_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

سیم آخر

15.01.2011

محمد علوی، آریا ایران
http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11125

در گیرودار بحران های لاعلاجی که مجاهدین با آن روبرو هستند،هر چه طبل های توخالی رجوی پرسروصدادارتر بگوش می رسد خودباختگی او نیز بیشتر می شود.در نوردیدن مرزهای شقاوت و پاره کردن حلقه رابطه ها و عاطفه ها ،جنون لجام گسیخته ای را در عداوت با مردم و بیگانه شدن با ارزش های انسانی در او رقم زده است.اگر تا دیروز و پیش از اینها چنین حرکاتی سرپوش دار بود،با حضور خانواده ها در برابر پادگان اشرف به نقطه عینیت و فوران رسیده است.فرآیند فحاشی و تهدیدات افسارگسیخته او و برخی از اعضای شورا متضمن چنین رویکردی است.

وقتی رجوی شمشیرش را بر روی ارزش ها و علقه های خانوادگی فرود می آورد از بقیه زیردستانش انتظار بهتری نیست.وقتی او به افرادش می آموزد که؛"خانواده مجاهدین یا در زندان است یا در خاوران"یا "ننگ ما ننگ ما ،فامیل الدنگ ما "و بر روی پدران و مادران رنجدیده تف کرده و دستور حمله با سنگ و چوب و چماق می دهد،برادر را در برابر خواهر و فرزند را در برابر پدر یا مادر سالخورده قرار می دهد ،انتظاری بیش از این از همکاران شورایی اش نیست.همانهایی که غالبا خود را جزو اپوزیسیون می دانند و ظاهرا برای بهروزی همان خانواده ها "تلاش" میکنند.

به بن بست کشاندن سرنوشت مجاهدین در عراق و همپیاله شدن با کارتل های جنگ طلب در اروپا و آمریکا،نشانه های بسیار روشنی از انحطاط فرهنگی و ایدئولوژیکی رجوی است.در ماه های گذشته با مشاهده این نمونه ها،افراد "غیر مجاهد" شورا،بوی خطر را بخوبی حس کرده اند.اما از آنجا که با رجوی به دنیا آمده اند،ظاهرا گریزگاهی برایشان متصور نیست.بقول " اسماعیل وفا یغمایی"،"مینیمم باقیمانده رابطه ها است که نخ وصل آنان را نگه داشته است".عمق این جمله در تبیین تشکیلات مجاهدین و شورا یک فاجعه است.این فاجعه را همگان به چشم می بینند.درک و لمس می کنند.اما چون شورا و مجاهدین غیر مستقل و تسلیم طلبند،نمی توانند بر این جهل شوریده و پرده روزمره گی ها را بدرند.بازنشر مناصب اهدایی رجوی به شورایی ها که در واقع چیزی جز پوشال نیست،آنها را در رویای همین "رابطه "ها سرگرم کرده و قانع به چندرغاز مجاهدین و گذران یک زندگی نکبت بار! سکوت و سپس توجیه خزیدن به زیر پرچم کسانی که بیش از 40 سال است مدعی مبارزه با آن بوده اند از نشانه های بی عرضگی ، سردرگمی و انحطاط ایدئولوژیکی آنان می باشد.رجوی در به ثبت رساندن چنین محصولاتی روی دیگر سکه "تقی شهرام"است.

مرگ تئوری ها و ارزش ها با مرگ انسان ها به سر نمی رسد.این انحراف ایدئولوژیکی و مرگ ارزش های انسانی در ضمیر افراد است که مبلغین تئوری ها را به نقطه سقوط می کشاند.فصل مشترک اغلب افراد،گروه ها،سازمان ها و ... که به نقطه نیستی و خودکشی می رسند همین است.در سازمان رجوی نیز هر چه زمان می گذرد،فرهنگ رجوی و سازمانش بیشتر و بیشتر به نقطه انحطاط و مرگ می رسد.چرا که رجوی از هشت سال پیش و بطور خاص در یک سال اخیر، حجت را تمام کرده و ارزش های ایدئولوژیک و اجتماعی خود را در عالیترین شکل به نمایش گذاشته است.

در سالیان اخیر و بطور خاص پس از سقوط صدام حسین،بسیاری از شورایی ها به بردگی رجوی تن نداده و جداشدند.چرا که آنها دریافتند شورای رجوی از عمق مردم برنخاسته و نمی تواند مردم را نمایندگی کند.آنها در تجربه چندین ساله خود دریافتند که تشکیلات شورا زیر هژمونی بی چون و چرای رهبری مجاهدین قرار داشته و در واقع محمل های هوادار مجاهدین با کت و شلوار ، کروات و دامن است.نوشته های بجا مانده از همین تعداد شورایی های جدا شده از انحصار طلبی و توتالیتریسم مجاهدین،رویکرد این فاجعه را به سالیان پیش از سقوط صدام رهنمون میشود.اما عمق این فاجعه امروز در همگامی برخی اعضای شورا با رهبری مجاهدین در راه حل استعماری ، فحاشی و انواع تهدید ها بخوبی عیان شده است.دریدن یک بیک پرده ها،توجیه همپیمانی با استعمارگران،فحاشی و تهدید دگراندیشان نمونه های برجسته ای از "به سیم آخر" زدن و سقوط در سراشیبی جهنمی است که بنیادهایش را سال ها پیش معماری کرده و در آینده نزدیک مهر باطل شد خواهد زد.نعره های رجوی و سوزش عمیق اهل "اور" پس از شکست در عراق و نزدیک شدن به انتهای خط، در همین رابطه است!

 

مصاحبه محمد حسین سبحانی با مهدی خوشحال (قسمت اول)

13.01.2011

محمد حسین سبحانی:

سلام عرض می کنم خدمت بینندگان و شنوندگان گرامی. این قسمت برنامه مون را اختصاص دادیم به گفت و گو با آقای مهدی خوشحال. قبل از این که با ایشان آشنا باشید، با قلم و نوشته ها و کتاب های ایشان آشنا هستید. خیلی سپاسگزار هستم آقای خوشحال که وقت تان را در اختیار من و سایر دوستان قرار دادید و در این گفت و گو شرکت کردید. همه بینندگان، بخصوص آنهایی که مسایل سازمان مجاهدین را دنبال می کنند با نوشته های شما آشنایی دارند. شما واقعاً چندین کتاب پژوهشی را زحمت کشیدید و به رشته تحریر در آوردید و ضمن این که خودتان هم سالها سابقه عضویت در این سازمان را داشتید و همچنین قربانی شدید و قربانی دادید. با سپاس مجدد و با قبول دعوت این مصاحبه، می خواستم آقای مهدی خوشحال اولین سئوالم را در رابطه با خانواده های قربانیانی که هم اکنون دم درب قرارگاه اشرف متحصن هستند، آغاز کنم. شما خودتان می دانید که تا قبل از سرنگونگی صدام حسین اساساً این خانواده ها که زن و شوهر و یا پسر و دخترشان در قرارگاه اشرف اسیر بودند، نه امکان ارتباطات حضوری داشتند و نه امکان ارتباطات تلفنی و نه حتی مکاتبه. به این دل خوش کردند که بعد از سرنگونی صدام حسین این شرایط فراهم بشه تا بتوانند بروند و فرزندانشان را ملاقات بکنند. متاسفانه بعد از سرنگونی صدام حسین، رهبری سازمان مجاهدین که در یک اتحاد استراژیک با این دیکتاتورعراق بود، شرایط برایش به نظر می رسد که تغییر چندانی نکرده است و حدود یک سال است که این خانواده ها که هر کدام پیرزن ها و پیرمردهایی هستند  که سن و سالی از آنها گذشته، ولی توی سرما و گرما جلوی درب قرارگاه اشرف اسیر هستند تا بتوانند لحظه ای حتی از فاصله 100 متری فرزندانشان را ببینند. ولی سازمان مجاهدین و رهبری آن به طور روشن و با جسارت و وقاحت کامل میگه ما اجازه نمیدیم افرادی که در قرارگاه اشرف هستند با خانواده هاشون دیدار کنند. خوب برای این موضوع هم مثل تمام استدلالهایی که داره، میگه این خانواده ها از ایران آمدن و با حکومت ایران همکاری کردند. خب مشخص است که این خانواده ها همه در ایران زندگی می کنند. آیا این دلیل موجهی است یا نه؟ و این حق اولیه انسانی و حقوق بشری پدر و یا مادر و یا یک فرزند است که بتونه پدر و یا مادر و یا فرزندش را ببینه. به نظر شما به عنوان یک کارشناس در امور سازمان مجاهدین، علت اینکه رهبری این فرقه مخالفت میکنه با ملاقات این خانواده ها، چه چیز می تواند باشد؟

 

مهدی خوشحال:

با درود به بینندگان و همچنین خسته نباشید به خانواده هایی که پشت درب قرارگاه اشرف بی صبرانه منتظر دیدار عزیزان شان هستند. باید خدمت تان عرض کنم که موضوع خانواده ها و این که چرا رهبری مجاهدین به خانواده ها اجازه ملاقات فرزندانشان را نمیده، دلایل مختلف داره. ولی من از شما میخوام که چند صباحی به گذشته برگردیم. چون همان طور که شما فرمودید و در رسانه و اینترنت می بینیم، خانواده ها همین الآن اعتراضی که علیه مجاهدین دارند، فشار زیادی به سازمان وارد شده و بازتاب هایی از رهبری سازمان بیرون داده و خانواده ها در این یک سال گذشته در سرما و گرما به اعتراض مشغولند. من میخواهم که قدری به گذشته برگردیم از آنجا که اعتراض علیه مجاهدین و در بادی امر، به این شکل نبود که دیروز ما شنیدیم سنگپرانی و زخمی شدن اعضای مجاهدین. در این حدو حدود نبود. در چند دهه قبل که مجاهدین اعضای خود را در حبس و بند داشتند، تحت ظلم و ستم داشتند، زندان و شکنجه هم داشتند و انواع و اقسام شستشوی مغزی و شکنجه های روانی داشتند، و اعضای ناراضی در داخل و خارج داشتند، ولی مستحضر هستید که سالها قبل، اعتراض به صورت گپ و سخن شروع شد. به صورت محفل دو و سه نفره و بدون امکانات اینترنت و تکنولوژی پیشرفته که امروز می بینیم، به هر حال از گپ و سخن شروع شد. حتی شاهدش بودم که بعداً با تلفن و فاکس ادامه پیدا کرد. تا این که بچه ها جمع شدند، چون واقعاً باید یک جایی خودشان را تخلیه می کردند به ویژه آنهایی که سالها متحمل رنج و عذاب در داخل قرارگاه شده بودند، عمر و جوانی خودشان را باخته و تازه رهبری مجاهدین چیزی هم طلبکار بود، به زخمهاشون نمک هم می پاشید. اینچنین بود که اعضای ناراضی به ویژه در کشورهای اروپایی، شروع کردند به اعتراض از نوع گپ و سخن و سینه به سینه، به هر حال بعداً نشریات مختلفی را تحریر کردند. از کشورهای هلند و آلمان و همینطور به قاره های دیگر، نشریات شان رفت. یادم است همان زمانی که خودم در ارتباط با مجاهدین می نوشتم، بارها و بارها به خود مسعود رجوی که این اعتراضی که شما پاسخ ندادید و یا با فحش و فضیحت میگید اینها مزدورند، بارها و بارها من به او هشدار دادم که این اعتراض ها در این نقطه باقی نخواهد ماند. با نوشتن و صحبت شروع شده، این اعتراض ها به جاهای باریکتری خواهد کشید. البته او در دنیا و رویای خودش فکر می کرد در دو قدمی قدرت به سر می برد و بعداً همه صداها را یکجا خاموش خواهد کرد. ولی من بارها به او هشدار دادم که آقا این اعتراضات به صورت نوشته به جاهای باریکتر و تندتر و سختری خواهد کشید و آن وقت ممکن است بتونه جواب بده و یا مجبور بشه که جواب بده و بازهم بگه که اینها مزدوند.

بعداً ما شاهد بودیم، وقتی که تکنولوژی آمد، بچه های دیگری که از عراق آمدن این اعتراضات شدیدتر شد و سنگین تر شد. از نشریه به اینترنت تبدیل شد. سایت های اینترنتی درست کردند. وبلاگ درست کردند و بچه ها در یک مرحله کیفی تری وارد اعتراض علیه مجاهدین شدند. ولی متاسفانه در آن مراحل مختلفی که میگم از محفل شروع شد تا به نشریه و اینترنت و سایت و آکسیون و تجمع در کشورهای اروپا و پاریس و اورسورواز رسید، بنابراین مجاهدین همیشه در مقابل اعتراض یا باید قبول می کردند که حرف شما درسته و تن به خواستهای معترضین میدادند، به افکار عمومی و خانواده ها پاسخ می دادند و یا این که به سیاق قبل باید می گفتند که شما همه مزدورید! هر اعتراض و تکاپو و هر ادعایی و هر سئوالی همه اش در زمره دشمنان ما خواهد بود و شما را به مثابه دشمن تلقی می کنیم.

به هر حال تا زمانی که صدام حسین زنده بود و حکومت می کرد، مسایل مجاهدین با امروز فرق می کرد. امروز درها باز شده. مردم می توانند بروند داخل خاک عراق، حتی شما می توانید بروید. خانواده ها می توانند بروند. قبلاً خانواده ها فکر می کردند نمی توانند و فکر می کردند آنجا امن است. زمان صدام حسین به هر حال امنیت بیشتر بود. این همه جنگ و کشتار و ناامنی و اخباری که منتشر میشه، نبود. الان روزانه هزاران هزار ناامنی برای شهروندان عراقی است، اینها همه را من و شما و مردم می شنوند و نگران کسانی که آنجا ماندند و حتی خانواده های ما در آنجا، هستیم. آنهایی که خانواده دارند به طریق اولی نگران وضعیت و امنیت بچه های خودشان هستند. خوب راه هم که باز شده. در سالهای اخیر این که تعدادی یا اکثر خانواده ها شروع کردند به تردد به داخل خاک عراق تا بتوانند بچه هایشان را دیدار کنند، بتوانند بچه هایشان را ببینند و آنها را تشویق به آزادشدن از قرارگاه اشرف بکنند. تعدادی موفق شدند بچه هایشان را از دام و تله شیادی مسعود رجوی نجات دهند، از طلسم و افیون نجات دادند. مقداری به ایران رفتند. تعدادی دیگر بعد از سقوط و مرگ صدام حسین توانستند به کشورهای دیگر پناهنده شوند. اینها همه مزید بر این شد که  خانواده ها مصر باشند و بیشتر هجوم بیاورند بر درب قرارگاه اشرف. چون به هر حال بچه هایشان به آزادی نزدیکتر شده بودند. خانواده ها بیشتر دلواپس شدند. حتی آدمهایی مثل من که سالها از دور فقط یک طرفه با خانواده ام در عراق ارتباط و می نوشتم، خودم هم مصر شدم تا به عراق بروم و این که بتوانم کاری برای خانواده ام انجام دهم یا خانواده و دوستانم را نجات دهم و تشویق به نجات کنم.

به ویژه چیزی که امروزه ما می شنویم، دیگه بحث سئوال از جانب یک جداشده نیست، بحث اعتراض و یک جنبش است. بحث بود و نبود است. بالاخره پدر و یا مادری در سن 70 و یا 80 سالگی دارد میمیرد. قبلاً به بچه اش نیاز داشت، برای امورات زندگی اش، ولی حالا دارد میمیرد. برای آخرین بار می خواهد بچه اش را ببیند، و اگر توانست نجاتش بدهد، و اگر نتوانست، ببیند. که این آرزو به دلش نماند. به هر حال مراحل مختلفی را مد نظر دارد و با تمام قوا هم حاضره که قیمتش را بده. به هر حال سرما و گرما و غربت، خودمام میدونیم که در غربت چقدر سخت است.

از طرفی آقای رجوی هم متقابلاً با فحش و ناسزا و توهین با اینها مقابله میکنه. موج اعتراضی که به حق است. ما هیچ جای دنیا نمی بینیم، یک گروهی که در اصل مهمان بوده شروع کنه به این که نقش حاکمیت را بازی کنه. شروع کنه به این که نقش مخرب و حتی وارد بازیهای سیاسی عراق بشه و به دولت و مردم اعلام جنگ بده، به خانواده های نگرانی که حق دارند، از حیث حقوق بشری، از حیث انسانی حقی به گردن اعضاء دارند، به اونها اعلام جنگ بده، واقعاً عجیبه. تو دنیا چنین چیزی را من تا به حال ندیدم و شاهدش نبودم و در همین مسیر تا آنجا داره پیش میره که حاضره تلفاتی را تقبل بکنه در این جنگ و ستیزی که با دولت عراق داره، با مردم و خانواده های خودش داره. خوب طبعاً مردم و دولت عراق و کسان دیگری که آنجا هستند میگند که فرضا شما مهمان بودید دیگه بسه. شما مهمان ما نبودید بلکه مهمان صدام حسین بودید، یا این که شما به هر حال این زمین و امکانات ما را مصادره کردید و مخل آسایش ما هستید، ما بر طبق قانون و آنچه که نوشته شده و در مجلس و دولت است این حق را داریم که از شما بخواهیم اینجا را ترک کنید، این زمین و خاک و قرارگاه را ترک کنید و هر جا که دوست دارید بروید.

ادامه دارد  

مطالب دیگر:

ــ دومین پیام صوتی میلاد آریایی ـ  حرف های خودمانی با قربانیان در اشرف و دوست از دست رفته  مهدی فتحی ( میلاد آریایی )

ــ فدا و صداقت ( مهدی خوشحال )

ــ من و « بانکا » های ایرانی ( جواد فیروزمند )

ــ فرار جسورانه جلیل عبدی بارنجی از حصارهای فرقه رجوی ( انجمن نجات )

ــ این فرقه خطرناک شمارا به یاد کدام گروه می اندازد؟ ( کانون وبلاگ نویسان )

ــ کانون ایران قلم عملیات خونین تروریست های اعزامی در چابهار را محکوم می کند ( ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده خانم بتول ملکی به آقای نوری المالکی نخست وزیر محترم عراق ( بتول ملکی )

ــ ششمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به خانواده های قربانیان و خانم افسانه طاهریان ( بتول سلطانی )

ــ نامه سرگشاده مسعود خدابنده  به لیدی اشتون ( ایران اینترلینک )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ بازی با برگ سوخته مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ مصاحبه  با خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین، قسمت  سیزدهم بررسی قربانی  شدن احمد رازانی توسط  فرقه مجاهدین ( بتول سلطانی )

ــ راز مقاومت ( مهدی خوشحال )

ــ قتل زنده یاد احمد رازانی و  کابوس فروپاشی فرقه رجوی ( روح الله تاجبخش )

ــ  دیدار و گفتگوی خانم بتول سلطانی و دکتر فیروزه بنی صدر در پاریس ( ایران قلم )

ــ  در حاشیه دیدار و مصاحبه محمد حسین سبحانی با دکترابوالحسن بنی صدر ( میلاد آریایی )

ــ صدام حسین را از کجا پیدا کنم؟  ( مهدی خوشحال )

ــ اعتراف رجوی در ارتباط با آقای بنی صدر ( فرزاد فرزین فر )

ــ چگونه طارق عزیز مسعود رجوی را خرید؟ ( مزدا پارسی )

ــ پیام آقای هادی شمس حائری به فرزندانش در اشرف ( هادی شمس حائری )

ــ در حاشیه دیدار و مصاحبه با دکترابوالحسن بنی صدر ( میلاد آریایی )

ــ پیام صوتی آقای مهدی خوشحال به خانواده های قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( مهدی خوشحال )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت دوم  ( الهه قوام پور )

ــ پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و  محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران قلعه اشرف ( علی جهانی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت  سوم ( مهرداد ساغر چی )

ــ پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت اول  ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ داستان سی زن ( مهدی خوشحال )

ــ نامه خانم بتول ملکی  به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا ( بتول ملکی )

ــ نامه ای به خواهرم بتول سلطانی ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ مصاحبه بنیاد خانواده سحر با آقای علیرضا عینکیان ( بنیاد سحر )

ــ  نامه آقای میلاد آریایی به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( میلاد آریایی )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( ایران قلم )

ــ چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن مقابل قلعه اشرف در عراق پیوستند ( بنیاد سحر )

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد