_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

ایران اینترلینک ، گزارش دوم از بغداد، اردوگاه اشرف و مجاهدین خلق

27.09.2009.

ایران اینترلینک

لینک به متن اصلی (انگلیسی)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=6956

گزارش با فورمت پی دی اف (انگلیسی)

لینک به گزارش خبرگزاری رویترز
http://iran-interlink.org/fa/?mod=view&id=6959

همچنین:

لینک به گزارش اول، فوریه 2008
http://iran-interlink.org/fa/?mod=view&id=4222

لینک به گزارش موسسه رند، اوت 2009
http://iran-interlink.org/fa/?mod=view&id=6837

----------

---------

اوت 2009

فهرست

گزارش دوم بغداد
مقدمه
اقدامات دولت عراق
رئوس خواسته های عراق در رابطه با سازمان مجاهدین خلق
واکنش سازمان مجاهدین خلق
مشکل دولت عراق
دولت عراق کنترل خود بر اردوگاه اشرف را بیش تر میکند
روزهای 28 و 29 ژوئیه
طرح های دولت عراق
نقش بنیاد خانواده سحر، بغداد
واکنش رهبران و حامیان سازمان مجاهدین خلق
نتیجه گیری

گزارش دوم بغداد

در فوریه 2008 مسعود خدابنده یافته های خود را به صورت گزارشی، متعاقب سفرش به عراق به عنوان مشاور دولت عراق در خصوص سازمان تروریستی مجاهدین خلق و مقر مرکزی آن در اردوگاه اشرف در استان دیاله، منتشر نمود.

http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=4224

دومین گزارش محصول مشاوره های بعدی در خصوص موضوع اردوگاه اشرف از زمانی است که دولت عراق مسئولیت این پایگاه را در ژانویه سال 2009 به دنبال وارد عمل شدن توافق نامه موقعیت نیروها با ایالات متحده به عهده گرفته است.

اطلاعات مربوط به دوره قبل از ژانویه 2009، یعنی قبل از زمانی که دولت عراق مسئولیت اردوگاه اشرف و سازمان مجاهدین خلق را پذیرفت، در لینک زیر در خصوص اردوگاه اشرف قابل دسترسی می باشد.

http://www.iran-interlink.org/?mod=view&id=4330

مقدمه

از دسامبر 2003 تمامی دولتهای حاکم در عراق (از اولین دولت موقت گرفته تا دولت منتخب فعلی) خواستار این شده اند که ارتش آمریکا اردوگاه اشرف را بسته و نظامیان سازمان تروریستی خارجی مجاهدین خلق را که نیروهای آمریکایی آنرا در داخل کشور شان نگاه داشته اند جابجا نمایند. بنابراین وضعیت فعلی در نتیجه یک تصمیم جدید دولت عراق بوجود نیامده است. این تصمیم با توجه به دشمنی تاریخی سازمان مجاهدین خلق علیه مردم عراق طی دو دهه گذشته به عنوان بخشی از ابزار سرکوب صدام حسین اتخاذ شده است. دولت عراق سازمان مجاهدین خلق را یک ارگان تروریستی خارجی با خصوصیاتی حتی فراتر می داند که آنرا یک فرقه مخرب خطرناک می سازد. دلایل اینکه چرا ارتش آمریکا موفق نشد اردوگاه اشرف را ببندد در گزارش RAND به تفصیل آمده است.

مطالب زیر حاوی رئوس اقدامات صورت گرفته توسط دولت عراق و سازمان مجاهدین خلق قبل از 28 ژوئیه 2009 میباشد.

اقدامات دولت عراق

بعد از اینکه ارتش آمریکا مسئولیت اردوگاه اشرف را در اول ژانویه سال جاری به منظور به اجرا در آوردن توافقنامه موقعیت نیروها واگذار نمود، دولت عراق چندین خط برخورد را در قبال جابجا کردن سازمان مجاهدین خلق و بستن اردوگاه اشرف به عنوان یک وجه اساسی کسب کنترل کامل و همه جانبه بر کشور به اجرا گذاشت.

یک کمیته مشترک بین وزارت خانه های مختلف دولت شامل وزارت دفاع و امنیت، وزارت داخله، و وزارت حقوق بشر تشکیل شد. این کمیته، به ریاست مشاور امنیت ملی عراق دکتر موفق الربیعی، طرح ها و فعالیت های هماهنگ شده ای را از جانب دولت عراق به ریاست نخست وزیر نوری المالکی و رئیس جمهور جلال طالبانی به اجرا گذاشت. دکتر الربیعی طرحی را برای مأموریت دشوار منحل نمودن یک فرقه افراطی ریخت که نیازمند یک رویکرد روشنگرانه و انسان دوستانه بود که میتوانست یک نمونه برای برخورد با سازمان های مشابه در سراسر جهان باشد.

مقامات دولت مذاکرات متناوبی را با سازمان مجاهدین خلق با نظارت پرسنل ارتش آمریکا به اجرا گذاشتند. (باید توجه داشت که از زمان انتقال کنترل در ژانویه 2009 یک گروه 25 نفره از سربازان آمریکایی برای ایفای نقش ناظر در اردوگاه اشرف باقی مانده اند. تا امروز، آنان نگرانی خاصی در خصوص اقدامات مقامات عراقی جهت اعمال حق حاکمیت خود جهت منحل نمودن سازمان مجاهدین خلق و انتقال آنان از کشور ابراز ننموده اند). آمریکا در تمامی زمان ها و در تمامی سطوح، از جمله سفیر آمریکا در عراق رایان کروکر، در گیر این موضوع بوده اند.

رئوس خواسته های عراق در خصوص سازمان مجاهدین خلق

از اول ژانویه 2009، خواست اولیه و اساسی دولت عراق این بوده است که افرادی که در اردوگاه اشرف مستقر هستند از قوانین عراق و قوانین بین المللی تبعیت نمایند. سازمان مجاهدین خلق، در هر کشوری که اقامت دارد، خود را "خارج از قانون" آن کشور فرض میکند. دولت عراق با این وضعیت برخورد کرده و در خصوص روند قضایا هم کاملا روباز عمل کرده است.

در اردوگاه اشرف 3416 نفر ساکن هستند، که تمامی آنان انگشت نگاری و اسکن مردمک چشم شده اند. دولت عراق خواهان این است که تمامی ساکنان اردوگاه اشرف ظرف شش ماه از کشور خارج شوند. گزینه ای که در برابر هر فرد وجود دارد به صورت زیر است:

آنان میتوانند به صورت داوطلبانه تحت نظارت کمیته جهانی صلیب سرخ و وزارت حقوق بشر عراق به ایران بازگردند. از سال 2003 تحت فرمان عفو داده شده توسط ایران، بیش از 250 نفر از اردوگاه اشرف با موفقیت داوطلبانه به ایران بازگشته اند.

آنان میتوانند کشور ثالثی یافته و به آنجا نقل مکان نمایند. به نظر میرسد که 1015 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق دارای گذرنامه یا اجازه اقامت در یک کشور ثالث بوده و میتوانند عراق را به مقصد کشورهای مربوطه ترک کنند.

اگر این گزینه ها در کوتاه مدت قابل حصول نباشند دولت عراق سازمان مجاهدین خلق را از اردوگاه اشرف جابجا کرده و آنان را در محلی در غرب کشور جهت برقراری امنیت خود آنان مستقر خواهد نمود.

دولت عراق روشن ساخته است که موقعیت پناهندگی سیاسی به هیچ یک از اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق نخواهد داد.

از دسامبر 2008، دولت عراق شروع به مذاکره با دیپلمات های غربی در بغداد به منظور یافتن کشورهای ثالثی که افراد سازمان مجاهدین خلق بتوانند به آنجا منتقل شوند کرده است. اگرچه دولت های غربی در بیان و اعلام خواستشان مبنی بر اینکه دولت عراق نباید هیچ یک از اعضای سازمان مجاهدین خلق را مجبور به بازگشت به ایران نماید سریع عمل کرده اند، ولی هیچ یک از این دولت ها مایل به پذیرفتن آنان در کشور خود نبوده اند. زمانی که در 26 ژانویه سازمان مجاهدین خلق از لیست تروریستی اتحادیه اروپا خارج گردید، به نظر میرسید که فرصت تازه ای جهت ارائه راه خروج برای اعضای مجاهدین خلق بدست آمده است. متأسفانه، دولت های غربی در ارائه پناهندگی به افرادی که باید عراق را به مقصد دیگری ترک نمایند همکاری ننموده اند.

واکنش سازمان مجاهدین خلق

در واکنش به کوشش های دولت عراق جهت رسیدن به یک نتیجه مثبت و مسالمت آمیز، رهبران سازمان مجاهدین خلق نه تنها هیچ انعطافی نشان ندادند – از هرگونه همکاری طی شش ماه مذاکرات سر باز زدند – بلکه مذاکرات را با تکرار خواسته های غیر ممکن خود از دولت عراق به بن بست کشاندند.

رهبران سازمان مجاهدین خلق مستمرا به دروغ ادعا کرده اند که آنان تحت کنوانسیون چهارم ژنو اشخاص حفاظت شده محسوب میشوند، در حالی که شکی نیست که کنوانسیون ژنو که به آن اشاره میشود از ژوئن 2005 دیگر قابل اعمال نمی باشد:

http://www.parliament.uk/commons/lib/research/briefings/SNIA-05022.pdf).

رهبران سازمان مجاهدین خلق خواستار این هستند که آمریکا تحت کنوانسیون های ژنو متعهد به ادامه حفاظت از آنان باشد. رهبران سازمان مجاهدین خلق میخواهند که آنها در اردوگاه به صفت یک گروه باقی بمانند و باز به دروغ مدعی هستند که آنها حق اقامت در اردوگاه در عراق را دارند.

رهبران سازمان مجاهدین خلق مستمرا از اینکه اجازه دهند مقامات عراقی (یا آمریکایی) وارد اردوگاه شوند امتناع نموده اند. در 7 آوریل گزارش شد که رهبران سازمان مجاهدین خلق از دادن اجازه به یک گروه از وزارت حقوق بشر عراق برای دسترسی به ساکنان اردوگاه اشرف امتناع ورزیده اند.

رهبران سازمان مجاهدین خلق اجازه دسترسی به اعضا برای مصاحبه یا اجازه به کسی جهت ترک داوطلبانه را نداده اند.

رهبران سازمان مجاهدین خلق به تکرار خواست خود مبنی بر باقی ماندن در عراق به عنوان یک سازمان نظامی تروریستی در داخل اردوگاه ادامه می دهند.

مشکل دولت عراق

دولت عراق با توجه به رویارویی دشوار با این انعطاف ناپذیری با یک مشکل جدی مواجه است. شواهد نشانگر وضعیتی است که رهبران بالای سازمان مجاهدین خلق، مسعود و مریم رجوی، به کنترل بر داخل اردوگاه اشرف ادامه میدهند که در آن اعضا تحت یک نظام خشن و سرکوبگر که شامل نقض روزانه حقوق اولیه بشر میشود قرار دارند.

دکتر الربیعی سازمان مجاهدین خلق را این طور توصیف کرده است: "یک سازمان تحت القائات فکری و دیسیپلین سخت - فناتیک های افراطی که تروریسم را بخدمت گرفته و گهگاه از خودسوزی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده میکنند - در زبان روزمره عادی میتوان گفت که آنان مغزشویی شده اند".

یک وجه اساسی رویکرد دولت عراق جهت خاتمه دادن به حضور سازمان مجاهدین خلق در کشور به گفته دکتر الربیعی اینست که: "دولت عراق با سازمان مجاهدین خلق به صفت یک سازمان برخورد نمیکند. ما با ساکنان مربوطه به عنوان افراد برخورد میکنیم".

هر برداشتی که عراق این ارزیابی در خصوص سازمان مجاهدین خلق را به تنهایی انجام داده است غلط می باشد. یک مقاله در مجله انگلیسی اکونومیست (8 آوریل 2009) عنوان مینماید که: "سازمان مجاهدین خلق بطور گسترده از جانب گروه های حقوق بشری به عنوان یک فرقه شخصیتی نجات دهنده بشریت حول مسعود رجوی و همسرش مریم جهت اعمال یک دیسیپلین خودکامه بر پیروانش افشا شده است. بسیاری از جداشدگان به زبان خود شهادت داده اند که آنان تحت بمباران مستمر القائات فکری بوده اند تا خود را بطور کامل و بدون سؤال در اختیار اهداف خواسته شده بگذارند. استفاده از هیچ منبع خبری بدون اجازه سازمان مجاهدین خلق میسر نیست".

روشن است که در رابطه با نقض حقوق بشر در خصوص افرادی که در اردوگاه اشرف زندگی میکنند، این رهبران سازمان مجاهدین خلق هستند که اثبات شده است مسبب اصلی می باشند. رهبران سازمان مجاهدین خلق همچنین بطور فعال بازدارنده، در حقیقت تحریک کننده، در برابر کسانی که میخواسته اند در خصوص این مصائب تحقیق کرده و در جهت کاستن آنها اقدام نمایند عمل کرده اند.

از اول ژانویه 2009، بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق از اردوگاه اشرف فرار کرده اند. شهادت های آنان اشاره به تنزل وضعیت حقوق بشر در اردوگاه را دارد.

تحت نظارت کمیته بین المللی صلیب سرخ و وزارت حقوق بشر عراق، دکتر الربیعی کوشش های خود را جهت حفاظت از افراد داخل اردوگاه، به دنبال اتهاماتی که نقض حقوق بشر توسط رهبران سازمان مجاهدین خلق علیه ساکنان اجرا میگردد، متمرکز نموده است. تا آنجا که وی گفت: "ما اعتقاد داریم که اگر بتوانیم افراد را از زیر تمامی سلطه های متمرکز از جانب رهبران خارج کنیم، خواهیم توانست به آنها اجازه دهیم تا حقوق خود را به عنوان افراد باز یافته و انتخاب مناسب را خود بنمایند. یعنی، امیدواریم تا آنان را از تأثیرات مخرب القائات فکری و رهبران دور سازیم".

در واکنش به بسیاری از موانعی که سازمان مجاهدین خلق در برابر انتقال افراد از اردوگاه اشرف ایجاد کرده است، دکتر الربیعی گفت: "واحد ارتش عراق مأمور به حفاظت از اردوگاه اشرف صبر و خویش تن داری فوق العاده ای علیرغم تحریکات و تظاهراتی که رهبران خود انتصابی اشرف در جهت مخدوش کردن عملکرد مشروع دولت عراق برای اعمال حق حاکمیت خود به اجرا در آورده اند نشان داده اند". او اضافه کرد: "اشرف فوق قانون نیست".

دولت عراق کنترل خود بر اردوگاه اشرف را بیش تر میکند

دولت عراق تضمین داده است که هیچ یک از دستگیر شدگان بر خلاف میل خود وادار به بازگشت به ایران نخواهند شد. تا ماه مارس، به منظور گامی به جلو در این موضوع و ایجاد یک پست پلیس در داخل اردوگاه، نظامیان عراقی و پرسنل پلیس کنترل خود را بر اردوگاه بوسیله محدود کردن دسترسی جریان ورود افراد و کالا افزایش دادند. تنها پرسنل مجاز میتوانستند آنجا را ترک کرده و یا وارد اردوگاه شوند و ورود تمامی کالاها به غیر از غذا و دارو متوقف شدند که شامل مصالح ساختمانی از قبیل سیمان و آهن نیز میشد. رهبران سازمان مجاهدین خلق آژانس ها و حقوق دانان را با این ادعا که عراقی ها تأمین غذا و دارو را به روی اردوگاه بسته است و عملا اردوگاه را تحت محاصره قرار داده است تحت لابی قرار دادند. متأسفانه هیچ یک از این متخصصین، زمانی که بیانیه های خود را منتشر می نمودند، از اردوگاه بازدید نکرده و تنها بر اطلاعات داده شده به آنها از جانب سازمان مجاهدین خلق اکتفا کردند. مقامات عراقی از جانب این حامیان سازمان مجاهدین خلق مورد پرسش قرار نگرفتند.

در 9 ژوئن، تلویزیون العربیه (دوبی) گزارش زیر را منعکس نمود: "گروه مخالف ایرانی، مجاهدین خلق، که مقر مرکزی اش در عراق در اردوگاه اشرف در استان دیاله محاصره شده است، گزارش نموده است که نیروهای پلیس عراق تحریم های خود علیه ساکنان اردوگاه را بیشتر کرده و از ورود کالا و افراد جلوگیری بعمل آورده اند. کمیته عراقی برای دفاع از اردوگاه اشرف بیانیه ای صادر کرده و تنگ تر کردن حلقه محاصره توسط نیروهای پلیس را بعلاوه تهدیدات علیه ساکنان اردوگاه نسبت به قتل و دستگیری محکوم نمود و نسبت به بروز یک فاجعه انسانی هشدار داد".

این کانال با ژنرال عبدالکریم خلاف، رئیس عملیات وزارت داخله عراق از طریق تلفن در بغداد مصاحبه کرد.

از وی سؤال شد که آیا دولت طرحی مبنی بر بستن اردوگاه اشرف دارد، ژنرال خلاف پاسخ داد: "به عنوان وزارت کشور، ما مسئول مسائل مشخصی در خصوص اردوگاه هستیم، از قبیل ارائه حفاظت برای اردوگاه و تأمین امنیت محوطه خارجی آن؛ تأمین کالاهای انسانی بر اساس توافق نامه های بین المللی – موضوعی که ما بطور شفاف برخورد میکنیم؛ و حصول اطمینان از اینکه ساکنان اردوگاه با نیروهای امنیتی برخورد نداشته باشند، و تمامی این سه موضوع یاد شده به خوبی اجرا می گردند".

او اضافه نمود: " برخی واحد های امنیتی جابجا شده اند – برادران منصوب شده از جانب وزارت داخله برخی مواضع را ترک کرده ند – و وزارت داخله بر اساس قانون اساسی موظف به ارائه حفاظت است – و قادر به انجام این کار می باشد – ولی کار آنان توسط این افراد (مجاهدین خلق)، که وضعیت را با موضع گیری ها و بیانیه های خاص وخیم تر میکنند و اطلاعات غلط و کاملا غلوآمیز میدهند، مختل شده است. پرسنل وزارت داخله به هیچ وجه با آنها برخورد نکرده است، و هیچ محاصره ای در پیرامون اردوگاه برقرار ننموده است. اردوگاه خروجی های خاصی دارد که از آنان کالاهای انسانی و ضروریات اساسی مجاز به عبور هستند، و این کار در حال انجام است".

در اظهار نظری در برابر اتهامات مطرح شده از جانب کمیته دفاع از اردوگاه اشرف، ژنرال مربوطه مشخص ساخت که: "هیچ برخوردی با ساکنان اردوگاه صورت نگرفته است، و نیروهای حفاظتی در خارج از اردوگاه مستقر هستند، بنابراین چگونه میتوان حلقه محاصره را تنگ تر کرد؟ چگونه حلقه محاصره میتواند تنگ تر شود در حالیکه اردوگاه دارای خروجی های مشخص می باشد و در حالیکه بیش از یک ارگان – نه تنها وزارت داخله – ناظر بر اردوگاه می باشند؟ یکی از این خروجی ها در نزدیکی مقر نیروهای چند ملیتی قرار دارد و این نیروها قادر به مشاهده هر آنچه اتفاق می افتد هستند".

از وی سؤال شد: "آیا هیچ دستور سیاسی یا نظامی برای بستن اردوگاه در آینده نزدیک دارید؟" ژنرال خلاف گفت: "نه، به هیچ وجه". او تکرار کرد که نقش وزارت داخله تأمین حفاظت و برقراری نظم ورود کالاها به داخل آن می باشد.

روزهای 28 و 29 ژوئیه

بعد از شش ماه مذاکرات بی نتیجه، دولت عراق تصمیم به یک سری اقدامات گرفت. به منظور مطمئن شدن از اینکه ساکنان اردوگاه اشرف بر اساس قوانین عراق رفتار کرده و از حق ایجاد کنترل بر آنان به منظور حفاظت از حقوق انسانی شان برخوردار شوند، ضروری بود که حضور پلیس در داخل اردوگاه برای نظارت بر فعالیت های آنها برقرار گردد.

در روز 28 ژوئیه ارتش عراق اقدام به عملیاتی جهت ورود به اردوگاه اشرف به منظور برقراری ایستگاه پلیس در داخل اردوگاه نمود. ارتش آمریکا هدف را به عنوان یک گروه تروریستی خارجی با خصوصیات فرقه ای ارزیابی کرده که در گذشته بطور مستمر از خشونت استفاده نموده است. درک عمومی مبنی بر این بود که این گروه توسط ارتش آمریکا خلع سلاح شده است و لذا، به منظور کاهش خطر استفاده از نیروی بیش از اندازه لازم جهت برقراری کنترل در اردوگاه، پلیس ضد شورش عراقی در طی این عملیات سلاح گرم به همراه نداشت.

ارتش عراق از پلیس ضد شورش خواسته بود تا با مقاومت خشونت آمیزی که از جانب ساکنان اردوگاه صورت خواهد گرفت برخورد نماید. عملیات طی دو روز به انجام رسید. یازده عضو سازمان مجاهدین خلق کشته شده و حدود 200 نفر مجروح گردیدند. سروان پلیس فیروز العطبی از نیروی پلیس استان دیاله گزارش داد که حدود 60 عضو نیروی امنیتی عراق نیز مجروح شدند که حال 20 نفر وخیم است.

واکنش سازمان مجاهدین خلق به میزان قابل انتظار، شاید هم بیشتر، خشونت آمیز بود. ویدئوهای سازمان مجاهدین خلق، که عینا بی دریغ در رسانه های غربی نشان داده شدند، فرماندهان زن سازمان مجاهدین خلق را در یونیفرم نظامی نشان میدهند که به اعضای بدنه سازمان دستور حمله خشونت آمیز را به پرسنل عراقی میدهند. پلیس ضد شورش عراق با طناب و باتوم نشان داده میشوند که به شدت توده تظاهر کننده را عقب میرانند. افسران پلیس عراقی گزارش کردند که سازمان مجاهدین خلق دستور داشتند تا خود را جلوی مسیر خودروهای در حال حرکت بیندازند و به این وسیله برخی مجروح گردیدند و برخی کشته شدگان سازمان مجاهدین خلق نیز بر اثر این نوع عملکرد بوجود آمده اند. پلیس همچنین گزارش نمود که اعضای سازمان مجاهدین خلق سر های خود را به آسفالت کف خیابان می کوبیدند تا ایجاد جراحت خودساخته در سر خود بنمایند.

در روز اول اوت، به دنبال موافقت دولت عراق، یک تیم پزشکی از جانب نیروهای چند ملیتی تحت هدایت آمریکا وارد اردوگاه اشرف شدند تا کمک های پزشکی در اختیار اعضای مجروح قرار دهند.

در روز دوم اوت، پلیس عراق یک پست در داخل محدوده اردوگاه اشرف بوجود آورد و نام اردوگاه را "اردوگاه عراق نوین" در زیر پرچم عراق گذاشت. رئیس پلیس استان دیاله ژنرال عبدالحسین الشیماری بیانیه ای صادر کرد که "اعضای سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه عراق نوین می بایست به مهلت یکماهه برای ترک عراق گردن بگذارند. اعضای سازمان باید یا به ایران بازگشته و یا درخواست پناهندگی از یک کشور ثالث بنمایند".

در روز سوم اوت، عبدالناصر المهدوی، استاندار استان دیاله، که حق قانونی بر اشرف دارد، تأیید نمود که 36 عضو سازمان مجاهدین خلق در روز بعد از درگیری دستگیر شده اند. مهدوی گفت: "پرونده آنان در حال تحقیق است. آنان متهم به ایجاد آشوب هستند. ما بر اساس قوانین عراق با آنها برخورد خواهیم کرد، ما آنان را به ایران باز نخواهیم فرستاد".

همچنین در روز سوم اوت، یک گور دستجمعی در داخل اردوگاه مجاهدین خلق کشف شد. مقامات پلیس استان دیاله گفتند که گور دستجمعی مربوطه حاوی اجساد شهروندان کویتی بود که قربانی رژیم بعث در جریان اشغال 7 ماهه کویت شده بودند. عبدالحسین الشمری، یک فرمانده پلیس محلی گفت: "ما مطلع گردیدیم که یک گور دستجمعی در اردوگاه اشرف یافت شده است. البته میدانستیم که یک قبرستان در مقر مرکزی مجاهدین خلق وجود دارد، ولی فکر میکردیم که این محل صرفا برای دفن اعضای مجاهدین خلق استفاده میشود".
تأیید مستقل این گزارش درگیر بودن سازمان مجاهدین خلق در جنگ صدام حسین علیه کویت را برملا میکند، که 3664 عراقی و بیش از 1000 کویتی کشته داشت. گفته میشود که رهبران سازمان مجاهدین خلق گور دستجمعی را تا کنون بوسیله ممانعت از ورود نیروهای عراقی (و در گذشته آمریکایی) به داخل پایگاهشان مخفی نگاه داشته بودند.

به دنبال عملیاتی که برای ایجاد یک پست پلیس در داخل اردوگاه اشرف اجرا شد، سازمان مجاهدین خلق یک بمباران تبلیغاتی در رسانه های غربی براه انداخت. این مسئله مقدمتا با توزیع بدون چون و چرای فیلم های تعبیه شده توسط رهبران سازمان مجاهدین خلق از داخل اردوگاه اشرف که نشان میدهند ظاهرا عراقی ها نسبت به "قربانیان" مجاهد خلق خشونت به خرج داده اند آغاز گردید. طبق تاکتیک های تبلیغاتی نوع سازمان مجاهدین خلق، آنان گزارشات کذبی انتشار دادند که گویا نزدیک به 200 نفر از مجاهدین خلق توسط نیروهای امنیتی عراق کشته شده اند.

نیروهای امنیتی عراق 11 کشته از اعضای مجاهدین خلق را اعلام نمودند. این 11 نفر به سرعت توسط سازمان مجاهدین خلق در داخل اردوگاه بدون هیچگونه مراسمی دفن شدند. به مقامات عراقی اجازه داده نشد تا به اجساد جهت کالبدشکافی و انجام آزمایشات دسترسی داشته باشند. این برخلاف رسم همیشگی سازمان مجاهدین خلق است که معمولا مراسم نظامی مفصلی با شرکت اعضای مسئول سازمان جهت خاکسپاری شهدای خود برگزار می نمایند.

از اطلاعات بدست آمده از منابع مختلف میتوان مشخص نمود که از 11 کشته، دو نفر از عقب مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند. ارتش عراق و پلیس مطمئنا هیچ گلوله ای در طی عملیات شلیک نکرده اند. آنان اعتقاد دارند که به افراد کشته شده توسط خود سازمان مجاهدین خلق شلیک شده است. در 29 ژوئیه، ژنرال ری اودیرو، فرمانده نیروهای چند ملیتی در عراق گفت که در حالیکه وی به خاطر تصمیم به اجرای تصرف اردوگاه مورد تشویق قرار نگرفته است، او میتواند تأیید نماید که عراقی ها از "هیچ سلاح کشنده ای" استفاده نکرده اند.

پلیس عراق گفت که پنج نفر از کشته شدگان کسانی بودند که مخصوصا خود را به زیر خودروهای عراقی در طی عملیات ورود به اردوگاه انداختند. همچنین اتهامات تأیید شده ای وجود دارد که سایر قربانیانی که مجروح شدند به خاطر این بود که خود را از ساختمان های بلند پرت کردند.

وزیر حقوق بشر عراق، خانم وجدان میکائیل، اعتقاد دارد که حداقل تعدادی از کسانی که کشته شدند آنهایی بودند که میدانستند با ماندن با سازمان مجاهدین خلق مشکل دارند. در میان کشته شدگان آقای محمد رضا بختیاری هم هست. معروف است که او در دو نوبت اقدام به فرار از اردوگاه کرده است. البته در هر دو بار او "دستگیر" شده و توسط رهبران سازمان مجاهدین خلق نسبت به فرار تنبیه شده است.

در خلال ورود به اردوگاه دهها افسر پلیس عراق توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق با پرتاب بمب های دستساز، سنگ و سایر اشیاء مجروح شدند. دو نفر از آنان جراحات سختی برداشتند و چندین روز در بیمارستان بستری گردیدند.

هدف دولت عراق برقرار کردن یک ایستگاه پلیس در داخل اردوگاه بود. روی این مسئله با رهبران سازمان مجاهدین خلق طی دو هفته مذاکره شده بود، ولی آنها از همکاری اجتناب کردند. دولت عراق نتیجه گرفت که هیچ گزینه ای به غیر از وارد شدن بزور برای انجام وظایف جهت برخورد با یک فرقه تروریستی ندارد. دولت عراق در خصوص مأموریت خود وقتی لازم است که یک ایستگاه پلیس در داخل اردوگاه ایجاد شود قاطع است. هر کوششی در جهت رعایت حقوق بشر در خصوص افراد درون آن شده است. در حقیقت طبق گفته وزیر حقوق بشر عراق، ایستگاه پلیس مربوطه برای مطمئن شدن از رعایت حقوق بشر ساکنان ضروری است.

طرح های دولت عراق

اگر چه پست پلیس در داخل اردوگاه برقرار گردیده است، ولی مقامات عراقی هنوز امکان دسترسی به تمامی ساختمان ها را ندارند. سازمان مجاهدین خلق موانع فیزیکی در پیرامون بسیاری از ساختمان های خود در اردوگاه اشرف بوجود آورده اند و در برابر تجسس پلیس مقاومت میکنند.

پلیس گزارش کرده است که مقر سازمان مجاهدین خلق برای زنان در جلو و استقرار مردان در عقب است. آنها این موضوع را به عنوان اقدامی جهت ارائه یک هدف "ساده" برای تأثیر گذاری بر فعالیت های پلیس تلقی میکنند. پلیس عراق آگاه است که فرماندهان نظامی زن، در جهت خطوط ایدئولوژیکی رجوی، مسئولین فعالیت های خشونت آمیز در اردوگاه اشرف هستند.

از زمانی که پست پلیس ایجاد گردید، رهبران مجاهدین خلق یک اعتصاب غذای نشسته را در میان بدنه خود سازمان داده اند. با مشاهده این فعالیت، پلیس اعتقاد دارد آنها به اندازه کافی غذا و نوشیدنی به جهت اینکه چندین ماه دوام بیاورند مورد استفاده قرار میدهند. ولی پلیس نگران است که رهبران افراد را کشته و ادعا نمایند که آنها به جهت اعتصاب غذا مرده اند.

پلیس می گوید که هیچ شکی نیست که رهبران سازمان مجاهدین خلق در داخل اردوگاه سلاح دارند. آنها همچنین مطمئن هستند که فعالیت ها یا اشخاص دیگری در داخل اردوگاه وجود دارند که آنان از برملا شدن آنها خیلی بیم دارد. پلیس مصمم است که آنها اردوگاه را از سازمان مجاهدین خلق خالی خواهند کرد و تا آخر این راه خواهند رفت. این کار باید در کوتاه مدت صورت پذیرد.

دولت عراق دلایل خوبی دارد تا از سفارت و نظامیان آمریکا عصبانی باشد که به طرق مختلف فعالانه از سازمان مجاهدین خلق حمایت کرده اند. یکی از آخرین فراریان از اردوگاه شهادت داده است که بعد از تسلیم کردن خود به پلیس عراق و درخواست از آنان که وی را از اردوگاه خارج کنند، پرسنل ارتش آمریکا مداخله کرده، وی را دستگیر نموده، و او را نزد برخی مسئولین سازمان برده اند. این مسئولین سعی کردند تا وی را قانع کرده و او را تهدید نمودند تا بماند، ولی وقتی او امتناع کرد آمریکایی ها مجبور شدند وی را به پلیس عراق بازگردانند که آنها نیز عاقبت قادر شدند وی را به سلامت به بغداد برسانند.

نقش بنیاد خانواده سحر، بغداد

در سال 2008 ارتش آمریکا مقر نگهداری و حفاظت موقت (TIPF) خود برای اعضای سازمان مجاهدین خلق که خواستار ترک گروه بودند را بست. در نتیجه کسانی که عضویت سازمان مجاهدین خلق را رد کرده و از اردوگاه اشرف فرار کرده بودند متفرق شدند. بعد از مشاوره با مسعود خدابنده و بتول سلطانی (عضو سابق شورای رهبری سازمان که وی نیز به TIPF پناه آورده بود)، دولت عراق به منظور کمک به نگهداری افراد، با ایجاد بنیاد خانواده سحر، یک سازمان غیر دولتی برای ارائه کمک های موقت به کسانی که مایل به فرار از اردوگاه اشرف هستند، موافقت نمود.

خانم سلطانی به عنوان مدیر بنیاد خانواده سحر در عراق باقی ماند و با موفقیت به ساکنان سابق TIPF کمک کرد. برخی بصورت داوطلبانه به ایران بازگشتند، تعدادی در منطقه خودمختار کردستان، جایی که ارتش آمریکا آنان را به آنجا منتقل نموده بود، باقی ماندند، و مابقی به اروپا برده شدند تا درخواست پناهندگی سیاسی نمایند.

بنیاد خانواده سحر در حال حاضر در مشاورت با وزیر حقوق بشر در ارتباط با اردوگاه اشرف بعلاوه کسانی که از اول ژانویه فرار کرده اند می باشد. بنیاد خانواده سحر قرار است تا با دولت عراق برای ایجاد یک اردوگاه مجزا برای کسانی که درخواست ترک سازمان مجاهدین خلق را دارند کار نماید. بنیاد خانواده سحر همچنین قرار است با سازمان غیر دولتی انجمن نجات در ایران برای آوردن خانواده های این افراد به اردوگاه کار نماید و تلاش خواهد کرد تا راه حل هایی برای افراد بیابد. دولت عراق در این رابطه کمک خواهد کرد.

واکنش رهبران و حامیان سازمان مجاهدین خلق

سیستم تبلیغاتی غربی سازمان مجاهدین خلق شامل سیستم لرد کوربت در انگلستان، سیستم ریموند تنتر در آمریکا، سیستم آلخو ویدال کوادراس در اتحادیه اروپا، و رز لهتینن نماینده کنگره آمریکا

http://ros-lehtinen.house.gov

می باشد. در محدوده خاور میانه باور عمومی بر این است که رز لهتینن از جانب AIPAC (لابی اسرائیلی در آمریکا) فعالیت میکند. همچنین اعتقاد بر این است که وی فردی است که پرداخت پول به سازمان مجاهدین خلق را از کانال های مختلف (شامل سیستم لرد کوربت) هماهنگ میکند. وی اصلاتا کوبایی است و اعتقاد بر این است که وی از متخصصین مشاور ضد کوبایی و آژانس های روابط عمومی برای حمایت از سازمان مجاهدین خلق استفاده میکند.

یک پوئن منفی برای سیستم تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق به دنبال عملیات پلیس عراق در روزهای 28 و 29 ژوئیه این بود که این واقعه در زمانی اتفاق افتاد که پارلمان ها برای تعطیلات تابستان بسته بودند. این مسئله توان آنان را برای پراکندن اطلاعات گمراه کننده به منظور جلب حمایت و در واقع کسب هرگونه حمایت پارلمانی محدود کرد. بدون شک، سیستم تبلیغاتی رجوی در خصوص رسانه های غربی که مطالب سازمان مجاهدین خلق را در خصوص وقایع مربوطه همانطور که خودشان در داخل اردوگاه اشرف فیلم برداری کرده بودند بی دریغ منعکس کنند موفق بود. فیلم های مربوطه همانطور که مشخص است تنها ظاهر امر را در اردوگاه نشان دادند.

بهرحال، ارقام ساختگی از تعداد کشته و زخمی نظرات سیاسی در غرب را تحت تأثیر قرار نداد. در عوض، دولت آمریکا بطور خاص تأکید کرد که این یک موضوع داخلی است و مربوط به دولت عراق می باشد.

در نتیجه تعدادی اعتصاب غذا کننده توسط رهبران سازمان مجاهدین خلق در خارج سفارت آمریکا در پایتخت های غربی مستقر گردیدند. مسئله ای که آنان خیلی زود با آن مواجه شدند این بود که هفته ها طول میکشید تا پارلمان ها و حتی رسانه ها از تعطیلات تابستانی بازگردند. اعتصاب غذا حالا بیش از شش هفته است که ادامه دارد و هنوز هیچ نشانه ای وجود ندارد که کسی از گرسنگی مرده باشد.

رجوی در واکنش به این موضوع دستور داده است تا اعضای سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف، که از نظر منتقدان در رسانه های غربی دور هستند، به اعتصاب غذا تا حد مرگ ادامه بدهند. در حالیکه این امکان وجود دارد که این یک تاکتیک دیگر تبلیغاتی رجوی باشد، همچنین بسیار محتمل است، بر اساس رفتارهای گذشته، که آنها یکی دو نفر از اعضای بدنه سازمان را بکشند تا فشار بر دولت عراق و دولت آمریکا را بیشتر نمایند.

برخی در دولت عراق وجود دارند که اعتقاد دارند آمریکا منافع مستقیم در طولانی کردن مقاومت آنان در برابر ورود و تجسس اردوگاه اشرف دارد. اردوگاه سازمان مجاهدین خلق هرگز، حتی بعد از اینکه نیروهای آمریکا سازمان مجاهدین خلق را در سال 2003 خلع سلاح کردند، مورد جستجو قرار نگرفته است (به گزارش RAND مراجعه شود). سؤالات جدی در خصوص آنچه که ممکن است به دنبال تجسس کامل کل اردوگاه توسط پلیس عراق یافت شود وجود دارند. دولت عراق در حالیکه از مشکل خود اطلاع دارد مایل است این وجه از عملکرد های خود را با این درک که ارتش آمریکا قبول کند که جابجایی پرسنل سازمان مجاهدین خلق از اردوگاه اجتناب ناپذیر است به بحث بگذارد.

سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر شروع به انتقال افراد و منابع خود به بریتانیا و سوئد جهت کسب آمادگی برای سقوط اردوگاه نموده است. سازمان مجاهدین خلق اعتقاد دارد که از آنجا که فرانسه و آلمان دارای روابط تجاری خوبی با ایران هستند این کشورها آنان را به اندازه بریتانیا (اساسا به خاطر نفوذ انجمن جکسون و AIPAC در آنجا) و سوئد (به خاطر قوانین ساده ای که دارند) تحمل نخواهند کرد.

نتیجه گیری

سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر خواستار اینست که ارتش آمریکا یا ملل متحد کنترل اردوگاه اشرف را از دولت عراق پس بگیرند. به دنبال انتشار گزارش RAND این می بایست وظیفه ارتش آمریکا باشد تا به هر صورت ممکن به بستن فوری اردوگاه اشرف و منتقل کردن پرسنل سازمان مجاهدین خلق از عراق کمک نموده و اسباب آنرا فراهم سازد. هرچه آمریکا بیشتر در این رابطه کمک کند، کمک شایانی نه تنها به دولت عراق بلکه به اعضای سازمان مجاهدین خلق و خانواده های آنان که بی دلیل در شش سال گذشته به خاطر ناتوانی آمریکا در پرداختن به این فرقه تروریستی رنج کشیده اند خواهد شد.

برآورد دولت عراق این است که سازمان مجاهدین خلق حداقل هزار نفر پرسنل خود را خارج کرده و به اروپا خواهد برد – که محل مطلوب انگلستان یا سوئد است. حدود 1000 نفر طی چند ماه به ایران باز خواهند گشت و مابقی در طی یکسال اول ناپدید خواهند شد.

سازمان مجاهدین خلق فعالیت های خود را به اتحادیه اروپا (بخش های مالی، کلاهبرداری و جعلیات به لندن) منتقل خواهد کرد. انگلستان یا هر کشور دیگر در موقعیتی قرار خواهد گرفت که با این امر مقابله نماید.

بهترین نتیجه به این صورت خواهد بود که به بدنه سازمان کمک شود تا به جامعه عادی بازگردند. این بدان معنی است که آنها ابتدا از رهبران فرقه برای مدتی جدا شوند.

در مشاوره با دولت عراق من اقدامات زیر را پیشنهاد دادم:

حدود هفتاد نفر پرسنل کادر رهبری سازمان باید بازداشت شده و از اعضای بدنه فرقه جدا شوند. این کار به آنان اجازه خواهد داد تا از زیر بار فشار روانی که توسط رهبران بر آنان اعمال میگردد رهایی یابند. اگر این کار صورت بگیرد، بدنه به لحاظ روانی سم زدایی شده و در ظرف چند ماه به جامعه باز خواهد گشت. (هر جا امکان داشته باشد، ارتش آمریکا باید از این پروسه دور نگاه داشته شود، ولی باید به آنها هرآنچه که میخواهند برای خروج از اردوگاه اشرف قبل از آغاز این طرح داده شود).

دولت عراق باید امکان مصاحبه خصوصی و ارائه مشاوره برای تمامی ساکنان اردوگاه را فراهم نماید. دولت عراق باید ترتیبی بدهد که جستجوی کامل از اردوگاه بعمل بیاید. در حال حاضر عقیده بر این است که سلاح در داخل اردوگاه درست بر خلاف مفاد توافقنامه آتش بس وجود دارد. عقیده بر آن است که افرادی در داخل اردوگاه دفن شده اند که اعلام نشده است، خصوصا گور دستجمعی حاوی اجساد شهروندان کویتی که اخیرا کشف شد. عقیده بر آن است که ارتش آمریکا در جستجوی اردوگاه از سال 2003 حتی با وجود شایعاتی که فعالیت ها و منابع غیر قانونی در اردوگاه وجود دارد ناتوان بوده است.

دولت های غربی و سازمان های حقوق بشری باید بطور کامل با مقامات عراقی برای کمک به برقراری حقوق بشر اساسی برای افرادی که در اردوگاه اشرف گرفتار شده اند همکاری نمایند. هر فعالیت یا راه حلی باید واقعیت های این مسئله را منعکس کرده و از رویکرد انسانی دولت عراق برای حل این مشکل صعب حمایت نماید. آژانس های پارلمانی و یا حقوق بشری و هیئت های حقیقت یاب باید مستقیما از دولت عراق درخواست نمایند تا از اردوگاه اشرف بازدید کنند تا چنین اعمالی را که بر فعالیت ها و یا بیانیه های آنان تأثیر میگذارد مورد تأیید قرار دهند.

تمرکز سیاستمدارن غربی باید بر این باشد که از هر گونه سوء استفاده سیاسی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف که توسط رهبران اسیر نگاه داشته شده اند جلوگیری شود، و حقوق فردی کسانی که خشونت را رد کرده و خواهان بازگشت به جامعه باشند را تضمین نماید.

هر نگرانی بوجود آمده در پارلمان های غربی باید، قبل از هر چیز، منعکس کننده مسئولیت کشور های غربی در قبال قربانیان فرقه رجوی باشد. خصوصا، برای کسانی که در اردوگاه اشرف دارای حق اقامت یا پناهندگی در کشورهای غربی هستند، اقداماتی باید جهت انتقال فوری آنان به کشورهای مبدأ صورت پذیرد. دولت های اروپایی همچنین باید با کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان UNHCR جهت یافت کشورهای ثالث که سایر افراد در اردوگاه اشرف بتوانند به آنجا بروند کار نمایند.

دولت عراق باید اسباب همکاری با بنیاد خانواده سحر جهت باز کردن یک اردوگاه موقت مجزا به عنوان یک آلترناتیو برای اردوگاه اشرف که افراد بتوانند بصورت فیزیکی فرار کرده و مجبور به ادامه عضویت در یک گروه تروریست خارجی در عراق بر خلاف خواسته شان نباشند فراهم سازد. (بنیاد خانواده سحر یک لیست 200 نفره که تمایل خود را جهت ترک سازمان مجاهدین خلق اعلام نموده ولی هیچ جایگزینی برای اقامت تا زمانی که مقصد نهایی آنان مشخص شود ندارند در اختیار دارد).

از سازمان مجاهدین خلق باید خواسته شود تا اجازه دسترسی آزاد و بدون واسطه به تمامی افراد ساکن در داخل اردوگاه اشرف را به مقامات عراقی و به مقامات آژانس های تحقیقاتی حقوق بشری بدهد.

از سازمان مجاهدین خلق باید خواسته شود تا اجازه دسترسی آزاد و بدون واسطه به بستگان نزدیک افراد ساکن در داخل اردوگاه اشرف بدون نظارت مسئولین سازمان را بدهد.

رهبران سازمان مجاهدین خلق، مسعود و مریم رجوی، و سایر اعضای رهبری کننده که از اردوگاه فرار کرده اند باید دستگیر شده و از طریق دادگاه های بین المللی برای جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در برابر عدالت قرار داده شوند.

مسعود خدابنده
ایران اینترلینک

Massoud Khodabandeh
Report written and published by
Iran-Interlink
PO Box 148
Leeds LS16 5BL
United Kingdom
Tel: +44 (0) 113 278 0503

 

مطالبی در ارتباط:

ــ 11 سپتامبر و درس های نیاموخته آمریکا از مجاهدین و تروریسم  ( بهار ایرانی )

ــ خشونت نهادينه شده در اشرف ( مزدا پارسی )

ــ مجاهدين كيستند و چرا نيروهاي عراقي به پايگاهشان حمله كردند؟ ( كريستين سانيس مانيتور )

ــ آیا وقت آن نرسیده که فرانسه هم به فکر تشکیل کمیته تعیین تکلیف اوور باشد ( بهار ایرانی )

ــ مصاحبه پرس تی وی با عضو سابق گروهک تروریستی مجاهدین خلق ( پرس تی وی )

ــ گزارش انستیتوی تحقیقات دفاع ملی (RAND)  مقدمه بعلاوه بخش های اول و دوم ( ایران اینترلینک)

ــ رايزني‌هاي عراق با سازمان ملل براي يافتن محلي براي انتقال مجاهدین ( فارس )

ــ چرا هیچ فرزندی در سازمان مجاهدین متولد نشد؟ ( محمد حسین سبحانی)

ــ چرا سازمان مجاهدین خلق  اسماعیل وفا یغمایی را نیز تحمل نمی کند؟ ( ایران قلم )

ــ چگونه می توان به ساکنین کمپ اشرف کمک کرد؟  ( پیام رهایی )

ــ دیدار هیئتی از انجمن ایران باستان با مقامات سفارت ایتالیا در پاریس ( ایران باستان ، آینده درخشان )

ــ التماس سازمان مجاهدین خلق به مقامات اردن: ما را بپذیرید! ( عصر ایران )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای فرانکو فراتینی وزیرخارجه ایتالیا  ( ایران قلم )

ــ کلینتون: مسئله اشرف باید طبق قوانین داخلی عراق حل شود ( خبرگزاری آلمان )

ــ نامه ای به سیاوش  ( جواد فیروزمند )

ــ کانون ایران قلم خشونت پلیس عراق و سیاست های رهبری فرقه مجاهدین خلق را محکوم می کند ( ایران قلم )

ــ دولت عراق کنترل اردوگاه اشرف را در دست گرفت ( بی بی سی )

ــ

ــ پذیرش ولایت فقیه توسط آقای رجوی  ( مسعود جابانی )

ــ رجوی و کناره گیری از مقام ولایت ( صرافپور )

ــ  قلعه کهنه اشرف در عراق و قلعه مدرن اوورسورواز در فرانسه ـ قسمت پنجم اعضای جداشده از مجاهدین خلق مرکز خشونت و تروریسم را در قلعه اوورسورواز در فرانسه نشان می دهند ( سایت ایران قلم )

ــ دمکراسی سد راه رشد تروریسم ( مسعود جابانی )

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ـ قسمت چهارم ـ برخاستن مرده از قبر در قلعه اوورسورواز  ( سایت ایران قلم )

ــ نکشید این جوانان را!! ، داستان کوتاهی از رضا اسدی ( سایت پرواز )

ــ به اعتبار این جنبش ملی دستبرد نزنید!  ( علی کشتگر )

ــ اوور کانون اتفاقات غیر منتظره ( بهار ایرانی )

ــ شگردهای رهبری فرقه در قلعه اووروسورواز برای گردهمایی  20 ژوئن در فرانسه  ( علی جهانی )

ــ چرا مجاهدین در قبال به جریان افتادن پرونده 17 ژوئن سکوت کرده اند؟!! ( بهار ایرانی )

ــ همنوازی به سبک ریگی، رجوی ( امید پویا )

ــ نامه به خانم آنا ماریا گومش نماینده پرتغال در پارلمان اروپا ( کانون رهایی )

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ـ قسمت سوم ، اتحاد گروه تروریستی  جندالله و فرقه مجاهدین خلق ( ایران قلم )

ــ امواج یکی از شریان های حیاتی اوورسورواز در فرانسه ( بهار ایرانی )

ــ " قلعه کهنه اشرف " در عراق و " قلعه مدرن اوروسورواز " در فرانسه ـ قسمت دوم ( سایت ایران قلم )

ــ نظرگاه های رجوی و مجاهدین درباره دمکراسی و حکومت ( بهار ایرانی )

ــ نامه سپاس و قدردانی کانون ایران قلم از خانم آنا ماریا گومش عضو گروه سوسیالیست اروپا ( ایران قلم )

ــ نامه تعدادی از جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق به رئیس پارلمان اروپا ( بنیاد سحر )

ــ مجاهدین استخوان در گلوی آمریکا ( امید پویا )

ــ اهمیت ویژه گردهمایی 20 ژوئن 2009 در فرانسه برای رهبری فرقه مجاهدین ( سایت ایران قلم )

ــ اقامه دعوای بتول سلطانی عضو شورای رهبری مجاهدین در عراق ( بتول سلطانی )

ــ نامه کانون ایران قلم به رهبران احزاب اسپانیا ( ایران قلم )

ــ نامه کانون رهایی به نخست وزیر اسپانیا ( پیام رهایی )

ــ ملاقات های مادر رضوان در مجلس سوئد ( رابعه شاهرخی )

ــ نامه سرگشاده محمد سبحانی به آقای رودریگز نخست وزیر اسپانیا ( ایران قلم )

ــ دیالکتیک اندیشه و قهر، کادرسازی و کادرسوزی ( سعید شاهسوندی )

ــ مخلوق رجوی ( میترا یوسفی )

ــ مجاهدین خلق بخشي از سياست هاي خطير عراق ( آسوشیتدپرس )

ــ نماینده فرقه در پارلمان اروپا ( آن سینگلتون )

ــ افشای توطئه کثیف فرماندهی اوورسوراوواز در مورد جداشدگان و ایرانیان آزاده مقیم اروپا ـ 1 ( آریا ایران )

ــ طنز پیروزی نمایی فرقۀ رجوی! ( حامد صرافپور )

ــ توطئه مریم عضدانلو از اوورسورواز فرانسه علیه قربانیان از فرقه مجاهدین ( علی جهانی )

ــ در حاشیه گفتگو با یکی از نمایندگان پارلمان اروپا ( سعید محسنی )

ــ چه کسی به دژ اوورسورواز توجه می کند؟ ( ستار اورنگی )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد