_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

چخوف و سینماگر ایرانی

         شهید ثالث از سال ۱۹۷۴ به آلمان مهاجرت کرد و بیشتر فیلم های خود را در این کشور ساخت

07.02.2010

دویچه وله

سهراب شهید ثالث در چند گفت‌وگو و نوشته از آنتون چخوف سخن گفته و خود را پیرو سبک او دانسته است. او در مصاحبه‌ای می‌گوید:

«من در سینما الگویی ندارم... الگوی من خوشبختانه یک نویسنده است: چخوف. اگر چخوف زنده بود، می‌توانست داستان‌های خود را به راحتی به فیلم برگرداند. او نوول‌های خود را با دقت و ریزبینی یک فیلمنامه به روی کاغذ آورده است. من ریتم کارهای خود را از چخوف یاد گرفته‌ام... در پرورش مضمون هم به چخوف مدیون هستم؛ همه خیال می‌کنند که ماکسیم گورکی نویسنده‌ای سیاسی است، اما من فکر می‌کنم که چخوف خیلی دقیق‌تر و عمیق‌تر از گورکی به سیاست پرداخته است.»

سهراب شهید ثالث، مانند چخوف، هرگز در فیلم‌های سینمایی خود به طور مستقیم به سیاست نمی‌پردازد، اما سیاست همیشه در پس زمینه‌ی تمام کارهای او حضور دارد. او بر حضور سیاست در هر برخورد عمیق با درونمایه‌های اجتماعی تأکید می‌کند.

شهید ثالث در گفت‌وگویی دیگر گفته است: «فرهنگ من، چخوف است. قصد هم ندارم که خودم را از چخوف رها کنم، زیرا او خیلی واقعی است. روش نشان دادن اوست که اهمیت دارد. او دارای حس بشری بود. چخوف دیگران را دوست داشته و به‌خاطر آنها رنج می‌برده است.»

کاوشی در دنیای چخوف

سهراب شهید ثالث همیشه به دنبال فرصتی بود تا در کاری مستقل بر زندگی و فعالیت ادبی چخوف نوری تازه بیندازد. این آرزو سرانجام در سال ۱۹۸۱ تحقق یافت و او موفق شد با سرمایه‌ی چند شبکۀ تلویزیونی آلمانی فیلم مستند بلندی بسازد به نام "چخوف، یک زندگی".

بسیاری از منتقدان این فیلم را یکی از بهترین آثاری می‌دانند که در معرفی یک نویسنده ساخته شده است. شهید ثالث در این فیلم نشان می‌دهد که تنها دوستدار و شیفته‌ی چخوف نیست، بلکه از نویسنده‌ی روس شناختی درست و عمیق دارد.

فیلم با همان سبک آرام و باوقار شهید ثالث، فراز و نشیب زندگی چخوف و ایستگاه‌های اصلی زندگی و کار او را به نمایش می‌گذارد. هم سیر و سلوک شخصی چخوف و هم آفرینش هنری او با ارائۀ ده‌ها عکس و سند و نامه تشریح می‌شود.

فیلم "چخوف، یک زندگی" تماشاگر را با زندگی آموزنده‌ی انسانی آشنا می‌کند که تنها هنرمندانه زندگی نکرد، بلکه زندگی را به سان یک اثر هنری، زیبا و هارمونیک زیست.

شهید ثالث برای معرفی سبک تئاتر چخوف، بخش‌هایی از دو نمایشنامه‌ی "مرغ دریایی" و "ایوانف" را برای متن فیلم خود کارگردانی کرده است.
 

«درخت بید»

شهید ثالث در سال ۱۹۸۴ فیلم "درخت بید" را بر اساس داستان کوتاهی از آنتون چخوف کارگردانی کرد. این فیلم سینمایی ۹۲ دقیقه‌ای برای نمایش در تلویزیون تهیه شد.

فیلم "درخت بید" با روایت داستانی ساده و انسانی دید اخلاقی چخوف را به بهترین وجهی بازتاب می‌دهد: پیرمردی به نام هیمز، از سال‌ها پیش در کنار آسیابی، در جوار یک درخت بید زندگی می‌کند. او با ماهیگیری از رودخانه‌ای که از کنار درخت و آسیاب رد می‌شود، گذران زندگی می‌کند.

پیرمرد یک روز هنگام ماهیگیری،‌ می‌بیند که مردی آشنا به نام مانفرد، مرد دیگری را به قتل می‌رساند. مانفرد پس از کشتن مرد بیگانه، کیف پول او را بر می‌دارد و در شکافی در درخت بید می‌گذارد و از آن‌جا می‌رود.

چندی بعد،‌ پیرمرد (هیمز) پس از مدتی تردید کیف را بر می‌دارد و به شهر نزد مأموران پلیس می‌برد و قتل را هم گزارش می‌کند. مأموران برای دستگیری قاتل اقدامی نمی‌کنند و هیمز را از اداره‌ای به اداره‌ی دیگر می‌فرستند.

پس از مدتی ‌مانفرد سراغ کیف می‌آید و چون اثری از آن پیدا نمی‌کند، با هیمز درگیر می‌شود. آن دو به پاسگاه پلیس می‌روند و کیف را طلب می‌کنند. اما مأموران پلیس نه ‌تنها مانفرد را دستگیر نمی‌کنند، بلکه او و هیمز را از پاسگاه بیرون می‌اندازند.

یک روز صبح که هیمز هنوز در خواب است، مانفرد خود را در رودخانه غرق می‌کند. مرگ او در سیر یکنواخت زندگی روستا، هیچ تکانی ایجاد نمی‌کند.

در یادداشت‌هایی که از سهراب شهید ثالث بازمانده است، طرح‌هایی از کار روی چند اثر دیگر چخوف یافت می‌شود، اما او فرصت نیافت این ایده‌ها را عملی سازد.

شهید ثالث در سال ۱۹۹۸ در ۵۴ سالگی در شیکاگو درگذشت.

مطالب در ارتباط:

ــ فروغ و پروین ، - از راه دور ( نصرت شاد )

ــ  گاندی ،- مبارزات و آموزگارانش ( نصرت شاد )

ــ   از جوی مولیان – تا آب رکن آباد ( نصرت شاد )

ــ از زیبایی مقاومت- تا وداع با مادر ( نصرت نوشاد )

ــ من میهن ندارم ( دویچه وله )

ــ  اندیشه غرب و متفکران یهودی اش ( نصرت نوشاد )

ــ ما و مشاهیر اصلاح گرایی غرب ( نصرت نوشاد )

ــ جایزه‌ی صلح برای نویسنده‌ای ناآرام ( دویچه وله )

ــ هرتا مولر نویسنده آلمانی؛ برنده‌ی نوبل ادبی ( دویچه وله )

ــ  یک زن ادیب ساهپوست ( نصرت شاد )

ــ شیرین نشاط و "زنان بدون مردان"  ( دویچه وله )

ــ هابرماس ، فیلسوف وجامعه شناس سیاسی ( نصرت نوشاد )

ــ مبارزه‌طلبی، وظیفه قلم لسینگ ( دویچه وله )

ــ پله‌های پیشرفت مردان ( نوشین شاهرخی )

ــ  اعترافات ادبی درسلول انفرادی ( آذر سلطانی )

ــ دولت هگلی ،سایه خدا و جشن پرولتاریا ( نوشین شاهرخی )

ــ  مانیفست روشنگری فلسفه کانت ( نصرت شاد )

ــ چاپ رمانی منتشرنشده از محمود دولت‌آبادی به آلمانی ( دویچه وله )

ــ ۸۰ سالگی کریستا ولف؛ نویسنده‌ای میان اعتراض و اعتقاد ( بهزاد کشمیری پور )

ــ کاپیتالیسم عشق راهم بدنام کرده ( نصرت شاد )

ــ ایران‌شناسی، پلی میان فرهنگ شرق و غرب ( زهره خسروی )

ــ ما و نیچه ،همدردی که با که ؟ ( نصرت شاد )

ــ ازفلسفه پدران تا فلسفه رفقا! ( علیشاد لربچه )

ــ  به مناسبت مرگ نویسنده آمریکایی ( آرام بختیاری )

ــ  کلبه عمو تام ، زنان و سیاهان ( آرام بختیاری )

ــ سوسیال دمکرات ها وفیلسوف چهارم شان ( آرام بختیاری )

ــ مشروعيت دموكراسي از كجا مي‌آيد؟ ( حمید نعمت الهی )

ــ خاطرات کودکی  ام - ومزاحمت سالهای قمری-شمسی ( سهراب آواره )

ــ بچه فئودال ها قناری بازشدند،- و بچه دهاتی ها، مائوئیست ! ( سارا ارمنی )

ــ عتیق رحیمی برنده جایزه ادبی فرانسه شد ( بی بی سی )

ــ یادی از آلبرکامو ( مریم فشنگ )

ــ  مردان ، استادان ادبی زنان ؟  ( آرام بختیاری )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد