_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

پیوستن  و گسستن از سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم

بیست و پنج سال اسارت در فرقه رجوی

02.12.2010

علی عینکیان، بنیاد خانواده سحر، بغداد
http://www.saharngo.com/fa/story/1476

 

لینک به قسمت اول

 

موضوع: پیوستن به و گسستن از سازمان مجاهدین خلق
از : علی عینکیان
رده تشکیلاتی : M قدیم
مدت اسارت در فرقه رجوی: بیست و پنج 25 سال

ainaian_1

فرقه رجوی و زندان خود ساخته
وقتی از زندان رجوی رها شده و خود را در دنیای آزاد یافتم فکر میکردم که همه چیز را پشت سر گذاشته و دیگر آزاد هستم و مشکلی نخواهم داشت ولی این خیالی واهی بود چرا که در مواجه شدن با واقعیت های بیرون کماکان خود را در زندان رجوی و در تشکیلات او می دیدم و این او بود که به من میگفت که چه بکنم و چه نکنم. در واقع من در زندان خود ساخته و ساخته شده توسط تشکیلات اسیر بودم و اگر تنظیمات درست نفراتیکه با آنها در ارتباط بودم نبود نمیتوانستم به واقعیات بیرون پی ببرم و کماکان در زندان خود ساخته و زندانی که رجوی برایم ساخته بود اسیر باقی میماندم.

همیشه در مواجه شدن با واقعیت های بیرون در جنگی سخت درون خود بین افکار خودم و القائات رجوی درگیر میشدم و بعضی اوقات خودم پیروز میشدم و بعضی اوقات رجوی در این جنگ پیروز غالب میگردید. تمام صحبت ها و مسائلی که رجوی در نشست ها میگفت همه کذب و دروغ بود و واقعیت بیرونی نداشت. در مواجه شدن با نفرات عراقی آنچنان محبت میکردند که آدم شرمنده می شد در صورتیکه در سازمان از آنها دشمن غداری ساخته بودند بطوری که من از ابتدا در مواجه شدن با آنها با احتیاط رفتار میکردم و انتظاری غیر از آنچه انجام دادند را داشتم. آنها مرا به هتلی بردند و تمام امکانات را در اختیارم گذاشتند و چیزهائی که رجوی از آنها وحشت دارد را در اختیار من گذاشتند. من در مدت 25 سالیکه در سازمان بودم یکبار هم موبایل ندیده بودم و با قرار دادن موبایل در اختیارم مانند نفراتیکه از درون غار بیرون آمده باشند تعجب کرده بودم.

در اینجا خوب است که اشاره ای هم به انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک و بحث طلاق و نشستهای غسل بکنم چرا که در این مدتی که در دنیای آزاد هستم خودم فکر میکردم در مواجه شدن با صحنه های برنامه های مختلفی که در تلویزیون مشاهده خواهم کرد دچار کششهای جنسی خواهم شد و مرا در خود فرو خواهد برد. شاید در روزهای ابتدائی چنین مینمود ولی میتوانم با گذاشتن دست روی قرآن قسم بخورم که حساسیتهائی که سازمان در نشستهای غسل ایجاد میکند و در من هم بوجود آمده بود اصالت ندارند و الان وضعم به مراتب بهتر از زمانی است که در نشستهای غسل شرکت میکردم و فوق العاده راحت تر هستم. چرا که در نشستهای غسل غیر از اشاعه مسائل جنسی و بعد سرکوفت زدن به افراد هیچ چیز دیگری وجود ندارد. من خودم هر زمان که گزارشم را میخواندم بعد فکرم را مشغول کاری میکردم تا گزارشات نفرات دیگر را گوش نکنم تا دچار لحظه ج به قول مسعود رجوی نشوم. همیشه با خودم فکر میکردم که خدایا این نشست ها چه تضادی از نفرات حل میکند و چرا این خیمه شب بازیها را به اتمام نمیرسانند. صد البته مسعود رجوی از این نشست ها هدف و مقصود مشخصی دارد و بدینوسیله میخواهد نفرات را درگیر خودشان بکند تا بتواند ذهن آنان را در اختیار بگیرد و به اهداف خود که همانا منحرف کردن اذهان از مسئله اصلی است برسد.

رجوی تمام محبت و عاطفه ایکه هر آدمی بایستی نسبت به پدر و مادرش داشته باشد را در من از بین برده بود. در ابتدا تمایلی به ایجاد تماس با خانواده ام نداشتم و هنوز در افکار تشکیلات ساخته و خودساخته بودم. حتی از این اکراه داشتم که درخواست این را بکنم که شماره تلفن منزلمان را برایم پیدا بکنند. ولی بعد از اولین تماسی که با خانواده ام داشتم و این تماسها ادامه پیدا کرد کم کم قلب سنگی من که تشکیلات باعث و بانی آن شده بود (تشکیلات جزء جدایی ناپذیر رجوی میباشد) در اثر محبت هائی که از طرف خانواده می دیدم آب شدم و سمت و سوی قلب انسانی را به خود پیدا کردم و به نقطه ای رسیده ام که تحمل جدائی از خانواده را ندارم و دوست دارم هر چه زودتر نزد خانواده باشم و درد قلب شکسته مادرم را مرحمی باشم و بتوانم از مصیبت ها و سختی هائی که در این مدت دوری من تحمل کرده اند بکاهم.

در سازمان اجازه یک تماس و یک نامه را هم به آدم نمیدهند و اگر تماسهائی وجود داشته در راستای منافع سیاسی سازمان و یا اخذ پول از خانواده های معصوم تحت هر عنوانی و یا کشاندن اقوام به درون سازمان بوده است وگرنه دلشان برای خانواده ها نسوخته است. رجوی همه چیز را برای تشکیلات (یعنی خودش) میخواهد و برای بدست آوردن آن دست به هر کاری میزند و حتی به قول خودش و از قول لنین حاضر به پوشیدن دامن نیز میباشد. او از این ابائی ندارد و این را من خودم از زبان خودش در نشست ها شنیده ام یعنی اینکه هدف وسیله را توجیه میکند. در صورتیکه این مارک را به دیگران میزند.

در هر صورت خدا را شکر میکنم که از زندان رجوی رها شده ام و به دنیای آزاد راه پیدا کرده ام و میتوانم حقایق و واقعیت های دنیای بیرون را ببینم . درست است که 25 سال از بهترین سالهای زندگی ام را رجوی از من دزدید و الان در سنی هستم که کارایی جوانی را ندارم ولی به قول ایرانیان ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. تجربه و نصیحتم به کسانی که کماکان در زندان رجوی هستند این است که تمام حصارهای ذهنی رجوی ساخته را در ذهن خود بشکنند و پا به دنیای آزاد بگذارند و ببینند که در دنیای بیرون چه میگذرد و آنچه رجوی میگوید دروغ و کذب محض است. کسانی که در معرض جذب این فرقه قرار میگیرند هوشیار باشند و قبل از هر کاری به دقت تحقیق کنند.

صحبت از زندان خود ساخته کردم که تشکیلات به نفرات حقنه کرده است. از تجربه خودم میخواهم برایتان بگویم . زمانی که در اشرف بودم با خودم فکر میکردم بیست و پنج سال از بهترین سالهای عمرم در راه مسعود رجوی از بین رفت و دیگر راه بازگشتی وجود ندارد و کاری از دستم ساخته نیست و دیگر کارآئی آنچنانی در بیرون ندارم و بایستی به وضعیت موجود تن بدهم و بهتر است که در همین اشرف بمانم و بمیرم. حتی به فکر خودکشی هم افتاده بودم. همانطور که توضیح دادم با گفتن دروغهائی در رابطه با ترک نفرات از سازمان آنها را از آینده خود بیمناک میکنند تا دست به اقدامی نزنند.

من از همینجا به آنها میگویم که جسارت کرده و تصمیم به فرار و ترک زندان اشرف بگیرند و آزادی خود را بدست بیاورند.

رجوی در نشست ها برای اینکه نفرات را بترساند و برای آنها هیولائی بوجود بیاورد تا نتوانند از زندان خود فرار بکنند و پا به دنیای آزاد بگذارند ترفندها و دروغهای زیادی بکار میبرد تا بدینوسیله بتواند نفرات را کنترل بکند . رجوی در نشست ها میگوید هر کس که از تشکیلات خارج شود تبدیل به خوک شده و خصرالدنیا و الآخره میشود و به ناکجا آباد میرود و دیگر از او اثری پیدا نخواهد شد. یا اینکه میگفت هتلهای عراق محل فساد و فسق و فجور است و از این نوع مزخرفاتی که اینها را با روش خودش که مانند ماری که گنجشکی را سحر کرده باشد در افکار آدمها وارد میکند و به آنها می قبولاند و افراد این حرفها را برای خودشان مرز سرخ میکنند. در صورتیکه من بعنوان نفریکه بمدت 25 سال یعنی یک ربع قرن در این تشکیلات بوده ام حاضرم در هر کجا شهادت بدهم که این حرفها دروغ محض است.

من در بدو ورود با این دید وارد هتل شدم و انتظارم این بود که چیزهائی که رجوی در ذهن من فرو کرده بود را ببینم ولی در کمال تعجب میدیدم که هیچ اثری از دروغهای او وجود ندارد و یا اینکه میگفت هتل محل تردد مأموران امنیتی جمهوری اسلامی است و از این نوع دروغ ها که ما باور میکردیم.

خیلی با خودم فکر کردم که چرا علیرغم اینکه من از زندان رجوی فرار کرده ام ولی خودم را همچنان اسیر تشکیلات و افکار رجوی میبینم. من که الان فرد آزادی هستم و دیگر در زندان رجوی نیستم پس مرا چه میشود و چرا افکار رجوی مانند اختاپوسی مرا احاطه کرده و مرا ول نمیکند و تمام آسایشم را به هم زده و مانند آدمهای دیوانه مرا به این سو و آنسو میبرد. بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدم که علیرغم اینکه از زندان رجوی آزاد شده ام ولی اسیر و زندانی ذهن خود که رجوی بوجود آورده میباشم و بایستی این حصار و زندان خود ساخته را بشکنم و آن را از بین ببرم و به کمک دوستان و با دیدن واقعیات بیشتر توانستم این حصار و دست و پای اختاپوس را از ذهن خود آزاد ساخته و به خود برسم و دیگر در مواجه شدن با واقعیت ها با ذهن خودم با آنها برخورد بکنم و اجازه ندهم که فرد دیگری ما به ازای من تصمیم بگیرد و سرنوشت مرا بدست داشته باشد و زندگی ام را تباه کند.

هر وقت که با مادرم صحبت میکنم این واقعیت سخت مرا آزار میدهد که در این مدت بر او و خانواده ام چه گذشته است و چه ظلمی به او از طرف من و سازمان شده است.

اجازه یک تماس را به ما در سازمان نمیدادند و همانطور که در سطور بالا گفتم سازمان برای رسیدن به اهداف خود براحتی اجازه این کار را میداد و دم خروس از اینجا بیرون میزد که امکان تماس وجود داشت و مشکلات فنی ترفندی بیش نبود.

مانند من چند هزار نفر دیگر وجود دارند که کماکان در زندان رجوی اسیر میباشند و خانواده های آنها چشم انتظارشان هستند. در اشرف که بودم هر وقت از آسمان اشرف هواپیمائی عبور میکرد در دل میگفتم که ایکاش به طریقی به آن هواپیما آویزان میشدم و از زندان رجوی فرار میکردم و به دنیای آزاد راه پیدا می نمودم. به لطف خدا و با دعای پاک و بی آلایش مادر و خانواده ام از زندان رجوی آزاد شدم و امیدوارم که این موهبت شامل حال همه نفراتیکه در زندان رجوی هستند بشود.

اصولا رجوی خانواده و بخصوص پدر و مادر را دشمن درجه یک تشکیلات خودش میداند و بشدت از آنها میترسد. حتی در نشستی که من در آن حضور داشتم از زبان خود مسعود رجوی شنیدم که رو به جمعیت میگفت که سازمان اشتباه کرد که از ابتدا به خانواده هائی که از ایران برای دیدار فرزندانشان به اشرف آمده بودند اجازه ورود داد. به همین دلیل از خانواده هائی که مقابل درب اشرف هستند بشدت میترسد و واهمه دارد و به آنها مارک مزدور وزارت اطلاعات میزند در صورتیکه مادران و پدرانیکه من دیدم با هزار بدبختی و سختی به امید دیدار فرزندان خود به درب اشرف آمده اند ولی رجوی آنها را مزدور وزارت اطلاعات مینامد و در نشست اخیر به جمعیت گفت که پدرو مادر شماها من هستم و بقیه مزدور وزارت اطلاعات هستند. این حدیثی کوتاه از تشکیلات سازمان بود و میخواستم همه را در جریان بگذارم تا بفهمند که در تشکیلات سازمان در اشرف چه میگذرد.

ادامه دارد . . .
 

 

 

مطالب دیگر:

 

ــ صدام حسین را از کجا پیدا کنم؟  ( مهدی خوشحال )

ــ اعتراف رجوی در ارتباط با آقای بنی صدر ( فرزاد فرزین فر )

ــ چگونه طارق عزیز مسعود رجوی را خرید؟ ( مزدا پارسی )

ــ پیام آقای هادی شمس حائری به فرزندانش در اشرف ( هادی شمس حائری )

ــ در حاشیه دیدار و مصاحبه با دکترابوالحسن بنی صدر ( میلاد آریایی )

ــ پیام صوتی آقای مهدی خوشحال به خانواده های قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( مهدی خوشحال )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت دوم  ( الهه قوام پور )

ــ پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و  محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران قلعه اشرف ( علی جهانی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت  سوم ( مهرداد ساغر چی )

ــ پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت اول  ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ داستان سی زن ( مهدی خوشحال )

ــ نامه خانم بتول ملکی  به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا ( بتول ملکی )

ــ نامه ای به خواهرم بتول سلطانی ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ مصاحبه بنیاد خانواده سحر با آقای علیرضا عینکیان ( بنیاد سحر )

ــ  نامه آقای میلاد آریایی به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( میلاد آریایی )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( ایران قلم )

ــ چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن مقابل قلعه اشرف در عراق پیوستند ( بنیاد سحر )

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد