سازمان مجاهدین خلق - ساختار فرقه ایی – انطباق با دموکراسی؟

 08.02.2007

دوست گرامی آقای ابراهیم خدابنده

با سلام و خسته نباشید

ترجمه فرقه ها چگونه عمل میکنند را خواندم که بسیار جالب و غنی بود. واقعییت این است که بعد از خواندن مطالب آکادمیک در مورد فرقه و عمکرد فرقه ها  به عملکرد سازمان مجاهدین بیشتر می توان پی برد .

گاهی اوقات وقتی در خلوت خود به عملکردهای سازمان مجاهدین فکر میکردم خیلی از سوالاتم بی جواب می ماند ولی بعد از خواندن مطلبی که شما ترجمه کردید خیلی از زوایای تاریک عملکردهای سازمان مجاهدین برایم روشن شد و در واقع این مطلب برایم حکم فرمولی را داشت که معادلات چند مجهولی هم در آن قابل حل بودند.

علت اینکه این نامه را برای شما می نویسم این است که احساس کردم با تحقیقاتی که در رابطه با فرقه دارید میتوانید پاسخگوی سوالات من باشید.

در بحث فرقه ها چگونه عمل میکنند به زوایای مختلف فرقه و شیوه های عضو گیری و مناسبات فرقه ها پرداخته شده است و در قسمتی از این ترجمه میخوانیم که:

فرقه دارای جبهه روابط عمومی آراسته و ظاهرالصلاحی است که ماهیت واقعی گروه را مخفی نگاه میدارد(از ترجمه فرقه ها چگونه عمل میکنند از سایت دکتر مسعود بنی صدر).

در رابطه با سازمان مجاهدین نیز بدین گونه است و روابط عمومی این فرقه سعی می کند در خارج از مناسبات خود؛ به گونه ایی عمل کند که طرف حساب های خارجی فکر کنند با سازمانی دمکرات طرف هستند ولی سوال جدی من این است، سازمانی که حاضر نیست کوچکترین نظر مخالفی را تحمل کند، تا به کجا میتواند این خط را ادامه دهد.

با نگاهی کوتاه به یک ماه گذشته می توان به این نکته اشاره کرد که این فرقه وقتی در پهنه های مختلف دچار شکست و ضربه میشود توان ادامه تطبیق با جامعه آزاد را نداشته و به ناگهان با تهدید و ادبیات تروریستی به این شکست ها پاسخ میدهد.

بد نیست اشاره کوتاهی به آنچه در یک ماه گذشته باعث شد تا سازمان مجاهدین از خود اینگونه واکنش نشان دهد بکنم:

- خروج خانم فریبا هشترودی از شورا.

- موضع علنی سخنگوی دولت عراق مبنی بر خروج نیروهای سازمان مجاهدین از عراق.

- تصمیم شورای وزیران دارائی و اقتصاد اتحادیه اروپا مبنی بر مسدود نگه داشتن دارائی های سازمان مجاهدین خلق .

- انعکاس وسیع این خبرها توسط رسانه ها و بطورخاص رادیو بی بی سی.

حال بد نیست اشاره ایی کوتاه به عکس العمل سازمان مجاهدین در قبال این وقایع بکنم :

- بعد از موضعگیری رسمی علی دباغ (سخنگوی دولت عراق) در مورد خروج مجاهدین د رعراق سخنگوی دفتر مجاهدین  اینگونه موضع میگیرد که:

آقاي علي دباغ و ديگر دباغان نظام آخوندي در عراق بدانند كه مجاهدين هرگز و هيچگاه از آنان تقاضاي پناهندگي نكرده اند زيرا موقعيت نابسامان آنها و وابستگي ايشان به ارتجاع حاكم بر ايران جايي براي اين چيزها باقي نميگذارد.(به نقل از سخنگوی سازمان مجاهدین خلق مورخه 4.02.2007).

در واقع فرقه مجاهدین با این موضع، نماینده رسمی دولت عراق را مورد تهاجم قرار داده و در موارد متعدد نمایندگان دولت عراق را که مخالف ادامه حضور این فرقه در خاک عراق می باشند عامل رژیم ایران! معرفی می کنند.

- دررابطه با موضع شورای وزیران دارائی و اقتصاد اتحادیه اروپا نیز در سایت همبستگی ملی در تاریخ 03.02.2007 اینگونه موضع میگیرند که:

"خداوندان اقتصاد و دارایی بعد از پنجاه روز که از صدور حکم دادگاه عدالت میگذرد، سعی در به روی خود نیاوردن و دور زدن پیام و معنی مستتر در حکم دادگاه را دارند انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده و حکمی بر عدم یک حق کشی آشکار صادر نشده، جای شکرش باقیست که در این دیار سابقه ای طولانی از دمکراسی و جامعه ی مدنی وجود دارد و الاٌ شاید اطلاعیه دهندگان با الهام از تعالیم اجدادشان به آل خمینی، طور دیگری و با زبان دیگری وارد میشدند و مثلاً اطلاعیه میدادند که، من تو دهن این دادگاه میزنم و من خودم دادگاه تعیین میکنم و چه و چه و کذا..."( سایت همبستگی ملی از سایت های وابسته به سازمان مجاهدین)

در واقع میبینم که چگونه شورای وزیران دارائی واقتصاد اتحادیه اروپا را اجداد خمینی قلمداد میکنند و برایشان خط و نشان میکشند.

- مثال دیگر در رابطه با رادیو بی بی سی که به دلیل انعکاس خبر سخنگوی دولت عراق و گذاشتن یک نظرسنجی در این رابطه به ناگهان مورد خشم قرار گرفته و درست کردن یک لینک با هدف فحاشی و شانتاژ در دستور کار مسئولین تبلیغات مجاهدین قرار میگیرد( در سایت ایران افشاگر وابسته به مجاهدین لینکی جدید با نام "آیت الله بی بی سی و رذیلانه ترین نوع سانسور"«به نقل از سایت ایران افشاگر وابسته به مجاهدین» درست شده است).

از آنجا که شما در گذشته در سازمان مجاهدین مسئولیت بالایی داشتید و آشنایی بیشتری با عملکردهای این فرقه در رده های تصمیم گیرنده دارید، میخواستم کمی علمی تر به این بحث بپردازید که این فرقه تا به کجا توان منطبق کردن خود، حتی به شکل صوری با جامعه آزاد اروپایی را دارا میباشد و آیا فرقه ایی که تنها راه به قدرت رسیدن را سلاح و خشونت میداند و مناسبات آن نیز تماما بر اساس مناسبات فرقه ایی بنا نهاده شده می تواند فضا و مناسبات دموکراتیک غربی را تحمل کند و از درون از هم نپاشد؟ و اساسا فرقه ها(مشخصا بحث من در اینجا فرقه مجاهدین خلق است) به این تناقض چگونه پاسخ می دهند؟

با آرزوی توفیق روز افزون برایتان.

علیرضا میرعسگری

8 فوریه 2007

Alireza_mirasgari@yahoo.com

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد