_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

چرا هیچکس مجاهدین خلق را نمیخواهد؟

13.08.2009

بهار ایرانی

منبع: Mojahedin.ws

 

مقامات عراقی اظهار می دارند علیرغم رایزنی با 25 کشور اما تا کنون موفق به جلب رضایت هیچکدام از آنها برای اعطای پناهندگی سیاسی به سازمان مجاهدین خلق نشده اند. دولت ایالات متحده آمریکا علیرغم تمام سیاست های حمایتی خود در طول چندین سال گذشته از مجاهدین اما به جد از پذیرفتن مجاهدین نه تنها سرباز می زند، که کماکان آنها را گروهی تروریستی و به طور مشخص تر غیر قابل اعتماد توصیف می کنند. آمریکایی ها از این نیز فراتر رفته و پس از مدت ها دنبال کردن سیاست نعل و میخ و دوگانه، در توافق دو جانبه با عراق حق تعیین سرنوشت مجاهدین را بعهده دولت عراقی گذاشته اند. دولت فرانسه علیرغم تحمل ناگزیر مقر اوور و مریم رجوی و شماری از اعضای سازمان مجاهدین در خاک خود ولی به صراحت هم بر تروریست بودن مجاهدین و هم امتناع از دادن پناهندگی به ساکنین اشرف تاکید دارد و علاوه بر آن بر دنبال کردن پرونده 17 ژوئن 2003 مجاهدین و رسیدگی به جرائم تروریستی این سازمان اصرار دارد. در همین راستا دولت فرانسه نسبت به خارج کردن نام مجاهدین از لیست تروریستی اتحادیه اروپا شاکی است و امیدوار است با روشنگری و پیگیری های حقوقی شرکای اروپایی خود را نسبت به تجدید نظر درباره برائت از اتهام تروریستی مجاهدین متقاعد کند.

 

دولت انگلستان علیرغم رفع محدودیت ها و ممنوعیت فعالیت های سیاسی مجاهدین در کشورش، اما حاضر به پذیرش مجاهدین نیست. مواضع رسمی سایر کشورهای اروپایی نیز علیرغم موضع گیری های غیر رسمی شماری از شخصیت های حقوقی و حقیقی، کم و بیش بی اعتمادی و تروریست دانستن مجاهدین خلق است. دولت های منطقه و به خصوص همجوار ایران نیز علیرغم موضع گیری های چند پهلو اما زمانی که پای پذیرفتن مجاهدین به عنوان پناهنده به میان می آید، به صراحت و شفافیت از خود رفع مسئولیت و تکلیف نموده و منافع ملی خود را به هر فرضی ترجیح می دهند. مردم عراق پس از سه دهه تحمل ناگزیر مجاهدین، به وضوح بر اخراج مجاهدین از خاک شان تاکید دارند. این در حالی است که ادعاهای حمایت 2/5 مردمی از مجاهدین که زمانی به یکی از دستاویزهای روزانه و رسانه ای مجاهدین تبدیل شده بود، کاملا فروکش و فراموش شده است و تنها حامی مطیع آنها صالح مطلک عراقی شده است. در حالی که مجاهدین برای ماندن در عراق به زور و لجاجت و خودزنی متوسل شده اند، اما دلایل و شواهد حاکی از آن است که این ادعاها یکسره بی پایه و اساس بوده و مجاهدین هیچ جایگاهی در میان مردم عراق ندارند. پیشتر از اینها مجاهدین که به نظر می رسید به دلیل مبارزات بر علیه شاه از بیشترین توجه و حمایت مردمی در ایران برخوردار باشند، در صحنه عمل اما اتفاقات و عملکرد آنها به گونه ای رقم خورد که آنها از اولین گروه ها و جریانات سیاسی بودند که به دلیل عدم پشتوانه مردمی ناگزیر به فرار از ایران شدند.

 

این موضع گیری ها در حالی اتخاذ می شود که بر اساس ظواهر امر و نشانه ها و وضعیتی که ایران در عرصه بین المللی دارد، ظاهرا همه این کشورها و به خصوص اروپایی ها و آمریکایی ها باید بر اساس نوع دیپلماسی ابزاری و پراگماتیستی که دارند، مشتاق باشند از این آب گل آلود به نفع منافع سیاسی خود نهایت استفاده را ببرند. به این معنی که با توجه به شناختی که از مجاهدین دارند، از وجود آنها به عنوان اهرم فشار بر علیه ایران و در تعاملات سیاسی شان استفاده کنند. این رویکرد را اگر چه نمی توان یکسره منتفی پنداشت، اما تنظیم رابطه این دولت ها و به خصوص اروپایی ها با مجاهدین نشان از این حقیقت دارد که آنها نه می توانند از خیر استفاده ابزاری از مجاهدین بگذرند و نه می خواهند هزینه های ناشی از نزدیکی به مجاهدین را تقبل کنند. آنچه برای آنها در اولویت قرار دارد، دفع مجاهدین و سپس در صورت امکان و برطرف نمودن هر میزان خسارت و هزینه، استفاده و بکارگیری ابزاری آنها در روابط سیاسی با ایران است. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه هیچکدام از این کشورها نه تنها حاضر به پذیرفتن مجاهدین به عنوان آلترناتیو که حتی به عنوان یک جریان هم عرض با سایر جریانات اپوزیسیون نیز نیستند. به یک معنی به همان میزان که مجاهدین در رابطه با دولت های اروپایی از بالاترین موضع ممکن یعنی تنها و مشروع ترین آلترناتیو جمهوری اسلامی خودشان را معرفی و تنظیم رابطه می کنند، اما در عمل به همان نسبت این دولت ها حتی حاضر نیستند از پائین ترین موضع ممکن کمترین مشروعیتی برای سازمان قائل شده و آنها را به رسمیت بشناسند. این وضعیت پارادوکسیکال نیز در نوع خود حکایت دیگری دارد که کشورهای مورد نظر بهتر و بیشتر از هر کس به چرایی آن اشراف دارند. وضعیت سردرگمی و بلاتکلیفی مجاهدین در طی سه دهه اخیر در کشورهای مختلف بر یک حقیقت دلالت دارد، اینکه تا کنون هیچ کشوری نه تنها با رغبت و به میل خود از مجاهدین میزبانی نکرده که بر عکس تمام تلاش خود را معطوف به دست به سر کردن مجاهدین و رفع تکلیف از خود نموده است.

 

آنچه در این میان به عینه مشاهده و ضرورت بحث درباره آن احساس می شود، ترس بالقوه و مشترک اکثر کشورهای یاد شده حول این اجماع نانوشته است که علیرغم وقوف بر تمام شکاف ها و تضادهای موجود میان مجاهدین و جمهوری اسلامی استفاده ابزاری از مجاهدین غیر محتمل ترین گزینه برای مقابله با ایران است. و حتی در این رابطه پذیرفتن مجاهدین به عنوان موجه و ظاهرا انسان دوستانه پناهندگی را نیز غیر محتمل و منتفی کرده است. دلایل و شواهد این اجماع اگر چه سال ها است مورد تاکید قرار گرفته اما کماکان به منزله راز سر بر مهری نیاز به کنکاش دارد. اینکه چرا دول اروپایی و علیرغم تمامی چالش های بنیادی که با ایران و بر سر موضوعات مهمی از جمله انرژی اتمی و نفوذ اسلام در خارج از ایران دارند، کماکان حاضر به نزدیکی به مجاهدین نیستند. دول اروپایی در خوش بینانه ترین حالت تنها به این رضایت می دهند که از توان ریسک پذیری همتاهای سیاسی خود در نفع بردن از مجاهدین شریک بشوند. آنها با علم به مخاطرات و هزینه های حاصل از نزدیکی به مجاهدین به این فکر هستند تا با هزینه کردن از جیب یکدیگر و یا تحمیل این هزینه ها بر دوش دولت هایی چون عراق، مجاهدین را به عنوان یک امکان بالقوه در دسترس داشته باشند. اما جدای از این فرض و گمان ها، پاسخ به این سوال که چرا هیچ کشوری نه از موضع سیاسی و نه از موضع انسانی و پرنسیب های حقوق بشری و ... حاضر به پذیرش مجاهدین نیست، نیاز به تعمق و بازنگری مجاهدین دارد. شاید وضعیت مجاهدین و برخوردهای آنها با میزبانان خود در طی سال های گذشته و برخوردهای خصمانه آنها با دولت ها و موضع طلبکاری آنها از دولت ها و ملت ها و در نهایت سوء استفاده های مکرر از زمینه های پناهندگی باعث امتناع آنها از پذیرفتن مجاهدین شده است.

 

دردسرهایی که مجاهدین در طی سه دهه اخیر برای دولت های اروپایی و به خصوص فرانسه ایجاد کرده اند و از طرف دیگر هزینه های غیر قابل پیش بینی برای بیرون راندن آنها می تواند یکی از دلایل این وضعیت باشد. کمااینکه در حال حاضر دولت های اروپایی شاهد برخوردها و هزینه های تحمیل شده بر دوش دولت عراق می باشند و می توانند تصور کنند در صورت پذیرفتن مجاهدین دیر یا زود با چنین چالش ها و دردسرهایی مواجه خواهند شد. این دولت ها می دانند گذشته از تبعاتی که حضور مجاهدین بر مناسبات خارجی شان خواهد گذاشت، در درون نیز بایستی تبعاتی از جمله هنجارشکنی های سیاسی و اجتماعی و ... مجاهدین را متحمل شوند. مجاهدین اگر چه در بدو امر و برای حصول به هدف های شان در ظاهر امر سخن از پرنسیب ها و نرم های بین المللی به میان می آورند، اما به تجربه ثابت شده به محض استقرار و پا گرفتن به هیچ یک از این قواعد تن نداده و در اندک زمانی در موضع طلبکاری قرار می گیرند. در واقع مجاهدین پیش از اینکه دغدغه تامین حقوق انسانی و بشری داشته باشند، دغدغه پاگرفتن و شکل گرفتن در شرایط اسقرار و ثبات تشکیلاتی دارند. به محض اینکه این هدف تامین شود، به سهولت می توان ماهیت واقعی مجاهدین را رویت کرد. در کنار این جنبه های پیدا و آشکار، به سویه های دیگری نیز اشاره می توان تاکید و اشاره کرد. در این میان می توان یک نکته کلیدی و کدوار در نظرگاه های وزارت امورخارجه آمریکا را یادآوری کرد، و آن غیر قابل اعتماد توصیف کردن مجاهدین است. آمریکایی ها به دفعات روی جنبه های ناشناخته ماندن مجاهدین و غیر قابل اعتماد بودن آنها تاکید کرده است. می توان به گونه ای مجاهدین را از این منظر نیز آسیب شناسی و بازخوانی کرد.

 

 

مطالبی در ارتباط:

ــ چگونه می توان به ساکنین کمپ اشرف کمک کرد؟  ( پیام رهایی )

ــ دیدار هیئتی از انجمن ایران باستان با مقامات سفارت ایتالیا در پاریس ( ایران باستان ، آینده درخشان )

ــ التماس سازمان مجاهدین خلق به مقامات اردن: ما را بپذیرید! ( عصر ایران )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای فرانکو فراتینی وزیرخارجه ایتالیا  ( ایران قلم )

ــ کلینتون: مسئله اشرف باید طبق قوانین داخلی عراق حل شود ( خبرگزاری آلمان )

ــ نامه ای به سیاوش  ( جواد فیروزمند )

ــ کانون ایران قلم خشونت پلیس عراق و سیاست های رهبری فرقه مجاهدین خلق را محکوم می کند ( ایران قلم )

ــ دولت عراق کنترل اردوگاه اشرف را در دست گرفت ( بی بی سی )

ــ پذیرش ولایت فقیه توسط آقای رجوی  ( مسعود جابانی )

ــ رجوی و کناره گیری از مقام ولایت ( صرافپور )

ــ  قلعه کهنه اشرف در عراق و قلعه مدرن اوورسورواز در فرانسه ـ قسمت پنجم اعضای جداشده از مجاهدین خلق مرکز خشونت و تروریسم را در قلعه اوورسورواز در فرانسه نشان می دهند ( سایت ایران قلم )

ــ دمکراسی سد راه رشد تروریسم ( مسعود جابانی )

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ـ قسمت چهارم ـ برخاستن مرده از قبر در قلعه اوورسورواز  ( سایت ایران قلم )

ــ نکشید این جوانان را!! ، داستان کوتاهی از رضا اسدی ( سایت پرواز )

ــ به اعتبار این جنبش ملی دستبرد نزنید!  ( علی کشتگر )

ــ اوور کانون اتفاقات غیر منتظره ( بهار ایرانی )

ــ شگردهای رهبری فرقه در قلعه اووروسورواز برای گردهمایی  20 ژوئن در فرانسه  ( علی جهانی )

ــ چرا مجاهدین در قبال به جریان افتادن پرونده 17 ژوئن سکوت کرده اند؟!! ( بهار ایرانی )

ــ همنوازی به سبک ریگی، رجوی ( امید پویا )

ــ نامه به خانم آنا ماریا گومش نماینده پرتغال در پارلمان اروپا ( کانون رهایی )

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ـ قسمت سوم ، اتحاد گروه تروریستی  جندالله و فرقه مجاهدین خلق ( ایران قلم )

ــ امواج یکی از شریان های حیاتی اوورسورواز در فرانسه ( بهار ایرانی )

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ـ قسمت دوم ( سایت ایران قلم )

ــ نظرگاه های رجوی و مجاهدین درباره دمکراسی و حکومت ( بهار ایرانی )

ــ نامه سپاس و قدردانی کانون ایران قلم از خانم آنا ماریا گومش عضو گروه سوسیالیست اروپا ( ایران قلم )

ــ نامه تعدادی از جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق به رئیس پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )

ــ مجاهدین استخوان در گلوی آمریکا ( امید پویا )

ــ اهمیت ویژه گردهمایی 20 ژوئن 2009 در فرانسه برای رهبری فرقه مجاهدین ( سایت ایران قلم )

ــ اقامه دعوای بتول سلطانی عضو شورای رهبری مجاهدین در عراق ( بتول سلطانی )

ــ نامه کانون ایران قلم به رهبران احزاب اسپانیا ( ایران قلم )

ــ نامه کانون رهایی به نخست وزیر اسپانیا ( پیام رهایی )

ــ ملاقات های مادر رضوان در مجلس سوئد ( رابعه شاهرخی )

ــ نامه سرگشاده محمد سبحانی به آقای رودریگز نخست وزیر اسپانیا ( ایران قلم )

ــ دیالکتیک اندیشه و قهر، کادرسازی و کادرسوزی ( سعید شاهسوندی )

ــ مخلوق رجوی ( میترا یوسفی )

ــ مجاهدین خلق بخشي از سياست هاي خطير عراق ( آسوشیتدپرس )

ــ نماینده فرقه در پارلمان اروپا ( آن سینگلتون )

ــ افشای توطئه کثیف فرماندهی اوورسوراوواز در مورد جداشدگان و ایرانیان آزاده مقیم اروپا ـ 1 ( آریا ایران )

ــ طنز پیروزی نمایی فرقۀ رجوی! ( حامد صرافپور )

ــ توطئه مریم عضدانلو از اوورسورواز فرانسه علیه قربانیان از فرقه مجاهدین ( علی جهانی )

ــ در حاشیه گفتگو با یکی از نمایندگان پارلمان اروپا ( سعید محسنی )

ــ چه کسی به دژ اوورسورواز توجه می کند؟ ( ستار اورنگی )

ــ ملاقات نمایندگان کانون رهائی با سفیر عراق در دنهاخ هلند ( پیام رهایی )

ــ تناقضات مجاهدین ( ایران سبز )

ــ نامه به خانم میشل آلیوت ماری وزیر کشور دردولت فرانسه  ( الف مینو سپهر )

ــ توطئه کثیف مجاهدین بر علیه جداشدگان ( آریا ایران )

ــ هیاهوی جدید فرقه رجوی ( محمد بازیارپور )

ــ بریف پارلمان بریتانیا: کمپ اشرف و کنوانسیون ژنو  ( پارلمان بریتانیا )

ــ نامه آقای مسعود خدابنده به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق ( ایران اینترلینک )

ــ ملاقات نمايندگان انجمن ايران باستان ـ آينده درخشان با مقامات سفارت عراق در پاريس  ( ایران باستان ـ آینده درخشان )

ــ چرا فاصله بین کوه مردان وزنان! اسیردراشرف تا بریدگی ومزدوری برای رژیم تنها نیم گام است ؟!! ( الف ـ مینو سپهر )

ــ مجموعه مطالب در محکومیت حمله خشونت طلبانه فرقه مجاهدین به اعضای جداشده ( ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )

ــ نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به مریم رجوی در مورد تهاجم اوباشان خشونت طلب و تروریست فرقه مجاهدین به وی در شهر کلن آلمان ( محمد حسین سبحانی )

ــ گزارش تايم از اوضاع نابسامان فرقه مجاهدین در اردوگاه اشرف ( مجله تایم)

ــ مجاهدین خلق از عراق به کجا خواهند رفت؟ ( اکونومیست  )

ــ روز پاسخگویی  رهبران فرقه مجاهدین نزدیک است ( علی جهانی فر )

ــ آیا اشرف شهر شرف است؟!! ( رضا اسدی )

مصاحبه آن سینگلتون با دکتر موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در مورد اردوگاه اشرف ( ایران اینترلینک )

ــ سربازان آمريکايي براي محافظت از رجوي در اردوگاه اشرف حضور دارند (مسعود خدابنده)

ــ در باره فرقه مجاهد ( اسماعیل هوشیار )

ــ سرنوشت قلعه اشرف  به کجا کشیده می شود؟ ( بتول ملکی )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد