_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

نظرگاه های رجوی و مجاهدین درباره دمکراسی و حکومت

28.05.2009 

بهار ایرانی

منبع : Mojahedin.ws

پیشتر در این معنا بحث کردیم که متدولوژی و شناخت سازمان مجاهدین و به استناد تبیینی که به طور مشخص رجوی از هستی ارائه می دهد از بنیاد در تقابل و کشمکش با مظاهر و نشانه های جامعه مدنی و خرد و عقلانیت جمعی و سایر سازه های مدنیت از جمله تعامل و هم اندیشی و در یک کلام در نقطه مقابل نسبی گرایی در اندیشه است و به صراحت بر مطلق بودن حقیقت و انحصار آن در ایدئولوژی و برداشت های سازمان تاکید شده بود. به استناد همان تبیین دریافتیم که مبانی این اندیشه بر این باور است که حق نه امری نسبی که در زمره جزمیت هایی برخاسته و متکی به دو ابزار شناخت بر پایه علوم تجربی و ایدئولوژی است. و در نتیجه تنها یک گروه، جریان، جهان بینی و ایدئولوژی مشروعیت تام و تمام دارد و هیچ جایگاهی برای سایر اندیشه ها و تفکرات و جریان ها و مکاتب نمی توان قائل شد. رجوی بر اساس چنین برداشت هایی به این نتیجه می رسید که ایدئولوژی او در هر حال و به طور اتودینامیک و جبری و تحت قانون نفی در نفی، نیروهای بیرون از خود را حذف و گام به گام به تسلط و تثبیت جبری اش نزدیک می شود. بعدها حول این موضوع بحث خواهیم کرد که رجوی هم عرض تبیین متدلوژی تجربی - علمی خود به نقد ساختارهای شناخت در غرب نیز پرداخته و محصولات آنها از جمله لیبرالیسم و اصالت فرد را محصول و برآیند اندیشمندان جهان سرمایه داری و متکی به پراگماتیسم آمریکایی یکسره نفی و به سخره گرفته است تا بتواند استنتاجات فلسفی و ایدئولوژیکی خود را که بر پایه اصل تضاد و قانون نفی در نفی تدوین کرده، به کرسی بنشاند.

 

اما عجالتا در این مباحث سعی می کنیم سایر ادعاهای به ظاهره مدره رجوی را در قیاس با چنین متدلوژی و برداشت هایی از مفهوم دمکراسی مورد نظر او و سایر جنبه ها و مظاهر برآمده از تفکر لیبرالییستی دنبال کنیم. یکی از مبانی و کتب تئوریک مجاهدین تحت عنوان راه حسین گوشه های دیگری از چنین متدلوژی و مستخرجات آن را به ما نشان خواهد داد. آنچه حاصل خواهد شد کماکان دوگانگی و تناقضاتی است که به خصوص رجوی پس از داعیه استحاله گری ایدئولوژیک در طی سال های اخیر دستاویز جلب اعتماد غربی ها و به خصوص آمریکا قرار داده است. این ادعاها تا جایی پیش رفته که رجوی حتی به قبول مالکیت فردی که در آموزه های ایدئولوژیکی بنیانگذاران به دزدی تعبیر شده، و به پذیرش اقتصاد باز و سرمایه داری که بر اصل سود متکی است، ظاهرا تغییر جهت داده است. و تا جایی پیش رفته که در کتاب دمکراسی خیانت شده که پاسخ به اتهامات بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا است، مدعی شده، بنیانگذاران سازمان آرمانی جز محقق کردن مدل جامعه آمریکایی نداشته اند. و این به معنی پذیرش جامعه آزاد سرمایه داری، دمکراسی از نوع آمریکایی و کلیه دستاوردهای فکری و فرهنگی متکی به فرهنگ لیبرالیستی و اصالت دادن به پراگماتیسم آمریکایی است.

از جمله چالش هایی که در این بیانیه متوجه سازمان مجاهدین شده اتهام و گرایش ایدئولوژیک مجاهدین به برقراری حکومتی از نوع دیکتاتوری پرولتریا و یا حکومت اقلیت بر اکثریت است که تاثیر مستقیم مجاهدین از اندیشه های کمونیستی در تعریف حکومت ایدئولوژیک و از نوع دینی آن را نمایندگی می کند. چنین الزامی که در زمره قانونمندی های جبری و برآمده از دل تفسیر مادی تاریخ و با اتکاء به اصلیت قرار دادن قانون تضاد و مشتقات آن از جمله نفی و حذف در شکل عام حاکم بر پدیده ها و در نهایت حاکم بر طبقات اجتماعی و دست آخر محوریت تضاد جبری با امپریالیست را به دنبال دارد، در نوع خود گواه این معنی است که مظاهر و نمودهای عصر خردورزی یعنی دمکراسی و حکومت مردم بر مردم و آزادی های اجتماعی و فردی متکی به تعاریف اندویوالیستی تماما جز ابزارهایی برای استحمار و فریب توده های مردم نیست. آنچه در پی خواهد آمد در واقع بر اثبات این معنی اصرار دارد که دمکراسی و از سوی دیگر حکومت های برآمده از رای مردم و اکثریت در اندیشه و تبینی که رجوی و مجاهدین دارند، نه تنها محلی از اعراب ندارد که دقیقا به زعم مجاهدین در حکم دشمنان اصلی و بنیادی اندیشه مجاهدین هستند و بخش اعظم اهداف آنها متمرکز به براندازی این مظاهر و جایگزین نمودن حاکمیت اقلیت بر اکثریت و از سوی دیگر حذف و زدودن دمکراسی و آزادی های مصرح در تفکر لیبرالیستی است. نکته حائز اهمیت در این رابطه اینکه نتیجه گیری های فوق از سوی مجاهدین برآمده از دینامیسمی است که آنها معتقدند بدون آن امکان تبیین قرآن و فهم آن امری محال و غیر ممکن است. و این دقیقا همان مرزبندی است که بنیانگذاران سازمان از اولین سال های شکل گیری خود با برداشت های کلاسیک از اسلام تعریف کرده اند. مقدمتا به بخشی از کتاب راه حسین که بیان کننده صریح چنین نگره و تبینی از اسلام و قرآن است ارجاع می دهیم تا در ادامه به آنالیز این مفاهیم و خروجی های آن بپردازیم:

 

"با پذیرش دینامیسم قرآن و درک بنیادهای اعتقادی آن هرگز مجوزی برای انطباق این مکتب با سرمایه داری و یا انفصالش از امر حکومت نخواهیم یافت. خصوصا باید یادآور شویم که حکومت اسلامی در عین آنکه سرشار از احترام به آزادگی و اختیار وجود انسانی است هرگز مشابهتی با دمکراسی مورد تبلیغ غرب که بالتمام خرافه ای بیش نبوده و نیست، ندارد. بلکه برعکس حاوی نوعی اعمال قدرت و رهبری جمعی است که اگر بخواهیم در قالب یکی دو کلمه به آن اشاره کنیم، حکومت متقین بهترین تجسم آن است. در این قالب است که گروه صاحب تقوی که خصومت ویژه اش اهلیت(آگاهتر بودن) نسبت به احوال اجتماعی است، قدرت و رهبری جامعه را به دست می گیرد و جامعه را به جانب بنیادهای قرآن سوق می دهد." (1)

 

آنچه از بیان بالا استنتاج می شود این است که مجاهدین نه مشروعیتی برای دمکراسی به مفهوم امروزی در جوامع آزاد قائل هستند و نه به رای اکثریت برای انتخاب نوع حکومت و همچنین مدیریت کلان جامعه اعتقادی دارند. و مهمتر اینکه بر خلاف آنچه در شعار در مقوله جدایی و تفکیک دین از سیاست مطرح می کنند، بنیادا و اعتقادا قائل به سیستم و حکومت ایدئولوژیک هستند. و دین و حکومت را امری انفصال ناپذیر و در عین حال در تقابل با جوامع آزاد و در اینجا به طور مشخص سرمایه داری می دانند. و مهمتر اینکه معتقدند دینامیسم قرآن جز با توسل و باور به ممزوج کردن دین و حکومت از یک سو و نفی دمکراسی به مفهوم کلاسیک آن امکان پذیر نیست. در ادامه بر این معنی تاکید شده است که در نقطه مقابل سیستم متکی به آرای مردم و دمکراسی، آنها معتقد به حکومت یک گروه خاص بر مردم هستند. تاکید بر واژه اعمال که در متن تصریح شده به خودی خود و فی النفسه نافی اراده و خواست مردم بوده و بر این معنی است که حکومت بدون اتکای به رای مردم و صرفا بر اساس آموزه هایی که از چنین دینامیسمی استخراج می شود، مشروعیت خود را از ایدئولوژی می گیرد.

 

آنچه به ظاهر تفکر و اندیشه مجاهدین را از مدل مارکسیستی اش متفاوت نشان می دهد تنها جایگزینی گروه متقین با شاخص هایی از جمله اهلیت و آگاهی به احوال اجتماعی به جای کلیدواژه های مرسوم در ادبیات مارکسیستی از جمله حکومت پرولتریا، دولت پرولتریا، حکومت کارگری و حزب پیشتاز و .... تعابیری از این جنس و گونه است. به تعبیری اینها نه تفاوت هایی ماهوی بلکه شکلی هستند که اساس شان بر نفی رای مردم، نفی آزادی های اجتماعی و فردی، نفی اصالت اکثریت و خواست آنها، نفی خرد جمعی و اجماع، نفی قوانین مدنی، و ... پی ریزی شده است. در تبیین محتوای چنین ساختاری کافی است به دستاوردها و تجارب ده ها حکومت مارکسیستی در تاریخ معاصر مراجعه کنیم که هم نافی رای مردم هستند و هم اینکه کلیه مبانی و سازوکارهای مدیریت های کلان اجتماعی شان از دل ایدئولوژی مارکسیستی بیرون می آید. به همین دلایل مدعاهای آقای رجوی مبنی بر تفکیک دین از سیاست، اتکاء به رای اکثریت و دمکراسی، احترام و آزادی به حقوق اجتماعی و فردی و سایر فاکتورها و مختصات جوامع دمکراتیک به استناد همین متن جز خرافه تعبیر و تلقی نمی شود.

 

منبع:

 

1- کتاب راه حسین. نوشته سازمان مجاهدین خلق. انتشارات سحاب کتاب، با همکاری سازمان مجاهدین خلق ایران. تهران. 1358. ص 22.

 


مطالبی در ارتباط:

ــ نامه سپاس و قدردانی کانون ایران قلم از خانم آنا ماریا گومش عضو گروه سوسیالیست اروپا ( ایران قلم )

ــ نامه تعدادی از جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق به رئیس پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )

ــ مجاهدین استخوان در گلوی آمریکا ( امید پویا )

ــ اهمیت ویژه گردهمایی 20 ژوئن 2009 در فرانسه برای رهبری فرقه مجاهدین ( سایت ایران قلم )

ــ اقامه دعوای بتول سلطانی عضو شورای رهبری مجاهدین در عراق ( بتول سلطانی )

ــ نامه کانون ایران قلم به رهبران احزاب اسپانیا ( ایران قلم )

ــ نامه کانون رهایی به نخست وزیر اسپانیا ( پیام رهایی )

ــ ملاقات های مادر رضوان در مجلس سوئد ( رابعه شاهرخی )

ــ نامه سرگشاده محمد سبحانی به آقای رودریگز نخست وزیر اسپانیا ( ایران قلم )

ــ دیالکتیک اندیشه و قهر، کادرسازی و کادرسوزی ( سعید شاهسوندی )

ــ مخلوق رجوی ( میترا یوسفی )

ــ مجاهدین خلق بخشي از سياست هاي خطير عراق ( آسوشیتدپرس )

ــ نماینده فرقه در پارلمان اروپا ( آن سینگلتون )

ــ رجوی و ادعای نوآوری در ایدئولوژی و دین ( سایت مجاهدین MWS )

ــ دستگيري مريم رجوي و خود سوزي هاي سازمان يافته ( کامبیز باقرزاده )

ــ اوور، مقر اصلی فرقه مجاهدین خلق ( رانیا نگارگر)

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ( سایت ایران قلم )

ــ افشای توطئه کثیف فرماندهی اوورسوراوواز در مورد جداشدگان و ایرانیان آزاده مقیم اروپا ـ 1 ( آریا ایران )

ــ طنز پیروزی نمایی فرقۀ رجوی! ( حامد صرافپور )

ــ توطئه مریم عضدانلو از اوورسورواز فرانسه علیه قربانیان از فرقه مجاهدین ( علی جهانی )

ــ در حاشیه گفتگو با یکی از نمایندگان پارلمان اروپا ( سعید محسنی )

ــ چه کسی به دژ اوورسورواز توجه می کند؟ ( ستار اورنگی )

ــ ملاقات نمایندگان کانون رهائی با سفیر عراق در دنهاخ هلند ( پیام رهایی )

ــ تناقضات مجاهدین ( ایران سبز )

ــ نامه به خانم میشل آلیوت ماری وزیر کشور دردولت فرانسه  ( الف مینو سپهر )

ــ توطئه کثیف مجاهدین بر علیه جداشدگان ( آریا ایران )

ــ هیاهوی جدید فرقه رجوی ( محمد بازیارپور )

ــ بریف پارلمان بریتانیا: کمپ اشرف و کنوانسیون ژنو  ( پارلمان بریتانیا )

ــ نامه آقای مسعود خدابنده به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق ( ایران اینترلینک )

ــ ملاقات نمايندگان انجمن ايران باستان ـ آينده درخشان با مقامات سفارت عراق در پاريس  ( ایران باستان ـ آینده درخشان )

ــ مجموعه مطالب در محکومیت حمله خشونت طلبانه فرقه مجاهدین به اعضای جداشده ( ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )

ــ نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به مریم رجوی در مورد تهاجم اوباشان خشونت طلب و تروریست فرقه مجاهدین به وی در شهر کلن آلمان ( محمد حسین سبحانی )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد