_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

گریختن کریم غلامی از جهنم رجوی جای تحسین دارد

27.02.2011

علیرضا نقاش زاده

باورم نمی شد که تا اینکه بعد از مدتها در سایت های اینترنتی خواندم که اقای کریم غلامی هم از جهنم رجوی گریخته و خود را به اروپا رسانده است. هزار تبریک و تحسین برای این عزم و اراده، من که خودم سالها پیش این فرقه را ترک کردم بخوبی میدانم که شکستن قید و بندهای فرقه و جداشدن از آن چقدر سخت است.

سلسله نشست های مجاهدین چه هدفی دارد؟

1 ــ شستشوی مغزی افراد به نحوی که تمام خط و خطوط سازمان را بی نظیر و مترقی توجیه می کنند، در حالی که تمام دنیا خارج از ریل تکاملی پیش می رود و مسعود و مریم ناجی بشریت این بار هدایت را بردوش دارند که انسانها را هدایت کنند.

2 ــ برای پیشبرد خط و خطوط سازمان باید نیروها غلام حلقه بگوش باشند.

انسان آزاد و مختار چنین قابلیتی ندارند، پس در نشست ها با ضعیف کردن نفرات به وسیله القی این مسئله که آنها خطاکار، مجرم،بی جرات و غرق در گناهان اخلاقی و جنسی هستند آنها را بی اراده کرده و در کار فرقه از آنها استفاده می کنند.

3 ــ فرقه با سهیم کردن نفرات در جنایات آنها را در راهی قرار می دهد که بی بازگشت باشند. وحتی به نحوی پایان حیات فرقه را پایان زندگی خود بدانند و این کار از پایه ای ترین کار یعنی گزارش کردن دیگران ( جاسوسی ) و کارهایشان برای فرمانده شروع می شود و به میزانی که نفر از خود استعداد نشان دهد جلو خواهد رفت و حتی به شغل زندانبانی و شکنجه گری هم ارتقاء می یابد.

4 ــ اصلی ترین موضوع این است که انسان ها را بی آینده و ضعیف می کنند. به نحوی که زندگی در جامعه عادی را غیر ممکن می کنند. و با کمال تاسف نیروهای انقلابی خیلی زود در فرقه حتی قدرت تفکر و خلاقیت را از دست می دهند و با القای کلماتی مثل : خارج از سازمان همه فاسدند یا خارج از سازمان همه معتادند و .........

بر ترس و بی ارادگی افراد می افزایند. و نفراتی که سالها دور از جامعه بوده اند و نه چیزی مطالعه کرده اند و نه چیزی را دیده اند و نه خانواده داشته اند و نه حتی احساس معمولی و طبیعتا غلام حلقه بگوش هم خواهند شد.

به همین دلیل تحسین صد چندان من از این بابت است که آقای غلامی علاوه بر همه اینها از مشکل جسمی هم رنج می برده. درود به همه کسانی که حصار فکری و جسمی فرقه را شکسته و آزاد می شوند.

____________________________________________________

آری ! میتوان و باید نجات یافت

اعلام جدایی رسمی آقای کریم غلامی از فرقه مجاهدین خلق

گفتگوی صمیمی آقایان مهدی خوشحال و میلاد آریایی با آقای کریم غلامی از معلولین عملیات مرزی مجاهدین ـ  قسمت سوم

 

قسمت هفتم فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

09.02.2011

ایران قلم

 لینک به متن قسمت اول مصاحبه

لینک به متن قسمت دوم مصاحبه

 

کریم غلامی:

 اگر اجازه بدهید من پاسخ سئوال شما را بدهم

واقعا موضوع مجروحین و بیماران که آنجا اسیر هستند یک موضوع واقعا جدی که بایستی مورد توجه خانواده های که در آنجا تحسن کردند و هموطنانمان در خارج کشور و حتی ارگانهای بین المللی تو این رابطه میتوانند کمک کنند بایستی اونها را در این زمینه هشیار کرد و به آنها اطلاع داد در این زمینه آگاه باید بشوند میتونم اشاره بکنم دو هفته گذشته متاسفانه مهدی فتحی فوت کردند و یا دوست عزیزم آقای حیدریان که واقعا شخصیت خیلی دوست داشتنی بود خبر فوتشان را شنیدم درحالی که این افراد کسانی هستند که سالیان بیمار هستند و ربطی به الان ندارد که بگوییم دولت عراق محدودیت ایجاد میکنه مثلا میتوان به خانم مرضیه حمتی اشاره بکنم الان بیمار هستند و سرطان دارند تا آنجا که یادم می اید 10 سالی است که سرطان دارد فکر کنم خواهرش سال 2002 بود که جسدش را تحویل خانواده اش در سویس دادند این موضوع ربطی به الان ندارد یا میتونم به فرهاد اشاره بکنم و یا عباس که اون هم از گردن به پایین فلج بود در اثر به دلیل مشکلاتی که میدانید خاک عراق هوآش آلوده است که مشکلات ریوی پیدا کرد متاسفانه او هم بخاطر همین فوت کرد چرا مجاهدین چرا مسعود رجوی نمگذارد که آینها بیایند بیرون از چی اینها میترسه من روی ویلچرم عباس روی ویلچر بود فرهاد رو ویلچر بود و اینها که مریضند چرا نیمگذارد که اینها بروند کمک بکنند نه اصلا کمک نکنند بگذارند بیایند بیرون حتی با کمک خانواده هایشان من این یک سال و نیم گذشته رو با کمک ایرانیهای شریف آمد و رسیدم اینجا تو کشورهای مختلف منو تو خونشون نگه داشتند پشتیبانی مالی کردند راه است میتوانند بیایند فقط یک ایرانی بفهمد که تو ایرانی هستی و همچین شرایطی داری بدون هیچ چیزی به تو کمک میکنند چرا نمیگذارد اصلا خودش باید بفرستد من نفر رزمنده مجروح عملیات های تو هستم باید به من رسیدگی های ویژه بشه باید به من کمک کنی باید منو بیاری تو اروپا و یا هر کشور دیگری که امکان درمان وجود دارد چرا نمیکنه از چی میترسه این موضوعی است که چون این سیستم کمی ترک بخوره چون نه اینکه سیستم بغایت پوسیده ای است طی این سالیان به دلیل عقب ماندگی تفکری استراتژیک سیاسی این موجب شده که بلکل تمام پایه هایش بپوسد یک شکاف کوچک بالا تا پایین این سازمان را چکار میکند جر میدهد برای همین است که اینها نمیگذارند حتی یک دونه بیمار یک دونه مجروح برای درمان خودش را بروسون به یک کشور اروپایی که درمان بشه واقعا اینجا امکانات درمانی است حتی برای کسانی که چکار میکنند مجروح و فلج نخایی هستند برای آینها درمان میشه و وضعیت اینها بهتر میشود من بایستی میتوانستم راه بروم چرا نمیتوانم راه بروم و الان روی ویلچر هستم چون به دلیل اینکه این وضعیت وجود دارد و آنها نمیخواهند دستگاه هشان از هم بپاشد برای همین میترسند .

 

میلاد آریایی:

 در واقع با دنیای بیرون ارتباطی برقرار نشه اما همانطور که میبینیم الان به هر صورت حضور خانواده های این افراد در خود خاک عراق به هر صورت از یک سال پیش البته قبل از آن صدام حسین حکومت میکرد به دلیل شرایطی که خود عراق داشت خانواده ها نمیتوانستند اونجا حضور پیدا کنند بعد از اشکال عراق توسط آمریکا یک دریچه ای باز شد و خانواده ها تک و توک بعداز سال 2003 آمدند سمت اشرف تا بتوانند فرزندانشان را شما که آنجا بودید بخصوص بعد از سال 2003 که یک همچین روزنه ای باز شد میتونید توضیح بدهید که برخورد مجاهدین با خانواده ها همین افرادی که بیست سال پانزده سال بیست و پنج سال عمر زندگی جوانی و همه چیزشان را در اختیار این جریان سیاسی گذاشته, جریان سیاسی که چه عرض کنم جریان ضد ملی که گذاشته این سازمان با خانواده های این افراد که بعد از بیست سال ندیده بودند چه برخوردی میکرد.

 

کریم غلامی :

این پدیده واقعا یک موضوع خیلی دردناکی است مثل بقیه مسائل ولی چون جایگاه خاصی دارد چون پدیده عاطفی است عشق پدر به پسر مادر به فرزندش عشق خواهر و برادر و زن و شوهر اینها این موضوع را به این شیوه از بین برده اند با مغز شویی و کارهایی که میکنند من اصطلاح مغز شویی را بکار میبرم واقعا که پدیده یک پدیده مغزشویی است چون ما آگاهی نداریم نصب به بیرون همان چیزهای که القاء مکنند تو ذهن ما ما مجبوریم همان را قبول کنیم ناخواسته حتی من که میدونستم هر چی که میگن دروغه ولی باز مجبور بودم حرفشان را بپذیرم چون چیز دیگری نمیدیدم نشنیده بودم موضوع خانواده اولین ارتباط خانواده ها با بچه های که اونجا هستند بعد از دقیقا سال 2003 که یک اکیپ از خانواده های ایرانی بلند شدند آمدند جلوی در اشرف که ارتباط برقرار بکنند این موضوع که ما داخل آنجا بودیم اطلاع نداشتیم فقط افرادی که خانواده هایشان آمده بودند آنها را جدا صدا کرده بودند جدا گانه توجیه کرده بودند بعد از ساعتها که نشست برایشان گذاشته بودند برده بودند با خانواده هایشان بعد از سه روز خانواده هایشان را ببینند که آن هم با مسائل و توضیحات و یک القاء ات ذهنی عجیب و غریب که به شما توضیح میدهم که چکار میکنند اینها اولین ارتباط آنطور برقرار شد ما بعد از اینکه آنها رفتند ما تازه فهمیدیم که خانواده هایی بلند شده بودند آمده بودند جلوی در اشرف خوب این موضوعات را خیلی میپوشانند بخاطر اینکه بقیه نفهمند که همچین امکانی وجود دارد و این موضوع به سادگی قابل حله و افراد میتوانند خانواده هایشان را ببینند این هم از آنجاییکه گفتم چون ارتباط برقرار کردن با دنیای بیرون و موضوع اطلاع رسانی و اطلاع پیدا کردن یعنی هر فردی اطلاع پیدا میکنه چون فقط کافی است که با یک نفر بیرون از اون چهار دیواری اشرف ارتباط برقرار بکنه میفهمه که موضوع یک چیز دیگری است یک دنیای دیگری برای آدم برقرار میشه برای همینه این موضوع را میپوشانند این موضوع را محدود میکنند نمیگذارند حتی تا آنجا که در توانشان باشد این کار را نمیکنند حتی من به یک موضوعی اشاره میکنم یکی از خانواده ها سال 2001 آمده بود که فرزندش را ببیند سال 2001 در آن شرایط آمده بود عراق خانواده اش را ببیند این نفر خانواده اش را یک هفته تو اونجا نگه داشته بودند گفته بودند که این پسرشان کار داره مشغوله فلانه نمیتونه بعد از یک هفته دکشان کرده بودند فرستاده بودند که بروند بعد از چند سال که خانواده شان آمده بودند دوباره عراق برای دیدنش تازه فهمیده بود که سال 2001 خانواده اش یکبار آمده بودند چرا چون آن موقع نشستهای بود به اسم بحث طعمه نمیدانم تو جریانش هستید یا نه ولی انشاءالله یک زمانی به آن خواهم پرداخت به این موضوع چون نفر نتونه اطلاع پیدا بکنه چون دورغهای زیادی او تو مطرح شده بود برای همین حاضر نبودند که این نفر بورد و خانواده اش را ببیند و خانواده اش را پس فرستاده بودند تا اینکه سال 2004 خانواده اش آمده بودند اونجا متوجه شده بود سر این موضوع

میلاد: آقای غلامی سازمان مجاهدین درواقع معتقده پشتیبانی مردم ایران را پشت سرش داره و این مردم ایران هستند که فرزندانشان را در اختیار این سازمان قرار داده اند برای آزادی ولی همین سازمانی که معتقده یا مدعی که خلق قهرمان پشتیبانشه با پدر مادرهای 60 ساله 70 ساله از اون نمیدانم مناطق مختلف ایران آمده اند چه مشکلی داره که همین خلق قهرمان بیاد با بچه هاش ملاقات بکنه اصلا نه سر مبارزه شان حرف بزند فقط ملاقات بکنه نفس این ملاقات چه مشکلی برای خود این سازمان بوجود می آورد که بقول معروف این اجازه رو نمیده و یا با انواع ترفندها یا اطلاع نمیده به افرادشون یا اگه اطلاع میده پیشاپیش توجیه میکنه و ما بارها شنیدیم نمونه هاش آقای محمدی هستند از کانادا دخترشون خانم سمیه محمدی اونجا اسیر هستند بارها سفر کردند با شرایط مالی فوق العاده اسفناک که در هر صورت بچه اش را ببیند سازمان مجاهدین شما که در درون بودید ما که از بیرون یک جور میبینیم شما از درون چرا سازمان مجاهدین نمیذاره این رابطه یک رابطه عاطفیه حق یک انسانه این ابتدایی ترین حق انسانه که بتونه خانواده درجه یکشو ببینه.

 

میلاد آریایی:

چرا این کار رو میکنه یعنی چرا این بی آبرویی را میخره به جون اجازه نیمده و بعدش هم مدعی .

 

مهدی خوشحال:

 یا اصلا جلوترش و یا اصلان در کنار همین خود سازمان ادعا میکنه که همه مردم ایران اسیرند و همه مردم ایران پشتیبان مقاومت هستند دو و این خانواده ها و بخشی از این خانواده ها مجاهد شدند و خوب آن بخش دیگر هم راحت میتوانند بشوند خوب با این اوساف چرا همین خانواده که می آید پشت در قرارگاه اشرف برای ملاقات همینها یک جورایی که خودش ادعا میکند که نیروهای خودش هستند نمی آید از آنها بخواهد که شما بیایید اینجا داخل قرارگاه بیایید با ما همکاری کنید .

 

کریم غلامی:

 البته این موضوع بحث متولی است بخواهم بهش بپردازم خلاصه گفتم یکی اینکه ارتباط برقرار کردن با دنیای بیرون این موضوع باز شدن ذهن افراد نصبت به واقعیتهایی که وجود دارد ولی من به یک پدیده دیگری اشاره میکنم در رابطه با اینکه چرا دلیل واقعی کشتن عاطفه تو درون مجاهدین یک موضوع خیلی مادی است ولی تو بیرون میگن که اینها خیلی عاطفی هستند مسائل عاطفی برایشان مهمه خانواده مهمه ولی این موضوع را تو مجاهدین کشتند یکی از موضوعاتش بحث انقلاب سال 68 است ببینید من, ما با هم دوست بودیم هم رزم بودیم, ولی من همان بچه های که آنجا هستند ما سالیان با هم همرزم بودیم خونمان تو یک زمین ریخته شده هم سنگر بودیم با هم جنگیدیم و با هم گلوله خوردیم و با هم سر یک میز غذا نشستیم الان من جرعت نمیکنم با او حرف بزنم چرا چون اینها ما رو دوستی ما با هم دیگه ارتباط عاطفی من با هم رزم خودم این موضوع موجب میشود که اون تسلط و اون حیطه ای که بلحاظ رهبری که میگن اینها رهبری عقیدتی میگن بالای سر نفرات داشته باشد این چی میشه شل میشه .

 

قسمت هشتم فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

 

میلاد آریایی:

ضمن اینکه یک جریان عنصر سرکوب هم در همان مناسبات بسته ایجاد کرده که افراد نتونند با هم صحبت کنند.

 

کریم غلامی:

ببینید مسعود رجوی میخواد همه چیز مال خودش باشه خیلی علنی میگه خون و نفس شما مال من این یعنی چی مگه تو کی هستی که خون و نفس انسانها مال تو باشه خون و نفس هر انسان صاحبش کیه فقط خدا است تو ادعای پیغمبری داری ادعای امامت داری ادعای خدایی داری ادعای چی داری که همچین چیزی را میگی تنها مسیح بود که آمد بالای صلیب گفتش من گناهان شما را میپذیرم و کشته میشوم که بخاطر شما این البته کشته نمیشه بیشتر آدمها را میکشه این مدعی که آقا شما گناهانتون بدین به من بیایین همه چیزتان مال من بابا تو کی هستی با چه انرژی با کدام توان با کدام چیزی رو همچین ادعای را داری مگر تو صاحب قدرتی هستی از طرف خدا فرستاده ای نه همش فقط مسعود رجوی همه چیز را برای همین میخواهد چرا موضوع انقلاب سال 68 بحثش این بود که بیاد چون مبارزه سخت شده بود توجیهاتی که آن موقع میشد اگه بخاطر داشته باشید چون مبارزه سخت شده فلان و اینها خانواده نمیتونه تو اشرف وجود داشته باشه باید طلاق بدین خوب خانواده وجود نداشته باشد چرا طلاق چرا تمام افراد باید تمام روحیه و عواطفشون و همه چیزشان تحت تسلط مسعود رجوی رهبریشون باشه این فقط بخاطر استیلا بتسخیر در آوردن تمام چیزه این هم وقتی که من , من نوعی برم با خانواده ام ارتباط برقرار بکنم دیدن خانواده بجزء آن موضوع که اطلاع برقرار کردن و اطلاع رسانی موضوع عاطفه اینجا چکار میشه زنده میشه درست این پیدیده را چکار میکند طرف شروع میکنه به فکر کردن که ا این سالیان چرا عواطفش کشته شده چه دیدی نصبت به خانواده داشته بعد برای همینه که باز هم اونجایی که مجبور میشند میپذیرند تحت فشارهای آن موقع که دولت آمریکا بود و بعد دولت عراق خانواده ها تک مورد پیش می آید خانواده های که میتوانند فرزندانشان را اونجا ببینند نفر را صدا میکنند بدون اینکه کسی بفهمد که خانواده اش اومده می آیند صدایش میکنند وسط کار یا موقع خواب یا هر وقت که صداش میکنند میبرند و ساعتها نشست بعضا 4 ساعت 5 ساعت براش نشست میگذارند توسط مسئولین مختلف توجیح میشه این فرد که چی که چه جوری با خانواده اش ارتباط برقرار بکند اولا یکی از توجیهات اینکه اینها فرستاده های وزارت اطلاعات هستند او نفر خانواده است صاحب چندتا شهیده همشون کسانی هستند که بچه هاشون تو مجاهدین کشته شدند تو عملیاتهای مجاهدین کشته شدند این مامور وزارت اطلاعات که اومده بچه اش را ببیند این کجا میتونه مامور وزارت اطلاعات باشه کسی که آن موقع سال 60 تا سال 64 که مجاهدین که تو ایران بودند قبل از سال 60 تو فاز سیاسی که کمک میکردند اینها کی عضو وزارت اطلاعات شدند بعد اینها توجیح میکنند که اینها مامور وزارت اطلاعاتند بعد با این شیوه نفر ولی وقتی میره برمیگرده این فرد در ابتدای قدم 24 ساعت باید قرنطینه باشه .

 

میلاد آریایی:

فردی که میره با خانواده اش ملاقات میکنه ؟

 

کریم غلامی:

میره ملاقات میکنه برمیگرده با هیچ کس ارتباط نباید برقرار بکنه 24 ساعت تو یک اتاق قرنطینه است با یک مسئولین مشخصی در ارتباطه فقط باهاش صحبت میکنند باید بشینه تناقضاتش رو بیان کنه یعنی عواطفی که بوجود آمده توی این ملاقات اینها را باید دوباره چکار بکند بکشه این موضوع اینه وحشت مجاهدین فقط از اینکه هر فردی هر کسی که بچه های که تو اشرفند ارتباط برقرار کردنش با خانواده اش فقط نکته اش چیه اینکه این رابطه برقرار نشه .

 

میلاد آریایی:

اقای غلامی حالا ضمن تایید صحبت های شما آقای خوشحال به هر صورت از سال برگردیم به ادامه صحبتما از سال 2003 یک جریانی با حضور تک تک خانواده ها در جلوی درب قرارگاه اشرف شروع میشه اون جریان بعد از 7 الی 8 سال یک مسیر دائم التضاعد رو طی کرده تا به این نقطه که الان رسیده یک سال قبل بیش از صدها تن از افراد خانواده ها در ضلع شمالی جنوبی و غربی و شرقی اشرف برای دیدار خانواده هاشون در واقع تجمع و تحسن کردند تا جایی که مسعود رجوی کتاب مینویسه در این رابطه تا جایی که همه افراد رو مجبور به مصاحبه های اجباری میکنند برای اینکه پدرشون رو طبق تایید صحبت شما نا پدری بخونند مادرشون رو نامادری بخونند و با عذر خواهی از بینندگانمون خانواده هاشونو خانواده الدنگ خطاب کنند اینها رو این جریان درواقع باعث شده روند این قضایا نشون میده که جریان مجاهدین بغایت در این رابطه شکست خورده در رابطه با امر خانواده ها و این جریان به دلیل اینکه واقعا بار عاطفی و انسانی داره دائم التضاعد در واقع به جلو رفته آینده این قضیه رو شما چطور پیشبینی میکنید.

 

کریم غلامی:

 بخواهم من به این موضوع بپردازم باید یک مقدار موضوع رو ریشه ای تر بهش بپردازیم چرا یک سازمان و یا یک حزب شکست میخوره نهایتا از بین میره متلاشی میشه این در ساختار و پایه های این سازمان و این حزبه که نهایتان متلاشی میشه و ازبین میره خوب خیلی ساده نشان دهنده اینکه استراتژی و سیاسیت و ایدئولوژی مجاهدین یک روند غلت پوسیده و عقب مانده ای است مال این دوران تاریخی نیست ایدئولوژیشون مثل دوران اسماعلیه است مبردند افرادی رو توی شهری نمیدونم دیگه نمیخوام کامل توضیح بدم یک سکتی درست کرده بودند و با اون شرایطی الان اونجا برقرار میکنند افراد رو وادار به انتحار و کارهای اینجوری میکردند که نهایتش هم خودتون احتمالان کتابهای توی این رابطه بخصوص توسط کسروی نوشته شده خوندید و میدونید که چه نهایت بدی داشتند آخرش خیلی بد تمام شد داستان اونها واقعیت این که ایدئولوژی که اینها انتخاب کردند با تفکری که ارائه دادند مال این دوران تاریخی نیست من به یک خاطره کوتاه اشاره میکنم بعد میپردازم به این موضوع یادم می آید سال 69 بود من تو یکی از نشستها یک یاداشت نوشتم فرستادم برای مسعود رجوی سئوال ازش مطرح کردم گفتم با این روندی که ما الان داریم میریم آیا اینکه حضورمون تو عراق آیا غلط نیست.

 

میلاد آریایی:

 اینو سئوال کردی؟

قسمت نهم فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

کریم غلامی:

 بله بله این سئوال من ازشون کردم یک یاداشت ایشون هم جوابش رو الان دقیقا بهتون میگم که چه جوابی به من دادند نهایتان این موضوع به شکست نمی انجامد خراب نمیشه کارما بهتر نیست بریم بعد با سبک دیگری به مبارزه مان بپردازیم جوابی که بهم داد این بود که ما اگر الان از عراق بریم میگیم اومدنمون به عراق غلط بود اگه بگیم اومدنمون به عراق غلط بود باید بگیم ارتش آزادیبخش غلط بود بعد باید بگیم سال 64 غلط بود بعد باید بگیم سال 60 غلط بود بعد همینطور باید عقب بریم عقب بریم خوب واقعیت اینکه اون سالها بخصوص بعد از سال 67 و سال 68 دیگه قطع و یقین بود که حظور در عراق یک امر بغایت استراتژیکی غلط خیلی غلط چون نهایتش همینی که الان میبینیم تو چه وضعیتی قرار گرفتند متلاشی شدند و اینقدر چیزه بخاطر اینکه یک ایدئولوژی بغایت عقب مانده ای نصب به تاریخ امروز اینها دارند و روی همین ایدئولوژیشون سیاستشون اقتصادشون و سایر مناسبات و تفکرات که ارائه میدند روی این چیدند خوب خانواده یک امر عاطفی هیچ چیز دیگری وابستگی نداره چرا اینها این کار را میکنند که از ایدئولوژیشون که پایه های غلطی داره مال این دوران تاریخی نیست و پوسیده و عقب مانده است بخاطر همین موضوع یک همچین مجبورند به همچین چیزی اینها به لحاظ ایدئولوژی هم بلحاظ استراتژی هم بلحاظ سیاسی شکست خورده اند تو تمام دنیا منفورند شما مثلا بحث خانواده ها رو کردی درسته خانواده ها از این مقاومت حمایت میکنند ولی برای فرزندانشون مثلا تو این سالیان یک سال و نیم گذشته که من دیدم یک خانواده ندیدم که سازمان نفس سازمان مجاهدین رو تایید بکنه همش میگن این غلطه اشتباهه کارشون از رفتن به عراق ادامه دادنشون و بقیه کارها ولی من که به عنوان یک فرزند خودشون میدونستند ولی از من چکار کردند حمایت کردند مثلا به عنوان مثال یک خانواده منو چهار ماه تو خونه خودش نگه داشت در حالی که نه منو میشناخت آبمو میداد غذامو میداد جامو میداد بهترین رسیدگی ها و مورد هرمت و احترام چون منو فرزند خودش میدونست و میدونست که من رو تقدیم کرده برای اینکه بخاطر آزادی کشورش شما یکجا تو صحبتاتون گفتید اینها رو به امانت میسپارند ما رو به امانت سپرده بودند ولی خود مجاهیدن رو فی نفسه به عنوان ایدئولوژیشون به عنوان استراتژیشون قبول ندارند ولی با حس آزادی خواهی خودشون این کار رو میکنند اینها حمایت میکنند مجاهدین هم از این موضوع سوع استفاده میکنند خانواده های که کمک مالی میکنند به بچه هاشون می آیند پول میدهند که به بچه هاشون رسیدگی بکنند ولی این پول به حساب مجاهدین ریخته میشه بعدا از گاوصندوق خانم مریم رجوی در می آید .

 

مهدی خوشحال:

مسعود رجوی تزی داره در رابطه با شکست استراتزی سازمان یک بن بست و شکستی که شما الان میفرمایید مسعود رجوی یک تزی داره خلاف این میگه که مردم از برنده نمیپرسند چه جوری برنده شدی تمکین میکنند من سئوالم اینه که مسعود رجوی یا مردم را نمیشناسه و سالاهاست که با مردم هیچ ارتباطی نداره وقتی که آقای مسعود رجوی نیروهای خودش رو نمیتونه متقاعد بکنه نیروهاش پیروزیش رو سحه نمیگذارند و تایید نمی کنند و هر روز هر کی میخواد یک راهی پیدا بکنه از اونجا فرار بکنه نیروهایی که داوطلبانه رفتند اونجا و امروز با هزار مشقت میخواهند فرار بکنند چجوری این تز و این ادعا را مسر است که مردم ایران فردا تمکین خواهند کرد به ضعم خودش اونچه که رویا و آرزوی دست نیافتنی خودش هست میگم چگونه میتونه مردم ایران را تمکین بکنند .

 

کریم غلامی:

من ببخشید یک نکته بگم این که میگم ایدئولوژی شکست خورده که نهایتش همین موضوعه ببینید تو مناسباتشون حتما شما شنیدید بحث غسل هفتگی و عملیات جاری ببین اینها الان پدیده زوریه خوب یعنی نفر نمی آید واقعا آن انتقادی که به خودش داره را بگه چه انتقادی داره تو طول روز روزانه باید چند فاکت بنویسه از خودش انتقاد به خودش اینها رو خیلیها مینشیند حتی غسل هفتگی من از حتی مسئولین بالاتر حتی بچه های پایین تر بلحاظ رده تشکیلاتی چون هیچ فرقی وجود نداره از همه اینها شنیدم که خودشون چکار میکنند مینشینند فاکت تولید میکنند یعنی یک چیز پدیده ذهنی اصلا اتفاق واقعی نیفتاده حتما غسل هفتگی رو میدونید اونجا چه چیزی وجود داره هیچی ولی میشینه مجبوره چکار کنه بشینه فکر کنه برای اینکه مثلا امروز من فلان چیزو دیدم این تناقض را داشتم این انتقاد رو داشتم یا فلان یعنی تولید باید تو به دوستت مثلا مضحکه و خنده دار ولی دردناک با دوستش صبح هماهنگ میکند که شب من به تو انتقاد میکنم میگم که مثلا فلان جا من به تو سلام کردم تو جواب سلام منو ندادی از من دلخور نشی فقط بخاطر چیه فقط این موضوع را ماست مالی کنیم یک توافق جمعی وجود داره تو این رابطه میگم ایدئولوژی شکست خورده به این لحاظ میگم واقعا بلحاظ اعتقادی خود مسعود رو الان هیچ کس قبول نداره من به عید دو سال پیش که من اونجا حضور داشتم میپردازم مسعود رجوی 4 ساعت قبل از ساعت تحویل همه را جمع کرد برای همشون سخنرانی کرد حتی مسئولین رده بالا خوابیده بودند میگفتند اه چی داره میگه ولمون کن دیگه بزار بریم بجشنمون بپردازیم .

 

 

مهدی خوشحال:

آقای غلامی من درون خلال این صحبتهای که الان شما کردید آغاز و انجام یک سازمان و حضور خودتون تو اون سازمان شرح دادید من میخواستم به عنوان یک نکته آخر اینکه شما به هر حال با این وضعیت جسمی خودتون از اون سازمان رها شدید آزادی خوب به هر حال یک چیزی است که درون هر انسانی است رهایی آزادی بنظر من نعمت بزرگی که خداوند به همه داده بعضی ها اشراف دارند بعضی ها ندارند بخاطر آزادی هیمن عدالت و همین رهایی بود که رفته بودیم تو این فرقه بعدا دیدیم که خودمون اونجا هر چی آزادی و رهایی و عدالت است از ما صلب شده من میخواستم اینو بگم که چه پیامی چه کمکی ما میتونیم خودمون جدا از بیرون سازمانهای حقوق بشری , سیاسی , دولت ها یا بچه های جدا شده ما خودمان چه آرزویی میتونیم بکنیم برای او بچه هایی که فعلا اونجا اسیر هستند.

 

کریم غلامی:

من جواب شما را بخواهم بدهم یک موضوعی که گفتم همان بحث شستشوی مغزی که اونجا داده میشه بحث اطلاع رسانی است باید به این افراد اطلاع داد که راه بازه مثلا مجروحین یک مشکلاتی دارند, زنها یک مشکلاتی دارند, مردها یک مشلکاتی ما دیگه ته خط یک مشکل افرادی مثل من هستند وقتی من از اونجا میتونم بیام بیرون و خودم رو برسونم به اینجا و به آزادی و زندگی خودم برسم یعنی هرکس دیگه ای میتونه بیاد و راه هست پس یک قدم میخواد اون هم اراده است که هر فرد چکار بکند برسه ولی اون کاری که ما باید بکنیم اطلاع دادن به این افراده که آقا اینطوری نیست که اون داخل میگن دینای بیرون یک دنیای دیگه ای است یک فضای دیگه است یک شرایط دیگه ای است حتی منی که سال 66 آخرین بار دنیای بیرون رو دیدم الان با اون موقع خیلی فرق میکنه مناسبات فرق میکنه, شرایط فرق میکنه دیدها فرق میکنه دیدگاهها برای همینه من اگر اجازه بدید اینجا از این فرصت استفاده بکنم پیامی به دوستان خودم بدم و بخصوص به خانواده های که اونجا هستند بخصوص اسم می آورم از دوستای که با هم مجروح بودیم با هم تو یک بیمارستان بودیم با هم تو یک تخت بودیم کنار هم درد هم دیگر رو حس میکردیم از مراد رمضانی, فریدون دوست عزیز خودم, محمد حسینی, ایرج, طاهر احمد خانبیگی, احمد, از همه اینها میخوام چکار کنند بیان بیرون امکان درمان وجود داره راه بازه من تو این اینجا برای مسائل پزشکی چند بار رفتم منو بردند برای اینکه چکاپ بشم به مسائل پزشکیم رسیدگی بشه واقعا افرادی که ضایعات خیلی بیشتری از ما داشتند خیلی بهتر از ما تحرک و چیز داشتند یا کسانی که راحتر راه میرفتند امکانات بیشتری دارند اینها سازمان اینها را همه را از ما ما دریغ کرده به همین دلیل ازشون میخوام بیان بیرون فقط یک اراده کوچک یک تصمیم یک لحظه آقا این همشون میدونند که این راه غلطه اونجا غلطه سازمان حرفاش غلطه ولی یک اراده کوچک بکنند میان بیرون و گذشته از این میخوام باز ابراز همدردی بکنم نصبت به خانواده ها و هموطنان عزیزی که توی ضلع شمالی شرقی و غربی که شما گفتید که اونجا تحسن و میخوان عزیزانشان را ببینند باهاشون ابراز همدردی میکنم بهشون قوت قلب میدم ازشون میخوام که پایداریشون رو حفظ کنند میدونم اونجا شرایطش خیلی سخته طوفانهای خاک سرما گرما واقعا شرایط زندگی البته که زندگی نیست اونجا شرایط ماندن حیات به معنی نفس کشیدن اونجا کار مشکلیه ازشون میخوام که به این پایداریشون ادامه بدند میدونم به پیروزی میرسند چون ما یک ذره پایداری کردیم به هدفمون رسیدیم شما هم پایداری بکنید به هدفتان خواهید رسید هیچ راه دیگری وجود نداره الا اینکه مقاومت بکنیم جلوی این سکت شما میگویید فرقه من میگم سکت چون سکت یعنی یک محیط بسته که نه راه به بیرون داره نه رو به داخل راه داره اینها یک سکت هستند شکستن این سکت و بیرون کشیدن فرزندان خودتون عزیزان خودتون دلبندان خودتون از اون حصار بغابت کثیف و عقب مانده فقط مقاومته ازتون تشکر میکنم که اجازه دادید .

 

میلاد آریایی:

 آقای غلامی ما هم بسیار بسیار خوشحالیم چهره خندان شما و اراده پولادین شما برای اینکه این صد رو شکوندید و بغایت در چهره شما مشخصه که یک زندگی جدید شروع کردید و باز هم بقول معروف خیر مقدم بخاطر پا گذاشتن در این دنیای جدید ضمن تایید صحبتهای شما که واقعا شرایط موجود هیچ وقت به این سادگی نبوده که با حضور خانواده ها در اطراف اشرف افراد بتونند با همین اراده کوچک خودشون بتونند یک زندگی جدیدی برای خودشون رقم بزنند و من سمیمانه از شما سپاسگذارم بخاطر حضورتون و این فرصتی که در اختیار ما قرار دادید و آرزو مندم که تجربیات گرانقدر شما در واقع کوله بار و ثمره ای باشه برای جوانان و مردم ایران که بتوانند راه رو از بیراه راه تشخیص بدند و آقای خوشحال هم که به هر حال خوش آمدید.

 

مهدی خوشحال:

 من هم به هر حال آرزوی موفقیت میکنم تو این مرحله زندگی شخصی خودتون که قرار گرفتین من هم همچنین اذعان میکنم برای اونهای که اونجا مندند این اراده ای که شما فرمودید این خیلی مهمه خواستن خیلی مهمه یکی از مسائلی که آدمها میترسند اینکه فکر میکنند که باید راه باز بشه ببینند بعد برند اینطوری نیست هیمن که انسان بخواد چگونه و کجا راه باز میشه این دیگه وظیفه ما نیست اینو باید بسپاریم به خدا اون کسی که ما رو خلق کرده اون دیگه کمکهای نامرعی است که به کمک ما می آید چون ما خواستیم این خواستن نطفه باز شدن راه است من هم امیدوارم و آرزوی قلبی من اینکه همه بچه ها از اونجا آزاد بشند بعد ما بتونیم دور هم بنشینیم صحبتهای که بعدا خواهیم کرد با همون بچه های که آزاد خواهند شد ادامه میتونیم بدیم .

 

میلاد آریایی:

بسیار سپاس گذاریم از همه شما و به همراه دوستانمون ازتون خداحافظی میکنیم خدا نگه دارتون

پایان

قسمت دهم و پایانی فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

قسمت اول فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

 

 

 قسمت دوم فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

 

 قسمت سوم فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

 

قسمت پنجم  فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

 

قسمت ششم  فیلم مصاحبه با آقای کریم غلامی

 

میلاد آریایی :

 

 

آقای کریم غلامی که به دلیل استراتژی مسلحانه  تروریستی فرقه رجوی از دوران نوجوانی و بیش از 23 سال است مجروح شده و بر روی ویلچر نشسته است

 

مطالب دیگر:

ــ دومین پیام صوتی میلاد آریایی ـ  حرف های خودمانی با قربانیان در اشرف و دوست از دست رفته  مهدی فتحی ( میلاد آریایی )

ــ فدا و صداقت ( مهدی خوشحال )

ــ من و « بانکا » های ایرانی ( جواد فیروزمند )

ــ فرار جسورانه جلیل عبدی بارنجی از حصارهای فرقه رجوی ( انجمن نجات )

ــ این فرقه خطرناک شمارا به یاد کدام گروه می اندازد؟ ( کانون وبلاگ نویسان )

ــ کانون ایران قلم عملیات خونین تروریست های اعزامی در چابهار را محکوم می کند ( ایران قلم )

ــ نامه سرگشاده خانم بتول ملکی به آقای نوری المالکی نخست وزیر محترم عراق ( بتول ملکی )

ــ ششمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به خانواده های قربانیان و خانم افسانه طاهریان ( بتول سلطانی )

ــ نامه سرگشاده مسعود خدابنده  به لیدی اشتون ( ایران اینترلینک )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ بازی با برگ سوخته مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ مصاحبه  با خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین، قسمت  سیزدهم بررسی قربانی  شدن احمد رازانی توسط  فرقه مجاهدین ( بتول سلطانی )

ــ راز مقاومت ( مهدی خوشحال )

ــ قتل زنده یاد احمد رازانی و  کابوس فروپاشی فرقه رجوی ( روح الله تاجبخش )

ــ  دیدار و گفتگوی خانم بتول سلطانی و دکتر فیروزه بنی صدر در پاریس ( ایران قلم )

ــ  در حاشیه دیدار و مصاحبه محمد حسین سبحانی با دکترابوالحسن بنی صدر ( میلاد آریایی )

ــ صدام حسین را از کجا پیدا کنم؟  ( مهدی خوشحال )

ــ اعتراف رجوی در ارتباط با آقای بنی صدر ( فرزاد فرزین فر )

ــ چگونه طارق عزیز مسعود رجوی را خرید؟ ( مزدا پارسی )

ــ پیام آقای هادی شمس حائری به فرزندانش در اشرف ( هادی شمس حائری )

ــ در حاشیه دیدار و مصاحبه با دکترابوالحسن بنی صدر ( میلاد آریایی )

ــ پیام صوتی آقای مهدی خوشحال به خانواده های قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( مهدی خوشحال )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت دوم  ( الهه قوام پور )

ــ پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و  محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران قلعه اشرف ( علی جهانی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت  سوم ( مهرداد ساغر چی )

ــ پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت اول  ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ داستان سی زن ( مهدی خوشحال )

ــ نامه خانم بتول ملکی  به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا ( بتول ملکی )

ــ نامه ای به خواهرم بتول سلطانی ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ مصاحبه بنیاد خانواده سحر با آقای علیرضا عینکیان ( بنیاد سحر )

ــ  نامه آقای میلاد آریایی به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( میلاد آریایی )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( ایران قلم )

ــ چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن مقابل قلعه اشرف در عراق پیوستند ( بنیاد سحر )

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد