_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

سرگذشت من با مجاهدین

قسمت سوم : ورود به پذیرش و پادگان اشرف 

08.11.2010

علیرضا نصراللهی

 

http://www.2011ali.blogfa.com/post-27.aspx

 http://www.ariairan.com/fa/?mod=view&id=10994

نمیدونستم منو به کجا میبرند ولی در طول ان مدت که در ان قفس بودم بار ها و بارها اسم اشرف رو شنیده بودم البته خوشحال بودم که از انجا خلاص میشوم. بعد از اینکه وسایل شخصی خودم رو جمع کردم سوار ماشینی شدم که سه سرنشین داشت باز هم سلاح. وقتی داشتیم حرکت میکردیم باز هم پردهای ماشین رو بستن به انها گفتم چرا پردهای ماشین رو میکشید به من گقتند به خاطر امنیت خودت هست. به انها گفتم من که الان با شما تنها هستم چه مشکلی پیش میاد که فقط من نباید بیرون رو ببینم در جواب بهم گفت صبر داشته باش من هم دیگر حرفی نزدم در حدود 1 ساعت در حرکت بودیم دیدم پرده های ماشین رو باز کردن با تعجب به انها گفتم چی شد چرا پردها رو باز کردین گفتن دیگر خطری نیست ان منطقه خطرناک بود فهمیدم داره دروغ میگه چون انها میخواستن من مسیر رو یاد نگیرم. بعد من هم فقط خیابان رو نگاه میکردم چیزی که خیلی جالب بود همه انها یک سئوال رو میکردن میگفتن ایران چه خبره الان مردم چکار میکنند؟ ایا به نظر تو مردم مجاهدین رو میشناسند؟! در جواب این سئوال گفتم من و خیلی دیگه از دوستانم حتی اسم این سازمان رو هم نمیدونستیم چه برسه که بدونیم انها الان کجا هستند و چکار میکنند!

بارو کنید من خودم تا زمانی که در ایران بودم اصلا مجاهدین رو نمیشناختم. وقتی به کراچی رسیدم فکر میکردم مریم رجوی خواهر مسعود هست. ببینید که من چقدر اطلاعاتم از اینها کم بود. خلاصه بعد از 2 ساعت بلاخره رسیدیم به سر خیابان اشرف. انها با خوشحالی زیاد به من گفتند رسیدیم، این هم قرارگاه اشرف! من فکردم انها برای اولین بار هست که پا به اینجا می گذارند به او گفتم شما هم اولین بار هست که به اشرف میای؟ خندید و گفت نه من از سال 1364 به عراق امدم. پیش خودم فکر کردم پس چرا اینقدر خوشحال شد؟

دیگر از او سئو الی نکردم. وقتی به درب قرارگاه رسیدیم راننده پیاده شد و برگه ماموریت را برداشت و رفت کنار کیوسک و برگه را به ان اقا نشان داد. همه انهایی که خلوی درب بودند لباس خاکی داشتند وبعد از چند دقیقه امد و سوار ماشین شد و وارد قراگاه شدیم. ماشینها همه در قرارگاه خاکی بود مثل  پادگان بود عده ای داشتن کار میکردن در قسمتی دیدم عده ای دارن تمرینه نظامی میکنند تا اینه ماشین کنار ساختمانی ایستاد که دیوارهای ان بلند بود،طوریکه اگر از بیرون نگاه میکردی مثل زندان بود.

 بعد خانمی یا به قول انها خواهری امد و با من اشنا شد بعد برادی رو صدا کرد و به او گفت منو راهنمایی کنه .به اتفاق ان برادر وارد همان محل شدیم. وقتی وارد شدیم در ان محل چند ساختمان بود که منو به یکی از ان ساختمان ها برده و محل خواب منو نشان داد. بعد از چند لحضه دیدم سه نفر که لباس شخصی دارن وارد ساختمان شدن و منو به انها معرفی کرد و به انها گفت برادر علیرضا از امروز با شماست.

یکی از بچه ها که قبول شده بود برایش لباس سبز اورده بودن وقتی داشت لباس خودش رو عوض میکرد همون مسئولی که انجا بود چشمای خودش رو با دستش گرفت و گفت نه اینجا نپوش برو جایه یگه عوض کن. من با تعجب نگاهش کردم چون همه ما مرد بودیم چه اشکالی داشت که لباسش رو همان جا عوض کنه؟

خلاصه بعد از چند دقیقه امدم بیرون دیدم بچه های زیادی در انجا هستن با انها هم اشنا شدم. یکی از همان بچه ها به نام فرهاد امد پیش من و خیلی اروم از من پرسید شما تازه امدید؟ بهش گفتم همین الان رسیدم. از من سئوال کرد جایی که بودی خانمی با این مشخصات انجا نبود؟ بهش گفتم چرا من جایی که بودم همچین شخصی بود ولی 2 روز قبل از اینه من بیام اونو بردن و من دیگه اون خانم رو ندیدم.فرهاد با ناراحتی زیاد بهم گفت اون خانم زن منه!
بهش گفتم چرا امدی اینجا؟ بهم گفت، اینجا اگه با هم زیاد حرف بزنیم میفهمند. بهش گفتم خوب بفهمن چی میشه؟ بهم گفت مثل اینه نمدونی کجا امدی؟ بعد بهم گفت الان نمیشه ولی در یک فرصت مناسب با هم صحبت میکنیم. بهش گفتم باشه بعد دیدم برایمان شام اوردن برنامه این بود که باید همه کارها رو خودمان انجام می دادیم. برای همین رفتم سالن چند تا از بچه ها غذا رو کشیدن، چند تا از بچه ها سالن رو اماده و جمع میکردن و ماهم قسمت شستشوی ظروف بودیم.

بعد از شام رفتم اسایشگاه. بعد یکی از بچه ها پیشنهاد کرد که بریم تلویزیون عراق رو ببینم. من هم به سرعت قبول کردم  چون در ان مدت فقط نوار های ضبط شده دیده بودم. یکی از بچه ها گفت نه نریم اگه بفهمن چی؟ واقعا برایم نامهفوم بود که چه اشکالی داره اگه ما اینکا رو بکنیم! خلاصه چند نفر امدن و چند نفر هم نیامدن بعد از چند ساعت امدیم و خوابیدیم.

صبح که شد برادری امد و گفت نماز و بچه ها رو با دست بیدار میکرد. دیدم بچه ها با ناراحتی بلند میشدن و نماز میخواندن راستش بعضی از انها اصلا وضو نمیگرفتن و بعد با سرعت نور نماز خودشان رو تمام میکردن. باور کنید شاید  بین 8 الی 9 ثانیه نماز انها طول میکشید.

صبح صدایم زدن و گفتن کار جمعی است . تا به حال با این کلمه اشنایی نداشتم. ولی رفتم ببینم چیه. دیدم 10تا گونی برنج اوردن که ما پاک کنیم. خلاصه همه مشغول پاک کردن شدیم یکی از بچه ها نمیدونست  به چه شکل باید برنج پاک کنه رفته بود نصف گونی از برنجها رو با اب شسته بود. در طول ان مدت که ما در این زندان بودیم کارهای دیگر هم انجام میدادیم ولی بخش اصلی این بود که ما باید یاد بگیریم که  کار کنیم.

در طول این مدت هم باز نوارهای نشست های قدیمی مسعود رجوی را هم میدیم. راستش در مورد فرهاد برایتان بگم در یکی از همان روز ها فرهاد برایم صحبت کرد. اول بهم گفت خواهش میکنم فقط بین خودمان باشد من هم بهش قول دادم به کسی چیزی نگم فرهاد به من گفت من در ایران زندگی خوبی داشتم تا اینکه با زنم تصمیم گرفتم به لندن بریم. البته توسط مجاهدین! فرهاد یکی از فامیل هایش در مجاهدین بود البته فامیل زنش فکر کنم پدر زنش بود. به انها گفته بودن بیایید عراق و از عراق هر کجا خواستید ما کمک تان میکنیم بروید وقتی انها به عراق امده بودن زن فرهاد رو از او جدا کرده بودن و بهش گفته بودن باید زنت رو طلاق بدی! ولی فرهاد به هیچ قیمتی  این موضوع را قبول نکرده بود. 

فرهاد نمیتونست زنش رو ببینه همش فوش میداد  و سیگار می کشید. میگفت من زنم رو طلاق نمیدم برای همین مسئله فرهاد همیشه تحت نظر بود. من با فرهاد در طول ان مدت خیلی دوست شده بودیم. یک روز منو صدا کردن و به من گفتن تو و فرهاد چرا همش با هم هستید؟ من گفتم اشکالی داره؟ گفتن اره! چون وقتی دو نفر با هم باشن از مبارزه دور میشن. به من گفتن زیاد با فرهاد تنها نباش و بعد من امدم بیرون. از ان روز به بعد وقتی منو فرهاد پیش هم بودینم یکی از بچه ها زود میامد پیش ما. من فهمیدم از طرف انهاست که بفهمه ما چی میگیم برای همین به فرهاد گفتم کمتر با هم باشیم  تا انها نفهمن ما چی به هم میگیم تا اینکه یک روز امدن صدایمان کردن و گفتن خواهر سارا امروز با شما کار داره.تا ان لحظه من اسم این خواهر رو نشنیده بودم بعد از فرهاد پریسدم خواهر سارا دیگه کیه؟ بهم گفت خیابانی رو میگه. فرهاد اطلاعات زیادی از مجاهدین داشت بعد ما اماده شدیم تا خدمت خواهرسارا برسیم...

مطالب در ارتباط

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت دوم  ( الهه قوام پور )

ــ پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و  محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران قلعه اشرف ( علی جهانی )

 ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت  سوم ( مهرداد ساغر چی )

ــ پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت اول  ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ داستان سی زن ( مهدی خوشحال )

ــ نامه خانم بتول ملکی  به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا ( بتول ملکی )

ــ نامه ای به خواهرم بتول سلطانی ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ مصاحبه بنیاد خانواده سحر با آقای علیرضا عینکیان ( بنیاد سحر )

ــ  نامه آقای میلاد آریایی به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( میلاد آریایی )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( ایران قلم )

ــ چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن مقابل قلعه اشرف در عراق پیوستند ( بنیاد سحر )

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد