_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

فاجعه اصلی برای فرانسه، با ورود رجوی به خاک این کشور رخ داده است!!

 

18.03.2009

بهار ایرانی ـ  مجاهدین دبلیو اس
http://www.mojahedin.ws/article/show.php?id=3109

مقالات نگارنده در خصوص تهدیدهای بالقوه ناشی از حضور عقبه سازمان مجاهدین در پاریس و انتقال ساکنین قرارگاه اشرف به این کشور کماکان جای کار و بحث های عمیق تری دارد. تصور می کنم یکی از دلایل این مهم واکنش سازمان مجاهدین در قبال این موضوع باشد. به این معنی که مجاهدین بهتر از هر کس می دانند که حضور عقبه های شان یعنی ساکنین قرارگاه اشرف در اوور و یا در هر کجای فرانسه تا چه اندازه حیاتی و به سرنوشت و آتیه مجاهدین بسته است. به همین خاطر هم تلاش می کنند با واکنش های هتاکانه و هیستریک به اصطلاح بحث را لوث و یا از ادامه آن جلوگیری کنند. در همین راستا با امضاهای اعضای شورای ملی مقاومت به صحنه آمده و به تناوب فحش نامه های کلیشه ای و از کار افتاده و تاریخ مصرف گذشته را روانه سایت های خود می کنند. اما موضوعی که در این رابطه بیشتر از هر چیز حائز اهمیت است ذکر این نکته است که آنچه نگارنده در مقالات پیشتر بر روی آن تاکید داشته ام، تنها معطوف به ابراز نگرانی از آمدن و گسیل عقبه های اعضای این سازمان از عراق به پاریس و اوور است. تاکیدهایی که شد تنها از باب جلوگیری از ادامه و گسترش نفوذ مجاهدین در اوور و کشور فرانسه بود. والا آن فاجعه اصلی و محوری سال ها پیش به صورت یک پدیده بالقوه و بالفعل دامن فرانسوی ها را گرفته و مقامات فرانسوی هزینه های آن را نیز تا اکنون به انحاء مختلف پرداخته اند.

به نظر نگارنده مشکل فرانسوی ها از زمانی آغاز شد که هواپیمای ربوده شده ایرانی در سال 1360 و حامل آقای رجوی در فرودگاه لوور پاریس به زمین نشست. از همان زمان فرانسوی ها بدون اینکه به عواقب چنین استقبالی بیندیشند جلوی پای آقای رجوی فرش قرمز پهن کردند. شاید از جهاتی فرانسوی ها به دلیل سبقه و جایگاهی که در میان کشورهای اروپایی به واسطه انقلاب کبیرشان داشته و یا پایبندی به این شعار معروف که نطفه همه انقلابات بزرگ دنیا در کافه های زیرزمینی فرانسه بسته شده است، این گونه اقدامات را برای خود مایه مباهات و افتخار می دانسته و کماکان هم می دانند، اما آنها از این نکته کلیدی غافل بودند که ماهیت جریانی که رجوی نمایندگی آن را بعهده داشت و در فرانسه مستقر شد، با تمام رهبرن انقلابات بزرگ دنیا و مصلحین اجتماعی متفاوت است. اینکه مقامات آن زمان فرانسه آیا سوای این جنبه، دلایل آشکار و یا پنهان دیگری را برای پذیرش رجوی در دستور خود کار لحاظ کرده یا خیر، قضاوت نمی کنیم و تنها به این بسنده می کنیم که فرانسوی ها لیدر کشورهای اروپایی در پذیرفتن اپوزیسیون های مختلف بوده اند و به همین دلیل و بدون لحاظ ماهیت این گروه آنها را پذیرفته اند.

اما فرانسوی ها تا دریافت این مهم که چه کسانی را و با چه اهدافی پذیرش سیاسی داده اند چندان طول نکشید. اما اینکه آب به جوی رفته را چگونه بازگردانند تا همین زمان هم به طور کیفی کاری از پیش نبرده اند. اگر چه فرانسوی ها موفق شدند در سال 1365 رجوی را از خاک فرانسه اخراج کنند. اما شاید باور نمی کردند که قائله مجاهدین و رجوی نه تنها در فرانسه تمام نشده که به موازات گذشت زمان ریشه ای تر و جدی تر می شود. به یک دلیل ساده و آن اینکه از همان زمان تا امروز مجاهدین بین اوور و عراق بیشترین ترددهای ممکن را انجام داده اند و بعلاوه حتی برای جابجایی در کشورهای دیگر اروپایی، فرانسه را به نوعی به ترمینال خود تبدیل کرده اند. یادمان باشد مجاهدین از زمان استقرارشان در فرانسه تا کنون بیشترین کیس های امنیتی و حقوقی را در دادگاه های فرانسوی و در بالاترین نهادهای امنیتی این کشور از جمله دی اس تی بجا گذاشته اند. گزارشات موجود در این زمینه حاکی از این معنی است که مجاهدین تمام نرم های پناهنده گی را زیر پا گذاشته و هر گونه جرم تعریف شده و ناشده ای را در خاک فرانسه و در پوشش پناهندگی سیاسی و مبارزه برای دمکراسی و آزادی و از سنگر اپوزیسیون دمکراتیک مرتکب شده اند.

ذکر همه جرائم و خلاف های اجتماعی، سیاسی و امنیتی در این مختصر نمی گنجد، این را مقامات فرانسوی بهتر و بیشتر از هر کس می دانند. تازه این منهای آن جنبه های پنهان جرم و جرائمی است که حتی ممکن است مقامات فرانسوی به دلایلی از جمله محذوریت های سیاسی و دیپلماتیک از افشای آنها امتناع کرده و به اعتقاد نگارنده کماکان می کنند. شرح تک تک این جرائم و تا همین حدود افشا شده را می توان در گزارش دستگاه امنیتی و قضایی فرانسه دنبال و جستجو کرد و نیازی به واخوانی نیست. بنابراین آن هشدارهای مورد نظر تنها معطوف به جنبه های پیدای حضور مجاهدین از آغاز ورودشان به فرانسه تا کنون بوده است. اما چنانچه اشاره کردم فرانسوی ها نمی دانستند رجوی نه یک فرد که یک کلیت و اندام واره بسیار پیچیده و در عین حال پر هزینه است و ورودش به فرانسه در دراز مدت الباقی این اندام ها را به دنبال خود به فرانسه خواهد کشانید. چنانچه همین اتفاق هم پس از تنها چند ماه از استقرار رجوی در اوور رخ داد و او پس از شکست جنگ چریکی شهری اش فرمان خروج نیروهای خود از ایران به قصد فرانسه را صادر کرد. پذیرش این عناصر به خاک فرانسه دومین اشتباه استراتژیکی بود که دولت آن زمان یعنی آقای میتران مرتکب شد. در حالی که فرانسوی ها به ادعای خود رجوی می دانستند که اوور محل سازماندهی و فرماندهی اقدامات تروریستی است. با این حال درهای فرانسه را به سوی عقبه ها و دنباله ها و در واقع سایر اندام های سازمان فراهم نمودند. این دومین اشتباه دولت فرانسه بود.

هجوم این افراد به خاک فرانسه بیش از هر چیز دست رجوی را باز نمود. این اجزاء سازمانی به رجوی این امکان را می داد تا ستون های استقرار تشکیلاتی خودش را در فرانسه مستحکم تر نماید. و تا فرانسوی ها بخواهند متوجه ابعاد و دامنه کمی و کیفی حضور مجاهدین و رجوی در فرانسه بشوند، پنج سال به درازا کشید. اما خروج رجوی از فرانسه به این معنی نبود که این کشور شر مجاهدین را برای همیشه از سر خودش کم کرده است. کما اینکه فرانسه بیشترین هزینه های ممکن را از زمانی متحمل شد که رجوی خاک این کشور را ظاهرا ترک کرده بود. در واقع فرانسه تنها توانسته بود راس این اندام واره را از خاک اش بیرون کند و اما تمام اجزای اجرایی و در واقع بمب های ساعت شمار رجوی در فرانسه بجا مانده بود. و اما اشتباهات فرانسوی ها به همین جا نیز ختم نشد. سقوط صدام و ورود تقریبا غیر منتظره مریم رجوی به فرانسه و استقرار او در اوور را می توان سومین اشتباه فرانسوی ها تلقی کرد. تنها کافی است به این نکته کلیدی اشاره کنیم که مریم رجوی به همراه 400 تن از اعضای به اصطلاح شورای رهبری رجوی به فرانسه بازگشته است. برای درک ابعاد این رجعت به فرانسه کافی است بدانیم این 400 تن از چه فیلترها و گزینه های سخت و امتحان های غافلگیرکننده و طاقت فرسایی عبور کرده تا بتوانند شایستگی و افتخار دیوار گوشتی حریم مریم رجوی را بعهده بگیرند. اینها در واقع به زعم مسعود رجوی از صدیق ترین عناصر ایدئولوژیکی او و مریم بوده اند. کسانی هستند که بیش از هر چیز حراست همه جانبه از رهبری مریم و مسعود را در قبال هر گونه تعرض مدنی به حریم آنها بعهده گرفته اند. .

درباره قابلیت های بالقوه این افراد تنها کافی است به این نکته اشاره کنیم که شماری از اینها که حتی در مقایسه با اعضای شورای رهبری در رده های پائین تری در تشکیلات مجاهدین قرار داشتند، سراسر اروپا و فرانسه را با اقدامات انتحاری خودسوزانه غافلگیر و متحیر کردند. و در واقع دولت فرانسه را ناگزیر کردند برای مصون ماندن از عواقب بعدی و جلوگیری از هزینه های سنگین تر مریم رجوی را آزاد کنند. در واقع آن هشدارهای نگارنده در خصوص هزینه های ناشی از پذیرش عقبه های مجاهدین در اوور از باب این مهم بود که بگویم جلوی کامل شدن این اندام واره را در اوور و پاریس بگیرید. والا به زعم نگارنده آن فاجعه و اتفاقی که مورد تاکید است و نباید اتفاق بیفتد، از سال ها پیش و با ورود مریم رجوی و 400 تن از اعضای شورای رهبری اش رخ داده است. و اتفاقا نگرانی مجاهدین از این هشدارها از بابت بیدار شدن مقامات فرانسوی از خواب غفلت و بی خبری این چندین دهه و جلوگیری از اشتباهات گذشته است. حرف اصلی من در این مقالات در واقع این است که فرانسوی ها باید جلوی یکپارچه شدن و کامل شدن این هیولا را بگیرند. ساکنین اشرف سوای آن گروهی که میل درونی به جداشدن دارند و به دلایلی هنوز موفق به این کار نشده اند، مابقی حکم سلول ها و اجزا و اندام هایی را دارند که با قرار گرفتن در کنار راس و سر خود، تازه ماهیت و موجودیت واقعی شان را نشان خواهند داد و تکمیل خواهند کرد. فرانسوی ها آنچه تا کنون متحمل شده اند تنها نتیجه پراکندگی این اندام بوده و آنچه تا کنون ما در خصوص هزینه های متحمل شده بر دولت فرانسه اشاره کرده ایم، تنها تاکید بر جلوگیری از یکپارچه شدن و متمرکز شدن این اندام در یک نقطه واحد به نام اوور و یا هر جایی از خاک فرانسه بوده است.

ختم کلام اینکه فاجعه به لحاظ کیفی از سال ها پیش رخ داده است و فرانسوی ها را در معرض ترکش های بالقوه و بالفعل خودش قرار داده است. آمدن عقبه های تشکیلاتی مجاهدین از اشرف به اوور حکم پایان پروژه دراز مدتی را دارد که رجوی از سال ها پیش و با از دست دادن صاحبخانه اول یعنی صدام و اطمینان به خروج ناگزیر از عراق طراحی کرده است. و به منزله آسوده خیال شدن رجوی برای وارد کردن تمام آن اندام های حیاتی به خاک فرانسه است. چنانچه پیشتر هم اشاره کرده ام رجوی مصداق همان شتری است که در ضرب المثل های ایرانی برای تصاحب خانه، در گام اول ترحم او را به خود جلب می کند، اما به تدریج و در نهایت همه موجودیت اش را به صاحبخانه تحمیل می کند و فاجعه در واقع از وارد کردن همان سر شروع شده و کماکان ادامه دارد. از این منظر فاجعه از سال ها پیش شروع شده است و در حال حاضر رجوی در شرف وارد کردن مابقی اندام هایش به خانه تازه و تحمیل خود به صاحبخانه ای است که از ابتدا و به انگیزه انسان دوستانه و از روی ترحم سر این شتر سرنوشت ساز را به داخل راه داده است. همه حرف ما این است که سر و دست های این شتر مرموز تا کنون وارد شده است. آنچه ما درباره اش هشدار می دهیم تنها برای جلوگیری از ورود آخرین دورافتاده های این اندام به داخل اوور است.

 

مطالبی در ارتباط:

ــ عراق تشدید محاصره اردوگاه اشرف را رد کرد ( بی بی سی )

ــ آخرین خبرها از اشرف ( بهزاد علیشاهی )

ــ مریم رجوی به فروپاشی تدریجی فرقه در قلعه اشرف اعتراف می کند ( یادداشت روز ـ ایران قلم )

ــ شل شدن میخ فرقه گرایی در عراق  ( علی جهانی فر )

ــ غرب در قبال سازمان مجاهدین خلق ( بهار ایرانی )

ــ دختر مهاجر ، بمناسبت 8 مارس روز جهانی زن و تقدیم به تمام زنان جهان ( فرزاد فرزین فر )

ــ اگر قرار باشد آقای رجوی به زبان فارسی سلیس حرف بزند  ( بهار ایرانی )

ــ نامه ای به برنارد کوشنر ( انجمن ایران باستان ، آینده درخشان )

ــ وارونه نمایی مجاهدین ( شمس حائری )

ــ محکمه و حکم از دیدگاه رجوی و سازمان مجاهدین خلق ( بهار ایرانی ) 

ــ جلسه انجمن ایران باستان آینده درخشان در پاریس ( سایت ایران باستان )

ــ  آغاز و فرجام مجاهدین در عراق - بخش پنجم ( جواد فیروزمند )

ــ بیدار شدن از خواب شش ساله ( علی جهانی فرد )

ــ اروپا مأمن تروريست هاي مجاهدين خلق مي شود   ( لوس آنجلس تایمز )

ــ نامه به پزشکان بدون مرز ( ایران باستان )

ــ مصاحبه مسعود خدابنده با تلویزیون فارسی صدای آمریکا و تلویزیون فارسی بی بی سی  ( ایران اینترلینک )

ــ استقرار مجاهدین در عراق، خاستگاه کلیدی رجوی در پیام 7 بهمن ماه  ( بهار ایرانی )

ــ فرقه مجاهدین از بیرون و درون ( مزدک پارسی )

ــ ویدئوی سخنان هادی افشار عضو سابق مرکزیت سازمان مجاهدین ( آریا ایران )

ــ مصاحبه  با آقای  فرزاد فرزین فر شاعر و نویسنده ساکن سوئد ـ قسمت دوم ( سایت ایران قلم )

ــ تبعات تصمیم اتحادیه اروپا در خارج کردن نام مجاهدین از لیست تروریستی ( بهار ایرانی )

ــ نامه سرگشاده  به برنارد کوشنر وزیر خارجه فرانسه ( محمد حسین سبحانی )

ــ موضوعی دردسرآفرین برای آمریکا ‏ ( مجله تایم )

ــ مجاهدین فرقه هستند  ـ ژوزی دوبيه نماینده مجلس بلژیک ( روزنامه لیبر بلژیک )

ــ  نامه سرگشاده  به واتسلاو کلاوس رئیس دوره ای اتحادیه اروپا ( محمد حسین سبحانی )

ــ «مجاهدين خلق در فهرست گروه های تروريستی آمريکا باقی می ماند» ( وال استریت ژورنال )

ــ کمی حماقت چاشنی جاسوسی و تروریست ( بهزاد علیشاهی ـ وبلاگ حسن زبل )

ــ انعکاس فعالیت های اعضای جداشده از سازمان مجاهدین خلق در تلویزیون فرانسه ( بنیاد سحر )

ــ خروج از لیست سازمانهای تروریستی تغییری در سرنوشت مجاهدین خواهد کرد؟ ( هادی شمس حائری )

ــ نامه سرگشاده به واتسلاو کلاوس رئیس دوره ای اتحادیه اروپا ( علی جهانی فرد )

ــ معامله بر سر مجاهدین یا تصمیمی قضایی؟ ( رادیو زمانه )

ــ مصاحبه آقای مسعود خدابنده در مورد وضعیت مجاهدین  ( تلویزیون فارسی بی بی سی )

ــ کانون ایران قلم  خروج احتمالی سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی را محکوم می کند  ( ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده به  فرانک اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان ( محمد حسین سبحانی )

ــ اطلاعیه فراکسیون سبزهای آلمان درباره مجاهدین ( ایران امروز )

ــ در مورد مسائل جدید افشا شده در سازمان مجاهدین ( بتول ملکی )

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد