_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

مجاهدین در قمار لابی گری هم باختند؛

رسوایی پرداخت رشوه به مقامات سابق آمریکا و خفقان بقایای رجوی

 

ایران دیدبان، هشتم اوت 2011
http://irandidban.com/fa/TopNews
-رسوایی%20پرداخت%20رشوه%20به%20مقامات%20سابق
%20آمریکا%20و%20خفقان%20بقایای%20رجوی/16835

با وجود افشاگری رسانه های غربی در مورد پرداخت رشوه از سوی گروه تروریستی مجاهدین به مقامات سابق آمریکا و علیرغم آن که این افراد دریافت پول از مجاهدین را تأیید کرده اند، بقایای رجوی بدون اتخاذ یک موضع گیری رسمی و مشخص در این باره سکوت پیشه کرده و با سماجت تمام به این عمل زشت و غیر اخلاقی ادامه می دهند.

سیاست رهبری مجاهدین این است که به هیچ شکل وارد این بحث نشوند و به عوامل رشوه دهی دستور اکید داده شده است تا بدون توجه به هر نوع اعتراض و ترس از افشاء و رسوایی این عمل، با شدت تمام در زمان باقی مانده به این کار ادامه دهند.

سکوت مجاهدین البته سیاست قابل درکی است چرا که مجاهدین چاره ای جز این کار ندارند، اما در شرایط فعلی که اصل این اقدام به یک بحران اخلاقی و رسوایی سیاسی برای این گروه و حامیانش تبدیل شده است، معنای این سکوت بزدلانه، چیزی جز یک اقدام پیشگیرانه به منظور مکتوم ماندن ابعاد دیگر زدو بندهای کثیف و غیراخلاقی این گروه برای ادامه ی حیات و کسب قدرت نیست.

واقعیت این است که رسوایی رشوه دهی به مقامات سابق آمریکا فقط سر رشته ی یک کلاف است که با کشیدن آن، ابعاد هولناکی از این دست اقدامات عیان خواهد شد؛ و چنانچه پلیس و اف بی آی، عزم و اراده ای برای تحقیق در این باره داشته باشند به نتایج جالب توجهی دست خواهند یافت.  

طبیعی است برای بقایای رجوی که میلیونها دلار به افراد استخدام شده پول می دهند تا آنها دولت آمریکا را فریب داده و به چاه حمایت از این گروه هل دهند، کنکاش و تحقیق در این باره مطلوب نیست و در شرایط فعلی که از همه سو با مشکلات لاینحل دست به گریبانند از آن استقبال نمی کنند؛ علت اصلی خفقان بقایای رجوی را باید در این امر جستجو کرد.

البته تا همین جای کار، باند رجوی ضربه ای اساسی دریافت داشته است و حداقل اثر این رسوایی این است که هدف آنها یعنی فریب افکار عمومی آمریکا را به شکست کشانده است، وقتی تک تک رشوه گیرندگان در مصاحبه با بی بی سی به این امر اعتراف می کنند و لارنس باتلر مشاور ارشد سیاسی ژنرال آستین فرمانده ارشد نظامی آمریکا درعراق با اشاره به ژنرال کلارک که از کسانی است که به استخدام مجاهدین در آمده است صراحتاً می گوید که من میدانم کلارک باکمتر از ۲۵ هزار دلار حتی قبول نمی کند از رختخواب خود بیرون بیاید و از مجاهدین سئوال می کند که چقدر به او برای حمایتش پرداخت کرده اند، دیگر شانسی برای پیروزی لابی مجاهدین وجود ندارد و ادامه ی این اقدام یعنی دور ریختن پول !

جای تأسف است که برخی سیاستمداران آمریکایی اینقدر بی اخلاق اند که به خاطر پول از یک گروه خطرناک تروریستی  حمایت می کنند و مناسبات اجتماعی آمریکا اجازه ی چنین رفتاری را به آنان می دهد، رفتار غلطی که اعتراض دسته ای دیگر از سیاستمداران این کشور را موجب شده است.

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارزیابی استراتژی دروغ!!

 

05.08.2011

میلاد آریایی - آلمان

 

–   بیش از 23 سال میگذرد که استراتژی جنگ آزادیبخش مجاهدین در خاک عراق به گل نشسته است  .

–   پس از تقریباً ربع قرن میتوان بدرستی به گذشته های دور و نزدیک مراجعه کرد و بر صحت و سقم استراتژیی که مسعود رجوی تصمیم آنرا گرفت  و در نتیجه آن کل سرمایه این سازمان به خاک عراق  و به دامان صدام حسین کشانده شد نظر داد.

–   استراتژی که انبوهی از جوانان ایران را به مزدوران فارسی زبان دیکتاتور ترین مرد عرب تبدیل کرد.

–    استراتژی که به دروغ جنگ آزادیبخش نامگذاری شد  ولی در همان حال همگی افراد خدمتگزار آن به اسارت فکری و فیزیکی این سازمان درآمدند.

–   استراتژی که سربازان ایرانی را هدف گرفت و مردم ایران زمین را در مرزهای مجاور خاک عراق به خون کشانید و خانواده‌های بسیاری را داغدار کرد.

–   استراتژی که در تمامیت آن مسعود رجوی همه چیز را باخت و خاک عراق باتلاقی شد برای تشکیلات این سازمان .

–   استراتژی که با پایان جنگ ایران و عراق دفترش بسته و طناب داری شد برای پایان یافتن رؤیاهای مسعود رجوی.

 

هدف از مرور این موارد آن است که بدانیم مسعود رجوی برای رسیدن ( میان‌بر) به قدرت تا کجاها دامن  از کف داد و تا فراسوی چه مرزهایی وابسته و مزد بگیر اجانب و امربر محافل جاسوسی شد.

 

سازمانی که با شعار جنگ آزادیبخش نیرو ذخیره و به دام می انداخت اکنون برای تکه زمینی که فقط بتواند خودش در آنجا نفسی کشیده و بقا داشته باشد شب و روزش به هم دوخته شده است و هراسان دست به دامان نمایندگان آمریکایی  و لابی اسراییلی و کارگزاران اروپایی اش میشود. این همان سازمانی است که میخواست ایران را با کمک صدام حسین و غرب آزاد کند ولی اکنون شبی نیست که به آرامش تا صبح سپری کند .

 

راستی مسعود رجوی کجا است که پاسخ دهد پس چه شد خون هایی که در زمین عراق جاری شد. پس چه شد آن شعارهای دروغین و چه شد آن سخنرانی‌های آتشین و فرمان شلیک و دلقک بازی های صد برابر ….

 

اما مریم رجوی هست که لچک به سر کند و در بازارهای اروپا بدنبال خریدار از این پارلمان به آن پارلمان سفر کند و دربدر یدنبال مکانی که قربانیانش را در آنجا سکنی دهد در تگاپو باشد و در این رابطه البته که همه چیز خود را نیز به حراج گذاشته اند.

 

شاید مرور حوادث گذشته در این نوشتاربیان هزار باره حقایقی باشد که بر نسل ما با هزار فریب ونیرنگ رفته است و فرصتی باشد تا تاریخ گذشته و عوام فریبان اپوزیسیون نمایش از نو بازخوانی شوند . هرکس میتواند خود و سرنوشت افکار خویش را در آیینه تاریخ به نیکی نظاره کند.

 

23 سال پیش در چنین روزهایی مسعود بزرگترین فریب تاریخ سازمان خود را به خورد هواداران اسیر واعضای مسخ شده آن دورانش داد و به اسم آزادی تهران و برهم زدن میز لیبرال ها( برحسب نظر مسعود رجوی با پایان یافتن جنگ ایران و عراق افرادی چون بازرگان امکان رسیدن به کرسی قدرت داشتند) و جلوگیری از این امر  فرمان آتش داد .

اگر چه درباره تحلیل‌های آبکی و افکار پریشان مسعود رجوی هر چه بگوییم و بنویسیم یک از هزاز بازگو کننده کامل عقاید وی نیست اما باید خاطر نشان کرد که با چنین افکار عقب‌مانده‌ای بود که افراد مسخ میشدند  و در اختیار قرار میگرفتندو سلاح خود را روی مردم و سربازان نشانه میرفتند.

 

مسعود رجوی در نوع خود جادوگر پریشان حالی است که نظرات سیاسی میدهد و برای اثبات ایده هایش از هیچ دروغ و فریبی  ابایی ندارد.

اکنون که بعد از گذشت ربع قرن به واضح ترین شکل ممکن شکست حباب رویاهایش را دیده است باز هم از توهم خود دست برنداشته و تنها چاره را در قربانی کردن بزرگ اعضای خود دیده و بر اساس یک نظریه انتقام نرسیدن خود و همسرش به تهران را از اعضای خود باز می ستاند اوبیشرمانه باز هم در صورت مردم ایران خاک می‌پاشد .

 

او با این فریب تاریخی و با تئوری پردازی وحمایت آتش توپخانه عراق حرکت کرد و پس از شکست جانانه با فریبی دیگر نام « بیمه نامه فروغ !! » را برای توجیه این شکست انتخاب و آنرا دست مایه و دست آویزی برای ماندن بیشتر در عراق قرار داد .

 

رجوی قطعاً شجاعت پذیرش شکست و اذعان به آن را نداشت و لذا تصمیم به دروغ‌های بیشتر و فریب‌های بزرگ‌تر گرفت تا بدانجا که پس را 23 سال که ریش و ریشه اش در خاک عراق سوخته و دود شده است باز هم چشم در چشم مردم ایران به دروغ میگوید نگفتم سیاه دانه است !!؟ نگفتم جنگ آزادیبخش جواب دارد !! نگفتم اشرف مرکز کانونی نبرد استراتژیک علیه دیکتاتوری مذهبی است !! ...

 

رجوی نه اینکه نداند این‌ها همه حرف مفت است قطعاً رجوی همه این‌ها را خوب میداند اما شجاعت پذیرش شکست چیزی است که در وجود رجوی همچون همه دیکتاتورهای تاریخ یافت نمیشود .23 سال از آن تاریخ میگذرد و مردم ایران بخوبی میتوانند بر درستی اینکه :

 

1. استراتژی مسعود رجوی برای سکنی گزیدن در خاک عراق  به غایت وطن فروشانه  بود

2. حمله به سربازان ایرانی در جوار مرزهای ایران و همدستی با دشمن ایران و ایرانی یعنی صدام حسین جنایت بود

3. استفاده از ادوات نظامی هدیه شده از طرف حکومت عراق به مسعود رجوی برای خوش خدمتی هایش خیانت بود

4. تشکیلات مجاهدین در عراق زائیده جنگ ایران و عراق و محصول تقابل دو حکومت بود  و باشروع  آتش بس دوران مصرف آن‌ها به پایان رسیده، حقیقتی تاریخی بود

5. بنابراین دروغ بزرگتری به نام «بیمه نامه فروغ!! » که به آن‌ها امکان عرض اندام در معادلات ایران و عراق  و فرصتی دیگر برای راه اندازی جرقه و جنگ فریبی آشکارو توهمی روشن بود که اکنون پس از گذشت ریع قرن به قطع ویقیین تمامی محورهای بالا پاسخ‌های روشنی یافته اند و در دود و غبار شیادی های رجوی پنهان نمانده اند ..

 

نتیجه‌گیری :

این چنین است که  همگان به نیکی میدانند بایست افکار پریشان حال یک انقلابی دیوانه قدرت را به ذباله دان تاریخ ریخت و برای نوپردازان چنین افکاری محاکمه ای عادلانه  و برای بازماندگان چنین اندیشه‌ای خواستار شفای عاجل  وبرای رفتگان و فریب خوردگانشان  از خداوند طلب آمرزش کرد.

 

 

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد