_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

حضور پرشور خانواده های گلستانی در جلوی پادگان اشرف

 

 

 

انجمن نجات مرکز گلستان، هفتم اوت 2011
http://www.nejatngo.org/fa/post.aspx?id=11093

 

خانواده های آسیب دیده از فرقه رجوی استان گلستان به منظور حمایت بیشتر از خانواده های حاضر در جلوی قرارگاه مجاهدین در تیرماه سال جاری به کشور عراق عزیمت کردند و با شور و حالی که داشتند باعث تحرک بیشتر افراد حاضر شدند . این افراد که از خانواده های مختلفی تشکیل شده بودند با حضور گسترده خود در ساعات مختلف و اضلاع متفاوت شور و حال دیگری به کمپ خانواده ها داده بودند .

در زمانهای متفاوت که خانواده ها برای دیدار با فرزندانشان در اطراف پادگان نظامی اشرف حاضر می شدند و آنها را صدا می کردند ، متاسفانه ازآنجاکه سران جنایتکار فرقه مجاهدین شدیدا مغز افراد و اعضاء خود را شستشو داده بودند و بعد از 30 سال اسارت به سنگ پرانی به سمت مادر و پدر سالخورده خود افتاده بودند و مشخص بود که از نظر روانی به وفور روی آنها کار شده است .

خانواده های گلستانی براساس آنچه که برنامه ریزی شده بود فعالیت خود را آغاز نمودند و در ساعات مختلف شب و روز در ضلعهای مختلف در پشت میکروفون فرزندان خود را صدا می کردند و از آنها می خواستند راه درست را که همانا رهایی از چنگال شیاطین و جنایتکاران فرقه می باشد را انتخاب نموده و خود را به خانواده و آزادی برسانند .

خانواده های فعال استان گلستان در ساعات پایانی شب نیز دست از فعالیت نمی کشیدند و با صدا کردن فرزندان خود به آنها نوید زندگی خوب را می دادند ، هرچند که تعدادی از سران جنایتکار فرقه با جمع آوری قلوه سنگ و تیراندازی آن با فلاخن و تیرکمان به سوی خانواده ها از آنها پذیرایی می کردند و البته این برنامه افول و نابودی فرقه جنایتکار رجوی را می رساند و نهایتا اینکه این خونخوارها به دنبال یک کشتار دیگر می باشند و با این برنامه های از قبل طراحی شده فرزندان را با خانواده ها و نهایتا با ارتش عراق درگیر کنند و در جلوی چشم پدران و مادران آنها را به کشتن داده و بعد از آن نیز همانند سابق استفاده های سیاسی و مظلوم نمایی در جهان که البته دیگر خریدار ندارد و تمام مردم جهان نسبت به آن آگاهی دارند منجر سازند .

فعالیتهای فرهنگی جلوی قرارگاه مجاهدین که توسط خانواده ها اداره و هماهنگی می شود متنوع و گسترده می باشد که با حضور خانواده های فعال همچون گلستان پر رنگتر می شود که به انواع مختلف آن همچون گذاشتن نشست در ضلعهای مختلف و پخش آن از طریق بلندگوهای اطراف پادگان اشرف و یا برنامه های شاد دیگر که در ضلع غرب انجام می شود و باعث روحیه به خانواده هایی است که چندمین ماه در جلوی درب پادگان اشرف برای ملاقات با فرزندانشان حاضر می باشند .

خانواده های حاضر در کمپ با دیدن مناطق آزاد شده توسط ارتش عراق از دست سران جنایتکار فرقه به وجد می آمدند ، چرا که این زمینهای کشاورزی بیشتر از آنچه که تصور می شد زیاد بوده و کاملا به خیابان 100 پادگان اشرف چسبیده بود و در امتداد آن خاکریز عراقیها وجود داشت و نیز میدان لاله که در امتداد این خیابان قرار داشت به کلی تخریب شده بود که دیدن این وضع برای خانواده ها جای خوشحالی داشت و آنها با حضور در این محل شروع به جشن و پایکوبی می کردند و به سران جنایتکار می گفتند که شما روزگاری می گفتید امروز مهران فردا تهران ، ولی می بینید که ما خانواده ها برای آزادی اسیران خود از چنگال رجوی خائن تا کجا پیشروی کرده ایم و مطمئن باشید که پیروزی از آن خانواده ها بوده و آنروز نزدیک است .

خانواده های استان گلستان که در سال گذشته چندین بار در جلوی درب قرارگاه مجاهدین حضور داشتند امسال نیز با حضور گسترده خود آغاز کننده سفرهای بیشماری شدند که در آینده ای نزدیک انجام خواهند داد و با این اعزامهای خود به جوامع بشری و انسانهای آزاده می رسانند که ما برای آزادی فرزندان خود از اسارت رجویها ، سختیهای فرسنکها راه را بر دوش می کشیم و حاضر هستیم تا آخرین نفری که از این قلعه مخوف نجات دهیم ایستادگی می کنیم .

به امید رهایی تمامی اسیران در بند رجوی جنایتکار

 

 

همچنین.....

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارزیابی استراتژی دروغ!!

 

05.08.2011

میلاد آریایی - آلمان

 

–   بیش از 23 سال میگذرد که استراتژی جنگ آزادیبخش مجاهدین در خاک عراق به گل نشسته است  .

–   پس از تقریباً ربع قرن میتوان بدرستی به گذشته های دور و نزدیک مراجعه کرد و بر صحت و سقم استراتژیی که مسعود رجوی تصمیم آنرا گرفت  و در نتیجه آن کل سرمایه این سازمان به خاک عراق  و به دامان صدام حسین کشانده شد نظر داد.

–   استراتژی که انبوهی از جوانان ایران را به مزدوران فارسی زبان دیکتاتور ترین مرد عرب تبدیل کرد.

–    استراتژی که به دروغ جنگ آزادیبخش نامگذاری شد  ولی در همان حال همگی افراد خدمتگزار آن به اسارت فکری و فیزیکی این سازمان درآمدند.

–   استراتژی که سربازان ایرانی را هدف گرفت و مردم ایران زمین را در مرزهای مجاور خاک عراق به خون کشانید و خانواده‌های بسیاری را داغدار کرد.

–   استراتژی که در تمامیت آن مسعود رجوی همه چیز را باخت و خاک عراق باتلاقی شد برای تشکیلات این سازمان .

–   استراتژی که با پایان جنگ ایران و عراق دفترش بسته و طناب داری شد برای پایان یافتن رؤیاهای مسعود رجوی.

 

هدف از مرور این موارد آن است که بدانیم مسعود رجوی برای رسیدن ( میان‌بر) به قدرت تا کجاها دامن  از کف داد و تا فراسوی چه مرزهایی وابسته و مزد بگیر اجانب و امربر محافل جاسوسی شد.

 

سازمانی که با شعار جنگ آزادیبخش نیرو ذخیره و به دام می انداخت اکنون برای تکه زمینی که فقط بتواند خودش در آنجا نفسی کشیده و بقا داشته باشد شب و روزش به هم دوخته شده است و هراسان دست به دامان نمایندگان آمریکایی  و لابی اسراییلی و کارگزاران اروپایی اش میشود. این همان سازمانی است که میخواست ایران را با کمک صدام حسین و غرب آزاد کند ولی اکنون شبی نیست که به آرامش تا صبح سپری کند .

 

راستی مسعود رجوی کجا است که پاسخ دهد پس چه شد خون هایی که در زمین عراق جاری شد. پس چه شد آن شعارهای دروغین و چه شد آن سخنرانی‌های آتشین و فرمان شلیک و دلقک بازی های صد برابر ….

 

اما مریم رجوی هست که لچک به سر کند و در بازارهای اروپا بدنبال خریدار از این پارلمان به آن پارلمان سفر کند و دربدر یدنبال مکانی که قربانیانش را در آنجا سکنی دهد در تگاپو باشد و در این رابطه البته که همه چیز خود را نیز به حراج گذاشته اند.

 

شاید مرور حوادث گذشته در این نوشتاربیان هزار باره حقایقی باشد که بر نسل ما با هزار فریب ونیرنگ رفته است و فرصتی باشد تا تاریخ گذشته و عوام فریبان اپوزیسیون نمایش از نو بازخوانی شوند . هرکس میتواند خود و سرنوشت افکار خویش را در آیینه تاریخ به نیکی نظاره کند.

 

23 سال پیش در چنین روزهایی مسعود بزرگترین فریب تاریخ سازمان خود را به خورد هواداران اسیر واعضای مسخ شده آن دورانش داد و به اسم آزادی تهران و برهم زدن میز لیبرال ها( برحسب نظر مسعود رجوی با پایان یافتن جنگ ایران و عراق افرادی چون بازرگان امکان رسیدن به کرسی قدرت داشتند) و جلوگیری از این امر  فرمان آتش داد .

اگر چه درباره تحلیل‌های آبکی و افکار پریشان مسعود رجوی هر چه بگوییم و بنویسیم یک از هزاز بازگو کننده کامل عقاید وی نیست اما باید خاطر نشان کرد که با چنین افکار عقب‌مانده‌ای بود که افراد مسخ میشدند  و در اختیار قرار میگرفتندو سلاح خود را روی مردم و سربازان نشانه میرفتند.

 

مسعود رجوی در نوع خود جادوگر پریشان حالی است که نظرات سیاسی میدهد و برای اثبات ایده هایش از هیچ دروغ و فریبی  ابایی ندارد.

اکنون که بعد از گذشت ربع قرن به واضح ترین شکل ممکن شکست حباب رویاهایش را دیده است باز هم از توهم خود دست برنداشته و تنها چاره را در قربانی کردن بزرگ اعضای خود دیده و بر اساس یک نظریه انتقام نرسیدن خود و همسرش به تهران را از اعضای خود باز می ستاند اوبیشرمانه باز هم در صورت مردم ایران خاک می‌پاشد .

 

او با این فریب تاریخی و با تئوری پردازی وحمایت آتش توپخانه عراق حرکت کرد و پس از شکست جانانه با فریبی دیگر نام « بیمه نامه فروغ !! » را برای توجیه این شکست انتخاب و آنرا دست مایه و دست آویزی برای ماندن بیشتر در عراق قرار داد .

 

رجوی قطعاً شجاعت پذیرش شکست و اذعان به آن را نداشت و لذا تصمیم به دروغ‌های بیشتر و فریب‌های بزرگ‌تر گرفت تا بدانجا که پس را 23 سال که ریش و ریشه اش در خاک عراق سوخته و دود شده است باز هم چشم در چشم مردم ایران به دروغ میگوید نگفتم سیاه دانه است !!؟ نگفتم جنگ آزادیبخش جواب دارد !! نگفتم اشرف مرکز کانونی نبرد استراتژیک علیه دیکتاتوری مذهبی است !! ...

 

رجوی نه اینکه نداند این‌ها همه حرف مفت است قطعاً رجوی همه این‌ها را خوب میداند اما شجاعت پذیرش شکست چیزی است که در وجود رجوی همچون همه دیکتاتورهای تاریخ یافت نمیشود .23 سال از آن تاریخ میگذرد و مردم ایران بخوبی میتوانند بر درستی اینکه :

 

1. استراتژی مسعود رجوی برای سکنی گزیدن در خاک عراق  به غایت وطن فروشانه  بود

2. حمله به سربازان ایرانی در جوار مرزهای ایران و همدستی با دشمن ایران و ایرانی یعنی صدام حسین جنایت بود

3. استفاده از ادوات نظامی هدیه شده از طرف حکومت عراق به مسعود رجوی برای خوش خدمتی هایش خیانت بود

4. تشکیلات مجاهدین در عراق زائیده جنگ ایران و عراق و محصول تقابل دو حکومت بود  و باشروع  آتش بس دوران مصرف آن‌ها به پایان رسیده، حقیقتی تاریخی بود

5. بنابراین دروغ بزرگتری به نام «بیمه نامه فروغ!! » که به آن‌ها امکان عرض اندام در معادلات ایران و عراق  و فرصتی دیگر برای راه اندازی جرقه و جنگ فریبی آشکارو توهمی روشن بود که اکنون پس از گذشت ریع قرن به قطع ویقیین تمامی محورهای بالا پاسخ‌های روشنی یافته اند و در دود و غبار شیادی های رجوی پنهان نمانده اند ..

 

نتیجه‌گیری :

این چنین است که  همگان به نیکی میدانند بایست افکار پریشان حال یک انقلابی دیوانه قدرت را به ذباله دان تاریخ ریخت و برای نوپردازان چنین افکاری محاکمه ای عادلانه  و برای بازماندگان چنین اندیشه‌ای خواستار شفای عاجل  وبرای رفتگان و فریب خوردگانشان  از خداوند طلب آمرزش کرد.

 

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد