همان کاری است که مجاهدین به انجام آن افتخار هم میکنند.

 - مجاهدین میگویند که استراتژی این فرقه حمل سلاح و مبارزه مسلحانه است. صحت این گفته هم  نقش یک تفنگ  در آرم سازمانشان میباشد. وقتی که صحبت از استراتژی میشود معنای آن یک تصمیم تغیر ناپذیر است. کمترین زمانش تا رسیدن به هدف و شق بدترش مادام العمرمیباشد. با توجه به این که انسان ها و افکارشان در هر لحظه از زمان متکاملتر میشوند ، شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه نیز دائما در تغیر است، لذا هر تصمیمی قابل تجدید نظر میباشد. پس متکی و معتقد بودن به برخورد مسلحانه تا رسیدن به هدف نماد به کار بردن ابزار ترور و خشونت است. به همین دلایل است که مجاهدین تروریست شناخته شده اند و در لیست گروه ها و سازمان های  تروریستی جهان میباشند. بالطبع باید از یک سازمان تروریستی فاصله گرفت. این وظیفه هر آدم عاقلی است.

 - برای حفظ ارزش های خانوادگی، پیشبرد دموکراسی و تکامل اجتمائی به این فرقه روی آوردم. دیدم که نه تنها این موارد در روابط آنها ارزش محسوب نمیشود بلکه به شدت ضد ارزش است. از جمله بچه ها را از مادران جدا کردند. همسران را مجبور به طلاق اجباری نمودند. آنها را تشویق به دشمنی با یکدیگرکردند. با توجه به شناختی که از آنها بدست آورده بودم این کار فرقه ای شان به من آموخت که حفظ ارزش های خانوادگی از الزامات طبیعی هر انسان است. بعد از جدائی از مجاهدین عشق و علاقه ام به زندگی و خانواده به مفهوم واقعی آن رسیده است.

 - در قبل از پیوستن به مجاهدین از دسترنج خودم زندگی میکردم و برای خودم شرف و آبروئی داشتم. دیدم که مجاهدین برای بقای خود به مزدوری و جاسوسی برای بیگانگان افتخار میکنند و در قبال آن پول از صدام حسین و آمریکا و غیرو دریافت میکنند. از آنجا که این نوع زند ه ماندن را ننگ میدانستم از مجاهدین جدا شدم و مجددا به زندگی شرافتمندانه کنونی  پیوستم. تاسف میخورم که تعدادی از این سفره مزدوری مجاهدین تغذیه میکنند و لقب پهلوان، وکیل، حقوقدان و هنرمند را با خودشان یدک میکشند.

  - در زمانی که از مجاهدین جدا نشده بودم یکبار از محل استقرار خودم به یکی از قرارگاه های مجاهدین در عراق رفتم. آن محل سردار نامیده میشد. قلعه ای بود محصوربا دیوارهای ضخیم و بلند. ضمن گشت شبانه در قسمتی از آن ساختمان گروهی خفاش را دیدم که به دیوار چسبیده بودند. بلافاصله زندگی آن خفاش ها محتوای روابط مجاهدین را برایم تدائی کرد.  این بدان دلیل بود که میدیدم مسئولین و رهبران مجاهدین شب ها به گرد هم جمع میشدند و تا صبح حرف های تکراری میزدند و روزها مسئولیت ها رها کرده و میخوابیدند. علاوه بر آن همانطور که خفاش ها در انزوا به سر میبرند مجاهدین هم ترد شده از جامعه به خصوص ایرانی ها میباشند.

 - من متاسفم از این که ما در بین ایرانیان به عنوان جدا شدگان از مجاهدین نامیده میشویم. در واقع جدا شده کسی میباشد که هنوز هم  به ایدئولژی، استراتژی و اهداف گروه جدا شده از آن معتقد و با بعضی از تصمیم گیری ها مخالف باشد. یا بخواهد جدای از آن گروه برای رسیدن به اهدافش بطور فردی و یا جمعی عمل کند. اینجانب نه تنها خود را جدا شده محسوب نمیکنم بلکه روش خشونت ، ترور را نفی مینمایم  و با تمامی اعتقادات، اهداف و روابط فرقه ای مجاهدین و توابع آنها از بنیاد آن مخالفم. به نظر من در حال حاضر مردم ایران آنقدر درک و آگاهی دارند که بدون نیاز به کمک و دخالت  گروها ، دولت های خشونت گرا و جنگ طلب از نوع مجاهدین و آمریکا به اهداف خودشان برسند.

 بهتر بود که این اتفاق یعنی پیوستن به مجاهدین برای امثال من هرگز پیش نمیآمد و تجربیات ذکر شده بالا را نه از همراهی با آنها بلکه به روش معقول و بدون پرداختن بهای به این سنگینی میآموختیم.

 

 

 

مطالبی در ارتباط:

ــ سکوت مجاهدین در مورد خبر  دستگیری دو جنایتکار جنگی ( پارس ایران )

ــ مصاحبه با عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق، آقای محمد حامد صراف پور (  بنیاد خانواده سحر )

ــ کرکس ( میترا یوسفی )

ــ قربانیان فرقه، دستگیر شده در فنلاند نیازمند رسیدگی های روانپزشکی هستند ( ایران اینترلینک )

ــ ایران خواهان استرداد دو عضو مجاهدین خلق از فنلاند ( بی بی سی )

ــ دستگیری دو تن از مسئولین ارشد فرقه مجاهدین خلق توسط پلیس اینترپل در فنلاند ( ایران قلم )

ــ چه کسی خائن است مجاهدین یا جداشدگان از مجاهدین؟ ( نادر نادری )

ــ پادگان مريم، مركز جنايات فرقه تروريستي مجاهدين در فرانسه ( محسن عباسلو )

ــ یاد واره سردار وطن میرزا کوچک خان ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین در آلمان «ببینید ما ایرانیهای خوب هستیم » ( فایننشیال تایمز )

ــ نامه سرگشاده به  فرانک اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان ( محمد حسین سبحانی )

ــ اطلاعیه فراکسیون سبزهای آلمان درباره مجاهدین ( ایران امروز )

ــ در مورد مسائل جدید افشا شده در سازمان مجاهدین ( بتول ملکی )

ــ اتحادیه اروپا ، تروریسم ، چالشها و نظرها ( فرزاد فرزین فر )

ــ جنگجویان خدا در پیاده رو ( استاندارد )

ــ مصاحبه  با آقای علی جهانی فرد از اعضای جداشده از مجاهدین قسمت دوم ـ نذر و نیاز های رهبری فرقه مجاهدین ( سایت ایران قلم )

ــ جزييات تازه از عقيم سازي زنان عضو فرقه رجوي براي ارتقاي سازماني ( بتول سلطانی )

ــ مصاحبه  با خانم بتول سلطانی ـ قسمت اول ( بنیاد سحر)

ــ آیا فرانسه ریسک پذیرش مجاهدین خلق را تقبل خواهد کرد؟! ( بهار ایرانی )

ــ فرقه رجوي اقدام به جراحي رحم زنان و عقيم سازي آنها مي‌كند ( فارس )

ــ اقدامات تروریستی - انتحاری کماکان گزینه اول مجاهدین در غرب است ( بهار ایرانی )

ــ اشرف «شهر» مردگان، شهری که در آن عشق ممنوع است ( خبرگاه )

ــ در پس پرده دروغگویی ها و واژگونه نگاری ها ، مجاهدین خلق، کمپ اشرف، عراق ( ایران اینترلینک )

ــ شش عکس منتشر نشده از مریم رجوی در پادگان اشرف ( وبلاگ حسن زبل )

ــ مجاهدین خود پادگان اشرف را برچینند! ( فرخ نگهدار )

ــ آقای پیرانسر عضو قدیمی و باسابقه مجاهدین خلق از این سازمان میگوید ( وبلاگ حسن زبل )

ــ اردوگاه آتی  فرقه مجاهدین کجاست؟ ( کاوه پور )

ــ دستگیری افراد وابسته به مجاهدین در فرانسه و سوئیس ( رادیو فردا )

ــ از فاجعه سوم مي توان اجتناب کرد‏ ( فرخ نگهدار )

ــ ابراز نگرانی کازاکا به نمایندگی از مریم رجوی از فعالیت اعضای جداشده در پارلمان اروپا ( سایت ایران قلم )

 ــ جلسه پارلمان اروپا حول محور "سازمان مجاهدین خلق/ شورای ملی مقاومت و فعاللیت های آنان"  ( ایران اینترلینک )

ــ آیا سازمان مجاهدین خلق یک فرقه است؟ ( بهرخ محجوب )

ــ سازمان مجاهدین به کنترل قرارگاه اشرف توسط دولت عراق اعتراف کرد ( بتول ملکی )

ــ اندک اندک، جمع مستان می رسند ( بهزاد علیشاهی )

ــ گوشه ای از منابع مالی مجاهدین در عراق - ضمیمه ای بر اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین- 2 ( جواد فیروزمند ـ انجمن آریا )

ــ اطلاعیه  در خصوص شرایط کنونی پادگان اشرف در عراق ( انجمن ایران باستان آینده درخشان )

ــ گزارشی از جلسه پاریس ( سمپوزیم مجاهدین، آغاز ِ پایان) با حضور آقایان حسن پیرانسر، علی جهانی فرد و حمید سیاه منصوری

ــ نشانه شناسی استیصال در پیام تکراری شهریور 86 مسعود رجوی ( سایت مجاهدین )

ــ مجاهدين خلق در صدای آمريکا، نمایشنامه در یک پرده ( سایت گویا )

ــ دلخوری یک سرباز گمنام ولایت رجوی از خبرنگار صدای آمریکا ( خبرگاه )

ــ از دست دادن پرستیژ توی برنامه تلوزیونی جالب بود ( من راه نشین) !

ــ VOA TV- برنامه میز گردی با شما- بیژن فرهودی - علیرضا جعفر زاده و محمد حسین سبحانی( ویدئو کامل در یو تیوب ـ سایت آریا)

ــ سمپوزیوم " مجاهدین، آغاز پایان" ( انجمن ایران باستان آینده درخشان )

ــ دفاع جعفرزاده از سازمان مجاهدین خلق و نظرات محمد حسین سبحانی در این مورد (  برنامه تلویزیونی صدای آمریکا )

ــ دولت عراق در پی مصوبه ضد تروریستی خود، حامی مجاهدین در استان دیالی را دستگیر کرد ( تحریریه ایران قلم )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد