_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

گذری بر آسمان اشرف – قسمت هفتم - پایان

19.01.2011

جواد فیروزمند ـ آریا ایران

http://ariairan.com/fa/?mod=view&id=11140


 

زندان های پادگان اشرف

مقدمه

هنوز برای افراد یا گروه های علاقمند به مسائل سازمان مجاهدین خلق صحبت کردن از زندان،زندانبان و زندانی حکایتی تلخ و تقریبا غیر قابل هضم است.پس از گزارش رسمی "دیدبان حقوق بشر" در سال 2005 میلادی و انتشار کتابی تحت عنوان"خروج ممنوع"،ناباوری ها به باور و یقین تبدیل شد.تا قبل از آن با اینکه برخی افراد جداشده در اروپا دست به افشاگری زده و از شکنجه و زندانی بودن خود در پایگاه های مجاهدین سخن گفته بودند اما کسی یقین نمی کرد سازمان مجاهدین طی بیش از 25 سال اقامت در عراق زندان،زندانی و شکنجه داشته باشد.حضور افراد جداشده در اروپا و شهادت آنها در مراجع بین المللی ،شایعات منتشره از طرف جمهوری اسلامی مبنی بر شکنجه و زندان در پایگاه های مجاهدین خلق را قوت بخشید.خاطرات منتشر شده از سوی افراد جداشده نیز به این مسئله سندیت داد.در این رابطه طی سال های 2003 تا 2009 میلادی تحقیقات مستقل،گسترده و بسیار دقیقی از طرف برخی دولت های اروپایی،اف.بی.آی و وزارت امور خارجه آمریکا انجام شد.گزارشات منتشر شده از طرف وزارت امور خارجه آمریکا،موسسه راند و بسیاری از سازمان های دولتی در اروپا ، این مسئله را بعنوان نقض جدی حقوق بشر در سازمان مجاهدین به ثبت جهانی رسانید.طوریکه تلاش های رهبری سازمان مجاهدین خلق برای خنثی کردن آن به نتیجه ای نرسید.

از سال 1367 شمسی بنا به اظهارات برخی افراد جداشده از مجاهدین در اروپا گزارشاتی ارائه شد که نشان می داد سازمان مجاهدین خلق، اعضای معترض خود را زندانی و شکنجه کرده اند.اما سازمان مجاهدین این مسئله را انکار کرده و وجود زندان و شکنجه گاه در پایگاه های خود را نفی می کرد.در همین رابطه به مناسبت های مختلف چندین بار صلیب سرخ عراق را برای بازدید از پایگاه های خود دعوت کرد تا از طریق اسرای پیوسته به مجاهدین اثبات کند هیچ زندان و زندانی در پایگاه های مجاهدین وجود ندارد.و این در شرایطی بود که مسعود رجوی در نشست جمعبندی عملیات فروغ جاویدان(سال 1368)با حضور مریم رجوی ،مهدی ابریشمچی،محمد سید المحدثین،ابوالقاسم رضایی و بسیاری از فرماندهان ارشد مجاهدین گفت؛"بله زندان داریم و خواهیم داشت و این مسئله به کسی مربوط نیست."این جمله یک بار دیگر در سال 1371 شمسی پس از عملیات موسوم به مروارید و در حضور مریم رجوی و فرماندهان و اعضای مجاهدین توسط مسعود رجوی تکرار شد.در همان جلسه که به نشست جمعبندی عملیات مروارید معروف است کینه خود را نسبت به افشاگری های اعضای جداشده نشان داده و حکم تاریخی خود را در برابر تمامی اعضای مجاهدین نسبت به افراد جداشده صادر کرد؛

"از رهبر عقیدتی و فرماندهی کل ارتش آزادیبخش به اعضای مجاهدین :اگر در برابر رژیم جمهوری اسلامی پیروز شدیم که خود دانیم چه خواهیم کرد با خائنین و افرادی که تحت عنوان عضو جداشده به شما پشت کردند.شاید ببخشاییم شاید نه!و اگر شکست خوردیم فرمان می دهم در هر کجای دنیا باشند بروید، بجویید و پیدا کنید تک به تک خائنین را و به سزای اعمالشان برسانید.اگر اسلحه و نارنجک هم نداشتید با چنگ و ناخن و دندان هم که شده سینه اش را بشکافید.از زندان هم نترسید.زندان های اروپا برای شما هتل است.اعدام که ندارند.مدتی می مانید و بعد آزاد می شوید."مشابه این پاراگراف فرامین دیگری در سال های 1367 ،1368 ،1373 ،1374،1376 ،1380 ،1383 ،1385 ،1388 و 1389 شمسی نسبت به افراد جداشده و معترض توسط مسعود رجوی صادر شده است.خلاصه و یاد آوری فرامین تهدیدآمیز در جدید ترین نوار ویدئویی مسعود رجوی تحت عنوان "جنگ صد برابر،عزم حداکثر" به تاریخ 14 آذر 1389 شمسی با صدای خود او وجود دارد که می گوید؛

"دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.قبلا هم گفتیم اگر عمر خودمون هم کفاف نداد وصیت میکنیم و وصیت می کنم...در این مورد با احدی شوخی نداریم.قیمت اش رو می دونیم،دادیم و باز هم خواهیم داد."

تشریح زندان و زندانی در سازمان مجاهدین خلق

بر میگردیم به مسئله زندان و زندانی در پایگاه های سازمان مجاهدین در عراق.زندان های سازمان مجاهدین به پادگان اشرف محدود نمی شد.مجاهدین در نوار مرزی کردستان ایران،سلیمانیه،کرکوک،جلولا،کوت،عماره ، بصره و بغداد نیز زندان و زندانی داشتند.عمده زندانیان مجاهدین را کسانی تشکیل می دادند که در مقاطع مختلف تصمیم گیری های سازمانی با آن مخالفت کرده و نسبت به دستورهای تشکیلاتی صادر شده سرپیچی نموده بودند.برخی نیز از روش و منش مجاهدین بریده و خواستار برگشت به زندگی عادی و اجتماعی بودند.اسرای جنگی پیوسته از اردوگاه های نظامی ارتش صدام به مجاهدین نیز بخشی دیگر از زندانیان را تشکیل می دادند.تعداد زیادی نیز در طی 25سال عملیات های مجاهدین در نوار مرزی از ارتش جمهوری اسلامی به اسارت مجاهدین درآمده و در زندان های مجاهدین بسر می بردند.بر اساس اعلامیه های رسمی مجاهدین در نشریات مجاهد،ایران زمین و اتحادیه دانشجویان مسلمان از سال 1365تا 1380 شمسی بیش از 1200 ارتشی در عملیات های پیرانشهر، آفتاب،چلچراغ،فروغ جاویدان،مروارید و عملیات های راهگشایی به اسارت مجاهدین در آمده و سالیان بسیار زیادی را در زندان های سلیمانیه،کرکوک،دبس و پادگان اشرف گذرانده اند.برخی از این زندانیان هرگز در نزد صلیب سرخ جهانی ثبت نشده و از طرف مجاهدین نیز اسامی آنان اعلام و منتشر نگردید.

سازمان مجاهدین طی سال های 1360 تا 1389 شمسی بر اساس کلیاتی که ارائه می دهد مدعی است قریب به صد و پنجاه هزار زندانی سیاسی و معمولی در زندان های سراسر ایران زندانی هستند.جدا از صحت و سقم مسئله اگر مقطع سال 1389 شمسی را با همین آمار و ارقام در نظر بگیریم از هفتاد و پنج میلیون ایرانی صد و پنجاه هزار تن زندانی می باشند.بر اساس آمارهای بین المللی بخش کوچکی از این مجموعه را زندانیان سیاسی تشکیل می دهند.بنابر برخی گزارشات ارائه شده تعداد زندانیان واقعی سیاسی زیر 5000 نفر می باشند که این مسئله نیز تایید نشده است.

جدا از گرایش های مختلف زندانیان و شرایط زیستی،آنان دادگاه،محاکمه،وکیل،ملاقاتی،هواخوری،کار و ... در زندان ها دارند.خانواده های همان افراد می دانند که چه عضوی از آنان زندانی است و چه مواقعی می توانند به ملاقات اش رفته و حتی با گذاشتن وثیقه برایش مرخصی بگیرند.بنابر این هر چقدر هم که از طرف جمهوری اسلامی سخت گرفته شده باشد،نرم های معمول زندان و زندانی رعایت شده است.با اینحال از طرف سازمان حقوق بشر جهانی و عفو بین الملل زیر تیغ انتقاد بوده و ملزم به رعایت بسیاری از مسائل قانونی و بین المللی است.یعنی یک تعهد نسبی بین زندانبان و زندانی و خانواده های آنان وجود دارد که گردش امور را بغرنج و غیر قابل تحمل نمیکند.

اما در سازمان مجاهدین خلق چنین مسائلی وجود ندارد.وقتی یک عضو سازمان بهر دلیلی زندانی می شود،کاملا با دنیای خارج از خودش قطع است.هیچ ارتباطی بین زندانی و خانواده او و حتی برخی دوستانش در همان پادگان وجود ندارد.هیچ محکمه و قانونی بین سازمان و زندانی برقرار نیست.نه محاکمه ای وجود دارد و نه وکیل مدافعی.نه کسی مطلع می شود نه اجازه داده می شود که به کسی اطلاع داده شود.مدت زندان برای زندانی مشخص نیست.زندانی هیچ حکمی در دست ندارد.چیزی به او ابلاغ نمی شود.زندانی فقط این را میداند که باید در زندان باشد.شکنجه شود و اعتراف کند.هیچ آینده ای برای زندانی سازمان مجاهدین متصور نیست.او نمی داند که مدت زندان اش کی به اتمام رسیده و پس از آن با او چه خواهند کرد.هیچ ملاقاتی ندارد.هیچ دفاعی از خود نمی تواند بکند.هواخوری ندارد.کار ندارد.درآمد و پول ندارد.همه چیز توسط تشکیلات ،مدیریت پرسنلی و بخش زندان ها برایش بریده و دوخته می شود.و در نهایت اینکه هیچ سازمان بین المللی از او حمایت نمی کند.مجاهدین تاکنون بیلان زندانیان خود را به هیچ مرجع عراقی یا بین المللی گزارش نکرده اند.در درون تشکیلات مجاهدین نیز تا آنجا که امکانپذیر باشد افراد را از اخبار و اطلاعات زندان و زندانی دور نگه می دارند.

حال بر اساس آمار و ارقامی که مجاهدین تا کنون بصورت کلی از اسرا منتشر کرده و آمار و ارقامی که افراد جداشده از زندانیان درون تشکیلات منتشر کرده اند چند حساب نسبی را انجام می دهیم.

مجاهدین طی سال های 1365 تا 1380 شمسی بیش از 1200 ارتشی را اسیر کرده و سالیان زیادی را در زندان های خود زندانی نموده اند.

از اواخر سال 1363 تا اواسط 1364 شمسی در منطقه ماوت و جلیلی بیش از 200 زندانی انقلاب ایدئولوژیک داشتند.

از سال 1365 تا سال 1368 شمسی نزدیک به 120 زندانی در پایگاه های مجاهدین زندانی بودند.

از سال 1368 تا سال 1373 شمسی نزدیک به 300 زندانی انقلاب ایدئولوژیک و معترض به کردکشی سال 1991 میلادی داشتند.

از اواخر سال 1373 تا اوایل سال 1374 شمسی به مدت 4 ماه نزدیک به 700 زندانی در پادگان اشرف داشتند.

از سال 1374 تا سال 1380 شمسی نزدیک به 300 زندانی در زندان های مختلف پادگان اشرف و سایر پایگاه های مجاهدین در سراسر عراق داشتند.

بخش مربوط به ابوغریب،رمادی و حله حساب نشده است.

مجموع زندانیان تشکیلاتی مجاهدین در طی سال های 1363 تا سال 1381 شمسی 1620 نفر می شود.که این تعداد بجز 1200 ارتشی است که توسط مجاهدین در عملیات های مختلف اسیر شده و در زندان های مجاهدین بسر می بردند.

کل نفرات سازمان مجاهدین خلق در عراق طی سال های 1363 تا 1381 شمسی در مجموع کمتر از 7500 نفر بوده است.بعبارتی سازمان مجاهدین از 7500 نفر 1620 نفر زندانی داشته است.یعنی از هر 10 نفر 16/2 نفر زندانی بوده اند.در صورتیکه بر اساس آمار اعلام شده توسط سازمان مجاهدین از هر 1000 ایرانی فقط 2 نفر در ایران زندانی بوده اند.براساس آمار سازمان جهانی عفو بین الملل از هر 1000 نفر در کشور آمریکا 7 نفر زندانی،در روسیه 7-5 نفر،آفریقای جنوبی 5-3 نفر،کشورهای اروپای شرقی 3-5/1 نفر،اسرائیل،اسپانیا و ایتالیا 2-5/1 نفر، کانادا 5/1-1 نفر،فرانسه وآلمان نیز 1-5/0 نفر از هر 1000 نفر جمعیت خود زندانی دارند.

اگر اجبارهای تشکیلاتی به زور نگه داشته شدن افراد در درون مجاهدین را در نظر نگیریم در قیاس و نسبت، آمار زندانیان درون تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق در طی 25 سال گذشته چند صد برابر بیش از کشوری مانند آمریکا است که بیشترین آمار زندانیان جهان را بخود اختصاص داده است.چیزی که تاکنون نسبت به آن سکوت کرده و علاقه ای به بحث یا شکافتن مسائل حقوق بشری حول آن را ندارد.

زندان های پادگان اشرف

همانطور که قبلا گفتیم در پادگان اشرف 13 زندان ثابت و موقت وجود داشت.این زندان ها مختص پادگان اشرف بوده و علاوه بر پایگاه های مجاهدین در شهرهای دیگر عراق بود.

برای تشریح و آشنایی بیشتر با زندان های سازمان مجاهدین در پادگان اشرف آن را به سه دسته تقسیم کرده ایم.

زندان موقت: به زندان هایی اطلاق می شود که کمتر از 3 سال زندانی داشته اند.بعبارتی این گونه زندان های کوچک و پراکنده اساسا برای زندانی کردن افراد ساخته نشده بود.بلکه اماکنی بود که در مقاطع زمانی مشخص بعنوان زندان استفاده شده است.

زندان ثابت:اینگونه زندان ها بر اساس طرح و پروژه مشخصی که دستور آن از طرف فرماندهی کل صادر گردیده ساخته شده است که زندانی طویل المدت و بیش از 3 سال داشته باشد.

زندان های سال 1373 :این زندان ها مخصوص یک واقعه مشخص در سال 1373 شمسی بود.مکان استفاده شده ساختار زندان نداشته است.اماکن مربوط به یکان های نظامی بوده که برای اجرای پروژه مشخصی با تغییرات کوچکی به خدمت بخش زندان ها و مدیریت پرسنلی مجاهدین درآمد.

*شماره گذاری ها و تقسیم بندی ها از طرف نگارنده است.

حال به تشریح و موقعیت زندان های درون پادگان اشرف می پردازیم.

زندان موقت -1

این زندان در قسمت شرقی مقر "ف.اشرف"و نزدیک به محوطه پمپ بنزین پادگان قرار داشت.پیش از آن نیز خوابگاه بخشی از زنان مجاهدین بود.این زندان در مقاطعی از سالهای 1367 تا 1373 شمسی به زنان ناراضی اختصاص داشته، فعال بوده و زندانی داشت.از سال 1373 شمسی به بعد مجددا به خوابگاه زنان تبدیل شد.

زندان ثابت-2 -مهمانسرا

این مکان در سال 1365 شمسی،محل پذیرایی از پیمانکاران عراقی بود که برای کارهای خدماتی به پادگان اشرف مراجعه می کردند.اما پس از چندی به زندان و محل نگهداری اعضای ناراضی و خواهان جدایی از سازمان تبدیل شد.ناراضیانی در این محل نگهداری می شدند که برای مجاهدین خطرناک نبوده و میل به کار و هواداری برای مجاهدین در اروپا داشته اند."زندان مهمانسرا" اولین زندان درون سازمان مجاهدین از سال 1365 شمسی در پادگان اشرف بود که بر روی خیابان 100 قرار داشت.تمام اعضای مجاهدین در اشرف یا سایر پایگاه های مجاهدین می دانستند که این مکان زندان و بازداشتگاه افراد ناراضی است.و با اکراه به آن نگاه می کردند.این زندان کاملا ایزوله بوده و کسی حق ورود به آن را نداشت.

زندان ثابت-3

در قسمت شمالی "مشروع آب شماره 2" یکی از زندان های ثابت و دائمی سازمان مجاهدین قرار داشت.این زندان مخوف تر از زندان قبلی بوده و تقریبا افرادی که از نظر مجاهدین در حد متوسط –خطرناک قرار داشتند در این محل نگهداری و زندانی میشدند.اکثر افراد پادگان می دانستند که این مکان یکی از زندان های سازمان است و تلاش می کردند که حتی در رفت و آمد های معمولی گذرشان به این مکان نیافتد. این زندان کاملا ایزوله بوده و کسی حق ورود به آن را نداشت.

زندان موقت-4

این مکان یکی از زندان های متعلق به زنان ناراضی مجاهدین بود.سابقه تشکیل آن به پس از عملیات "فروغ جاویدان" بر می گردد.اما پس از آن نیز در انقلاب ایدئولوژیک سال 1368 شمسی بطور فعال از این مکان برای زندانی کردن زنان ناراضی و خواهان جدایی استفاده شد.این محل در قسمت جنوبی "میدان گل ها" و ساختمان محل استقرار یکی از لشگرهای رزمی مجاهدین قرار داشت. کل این مجموعه با ساختمان ها و انبارهای بزرگ حواشی آن از سال 1373 شمسی به مقر اصلی مدیریت مخابرات"ارتش مجاهدین" تبدیل شد.

زندان موقت-5

این محل که برج دیدبانی نام داشت در سال 1369 شمسی برای رسد و آموزش های نظامی اعضای مجاهدین توسط مستشاران و افسران عراقی ساخته شد.محل دقیق آن در چند صد متری شمال مشروع آب شماره 2 و شرق گورستان مجاهدین(مزار) قرار داشت.مستشاران عراقی از بالای این محل تمرینات نظامی یکان های مجاهدین را رسد و کنترل می کردند.مسئولین اصلی این قسمت عبارت بودند از محسن سیاه کلاه،جواد قدیری،محسن نیک نامی و قباد سعید پور.پس از انتقال تمرینات نظامی مجاهدین به محوطه بیرون پادگان اشرف و "زمین حمرین" ،این مکان به مدیریت پرسنلی و بخش زندان های پادگان اشرف تحویل داده شد.از سال 1373 تا سال 1376 شمسی این مکان بطور موقت به محل زندان افراد ناراضی اختصاص یافت.در این مکان افرادی زندانی می شدند که سرنوشت بعدی آنان نامشخص بود.از سال 1376 شمسی به بعد این مکان به محل تمرین و نگهداری تعدادی از واحد های عملیاتی و تروریستی اعزامی به شهرهای ایران تبدیل شد.

زندان موقت-6

عقب نشینی مجاهدین از شهرهای سلیمانیه و کرکوک به پادگان اشرف در سال 1365 شمسی اتفاق افتاد. تا آنموقع بخش اصلی و عمده کارهای تدارکاتی مجاهدین در ایران بعهده مجموعه ای از قاچاقچی های مرز غربی ایران بود.پایگاه "جزی" در سلیمانیه عراق قرارگاه اختصاصی قاچاقچی های مجاهدین بود.پس از برچیده شدن آن پایگاه،از "زندان مهمانسرا" و این مکان بعنوان محل نگهداری و پذیرایی موقت قاچاقچی ها استفاده می شد.در این محل از قاچاقچی هایی پذیرایی می شد که مشکل قانونی با دولت عراق داشتند.مجاهدین در کنار روابط عادی با افسران اطلاعاتی صدام ،کارهایی دور از چشم آنان نیز انجام می دادند.بعد ها و در فواصل مختلف زمانی تا سال 1370 شمسی از این مکان بعنوان محل زندان برخی افراد ناراضی مجاهدین که به صورت قاچاق می بایست جابجا شوند استفاده می شد.محل این زندان کوچک در قسمت شمال شرقی پادگان اشرف و درست در زیر یکی از برج های مراقبت ضلع شمال شرقی قرار داشت.

زندان موقت-7

دراواخر خیابان 100 نرسیده به میدان منشور و حدفاصل بین خیابان 400 و میدان منشور مکانی وجود دارد که سابقا پرسنلی و بعدها محل استقرار"ستاد تبلیغات" بود.این مکان که در شمال "خیابان امداد" و پشت "بیمارستان ذبیحی" قرار گرفته از سال 1367 تا سال 1373 شمسی زندان "افراد خروجی" و مدتی بعد"زندان مخفی زنان معترض"بود. برخی مردان و زنان جداشده از مجاهدین زندانیان این محل در پادگان اشرف بوده اند.

زندان ثابت-8 (زندان اصلی)

این زندان در شمال "مجموعه اسکان" و نزدیک به درب شرقی پادگان اشرف قرار داشت.این محل بزرگترین و اصلی ترین زندان پادگان اشرف و افراد ناراضی درون مجاهدین بود.مسئولیت پروژه ساخت آن با مهدی فتح الله نژاد(بهروز) و جواد برائی(جواد آقا) بود که در اواخر سال 1366 شمسی کلید خورد.در سال 1367 شمسی ساخت آن تکمیل شده و مورد بهره برداری قرار گرفت.این زندان تا سال 1381 شمسی زندانی داشت.دارای 2 حیاط بزرگ محصور کننده با دیوارهای 7 متری و بالای آن سیم خاردار حلقوی و 4 برج دیده بانی در اطراف آن بود.دیوارها و سلولهای انفرادی درون آن با بلوک سیمانی خیلی قوی و محکم ساخته شده بود.ورودی آن یک کیوسک نگهبانی با درب بزرگ آهنی بود که همیشه بسته بود.درخت های زیادی اطراف آن را احاطه کرده بودند.در این مکان سلول یا زندان عمومی وجود نداشت.تمامی سلول ها انفرادی بوده و ابعاد بزرگترین سلول آن حدودا 2*3 متر بود.در تمامی سلول ها یک توالت وجود داشت.اما در بسیاری از آنها از حمام خبری نبود.هر یک از سلول های انفرادی یک درب 2 جداره فلزی قطور با ورق آهنی 12 میلیمتری داشت که به داخل سلول باز می شد.درب سلولها از بیرون با یک کلون فلزی کشویی و 2 قفل بسته می شد.در ارتفاع 1.5 متری درب ،دریچه ای وجود داشت که نگهبان زندان از آن برای دادن غذای زندانی استفاده می کرد.هر کدام از این سلول های انفرادی دارای یک پنجره جوشکاری شده به حیاط کوچکی بود که دور تا دور آن را مجددا دیوار های بلوکی به ارتفاع 4 متر محصور کرده بود.داخل هر کدام از این حیاط ها چند درختچه کوچک "گل خرزهره" کاشته شده بود.هیچ وقت برای زندانی هوا خوری وجود نداشت.حتی امکان رفتن به حیاط و تنفس هوای آزاد از زندانی سلب شده بود.تمامی ترددات زندانی از سلول به شکنجه گاه ومحل اعتراف گیری یا بازجویی با 3 زندانبان مسلح انجام می شد.زندانی از درون سلول با کیسه ای بر روی سر یا چشم بند و دست هایی که از پشت با دستبند قفل شده بود به شکنجه گاه و محل بازجویی یا اعتراف گیری اعزام میشد.در این مسیر که زندانی تا 100 متر طی می کرد از چندین راهرو و درب عبور میکرد.با اینکه چپ و راست او را 2 زندانبان گرفته بودند در هر تردد چند بار زمین می خورد.چشم زندانی در داخل اطاق بازجویی یا شکنجه گاه باز می شد.گاها هم پس از مشت و لگد ، ضربه های ناگهانی و شکنجه اولیه.این زندان اصلی ترین و مخوف ترین زندان درون پادگان اشرف بود که صدها عضو ناراضی سالیان متمادی در آن محبوس و شکنجه شده اند.هیچ صدایی از پادگان اشرف به آن نقطه نفوذ نمی کرد.اما از درون و محوطه اطراف سلول ها صبح ها صدای ناله و شب ها صداهای گوشتخراش فریاد و درد بگوش می رسید.در هیچ سلولی پریز برق یا وسیله برقی در دسترس وجود نداشت.یک لامپ آویز از سقف تنها روشنایی هر سلول بود که شب ها تا صبح روشن بود و طی روز خاموش می شد.ارتفاع سقف سلول بیش از 3.5 متر بود و دسترسی به آن غیر ممکن.روزهای اول زندان 2 وعده مختصر غذایی در بشقاب پلاستیکی یک بار مصرف تحویل زندانی می شد.بعدها اگر زندانی آرام بود و بلایی سر خود و زندانبان نیاورده بود به 3 وعده غذایی افزایش پیدا می کرد.برای افراد سیگاری پس از درخواست های فراوان ابتدا روزی یک نخ و سپس روزی سه نخ سیگار می دادند.سیگار را همراه با وعده غذایی بهز ندانی تحویل داده می شد.به زندانی کبریت یا فندک داده نمی شد.به همین دلیل زندانی مجبور بود که با شکم خالی قبل از وعده غذا سیگارش را با فندک یا کبریک زندانبان که جلو دریچه گرفته می شد روشن کند.هیچ خدمات پزشکی به ز ندانی ارائه نمی شد.برای افرادی مانند من که از کتک و شکنجه درد داشتند و همزمان درد استخوان شکسته قفسه سینه و میگرن نیز بالا می رفت حتی یک قرص سردرد معمولی یا آرامبخش تحویل داده نمی شد.هر بار هم که به زندانبان میگفتی پشت گوش می انداخت و در مراجعه بعدی با فحش پاسخ درخواست قرص را می داد.زندانبانان بصورت خیلی زننده و آشکار می گفتند که می خواهیم شاهد بجا ماندن پوست و استخوانت باشیم.برای چی باید قرص بدهیم خائن بریده مزدور....اگر خواهر مریم تاکید نکرده بود حتی غذا هم نمی دادیم.پس از قول زندانیان متشکریم "خواهر مریم"!

من خود چند ماه در این زندان،زندانی و شکنجه شده ام.مهدی ابریشمچی ،حسن نظام الملکی ، مهوش سپهری،بتول رجایی،فهیمه اروانی و گیتی گیوه چین یان زاده از شکنجه گران من در این زندان بودند.اینها بودند که با چشم بند ضربه ها ی ناگهانی و شوک وارد می کردند.اینها بودند که در برابر آدم اسیر و تنهایی مانند من زیر مشت و لگدشان آرزوی مرگ می کردم.اینها بودند که از روی پلک هایم خودکار و مداد را فرو می کردند تا چشم هایم را از دست بدهم.اینها بودند که روی چشم ام با مشت می کوبیدند.اینها بودند که همزمان لابلای تمام انگشت هایم خودکار گذاشته و آنقدر می فشردند که خون ا زانگشت های له شده ام بیرون بزند.و .... .زندانبانان من نیز عبارت بودند از ؛سید صادق سادات دربندی(عادل)،مجید عالمیان،علی خلخال،حسن عزتی (نریمان) و بهرام جنت سرایی (مختار).

زندان ثابت -9

این زندان در سال 1368 شمسی ساخته شده و تا سال 1381 شمسی در دست بهره برداری بود.از نظر ابعاد و سلول بندی شباهت زیادی به "زندان ثابت-8" دارد.با این تفاوت که این مکان ابتدا به زنان ناراضی و خواهان جدایی اختصاص داشت و سپس به محل اسارتگاه ناراضیان جوان و نفراتی که سابقه تشکیلاتی کم داشتند تعلق گرفت.پس از انقلاب ایدئولوژیک از این مکان بعنوان زندان افراد معترض به انقلاب ایدئولوژیک استفاده شد.از سال 1371 تا 1373 شمسی تعداد زیادی از افراد خواهان جدایی که به کردکشی مجاهدین اعتراض کرده بودند در این مکان زندانی بودند.محل دقیق این زندان در ضلع جنوب شرقی پادگان اشرف و در جنوبی ترین قسمت مجموعه اسکان است.ظرفیت این مکان بین 300-200 زندانی بود.

زندان موقت-10

این مکان در جنوب "انبارهای مسقفات" و ضلع جنوب غربی پادگان اشرف قرار گرفته بود.شکل آن به اماکن استقرار نفرات شباهت زیادی داشت.از این مکان طی سال های 1367 تا سال 1372 شمسی برای ایزولاسیون و نگهداری "اسرای پیوسته به مجاهدین" استفاده می شد.پس از آن تبدیل به محل استقرار یک لشگر رزمی مجاهدین شد.

زندان ثابت اسرا-11

این مکان که در اواسط خیابان 600 و روبروی "مشروع آب شماره 3" واقع شده بود، از سال 1366 شمسی توسط یکان تاسیسات مجاهدین در پادگان اشرف ساخته شد و تا سال 2003 میلادی زندانی داشت.این محل اسارتگاه نظامیان ارتش جمهوری اسلامی بود که در عملیات های مرزی توسط یکان های نظامی مجاهدین اسیر شده و به پادگان اشرف منتقل می گردیدند.2 لایه دیوار حفاظتی به ارتفاع 7 متر با سیخک های عمودی یک متری و سیم های خاردار حلقوی بالای دیوار ، مجموعه زندان را که در وسط آن قرار گرفته بود محصور می کردند.این زندان با 4 پست دیدبانی مسلح در 4 گوشه محوطه به ارتفاع 12 متر و 2 پست نگهبانی در محل درب ورودی از آن حفاظت می شد.بجز مسئولین زندان ورود و خروج به این محل تقریبا غیر ممکن بود.مسئولیت آن با مدیریت پرسنلی و بخش زندان ها بود که توسط سید صادق صادات دربندی ،حسن نظام الملکی،نادر رفیعی نژاد،حسن حسن زاده محصل،سهیلا صادق،بتول رجایی و دیگران ... فرماندهی،کنترل و اداره می شد.سلول ها ،ساختمان اصلی ،برج های نگهبانی و دیوارهای بسیار بلند آن در سال 2003 میلادی قبل از ورود نیروهای آمریکایی به پادگان اشرف توسط لودرها و بولدوزرهای یکان مهندسی تخریب شد تا هر گونه آثاری از گذشته این مکان از بین رفته باشد.این زندان بین 600 تا 700 زندانی ظرفیت داشت.

زندان موقت-12

این مکان زندان مخفی زنان معترض و جدایی خواه بود.محل دقیق آن روبروی ضلع شرقی "انبارهای مسقفات"در انتهای "لشگر جلیل" بود.دیوارهای بلند که روی آن سیم خاردار حلقوی تعبیه شده بود همراه با درخت های بسیار بلندی که دورتادور آن را احاطه کرده بودند مکان فراموش شده ای را برای زندانی کردن افراد معترض درون مجاهدین تدارک دیده بود.طی سال های 1367 تا 1370 شمسی این مکان زندانی داشت.این زندان در 100 متری شمال "لشگر جلیل" قرار داشته و دور از اماکن و مسیر تردد معمول بود.

زندان های معروف سال 1373 شمسی

مجموعه اسکان –زندان سال 1373-1

مقر لشگر 11 – زندان سال 1373-2

قلعه محمود قائمشهر-زندان سال 1373-3

سازمان مجاهدین از اواخر آذ رماه 1373 شمسی بر اساس یک طرح بزرگ اقدام به جمع آوری و زندانی کردن افرادی نمود که از سال 1367 شمسی وارد عراق و پادگان اشرف شده بودند.بر اساس آمار و ارقامی که تا کنون افراد جداشده گزارش کرده اند در این دوران نزدیک به 700 نفر با بهانه تدارک برای عملیات نهایی از یکا نهای نظامی و پشتیبانی جدا شده و به مجموعه اسکان ،مقر لشگر 11 و قلعه محمود قائمشهر منتقل گردیدند.

پیش از این اطلاعیه ای به همین دلیل از طرف ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش در تمامی یکا نهای مجاهدین برای اعضاء و فرماندهان قرائت شد.تیتر اطلاعیه اینچنین بود؛" افرادي كه از سال 1367 شمسی به بعد وارد سازمان شده اند براي عمليات يا پشتيباني از عمليات در داخل ايران درخواست کتبی داده و تقاضا نامه رسمی پر کنند."

چند روز بعد مجددا بخشنامه ای قرائت شد که برای رد یابی و بررسی تقاضا نامه ها کلیه افراد به محل دیگری منتقل می شوند.در زمانی کمتر از یک هفته نزدیک به 700 نفر به "مجموعه اسکان" ، "مقر لشگر 11" و "قلعه محمود قائمشهر" منتقل شدند.

این افراد از طرف مسئولین پیشبرد پروژه و در بدو ورود، مورد اتهام نفوذی و جاسوسی برای جمهوری اسلامی قرار گرفته و پس از بازجویی های اولیه زندانی شدند .بدون استثنا تمامی افراد نزدیک به 4 ماه در این زندان ها زیر شکنجه های شدید قرار گرفتند.پرویز احمدی و تعدادی دیگر در این دوران و زیر شکنجه به قتل رسیدند.تعدادی از افراد جداشده که در همان سالها زندانی همین زندان ها بودند پس ازورود به اروپا راجع به این مسئله گواهی و شهادت میدهند.برخی از این افراد صحنه کشته شدن پرویز احمدی ،قربانعلی ترابی و ... را در سلول خونین مشاهده کرده اند.

از 25 فروردن 1374 تا اواسط اردیبهشت 1374 شمسی دسته دسته از این زندانی ها را سوار خودرو نظامی کرده و از پادگان اشرف به پایگاه پارسیان واقع در جاده ابوغریب نزد مسعود رجوی بردند.مسعود رجوی طی چند روز نشست با هر کدام از این گروه ها ضمن تاکید بر اینکه نفوذی های زیادی در طی این مدت شناسایی و دستگیر شده اند که با اسلحه کمری و بمب قصد کشتن او راد اشته اند.پس از آن نیز با گرفتن تعهد کتبی از تک به تک افراد آنها را به یکان های رزمی یا پشتیبانی مجاهدین واقع در پادگان اشرف منتقل می کنند.تعداد معدودی از این افراد که خواهان بازگشت به پادگان اشرف نبودند همانجا تصفیه شده و به دست نیروهای امنیتی صدام حسین سپرده می شوند که تا کنون از سرنوشت آنان خبری در دست نیست.

بعدها سازمان مجاهدین خلق طی گزارش عملیات های مرزی در نشریات مختلف مجاهد اعلام می دارد که این افراد طی درگیری با ماموران جمهوری اسلامی کشته شده اند.مجاهدین تا کنون راجع به زندان های سال 1373 شمسی سکوت کرده و آن را رد یا تایید نکرده اند.همچنین محل دفن این قربانیان نیز پنهان بوده و تاکنون اعلام نگردیده است.

بر اساس گزارشات افراد جداشده از سازمان افرادی که مستقیما در این پروژه دست داشته و اقدام به شکنجه یا بازجویی از زندانیان نموده اند عبارتند از؛"سید صادق سادات دربندی، مجيد عالميان،علی خلخالی،حسن عزتی،بهرام جنت سرایی ،حميد يوسفي،حسن رودباري،علی اصغر قدیری،فاضل موسوي،حسن حسن زاده محصل ،نادررفيعي نژاد،محسن اميني،محمد رضا محدث،فهيمه ارواني،سپيده ابراهيمي،پرویز کریمیان،محبوبه جمشيدي،معصومه ملك محمدي،رقيه عباسي،سعيده شاهرخي،حميده شاهرخي(افسانه)،مهري حاجي نژاد،گيتي گيوه چين يان زاده،محمد شعباني(باقر)،عذرا علوي طالقاني(سوسن)،ليلا دشتي، زهرا توكلي(نصرت)،فريدون سليمي ، حسين فرزانه سا... و تعدادی دیگر."

در بین مجاهدین و افراد جدا شده از سازمان،این مجموعه از زندان ها که در سه نقطه پادگان اشرف قرار داشت به مجموعه زندان های سال 1373 شمسی معروف است.

*لازم به یادآوری است که علاوه بر مورد فوق،مجموعه اسکان بین سال های 1368 تا 1373 شمسی زندان افراد معترض به انقلاب ایدئولوژیک و کردکشی مجاهدین نیز بود.چند صد نفر از اعضای مجاهدین در این مجموعه ها طی همان سال ها زندانی و ایزوله شده بودند که بعد ها بخشی از آنان به ابوغریب،رمادی و زندان اصلی سازمان در پادگان اشرف منتقل شدند.

مسئولین،زندانبانان و شکنجه گران زندان های پادگان اشرف

مسئولین مستقیم و زندانبانان اصلی پادگان اشرف عبارت بودند از؛"سهیلا صادق"،"ابوالقاسم رضایی(محسن)"،" سید صادق سادات دربندی (کاک عادل)"،"مجید عالمیان"،"علی خلخالی"،"حسن عزتی(نریمان)"، بهرام جنت سرایی(مختار) وعلی امامی".

اما در کنار کادر اصلی زندان،افرادی از فرماندهان و مسئولین قسمت های مختلف مجاهدین بودند که در بازجویی،شکنجه و اداره زندان ها همکاری مشترک و نزدیک داشتند. این افراد عبارت بودند از؛" بتول رجایی"،"جلال منتظمی(کاک جعفر)"،" محمد حیاتی(کاک سیاوش)"،"مهدی فتح الله نژاد(کاک بهروز)"،"مهدی برائی(کاک احمد واقف)"،"ابراهیم ذاکری(کاک صالح)"،"حسین ابریشمچی"،"مهدی ابریشمچی(شریف)"،"محسن سیاه کلاه(کاک صمد)"،"مهوش سپهری(نسرین)"،"حسین ربوبی"،"محمد علی جابرزاده انصاری"،"نادر رفیعی نژاد"،"فرهاد الفت(کاک منوچهر)"،"امید برومند(ناجی)"،"احمد حنیف نژاد(کاک یونس)"،"حسن حسن زاده محصل(کاک جلال)"،"قدرت الله حیدری(کاک قدرت)"،"علی خدایی صفت(ادیب)"،" محمد رضا منافی(کاک فرهاد)"فرید کاسه چی(یحیی)"،حسن نظام الملکی و ...

پایان

 

مطالب در ارتباط

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت دوم  ( الهه قوام پور )

ــ پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و  محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران قلعه اشرف ( علی جهانی )

 ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت  سوم ( مهرداد ساغر چی )

ــ پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت اول  ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ داستان سی زن ( مهدی خوشحال )

ــ نامه خانم بتول ملکی  به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا ( بتول ملکی )

ــ نامه ای به خواهرم بتول سلطانی ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ مصاحبه بنیاد خانواده سحر با آقای علیرضا عینکیان ( بنیاد سحر )

ــ  نامه آقای میلاد آریایی به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( میلاد آریایی )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( ایران قلم )

ــ چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن مقابل قلعه اشرف در عراق پیوستند ( بنیاد سحر )

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد