_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

خیانت رهبران فرقه تا به کجا؟

 

05.08.2011

سعید ناصری - پاریس

آیا رهبران و تشکیلات مجاهدین فقط به اعضای خود خیانت کردند؟

آیا رهبران و تشکیلات مجاهدین فقط به خانواده های اعضای خود خیانت کردند؟

داشتم فکر میکردم به اعضای ناراضی و فریب خورده ای که سالیان دراز در اسارتگاه اشرف هستند و تمام سختی های تشکیلات جهنمی رهبران فرقه را تحمل می کنند، همزمان به یاد خانوادهایی افتادم که جلو اسارتگاه اشرف هستند و در سایت ها خواندم که پدران و مادران پیر و سالخورده چه سختی هایی را متحمل می شوند و با چه مشکلاتی مواجهه هستند و بایستی سرما و گرمای عراق را تحمل کنند. شاید بعد از سالیان سال بتوانند لحظاتی، حتی لحظاتی فرزندان و جگر گوشگانشان را ببینند و در آغوش بگیرند و شاید هم از چنگال فرقه رجوی و تشکیلات جهنمی شان نجات بدهند؟

براستی خیانت تا به کجا، آیا فقط خلاصه می شود به اعضاء و خانوادها؟

نه، خیانت به خلقی، خیانت به نسلی. برای چه؟ برای که؟

فقط و فقط برای رهبران فرقه مسعود و مریم. بخاطر منافع کثیف و حقیر و ناچیزشان. اگر نگاهی حتی کوتاه به گذشته ننگین و نکبت بار این فرقه بیندازیم و مرور بکنیم، بجز خیانت به مردم ایران و جوانان این مملکت، هیچ دست آوردی نداشتند. از زمانی که اعلام مبارزه مسلحانه کردند تا زمان جنگ عراق و ایران و بعدش بجز ریختن خون انسانهای بیگناه و فروختن اطلاعات مملکتمان به بیگانگان، و تا به امروز که در اسارتگاه اشرف که جوانان فریب خورده را به کشتن میدهند و حاضر نیستند از حرف خودشان کوتاه بیایند، حتی یک کلمه بگویند ما اشتباه کردیم.

این خیانت تا به کجا باید ادامه پیدا بکند. تا زمانی که تمام اعضای ناراضی و فریب خورده را به کشتن بدهند. بخاطر منافع رهبران فرقه. الان تمام سازمانهای بین المللی و حقوق بشری، این موضوع را بخوبی فهمیده اند. همچنین کشورهای اروپایی. الان زمان مناسبی فرا رسیده است که جلوی این خیانت ها را  گرفت و من از سازمانهای حقوق بشری و صلیب سرخ جهانی و کشورهای اروپایی درخواست دارم، جلوی این خیانت را بگیرند و جان انسانهای بیگناه را نجات بدهند و رهبران فرقه را محاکمه کنند تا اینکه برای آیندگان و نسل بعدی، تجربه ای شود که چه به نسل ما گذشت و واقعیت های درونی این فرقه و تشکیلات را رو کنند.

رو کنند تا در سینه تاریخ ثبت شود که در قرن حاضر و با این همه دست آورد و تکنولوژی جدید و پیشرفت های علمی، رهبران این فرقه به چه شکل و با چه شگردهایی از انسانها سوء استفاده میکنند و تشکیلاتی مخوف در غار برای خود درست کرده اند که به هیچ وجه با جوامع مدرن همخوانی ندارد، بلکه 180درجه عکس واقعیتهای جوامع امروزی حرکت میکند.

به امید روزی نه چندان دور که با همت سازمانهای بین المللی، جلوی این تشکیلات فرقه ای را گرفت و آن را بیشتر افشاء کرد.

 

 

 

همچنین .....

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سرکوچه کمینه

 

15.07.2011

سعید ناصری - پاریس

 

درست به خاطر دارم، روزی که وارد سازمان جهنمی مجاهدین شدم و با استراتژی و ایدئولوژی شکست خورده و پوسیده آنها اشنا شدم هر روز خدا، از بلندگوهایی که داشتند سرود سر کوچه کمینه پخش میکردند. همچنین در نشستهایی که داشتند، نشستهای رهبری تا نشستهای سران دیگر تشکیلات، از امریکا به عنوان جهان خوار و استثمارگر صحبت میکردند، که تا اینجا خوب کاری نداریم ظاهرا مقداری با عقل جور در میاد و در ادامه  میگفتند که ما یعنی مجاهدین اگر یک روز به حکومت برسیم ریشه امریکاییها را از روی کره زمین بر میداریم، و ما کنترل و رهبری تمام دنیا را بر عهده میگیریم. همچنین سالی که برج های دوقلو امریکا را زدند، مجاهدین جشن گرفتند و گفتند تازه جهان ببینه این اسلام ارتجاعی بود این کار را کرد، حالا اسلام ما یعنی اسلام مجاهدین باصطلاح انقلابی بیاد چکار میکنه و...

این در حالی بود که مسعود رجوی رهبری فرقه، نوکری و کاسه لیسی و مزدوری برای صدام حسین میکرد و هیچ نیروی امریکایی در عراق مثل امروز وجود نداشت. خلاصه سالهای سال این حرفهای تکراری و بی پایه را به خورد اعضا میدادند و اعضای دربند بایستی تحمل میکردند و دم بر نمی آوردند. خلاصه این فضا وجود داشت تا روزی که جنگ امریکا با عراق شروع شد. در آن زمان، تمام نیروها با تجهیزاتی که داشتند بیرون قرارگاه بودند و هر کدام در قسمتی سازماندهی شده بودند و به زمین های اطراف قرارگاه پراکنده شده بودند تا از بمباران در امان بمانند. بماند که در آن یک ماه چی بر اعضاء گذشت، چه سختی هایی تحمل کردند، شب و روز زیر بمباران بودند، کشته میشدند، زخمی میشدند، تشنگی و گرسنگی امان نمیداد. این در حالی بود که مریم خانم همان ابتدای جنگ، مقداری احساس خطر کرد. همراه با سران تشکیلات، دمشان را روی کولشان گذاشتند و پا به فرار گذاشته و به فرانسه رفتند و اعضای بیگناه را در بیابانهای گرم و سوزان عراق رها کردند.

در فرصتی دیگر خاطرات زمان جنگ را خواهم نوشت که چه بر اعضاء گذشت.

داشتم میگفتم که مجاهدین سرود سر کوچه کمین را میگذاشتند و در نشستها بحث میکردند، در رابطه با امریکا و...

زمانی که امریکا به دولت عراق حمله کرد و در کمتر از یک ماه دولت  صدام حسین ساقط شد و تقریبا نیروهای نظامی امریکا کنترل عراق را در دست داشتند، ما همچنان در بیابانهای عراق بودیم همراه با تجهیزات کامل که باصطلاح فرصتی پیش بیاد به ایران حمله کنیم. هر چند که شب و روزی و خوابی نداشتیم. یک روز صبح فرمانده قسمتی که ما بودیم زنی بود به اسم زهره، همه  اعضاء را جمع کرد و گفت، مذاکراتی که با نظامیان امریکایی داشتیم قرار بر این شده که روی تمام تجهیزاتی که داریم بایستی پرچم سفید بزنیم و ادامه داد که ما هیچ خصومتی با امریکایی ها نداشتیم و نداریم و اینها دوست ما هستند. برای همین وارد جنگ با ما نشدند. برای همین هم به علامت حسن نیت به ما گفتند که پرچم سفید روی تجهیزات بزنید که آنها را هدف حساب نیاوریم، بعد از چند روزی نفراتی که در یک قسمت بودیم مجدد همه را جمع کردند و نشست گذاشتند که یک نفر از اعضاء بلند شد و از مسئول نشست سئوالی مطرح کرد دال بر اینکه چرا سرود سر کوچه کمین را از بلند گوها پخش نمیکنید؟ مسئول نشست آنچنان واکنش نشان داد که انگار آن شخص بدترین توهین بهش کرده، دیگر اعضاء همه در ابهام بودند که داستان از چه قرار است.

نتیجه اینکه سازمان مجاهدین و شخص مسعود رجوی در نهایت موذی گری و بی هویتی سیاسی به سر میبرند و سالهای سال به این موضوع عادت کرده اند. سازمان مجاهدینی که ما میشناسیم نه تنها اپوزسیون ایران نیست و برای آزادی مردم ایران تلاش نمیکند بلکه در کمال وقاحت و بیشرمی از تمام ابزارها و فرصت ها  برای حفظ بقای خودش استفاده میکند. از زمان جنگ ایران و عراق که مسعود رجوی مزدوری برای صدام حسین میکرد، تا زمان جنگ امریکا و عراق که یک شبه برادر بوش پسر عموی مسعود رجوی شد، تا اینکه بقایای پوسیده خودش را حفظ کند. شاید هم چند صباحی به زندگی ننگین بارش ادامه بدهد.

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد