گزارشی از دو عملیات قهرمانانه واحدهای ویژه و جاسوس مجاهد خلق علیه زندگی شخصی من

27.04.2011

فرزاد فرزین فر، وبلاگ جهانوند
http://www.jahanvand.blogfa.com/

farzinfar.f@hotmail.com

... اما از خود پرسیده اید که همین سازمان و سران جنایتکار آن هزاران برابر بیشتر کشتار و نقض حقوق بشر کرده اند از شکنجه و کشتار اعضای منتقد تا کشتار مردم ایران و عراق ، چرا وقتی در پناه صدام جزئی از ارتش صدام بودید و از لجستیک تا تدارکات تا آموزش و پشتیبانی بهره میبردید و کمک هنگفت مالی میگرفتید و برای ارتش صدام جاسوسی میکردید و ماموریت های ویژه صدام را انجام میدادید و همه تان به سربازان و افسران صدام ، سیدی و سرور من میگفتید و در داخل و بیرون همین پادگان فرقه ای اشرف بودند اعتراضی نمیکردید و درگیر نمی شدید و هزاران سوال دیگر! پس انسانهای آگاه با شناخت و تجزیه و تحلیل علمی به مسایل نگاه کنند نه جوگرفتگی و جوسازی و فرهنگ سازی! اصلا ...

این روزها و ایام فرقه رجوی زمین و آسمان را بهم می بافد تا از کشته ها پشته ای برای خود درست کند و درگیری از پیش طراحی شده تعداد معدودی از افراد مغز شوئی شده خود با ارتش خشن عراق را عملیات و شرافت و واژه های فریبنده آنجنانی قلمداد و تلقی کند و از عواطف انسانی ایرانیان و نهادهای حقوق بشری نهایت سوء استفاده تبلیغاتی برای اهداف مشخصی را بکند و خودش و فرقه اش را مطرح کند تا بتواند توجه محافل ارتجاعی و استعماری و جنگ طلب را برای اپوزیسیون سازی بنفع خود جلب کند.

هیاهوی تبلیغانی فرقه مجاهدین خلق اگر چه ظاهرا و موقتا به نفع آنها تمام شد و یک پیروزی به نفع آنها بود اما هیچ رهاورد و موفقیت علیرغم بکارگیری ماشین سنگین تبلیغاتی و بکاربستن تمام توان تشکیلاتی آشکار و پنهان و بسیج همه نیروها و تشکیلات سازی کاذب حول آن ، بهمراه نداشت

و نه توانست جلوی موج آگاهی را بگیرد که اکثر ایرانیان فریب تبلیغات این باند مافیائی ترسو را نخوردند و با تحلیلی صحیح و مرزبندی دقیق با این فرقه عقب افتاده ماهیت آن را رسوا کردند ، ونه توانست دخیل بستن به آمریکا را به سرانجام برساند چون وزیر دفاع آمریکا همان موقع در عراق بود تا آخرین بررسی ها و توافقات بر سر خروج سربازان آمریکائی با مقامات عراقی را مورد بازبینی قرار دهد و آخرین سربازان آمریکائی هم از پادگان اشرف خارج شدند و فرقه رجوی که بعد از صدام حسین صاحب جدیدی پیدا کرده بود آن را هم از دست داد فرقه ای که نمیتواند واقعیت های منطقه و اوضاع بین المللی را درک و تجزیه و تحلیل کند و سران آن عقب افتاده هستند

خشونت و کشتار در هر شکلش و با هر توجیهی و در هر کجا محکوم است و همگی ما باید با هر تفکری برای پیروزی حقوق بشر تلاش کنیم و مبانی آن را در فرد و جامعه نهادینه کنیم و آرمان انسانی جهانشول تاریخی نسل بشر را به قله موفقیت برسانیم.

اما از خود پرسیده اید که همین سازمان و سران جنایتکار آن هزاران برابر بیشتر کشتار و نقض حقوق بشر کرده اند از شکنجه و کشتار اعضای منتقد تا کشتار مردم ایران و عراق ، چرا وقتی در پناه صدام جزئی از ارتش صدام بودید و از لجستیک تا تدارکات تا آموزش و پشتیبانی بهره میبردید و کمک هنگفت مالی میگرفتید و برای ارتش صدام جاسوسی میکردید و ماموریت های ویژه صدام را انجام میدادید و همه تان به سربازان و افسران صدام ، سیدی و سرور من میگفتید و در داخل و بیرون همین پادگان فرقه ای اشرف بودند اعتراضی نمیکردید و درگیر نمی شدید و هزاران سوال دیگر! پس انسانهای آگاه با شناخت و تجزیه و تحلیل علمی به مسایل نگاه کنند نه جوگرفتگی و جوسازی و فرهنگ سازی! اصلا از این فرقه منحط و عقب افتاده بپرسید اصلا شما معنی عشق و عاطفه و انسانیت را میفهمید یک نمونه آن را در تاریخچه جنایتکارانه این سازمان نشان بدهید . لاجرم شما که میل گرد آهنی را میبرید و آن را تیز میکنید و مثل گلوله در میاورید و به پدران و مادران بالای 60 سال و کودکان و برادران و خواهران خودتان در پشت سیم خاردارهای قلعه اشرف که به تحصن نشسته اند و حق ابتدائی ملاقات با شما را ندارند با آن گلوله ها با تیر و کمان حمله میکنید آیا شما عشق و عاطفه و حقوق بشر میفهمید و باز هزاران سوال دیگرو... !

وقتی که حدود 50 عضو با سابقه و معترض را به صدام حسین و زندان ابوغریب تحویل دادید و با توافق شما صدام حسین آنها را تحویل ایران داد آیا این نقض حقوق بشر نبود؟ آیا وقتی در سال 1373 حدود 700 عضو معترض و منتقد را در پادگان اشرف دستگیر و زندانی کردید و 2 نفر زیر شکنجه کشنه شدند نقض حقوق بشر نبود؟ آیا وقتی اعضای ناراضی را در اروند رود میانداختید و از پشت به آنها تیراندازی میکردید و میکشتید نقض حقوق بشر نبود؟ و هزاران جنایات دیگر که این مقاله گنجایش آن را ندارد!.

ساختار تمام تشکیلات این سازمان را جاسوسی تشکیل میدهد:

ساختار داخلی تشکیلات فرقه ای قلعه اشرف بر مبنای کنترل و جاسوسی و مغز شوئی شبانه روزی و...!

ساختار داخلی تشکیلات خارج از کشور بر اساس سازماندهی مخفی و جاسوسی و کنترل تمام ایرانیان!

ساختار روابط خارجی و باصطلاح دیپلماسی بر اساس جاسوسی!

نه تنها برای افراد منتقد و نواندیش و نوگرا جاسوس میگذارند و آنها را کنترل میکنند بلکه برای افراد مخفی داخل تشکیلات خارج از کشور هم همین مکانیزم را دارند .از آنجا که من هیچوقت فریب رجوی و سازمان فسیل اش را که مثل یک مردار روی دست جامعه جهانی مانده است را نخورده ام کینه ضد انسانی اش بر علیه من تمامی ندارد

منجمله:

1- تزریق سم کشنده 2 بار در پادگان اشرف ، بدلیل اینکه شاهد روابط جنسی دستیاران و باصطلاح اعضای شورای رهبری سازمان مجاهدین بدستور مسعود رجوی و مریم عضدانلو بودم و این یک اسرار سری مسعود رجوی و زنش و سازمان بود و این زمانی بود که زنان و مردان را بزور از هم جدا کرده بودند و کانون عشق و عاطفه یعنی خانواده را مرکز فساد میدانستند و افراد را علیرغم میل خودشان وادار به طلاق اجباری کرده بودند و بعدا بدون اینکه طلاق رسمی و قانونی صورت بگیرد زنان و مردان را بدون اطلاع و اجازه همسران سابقشان ، به ازدواج دیگران تحت عنوان ازدواج ایدئولوژیک در آورده بودند و این در حالی بود که زنان و مردان مزدوج می باید در جلسات عمومی همدیگر را به فحاشی میگرفتند و تناقضات جنسی خود را مینوشتند و دوباره آنهایی که مریدان و چاپلوسان و بردگان بی چون و چرا بودند و همه شکنجه گر و سرکوبگر بودند و فرمانده و شورای رهبری و عضو شورای ملی مقاومت شده بودند توسط مسعود و مریم مخفیانه ازدواج ایدئولوژیک کردند و این در حالی بود که دختران جوان را بدلیل اینکه میگفتند میخواهیم برویم ازدواج کنیم در جلسات عمومی صدها نفره یعنی در جمع زنان و مردان، همین زنان شورای رهبری یعنی زنان حرمسرای اختصاصی مسعود رجوی – که خودش و زنش مریم آنها را به عقد جمعی اش در آورده بود - به فحاشی جنسی میگرفتند آری جرم من این بود که به این شیادی و دروغگوئی و دجالیت مسعود و مریم رجوی اعتراض کردم و اسرار پشت پرده را فهمیده بودم و محکوم به مرگ از طرف مسعود و مریم رجوی و شورای رهبری و سازمان مجاهدین شدم!. و همچنین بدلیل دادن رای منفی به کودتای درون تشکیلاتی و دروغپردازیهای مسعود و مریم رجوی1.

2 – دستور تجاوز جنسی و تعرض جنسی 1 بار، بدلیل اینکه در نشست جمعی مسعود رجوی یک یادداشت انتقاد آمیز برایش فرستادم !.

3 – اذیت و آزار جنسی 1 بار، در یکی از زندانهای اشرف بدستور اعضای شکنجه گر شورای ملی مقاومت که زندانبان و شکنجه گر بودند !.

4 – ضرب و جرح در خواب و کتک کاری مفصل ، بدلیل رای منفی به کودتای درون تشکیلاتی مسعود و مریم رجوی و دروغپردازیها و شیادی شان و مقدس نمائی شان!. همراه با اذیت و آزار 4 ماهه! با تمام امکانات تشکیلاتی و فحاشی و تهدید!.

5 – امضای اجباری اوراق زیر کتک کاری شدید و وحشیانه در یکی از زندانهای اشرف توسط اعضای شکنجه گر و زندانبان شورای ملی مقاومت یعنی مجید عالمیان ، سید سادات دربندی ، لیلا سعادت و شهین حائری . این افراد هم بدستور مسعود و مریم رجوی رابطه جنسی با هم داشتند و این در حالی بود که از همسران و شوهرانشان طبق دستور مسعود و مریم رجوی بزور جدا شده بودند !

6 – ضرب و جرح شدید 7 بار همراه با فحاشی جنسی به مادر مرحومم ، چون میدانستند او فوت کرده است وبعلاوه بایکوت و فحاشی و اذیت و آزار در درون و بیرون پادگان اشرف از جمله در اعتراض به جنگ و همراهی با صدام علیه سربازان ایرانی!

7 – توطئه تحویل به سازمان مخوف امنیت صدام در شهر رمادیه عراق : بارها . بعلاوه حق کارکردن یعنی سیگار فروشی خیابانی ، و حق بیرون آمدن را نداشتم چون چماقداران رجوی مجاهد خلق هر جا من را میدیدند فحاشی جنسی به مادرم و کتک کاری و اذیت و آزار!.

8 – دزدیدن پرونده پناهندگی من در دفترکمیساریای پناهندگی سازمان ملل در کمپ التاش رمادیه بمدت 18 ماه توسط یک کارمند محلی که با این سازمان مخفیانه همکاری میکرد تا مبادا به اروپا و جهان آزاد بیایم!

9 - سنگباران خانه در شهر رمادیه ، دو بار توسط اراذل و اوباش سازمان مجاهدین!همراه با تهدید مرگ!

10 – اذیت و آزار در محل زندگیم و جابجائی اجباری خانه و دربدری در شهر رمادیه ، 12 بار در عرض دو سال و نیم که بعضی شبها در خیابان روی کارتن میخوابیدم!

11 – حمله به خانه ام در شهر سودرهامن سوئد : 3 بار بعلاوه تنگ کردن محیط زندگی ام از طرق دروغ و توهین و فحاشی و صدها مزاحمت تلفنی!

12 - سوزاندن تلفن موبایل من در استکلم توسط افراد نفوذی و تحت عنوان دعوت برای صرف چای و تظاهر به رابطه دوستانه!

13 – بوجود آوردن مشکل اداری در استکهلم و همزمان با تمام امکانات و شیوه ها به اذیت و آزار پرداختن!

14 – توطئه آدم ربایی در شب چهارشنبه سوری در سال 2001 در استکهلم به رهبری عضو شورای رهبری و مسئول تشکیلات اسکاندیناوی !

15 – بمدت 7 ماه و نیم بدون هیچ گونه جرمی در زندانهای مختلف پادگان مخوف اشرف زندانی بودم و خواهان جدایی بودم و این در حالی بود آنهایی را که میخواستند نفوذی بفرستند و شخصیت سازی کنند بمدت 3 روز متظاهرا در زندان بودند !و اینها بخش بسار کوچک و تیتر وار بود و در این مقاله نمی گنجد منجمله قطع دارو و ندادن عینک بمدت طولانی و محرومیت از خدمات پزشکی و صدها و هزاران مورد اذیت و آزار !!!

آیا این همه نقض حقوق بشر و انسانی نیست اگر دستیاران مسعود و مریم رجوی و سازمان فرقه ای و جنایتکار مجاهدین خلق در هر دادگاهی مایلند من با کمال میل حاضرم یا در هر رسانه ای و تریبونی !.

فرقه مجاهدین خلق از پوشش عادیسازی روابط خانوادگی گرفته تا فعالیت اجتماعی و فرهنگی در بین ایرانیان جاسوسی گسترده میکند و بدین صورت دنبال عضوگیری مخفی هستند و از همین روشها سعی کرده تا من را کنترل کنند تا از روابط درونیش به مردم گزارش روشنگرانه ندهم و میخواهند صدای هر نو اندیش و انسان مترقی را خفه کنند ، علیرغم اینکه با این اعمال سعی دارند جامعه ایرانی را به همدیگر بد بین و بی اعتماد کنند ولی من هنوز بر اساس اعتماد دوستانه و انسانی با بیرونم برخورد میکنم و به هموطنانم احترام میگذارم و حتی اسم و فامیل و واقعی کسی را جویا نمیشوم اما اینها حتی از خصوصیات انسانی من – و طبعا جامعه خوب ایرانی و صلح دوستان و انساندوستان خارجی – استفاده میکنند و جرات ندارند خودشان و مواضع شان را مطرح کنند و روابط منطقی و مدنی داشته باشند و من هم کاملا طبق موازین اجتماعی به آنها احترام گذاشته ام و آنها هم برای عادیسازی به رجوی و سازمان مافیائی اش فحش میدادند تا شناخته نشوند و وانمود میکنند بعنوان یک هموطن میخواهند تنها نباشند و رابطه خانوادگی داشته باشند و حتی وانمود میکردند که در کار کامپوتر به من کمک میکنند آنهم بدلیل عدم آشنائی من با کامپیوتر- و باصطلاح برخورد مثبت و عاطفی و ابراز لطف ظاهری - ، و می بینید که از هر محملی برای پوشش دادن نفوذ خود استفاده میکنند تا وقتی که تشکیلات به آنها دستور بدهد از این پوشش استفاده کرده به آدم ضربه بزنند!

قبلا هم یک عضو مخفی تشکیلات اینها با همین پوشش در روابطم نفوذ کرد و من اعتماد دوستانه و انسانی کردم و کلمه عبور وبلاگ من را وقتی فهمید به من ضربه زد و وبلاگ « دنیای مجازی » من را بست و از بین برد و انبوهی از شعرهایم و مقالاتم از بین رفت یا شماره آی.دی کامپوتر من را جاسوسی کرده و مخفیانه به فرقه مجاهدین دادند و در کامپوترم جاسوسی میکردند و هک کردند و انبوهی از شعرهای من را از بین بردند! و البته اینها آموزش همه این کارها را دیده اند و من اطلاعات فنی در این زمینه ها ندارم !. یا به اینها اعتماد کرده ام و جلوی اینها ایمیلم را باز کرده ام و کلمه عبورم را فهمیده اند و آدرس ایمیل شخصی من را بسته اند تا مرا دچار مشکل کنند و در سایت های خبری مقاله نفرستم و خدا میداند چه اسفاده هایی از ایمیل های من کرده اند !

اخیرا هم اعتماد کردم و کلمه عبور وبلاگ و فیس بوک من را در اختیارشان گذاشتم تا فایل گذاری و نحوه کار را به من کمک کنند که تنظیمات وبلاگ بعلاوه عکس و شعر معرف آن را از بین برده اند و و همچنین در فیس بوک من دستبرد زده اند و یک سری از افراد را از کنتاکت های من را برداشته اند تا من را در بین دیگران غیر نرمال جلوه دهند ! و فایل هایی را در فیس بوک من گذاشته اند که من اساسا خبر نداشتم . و برای هیچکس حقوق شهروندی و مدنی و حریم خصوصی قائل نیستند !.

لینک وبلاگ جهت اطلاع :

http://www.jahanvand.blogfa.com/

شعری که از بین رفته است اطفا بررسی کنید تا متوجه شوید چرا این فرقه از مفهوم آن وحشت دارد و از این فرقه بپرسید چرا ؟؟؟ متن شعر جهت اطلاع:

وحدت جهان و جهانوند

وحـــــــدت جهـــــــان مـــــــن عشـــــــق و آزادیســت

کـــــــــــه هـــــــــــر ذره اش رنــــــــــگ آزادیســــــت

کــــــــه هــــــــــر ذره آن رهــــــــــا گشتــــــه اســـــت

کـــــــــــه هـــــــــر واژه آن عیـــــــن آبـــــــــادیســـــت

بــــــه شمــــــا بشـــــارت وحــــــدت جهــــــان مــــــــن

کــــه بنـــــای هـــــر ذره اش صلـــــح و آگـــــاهیســــت

کــــــه هــــــر عضــــــو آن یــــــک جهـــانــونــــد است

کـــــــــه جهـــــــــانــــــــونــــــــدی کمــــــــال آزادیســت

مــا در آن شـــاد و خـــرم و رهــا ز هــر پــس ســاخــت

کـــه وحـــدت جهـــان مـــــن بشـــارت هــــــر وادیســـت

بــــه شمــــا مــــژده بــــاد جهــــانــــونــــدان عــــزیــــزم

آن جهـانـی کـه سـرشـار از نیکنـامـی و علـم و آبـادیست

مــــــا بــــــا هــــــم بـــــــرابـــــــریــــــم ای عــــــزیــــــــز

که درهائی در برادری و خواهری کمال عشق و آزادیست

بــــه شمــــا صـــــد مبــــارک جهــــــان رهــــــای مــــــن

کــه وحــدت جهــان مــن سراسر از رهــائی و آبــادیست

کــه بــا عـلــم پــدیــد آمــده اســت ایــــن جهــــان مـــــن

ایـن آن جهـانیست کـه خــواست هـر جهـانـونـد آزادیست

بــــــازآ ای وحــــــدت جهــــــان مــــــن بــــــه جهــــــان

کـه هـر جهـانـونـد مـن عضـوی از جهــــــان آگـــاهیست

علـــــم بٌــــــود چــــــاره ســــــاز هــــــر نیــــــاز مــــــا

گــــــر بــــــه علــــــم آئیــــــم جهــــــان مــــا بـــاقیست

جنـــــگ و اسلحـــــه را ریشـــــه کـــــن ای عــــزیـــــز

ایـــــن آن جهـــــانیســـــت کـــــه رسمــــش آزادیســـت

کــــه رهـــــا بٌــــــــود هــــــــر ذره رهــــــــای مــــــــن

در کمــــــــال آزادی رهـــــایـــــی مـــــا ورای آزادیست

شــــاد باشیــــد و خـــرم کـــه وحــدت جهــانــم میــآیــد

ایــــن آن جهــانیست ز رهــائــی در رقــــص آزادیسـت

منــــــت آزادی تــــــــــــــــــــرا بـــــــــس اســـت فرزاد

هـــر چـــه در جهـــان بـه نیکی بینی ز عشق آزادیست


وبلاگ « نیلوفر آبی » به زودی با محتوا و کیفیت جدیدی شروع به کار خواهد کرد لینک آن جهت اطلاع:

http://www.farzadfarzinfar.blogfa.com/

با تشکر و سپاس از توجه شما

فرزاد فرزین فر

26- 4 – 2011

مطالب دیگر:

ــ پیام صوتی آقای مهدی خوشحال به خانواده های قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( مهدی خوشحال )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )