_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

از مرگ خواننده مرضیه تا مرگ مسعود رجوی

23.09.2010

فرزاد فرزین فر

Farzinfar.f@hotmail.com

 

فرقه ها همه دارای ویژگیها و خصیصه های مشترک هستند اما در ارتباط با کنترل نیرو از شیوه های مختلف استفاده میکنند و آنهم در بستر فکری و فرهمگی که در آن رشد کرده اند میتواند زمینه ساز ایجاد ناهنجاریهای  فاجعه بار بیشتری باشند و در میان همه فرقه ها میبایست برای فرقه مجاهدین خلق حساب ویژه ای باز کرد و با همه تمایز دارد و یک فرقه عجیب و نادر در طول تاریخ بشری است و بلاخص تروریسم خشن وکور از جریان مجاهدین خلق یک تصویر وحشیگری را از این جریان در اذهان عمومی جامعه نقش بسته است سخن کوتاه :

 

مجاهدین پیام آور مرگ و نیستی هستند و تقدس خود را از همین ایدئولوژی کاسبکارانه شان بدست آورده اند هر چه مردم بیشتر بمیرند سایه سیاهشان بیشتر و خون در رگهای تبلیغاتی شان بیشتر جاری میشود آنها برای هیچکس ارزش انسانی قائل نیستند و در مرام و ایدئولوژیشان جایگاهی برای انسان وجود ندارد چه برسد به حقوق انسان! خوب و با چشمان باز نگاه کنید و بجای دیدگاه ایدئولوژیک واقعگرا باشید و بدون اینکه نیاز به هیچ فاکت و فاکتوری باشد میبینید سازمان مجاهدین خلق در طول حیات و تارخچه اش برای پیشبرد اهدافش از شوم ترین و کثیف ترین روشها و شیوه ها بهره جسته و ایکاش مشکل فقط در این بود که مجاهین دو شخصیتی و دوگانه بودند که در اصطلاح عامیانه همان نفاق و منافق گفته میشود و از آنجا که جمهوری اسلامی بعنوان انگ ایدئولوژیک از آن استفاده میکند و در دنیای پر تبلیغات سیاسی چون میخواهند مرزشان را با جمهوری اسلامی حفظ کنند از واژه منافق استفاده نمیکنند چرا که با این اتهام ایدئولوژیک بسیار مرزها و حقوق انسانی پایمال شد در صورتیکه در دنیای واقعی هر چیزی و کسی ارزیابی وکیس جداگانه و مشخص خودش را دارد ودر دنیای واقعی بسیاری از مردم دو شخصیتی هستند اما آنچه فرقه مجاهدین را از همه جوامع جدا میکنند اینست که آنها در هیئت جمعی دو شخصیتی و دوگانه و بیمار هستند دو شخصیتی بودن یکی از بدترین بیماریها است که درمان و معالجه اش در هیئت جمع ناممکن و به زمان و تلاش و تدبیر و امکانات بسیار زیاد نیازمند است و دقیقا همین بستر بیمارگونه است که مجاهدین خلق در همه جا ناهنجار و مخوف و غیرنرمال و وحشی معرفی میشوند و همین ناهنجاریهای آنهاست که آنها را به استفاده از کثیف ترین شیوه ها – به قضاوت مردم – محق میکند و چه در ایدئولوژی و تشکیلاتی و تاکتیکها و استراتژی بیمار و ناهنجار و غیر قابل تحمل هستند بهر حال سوال اساسی اینست که تروریسم مجاهدین خلق کمتر از منافق بودن است و آگر بجای منافق بگوئیم مجاهد ، بیکباره تطهیر میشوند ؟ آیا دعوا سر کلمات است یا پرونده جنایتکارانه تاریخچه ننگین سازمان مجاهدین خلق؟

 

سازمان مجاهین خلق بدلیل عملکردش بطور عام و همپالگی و هم اشتراکی اش با صدام حسین آنها را در نزد مردم ایران منفور کرده است و حتی در حاشیه هم مطرح نیستند و آتقدر جنایت و بی پرنسیبی کرده اند که در جهانی به این بزرگی رهبر مفقودشان مسعود رجوی جایی برای علنی شدن و زندگی آزاد و نرمال ندارد و مجبور شد مخفی شود اما در پی اظهارات تکاندهنده و مسئولانه خانم بتول سلطانی ( عضو سابق شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ) تمام رنگ و لعابها و آرایش دمکراسی مجاهدین خلق و خوش رقصی شان نزد لابی های غربی و محافل شناخته شده استعماری و اندک هواداران مواجبی نخ نما و پنبه شد و فرقه مجاهدین خلق مجبور شد به شیوه کثیف دیگری روی بیاورد و آنهم اعلام مرگ مسعود رجوی جلاد بود تا خود را در مرکز توجه عمومی قرار دهد و مظلوم نمائی کند و فکر میکنند مردم ساده نگر و احساسی هستند و خواهند گفت حالا از سر تقصیر اینها بگذریم و حالا وقت تسلیت گفتن و مجلس ترحیم برای جسد مجاهدین است . جالب است که من از خلق قهرمان این خبر را شنیدم که میگفتند اینها یعنی مجاهدین خیلی کثیف هستند و یک زالو در این جهان کمتر بهتر ! ودر ثانی مگر میلیونها انسان خوب و بیگناه بر اثز فقر ، بیماری ، زلزله ، سیل ، سوانح ، تصادفات و مرگ طبیعی متاسفانه از بین نمیروند خوب مسعود و مریم رجوی هم بمیرند خوب چه بهتر ! 2 جلاد کمتر ! که البته مرگ هیچکس و هیچ پدیده ای من را خوشحال نمیکند و از طرفی این جانیان از دیرباز مرده اند و زندگی فسیلی دارند ولی مرگشان احساس ترحم در من ایجاد نمیکند بلکه مرهمی است برای درد و رنج ده ها هزار خانواده ها و بازماندگان قربانیان ترور و آزادی 3500 اسیر هستی باخته در قلعه مخوف اشرف در عراق !

 

مجاهدین همین روش و تاکتیک کثیف را در مورد خواننده ایرانی خانم مرضیه هم بکار بردند و درست بعد  ازسرنگونی پدرخوانده مجاهدین یعنی صدام حسین و شکست استراتژی ارتش آزادیبخش کذائی رجوی صدام و جمع شدن دکان ایدئولوژیک جامعه تهوع آور « بی طبقه توحیدی » مجاهین خلق – آنهم با شکنجه و قتل و تجاوز جنسی – در قلعه اشرف یا همان پادگان العظیم صدام ، وقتی که تشکیلات اصلی اش را به اروپا منتقل کرد جامعه ایرانی بسیار از دست اینها خشمگین بود و همه با تنفر میگفتند اینها خائن و وطن فروش هستند که این فضای تند ضد مجاهدی رجوی و دار و دسته اش را به وحشت انداخت و مجاهدین را به فکر چاره جوئی انداخت و مجاهدین برای « خنثی سازی » بسته به کیفیت و طرف حسابش از دروغ ، توطئه و شیوه های بسیار کثیف استفاده میکنند تا خود را سر پا نگه دارند از آنجمله :

 

  ـ وقتی آمریکا در سال 2003 بعنوان بخشی از ارتش عراق ( - بدرستی در تحلیل و ارزیابی و نه بمباران که آنهم بمنظور انتقام گیری و تمکین کردن مجاهدین بود - ) نیروهای مجاهدین را بمباران کرد مجاهدین در تبلیغات پر حجم دروغین اعلام کردند که جمهوری اسلامی آنها را بمباران کرده است و شروع به گریه و زاری و مظلوم نمائی کردند و با تمامی رادیو و تلویزیونها  تماس میگرفتند و کار اول تشکیلات شان شده بود همین بسیج کسترده ، و ظاهرا پیروز شدند اما باید توجه داشت که هر پیروزی موفقیت نیست بهر حال عده ای از چپ ها احساساتی شدند و در همین استکهلم بدلیل بی اعتمادی به مجاهدین صف خود را از آنها جدا کرده و تظاهرات جداگانه ای انجام دادند ولی بعدا فهمیدند که دوباره از مجاهدین کلک خورده اند و دروغ تحویلشان داده اند و با اینکه آمریکا آنها را بمباران کرده بود این خائنین خون یاران خود را زیر سم شان لگدمال کردند و رفتند برای مزدوری و جاسوسی بنفع ارتش آمریکا و پنتاگون و موساد ، بهر حال اینها همش دنبال صاحب هستند و بدون مزدوری و جاسوسی و خیانت و پولشوئی حتی یک روز نمی توانند سر پا بمانند.

  ـ وقتی کردهای عراقی به انتقام از کشتار قیام سال 1991 توسط مجاهدین خلق بر آمدند باز هم مجاهین با بسیج تشکیلاتی و با دروغ و فریب و تبلیغات پر حجم و جنون آمیز اعلام کردند رژیم ایران آنها را محاصره کرده است و در حال کشتار آنهاست و بسیاری از توجهات اپوزیسیون ساده لوح و فقط احساسی و حاشیه نشین و ضد اتحاد ، را بخود جلب کردند ولی باز با روشنگریهای اعضای سابق و جدا شده مسئول این دروغهای باند رجوی افشا شد و آنها بیشتر رسوا شدند و مردم بیشتر هوشیار و فاصله مردم از این فرقه بیشتر شد و همگی اعتمادشان را نسبت به آنها از دست دادند.

    ـ وقتی مردم با خبر شدند که مجاهدین اعضای مخالف و منتقد خود را به صدام حسین تحویل دادند و در ابوغریب زندانی کردند و به عنوان غنیمت و هدیه به صدام حسین داده و صدام حسین آنها را با اسیران جنگی با دولت ایران مبادله کرده است و همچنین دستگیری و زندانی کردن 700 عضو مخالف در سال 1373 در قلعه اشرف و شکنجه آنها و قتل بیش از 2 نفر از آنها ، و همزمان ریزش نیروها تشکیلاتی این جریان منجمله اعضای باصطلاح شورای ملی مقاومت  کذائی و از جمله خواننده فقید خانم الهه و ... ، باز مجاهدین را مورد تنفر و توجه منفی مردم قرار داد بطوریکه مجاهدین در بن بست قرار گرفتند و کلک و حقه ای نمانده بود که به خلق قهرمان بزنند و آنزمان تنها کسی که روی بورس بود خانم مرضیه بود و بناحق محبوبیتی را که کسب کرده بود ( -  که فرد کاملا ناآگاهی است و متاسفانه هویت و شخصیت فردی ندارد و باعث مشروعیت فرقه جنایتکار مجاهدین خلق مخصوصا مریم و مسعود رجوی جلاد شد و دهها نفر را به کام مرگ و ترور کشاند و جرات و جسارت کوچکترین بیان حقیقت را نداشت و ندارد و در همه سیستمها بخاطر فقدان شخصیت فردی تسلیم طلب و سازش پذیر است  و ایکاش یک هزارم شرف و جسارت خواننده مردمی خانم الهه را داشت و قبل از مرگ بطور حقیقی ماهیت مردمی خود را و شخصیت حقیقی خودش را نشان میداد وگر نه شخصا ایشان را هنرمند نمیدانم و هنر باید اجتماعی و آگاهی دهنده باشد و در دنیای امروز مخصوصا نزد ما ایرانیها رایج است که دنبال شعر و شعارهای تو خالی میرویم و من حاضرم نه تنها با مدعی بلکه با خانم مرضیه وارد مباحثه و مناظره بشوم و ثابت خواهد شد که ایشان مفهوم جامعه شناسی و فلسفی و عرفانی و اجتماعی و جایگاه آن اشعار و ترانه ها را نمی فهمد و فقط روخوانی میکند و هنرمند متعهدی نیست و با صدای نکره و دافعه ای که در شخصیت اش هست از زیبایی اشعار و جایگاهش میکاهد بعلاوه ایشان هیچگونه پیامی برای مخاطبینش ندارد و البته که شنیده ام که ایشان مریض است که برایشان آرزوی سلامتی و بهبودی و تندرستی میکنم و امیدوارم به خودش بیاید و اصالت انسانی اش را پیدا کند - ) مجاهدین او را علم کردند و اعلام کردند که مرضیه مرده است تا توجهات عمومی را به خود جلب کنند و فضای ضد مجاهدی را خنثی کنند و جو عاطفی و احساسی پیرامون خود ایجاد کنند اما نکته مهم این است که هیچکدام از این اخبار را رسما اعلام نمیکنند بلکه از همین ستون پنجم مواجب بگیر و تظاهرات چی و چند کاره استفاده میکنند و بطور عرضی با همه تماس میگیرند و شایعه پراکنی میکنند .

 در مراسم ترحیم غدیر خشت زر در چند سال پیش که حضور داشتم در سالن بغلی جلسه زنان بود که بعضا سمپاتی قبلی نسبت به مجاهدین داشتند و ما آنها را به مجلس ترحیم دعوت کردیم و حضورشان تصادفی بود از 7  نفر زن یکمرتبه 5 نفر از خانمها همزمان مطرح کردند که یک سوال دارند و آن صحت و سقم خبر مرگ مرضیه است و بعد هم در سطح کسترده ای این خبر را پخش کرده بودند و آنهم زمانی بود که مرضیه ندیمه مریم قجر عضدانلو جنایتکار بود و تنها تبلیغات چی مجاهدین بود و پابوس مریم عفریته ( - نه بدلیل زن بودن که این از ادبیات خود مریم و مسعود رجوی ست ، بلکه بدلیل جنایتکار بودن! و با همه عمل زیبایی جراحی و انواع آرایش غلیظ زنانه که سعی میکند خودش را مردپسند جلوه دهد و به مشتریهای سیاسی اش عرضه کند و این حرف من نیست بلکه مسعود رجوی در فضیلت افتضاح مریم عضدانلو میگفت که مریم مهمترین و موثرترین سلاح استراتژیک جنسیتی ایدئولوژی مجاهدین است پس فکر نکنید این عفریته در جهت زیبایی فردی و شخصی اش از بابت پول تو جیبی صدام حسین که کارمزد ترور و خون یاران بود ولخرجی میکند ؟! نه!!! این هم از روشهای کثیف مجاهین خلق است و روش « فرموله بردن » و « جنگ روانی » از پدیده های عام و شناخته شده این فرقه عقب افتاده مجاهدین است و مریم عضدانلو را رنگ میکنند و کاراکتر جنسی از آن میسازند تا شما را فریب بدهند که سازمانی با آنهمه تاریخچه ارتجاعیش که همیشه گرفتار تابوی جنسی بوده و سکسولوژی سقف دیدگاههای اینهاست ببین چقدر مدره و مدل و لیبرال دمکرات شده اند - ) و دجال در پادگان تروریستی اورسواراز بود و حتی پسرش نمی توانست با وی تماس بگیرد چه رسد به مردم که بخواهند از حال و وضع ایشان با خبر شوند !

 

 آری خانم مرضیه !

 مرگ و زنده بودن شما برای این  جنایتکاران ارزش ندارد اینها به مردم ایران ، به وطن و به یارانشان و به ارزشهای انسانی خیانت هولناک کرده اند پس بخودت بیا همچنانکه خانم الهه در واپسین لحظات مرگ از پای ننشست وبا مردمش و تاریخ ایران دلاورانه و شجاعانه و مسئولانه سخن گفت! لطفا با زبان خودت سخن بگو ! با زبان درون خودت ! با زبان ضمیر خودت ! با زبان گهربار انسانی خودت سخن بگو ! بر علیه ظلم و جنایت فریاد بزن ! بخاطر درد و رنجی  که از بابت تو بر ما وارد آمد فریاد بزن ! نه با زبان دیگران و نه با اشعار دیگران که متعلق به تو نیست و تو معنی اش را نمیفهمی ! مجاهدین سوداگر و سودجو و شارلاتان و لات و لمپن که جای خود دارد که برای تو کنسرت میگذاشتند و هم برای آنها مشروعیت مجانی دادی و هم کاسبی مجانی !

 

خانم مرضیه !

آنزمانی که تو مشاور هنری مسعود رجوی شدی وبه سفارش مسعود رجوی برایش اذان خواندی و بسیار هم زننده اجرا کردی ( مرا یاد داستانی میاندازی که در یک آبادی موذنی بود که از زشتی صدایش مردم در عذاب بودند و همه اش در تدبیر بودند که چطور از شرٌش رها شوند سر آخر تصمیم گرفتند باتفاق هم پول جمع کنند و موذن را به سفر بفرستند تا جند روزی آسایش داشته باشند البته آن موذن با جنایتکاران شریک جرم نشد و تاریخ قضاوت خودش را در مورد مرضیه کرد ) از احساسات مذهبی مردم سواستفاده کردی و عده ای را به قتلگاه کشاندی و به قاتلین لباس معصومیت و اسلام پناهی پوشاندی و قاتلین را تطهیر کردی تا عمل خودت را توجیه کنی که به زیر قبا و ابای صدام حسین خزیدی و افتخار هم میکردی و شنیدم تا آنجا بیشرمانه پیش رفتی که برای حزب بعث و ایادی صدام در بابل کنسرت گذاشتی ! برای کسب شهرت و محبوبیت نبایست به هر بی پرنسیبی گرفتار میشدی !

 

خانم مرضیه!

آنزمان که شما در مدح مریم عضدانلو ناشیانه میگفتی : مریم عضدانلو تاریخ را ورق زد > و مطمئنم هنوز تو و هیچ کس منجمله مسعود رجوی معنی اش را نمی فهمد و شخص شما از روی حرفهای مسعود رجوی روخوانی کردی مثل همان اشعار که روخوانی میکنی! آری در همان زمان که شما را همه جا آنتنی میکردند ما را در رمادیه لت و پار میکردند و هیچ تبیعیدگاهی مثل رمادیه نبود و با هزار توطئه میخواستند ما را تحویل سازمان مخوف عراق یا همان استخبارات بدهند ! آری در همان زمان انفرادیها و زندانها در قلعه بدنام اشرف پر بود از اعضای منتقد و ناراضی! و یا اینکه زنان ناراضی با تجاوز جنسی مسعود رجوی با معرکه گیری ایدئولوژیگ مریم رجوی و دستیارانش کسب هویت و شکنجه میشدند! تو میتوانستی اینها را بفهمی و نیاز به فاکت و فاکتور نداشت چنانکه من فهمیدم و دجالیت های مسعود رجوی را نه باور داشتم نه اعتماد! و بخاطر همین فهم و اعتراض ، ناجوانمردانه به من سم کشنده تزریق شد!

 

خانم مرضیه!

آنطور که در وبلاگها خواندم پسر شما شجاعانه فریاد زد که : مادر برای مردم بخوان نه برای گرگها ! ( و یک جمله هم من اضافه کنم : نه برای قاتلان حرفه ای و قاتلان فارس و کرد و عرب ) پس چرا روح دختر مرحوم ترا آزردی و گذاشتی هنده جگرخواره از جسد و یاد و خاطره دخترت کسب مشروعیت کند و بازار دجالیتش را داغ نگه دارد ! براستی نمونه خانم مرضیه مشتی است از خروار برای آنانکه به مردمشان پشت کردند ! منتها خانم مرضیه این را در زنده بودن دید و از آنجا که چشم بصیرت ندارد و تسلیم پذیر است و مثل خیلی های دیگر « شناخت پذیر » نیست منطق را نپذیرفت و سر عقل نیامد و بدامان مردمش بر نگشت و گرنه انسان بهتر است در کنج تبعید و غربت بتنهایی بمیرد و همچون مرضیه به قاتلان روی نیاورد و گرنه ایرانیان مقیم آمریکا برای زنده یادان هایده و سوسن و مهستی و جهان مراسم درخور توجهی گرفتند و اگر مرضیه هم جدا از مردمش نبود و به آنها پشت نمیکرد و محبوب آنها بود حتما مورد محبت مردم ایران و ایرانیان ساکن آمریکا قرار میگرفت!

 

خانم مرضیه و تمام مخاطبان خانم مرضیه !

از فرقه مجاهدین خلق و مریم عضدانلو قاتل و جنایتکار و مسعود رجوی شارلاتان و متجاوز جنسی بپرسید در طول حیات خیانتبار مجاهدین برای کی و در کجا مجلس ترحیم گرفتند یا در همان قرارگاه بدنام اشرف وقتی که صدها نفر را به میدان مرگ و ترور فرستادند یک نمونه را نام ببرند که مجلس ترحیم گرفتند یا بعد از عملیات خائنانه فروغ یا دروغ جاویدان با 1405 کشته و بیش از این زخمی برای کدامیک مجلس ترحیم گرفتند و اجازه دادند بازماندگان آنها که برادران و خواهران و همسران و دوستانشان بودند حتی چند روزی به یادشان باشند و همین مسعود و مریم ابله و دجال همه را اجبارا به نشست چند روزه اعتراف گیری اجباری کشاندند و در همان تنکه چهار زبر که متوقف شده بودند اسم نشست اعتراف گیری را گذاشتند تنگه و توحید و همه را در فرمول جنسی بردند که ای بازماندگان شانسکی شما باعث شکست عملیات شدید چرا که شما ذهن تان دنبال همسرانتان بود و افکار جنسی داشتید و سنگین بار بودید و نتوانستید در عملیات پیش بروید و از تنگه چهار زبر گذر کنید چرا که از تنگه جنسی خودتان عبور نکرده بودید !

خانم بتول سلطانی که اول خودش را شجاعانه در معرض اتهام و قضاوت عمومی قرار داد و مطمئنم صدای شکستن استخوانهایش را شنید و از رنج و درد این بی حرمتی مضاعف تا پای مرگ پیش رفت و در کمال مسئولیت پذیری شجاعانه وظیفه اش را در قبال خلق و تاریخ انجام داد و آخرین حلقه از خیانت رجویها را برملا کرد سوگند به تاریخ ، به خلق ، به انسان ، به جهان ، به انسانیت و به حرمت انسانی هر کسی به فرقه خائن مجاهدین نزدیکی کند مانند آنها تجاوزگر و خائن و جنایتگر و بیشرف است هر که میخواهد باشد یا ایرانی باشد یا اروپائی و آمریکائی ، یا بولتون باشد یا خوزه اسنار یا استیونسون یا سناتور آمریکائی یا هر جاهل دیگر ! و برای دوستان و همرزمان سابق متاسفم حال که موقع فریاد کشیدن بود سکوت کردند! واز مدعوین و مخاطبان خانم مرضیه خواستارم اگر حرمت انسانی برای ایشان قائلند این مطلب را از قول من تقدیم حضور ایشان کنند! و از همه معذرت میخواهم که این مقاله دارای حاشیه زیاد است چون این فرقه فقط دارای حاشیه است و اصالت ندارد و اگر یک سال تمام هم بنویسم تمامی ندارد !

 

نتیجه گری:

یک نتیجه گری ساده از این مطلب میشود کرد و آن اینکه عرفان مسئله ای از کسی حل نمیکند و شرط آگاهی عرفان نیست که البته این منوط به مقاله جداگانه است و باید همه از شخصیت گرائی و پیروی کردن و اپوزوسیون گرائی و هژمونی گرائی عبور کنند و توضیحات مبسوط من برای همین است نه برای افشاگری و گرنه در شان و شخصیت و وقت پر بهای خودم نمی بینم که خودم را درگیر جریان بی ارزش و بی پرنسیبی مثل مجاهدین بکنم و فرق میکند با بسیاری که به همین بهانه ها سکوت کرده و تسلیم شده اند و وظایف شان را در قبال خلق و میهنشان انجام نمیدهند و من برایشان متاسفم !

هر کدام از ما به هر دلیل و با هر توجیهی و در هر زمان و شرایطی اگر یک ذره حتی یک ذره به مشروعیت مجاهدین افزوده ایم و یا به تقدس شان افزوده ایم یا برایشان ابزار تبلیغی بودیم امروز در قبال ایران و ایرانی مسئولیم و گرنه خار و سم دیگری به چشم تاریخ وطن مان ریختیم و چندین برابر وظیفه داریم به آگاهی خودمان و دیگران بیفزائیم و تلاش کنیم اگر وطن و اهل وطن را دوست داریم و سرنوشت شان   بدور از شعر و شعار برای مان مهم استبه وظیفه انسانی و تاریخی مان عمل کنیم !

 

فرزاد فرزین فر- استکهلم

19 سپتامبر 2010

Farzinfar.f@hotmail.com


مطالب در ارتباط:

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد