_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
فعالیت تنگاتنگ لابی اسرائیل و فرقه تروریستی مجاهدین خلق در واشنگتن بر علیه منافع امریکا
01.12.2009 بی بی سی فارسی، اول نوامبر 2009 گزارش تلویزیون بی بی سی فارسی در رابطه با حملات مشترک و هماهنگ نو محافظه کاران، لابی اسرائیل و مجاهدین خلق علیه شورای ایرانیان امریکا و دکتر تریتا پارسی. -------------- همچنین: گروههای مترقی در سياست خارجی هدف حمله قرار گرفتهاند (مصرف مجدد حسن داعی الاسلام، نماینده گروه تروریستی رجوی در واشنگتن پس از باختن دادگاه) . ... اما حتی پيروزی غيررسمی «نايک» در دادگاه هم برای آنان گران تمام شده است. «پارسی» میگويد که او نگران آن است که فرايند صدور اين حکم، که طی آن سازمان تحت مديريت او ناگزير شد تا اطلاعات اضافی زيادی در اختيار متهم قرار دهد، بتواند بهانهای به دست منتقدان ديگری بدهد تا حملات بیپايه و گمراهکنندهای را عليه او و «نايک» ادامه دهند. او اضافه کرد که چندين نشريه با «نايک» تماس گرفته و پرسشهايی را مطرح کردهاند که بر پايه اتهامات «داعیالاسلام» مطرح شده بودند ... سام استین،
هافينگتن پست، نوامبر 2009 لینک به متن
انگلیسی
در دنیای معمولأ کم سروصدای سازمانهای غيردولتی که بر روی مسايل روز فعال هستند، يک کارزار مشخصأ سياسی عليه نهادهای دستاندرکار سياست خارجی، که هدف فعاليت آنها تاکيد بر اتخاذ ديپلماسی به جای زور و نظامیگری است، آغاز شده است. دو سازمان نسبتأ جديد غيردولتی، که هر کدام دو قطب مخالف طيف مسايل خاورميانه را تحت پوشش خود قرار دادهاند، در هفتهها و ماههای اخير هدف حملات مخربی واقع شدهاند که اعتبار و وجهه آنان را نشانه رفته است. «شورای ملی ايرانيان آمريکا» (نايک)، سازمانی است که خواهان گفتوگوهای ديپلماتيک بين ايران و آمريکاست. اين سازمان در اين اواخر به دلیل حضور فعالش در رسانههای آمریکایی در روزهای پس از انتخابات جنجالی رياست جمهوری ايران، به نحو ویژهای برجسته شد. هر چند این شورا مدتهاست که حضور پررنگی از خود در واشنگتن نشان داده است، اما همزمان با رشد رایزنیهای «نايک» در محافل سياست خارجی، خشم و غضب مخالفان آنان نيز اوج گرفته است. از اوايل سال ۲۰۰۷، اين سازمان به امور زيادی از جمله اينکه بازوی حکومت ايران است و از حکومت ايران پول میگيرد، یا قوانين لابیگری را زير پا نهاده و هدفش منحرف کردن سياست خارجی آمريکاست، متهم شده است. اين اتهامات در بهترين حالت غيرمنصفانه و در بدترين حالت، افتراآميز بوده است. ‹«نايک» مدارک متعددی را در موارد مختلف به «هافينگتن پست» ارسال کرده که نشان میدهند نسبت به عملکردهای حکومت ايران نظری انتقادی داشته است. «تريتا پارسی» مدير «نايک» خاطر نشان کرده که اعضای خانواده چند تن از هيات مديره اين سازمان در ايران شکنجه شدهاند. افزون بر آن، گروههای شناخته شدهای چون «شهروندان هوادار مسووليت و اخلاق› در واشنگتن میگويند که اصلأ به خاطر نمیآورند که کداميک از فعاليتهای لابیگرايانه «نايک» غيرمشروع و خارج از محدودهی قانون بوده است. «استيو کلمونز» يک عضو بسيار مورد اعتماد محافل سياست خارجی واشنگتن و از سردمداران «بنياد آمريکای جديد» میگويد، "به اعتقاد من اين اتهامات به کلی بیپايهاند. من «تريتا پارسی» و بسياری ديگر از آدمهای فعال در اين سازمان را می شناسم ... آنها افراد روشن و شفافی هستند که چيزی برای پنهان کردن ندارند. آنان مخالفان و منتقدان خود را به بحث آزاد فرامیخوانند و به پرسشهای آنان پاسخ میدهند. اگر در موسساتی این چنینی کار میکنيد، اين درست همان کاری است که بايد انجام دهيد... آنها برنامه و هدف مشخصی دارند که در جلسات هيات مديره تعيين میشوند. من ديدهام که او حرفهايی میزند که مسلمأ به مذاق دولت ايران خوش نمیآيد." اما مبارزه عليه «نايک» در ماهها و سالهای گذشته ادامه يافته است. به ويژه، «حسن داعیالاسلام» نويسندهای که در آريزونا زندگی میکند و در ميان رسانههای ايرانی مخاطبانی دارد، به تازگی مورد توجه رسانههای نومحافظهکار قرار گرفته که ستونهای متعددی از نشريات خود را به حملات او عليه «نايک» و «پارسی» اختصاص دادهاند. «داعیالاسلام» در مقالهای در نشريهی «فرانت پيج ماگزين» سازمان «نايک» را به اين متهم کرده که "بخشی از شبکهی لابیهای گستردهی آمريکاست که عملأ در جهت حفظ منافع جمهوری اسلامی تلاش میکند." او در مقالهی ديگری که در همان مجله نوشته، «پارسی» را متهم میکند که به «بلندگوی ملاها›» در آمريکا بدل شده است. او در ژانويه سال ۲۰۰۹، در نشريهی گمنامتری نوشت، "پارسی در ضمن مورد حمايت لابیهای حامی رژيم ايران است." سرانجام، در ايامی که ايران تازه درگير آشوبهای خيابانی پس از انتخابات اخير رياست جمهوری ايران شده بود، «داعیالاسلام» پارسی را متهم کرد که از رژيم آيتالله خامنهای و احمدینژاد حمايت میکند تا قدرت را کماکان در دست داشته باشند. پارسی به «هافينگتن پست» میگويد، "متاسفانه در ميان جامعهی ايرانيان آمريکا، اين ابهامات هميشه وجود داشته است. اما تفاوتی که اين بار وجود دارد اين است که اين فرد توانسته از کمکی که محافل نوجمهوریخواه در اختيار او قرار دادهاند استفاده کند و تا آنجا که میتوانسته دروغهای زيادی را در ميان مردم پراکنده سازد." اما آنچه در نوشتههای اخير «داعیالاسلام» بسيار چشمگيرتر است، صرفأ جسورانه بودن اتهاماتی نيست که مطرح میکند، بلکه اين است که او اين مطالب را عليرغم آنکه در دادگاه عليه او به خاطر طرح اتهامات افتراآميز شکايت شده، کماکان به رشته تحرير درمیآورد. پارسی و «نايک» در ماه آوریل سال ۲۰۰۸، شکايتی را عليه «داعیالاسلام» در دادگاه محلی واشنگتن دی. سی. مطرح کردند و در شکایتنامهی خود ذکر کردند که «داعیالاسلام» مطالب متعددی حاوی دروغ و افترا عليه آنان مطرح کرده و در آنها پارسی و «نايک» را عوامل حکومت ايران معرفی کرده است." کمتر از هشت ماه بعد از آن، رييس دادگاه حکمی را منتشر کرد که اگرچه خواهان مدارک بيشتری شده بود، اما به هيچ وجه به نفع «داعیالاسلام» نبود. در حکم رييس دادگاه در مورد تعريف کلی «داعیالاسلام» از «لابی کنندگان» چنين آمده بود، "متهم در بيانيههای خود احکامی کلی صادر کرده است و حرف اصلی حملات او اين است که شاکيان لابیکننده نيستند و در عين حال اين اتهام آقای «داعیالاسلام» در اين مورد که اهداف شاکيان با اهداف حکومت ايران همسوست، ارزش و اعتباری ندارد." قاضی در انتهای حکم خود آورده است: "در اين مرحله از دادگاه، ادعای متهم به دفاع از حقيقت، مردود شناخته میشود. دادگاه چنين نتيجهگيری میکند که حرفها و نوشتههای متهم میتوانند بار افتراآميز داشته باشند ... دادگاه نتوانسته است مدارکی بيابد که طبق قانون نشان دهد که حرفها و نوشتههای متهم فاقد بار افتراآميز هستند." اما حتی پيروزی غيررسمی «نايک» در دادگاه هم برای آنان گران تمام شده است. «پارسی» میگويد که او نگران آن است که فرايند صدور اين حکم، که طی آن سازمان تحت مديريت او ناگزير شد تا اطلاعات اضافی زيادی در اختيار متهم قرار دهد، بتواند بهانهای به دست منتقدان ديگری بدهد تا حملات بیپايه و گمراهکنندهای را عليه او و «نايک» ادامه دهند. او اضافه کرد که چندين نشريه با «نايک» تماس گرفته و پرسشهايی را مطرح کردهاند که بر پايه اتهامات «داعیالاسلام» مطرح شده بودند. «پارسی» میگويد، "من آنقدرها نگران انعکاس اين مطالب در واشنگتن نيستم. خوب میدانم که بیشتر آدمها وقتی به حرفهای اینچنینی این شخص گوش میکنند، خواهند ديد که آنها کاملأ بیاساس است. من بيشتر نگران جامعهی ايرانيان آمريکا هستم که آنقدرها به جزييات و ظرايف امر توجه ندارند. آنها تا میبينند مطلبی در روزنامهای چاپ شده، خيال میکنند که معتبر است و واقعيت دارد. آدمهای زيادی در
واشنگتن میدانند که آنها نشريات پراهمیتی نيستند
و کار آنها روزنامهنگاری حرفهای نيست، اما در
خارج از حوزه فعالان سياسی، خيلی از مردم
نمیتوانند فرق نشريات معتبر و غيرمعتبر را درک
کنند." «جی استريت»
سازمان غيرانتفاعی نوپايی است که از عمر آن بيشتر
از يک سال و نيم نمیگذرد و خواهان پايان دادن به
مناقشات اعراب و اسراييل از طريق مذاکرات
ديپلماتيک است. اين سازمان بهتازگی شاهد آن بوده
است که جمعی از سخنرانان مشهوری که برای اولين
کنفرانس سالانه آن دعوت شده بودند از حضور آنان در
اين کنفرانس سرباز زدهاند و علت هم اين بوده است
که نگران آن بودهاند که حضور آنان در اين کنفرانس
پيامدهای نگران کنندهای در کل جامعهی سياسی
داشته باشد. مقامات آگاه به طور خصوصی میگويند
که اعتبار اين گروه تحت تاثير حملات سازمان يافته
گروهها و افراد محافظهکاری که سعی داشتهاند
پيامها و برنامههای سياسی اين گروه را
تحتالشعاع قرار دهند، آسيب ديده است. درست به مانند مورد «نايک»، بيشتر حملات عليه «جی استريت» براساس همکاری آنان با سازمانها و گروههای مخالف اسراييل بنا شده است. اين سازمان از جمله به اين امر متهم شده بود که در يکی از کنفرانسهای خود از سخنرانی دعوت به عمل آورده بود که تقصير حملات تروريستی 11 سپتامبر را به گردن اسراييل انداخته بود، اتهامی که گرچه به لحاظ تکنيکی صحت دارد، از اين حقيقت هم غافل میماند که فرد موردنظر يعنی ‹سلام المارياطی› پس از طرح چنين مسالهای به صراحت از بيان آن ابراز پشيمانی کرده و معذرت خواسته بود. با اين همه، چند ماه قبل، روزنامهی «جروزالم پست› مقالهای انتشار داد که طی آن خاطر نشان شده بود که اين گروه، "دهها هزار دلار کمک مالی از چندين شخصيت عرب و آمريکايیهای عربتبار دريافت کرده است." يک استراتژيست آگاه سياستهای اسراييل در اين مورد میگويد، "آدمهای زيادی از مدتها پيش در اين باره حرف میزدند تا اينکه «جروزالم پست» تصميم گرفت آن را به صورت مقالهای منتشر کند و پس از آن نشريات ديگری هم آن را در صفحات خود نقل کردند. اين کار که سازمانی را براساس همکاری آن با اين فرد يا آن فرد متهم کنند، خيلی رواج دارد." هواداران و مدافعان «جی استريت» اعتراف میکنند که مخالفان آنان در آسيب رساندن به اعتبار و موقعيت اين گروه به موفقيتهايی دست يافتهاند. اما در عين حال خاطر نشان میکنند که تاثير اين حملات آن بود که اين گروه در تلاش خود برای حضور هرچه بيشتر در بحثها و مذاکرات سياست خارجی، عزم راسختری داشته باشد. آنان نيز همانند «نايک» اين دستاندازهای اول کار را به عنوان بخشی از فرايند دستيابی به يک موقعيت يگانه و شکستن تمام پيشداوریهای قديمی، مغتنم میشمارند. ------------ در همین
رابطه: هان ای دل عبرت بین ! « پس مانده ی مارمولک » (حسن داعی الاسلام نماینده رجوی در رادیو اسرائیل) . ... باری اعلام برنامه خبرپراکنی بی اعتبار رادیو اسراییل، سخن ازحضور یکی از ایادی معلوم الحال رجوی، « حسن داعی الاسلام »! داد که مدتهاست به عادت معهود منافقی ودر تغییر زننده و محیرالعقول فوق 180 درجه یی، فرصت طلبانه از واژه ی « اسلام » در نام فامیلش فاکتور گرفته و تحت اسم « داعی»، ظاهر می شود ... میترا یوسفی، سوئد، پنجم نوامبر 2009
در همان برهوت انسانیت به بیابان عراقی، شکنجه گاه و دامگه قتل مظلوم ترین زندانیان ایرانی به بیابان عراق تحت سلطه صدام حسین، به نامگذاری خودشان « قرارگاه اشرف » بود که همتای « علی بابا» برای چهل دزدش و خیل قربانیان، ربوده شدگان مغزشسته و هنوز کت بسته، ریسمان پوسیده می بافت و اشارتی هم به جنبیدن دُم مارمولک پس از هلاکت خزنده ی بی مقدار و مشئوم کرد تا شنوندگان آن روز، امروز برآنچه از پس مانده ی رجوی،« حسن داعی الاسلام» می بینند، لبخندی تلخ برانند. لبخند تلخ تمسخر برتلاش های مذبوحانه مدعی « مجاهد » بودن که روزی بر « داعیه» اش اصرارها می ورزید و درکمین « حکومت اسلامی»،آشکارترین جبهه گیری اش، حملات صاف و پوست کنده برعلیه « اسرائیل » بود و سخت برآن فخر می فروخت. البته داستان استحاله های مصلحتی و پی درپی « مارمولک » مورد نظر برای ملت ایران و هرناظری از فرط تکرار، تازگی ندارد و نه حتی آویختن ملازمان شهریار بی تاج و تخت و آفتابه بدستان امام بی ملاء به دامان قدرت ها! اما هنوز جای گفتن دارد. باری اعلام برنامه خبرپراکنی بی اعتبار رادیو اسراییل، سخن ازحضور یکی از ایادی معلوم الحال رجوی، « حسن داعی الاسلام »! داد که مدتهاست به عادت معهود منافقی ودر تغییر زننده و محیرالعقول فوق 180 درجه یی، فرصت طلبانه از واژه ی « اسلام » در نام فامیلش فاکتور گرفته و تحت اسم « داعی»، ظاهر می شود، به درو دیوار می زند و یا به قول رهبرش « می جنبد»! با آن چهره ی کریه و مشمئزکننده در قبال آنچه کرده اند و می کنند. در حقیقت ملزم به حضور در گوشخراش« رادیو اسراییل » گشت تا عاقبت هولناک بریدن مرزها رابنمایاند و عقوبتی که شایسته ی آنست. یادآور فیلمی در رابطه با انقلاب الجزایرگردد که طی سال1980 میلادی در یکی از دانشگاه های آمریکا به مثابه فوق برنامه نمایش داده شد. متاسفانه عنوان فیلم و نام کارگردان درطوفانی از سالهای گمراهی و گمگشته گی در دایره ی مسدود رجوی، بخاطرم نمی آید. اما بخشی ازفیلم درباره جاسوسی بود که علیرغم مدتها خیانت به میهن مردمش، هنوز در پی دو دوزه بازی بود. محل اختفای آزادیخواهان و استقلال طلبان را فاش می کردو حریصانه و ریایی می کوشید پشت پرده بماند. اما به امر ارباب و بنا برمصلحت آنان، در وقت مقتضی ناگزیر به پوشیدن لباس نظامی فرانسوی و همراهی آشکار سرکوبگران گشت. آری، برای خیانتکاران و جنایت پیشگان، تشبث آبروداری باقی نیست. از همین روست که به « داعی الاسلام » فرمان داده می شود در بساط و معرکه ی دشمنان ایران زمین، جست و خیزها کند مگر قدرت راه اندازان ایستگاه و رایان معلوم الحال اسراییلی را بنمایاند. وگرنه برای اسرائیل، کمینه شکی هم ازموقعیت پوچ و هیچ رجوی باقی نیست. لاجرم پرتاب کردن دُم مارمولک به صحنه، تنها نشانه ی قدرت نمایی نژادپرستان اشغالگر فلسطین است تا اشاره یی باشد در قدرت بخدمت گرفتن تعلیم دیدگان قرارگاه های فلسطینی! بدون تردید سر مارمولک در هر سوراخی که هست، از آن همه ادعا تا به اینجا! فصلی ازعقوبت را می چشد! در ضمن شایسته ی تعمیق و یادآوری است که علیرغم ادا و اطوار اسلامی منافقانه، به حیله ی گریز از انگ« مارکسیست - اسلا می »، در روابط درونی، قرآن خوانی نه تنها مرسوم نبود، حقیقتا ممنوع! قلعه دار دلایل مبرهن خود را داشت. مگر می شود سوره ی « تبت » را رویت کرد و چهره ی انزجار آور رجوی و زنش را با « ابی لهب زن او، همان بارکش هیمه » مجسم و همراه نیافت؟ که به تفسیر شیوا و معنی دل انگیز « آیت الله طالقانی»: گویند ابولهب خود آتش افروز بود و زنش هیمه بیار و فتنه انگیز! « مالش و آنچه فراهم کرده، او را بی نیاز ( از او دفاع ) نکرد» ،« به همین زودی در آتشی درآید دارای زبانه »!
مطالبی در ارتباط: ــ حمله فالانژها و فریب خوردگان فرقه رجوی به اکسیون افشاگرانه در شهر سرجی ( ایران باستان ) ــ نامه سرگشاده مسعود خدابنده به ریاست جمهوری فرانسه، آقای سارکوزی ( ایران اینترلینک ) ــ کانون ایران قلم حمله چماقداران فرقه تروریستی رجوی به تجمع ایرانیان در شهر سرژی فرانسه را محکوم می کند ( ایران قلم ) ــ صدها تظاهر کننده فرانسوی خواستار اخراج فرقه تروریستی رجوی شدند ( آریا ایران ) ــ نامه قدردانی کانون ایران قلم به آقای ژرژ مالبرونو روزنامه نگار برجسته فرانسوی ( ایران قلم ) ــ شش سال پس از صدام حسین در عراق ( ایران پیوند ) ــ " عراق جدید " و اطلاعیه 13 آبان مسعود رجوی ( علی جهانی ) ــ راز شکنجه گر شدن چیست؟ به مناسبت مرگ نادر رفیعی نژاد سرشکنجه گر فرقه مجاهدین ( محمد حسین سبحانی) ــ خيال پردازي هاي رجوي ؛ رهبر عقيدتي مجاهدين ( مزدا پارسی ) ــ پذیرش رجوی به خروج از عراق، عقب نشینی یا واقع بینی (بهار ایرانی ) ــ مصاحبه سایت ایران قلم با محمد حسین سبحانی در مورد اطلاعیه 13 آبان مسعود رجوی ( محمد حسین سبحانی ) ــ پذیرش رجوی به خروج از عراق، عقب نشینی یا واقع بینی ( بهار ایرانی ) ــ مجاهدین خلق تحت فشار فرانسه - ایران (فیگارو ـ ترجمه از آریا ایران) ــ حراج قرارگاه اشرف، آخر خط ظرف استراتژیک رجوی ( بهار ایرانی ) ــ ممانعت فرقه رجوی از ملاقات خانواده ها با فرزندان خود ( علی جهانی ) ــ ترس و برده داری در فرقه مجاهدین خلق ( آن سینگلتون ) ــ پیام تبریک انجمن ایران باستان به خانم برتا ماریا کابرال به مناسبت پیروزی در انتخابات شهرداری پانتا دلگادا ( ابران باستان ) ــ گزارش ایران اینترلیک از قرارگاه "عراق جدید" (اشرف) ( ایران اینترلینک ) ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای ویدال کوآدراس نایب رئیس پارلمان اروپا ( ایران قلم ) ــ چرا رجوی از ملاقات والدین سالخورده با فرزندان شان در اشرف وحشت دارد؟!! (بهار ایرانی ) ــ نامه تبریک خانم بتول ملکی به خانم برتا کابرال برای پیروزی انتخاباتی وی در برابر پائولوکازاکا ( بتول ملکی ) ــ حضور هئیتی از کانون ایران قلم در سفارت فرانسه در برلین ( ایران قلم ) ــ انتقال گروه رجوی به نزدیک مرز عربستان ( خبرگزاری مهر ) ــ نامه خانم بتول ملکی به خانم ژوئل بورگوا سفیر فرانسه در سوئیس ( ایران قلم ) ــ حقیقت تغییر یافته در سازمان مجاهدین خلق ( مزدا پارسی ) ــ اسیران اسارتگاه های ایدئولوژیکی ( ایران گلوبال ) ــ رویاهای یک مجاهد فرانسوی! ( جواد فیروزمند ) ــ ساختار استالینی قدرت در فرقه رجوی ( مزدک پارسی ) ــ عقب نشینی مفتضحانه باند رجوی در مقابل دولت عراق ( علی جهانی ) ــ تصمیم جدید عراق و تغییر آرایش سیاسی به نفع مجاهدین ( میلاد آریایی ) ــ چند فیلم در رابطه با روشنگری های اعضای جداشده مجاهدین در سایت یوتیوب ( ایران قلم ) ــ ALTERINFO:افشای توافقنامه مجاهدین و گروه تروریستی ریگی در فرانسه ( جواد فیروزمند ) ــ عراق ۳۶ عضو سازمان مجاهدین خلق را آزاد کرد ( رادیو فردا ) ــ یاًس و سرخوردگی مجاهدین خلق در حاشیه اجلاس شورای حقوق بشر در شهر ژنو ( تحریریه ایران قلم ) ــ مصاحبه با خانم سلطانی در خصوص عملیات انتحاری درسازمان مجاهدین،قسمت 35 و 36 ( بنیاد سحر ) ــ گفتگوی خانم بتول ملکی با آقای محمد حسین سبحانی در شهر ژنو ( ایران قلم ) ــ گزارش راند و چند نکته غفلت شده درباره سازمان مجاهدین ـ قسمت اول و دوم ( بهار ایرانی ) ــ گفتگوی خانم بتول ملکی با آقای هادی شمس حائری در شهر ژنو "ضرورت فوری خروج مجاهدین خلق از عراق " ( ایران قلم ) ــ گزارش تکمیلی از حضور هیئتی از فعالان حقوق بشر در شهر ژنو ( ایران قلم ) ــ ما و سیاست اروپایی در قبال مجاهدین ( جواد فیروزمند ) ــ حضور هیئتی از فعالان حقوق بشر در شهر ژنو ( ایران قلم ) ــ ما و سیاست اروپایی در قبال مجاهدین ( جواد فیروزمند ) ــ حضور هیئتی از فعالان حقوق بشر در شهر ژنو ( ایران قلم ) ــ 11 سپتامبر و درس های نیاموخته آمریکا از مجاهدین و تروریسم ( بهار ایرانی ) ــ خشونت نهادينه شده در اشرف ( مزدا پارسی ) ــ مجاهدين كيستند و چرا نيروهاي عراقي به پايگاهشان حمله كردند؟ ( كريستين سانيس مانيتور ) ــ آیا وقت آن نرسیده که فرانسه هم به فکر تشکیل کمیته تعیین تکلیف اوور باشد ( بهار ایرانی ) ــ مصاحبه پرس تی وی با عضو سابق گروهک تروریستی مجاهدین خلق ( پرس تی وی ) ــ گزارش انستیتوی تحقیقات دفاع ملی (RAND) مقدمه بعلاوه بخش های اول و دوم ( ایران اینترلینک) ــ رايزنيهاي عراق با سازمان ملل براي يافتن محلي براي انتقال مجاهدین ( فارس ) ــ چرا هیچ فرزندی در سازمان مجاهدین متولد نشد؟ ( محمد حسین سبحانی) ــ چرا سازمان مجاهدین خلق اسماعیل وفا یغمایی را نیز تحمل نمی کند؟ ( ایران قلم ) ــ چگونه می توان به ساکنین کمپ اشرف کمک کرد؟ ( پیام رهایی ) ــ دیدار هیئتی از انجمن ایران باستان با مقامات سفارت ایتالیا در پاریس ( ایران باستان ، آینده درخشان ) ــ التماس سازمان مجاهدین خلق به مقامات اردن: ما را بپذیرید! ( عصر ایران ) ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای فرانکو فراتینی وزیرخارجه ایتالیا ( ایران قلم ) ــ کلینتون: مسئله اشرف باید طبق قوانین داخلی عراق حل شود ( خبرگزاری آلمان ) ــ نامه ای به سیاوش ( جواد فیروزمند ) ــ کانون ایران قلم خشونت پلیس عراق و سیاست های رهبری فرقه مجاهدین خلق را محکوم می کند ( ایران قلم )
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |