از آنجا که
اخبار پیرامون فرقه تروریستی رجوی درآستانه فروپاشی
وجمع شدن اسارتگاه اشرف به گونه ای جدا دررسانه ها
متشر می گردند _ نویسنده برآنست که از این پس هرهفته
هفت خبر مهم تر درمورد این گروه تروریستی را بایک نگاه
کوتاه به آگاهی خواندگان برساند _
طی هفته گذشته چند خبر تازه پیرامون فرقه تروریستی
رجوی منتشر گردید _ دراین نوشته تلاش می گرد این اخبار
مورد بحث وبررسی بیشتر قرارگیرند .
یکم _ فرار سه نفر دیگر از اسیران فرقه تروریستی رجوی
( منبع خبر سایت ایران اینترلینک )
به گزارش منابع عراقی درهفته گذشته سه نفر دیگر از
اسیران فرقه تروریستی توانستند از آن اسارتگاه گریخته
وخود به نیروهای عراقی معرفی نمایند _ بنابراین خبر
یکی از گریختگان از اشرف از فرماندهان مهم این فرقه می
باشد _ از زمان شروع تحصن خانواده ها درجلوی پادگان
تروریستی اشرف تا کنون 30 نفر از اسیران توانسته اند
تارهای عنکبوتی تشکیلات فرقه رجوی را گسسته وخود رابه
دنیای آزاد برسانند .
آزادی این اسیران را باید مرهون پایداری ومقاومت بیش
از یک ساله خانواده های اعضای این گروه درمقابل پادگان
اشرف دانست _ عصبیت وبهم پاشیدگی _ وحشت وگریه وزاری
ها وتهاجم وتوهین دستگاه تبلیغی نشان می دهد که این
بست نشینی تاچه حد توانسته است این تشکیلات جهنمی را
به یاس _ناامیدی _ درماندگی و ترس بکشاند ...
دوم _ غدیر و سیامک عتیقی به دنبال بررسی مرگ مشکوک
بهمن عتیقی ( منبع خبر سایت انجمن نجات )
آقای غدیر عتیقی پدر بهمن عتیقی از دولت عراق ومنابع
حقوق بشر وسازمانهای بین المللی درخواست کرد تا او را
در روشن شدن حقیقت چگونگی مرگ مشکوک فرزندش یاری
نمایند _ ایشان برخلاف ادعاهای فرقه تروریستی رجوی که
تلاش می کند بهمن عتیقی را با تبلیغات دروغین درزمره "
فدائیان رجوی " درخودزنی مورخ 19 فروردین جابزند _
معتقد است که بهمن عتیقی هنگام فرار ازاشرف توسط تک
تیر اندازان فرقه مورد اثابت گلوله قرارگرفته وکشته
شده است _ آقای سیاوش عتیقی که یک هفته قبل از رخداد
19 فروردین جزو متحصنین درجلوی اسارتگاه اشرف بوده است
هم اکنون عازم عراق شده است تا با کمک دولت عراق ضمن
چگونگی روشن شدن این مرگ مشکوک جنازه بهمن رابه ایران
باز گرداند_ لازم بیاد آوری است که باتوجه به تیلیغات
گسترده فرقه رجوی درمورد خاص بهمن عتیقی و همچنین
خاطرات دوستان سابق این فرد که از نارضایتی این فرد
درتشکیلات رجوی سخن به میان می آورند _ کشته شدن بهمن
عتیقی به دست تشکیلات این فرقه بسیار محتمل است _ از
دستگاه قضایی ودولت عراق انتظار می رود درخواست های
خانواده بهمن عتیقی را مورد بررسی قرارداده وجنازه این
فرد را پس از روشن شدن علت مرگ تحویل خانواده او
نمایند .
سوم _ درخواست خانواده اسیران فرقه رجوی از از
دفترسازمان ملل دربغداد ( منبع خبر سایت ایران
اینترلینک )
خانواده های اسیران فرقه رجوی متحصن درجلوی اردوگاه
اشرف درعراق طی نامه سرگشاده ای که برای دفارسازمان
ملل ارسال نمودند _ ضمن شکایت از برخوردهای جنون آمیز
جمعی از " فدائیان رجوی " که بصورت سنگ پراکنی وشلیک
گلوله های ساخته شده مرگ آور وتوهین وناسزای همچنان
هرروزه تکرار می گردد _ از این سازمان درخواست نمودند
که به خواست آنها مبنی برملاقات حضوری درمحیطی آزاد
وخارج از این اسارتگاه رسیدگی نماید _ بجاست تا نهاد
کمک انساندوستانه سازمان ملل ( یونامی ) وصلیب سرخ بین
المللی ودولت امریکا با فشار برسران این فرقه امکان
انجام این خواست انسانی خانواده ها را بگونه ای جدی
دردستور کاری خودقراردهند........
چهارم _ موضع گیری روشن وسریح خانم کاترین اشتون مسئول
سیاست گزاری اتحادیه اروپا درحاشیه برگزاری شورای
وزیران درمورد پادگان تروریستی اشرف ( منبع سایت ایران
دبدبان )
خانم کاترین اشتون در پایان اجلاس شورای وزیران
اتحادیه اروپا دریک مصاحبه مطبوعاتی گفت :
>>>>" مادراجلاس شورای وزیران درمورد کمپ اشرف صحبت
کردیم ما درکنار برسمیت شناختن حاکمیت دولت عراق به
اهمیت گذاشتن حقوق اعضای مستقر دراردوگاه اشرف تاکید
می کنیم _ مادرشورای وزیران بخصوص براهمیت کاربا
سازمان ملل وامریکا توافق کردیم تابتوانیم یک راه حل
نهایی درمورد اشرف پیدا کنیم " <<<<<<
این اظهار نظر مسئول سیاسی ارشد هیات وزیران اروپایی
چند پیام روشن با خود به همراه دارد _ اول اینکه خانم
اشتون بگونه ای سریح وروشن اعمال حاکمیت دوات عراق
برخاک خود را مورد تائید قرار داده و یاد آور نموده که
این تنها دولت عراق است که باید درمورد چگونگی جمع
اوری مسالمت آمیز این اسارتگاه تصمیم بگیرد وبهمین
دلیل با صراحت برتبلیغات دروغین دستگاه تبلیغی فرقه
رجوی و پدرخوانده انگیسی این فرقه در ارائه طرح ابلهنه
" دوره گزار ! " مهر باطل زده است .و نکته سوم _ اشاره
اشتون به نقش نهاد کمک رسانی کمیساریای عالی ملل متحد
درامور پناهندگان _ امریکا واروپا درحل این معضل پیش
پای دولت عراق می باشد _ طبیعی است که دولت منتخب مردم
عراق تنها تصمیم گیرنده درباره این مشکل است و امریکا
واروپا تنها می توانتد در طرح اسکان این افراد پس از
جدایی از تشکیلات ودرخواست انفرادی از کمیساریای
سازمان ملل درامور پناهندگان دولت عراق رایاری نمایند
......
چنین موضع روشنی از جانب خانم اشتون به باد دادن
تبلیغات نزدیک به دوماهه این فرقه درمظلوم نمایی
ودرخواست والتماس وگریه وزاری از امریکا وسازمان ملل !
واتحادیه اروپا می باشد _ سران این فرقه باید بدانند
که اینجا پایان سه دهه خیانت وجنایت ومزدوری است
بنابراین شما راهی جز تسلیم وزانو زدن درمقابل تصمیمات
دولت عراق ندارید _ امریکا همچنان شمارا درلیست
تروریستی خود تا اطلاع ثانونی قرارداده است ( قراراست
شش ماه دیگر تازه تصمیم بگیرد) _ بنابرین دست از
شررارت وجنایت بردارید و به این اسیران فرصت دهید تا
درمحیطی آزاد نسبت به محل زندگی خود خارج از عراق
تصمیم بگیرند _ به کشتن دادن این افراد بیمار وبیکار
وبیعار وبی آینده وناامید درعملیات خودزنی وخودکشی نه
تنها هیچ یک از هزاران درد بی درمان شمارا حل نمی کند
بلکه باعث می شود این جنازه ها نیز به خیل ده ها
هزارجسد ایرانی وعراقی که به دست وبافرمان شما کشته
شده اند افزوده گردد.
پنجم _ انتقاد از آقای عنایت فانی مجری برنامه " به
عبارت دیگر" بی بی سی بخاطر دعوت از مزدور قدیمی فرقه
تروریستی رجوی کریم قصیم ..... ( منبع سایت بی بی سی )
آقای عنایت فانی که گویی معلوماتش درباره فرقه رجوی
کامل نیست از کریم قصیم عضو سابق وشیاد این فرقه ( به
نام مستعارعضوشورا ) دعوت به گفتگو نمود تا شاید
بتواند علت ماندگاری بی دلیل سران این فرقه را جویا
شود _ اما کریم قصیم که فکر می کرد برای اولین وآخرین
بار یک فرصت مناسب تبلیغی به دست اورده سعی کرد با حذف
فانی از گفتگو از تریبون مفت ومجانی این تلویزیون برای
تشکیلات فرقه رجوی واسارتگاه اشرف رذیلانه تبایغ کند
ودروغ بگوید وچرند ببافد _ گفته های قصیم آنقدر بی
ارزش بودند که قابلیت پرداختن ندارد ولی اشاره به یک
نکته در تبلیغ نیم ساعته او حائز اهمیت است وآن آینکه
این شیاد ادعا کرد که " دولت عراق غیرقانونی است !! "
همین یک نکته کافی است که بدانیم کریم قصیم یک مواجب
بگیر مطیع و سرسپرده فرقه رجوی بیش نیست و آنچه از
زبان این چماقدار صدام نشان جاری می شود مو به مو همان
تروشان ذهنیت مالیخولیایی سرکرده فراری فرقه رجوی است
_
آقای فانی بهتراست معلومات خود درباره این فرقه رابه
روز نماید _ حال که ایشان دچار این اشتباه شده است
بهتراست فرصتی نیز دراختیار اعضای سابق این فرقه
همانند آقایان خدابنده وکرمی وصرافپور وعلیشاهی ووو
بگذارند تا بینندگان حرف هردوطرف رابشنوند و تریبون یگ
طرفه نباشد ...........
ششم _ نامه روشنگرایانه جمعی از نمایندگان از احزاب
مختلف درپارلمان اروپا درمورد فرقه تروریستی رجوی (
منبع سایت ایران اینترلینک )
درحالیکه پدرخوانده انگلیسی فرقه رجوی ودوتن دیگر از
اعضای اروپایی این فرقه تبلیغات سنگینی رابه راه
انداخته بودند که گروه عراق درپالمان اروپا را "
نمایندگان پالمان اروپا ! " جابزنند _ خانم ایزابل
دورانت یکی از نایب رئیسان پارلمان اروپا و11 نفر دیگر
از اعضای این پارلمان از جانب احزاب مختلف طی نامه
سرگشاده ای ضمن افشای دروغگویی های طرفداران اندک این
فرقه در این نهاد اروپایی بااشاره به احترام به حاکمیت
دولت عراق برسرزمین خود خواهان حل مسالمت آمیز این
معضل وهمچنین دستگیری ومحاکمه 50 تن از سران این فرقه
ومحاکمه انها گردیدند _ چنین موضع گیری سریح وروشن این
قانون گزاران اروپایی برتملمی تبلیغات این سه مواجب
بگیر اروپایی فرقه رجوی مهر ابطال وپایان زد .
دستگاه تبلیغی فرقه رجوی چندسال است گروهی از این
مواجب بگیران درپارلمان اروپا تحت نام " گروه ایران
آزاد ! " راکه عموما لابی های دولت اسرائیل هستند
بعنوان نمایندگان پشتیبان خود در آن نهاد اروپایی
جابزند _ که صدالبته دراین مورد هم باشکست کامل مواجه
گردیده است _ تمامی اخبار فرقه رجوی در مورد پشتیبانی
نمایندگان دولت های اروپایی دروغی وتبلیغی بیش نیستند
وتاکنون نه تنها هیچ یک از 29 دولت اروپایی کوچکترین
حمایتی از دجالگری ها وشیادی های این فرقه ننموده اند
بلکه درعمل این گروه تروریستی درتمامی کشورهای اروپایی
رسما بعنوان یک گروه خطرناک تروریستی شناخته گردیده و
هرگونه فعالیت مالی این گروه دراین کشورها غیرقانونی
وممنوع است .
هفتم _ ملاقات آقای آنتوان کسلر نویسنده ومحقق سوئیسی
با خانم بتول سلطانی وتنی چند از جداشدگان جدید از
فرقه رجوی
( منبع سایت ایران قلم )
کانون قلم دریک ابتکارسازنده از آقای آنتوان کسلر (
پژوهشگر درامور فرقه ها ) دعوت نمود تا دریک نشست
خصوصی با خانم بتول سلطانی ( عضوسابق شورای رهبری فرقه
) و تنی چند از جداشدگان شرکت نماید _ آقای کسلر
تاکنون چندکتاب درمورد فرقه رجوی منتشر نموده است _
دراین نشست اعضای سابق وتازه گریخته فرقه رجوی خاطرات
خود ازدوران اسارت رابه گوش کسلر رساندند _ ازجمله خام
سلطانی دراین نشست باذکربه یادمانده های خود ازوقایع
وتکان دهنده وزوایای پنهان زندگی سراسر آلوده
رهبرفراری این سازمان وسواستفاده جنسی مسعود رجوی از
زنان اسیر با توجیهات تئوریک وایدئولوژیک ! پرداخت _
درهمین زمینه اشاره این فرد اشاره ای نمود به مراسم "
رقص رهایی " که طبق آن سرکرده جنایتکار فرقه باکمک
مریم قجر زنان اسیرو مجبور به جداشده از همسرانشان را
وادار می نمود دراین مراسم سکسی لخت شده و درحضور این
فرد قبل از تجاوز جنسی برقصند ! چنین اعتراف درد آوری
یا شگفتی تمامی شرکت کنندگان دراین نشست گردید _
باتشکر از مسئولین سایت ایران قلم _ به فعالین حقوق
بشر واعضای سابق وجداشده این فرقه پیشنهاد می کنم که
درزمان حساس کنونی که فرقه رجوی درحال تلاشی کامل است
برفعالیت های خود بیافزایند وسعی نمایند با شرکت در
انجمن ها و مجامع حقیقی ومجازی هرچه بیشتر درمورد این
فرقه منفور به آگاه سازی اقدم نمایند _ تلاش های شما
قلبل تقدیر است و شما باتوجه به آگاهی وشناخت خود می
توانید جمع آوری اردوگاه اشرف وازادی اسیران کمک
نمائید.....
سحر نزدیک است.........
الف .مینو سپهر _ نویسنده وپژوهشگر وتلاشگرحقوق بشر
وزنان 2011/05/25
همانطور که می دانید در شرایط کنونی سران فرقه و بطور
خاص شخص رجوی در بن بست لاعلاجی گرفتار گشته است و این
بن بست لاعلاج با شروع تحصن دلیرانه و شجاعانه خانواده
های سالخورده و محترم قربانیان گرفتار در چنگال فرقه
که در جلوی درب اسارتگاه انجام دادند و هنوز هم ادامه
دارد به اوج خودش رسید و اکنون هم که با اولتیماتومی
که دولت عراق تا پایان امسال برای خروج فرقه داده
و تیک تیک زمان بر علیه سران فرقه و شخص رجوی هست.
لذا
رجوی صدای ناقوس مرگ خودش و اندیشه پوشالی فرقه
گرایانه اش را شنیده وحسابی احساس خطر می کند.
به همین خاطر دست به تلاشهای مذبوحانه برای خروج از
این بن بست لاعلاج می زند که این تلاشهای مذبوحانه نه
تنها دردی را دوا نمی کنند بلکه فرقه را به پایانش
نزدیکتر کرده و نابودیش را تسریع میکنند.
اکنون
با این مقدمه ای که گفتم در زیر به چند نمونه از
تلاشهای مذبوحانه و بی نتیجه سران فرقه و رجوی می
پردازم
.
یکم:
دروغپردازی سران فرقه و شخص رجوی علیه خانواده های
متحصن و مقامات عراقی بطور مثال یکی از دروغهای شاخدار
رجوی که گفته بود آب و برق و دارو و سوخت را مقامات
دولتی عراق قطع کرده اند و نفرات در کمپ گرسنه و تشنه
هستند که اخیرا این دروغ شاخدار رجوی توسط آقای هوشیار
زیباری وزیر امور خارجه دولت عراق بر ملا شد وی در طی
دیدارش با سفرای اروپائی در عراق گفت که دست اندرکاران
ذیربط در امور کمپ کلیه مایحتاج انسانی و معمول همچون
بهداشت وغذای کافی در اختیارشان قرار می دهند.
دوم:
جست وخیزهای مریم خانم رئیس جمهور ترشیده و مادام
العمر به این طرف و آنطرف مثل پارلمان اروپا که نه
تنها هیچ نتیجه مثبتی به همراه نداشته بلکه نتایج عکس
بهمراه داشته است که بطور مثال اخیرا ما شاهد این
بودیم که جمعی از قانونگذاران پارلمان اروپا که از
جناحهای مختلف بودند خواهان محاکمه پنجاه تن از سران
فرقه به اتهام جنایت علیه بشریت شدند که این اقدام
سران فرقه را دچار شوک کرده است.
سوم:
تلاشهای مذبوحانه از طریق لابی های فرقه در آمریکا و
جست و خیزهای میمون وار مریم عضدانلو در پاریس با
ترتیب دادن جلسه با جمعی از بازنشستگان دولت بوش هزینه
های کلان و طرح دولت آمریکا برای کمک به این فرقه در
خروج از این بن بست لاعلاجی که در شرایط کنونی سران
فرقه در آن قرار گرفته اند نه تنها مفید هیچ فایده ای
نگردیده است بلکه نتیجه عکس داده است و ما در خبرها
مطلع شدیم که جمع کثیری از قانونگذاران عراقی طرح دولت
آمریکا را برای کمک به ماندن فرقه در عراق دانسته و
آنرا رد کرده اند و خواهان خروج فرقه از عراق گشته اند
و دولت عراق هم اعلام کرده است که تحت هیچ شرایطی از
تصمیم خودش مبنی بر خروج فرقه تا پایان امسال عقب
نشینی نخواهد کرد ولذا تا پایان سال جاری میلادی
بایستی عراق از لوث وجود فرقه پاک گردد و بساط فرقه
گری رجوی در عراق بر چیده شود.
چهارم:
ترتیب دادن مصاحبه هائی از زبان نفرات معلوم الحالی
تحت عنوان اعضای به اصطلاح شورای ملی مقاومت و وادار
کردن آنان به دروغپردازی وحمایت از سران فرقه و
چاپلوسی چندش آور از رجوی که در این زمینه می بینیم که
حاضر میشوند با تلویزیون بخش فارسی بی بی سی که رئیسش
را که آقای صادق صبا هست قبول ندارند و بارها علیه او
در تلویزیون فرقه لجن پراکنی کرده اند مصاحبه کنند و
اخیرا در این رابطه ما شاهد شرکت کریم قصیم در برنامه
به عبارتی دیگر تلویزیون بخش فارسی بی بی سی بودیم که
چطوری سران فرقه او را وادار به دروغپردازی و گفتن
دروغهای شاخدار در آن برنامه نموده بودند وی در طی
اراجیف خنده دار و مضحکش کاملا همانند سران فرقه و خود
رجوی به وارونه گوئی و فرافکنی پرداخت اراجیفی
نظیر:شهر اشرف نامیدن پادگان نظامی اشرف یا ورود به
سازمان سخته و خروج آسان که همگان میدانند که کاملا بر
عکس هست یا اینکه بالاترین حجم استفاده از اینترنت در
اشرف هست در صورتی که در آنجا افراد حق داشتن رادیو و
گوش کردن به اخباری غیر از اخبار سیمای به اصطلاح
آزادی که گردانندگان آن ذره ای بوئی از آزادی نبرده
اند را ندارند که اینگونه اراجیف مضحک و خنده دار که
مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد و مطمئنا هیچ
شنونده ای را نمی فریبد و کسی آنرا باور نمی کند و نه
تنها دردی از بن بست لاعلاجی که سران فرقه و شخص رجوی
در آن گرفتار گشته دوا نخواهد کرد بلکه همگان به
دروغپردازی فرقه بیشتر پی میبرند وبه نابودی اندیشه
پوشالی فرقه گرایانه رجوی سرعت می بخشد
.
پنجم:
پیروزی نمائی های کاذب سران فرقه برای فریب نیروها و
فرار از واقعیت اجتناب ناپذیری که در شرایط کنونی با
آن مواجه هستند یعنی همان بن بست لاعلاجی که درش
گرفتار شده اند که اینگونه پیروزی نمائی ها در فرقه
تازگی ندارد و همگان با آنها آشنائی دارند و بطور مثال
به تازه ترین آن می پردازیم
.
چندی پیش در خبرها آمده بود که دادگاهی در پاریس
تعدادی از افراد فرقه را از اتهام پولشوئی تبرئه کرده
است که سران فرقه چنان با آب و تاب این خبر بی اهمیت
را در سیمای نفاق خودشان با بوق کرنا هر روز تبلیغ می
کنند که انگار همه چیز تمام شده و به پیروزی چشمگیری
دست یافته اند و دیگر در بن بست نیستند
.
در پایان باید عرض کنم اینگونه تلاشهای مذبوحانه رجوی
نه تنها اورا از این بن بست لاعلاجی که در آن قرار
گرفته خلاص نخواهد کرد بلکه نابودی خودش و اندیشه
پوشالی فرقه گرایانه اش و تشکیلات تار عنکبوتی و
استالینی فرسوده و پوسیده اش را سرعت بیشتری می بخشد و
زمان با سرعت وصف نا پذیری بر علیه سران فرقه و شخص
رجوی به پیش می رود و ما بزودی شاهد بر چیده شدن بساط
فرقه گری رجوی نابودیش در عراق خواهیم شد و با اینکار
همچنین ما شاهد رهائی همه اسیران که در اسارتگاه قلعه
اشرف در چنگال سران فرقه گرفتار هستند خواهیم گشت و
مطمئنا این امر بزودی محقق خواهد گردید وآنروز دیر
نیست.
دیدار و گفتگوی پژوهشگر سوییسی با آخرین دسته نجات
یافتگان از فرقه رجوی
23.05.2011
تحریریه ایران قلم
به ابتکار
کانون ایران قلم و با دعوت از پژوهشگر و کارشناس
سوییسی آقای آنتوان گسلر نویسنده و محقق در امور
تروریسم و فرقه ها، همچنین سرکار خانم بتول سلطانی و
آقایان علی جهانی ، مهرداد ساغرچی، روح الله تاجبخش و
کریم غلامی از آخرین دسته از جدا شدگان فرقه رجوی
سمینار پژوهشی در روزهای سیزدهم و چهاردهم می در شهر
کلن آلمان برگزار گردید. در این جلسه همچنین فعالان
حقوق بشری آقایان مهدی خوشحال ، میلاد آریایی و محمد
حسین سبحانی حضور داشتند.
در این
سمینار پژوهشی که بشکل پرسش و پاسخ برگزار میگردید،
آقای گسلر در مقام پژوهشگر سؤالات متعددی را از آخرین
دسته از نجات یافتگانی که بشکلی معجزه آسا به اروپا
رسیده بودند مطرح کرده و افراد مورد نظر به آن پاسخ
میدادند.
ابتدا
سرکار خانم بتول سلطانی با ذکر وقایعی تکان دهنده
زوایای پنهان زندگی سراسر آلوده رهبر این سازمان مسعود
رجوی را برای حاضران توضیح داد و ایشان که از اعضای
سابق و عضو شورای رهبری این سازمان بودند پرده از سوء
استفاده های جنسی مسعود رجوی که با انواع توجیهات
تئوریک و ایدئولوژیک ارائه میشد پرداخت و در همین
ارتباط به حرامسرایی از زنان برهنه که عنوان « رقص
رهایی» نام داشت، اشاره کرد . این توضیحات باعث حیرت
و تاسف عمیق سایر اعضاء و بویژه آقای گسلر گردید ولی
ایشان در مقابل خاطرات ویران شده خانم سلطانی این که
حرفی زده و از او دلجویی کرده باشد به شوخی گفت، خب یک
شب رویایی یک زن با رهبرش چه اشکالی می تواند داشته
باشد، خانم سلطانی در پاسخ گفت، شکست و دگرگونی من از
همین نقطه آغاز شد، چرا این که من و سایر زنان مجاهد
برای مبارزه به سازمان رفته بودیم و نه برای گرم کردن
حرمسرای خصوصی آقای رجوی.
در ادامه
این سمینار پژوهشی یک عضو قدیمی دیگرسازمان آقای کریم
غلامی به عنوان مجروح جنگی بیش از 20سال عمر خود را بر روی صندلی چرخ دار
سپری کرده ضمن اشاره به نحوه ارتباط با سازمان مجاهدین
و شکارشدن توسط انان به چگونگی مجروح شدن خود پرداخت
وبه انواع فشارهایی که سازمان برای پذیرش نظرات خود
روی این افراد اعمال میکرد بخشی دیگری از صحبتهای
ایشان را تشکیل میداد.
آقای کریم
غلامی به تأکید با دلایل فنی و تخصصی اثبات میکرد که
شخص رجوی در عراق بوده و در مرکز پادگان اشرف مخفی شده
است و افراد حاضر دراین پادگان گروگانهایی هستند که
شخص رجوی برای حفظ جان خود آنها را به مثابه گوشت دم
توپ مورد سواستفاده و استقثمار مضاعف قرار میدهد.
دیگر شرکت
کننده دراین سمینار پژوهشی آقای مهرداد ساغرچی از
اعضای قدیمی سازمان بود که با بیش از 20سال تجربه در این سازمان و شناخت و
ماهیت ارتجاعی این جریان ضد ملی اکنون کمر همت به
افشای چهره چند گانه این سازمان بسته است ایشان به
دلایل خروج خود از تشکیلاتی که 20سال را در آن سپری کرده بود و همچنین
به شیوههای دخالت در امور کشور عراق توسط سازمان
مجاهدین و سرمایهگذاری روی احزاب و افراد دست ساز و
دست آموز سازمان اشاره داشت
شیوههای
مغز شویی و متد بکار گرفته شده توسط سازمان و کار روی
اعضا برای مهار آنان بخش دیگری از صحبتهای ایشان را
تشکیل میداد.
آقای روح الله تاجبخش نیز به
روش ها مغزشویی در درون سازمان مجاهدین اشاره کرد و
توضیح داد که این مغزشویی چنان است که فرد ابتدا باید
برای جدایی خود از این فرقه ابتدا حصارهای ذهنی خود را
بشکند و سپس بعد از آن تازه متوجه می شود در یک حصار
فیزیکی قرار دارد که گریز از آن نیاز به یک اراده قوی
و پولادین دارد که این امری شدنی است چرا که من کردم و
دیگران کردند پس افرادی باقی مانده و اسیر در قرارگاه
اشرف نیز می توانند خود را نجات دهند.
یعنی با وجود همه سرکوب و اختناق و فشار که در همه
مسیر تاریخ در هیچ کدام از احزاب و سازمان های سیاسی
سابقه نداشته ، اما رها شدن و آزاد شدن از این گروه
ممکن و میسر است. وی تاکید کرد که اگر فرد بتواند فکر
کند و به یاد آورد که روزگاری و هنگام ورود به سازمان
چه اهدافی را دنبال می کرده و حالا در کدام نقطه
ایستاده است ، دیوارهای ذهنی و فیزیکی فرد خواهند ریخت
بدون تردید دیوارهای فرقه کوتاه تر از آن هستند که
بتوانند قربانیان اسیر در قلعه اشرف را همچنان در
اسارت نگهدارند.
آقای علی
جهانی که یکی دیگر از اعضای قدیمی این فرقه که توانسته
خود را از زندان اشرف نجات دهد به روشهای پول شویی و
سواستفاده های مالی از شهروندان اروپایی اشاره کرد و
تجربیات خود را در کشورهای مختلف اروپایی برای حضار
توضیح داد وی بطور مشخص اشاره کرد که دادگاه عالی
آلمان در سال 2001 بعد از تحقیقات گسترده ای که در
مورد فعالیت های مالی مجاهدین داشت، گزارش مستندی را
در این مورد منتشر کرد. در این گزارش آمده بود که:
" بعد از
دو سال تحقیق، دادگاه عالی آلمان در 21 دسامبر 2001،
بعد از پیدا کردن شواهدی مبنی بر سوء استفاده از امنیت
اجتماعی و تقلب، دفاتر مجاهدین - 25 خانه و پایگاه-
تعطیل شدند. متاسفانه، مجاهدین از فرزندان اعضاء که در
جریان جنگ خلیج فارس در 1991 از عراق تخلیه شده بودند
استفاده کرده بودند. این کودکان، در حالی که در پایگاه
های مجاهدین در آلمان زندگی می کردند، ملزم به کار در
پایگاه و شرکت درفعالیت های جمع آوری پول در خیابان ها
بودند. در همین حال، مجاهدین از راه های احتمالی امنیت
اجتماعی در آلمان برای کسب منافع برای این کودکان سوء
استفاده می کردند. اسناد در آلمان نشان دادند که ده تا
دوازده میلیون مارک توسط مجاهدین برای خرید سلاح
استفاده شده است. با در نظر گرفتن ادعای "امنیت
اجتماعی" مبنی بر این که هر کودک 130تا 260 مارک می
تواند در روز دربیاورد، این رقم محافظه کارانه ای از
مقداری است که مجاهدین توسط کودکان توانستند جمع
کنند."
من کریم غلامی
هستم دو سال پیش از این جهنمی که شما الان در آن اسیر
هستید نجات یافتم و الان در اروپا آزادانه زندگی میکنم
ولی هرگز یاد و خاطره شما را فراموش نکردم و همیشه
برایتان دعا کردم که سالم و تن درست باشید و دست خدا
همیشه بالای سرتان باشد.
خطاب من به
دوستان، خواهرانم و برادرانم که مجروح و بیمار هستند
ما برای آزادی و رهایی مبارزه کردیم پس خودتان را اسیر
و در بند ظلم و ستم رجوی ها نگه ندارید ما انسانهای
آزاده ای هستیم و شعار ما آزادی است چرا پس در بند
باشیم.
دوستان عزیزم که
تک به تک منو میشناسید
مراد رمضانی، ایرج
پورشاهی، فریدون زارع، طاهر
احمد خان بیگی، محمد حسینی، احمد، قاسم و همه شما که
تک به تک منو میشناسید در دنیای آزاد همیشه برای ما
امکان درمان و بهبودی وجود داشته ولی طی همه این
سالیان ما را در اسارت نگه داشتند و از نعمت سلامتی و
درمان و آزاد زندگی کردن محروممان کردند ولی خود رجوی
ها مثل پادشاه زندگی میکنند همه آن چیزهایی که ما را
از آن محروم کرده اند بوفور استفاده میکنند.
عباس را به یاد
بیاورید فرهاد را به یاد بیاورید چگونه در سکوت و
بیماری جان دادند در حالی که میشد همه آنها را درمان
کرد ولی رجوی های جنایت کار حتی به آنها هم رحم نکردند
و گذاشتند تا آنها در درد و رنج و بیماری جان بدهند
آیا این حق ما نیست که بهبودی خودمان را به دست
بیاوریم و آزادانه زندگی بکنیم.
ای دوستان و ای
خواهران و ای برادران عزیزم آزاد زندگی کردن حق همه ما
است، پس خودتان را اول از همه از قید و بند و اسارت
مشکلات و زنجیرهای ذهنی و ترس رها کنید همه چیز فقط یک
تصمیم است حرکت کنید و خودتان را از آن جهنمی که رجوی
های جنایتکار برایتان ساخته اند نجات دهید. نگذارید که
آنها بخاطر حفظ زندگی کثیفشان خون بیشتری را از شما به
زمین بریزد لحظه ای که از آن اسارتگاه و جهنم پا به
بیرون بگذارید طعم شیرین آزادی را خواهید چشید و
خواهید دید که آزادی و آزاد زندگی کردن چه نعمتی است
که رجوی های جنایتکار ما را از آن محروم کرده بودند.
یکبار به لیست
شهدای اخیر که در درگیری فروردین جان دادند نگاه کنید
چرا چرا چرا هرگاه به عکسهای این شهدا نگاه میکنم تمام
وجودم مملو از درد و اندوه میشود آخر چرا، وقتی به یاد
سعید و مجید می افتم قلبم افسرده و به درد می آید و
بهمن عتیقی که به درستی پدرش به دادخواهی برخواسته سال
2005 وقتی بهمن عتیقی به یکان ما آمد یادم می آید او
میخواست از زندان اشرف برود ولی با فشارها و تهدید او
را نگه داشته بودند تقریبا سوژه همه نشستها بود یکبار
یادم است در یکی از نشستهای درون تشکیلاتی بهمن را
بزور پای میکروفون آوردند و برای همه واضح بود حرفهایی
که میزند مال خودش نیست و به اجبار حرف میزند به یاری
خدا مقاله ای در این باره مینوسم و بطور کامل این
جنایت را افشاء خواهم کرد. باید از این رجوی های
جنایتکار و ترسو و بزدل پرسید بجای این همه روضه
خواندن و به کشتن دادن عزیزانمان به فکر نجات آنها
باشید و نگذارید خون بیشتری از عزیزانمان به زمین
ریخته شود، باید از مریم رجوی پرسید چرا وقتی دیدی
اوضاع در عراق به هم ریخته و خطر ناک شده به فرانسه
فرار کردی و جان خودت را نجات دادی و مسعود رجوی تو
چرا در سوراخ موش قایم شدی، وای بر شما باد که این
چنین ستمگر و جبار هستید، تازه روضه هم میخوانید که
کاش پیش شما بودم سئوال این است که چرا نیستی چرا خودت
در صف مقدم نیستی مگر همه اینها خیانت و جنایت و ترسو
و بزدل بودن شما را نشان نمیدهد.
دوستان، خواهران و
برادران عزیزم
زندگی در دنیایی
آزاد و رها حق همه ما است خودتان را از آن زندان بزرگ
که شما را به اسارت نگه داشته اند نجات دهید همه چیز
فقط به یک اراده و تصمیم شما بستگی دارد لحظه ای که
اراده کنید پایان همه دردها و رنج ها است به دروغ هایی
که به شما گفته میشود باور نکنید پشت آن حصار که دور
شما را گرفته دنیای دیگری وجود دارد پس همین حالا
تصمیم بگیرید و اراده کنید تا رها شوید.
در مقاله ای که خانم مریم
سنجابی در جواب به اطلاعیه شورای به اصطلاح ملی مقاومت
نوشته بودند متوجه موضع گیری سخیفانه این ارگان دست
ساخته مسعود رجوی خائن شدم. راستی این ارگان چیست؟ این
ارگان در سال 1981 توسط مسعود رجوی خائن پایه ریزی شده
و برای اینکه به آن اعتباری بدهد تعدادی از روشنفکران
ایران را با خود همراه کرد ولی طی سالهای اول خیلی از
اعضای اصلی آن به دلیل اختلاف نظر با مسعود رجوی که
خود را مسئول شورا میداند از این ارگان جدا شدند کسانی
مثل آقایان بنی صدر و متین دفتری یا جبهه دمکراتیک ملی
ایران یا حزب دمکرات کردستان ایران این جدای ها نشان
میدهد که این ارگان هم بخشی از سازمان مجاهدین است
چنان که سال 1993 تعداد اعضای این ارگان به بیش از 500
عضو رسید که همه آنها اعضای سازمان مجاهدین بودند بیش
از نصف این رقم را زنان تشکیل میدهند که همگی اعضای
شورای رهبری مجاهدین هستند، پس بسادگی میتوان فهمید که
این یک ارگان مستقل نیست بخش توجیح گر کثافت کاریهای
مسعود رجوی خائن است. راستی این چه شورای است که مسئول
آن هرگز عوض نمیشود و هیچ انتخاباتی برای مسئول آن
وجود ندارد آیا این بجز این است که قدرت طلبی و جاح
طلبی رجوی خائن میرساند که خواهان سلطنت بر همه چیز
است. از اعضای جدید این ارگان که همگی عضو سازمان
مجاهدین هستند و مجبورند تا خط و گفته های رجوی های
خائن را پیش ببرند و اعضای قدیمی این ارگان هم بخاطر
منافع مالی سنگ زندان اشرف را به سینه میزنند و دایه
مهربانتر از مادر شده اند.
حال اینبار به صحنه آمده و در
پی اطلاعیه های پی در پی مدافع اسیران در اشرف شده است
ولی هر انسان شریفی میداند که هر تلاشی برای ادامه
اسارت اسیران در زندان اشرف خیانت به همان اسیران است
و تلاش برای رهایی آنها عملی پسندیده و انسانی است ولی
متاسفانه اعضای شورا بخاطر منافع مالی چشم بر انسانیت
خود بسته اند و در جنایت هم کاسه با مسعود رجوی خائن
شده اند. در اطلاعیه شماره 70 که بخشی از آن را در زیر
می آورم بخوبی نشان میدهد که این ارگان تا چه حد تحت
کنترل رجوی های خائن است.
"سه شنبه شب 30فروردين، پس از
افشاي اسناد به كلي سري حمله به اشرف در پايتختهاي
مختلف در صبح همين روز ، محمد العسكري، سخنگوي مالكي
در وزارت دفاع عراق، سه مزدور جديد الورود از ايران را
ناشيانه و شتابان با خود به تلويزيون عراق آورد تا با
همان برچسب ها و الگوهاي رسواي رژيم آخوندها، به شستن
و ليسيدن دستهاي خونين مالكي و توجيه قتل عام در اشرف
بپردازند. معلوم نبود كه وزارت دفاع عراق و سخنگوي آن
چه ربطي با «اعضاي سابق» يا «خانواده مجاهدين» دارد"!
از ادعای مسخره افشای اسناد به
کلی سری! که هر خواننده ای را به خنده می اندازد،
استفاده از کلمه مزدور برای این سه قهرمان که شجاعانه
از زندان اشرف گریخته اند بسیار تنفر انگیز است. اگر
من خانم مریم سنجابی و آقایان لطیف شاردری و برات
کیخائی را از نزدیک نمیشناختم شاید جای برای سئوال بود
روزی که آقای لطیف شاردری وارد خاک عراق شد را هنوز
بخاطر دارم و یا زمانی که با خانم مریم سنجابی همکار
بودیم و همچنین آقای برات کیخائی حال چه شده که بعد از
25 سال این سه فرمانده مجاهدین و از اعضای قدیمی و
بخصوص که خانم مریم سنجابی عضو شورای رهبری و عضو
شورای ملی مقاومت هم بودند. حال که این سه شجاعانه از
زندان اشرف گریخته اند و دستگاه پوسیده و از هم پاشیده
تشکیلات جهنمی رجوی های خائن را به نمایش گذاشته اند
سخیفانه مارک مزدور خورده اند باید گفت که مزدور خائن
خود مسعود رجوی است که برای بدست آوردن قدرت هر کثافت
کاری را میکند و این فرار به جلوهای سخیفانه فقط برای
پنهان کردن همان چهره کثیف پشت این نقاب است.
برای اطلاع هم میهنان عزیزم
باید بگویم بعد سال 2003 که ارتش آمریکا عراق را به
اشغال درآورد و سازمان مجاهدین که به عنوان یک سازمان
تروریستی در لیست سیاه قرار گرفته بود اشرف را تحت
محاصره نیروهای خود قرار داد زیر سازمان مجاهدین یک
ارگان نظامی بود و باید تحت کنترل یک ارگان نظامی قرار
میگرفت، بعد از سال 2009 که عراق استقلال خود را بدست
گرفت تمامی سایتهای تحت کنترل ارتش آمریکا تحت کنترل
ارتش عراق قرار گرفت که یکی از این سایتها زندان اشرف
بود. بنابر این تمامی افراد و امورات اشرف تحت کنترل
ارتش عراق است و حضور محمد العسکری سخنگوی مالکی در
وزارت دفاع در این مصاحبه جای از تعجب ندارد زیرا
مسئولیت حفاظت این افراد با این ارگان است.
این روش همیشگی رجوی های خائن
است که هر صدای مخالفی را مزدور، وابسته به رژیم،
مامور وزارت اطلاعات، عضو سپاه پاسداران و .... بخواند
تا آن چهره کثیف و خون آشامش را بزک کند و البته دیگر
این ترفندهای کثیف او تاثیر ندارد. خورشید حقیقت چنان
عیان است که رجوی های خائن هر چه بخواهند با دهان
کثیفشان آن را خاموش کنند هرگز نتوانند.
بار دیگر عمل شجاعانه خانم مریم
سنجابی و آقاین لطیف شاردری و برات کیخائی را به آنها
تبریک میگویم و پشتیبانی خودم را از آنها اعلام میکنم.
با کمال تاسف خبر درگیری ارتش
عراق و مجاهدین در اشرف و کشته و مجروح شدن تعداد
زیادی از آنها را در اخبار دیدم. با ابراز همدردی با
خانواده های کشته شد در زندان اشرف و با دعای شفا برای
مجروحین این واقع دردناک.
باید به این واقعیت اشاره بکنم
که تمامی این درگیریها و کشته شدن اسیران اشرف خواسته
و طراحی مسعود رجوی خائن و بزدل بیش نیست، این
استراتژی مسعود رجوی خائن است که با ایجاد بحران و
ریخته شدن خون اسیران اشرف توجهات سیاسی و بین المللی
را به خودش جلب کند تا چند صباحی به این عمر ننگین
خودش ادامه بدهد و اسیران در اشرف را بیشتر و بیشتر در
اسارت و بندگی خودش نگه دارد. مسعود رجوی خائن با اسیر
کردن اسیران اشرف در عراق، این تشکیلات فرسوده و
فروپاشیده را نگه دارد ولی بهای آن خون فرزندان ایرانی
است که در اشرف ریخته مشود.
راستی چرا مژگان پارسایی و
اشخاص دیگری مثل او در درگیریها نیستند و حتی یک نفر
از مسئولین این فرقه در بین مجروحین و کشته شده ها
نیست. کمی به گذشته میروم و ریشه شکل گیری این وقایع
دردناک را یادآوری میکنم ژانویه سال 2009 دولت عراق
استقلال کشور عراق را جشن گرفت و خروج نیروهای
آمریکایی از عراق شروع شد سران خائن مجاهدین که از سال
2003 تا سال 2009 تحت هژمونی آمریکا هر خیانت و جنایتی
که میتوانستند میکردند ولی از سال 2009 دولت عراق
اجازه این خیانت ها را به سران مجاهدین نداد و برای
کسانی که خواستار خروج از زندان اشرف بودند کمک و یاری
میرساند. مسعود رجوی خائن با ایجاد درگیری و تضاد کار
کردن با دولت عراق میخواست این تنگه را بشکند شروع آن
از فبروار سال 2009 از منطقه ای به نام مصلحی
شروع شد و تابستان همان سال اولین درگیری را بوجود
آوردند با سنگ پرانی به سوی نیروهای عراقی و فحاشی و
... ارتش عراق را مجبور به درگیری میکردند.
گزارش نشست درونی مجاهدین با
مسعود رجوی خائن بعد از اولین درگیری در تابستان سال
2009 خوب نشان میدهد که چگونه از یک ماه قبل زمینه
چینی ها برای این درگیری و کشته شدن تعدادی را فراهم
کرده بودن مثل مانور و ساختن بمبهای دستی موانع فلزی
سلاح های سرد و کارگذاری دوربین برای فیلم برداری. در
همین نشست درونی بود که مسعود رجوی خائن از فهیمه
اروانی بخاطر ادیت کردن فیلم ها و پخش آن به شکلی که
فقط ارتش عراق را مقصر بداند تقدیر کرد. و میدانم که
الان مسعود رجوی خائن از کشته شدن اسیران اشرف شادی
میکند چرا که طرح خائنانه خودش را پیش برده است.
از اینجا به همه اسیران در اشرف
میگویم که همه شما خوب میدانید که مسعود رجوی یک خائن
است و حفظ زندان اشرف فقط برای بقای عمر کثیف و
خائنانه خودش است من سالیان کنار شما زندگی کردم و خوب
میدانم که همه شما اینها را خوب میدانید پس نگذارید که
آن خائن کثیف با ریختن خون شما به عمر ننگین خودش
ادامه بدهد از آن زندان خارج شوید و بدانید که دولت
عراق دشمن شما نیست آنها به شما کمک خواهند کرد که از
آن زندان خارج شده و یک زندگی جدیدی را شروع کنید راه
نجات باز است از آن جهنم خارج شوید عمر و خون خود را
بیهوده تباه نکنید. مجاهدین گذشته شان خائنانه و ننگین
بار بوده و آینده شان هم خائنانه تر و ننگین بارتر
خواهد بود خود را نجات دهید زیرا که میتوان و باید
نجات یافت با آرزوی رهایی تک به تک اسیران از زندان
اشرف.
باید این نکته را به بعضی از
ایرانی های که در کشورهای مختلف برای حمایت از مجاهدین
تحصن میکنند بگویم که کار آنها نه تنها کمک به اشرفی
ها نیست بلکه تیز کردن خنجر مسعود رجوی خائن است تا
خون بیشتری از اسیران اشرف بریزد. تحصن کار درستی است
ولی برای نجات جان اسیران اشرف و خارج کردن آنها از آن
جهنم و از همه آنها میخواهم که ناخواسته وارد بازی
خیانت بار مسعود رجوی خائن نشوند.
همزمان با حمله
نیروهای محاهدین به نیروهای عراقی در اشرف که منجر به
کشته شدن تعدادی از اعضای تحریک شده این فرقه گردیده
فرقه بجای مداوای این مجروحان سعی می کند آنها را با
آن حالت زار ونزار و درد و خون ریزی جلو دوربین بیاورد
تا مظلوم نمائی کند و مسبب اصلی کشته شدن این بدبختها
را، نه مجاهدین که دولت عراق نشان دهد.
علی القاعده در
چنین مواقعی باید هم و غم مجاهدین معطوف به حل وفصل و
تدبیری برای حلو گیری از تلف شدن جان انسانها باشد اما
فرقه در این گیرو دار و شلوغی آمده یکی از مراکز اتمی
ایران را به اصطلاح افشاء کرده که مستقیم به امریکا
بگوید حالا که ما جاسوسان و مزدورانی به این خوبی
هستیم بیا و جلو دولت عراق را بگیر که وارد اشرف نشود
و ما را بحال خود بگذارد تا بیشتر مغز بچه را بخوریم و
عمر آنها ها را در بیابانهای اشرف تلف کنیم.
ایا کشته شدن هرچه بیشتر انسانهای بیگناه و تحریک شده
بنفع رجوی نیست؟
ایا رجوی ذره ای دلش بحال این مجروحین و کشته شدگان می
سوزد؟
یا مانند کشته شدگان عملیات دروغ جاویدان که فراموش
شده اند، پس از مدتی فراموش خواهند شد و رجوی نان این
خونها رادر معاملات سیاسی خواهد خورد.
خدایا جهل و نا آگاهی و سوء استفاده از خون مردم را از
این بلاد پاک کن.
کشته شدن شماری از
ساکنان اردوگاه اشرف در
تیراندازی نیروهای عراقی
09.04.2011
رادیو بی بی
سی
در مورد
تلفات حمله
نیروهای
عراقی به
اردوگاه اشرف
گزارشهای
متفاوتی
انتشار یافته
است
تیراندازی نیروهای
امنیتی عراق به اعضای
سازمان مجاهدین خلق
ایران در اردوگاه
اشرف در عراق، شماری
کشته و زخمی بر جای
گذاشته است.
در ساعات اولیه
بامداد جمعه، 19
فروردین (8 آوریل)،
نیروهای امنیتی عراق
به اردوگاه اشرف، محل
اقامت شماری از اعضای
سازمان مجاهدین خلق
ایران، حمله کردند و
براساس گزارش های
رسیده، بین آنان و
ساکنان این اردوگاه
درگیری هایی روی داد.
در مورد تلفات این
درگیری گزارش های
متفاوتی مخابره شده
است.
خبرگزاری
آسوشیتدپرس به نقل از
منابع بیمارستانی در
بعقوبه، مرکز استان
دیاله، گزارش کرده
است که در این
درگیری، سه نفر کشته
و سیزده تن، از جمله
چند نظامی عراقی،
زخمی شده اند در حالی
که سایت سازمان
مجاهدین خلق، با متهم
کردن نیروهای عراقی
به اقدامات خشونت
آمیز و دست زدن به
"کشتار"، تعداد
قربانیان این واقعه
را بیش از سی نفر ذکر
کرده و گفته است که
حال تعدادی از زخمی
های این واقعه وخیم
است.
یکی از فرماندهان
عراقی به خبرگزاری
آسوشیتدپرس گفته است
که دستور حمله به
اردوگاه اشرف پس از
دو روز سنگ پرانی
ساکنان این محل به
سوی سربازان عراقی،
که در نزدیکی این محل
مستقر شده بودند و
اقدام آنان در
انداختن خود در برابر
خودروهای نظامی صادر
شد.
همزمان، علی
الدباغ، سخنگوی دولت
عراق، استفاده
نیروهای دولتی از
اسلحه در عملیات
سحرگاه جمعه و بروز
تلفات در عملیات ورود
نظامیان به اردوگاه
اشرف را تکذیب کرده و
گفته است که پس از
چند ساعت، آرامش در
این محل برقرار شد.
این مقام عراقی
گفته است هدف از این
عملیات، استقرار
نفرات دولتی در داخل
و اطراف اردوگاه اشرف
بوده است. وی علیه هر
اقدامی در "نقض
قوانین عراق در این
محل" هشدار داد.
از این عملیات چند
فیلم ویدیوئی، با
نشان سازمان مجاهدین
خلق، در شبکه یوتیوب
منتشر شده که گروهی
از نظامیان مسلح را
هنگام ورود به
اردوگاه اشرف نشان می
دهد در حالی که
شعارهای ساکنان و
صدای شلیک به گوش می
رسد هر چند مشخص نیست
که آیا این صدا مربوط
به شلیک گاز اشک آور
است یا گلوله.
سایت مجاهدین خلق
نیز فیلم هایی در
باره این حمله منتشر
کرده که در آنها،
انتقال افراد زخمی و
اجساد کسانی به عنوان
کشته شدگان این حمله
نشان داده شده است.
در پی انتشار خبر
درگیری در اردوگاه
اشرف، رابرت گیتس،
وزیر دفاع آمریکا که
از عراق دیدن می کند،
ضمن ابراز نگرانی در
مورد تلفات این
واقعه، از دولت عراق
خواست تا از خود
"خویشتنداری" نشان
دهد.
اردوگاه
اشرف
در جریان جنگ
ایران و عراق در دهه
1980 میلادی، گروهی
از اعضای سازمان
مجاهدین خلق و رهبران
این سازمان به عراق
پناهنده شدند تا به
فعالیت مسلحانه علیه
جمهوری اسلامی مبادرت
کنند اما پس از حمله
نیروهای خارجی و سقوط
حکومت صدام حسین،
رئیس جمهوری عراق در
سال 2003، ساکنان این
اردوگاه به عنوان
خارجیان مسلح غیر
متخاصم، تحت حفاظت
نیروهای آمریکایی
قرار گرفتند و بعدا
خلع سلاح شدند.
برخی از
اعضای سازمان
مجاهدین خلق
سالهاست در
اردوگاه اشرف
سکونت داشته
اند
در سال 2009،
مسئولیت حفاظت از این
اردوگاه به دولت عراق
واگذار و این کشور
متعهد شد با ساکنان
آن طبق قوانین عراق
رفتار کند و از اقدام
به استرداد اجباری
اعضای سازمان مجاهدین
خلق به ایران، که
ممکن است جان آنان را
به مخاطره اندازد،
خودداری ورزد.
اردوگاه اشرف
همچنان محل سکونت بیش
از سه هزار تن از
اعضای سازمان مجاهدین
خلق ایران است. دولت
نوری المالکی، نخست
وزیر عراق، تحت فشار
جمهوری اسلامی قرار
داشته است تا اردوگاه
را تعطیل و ساکنان آن
را اخراج کند یا به
ایران تحویل دهد اما
از آنجا که این افراد
در صورت استرداد به
ایران، احتمالا با
خطر مرگ مواجه می
شوند، فشارهای بین
المللی مانع از آن
شده است که دولت عراق
به چنین اقدامی دست
بزند.
جمهوری اسلامی چند
نفر از کسانی را که
در ارتباط با
اعتراضات به نتیجه
انتخابات دهمین دوره
ریاست جمهوری بازداشت
کرده بود به اتهام
سفر به عراق و تماس
با ساکنان اردوگاه
اشرف به اعدام محکوم
کرده است.
در عین حال، مساله
انتقال امن این
افراد، که بعضی از
آنان در همین اردوگاه
به میانسالی رسیده
اند، به کشورهای دیگر
هنوز حل و فصل نشده
است و پیشنهاد دولت
عراق برای منتقل کردن
ساکنان اردوگاه به
محل دیگری نیز مورد
قبول آنان قرار
نگرفته است.
این نخستین بار
نیست که گزارشی از
برخورد نیروهای دولتی
عراق با ساکنان
اردوگاه اشرف مخابره
می شود.
در ژوئیه سال
2009، گزارش هایی از
حمله نیروهای دولتی
به اردوگاه اشرف و
زخمی شدن و بازداشت
گروهی از اعضای
سازمان مجاهدین خلق
منتشر شد، در ماه
دسامبر سال بعد نیز،
خبرهای مشابهی منتشر
شد و اوایل سال جاری
هم گفته شد که افراد
ناشناس به ساکنان این
اردوگاه هجوم برده و
به ضرب و شتم آنان
پرداخته اند.
گزارش جدیدترین
مورد حمله به اردوگاه
اشرف یک روز پس از آن
انتشار می یابد که
یکی از سخنگویان
مجاهدین خلق در
آمریکا در یک مصاحبه
مطبوعاتی اظهار داشت
که مدارکی در اختیار
این سازمان قرار دارد
که نشان می دهد دولت
ایران یک تاسیسات
مخفی تولید قطعات
سانتریفیوژ را در
نزدیکی تهران به کار
انداخته است.
سانتریفیوژها در
غنی سازی اورانیوم به
کار می روند. قطعنامه
های شورای امنیت
سازمان ملل فعالیت
جمهوری اسلامی در این
زمینه را ممنوع کرده
است.
جلسه مشترک نمایندگان انجمن های پیام رهایی و ایران
قلم برای تدوین فعالیت های سال آینده
29.03.2011
پیام رهایی ـ ایران قلم
روز
یکشنبه 27 ماه مارس سال 2011، نمایندگان انجمن های
پیام رهایی و ایران قلم در کشور هلند دیدار کردند و
فعالیت های سال گذشته و همچنین فعالیت های حقوق بشری
سال آینده را مورد بحث و بررسی قرار دادند. درابتدای
دیدار بمناسبت ایام نوروز شاد باش و تبریک سال نو
تجلیل از آقای هادی شمس حائری برگزار گردید و سپس
نمایندگان انجمن سیاسی ـ فرهنگی رهایی و ایران قلم به
دستور کار و تدوین برنامه های سال آینده دو انجمن در
این جلسه پرداختند.
در این
جلسه دو انجمن یاد شده، پس از بررسی راهی که طی سال
قبل پیموده بودند و تشکر از کلیه عزیزانی که در سال
گذشته یار و یاور فعالین حقوق بشر برای آزادی اسیران
فرقه رجوی بوده اند، به بررسی انتقادی و اشکالات کاری
خود پرداخته تا برای سال جدید شمسی راهکار های تازه ای
بیابند. دوستان حاضر در این جلسه که متشکل از آقایان
هادی شمس حائری، مهدی خوشحال ، مسعود جابانی و محمد
حسین سبحانی بودند، تاکید کردند که هر چند طی یک
سال گذشته بیش
از 30 نفر از اسیران فرقه مجاهدین خلق از اسارتگاه
اشرف رهایی یافته اند و تعداد زیادی از آنها توانسته
اند خود را به کشورهای اروپایی برسانند و زندگی آزاد
و خارج از حصار فیزیکی و ذهنی فرقه رجوی را تجربه
کنند ، اما همچنان باید تلاش بیشتری کرد تا رهایی
اعضای در بند سرعت بیشتری یابد.
نمایندگان
انجمن های پیام رهایی و ایران قلم شفاف سازی فعالیت
های سیاسی ـ فرهنگی و دموکراتیزه کردن مناسبات خود را
مورد توجه و بررسی مجدد قرار داده و در انتها برای
حمایت مؤثر تر از خانواده های متحصن در مقابل پادگان
اشرف و رهایی اسیران در قلعه اشرف برنامه ها و فعالیت
هایی را تدوین کردند تا بهتر و بیشتر بتوان به اعضای
دربند و گرفتار فرقه مجاهدین کمک رساند.
دو انجمن
نامبرده، ضمن شادباش نوروز سال 1390 به مردم ایران،
برای نجات اسیران در بند در قرارگاه اشرف عهد و پیمان
بستند که بیش از گذشته برای رهایی آنان تلاش کنند و از
خداوند بزرگ آزادی شان را خواستار شدند.