_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

پیوند ونزدیکی جنگ طلب های امریکایی وسران فرقه تروریستی رجوی درتوهم حمله نظامی به ایران

 

 

الف .مینو سپهر، وبلاگ زنان در اسارت فرقه رجوی، چهاردهم اوت 2011
http://www.banafsheh707.blogfa.com/post-226.aspx

جان بولتن امریکایی جنگ طلب از رده خارج ومریم قجر تروریست سالهاست که رفیق گرمابه وگلستان یکدیگرند این دوموجود خشونت گرا چندسالی است که بگونه ای هماهنگ وهماوا یک تئوری توهم آلود راتبلیغ می کنند وآن جنگ تبلیغی _ روانی حمله نظامی به ایران است .

نقطه اشتراک نظری _ فکری جان بولتن نماینده وحافظ منافع دولت اسرائیل در امریکا وسرکرده فرقه رجوی در تبلیغ تئوری حمله نظامی به ایران البته شگفتی آور نیست چون هردو خشونت طلب _ مدافع جنگ وتروریسم هستند و افکار واندیشه هایشان به روزنبوده وهنوز دردهه های گذشته سیر می نمایند.

دراین نوشتار به چرایی این پیوند عقیدتی _ نظری خواهیم پرداخت .

یکم _ جان بولتن واندک دوستان جنگ طلب درامریکا

همگان می دانند که دولت اشغالگر وتروریستی اسرائیل تقریبا درهمه رده های تصمیم گیری درامریکا دارای نفوذ و قدرت اثر گذاری است زیرا یهودیان وطرفداران اسرائیل از امکانات فراوان مادی در امریکا برخوردار هستند " آی پک " مرکز اقتصادی اسرائیل درامریکا با کلان سرمایه های خود در آنکشور همیشه برروند تصمیم گیری های سیاسی درامریکا دخیل وتاثیرگذار بوده است _ بی سبب نیست که دولتمردان امریکایی چشم خود رابر شصت سال اشغالگری اسرائیل برهم نهاده و به پشتیبانی بی حد ومرز خود از اعمال ضد انسانی آندولت ادامه می دهند.

بنابراین اظهار نظر و تخیلات واهی افرادی چون جان بولتن را نباید جدی گرفت که چنین موضع گیری ها وشعاردادن ها نوعی واکنش دولت اسرائیل است _ لذا این گونه داستان سرایی ها همانقدر قابل قبول وبه واقعیت ها نزدیک هستند که بتوان تئوری " حذف اسرائیل از نقشه جهان " راباور نمود.

سخنان ونظریات افرادی چون بولتن راباید تنها درراستای جنگ تبلیغی درروابط غیردوستانه بین مسئولین اسرائیل وایران قلمداد نمود.

دوم _ ریشه هماهنگی و هماوایی ونزدیکی بین جنگ طلبان امریکایی وسرکرده فرقه درکجاست؟

همگان می دانیم که فرقه تروریستی رجوی با این پرونده سنگین جرم وجنایات وخیانت تحت هر شرایطی هیچ گونه راه ورودی به خاک ایران ندارد _ این گروه منفور تروریستی مورد تنفر عموم ایرانیان قرارداشته ودر هیچ معادله سیاسی به حساب نمی آید _ درچنین شرایط وخیم وبن بستی است که سرکرده فرقه رجوی دراین توهم مالیخولیایی سیر می کند که تنها درصورت وقوع جنگ وحمله نظامی راه ورود این گروه به خاک ایران گشوده خواهد شد

وبه همین دلیل واهی است که می توان از دلائل نزدیکی هماوایی وهم صدایی جان بولتن با سرکرده خائن وفراری فرقه آگاه گردید _ بنابراین هیچ جای تعجب نیست که مریم قجر تروریست جان بولتن جنگ طلب ازرده خارج رابه گردهمایی های تبلیغی خود دعوت نموده ودرکنار او عکس یادگاری بیاندازد.

فرقه تروریستی رجوی از ادعای سرنگونی ظرف شش ماه تا التماس ودرخواست برای حمله نظامی به ایران

درسال 1360 فرقه تروریستی رجوی پس از شکست درفاز سیاسی وآگاه شدن از نداشتن پایگاه مردمی درایران میز سیاسی را برهم زد وبا اعلام ورود به فاز نظامی قول داد حکومت اسلامی را ظرف شش ماه سرنگون کند

این قول سرنگونی مدت 22 سال هرساله تمدید گردید! ودراین راه مدت 18 سال حلقه مزدوری دشمن خونی ایرانیان یعنی صدام را به گردن آویخت وبه کمک او به ایران حمله کرد وصدها مدافع میهن رابخاک وخون کشید تا سرانجام با سقوط اربابش صدام کشتی توهمات مالیخولیایی اش به گل نشست _

دراثر سقوط صدام فرقه تروریستی رجوی که اینده خود ا تیره وتار می دید طرح سرنگونی را کنار نهاد وبه تئوری توهم آلود حمله نظامی امریکا واسرائیل به ایران رابا جدیت پی گیری نمود _ ازسال 2003 بدین سو فرقه رجوی با صرف ملیونها دلار از دلارهای خونین مزدوی را صرف خرید افرادی چون بولتن وتیمر من نمود تا با لابی گری تئوری حمله نظامی به ایران را به پیش ببرد _ اینگونه تلاش های ابلهانه ونزدیکی وهماغوشی با جنگ طلبان از رده خارج امریکایی وحامیان اسرائیل نه تنها هیچ نتیجه ای برای این گروه دربرنداشت بلکه با عث تشدید بیزاری ایرانیان از این گروه تروریستی وافرایش برگ خیانت درپرونده سنگین این تشکیلات تروریستی گردید. 

بنابراین هم میهنان باید بدانند که درمحیط های حقیقی ومجازی هرگاه سخن از حمله نظامی به ایران پیش آمد هشیارانه سرنخ رابکشید حتما به جان بولتن ودوستان _ دولت اسرائیل ویا فرقه رجوی خواهدید رسید که اینها هشت سال است همگام وهمصدا و رفیق گرمابه وگلستان یکدیگرهستند.

حمله نظامی به ایران یک توهم ابلهانه بیش نیست.

شاید بتوان به جرات گفت که حمله نیروهای ائتلاف غربی به عراق را می توان اخرین نوع از اینگونه تهاجمات به حساب آورد چراکه افکار عمومی جهانیان درعصرگفتگو برای حل معضلات جهانی دیگر چنین لشگرکشی های خونین رابرنمی تابد و مردمان جهان نیز حاظرنیستند جان وسرمایه رادراین راه ازدست بدهند_ بنابراین تبلیغ جنگ وحمله نظامی از هرسویی که منتشر گردد تنها یک جنگ روانی بیش نخواهد بود .

قابل توجه کسانی که درتوهم حمله نظامی امریکا واسرائیل به سر می برند

سالهاست که دیگر دوره شاخ وشانه کشیدن وتهدید به سرآمده است واین گونه توهم پراکنی ها کسی را نمی ترساند_ درمورد ایران به خصوص باید به این ابلهان متوهم یاد آوری کرد که تنها راه ممکن حل اختلافات گفتگوست و درشرایط کنونی جهان با آگاهی مردم از زیان ها وخسارتهای ناشی از جنگ دیگر هیچ کشوری جرات حمله به دیگر کشورها راندارد _ مردم ایران عموما صلح طلب و مخالف جنگ می باشند ودرکنار آن با تمامی توان خود و بادل وجان از خاک سرزمین خود تحت هرشرایط دفاع می کنند _

بنابراین جنگ طلبان ونوچه های تروریست آنها باید بدانند چنین تبلیغاتی تنها بعنوان جنگ روانی نیز کاریست بیهوده وعبث که هیچ نتیجه ای برای مبلغان نخواهد داشت .

هشداری هم برای سران خائن ومزدور فرقه رجوی.

ای بی وطنان بی هویت مزدورمردم ایران درسه دهه اخیر از عمق خیانت وجنایت ورذالت ومزدوری شما آگاه شده اند ولذا شما هیچ راهی به ایران ندارید چون ایرانی نیستید _ همخون وچاکر دشمن دیرینه ایران رابا ایرانیت چه کار؟ بازهم تکرار کی کنم حتی جنازه متعفن شماهم به خاک پاک ایران زمین نخواهد رسید ودرهمان پایگاه های ومخفی گاه های تروریستی خود به درک واصل شده ومدفون خواهید شد ...

ضمن اینکه باید همیشه چشم براه تحت تعقیب قرارگرفتن ومحاکمه نیز باشید که همان ها که دست سرپرستی وحضانت به سرشما کشیده اند اگر منافعشان ایجاب کند شما را همانتد اربابتان صدام تحویل مراجع قضایی خواهند داد..... بنابراین توصیه می کنم درجایی روند خیانت به ایران وایرانی را متوقف کنید وبیشتر از این به برگ های پرونده سنگین خود نیافزائید که زمان حسابرسی چندان دور نیست...

الف .مینوسپهر _ نویسنده _ پژوهشگر وتلاشگرحقوق بشروزنان........ 2011/08/15

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بازخوانی نکات کلیدی درگفتگوهای لورنس باتلر باسران فرقه تروریستی رجوی

 

 

الف .مینو سپهر، وبلاگ زنان در اسارت فرقه رجوی، سیزدهم اوت 2011
http://www.banafsheh707.blogfa.com/

گزارش لورنس جی باتلر دیپلومات کارکشته ومشاور ژنرال لویی آستین فرمانده ارشد نیروهای امریکایی درعراق درروزنانه نیویورک تایمز پس از هفت بار گفتگو با سران فرقه رجوی بخوبی نشان می دهد که امریکا درآخرین تلاش های انسانی خود درمسیر کمک به جمع آوری مسالمت آمیزاسارتگاه عراق جدید ناموفق بوده است .

گرچه این دراین گزارش تنها اشاره های کوتاه به مسائل مورد گفتگوگردیده است ولی درهمین نکات مورد اشاره حقایقی بسیار نهفته است که می توان آنها را بعنوان موضع گیری سریح وروشن امریکا دربرابرفرقه تروریستی رجوی به شمار آورد _ نکات مهم دراین گزارش عبارتند از:

یکم _ گوشزد نمودن امریکا به فرقه رجوی مبنی براینکه دولت امریکا حق حاکمیت دولت عراق بر این تکه اشغالشده رابه رسمیت شناخته و به آن احترام می گذارد و بهمین دلیل هیچ گونه قدرتی مبنی بردخالت درامور داخلی
آنکشوررا ندارد.

دوم _ اعلام انحلال تشکیلات فرقه تروریستی رجوی تنها کلید ورود به حل مسالمت آمیز این معضل می باشد

سوم _ هیچیک ازقوانین بین المللی شامل حال یک گروه مزدور وتروریستی خلع سلاح شده نمی گردد واعضای این گروه درشرایط کنونی در درشرایطی ازجهت قوانین عراق وکنوانسیون های جهانی " بدون تعریف " محسوب می گردند.

چهارم _ نیروهای امریکایی درحال ترک عراق هستند واین آخرین فرصت برای گفتگو برای حل مسالمت آمیز این معضل می باشد

پنجم _ درصورت عدم پذیرش طرح امریکا مبنی بر انحلال وجابجایی از طرف این فرقه مسئولیت هرنوع چالشی درآینده بین دولت وارتش عراق با اسیران محبوس دراین قلعه مستقیما بعهده سران این گروه خواهد بود.

ششم _ به هاوایی فکر نکنید چون ممکن است از گوانتانامو سردرآورید

آب درخوابگاه مورچگان .........

گزارش باتلر پس از هفت بار گفتگو باتروریست ها اما همانگونه که از پیش مشخص بود آبی بود که به لانه مورچگان ریخته شد _ سران فرقه رجوی از این گزارش دچار یاس و درهم ریختگی گردیدند _ درابتدا تنی چند قلم به مزدان ومواجب بگیران را به مخالفت بااین گزارش گسیل نمودند و سپس خود به میدان آمده واین گزارزش را که گوشه ای از طرح امریکا برای جمع آوری اسارتگاه عراق جدید بود را مردود شمردند.

گرچه اکنون حدود یک ماه از گزارش باتلر می گذرد حمله به نامیرده توسط مواجب بگیران فرقه رجوی همچنان ادامه دارد _ این قلم به مزدان درنهایت درماندگی وشکست وعصبیت دیپلومات امریکایی را به " مزدوری برای حکومت ایران ! " متهم نموده اند . از این گریه وزاری وگلایه وشکایت وتهمت های ابلهانه قلم به مزدان فرقه رجوی که بگذریم _ مریم قجر پس از مدتی سکوت مرگ آور به میدان آمد و ضمن مخالفت باطرح جابجایی واخراج فرقه رجوی درعراق و اعلام توقف روند گفتگو _ مسئولیت هر اتفاقی برای اسیران رابه گردن سازمان ملل ودولت امریکا انداخت !

چنین تهدید های توخالی و بی پشتوانه فرقه رجوی به خوبی نشان می دهد که " گفتگو با سران فرقه رجوی " جهت حل مسالمت آمیز وجود غیرقانونی شان درکشور عراق بیهوده وبدون نتیجه خواهد بود چراکه اصولا تروریست ها بازبان گفتگو های سازنده بیگانه هستند وتنها زبان زور وفشار را فهم ودرک می کنند.

نمایان شدن آثار شکست فرقه رجوی درمسئله ارودگاه عراق جدید ولیست گروه های تروریستی هم اکنون دومسئله بین امریکا و سران فرقه رجوی وجود دارد که گرچه ظاهرا ربطی بهم ندارند ولیکن درگروه یکدیگرقرارگرفته اند این دومسئله عبارتند از حل معضل اسارتگاه عراق جدید ولیست تروریستی امریکا درمورد پروسه جمع آوری اسارتگاه عراق جدید به نظر می رسد مسئولین امریکایی آخرین رهنمود ها وهشدارهای خود رابه سران این گروه داده باشند _ گزارش لورنس جی باتلر به دولت امریکا پس از هفت بار گفتگو با سران این فرقه به خوبی نشان می دهد که امریکا که دخالت امریکا به عنوان واسطه دراین مورد موفقیت آمیز نبوده است چراکه سران فرقه رجوی همچنان برماندگاری غیرقانونی خود درعراق اصرار می ورزند _ درچنین صورتی امریکا هیچ راهی جز اعلام هشدار و وقطع گفتگو و کشیدن پای خود از چگونگی جمع شدن این پایگاه تروریستی ندارد _ طبیعی است که درصورتیکه سران فرقه همچنان از پذیرش طرح امریکا خوداری نمایند مسئولیت هرگونه حل غیر مسالمت آمیز جمع شدن این اردوگاه تروریستی بجا مانده از دوران صدام بعهده آنها خواهد بود .

این یادآوری نیز لازم است که حمایت غیرحقوقی وغیرقانونی امریکا از این گروه تروریستی طی سال های 2003/2008 می تواند بعنوان اتهام پشتیبانی از یک گروه منفور وتبهکار تروریستی با قابلیت طرح درمراجع قضایی بین المللی به حساب آید. ابقای فرقه تروریستی رجوی درلیست سیاه وزارت امور خارجه امریکا بسیاری از علائم وشواهد نشان می دهند که فرقه تروریستی رجوی علیرغم هزینه کردن ملیونها دلار از دستمزدهای مزدوری برای صدام وسرازیر کردن آنها به جیب امریکا یی ها جهت فشار به دولت امریکا جهت خروج ازلیست تروریستی دراین راه نیر باشکست مواجه گردیده باشد _ گرچه قرار است به زودی وزارت امور خارجه امریکا نظرخود درباره ابقا ویا عدم ابقای نام ننگین این گروه تبهکار از لیست گروه های تروریستی را اعلام نماید ولیکن باتوجه به گزارشات منتشر شده ازافشای خرید نمایندگان گنگره امریکا توسط فرقه رجوی و موضع گیری های گاه وبیگاه مسئولین امریکایی درمورد این گروه تروریستی طی ماه های اخیر چنین می توان پیش بینی کرد که لابی گری های این فرقه نیز توام با نتیجه دلخواه این گروه نبوده و دولت امریکا همچنان این گروه را درلیست ترور ابقا نماید.
بنابراین همه شواهد وعلائم نشان می دهند که فرقه تروریستی رجوی درحالت انهدام وفروپاشی کامل قرارگرفته ودراینده نه چندان دور امریکا سرکرده فراری این فرقه را همچنان اربابش صدام از مخفی گاه اسکان داده شده اش بیرون کشیده وتحویل مراجع قضایی عراق بنماید.

نتیجه = همه علائم حیات فرقه مزدور رجوی از بین رفته وهم اکنون درزیر چادر اکسیژن آخرین نفس های قبل از مرگ را می کشد _ چنین شرایط وخیمی نتیجه بیش از سه دهه خیانت وجنایت ومزدوری وکشتار وترور است
فرقه تروریستی رجوی یک خطر بزرگ برای جامعه متمدن جهانی است خطری همانند سازمان القائده وطالبان است وبه همین دلیل است که این گروه درتمامی کشورهای متمدن بعنوان یک گروه خطرناک تروریستی شناخته گردیده وحق هیچگونه فعالیتی ندارد _ امریکا _ کانادا _ استرالیا وکلیه کشورهای اروپایی کلیه فعالیت های این گروه را دقیقا زیرنظر داشته و وجود این گروه را بعنوان خطر بالقوه ارزیابی نموده اند .

الف.مینو سپهر _ نویسنده _ پژوهشگر وتلاشگرحقوق بشر وزنان 2011/08/13

کدشناسه متن
PSCODE.IBN.NR:445693/08/2011/A351AF

 

 

همچنین .......

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

واکنش ها به حذف احتمالی نام مجاهدين خلق از فهرست سازمان های تروريستی

اردوگاه اشرف در عراق

 

 

گلناز اسفندياری، رادیو فردا، دوازدهم اوت 2011
http://www.radiofarda.com/content/o2_
mojahedin_us_black_list/24294376.html

لینک به متن انگلیسی (رادیو اروپای آزاد)
http://iran-interlink.org/?mod=view&id=10495

چشم انداز حذف نام مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی وزارت خارجه ايالات متحده زنگ خطر را در ايران به صدا در آورده است – البته برای کسانی که این موضوع بعيد به نظر می رسيد. اعضای جنبش سبز از آن بيم دارند که خارج کردن نام مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و توسط حاکميت عليه شهروندان استفاده شود.

راديو اروپای آزاد/راديو آزادی در گزارشی به این موضوع پرداخته است:

کمتر پيش می آيد که ايرانيان بر سر مسئله ای توافق کنند. اما دست کم يک مسئله هست که اکثر ايرانيها درباره آن نظری يکسان دارند، و آنهم عدم علاقه شان به گروه مخالف سازمان مجاهدين خلق است.

به همين دليل بحث درباره شناسای نشدن اين گروه به عنوان يک سازمان تروريستی، که ايالات متحده هم اکنون در حال بررسی آن است و اتحاديه اروپا در سال ۲۰۰۹ آن را اجرايی کرد، مطمئناً اعتراض هايی را در تهران رقم خواهد زد.

اما مساله شناسایی نشدن مجاهدین خلق به عنوان یک گروه تروریستی واکنش گروه هایی را در پی داشته است مخالفت انها چندان محتمل به نظر نمی رسيد؛ از جمله اعضای جنبش سبز ايران که خود منتقد مجاهدين خلق هستند و نگران تلاشهای اين گروه تبعيدی برای القای اتحادشان با جنبش سبز هستند.

اعضای جنبش سبز همچنين هشدار می دهند که خروج مجاهدين خلق از فهرست گروه های تروريستی به شکلی نا خواسته پيغامی منفی به مردم ايران فرستاده و منجر به تيره شدن ديدگاهشان نسبت به آمريکا خواهد شد.

نقش سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدامهای تروريستی در دهه های ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران، و تصميم اين سازمان در جانبداری از عراق در جريان جنگ خونين ايران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸، باعث شد که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان به عنوان «خائن» محسوب شود.

آنگونه که علی مزروعی، نماینده مجلس ششم و از مخالفان کنونی، می گويد مردم ايران از حذف نام مجاهدين از فهرست گروههای تروريستی وزارت خارجه استقبال نمی کنند.

وی می گوید:«به طور حتم مردم نسبت به اين اقدام ديدی بسيار منفی خواهند داشت؛ اين گروه يکی از منفورترين گروههای سياسی در بين مردم ايران هستند چون در دوران دشوار جنگ، با پيوستن به دشمنی که به خاک ايران يورش برده بود، عليه ملت ايران جنگيدند.»

در عرصه بين المللی، دهه هاست که مجاهدين خلق بقای گروهشان را اثبات کرده اند.

در پی تأسيس سازمان مجاهدين خلق در سال ۱۹۶۵، اعضای اين گروه بر ضد شاه دست به اسلحه بردند و چندين شهروند آمريکايی شاغل در ايران را در دهه ۱۹۷۰ به قتل رساندند. پس از حمايت اوليه از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، مجاهدين خلق در پی شکست خيزش عليه رژيم جديد به سازمانی زيرزمينی تبديل شد.

ايالات متحده در سال ۱۹۹۷، مجاهدين خلق را در فهرست سازمانهای تروريستی خارجی وارد کرد، که به شکلی گسترده حرکتی برای نشان دادن حسن نيت به محمد خاتمی، رئيس جمهوری پيشين، تلقی شد.

با اين همه، به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، نيروهای ائتلاف بر اساس کنوانسيون ژنو اعضای سازمان مجاهدين خلق را در خاک عراق «افرادی تحت حفاظت» اعلام کردند.

اعضای سازمان مجاهدين خلق در «اردوگاه اشرف» پناه داده شدند، جايی که امروزه تعدادشان به حدود ۳۰۰۰ نفر می رسد. اما انتقال مسئوليت به دولت عراق، به وضوح جنجال بر سر حضور اين عده در خاک عراق را علنی کرد و مقامهای عراقی آشکارا از در نظر گرفتن تقاضای ايران برای تحويل اعضای اين گروه به جمهوری اسلامی صحبت کردند، در همين حال، سازمان ملل حقوق اعضای سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يک اقليت به دولت عراق يادآوری کرد.

به موازات بررسی وزارت خارجه آمريکا درباره وضعيت سازمان مجاهدين خلق، اين گروه ادعا می کند با خشونت مخالف است و برای برقراری دمکراسی در ايران فعاليت می کند؛ مجاهدين يک کارزار تبليغاتی گسترده نيز برای به جريان انداختن اين حرکت آغاز کرده اند.

نجات بهرامی، تحليلگر سياسی ساکن تهران، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی خارج کردن نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی را اقدامی دانست که موجب نااميدی مردم عادی ايران از آمريکا خواهد شد.

بهرامی در ادامه می افزايد: «پيامهايی که [رئيس جمهور باراک] اوباما در چندين موقعيت برای مردم ايران فرستاد، از جمله در نوروز، بسيار اميدبخش بوده اند. اما من فکر می کنم که [از فهرست خارج کردن مجاهدين خلق] اين اظهارات را بی اثر خواهد کرد و ممکن است منجر به نا اميدی و حتی نفرت از سياستهای ايالات متحده شود.»

مازيار بهاری، خبرنگار هفته نامه «نيوزويک»، که در جريان نا آراميهای در پی انتخابات بحث برانگيز رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ ايران زندانی شد، فکر می کند که اين اقدام از سوی دولت آمريکا نتايجی مخرب خواهد داشت.

آقای بهاری می گويد: « به رغم اشتباههای تاريخی ای که دولت آمريکا مرتکب شده است – از کودتای ۱۹۵۳ تا پشتيبانی کامل از رژيم شاه – بسياری از ايرانيان کماکان باور دارند که ايالات متحده می تواند متحدی بالقوه در نبرد آزادی خواهانه شان باشد. حذف نام سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی پيامی نادرست برای ايرانيان جوانی خواهد فرستاد که طی دو سال و نيم گذشته برای برقراری دمکراسی به شيوه ای مسالمت آميز مبارزه کرده اند.»

اينکه اعضای سازمان مجاهدين خلق خود را به عنوان متحدان جنش سبز معرفی کنند چيزی نيست که اعضای اين جنبش با آن کنار بيايند.

يکی از اعضای جنبش سبز که خواست هويتش فاش نشود، به راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت اگر قرار باشد مابين رهبران کنونی ايران و سازمان مجاهدين خلق– که رهبرانش، مريم و مسعود رجوی، چند سالی است از ديد مخفی بوده اند – يکی را انتخاب کند، اين عضو جنبش سبز مطمئناً رژيم کنونی را «حفظ» خواهد کرد.

عضو جنبش سبز می افزايد: « می دانم که [مجاهدين خلق] در بيرون از کشور ادعا می کنند که بخشی از جنبش سبز هستند. اين يک دروغ بزرگ است. ما هيچ کاری با آنها نداريم،»

تحليلگران و اعضای گروههای مخالف دولت ايران بر اين باورند که بيرون آوردن نام سازمان مجاهدين خلق، اقدامی به سود حاکميت ايران خواهد بود، که تاريخچه ای طولانی در ساکت کردن صدای معترضان دارد.

علی مزروعی نیز می گويد: «حاکميت ايران می تواند از چنين اقدامی به عنوان بهانه ای برای سرکوب مخالفان و منتقدان استفاده کرده و طوری وانمود کند که معترضان، همه، از مجاهدين خلق هستند.»

يک فعال دانشجويی در ايران که مايل نبود نامش فاش شود، در گفت و گو با راديو اروپای آزاد/راديو آزادی گفت که چندين نفر از دوستانش که در جريان اعتراضها به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی، بازداشت شدند به داشتن ارتباط با سازمان مجاهدين متهم شدند. او می گويد اين تاکتيک توسط حکومت ايران برای ايجاد هراس در ميان فعالانی استفاده می شود که نه عضو سازمان مجاهدين خلق بوده اند و نه هوادار آن.

بهرامی می گويد حذف نام سازمان مجاهدين از فهرست سياه ايالات متحده آمريکا دست حاکميت ايران را برای طرح چنين اتهاماتی عليه منتقدان و اعضای گروههای مخالف بيش از پيش خواهد گشود.

دولت ايران سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يکی از بدترين دشمنانش می شناسد. هزاران نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدين در دهه ۱۹۸۰ ميلادی در ايران اعدام شدند.

با اين حال، بهرامی بر اين باور است که دولت ايران می تواند از خارج شدن احتمالی سازمان مجاهدين خلق از فهرست سازمانهای تروريستی بهره جويی کند، زيرا اين اقدام خوراک تبليغاتی به دستگاههای پروپاگاندای رژيم داده و مهمات بيشتری برای حمله به سياستهای آمريکا در اختيار آنها قرار خواهد داد: «اگر حذف سازمان مجاهدين از فهرست سازمانهای تروريستی انجام شود، تهران خواهد گفت که سياستهای آمريکا متناقض هستند، بدين ترتيب جمهوری اسلامی می تواند به اعمال گذشته سازمان مجاهدين خلق اشاره کرده و ايالات متحده را به چالش بکشاند.»

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد